معرفی شخصیت بولز آی، بزرگترین دشمن دردویل
بولز آی یک قاتل مرگبار مزدور است که عملا میتواند از هر چیزی بهعنوان یک سلاح مرگبار و کشنده استفاده کند. او دقتی بیعیب و نقص و همچنین نیروی کشندهای دارد. او یکی از دیوانهترین و سادیستیترین شخصیتهای دنیای مارول محسوب میشود و یکی از خطرناکترین و کشندهترین دشمنان دردویل است.
بولز آی یک شخصیت ساختگی است که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت مارول کامیکس منتشر میشوند، حضور پیدا میکند. بولز آی یک قاتل روانی است. او از هر شرایط و فرصتی استفاده میکند که به علاقهی خود را به کارهای جنون آمیز و قتل برسد و همچنین تا میتواند از دردویل انتقام بگیرد و این حس انتقامجویانهی خود را زنده نگه دارد. لازم به ذکر است که علاوهبر دردویل، بولز آی دشمن پانیشر هم محسوب میشود. با اینکه او هیچ قدرت ابرانسانیای ندارد، اما میتواند تقریبا از هر چیزی، بهعنوان یک سلاح مرگبار استفاده کند. از جمله سلاحهای مخصوص خود بولز آی میتواند به شوریکن، سای یا حتی اشیاء به ظاهر بیضرر مانند کارتهای بازی و مدادها اشاره کرد. قدرت تیراندازی او بینظیر است و حتی میتواند گفت که تقریبا یک سطح از قدرت ابرانسانی است.
سایت آی جی ان در لیستی که از ۱۰۰ شخصیت شرور برتر کتابهای کمیک تهیه کرده بود، بولز آی را در رتبه ۲۰ و همچنین در فهرست ۵۰ انتقام جوی برتر خود، این شخصیت را در رتبهی ۳۵ قرار داد. علاوهبر کتابهای کمیک، این شخصیت در انواع مختلف رسانهای که به دردویل ارتباط پیدا میکرد، حضور داشته است. بهعنوان اتفاقات اخیری که در کتابهای کمیک این شخصیت رخ داده، میتوان گفت که او توسط «بلادی لیپس» کشته شد. بلادی لیپس در رابطه با یک قاتل دیگر اطلاعات مهم و ضروریای را میخواست و به همین علت هم بولز آی را به قتل رساند. بعد از گذشت مدتی، بولز آی توسط «هَند» احیا شد و دوباره به زندگی بازگشت.
اطلاعات خیلی کمی در رابطه با گذشتهی بولز آی وجود دارد. او ادعا میکند که به همراه یک برادر و یک پدر بد رفتار و سوءاستفادهگر، در برانکس بزرگ شده است. براساس این ادعا، تنها زمانیکه این سه نفر بهعنوان خانواده درکنار هم بودند و وقت گذراندند، وقتی بود که میخواستند درکنار یکدیگر، از تفنگهای بادی استفاده کنند. بولز آی حتی در زمان کودکی و نوجوانی هم دقت بسیار بالا و نشانهگیری خیلی خوبی داشت. این موضوع زمانی بر همگان آشکار شد که او با استفاده از یک یویو و پرتاب کردن آن، یک کبوتر را کشت.
بعد از گذشت مدتی، او به همراه برادرش (همچنان سن کمی داشتند) تلاش کردتد تا با آتش زدن خانهشان، پدر خود را به قتل برسانند. در نتیجه، زمانیکه پدر آنها کشته شد، آنها از یکدیگر جدا شدند و به یتیمخانههای مختلفی رفتند. بولز آی زمانیکه به دبیرستان میرفت، تبدیل به یک پرتابکنندهی بسیار خوب و ماهر شد؛ به طوری که یک بورسیه کالج به او پیشنهاد شد. او در عوض، بهجای رفتن به کالج، تصمیم گرفت که به یک لیگ بیسبال کوچک بپیوندد. باتوجهبه اینکه او دقت بسیار بالایی داشت و پرتاب کنندهی فوقالعاده ماهری هم بود، کاملا طبیعی بود که او خیلی زود، راهش را به سمت یک لیگ بیسبال بزرگ باز کند.
