فداکاری بزرگ ددشات در سری کتاب کمیک Suicide Squad
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۶ سری کتاب کمیک Suicide Squad را برای شما فاش کند.
.
.
.
گروه جوخه انتحاری معمولا از شرورهای بسیار خودخواه که تشنه خون هم هستند تشکیل شده است. آنها برای اینکه بتوانند آزادی خود را بهدست بیاورند، به سرتاسر دنیا میروند تا مأموریتهای مختلفی را انجام دهند؛ مأموریتهایی که شاید برخی اوقات از لحاظ اخلاقی کاملا اشتباه باشند. اما با تمام این تفاسیر، از یک جایی به بعد دیگر این گروه رویکردی قهرمانانه و دلسوزانه به خود گرفت. از همان زمان آنها بیشتر و بیشتر مشتاق این شدند که خودشان را برای یکدیگر فدا کنند. حالا ددشات هم آخرین و جدیدترین عضو از جوخه انتحاری محسوب میشود که تصمیم گرفته جان خود را به خطر بیاندازد تا سایر را نجات دهد.
البته این تصمیم، با هدف طولانی مدتی که اعضای تیم برای خودشان داشتند بسیار در تضاد است؛ شاید حتی همین تصمیم منجر به این شوند که اعضای گروه آنقدری زنده نمانند که بتوانند انتقام خود را از تد کورد بگیرند. یکی از جنبههایی که گروه جوخه انتحاری را از سایر متمایز میکند، این است که آنها یک قانونی دارند که اعضا باید در وهله اول مراقب خودشان باشند؛ مبادا یکی از آنها دستگیر یا کشته شود. البته زمانیکه اعضای تیم به مرور زمان بهتر و بهتر یکدیگر را شناختند، ارتباط صمیمی و گرمی بینشان به وجود آمد؛ خصوصا تجسم فعلیای که شاهد آن هستید. آنها پیش از اینکه به اجبار در جوخه استخدام شوند، با یکدیگر تیم بودند.
همین موضوع به این معنی است که تعداد زیادی از اعضای گروه، کارشان به جایی رسید که آزادی و حتی برخی اوقات زندگی خود را فدا کردند تا بتوانند دوستان و همتیمیهای خود را نجات دهند. بهعنوان مثال جاگ کسی بود که زندگی خود را فدا کرد تا مطمئن شود که بمبی که در سر دیگر اعضای گروه قرار گرفته، در طی مبارزه فعال نخواهد شد. این حس فداکاری به دیگر اعضای گروه، خصوصا بزرگترها و قدیمیترها هم سرایت کرد. یکی مانند کاپیتان بومرنگ، زمانیکه دیگر همتیمیها در حال فرار کردن بودند، عقب ماند تا با ددشات برخورد کند. حالا هم یکی دیگر از اعضا قصد انجام یک فداکاری جدید را برای دوستانش دارد.
ددشات یکی از قدیمیترین و بنیادیترین اعضای جوخه انتحاری محسوب میشود. همانطور که در خبر قبلی هم عنوان شده بود، او و هارلی کویین، آنقدری مأموریت انجام داده بودند که دیگر بهصورت رسمی میتوانستند آزاد شوند. از آنجایی که تد کورد برای سر آنها جایزه گذاشته بود، اعضای جوخه هنوز مدت زیادی آزاد نشده بودند که با نینجاها روبهرو و شروع به مبارزه با آنها کردند؛ آنها بهدنبال این بودند که جایزه جوخه انتحاری را بگیرند. در همین زمان بتمن از راه رسید تا مطمئن شود که هیچکس جانش را از دست نمیدهد و جوخه را هم به مقامات مربوطه ارائه کند. ددشات به سایر اعضای گروه دستور داد تا آنجا را ترک کنند که خودش بهتنهایی با بتمن مقابله کند.
تنها راهی که ددشات میتوانست از کتک خوردن و له شدن توسط بتمن جلوگیری کند، این بود که اعلام کند بهصورت قانونی یک شهروند آزاد محسوب میشود. این به آن معنی بود که اگر بتمن او را کتک میزد، قانون را بهصورت کامل میشکست. ددشات در حالی آنجا را ترک کرد که بتمن به او گفت تا به خاطر دخترش هم که شده، دست از جرم و جنایت بردارد. ددشات با انجام این کار و روبهرو شدن با بتمن، زندگی خود را در معرض خطر قرار داده بود؛ زیرا بتمن قهرمانی محسوب میشد که ددشات هیچوقت نتوانست او را بهصورت کامل شکست دهد. از طرف دیگر هم بتمن به نحوی با او صحبت میکرد که واقعا جوخه تغییر کرده است.
آنها به متحدان خود وفادار شده بودند؛ حتی کسانی که اخیرا با آنها برخورد کرده بودند. حالا که ددشات در حال فرار نیست، به احتمال خیلی زیاد مجبور است که با عواقبی روبهرو شود؛ نهتنها عواقب کارهایش، بلکه آن افرادی که در تلاش بودند تا کنترل جوخه انتحاری را بهدست بیاورند. ممکن است همین اتفاق هم بهصورت مستقیم منجر به مرگ او در قسمت ۹ مجموعه Suicide Squad شود. فداکاری کردن برای یکدیگر، برای رسیدن به یک هدف بزرگتر، همان چیزی است که کار گروهی را معنی میکند. اما همین کار هم باعث شده که تعداد زیادی از اعضای گروه از بین بروند. اگر آنها این کار را ادامه دهند و مواظب نباشند، ممکن است پیش از اینکه بتوانند تد کورد را شکست دهند، خودشان خودشان را نابود کنند.