نبرد آیرون من با اژدهای آلوده شده در قسمت جدید King in Black
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۳ سری کتاب کمیک King in Black را برای شما فاش کند.
.
.
.
نال بهعنوان خدای تاریک سیمبیوتها قدرتی دارد که میتواند این موجودات فرازمینی موذی را تحت کنترل خودش بگیرد و دیگران را هم به واسطه آنها تسخیر کند تا به سربازان وفادار او تبدیل شوند. نال بعد از اینکه به سیاره زمین رسید، یکی از اولین کارهایی که کرد، این بود که از ارتش سیمبیوتی خود استفاده کرد تا گروه قهرمانان را تحت فشار قرار دهد؛ قهرمانانی که ناامیدانه در تلاش بودند تا از خیابانهای شهر نیویورک دفاع کنند. در عرض چند لحظه، خیلی از قهرمانان نمادین و قدرتمند دنیای مارول، با سیمبیوتها ادغام شدند و بهعنوان نسخههای پیچیده و نالیفای شده حضور پیدا کردند که حالا به ارباب خود یعنی نال وفادار بودند.
نبرد برای دفاع از دنیای مارول از دست نال، در قسمت ۳ سری کتاب کمیک King in Black هم ادامه داشت؛ جایی که پسر ونوم یعنی دیلان براک یکی از سربازان جدید این خدای شیطانی را نجات داد و کاپیتان آمریکا را به سمت نور بازگرداند. نال از زمان بیدار شدن در پایان رویداد کراس اوری Absolute Carnage بهدنبال پسر جوان ونوم یعنی همان دیلان براک میگشت. این پسر با اینکه سن کمی هم دارد، اما درست همانند نال، توانایی زیادی در کنترل کردن سیمبیوتها دارد. همین موضوع باعث شده تا این خدای شرور از خواب عمیق خودش بیدار شود و از نقطه دیگر کهکشان به سیاره زمین بیاید تا به واسطه ارتش عظیم خودش، به این پسر بچه برسد.
با وجود خط دفاعیای که آیرون من ترتیب داده بود، نال خیلی راحت توانست به سیاره برسد و آن را تسخیر کند؛ آن هم درحالیکه دیلان به یک پناهگاه امین منتقل شد. این پناهگاه از دیلان دربرابر آن شرور بزرگ محافظت میکرد و اجازه نمیداد که ازطریق تلهپاتی تشخیص داده شود. با اینکه تقریبا تمام قسمتهای منهتن نابود شده بود، اما قهرمانان باقیمانده دوباره گروهی را در ساختمان بکستر تشکیل دادند. آنها تصمیم گرفته بودند که دیلان را به خارج شهر اسکورت کنند تا او از چنگال نال دور شود. دیلان هنوز به خاطر از دست دادن پدرش در سوگواری بود و در حالت طبیعی قرار نداشت. به همین خاطر هم زمانیکه سیمبیوتها به سمت او و همراهانش آمدند، فوقالعاده عصبانی شد و خشم خود را روی آنها خالی کرد.
دیلان که خشم زیادی را درون خودش داشت، با تکان دادن دست خود توانست انرژی زیادی را به استیو راجرز نالیفای شده وارد کند و سیمبیوت را از انتقامجوی ستارهدار بیرون بکشد. این حرکت کاپیتان آمریکا را به حالت قبل بازگرداند؛ اما اینطور به نظر میرسید که استیو هیچگونه خاطره آشکاری از زمانیکه تحت کنترل نال بود، ندارد. نگهبان آزادی به محض اینکه توانست هوشیاری و قدرت خود را دوباره بهدست بیاورد، به شکل سابق خود بازگشت و بلافاصله به میدان نبرد بازگشت تا با سیمبیوتهایی که به خانهاش حمله کرده بودند، مبارزه کند. دیلان در همان مدت زمان کمی که در فضای بیرون قرار داشت و اوج تسخیر شدن زمین توسط نال را دید، قدرتهای خود را نشان داد.
