قسمت جدید مجموعه کمیک Venom نقطه ضعف بزرگ نال را مشخص کرد
با اینکه ونوم اعتقاد دارد که پسرش دیلان کلید شکست نال است، اما در مجموعه Venom مشخص شده که یک منبع غیرمحتمل میتواند عامل تعیین کننده رویداد King in Black باشد.
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۳۰ سری کتاب کمیک Venom را برای شما فاش کند.
.
.
.
زمانیکه شخصیت کدکس، شکل دیگری از دیلان براک برای اولینبار معرفی شد، کاملا واضح بود که او رابطه عمیقی با نال دارد؛ حتی ظاهر او هم نشانهای از King in Black بود. اما بعد از شکست و رستگاری او در قسمت ۳۰ سری کتاب کمیک Venom، این احتمال وجود دارد که کدکس خیلی بیشتر از یک اخطار باشد؛ اخطار نسبت به آن چیزی که دیلان براک جهان اصلی میتواند به آن تبدیل شود... اگر بیشتر مراقب خودش نباشد. در حقیقت کدکس ممکن است که همان کلید اصلی برای شکست نال برای همیشه باشد. مادر کدکس یعنی انی توضیح داد که چطور او، زمانیکه فتح زمین ۱۰۵۱ را آغاز کرد، درست مانند هر میزبان دیگری با سیمبیوتها پیوند خورد.
اما به مرور زمان این قدرتها تکامل پیدا کردند و او به چیزی بیشتر از میزبان سیمبیوتها تبدیل شد. او دیگر میتوانست با استفاده از ذهن خود، آنها را کنترل یا نابود کند؛ به همین ترتیب هم او به یک موجود چند بعدی تبدیل شد. دلیل اصلی رخ دادن این اتفاق، ارتباط او با نال بود که از همان سنین کم به وجود آمد. برعکس دیلان براک جهان اصلی، خانواده کدکس نتوانستند او را از دست کنترل نال آزاد کنند. از همان زمان او یک برده مورد نفوذ نال بوده است. اما ونوم اخیرا توضیح داد که کدکس احتمالا ماهیت واقعی قدرتهای خودش را درک نکرده است. کدکس زمانیکه متجاوزان میان بعدی را مورد بررسی قرار داده بود، تا حد زیادی به حضور نال پی برد.
کدکس احساس کرد که قدرت او بیشازپیش دارد بزرگ میشود و او در حال آمدن به سمت سیاره زمین است؛ البته نه زمین مخصوص به کدکس. این اتفاق نشان داد که ارتباط کدکس با نال، در سرتاسر ابعاد مختلف گسترش پیدا کرده است. همین موضوع نشان میداد که نال، موجودی است که یک واقعیت را اشغال کرده اما سربازهایی دارد که در واقعیتهای دیگر ورود پیدا کردهاند. از آنجایی که کدکس هیچ اطلاعات خاصی نسبت به ریشه قدرتهای جدید خود ندارد، نمیتواند خوب و کامل درک کند که چرا اصلا جهان را فتح کرده است. پیش از اینکه او بتواند بررسی این خدای تاریک و اتفاقات در حال وقوع را ادامه دهد، توسط پدر و مادر خودش مورد حمله قرار گرفت.
کدکس که مشتاق مبارزه بود، تلاش کرد که رو در رو با ونوم مبارزه کند. اما در مقابل ادی براک هیچ تمایلی برای مبارزه با فرزند خود نداشت. او تصمیم گرفت تا از تمام چیزهایی که درباره سیمبیوتها یاد گرفته بود، استفاده کند و او را نجات دهد. زمانیکه ادی توانست کدکس را مهار کند، کاری کرد که دیلان خاطرات خود را با خاطرات کدکس ادغام کند. همین کار باعث شد تا پایه و اساس مشترکی نسبت به عشق درون کدکس ایجاد شود و بالاخره از چنگال کنترل نال بیرون بیاید. حالا که کدکس از دست نفوذ نال آزاد شده بود، سیمبیوتهای دیگری که جهان را آلوده کرده بودند، میزبانان خود را ترک کردند. همین اتفاق، یک نقطه ضعف مهم را در قدرت نال نشان داد.
نفوذ و تاثیرات نال میتواند تحت تاثیر پیوندهای عاطفی، مثبت و قوی قرار بگیرد و ما را دوباره به این حقیقت بازگرداند که سیمبیوتها از احساسات منفی تغذیه میکنند. از آنجایی هم که نال خالق آنها محسوب میشود، ثابت میکند که او با ایجاد احساسات منفی مانند نفرت، حسادت، حرص یا خونخواهی، قدرتهای خود را تقویت میکند. زمانیکه ونوم و کارنیج برای اولینبار با میزبانان خود پیوند خوردند، تمام این احساسات منفی درون میزبانان آنها دیده میشد که مهر تاییدی به این افشاگری میزند. حالا که کدکس رها شده است، ممکن است توانایی این را داشته باشد که به زمین ۶۱۶ بیاید و تمام آنهایی را که تحت کنترل نال قرار دارند، آزاد کند؛ آن هم با استفاده از ارتباط مشترکی که بینشان وجود دارد.
تنها مشکلی که دراینمیان وجود دارد، این است که در حال حاضر کدکس در حالت کما قرار دارد. با اینکه او در حال حاضر بهصورت موقت در خواب قرار دارد، اما دیلان براک به جهان خودش بازگشته است و شاید او توانسته باشد یک یا دو ترفند را از همتای بزرگتر از خودش یاد گرفته باشد. تنها زمان نشان میدهد که آیا دیلان هم دقیقا همان نوع قدرت و کنترل را روی سیمبیوتهای دیگر در مسافتهای خیلی دور دارد یا نه. اما او چیزی حدود یک سال را با پدر خودش و مادر جایگزینش گذرانده است؛ او در طی این مدت دقیقا همان پایه و اساس عشق خانوادگی را در خودش ایجاد کرده که بالاخره توانست کدکس را نجات دهد.