بااینحال، درنهایت او از کارهایی که انجام میداد، خسته شد و فردی را که مدام او را مسخره میکرد، به قتل رساند. با این کار، همان لحظهی شفاف و سرنوشتساز برای بولز آی رخ داد و متوجه شد که کشتن، دقیقا چه لذت و حس خوبی را برایش به وجود میآورد.
القاب و اسامی مستعار: لستر، لستر پوین دکستر، لئونارد، پون دکستر، بنجامین، دردویل، هاوک آی، بولز آی، شلتون، پندرگرس، مرد بدون رحم، مردی که هیچوقت خطا نمیکند، لستر جنگلز و لئونارد مککلین.
تیمها: انجمن قاتلان، دارک اونجرز، صنایع فیسک، هند، تاندر بولتها، ارتش تاندر بولتها و ایکس.
متحدان: ارس، بلک اوت، کایوت، ددپول، دنی دیور، اریک اسلاتر، گریزلی، کینگ پین، کلا، لیدی بولز آی، مون استون، نورمن آزبورن، روزالی کاربون، اسکورپیون، شراود، سیلور سیبل، ویکتوریا هند، ولچر و غیره.
دشمنان: آماندا مکگیل، امریکن ایگل، اندریا وان استراکر، اندریاس وان استراکر، انجل، انتنا، بتمن، بلک تارانتولا، بلک ویدو، بلادی لیپس، کیپ کرو، کاپریس، کاپیتان آمریکا، کارلوس کروز، کارماین، کراس بونز، سایکلاپس، دیکن، داکوتا نورس، دردویل، ددپول، دکتر اختاپوس و غیره.
شخصیت بولز آی در سال ۱۹۷۶ بهعنوان یکی از دشمنان دردویل، توسط مارو ولفمن و باب براون خلق شد. این شخصیت برای اولینبار در قسمت ۱۳۱ سری کتاب کمیک Daredevil به نام Watch Out for Bullseye, He Never Misses حضور پیدا کرد. با اینکه شباهتهای خیلی زیادی بین بولز آی و شخصیت اصلی و قدیمی مارول یعنی بولز-آی وجود دارد، اما هیچ ارتباط خاصی بین آنها نیست. شخصیت بولز-آی ۶ سال پیش از خلق این کاراکتر جدید، برای اولینبار در قسمت ۱۵ سری کتاب کمیک Nick Fury, Agent of S.H.I.E.L.D. حضور پیدا کرد. این شخصیت محبوب در ۹۸۳ کتاب کمیک حضور داشته که تنها در قسمت ۱۱ سری کتاب کمیک Dark Avengers به نام Over the Edge و همچنین قسمت اول سری کتاب کمیک Shadowland به نام Chapter 1 جان خود را از دست داده است.
بولز آی در ابتدا کار خود در کتابهای کمیک را بهعنوان یکی از دشمنان دردویل آغاز کرد اما بعدها، حیطهی مبارزهای او گسترش پیدا کرد و مقابل قهرمانهای خیابانی دیگر مانند پانیشر و اسپایدرمن هم ایستاد. بعد از اینکه به گروه ناتدر بولتها نورمن آزبورن و بعد از آن هم به تیم دارک اونجرز پیوست، محدودهی دشمنان او گستر پیدا کرد و دشمنان او از «مورگان له فی» و دیکن، تا تیم انتقام جویان و همچنین تیم انتقام جویان جدید را شامل میشدند. پوشیدن لباس هاوک آی و استفاده از عنوان و هویت این شخصیت باعث شد تا بولز آی، دشمنی و نفرت کلینت بارتون را هم به دست بیاورد.