او در همان مدت توانست ثابت کند که میتواند در زمان خیلی کمی هر فردی را که به ارتش خدای سیمبیوتها پیوسته بود، به حالت قبلش بازگرداند. همین قدرت توانایی این را دارد که در مدت زمان خیلی کمی، نال را از آن جایگاه بسیار بالایی که دارد، پایین برود و سیمبیوتها را در حالت دفاعی قرار دهد؛ بهجای اینکه به آنها این اجازه را بدهد که مدام به تعداد خودشان اضافه کنند. شاید حتی بتوان اینطور گفت که این تواناییهای دیلان میتواند تا حد خیلی زیادی به خود نال هم آسیب وارد کند. از زمان آغاز اولین قسمت از رویداد King in Black، قهرمانان در هر مرحله از ماجرا مورد ضرب و شتم و فشار زیادی قرار گرفتند؛ نال به مرور زمان جلو میآمد و تک تک خطهای دفاعی را از بین میبرد.
با اینکه خارج شدن دیلان از پناهگاه و قرار گرفتن او در فضای بیرون، او را در باربر ارتشهای سیمبیوتی آسیبپذیر میکرد، اما خیلی زود این پسر نشان داد که به اندازه نال میتواند قدرتمند باشد. او موفق شد که یکی از قدرتمندترین سربازهای این خدای شیطانی را به حالت قبل بازگرداند و نفوذ سیمبیوتی را از روی او بردارد. کاپیتان آمریکا هنوز هم دارد با دیدن اتفاقات وحشتناک مختلف کنار میآید و در تلاش است که وفق پیدا کند. با تمام این مسائل شاید بتوان امید داشت که دیلان میتواند قهرمانان کافی را به حالت قبل بازگرداند تا آنها برای بازگرداندن جریان مبارزه، کمک کنند. در تمام این جریانان غیبت یکی از قدرتمندترین قهرمانان زمین تا حد زیادی حس میشد.
در اولین نبردی که در این رویداد کراس اوری در مقابل پادشاه سیاهپوش انجام شده بود، ثور اصلا در هیچ جایی به چشم نمیخورد. این در حالی بود که همتیمیهای او در انتقام جویان، نمیدانستند که او کجا است یا چطور میتوانند با او ارتباط برقرار کنند و از او کمک بخواهند. درست زمانیکه همه امیدها از بین رفته بود و سیاره زمین به سقوط محکوم شده بود، ثور بالاخره ظاهر شد تا بلکه به این طریق بتواند جریان نبردها را به سمت قهرمانان تغییر دهد. البته مدت خیلی زیادی طول نکشید که نبرد بین این دو شخصیت قدرتمند، باعث شد تا خدای رعد و برق خیلی زود در حال دفاعی قرار بگیرد؛ نال در این مدت به یاد آورد که سیمبیوتهای خود، موفق شدند که این آزگاردی را شکست دهند.
حتی پیش از این وقایع اخیر، ثور همیشه یکی از انتقام جویانی محسوب میشد که برای مبارزه با نال و شکست دادن او از بین گزینههای ممکن بود. ثور بهعنوان خدای رعد و برق آزگاردی، تسلط زیادی روی رعد و برق و سلاح جادویی خود یعنی میولنیر داشت. به همین خاطر اینطور بهنظر میرسید که او گزینه بسیار خوبی برای نبرد علیه ارتش بزرگی از سیمبیوتها است؛ باتوجهبه نقطه ضعف ذاتیای که آنها دربرابر برق و جادو دارند. بعد از رویداد کراس اوری War of the Realms، ثور بهعنوان پادشاه سرزمین آزگارد انتخاب شد و بلافاصله قدرتهای پدر همگان را از اودین به ارث برد؛ به همین ترتیب هم به قدرتمندترین جنگجو در سرتاسر قلمروهای دنیوی تبدیل شد.
پیش از آن رویداد هم ثور اخیرا بهعنوان یک هرالد در خدمت گالاکتوس بود و توانست قدرت کیهانی را در اختیار بگیرد. او سرانجام از همین قدرت برای شکست دادن خود گالاکتوس استفاده کرد و یک موجود نابودگر را که با نام بلک وینتر شناخته میشد، به عقب بازگرداند. ثور هم به نوبهی خودش تجربههایی در زمینه مبارزه با سیمبیوتها دارد. در یک فلش بک که در سال ۲۰۱۸ و قسمت ۴ سری کتاب کمیک Venom نشان داده شد، ما شاهد حضور نسخه جوانی از ثور بودیم که با هیولای نال به نام گرندل روی سیاره زمین مبارزه میکرد؛ ماجرایی که به قرنها قبل مربوط میشود. بعد از یک نبرد حماسی و بزرگ، ثور از رعد و برق خود استفاده کرد تا کنترل ذهنی نال را از سیمبیوتهای کلینتار قطع کند.
