مجموعه کمیک Symbiote Spider-Man: King in Black قدرت مخفی و وحشتناک نال را نشان داد
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت اول سری کتاب کمیک Symbiote Spider-Man: King in Black را برای شما فاش کند.
.
.
.
در پایان خط داستانی رویداد Absolute Carnage نال بیدار و زندانی که در آن قرار داشت، آزاد شد. از همان زمان، خدای سیمبیوتی در حال چرخیدن و عبور از قسمتهای مختلف کهکشان است و هر چیزی را که سر راهش قرار میگیرد، نابود میکند تا بتواند به سیاره زمین برسد. خیلی زود، این شرور بالاخره به زمین میرسد و با ورود خودش به دنیای ما، رویداد ترسناک King in Black را آغاز میکند. در آن برهه زمانیای که پیتر پارکر لباس سیمبیوتی خود را میپوشید و قرار بود که تبدیل به ونوم شود، موجودی به نام میستر ای وجود داشت که سیمبیوت اصلی محسوب میشد و با اسپایدرمن در موقعیتهای مختلف درگیر بود. در طی سفری که به گذشته انجام شد، مارول حقیقت جدیدی را افشا کرد.
این شرکت نشان داد که نال یک قدرت مخفی دارد؛ قدرتی که حسابی ترسناک و وحشی است و میتواند روی گذشته تاثیر بگذارد. خط داستانی قسمت اول سری کتاب کمیک Symbiote Spider-Man: King in Black در برهه زمانی سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ جریان دارد که مدتی کمی بعد از ماجراهای رویداد Secret Wars است. در طی این برهه زمانی، پیتر پارکر با سیمبیوت ونوم پیوند خورده است و درحالیکه یک لباس جدید و مشکی رنگ میپوشد، در قالب اسپایدرمن فعالیت میکند؛ این لباس هم خودش یک سری ویژگیهای خاص دارد. در این قسمت، پیتر به سمت مؤسسه ریون کرافت میرود؛ جایی که الیستر اسمیت یا همان Spider-Slayer توسط سیمبیوت میستر ای، تسخیر شده است.
میستر ای بهلطف یک سرم خاص، توانست نسخههای مختلفی را از خودش بسازد و تمام افرادی را که در این مرکز حضور دارند، تسخیر کند. زمانیکه او این کار را با موفقیت انجام داد، از پنجره به بیرون خیره شد تا یک خورشید گرفتگی را که قرار بود رخ دهد، تماشا کند. از طرف دیگر که پیتر در خیابانها بود، از دیدن این خورشید گرفتگی حسابی تعجب کرد. هیچ خورشید گرفتگی برای این روز پیشبینی نشده بود و معمولا این اتفاقات، رویدادهایی نیستند که به خودی خود رخ بدهند و ناگهانی باشند. اما حالا مشخص میشود که این خورشید گرفتگی درواقع کار نال است. همانطور که میستر ای در حال مشاهده این خورشید گرفتگی است، توضیح میدهد که این اتفاق «نمایشی از قلمرو سایه است».
او اینطور توضیح میدهد که این خورشید گرفتگی، نتیجه کارهایی است که نال در آینده انجام میدهد. بهگفته او «پیشرفتی که نال در آینده انجام میدهد، نتیجهاش گذشته را تحت تاثیر قرار میدهد. به همین ترتیب هم تاریخ خودش را بازنویسی میکند». در حال حاضر در دنیای مارول، نال توانسته ارتش بسیار قدرتمندی را بهدست بیاورد و کم کم در حال آماده شدن برای تهاجم به سیاره زمین است. همینطور که نقشههای او در حال شکل گرفتن و واقعی شدن هستند، مشخص میشود که همه چیز روی گذشته هم تاثیر میگذارد. بنابراین نال آنقدر قدرتمند است که میتواند تاریخ را هم تغییر دهد. خیلی زود، میستر ای یک افشاگری دیگر هم انجام داد.
او یک عبارت رمزآلودی را بیان کرد و گفت که «آفرینش به جلو حرکت میکند درحالیکه نابودی به سمت عقب میرود». نال خودش تاریکی محسوب میشود؛ نمایندهای از نابودی و مرگ. او خودش نتیجه همان نابودیای است که میستر ای درباره آن صحبت میکند. این حرف به آن معنی است که تاثیر آن به سمت گذشته میرود و تاریخ گذشته را هم تحت تاثیر قرار میدهد. قدرت مخفی نال عظیم است و پتانسیل آن هم فاجعه به بار میآورد. هرچه نال قدرت بیشتری بگیرد، بیشتر از قبل میتواند تاریخ دنیای مارول را تغییر دهد. بنابراین، هیچ دورهای از دست او در امان نخواهد بود. به محض اینکه او به زمین برسد، قدرتش خیلی بیشتر از حالا میشود.
این به آن معنی است که او حتی میتواند خود جدول زمانی را هم باز کند و دوباره آن را بازنویسی کند که جهان تبدیل به یک چیز سیاه و خالی از زندگی باشد. با آمدن نال به سیاره زمین، این فقط زندگی نیست که در معرض خطر و تهدید قرار میگیرد؛ بلکه تمام برهه زمانیها هم از دست او در امان نیستند.