- پانیشر و دردویل:
بولز آی بعد از خدمت کردن در کانون اصلاح و تربیت و همچنین زندان، تصمیم گرفت که به ارتش بپیوندد. او ادعا کرده که در این برهه زمانی، با پانیشر برخورد کرده است. مثل اینکه پانیشر تلاش کرده بود تا به سمت بولز آی شلیک کند اما تیرش خطا رفته بود. در مقابل هم بولز آی برای اینکه این کار پانیشر را تلافی کند، تیر اسلحه را با یک چاقو جبران کرد و این چاقو را درست به وسط سینهی پانیشر زد. او حتی بعد از انجام این کار، برای اینکه پانیشر را مسخره کند، با استفاده از کمی گل، روی پیشانیاش علامت بولز آی را کشید تا بیشتر از این غرورش را خرد کند. او تصمیم گرفت که به سراغ آژانس امنیت ملی ایالات متحده برود تا در آنجا کار کند. بعد از گذشت مدتی هم تصمیم گرفت که روی پای خودش بایستد و بهصورت مستقل کار کند و قاتلی مزدور باشد. رسوایی و بدنامی او تا حد زیادی سروصدا کرد و حتی شهرت او به شهر نیویورک هم رسید. او قصد داشت تا با شکست دادن دردویل، نامی برای خود دست و پا کند و برای همه شناخته شده شود. او برای انجام این کار یک نارنجک به سمت این قهرمان پرتاب کرد و خیلی زود دردویل را در یک کوچه شکست داد. در اقدامی بعدی، بولز آی قهرمان دشمن خود را به داخل یک کارناوال کشاند و باری دیگر او را شکست داد. دردویل که دیگر نمیتوانست این وضعیت را تحمل کند تصمیم گرفت که لطف بولز آی را جبران کند و او را شکست دهد.
- کینگ پین و الکترا:
اینکه از دشمن خود شکست خورده بود، بهشدت بولز آی را اذیت میکرد. به همین دلیل نابود کردن دردویل تبدیل به هدف نهایی و بزرگ بولز آی شد و تمام تمرکز خود را روی آن گذاشته بود. زمانیکه بولز آی استخدام شد تا کینگ پین را به قتل برساند، فیسک پیشنهاد بهتری به او داد و او را وسوسه کرد. بعد از این پیشنهاد، بولز آی توسط خود کینگ پین استخدام شد و زیر نظر او فعالیت میکرد. در طی این برهه زمانی، بولز آی از یک تومور مغزی رنج میبرد. از آنجایی که بولز آی، افراد بیگناه مختلف را به شکل دردویل میدید، آنها را به قتل میرساند. بولز آی در مبارزهی جدیدی که با دردویل داشت، نسبت به او برتری پیدا کرد. او در پایان این مبارزه اعلام کرد که قصد دارد تا به دردویل اجازهی زنده ماندن و زندگی کردن بدهد. او اعلام کرد که با انجام این کار قصد دارد تا دردویل بعد از کشته شدن هر فردی توسط بولز آی، احساس گناه کند و خود را مقصر بداند. طولی نکشید که دردویل توانست دوباره قدرت و انرژی خود را به دست بیاورد و خیلی زود بولز آی را شکست داد. بولز آی زمانیکه متوجه شد که کینگ پین، الکترا را جایگزین او کرده، بهشدت عصبانی شد. از آنجایی که بعد از شکست خوردن توسط دردویل، بولز آی به زندان رفته بود، خیلی زود توانست از آنجا فرار کند و تمام تلاشش را کرد تا الکترا را پیدا کند و او را به قتل برساند. در طی این مبارزه، بولز آی با کمک یک کارت بازی، گلوی این نینجای زن را برید و درنهایت با استفاده از سای خودش، او را به قتل رساند.
