جزئیات بیشتری درباره هویت رورشاک در سری کتاب کمیک Rorschach مشخص شد
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۲ سری کتاب کمیک Rorschach را برای شما فاش کند.
.
.
.
سری کتاب کمیک Rorschach که به خط انتشار DC Black Label تعلق دارد، یک رمز و راز کاملا جدید را آغاز کرده است؛ مجموعهای که داستان آن به چند دهه بعد از اتفاقاتی که در سری کتاب کمیک Watchmen از آلن مور، دیو گیبنز و جان هیگینز رخ داده بود، مربوط است. در طی یک رویداد سیاسی برای نامزد انتخابات ریاست جمهوری، پیرمرد ۸۰ سالهای به نام ترلی لباس رورشاک را پوشید و به همراه دستیار جوان خود نقشهای را طراحی کرد تا نامزد انتخابات را به قتل برساند؛ نقشهای که سرانجام با شکست روبهرو شد. رورشاک و همکار زن او که «کید» نام داشت، هر دو به قتل رسیدند. حالا یک محقق وظیفه دارد تا متوجه شود که دقیقا چه اتفاقی رخ داده است.
علاوهبراین، این فرد موظف است تا هویت مرد پیری را که لباس رورشاک را پوشیده بود، پیدا کند. همانطور که قسمت اول سری کتاب کمیک Rorschach به پایان خود نزدیک میشد، این سؤال را در ذهن ما به وجود آورد که آیا واقعا والتر کوواکس یا همان رورشاک اصلی از مرگ برگشته است؟ آن هم با پایانی که سری کتاب کمیک Watchmen رقم زد. اما حالا اینطور بهنظر میرسد که یک مظنون دیگر بهنام ویل مایرسون که یک هنرمند کتابهای کمیک محسوب میشود، در مرکز این رمز و راز جدید وجود دارد. در پایان قسمت اول این مجموعه کمیکی، مشخص شد که تصاویر چاپ شدهای که نشان میداد رورشاک در طی رویداد سیاسی کشته شده است، با نسخه مخصوص والتر کوواکس مطابقت دارد.
این تصاویر چاپ شده خیلی سال پیش توسط یک مجموعهداری که متعلقات ابرقهرمانان را جمعآوری میکرد، جمع شده بود. اما از آنجایی که کوواکس در قسمت ۱۲ سری کتاب کمیک Watchmen توسط دکتر منهتن متلاشی شد، بعید بهنظر میرسد که رورشاک اصلی به هم چسبانده شده باشد و حالا بعد از گذشت چیزی حدود ۴۰ سال، دوباره بازگشته باشد؛ آن هم فقط برای اینکه یک نامزد انتخاباتی را به قتل برساند. در ادامه، کاراگاهی که مسئول رسیدگی به این پرونده است، مدرک کوچکی را از این مرد و همکار او بهدست آورد و تصمیم گرفت که همان را دنبال کند. این مدرک یک نوار ضبط شده بود که این کاراگاه را در مسیر مستقیم به سمت یک مرد دیگر قرار میداد.
این مرد جدید هم ویل مایرسون نام داشت که زمانی یک هنرمند محبوب و مشهور دنیای کمیکی بود و سن مناسبی هم داشت. در قسمت ۲ این قسمت، کاراگاه به آپارتمان مخصوص مایرسون رفت و با همسایههای او صحبت کرد. او بازجویی خود را با یک زن به نام آلما آدلر آغاز کرد که خیلی وقت پیش برای مدتی با مایرسون ارتباط داشت. آلما توضیح داد که ارتباط آنها هیچوقت به مرحله بعد نرفت. به همین ترتیب هم او مدت کمی بعد از آن با همسر خود، کارل، که اخیرا فوت شده بود، آشنا شد. او درباره این صحبت کرد که کارل در طی این سالها مدام به خاطر ارتباطی که به ثمر ننشسته بود، مایرسون را اذیت میکرد. به مرور زمان، ویل کینهتوز شده بود؛ ما این را به واسطه فلش بکهایی که در سرتاسر این قسمت نشان داده میشد، متوجه میشویم.
کاراگاه در ادامه متوجه شد که مایرسون اخیرا توسط همسر آلما، در خانه خودش مورد حمله قرار گرفته بود. این کاراگاه تلاش کرد تا قطعههای مختلف را کنار هم بچیند و بیشتر با آلما صحبت کرد؛ در نتیجه هم متوجه شد که کارل فقط به خاطر یک حمله قلبی ساده نمرده است. در حقیقت، مدتی کمی بعد از نبرد بین همسر او و ویل مایرسون، رورشاکِ جدید و کید به خانه آنها رفتند. هر دوی آنها این زوج را تهدید کردند. استرس و ترس وارد شده از این اتفاق، دقیقا همان چیزی بود که باعث نارسایی قلبی کارل شده بود. بعد از مرگ کارل، کید از رورشاک پرسیده بود که آیا این اتفاق باعث شد تا او حس بهتری داشته باشد. اما او به سؤال کید پاسخی نداد و گفت که آنها باید دنیا را نجات دهند.
این دختر گاوچران باری دیگر آلما را تهدید کرد و به او گفت که اتفاقات آن را باید درست همانند یک راز در سینه نگه دارد. بنابراین، حالا اینطور به نظر میرسد که ویل مایرسون، احتمالا همان کسی است که آن شب لباس رورشاک را بر تن داشت. از این گذشته، او اخیرا توسط کارل مورد حمله قرار گرفته بود. این به آن معنا است که ویل بیشترین انگیزه را برای تهدید و ازبینبردن کارل داشته است. البته هنوز هم مشخص نیست که چرا او برای انجام چنین کاری باید لباس رورشاک را میپوشید. این احتمال وجود دارد که این کار، روش مخصوص ویل برای روی کار آوردن شخصیت کمیک بوکی خود به نام «سیتیزن» بوده باشد؛ شخصیتی که بهطرز افتضاحی به رورشاک شباهت دارد.
اما این سؤال همچنان باقی میماند: چرا او باید تلاش کند که یک نامزد ریاست جمهوری را به قتل برساند؛ آن هم برای اینکه دنیا را نجات دهد؟ با اینکه رورشاک به احتمال خیلی زیاد والتر کوواکس نیست، اما درهرصورت معما در حال آغاز شدن است.