دونالد بلیک قدرت دو آزگاردی افسانهای را در سری کمیک Thor به دست آورد
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۱۰ سری کتاب کمیک Thor را برای شما فاش کند.
.
.
.
در قسمت ۹ سری کتاب کمیک Thor، خدای رعد و برق بهدنبال پاسخهایی درباره چکش مخصوص خود یعنی میولنیر میگشت و قصد داشت متوجه شود که دقیقا منبع جادوهای شکست خوردهی سرزمین آزگارد، کجا قرار دارد. به همین ترتیب هم یک بار دیگر با شخصیت انسانی خود یعنی دونالد بلیک معاملهای کرد تا دوباره همانند قبل این دو جایشان را با هم عوض کنند. مدتها پیش، دکتر بلیک انسانی بود که توسط اودین ساخته شد تا به واسطه آن به پسرش تواضع را آموزش دهد. هر زمان که این دو نفر جایشان را با یکدیگر عوض میکردند، دونالد به یک بعد جادویی که فقط برای خودش خلق شده بود، میرفت و در آنجا یک زندگی مسالمتآمیز داشت.
در این بعد جادویی هیچ تصوری از زمان و گذر آن وجود نداشت. بااینحال، زمانیکه جادوهای آزگارد کم کم به سمت تنزل پیدا کردن رفتند، دونالد از زمانیکه در آنجا سپری کرده بود، خبردار شد. این بعد شاید یک ظاهر جادویی و زیبا داشت، اما دونالد آن را درست همانند یک زندان میدانست و حسابی دیوانه شد. حالا که بالاخره دونالد بلیک قاتل و دیوانه آزاد شده بود، کاملا آمادگی این را داشت که علیه ثور و همچنین دیگر مردم سرزمین آزگارد اعلام جنگ بکند. بدتر از همه این است که او حالا نهتنها قدرت یکی، بلکع قدرت دو شخصیت افسانهای را هم بهدست آورده است؛ همین موضوع باعث میشود که او به یک نیروی واقعی تبدیل شود و مقابله با او کار هرکسی هم نیست.
در قسمت ۹ سری کتاب کمیک Thor، خدای رعد و برق چکش خود را روی زمین خرد کرد؛ یک عمل جادویی که باعث شد دونالد بلیک آزاد شود و خودش در آن بعد سعادتمندانهای که شخصیت انسانیاش در آن زندگی میکرد، قرار بگیرد. بااینحال، ثور خیلی زود فهمید که این بعد سعادتمندانه، دیگر اصلا شبیه به آن دنیای فوقالعادهای که قبلا بود، نیست؛ حالا این دنیا تبدیل به جایی شده بود که توسط مرگ و نابودی تسخیر شده بود. زمین پر بود از جسمهای بیجان و مرده... بدن قربانیهای مردی که در آستانه جنون قرار گرفته بود. قسمت آخر این مجموعه، ثور را به ما نشان داد که همچنان به گشتوگذار در خانه دونالد ادامه میداد.
او در همین حین به یک قربانی دیگر برخورد کرد اما چیزی که برایش متفاوت بود، این بود که این قربانی جدید دیگر انسان نبود؛ در حقیقت این قربانی همان مار میدگارد بود. مار میدگارد که با نام Jormungand هم شناخته میشود، یک موجود جادویی از افسانههای آزگاردی محسوب میشود. این موجود، یک هیولای غول پیکر با ظاهری شبیه به مار است که ثور در گذشته با او برخورد داشت و درگیر شده بود. بااینحال، ثور در این گشتوگذار متوجه شد که سرپنت تقریبا مرده است. این اتفاق نشان میدهد که سرپنت، درست زمانیکه جادوهای سرزمین آزگارد نزول را در پیش گرفتند، بالاخره موفق شده بود که وارد دنیای رویایی بلیک بشود و از موانع عبور کند.
این مار در تلاش بود تا با رفتن به دنیای رویایی دونالد، کاری کند تا با هم متحد شوند. سرپنت بخشی از قدرت خود را به بلیک پیشنهاد کرد که آنها بتوانند با یکدیگر متحد شوند. اما از آنجایی که بلیک دیوانه و مجنون شده بود، همه قدرت این مار را گرفت. حالا این یک طرف قضیه است زیرا قدرت مار میدگارد، تنها چیزی نیست به نیروی زیادی به دونالد میدهد. در حقیقت، Jormungand برای ثور توضیح داد که زمانیکه بلیک قدرت او را برای خودش گرفت، همچنین به این کشف هم رسید که قدرتِ نیروی اودین، درون او وجود دارد. زیرا هرچه که باشد، این انسان توسط پدر همگانِ سابق خلق شده است و قطعا قدرت نیروی اودین در او وجود دارد.
او یک محصول جانبی از اودین فورس محسوب میشد و این معنی را داشت که او بخشی از این جادو و بخشی از این قدرت را درون خودش دارد. دونالد با باز کردن قفل این نیرو، قدرت درون خودش را با چیزی که از مار میدگارد گرفته بود، ترکیب کرد. همین اتفاق باعث شد تا او بتواند Jormungand را شکست دهد و او را با همان وضعیت بهشدت افتضاحی که داشت، در سرزمین رویایی خود رها کند. دونالد بلیک با این قدرتهای ترکیب شدهای که در وجودش بود، دیگر میتوانست همه را شکست دهد. او حالا تواناییهای دو افسانه فوقالعاده قدرتمند آزگاردی را دارد؛ چیزی که باعث میشود او چندین برابر ثور قدرت داشته باشد.
دونالد بلیک بهلطف این تقویت قدرت عظیم، توانست ارتشهای سرزمین آزگارد را بهصورت کامل نابود کند و حالا هم به سیاره زمین سفر کرده است. در حال حاضر نمیتوان دقیق گفت که او چه برنامههایی در ذهن دارد اما با این حجم از توانایی و جادویی که در اختیارش هست، میتواند صدمه غیرقابل تصوری را وارد کند. کاملا واضح است که او قصد دارد انتقام خود را از ثور بگیرد؛ این به آن معنی است که دونالد احتمالا به میدگارد، سرزمینی که خدای رعد و برق اهمیت زیادی برای آن قائل است، حمله میکند. اما ممکن است او کار خود را در همانجا به پایان نرساند... در اقدام بعدی، ممکن است او توجه خود را به سمت ۱۰ قلمرو دیگر هم در حال حاضر تحت حمایت پادشاه جدید آزگارد قرار دارند، معطوف کند.