- ادامنتیوم:
بعد از گذشت مدتی، مشخص شد که الکترا عشق زندگی دردویل بوده است و همین موضوع باعث شد تا نفرت بین این دو شخصیت، چند برابر بیشتر از قبل شود. بولز آی بعد از کمی جستوجو توانست پرونده پزشکی دوران کودکی دردویل را پیدا کند و با استفاده از همان اطلاعات، به این نتیجه رسید که مت مورداک همان دردویل است. او با این پرونده متوجه شد که مت مورداک به خاطر اتفاقاتی که در دوران نوجوانیاش رخ داده، بینایی خود را از دست داده و قدرتهای ابرانسانی خاصی را به دست آورده است. بعد از به دست آوردن این اطلاعات، بولز آی مخفیانه به خانهی مت رفت و تلاش کرد تا همانجا او را به قتل برساند اما دردویل گول این اتفاق را نخورد، پیشدستی کرد و به سمت دشمن خود حملهور شد. دردویل که حملهی بولز آی را پیشبینی کرده بود، یک مانکن و عروسک بهجای خود گذاشت و حتی یک ضبط صوتی هم گذاشت تا صدای او را پخش کند. دردویل با بولز آی وارد مبارزه شد. مبارزهی آنها به پشت بام کشیده شد و آنها حتی زمانیکه روی سیم تلفن هم بودند، این نبرد را متوقف نکردند. بولز آی روی این سیم تعادل خود را از دست داد و افتاد اما دردویل دست او را گرفت. بولز آی اصلا نمیخواست به دردویل اجازه دهد که او را نجات دهد به همین دلیل تلاش کرد تا با چاقوی خود این قهرمان را زخمی کند. دردویل دست بولز آی را رها کرد و اتفاق باعث شد تا بولز آی به پایین بیفتد. بعد از این سقوط، ستون فقرات بولز آی به حد بسیار بدی آسیب دید و فلج شد. بولز آی به ژاپن برده شد و در آنجا، «دارک ویند» استخوانها و ستون فقرات آسیب دیدهی این کاراکتر را با ادامنتیوم جایگزین کرد. دقیقا مشخص نیست که کدام یکی از استخوانهای او با ادامنتیوم عوض شده اما اینگونه تایید شده که در ناحیه ستون فقرات، مشتها و جمجمه، این فلز وجود دارد.
بولز آی نهتنها کارن پیج بلکه الکترا را هم به قتل رساند و دردویل برای اینکه انتقام دو عشق زندگی خود را بگیرد، درست به همان طریقی که الکترا کشته شده بود، بولز آی را به قتل رساند
بعدها، در طی مدت زمانیکه دردویل شهر نیویورک را ترک کرده بود، بولز آی تصمیم گرفت که بهجای این قهرمان قرار بگیرد. بااینحال، طولی نکشید که دردویل دوباره بازگشت و این شخصیت شرور را شکست داد. جالب است بدانید که در طی نبردی که بین کینگ پین و همچنین امپراطوری رد اسکال ایجاد شده بود، بولز آی با کاپیتان آمریکا و «کراس بونز» مبارزه کرد. نبرد بین بولز آی و کاپیتان آمریکا در شب و در منطقهی ساخت و ساز اتفاق افتاد. بولز آی بهشدت این انتقام جو را دچار مشکل کرده بود اما طولی نکشید که این مبارزه متوقف شد و بولز آی بدون هیچگونه آسیبی آنجا را ترک کرد. بعدها، کراس بونز تلاش کرد تا کینگ پین را به قتل برساند اما به خاطر مداخلهی دردویل این تلاش با شکست روبهرو شد. کینگ پین که بهشدت از این اتفاق عصبانی بود، بولز آی را به سراغ رد اسکال فرستاد تا او را به قتل برساند. بولز آی موفق شد که با اسلحه خود به سر رد اسکال شلیک کند. او تصور میکرد که مأموریت خود را با موفقیت انجام داده است اما خیلی زود مشخص شد که این رد اسکال، رباتی بیش نبوده است. در اقدام بعد، بولز آی به مبارزه با کراس بونز رفت. کراس بونز خیلی زود توانست در این نبرد برتری پیدا کند اما بولز آی یک دندان مصنوعی به سمت چشم کراس بونز پرتاب کرد و شیء تیزی را در ناحیهی بازوی او فرو کرد و پا به فرار گذاشت.