البته با اینکه این قطعی اتصال دائمی نبود اما آنقدر زمان را برای آنها خرید که آنها بتوانند به خودآگاهی دست پیدا کنند. بعد هم این شرور را مجبور کردند که به یک خواب زمستانی طولانی برود. همین چند وقت پیش بود که ثور و گالاکتوس با یک شرور نابودگر به نام بلک وینتر برخورد کردند. این موجود کیهانی اعلام کرد که ارباب سابق گالان بوده است. او به این موضوع اشاره کرد که احتمالا او و قدرتهایش هم به نال ارتباط داشته باشند؛ درست همانند چیزی که درباره God Butcher Gorr صدق میکرد. نال به واسطه کنترل و ارتباط ذهنیای که با سیمبیوتهای خود دارد، توانست ثور را تشخیص دهد؛ آن هم بعد از اینکه قدرتهای الهی او را در میدان نبرد دید.
در قسمت ۲۱ سری کتاب کمیک Venom بود که خدای تاریکی، چیزی شبیه به این را در یکی از سربازهای سیمبیوتی خود دیده بود. ثور نسبت به خیلی از دشمنان قبلیای که مقابل نال ظاهر شده بودند، توانست مقاومت بیشتری را نشان دهد؛ از جمله خود ونوم یا همان ادی براک. او رعد و برق جادویی خود را به سمت نال روانه کرد و کاری انجام داد که نال از دیلان براک دور شود؛ ثور با انجام این کار توانست این پسر جوان را از چنگ نال در امان نگه دارد. نال که حسابی با رخ دادن این اتفاق عصبانی شده بود، سلستیالهای ونومی خود را احضار کرد تا نقش نیروهای کمکی کیهانی او را داشته باشند. زمانیکه حواس خدای رعد و برق بهجای دیگری پرت شد، نال از فرصت استفاده کرد و بهطرز وحشیانهای به ثور حمله کرد.
به همین ترتیب هم خدای تاریکی توانست در عرض چند لحظه، جریان نبرد را به نفع خودش تغییر دهد و برتری را بهدست بیاورد. ثور همچنان زنده است و ظاهرا هنوز با نبرد علیه نال درگیر است. اما این جنگجوی آزگاردی دیگر آن برتری سابق را ندارد و به محض اینکه نال ترفندهای بیشتری از خودش را رو کرد، تهاجم این خدای رعد و برق در همان مراحل اولیه با شکست روبهرو شد. با اینکه ثور در ابتدای ماجرای King in Black غیبت داشت، اما حالا در اوج این رویداد کراس اوری قرار گرفته است. با وجود تمام ترفندها و تجهیزات جدیدی که ثور دارد، هنوز هم نمیتواند بهراحتی دربرابر نال برتری داشته باشد و او را به همراه ارتش خیلی بزرگی که دارد، برای همیشه شکست دهد.
نال به واسطه سیمبیوتهای خود، با خدای رعد و برق آشنایی دارد. به همین ترتیب هم توانست یک ضدحمله موثر را علیه او انجام دهد؛ ضدحملهای که باعث شد ثور تا حد زیادی خونین و کتکخورده شود. این در حالی بود که رویداد پادشاه سیاهپوش همچنان به اوجگیری خود ادامه میداد و نبرد برای سرنوشت دنیای مارول را به مرحله دیگری هدایت میکرد. البته رویداد King in Black خیلی ترسناکتر و وحشیانهتر از آن است که به همین دو اتفاق در یک قسمت از خود بسنده کند. در سمت دیگر ماجرا، قهرمانان همچنان در تلاش هستند تا در این نبرد فوقالعاده سخت ایستادگی و مبارزه کنند. همین موضوع باعث شده تا آنها به سمت انجام کارهای ناامیدانهتری بروند تا بلکه بتوانند این تهاجم سیمبیوتی را متوقف کنند.
از جمله یکی از همین اقدامات میتوان به کارهای آیرون من اشاره کرد که بدون درنظرگرفتن خطرات احتمالی برای سلامت جسمی و روحی، خودش را بهصورت مستقیم در معرض خطر قرار داد تا یک مأموریت بسیار خطرناک را انجام دهد؛ او در نظر داشت که یک سیمبیوت را تحت کنترل خودش بگیرد و از آن برای شکست نال و نیروهای تحت فرمانش، استفاده کند. اما چیزی که در قسمت ۳ سری کتاب کمیک King in Black نشان داده شده، اینطور بهنظر میرسد که احتمالا این استراتژی به خود تونی استارک هم آسیب وارد کرده است؛ ممکن است او تبدیل به همان چیزی شده باشد که خودش بیشتر از همه از آن میترسید.