- مزدور:
در این برهه زمانی، فردی روی جنازه و سر گامبیت جایزه گذاشته بود به همین دلیل بولز آی به سراغ او رفت تا سرش را ببرد و جایزه را از آن خود کند. بولز آی شیء تیزی را در ناحیهی سینهی گامبیت فرو کرد و او را شکست داد اما طولی نکشید که گامبیت نجات داده شد. در طی همین برهه زمان، بولز آی برای مدت کوتاهی با ددپول، ولچر، سندمن، سیبرتوث و همچنین جاگرنات متحد شد. قرار بر این بود که آنها به سازمان A.I.M بروند و یک دیسک هویت را به دست بیاورند. بولز آی تلاش کرد تا این گروه را ترک کند و حتی برای انجام این کار با تمام اعضای آن در یک رستوران مبارزه کرد. بولز آی تا یک زمانی توانست آنها را عقب نگه دارد و از شکست خوردنش جلوگیری کند اما خیلی زود شکست خورد و مجبور شد تا همچنان در این تیم باقی بماند. باری دیگر بولز آی به مبارزه با دردویل رفت و برنده شد. بعد از این اتفاق، او در یک کلیسا و با استفاده از چوب مخصوص خود، نامزد دردویل یعنی «کارن پیج» را به قتل رساند. در همین برهه زمانی، او در خیابانهای شهر نیویورک با الکترا و دردویل هم به مبارزه پرداخت. بولز آی توانست هر دو دشمن خود را شکست دهد اما درست زمانیکه مشغول فرار کردن بود، با یک وسیله نقلیه تصادف کرد. با اینکه او بعد از این ماجرا به زندان افتاد، اما طولی نکشید که به خاطر یک هرجومرج، از آنجا آزاد شد. دردویل و کینگ پین، درحالیکه در زندان بودند، با یکدیگر یک طرح مشترک ریختند و با هم متحد شدند. زمانیکه دردویل متوجه شد که بولز آی هم قرار است با آنها کار کند، اصلا نتوانست این موضوع را بپذیرد و به سمت دشمن خود حملهور شد. درحالیکه او با دشمنی به نام «Gen.Kato» همکاری میکرد، در یک مراسم عروسی با «Hit-Monkey» روبهرو شد. Hit-Monkey در قالب حامل حلقه ظاهر شده بود تا سایر را فریب دهد اما درواقع قصد داشت که Kato را به قتل برساند؛ تلاشی که با شکست روبهرو شد. به همین دلیل، بعد از اینکه کیک عروسی را به سمت صورت بولز آی پرتاب کرد، فرار را به قرار ترجیح داد و از آنجا رفت. بولز آی بهشدت از این واقعه عصبانی بود به همین دلیل به سرعت مردی را که در حال خندیدن به این ماجرا بود، به قتل رساند. از آنجایی که تصور میکرد که در حفاظت از Kato شکست خورده، تصمیم گرفت تا همه کسانی را که شاهد شکستش بودند، به قتل برساند. بعد از انجام این کار، بولز آی به خانهی یک مدل رفت تا به سراغ Hit-Monkey برود. نبردی در این خانه رخ داد که شامل سه گانگستر بود. درنهایت، بولز آی توانست بدون هیچگونه آسیب و خراشی، آنجا را ترک کند.
- تاندر بولتز:
بعد از آن ماجرای ثبتنام قانونی ابرانسانها، چندین شخصیت شرور دستگیر شدند. به آنها پیشنهاد داده شد که اگر با این طرح همکاری کنند و شروران و قهرمانانی را که با این طرح ثبت نامی موافق نیستند دستگیر کنند، در مجازاتشان تخفیف داده خواهد شد. بولز آی هم تبدیل به یکی از اعضای این تیم جدید به نام تاندر بولتز شد؛ در این تیم با امثال ونوم و نورمن آزبورن همکار بود. در بدن تمام اعضای این یک ایمپلنت خاص کار گذاشته شده بود تا اگر هر کدام از آنها از محدودهی تعیین شده خارج شدند و کاری را که نباید، انجام دادند، دستگاه فعال شود و شوک الکتریکی به آنها وارد کند. بولز آی بهعنوان یکی از اعضای تاندر بولتز، کار خود را آغاز کرد؛ عضوی که مردم عالی هیچ اطلاعاتی درباره آن نداشتند. نورمن به بولز آی اطلاع داد که قصد دارد تا به او اجازهی کشتن بدهد، اما فقط هدفهایی که نورمن آنها را مناسب بداند. زمانیکه آنها در دستگیر کردن «جک فلگ» شکست خوردند، بولز آی با فرو کردن یک سای در کمر این شخصیت، او را به قتل رساند. این اتفاق در یک انبار رخ داد به همین دلیل هیچکدام از مردم عادی، از آن با خبر نشدند. بعد از گذشت مدتی، فردی به نام «سانگ برد»، بولز آی را فریب داد و به او گفت که ویژگیهای امنیتی او از کار افتادهاند. به همین دلیل بولز آی، دو نگهبانی را که همراهش بودند به قتل رساند و تلاش کرد تا با امریکن ایگل وارد مبارزه شود. امریکن ایگل به سرعت کاری را که مد نظرش بود، انجام داد و همین موضوع باعث شد تا دستگاه امنیتی بولز آی فعال و شوک الکتریکی به او وارد شود. در طی زمانیکه بولز آی در حال زجر کشیدن بود، امریکن ایگل ضربه محکمی را در ناحیه صورت بولز آی وارد کرد. ظاهرا او کاری کرد تا بولز آی باری دیگر فلج شود.