زمانیکه تونی به واسطه ونوم از وجود نال و آمدن آن به سمت زمین خبردار شد، به همراه یک سری قهرمانان دیگر، فعالیتها و اقدامات پیشگیرانه زیادی انجام داد. بهعنوان مثال او بلافاصله بعد از رویداد کراس اوری Empyre که سال پیش منتشر شده بود، یک سری وسایل نقلیه بیگانهای را مجهز کرد و در مدار زمین قرار داد. او رسما با انجام این کار مدار زمین را به یک میدان مین موقت تبدیل کرد تا زمانیکه ارتش عظیم نال از آن عبور کردند، منفجر شود. با اینکه این نقشه بدون هیچگونه مشکلی اجرا شد، اما تهاجم نیروهای سیمبیوتی نال همچنان ادامه داشت و به سمت سیاره زمین نزدیکتر میشد. آنها قصد داشتند هرچه زودتر برای پیدا کردن دیلان براک به زمین برسند و این میدان مین ذرهای از سرعت آنها کم نکرد.
آیرون من که حسابی ترسیده و خشمگین شده بود، تا جایی که توانست اژدهایان سیمبیوتی را در آسمان منهتن نابود کرد و تصمیم گرفت که یکی از آنها را تحت کنترل خودش بگیرد؛ آن هم در یک اقدام اضطراری برای نجات زندگی ادی براک (کسی که بعد از رویارویی با نال، به وضعیت فاجعهباری دچار شده بود). آیرون من از یک نسخه اصلاح شده از فناوری اکتریمس استفاده کرد تا ارتباط یکی از همین اژدهایان را که بهصورت ذهنی با نال داشت، قطع کند. بعد هم کاری کرد که سیمبیوت این اژدها، با خودش و زرهای که بر تن داشت، پیوند بخورد. اگرچه که این سیمبیوت نتوانست زندگی ادی را نجات دهد اما کاری کرد که تونی یک زره پیشرفتهتر داشته باشد و به یک حریف جدیتر دربرابر نال تبدیل شود.
بعد از اینکه بالاخره ثور به این رویداد وارد شد، آیرون من به کمک خدای رعد و برق رفت. آیرون من سیمبیوتی شده، توانست با سلستیالهای ونومی مبارزه کند؛ کسانی که به دستور نال، به آنجا آمده بودند تا به او کمک کنند. تونی در لحظهای مناسب به میدان نبرد رسید. اینطور به نظر میرسید که هنوز هم کنترل آن اژدهای سیمبیوتی را در دست دارد. البته اینطور نشان داده شد که او در کنترل این موجود، به مهارت و تسلط خیلی بیشتری نسبت به قبل رسیده است؛ آن هم با هزینه خیلی زیادی که پرداخت کرده بود. در داخل زره آیرون من، علامت نال با حالتی درخشان روی پیشانی تونی دیده میشد؛ این در حالی بود که تونی مدام فعالیت فیزیکی بیشتری از خودش میکشید.
همین اتفاق هم باعث شده بود تا این سیمبیوت به مرور زمان رشد بیشتری داشته باشد و فساد بیشتری در داخل زره و دور تونی به وجود بیاید. البته این انتقامجوی زرهپوش باز هم توانست در مقابل این اتفاق مقاومت کند. اما اینطور بهنظر میرسید که استراتژی لحظه آخری تونی بهصورت واضحی داشت از درون او را نابود میکرد؛ چیزی که احتمالا میتواند چند برابر منفعتی که دارد، ضرر و آسیب به همراه داشته باشد. آیرون من همچنان خودش را در معرض این سیمبیوت قرار میداد و از آن جدا نمیشد. زیرا انجام همین کار به او اجازه داده بود که بیشتر به تواناییهای سیمبیوتها دسترسی داشته باشد و به واسطه آن بتواند بیشتر در میدان نبرد بماند؛ اما ممکن است در همین حین، به یکی از جدیدترین سربازها برای ارتش نال تبدیل شود. از آنجایی هم که آیرون من زرادخانه بسیار بزرگ و دانش عظیمی از دنیای مارول دارد، تسخیر شدن احتمالی او توسط سیمبیوت، میتواند او را تبدیل به یکی از بزرگترین تهدیدهای ممکن، برای قهرمانان باقیمانده بکند.
نظرات