بعدها مشخص شد که افرادی که قدرت تله پاتی داشتند و در پایگاه زندانی بودند، از قدرت خود استفاده کردند تا تک تک اعضای این گروه را ضد هم کنند و هرجومرج به وجود بیاورند. بعد از اینکه بولز آی روی پای خود ایستاد و به ظاهر انرژی و قدرت خود را به دست آورد، از همین افراد استفاده کرد تا قدرت تله پاتی خودش را تقویت کند اما اصلا نمیدانست که با انجام این کار، درواقع در حال نجات تیم است.
- دارک هاوک آی:
در خط داستانی خاصی، بولز آی با الکترا ادغام شد و درنهایت شخصیت جدیدی به نام الیزا به وجود آمد
بعد از ماجراهای خط داستانی تهاجم مخفی، بولز آی در قالب هاوک آی و با استفاده از نام و هویت او، در تیم جدید نورمن آزبورن یعنی دارک اونجرز به فعالیت پرداخت. بیشتر از هر چیزی دوست داشت تا هویت هاوک آی را به دست بیاورد زیرا تیر و کمان را در دست گرفته بود و به این نتیجه رسید که در استفاده از این سلاح، عملکرد خیلی بهتری نسبت به سلاحهای دیگر دارد. او توانست با استفاده از تیر و کمان خود و همچنین پرتاب تیرهای خیلی زیاد، مورگان له فی را به قتل برساند. بااینحال، این تعداد تیر باز هم مانع مورگان نشد و او توانست باری دیگر بازگردد. با اینکه بولز آی یک هاوک آی کاملا جدید بود، اما اصلا دوست نداشت که یک «قهرمان» باشد. او در قالب هویت هاوک آی، تعداد زیادی اراذل و اوباش را به طرز وحشتناکی به قتل رساند و قربانی زن را هم نجات داد؛ کسی که بعد از نجات دادنش از هاوک آی فوقالعاده تشکر کرد و حتی دوست داشت که با او عکس هم بگیرد. بااینحال، زمانیکه این زن، نورمن آزبورن را «رئیس» خود خطاب کرد، بولز آی بهشدت عصبانی شد و خودکار خودش را درون چشمش فرو کرد و او را به قتل رساند. یکی از آن اراذل و اوباش که زنده ماند و شاهد ماجرای قتل این زن را بود، تا حد خیلی زیادی از بولز آی درخواست و خواهش کرد که به او رحم کند و نکشد اما درنهایت بولز آی کاری را که دوست داشت انجام داد. بولز آی که از «کار» خود فوقالعاده لذت میبرد و به خودش افتخار میکرد گفت «این تمام چیزی است که من همیشه آن را میخواستم نورمن. اینکه برای قتلهای خودم اعتبار دریافت کنم». بعد از این ماجرا، متوجه شد که یک هلیکوپتر خبری در آسمان در حال پرواز است و از کاری که بولز آی انجام داده بود، فیلمبرداری میکرد. به همین دلیل تصمیم گرفت که با استفاده از یکی از تیرهایش، خبرنگار دوربیندار را بکشد. بعد از اینکه خبرنگاران را کشت و از هلیکوپتر به پایین انداخت، با استفاده از یکی از تیرهای انفجاریاش، هلیکوپتر را منفجر کرد و خلبان را هم کشت.
بعد از گذشت مدتی، بولز آی به همراه دیگر اعضای تیم دارک اونجرز به ماموریتی رفتند و در طی این مأموریت باید با ربات هالک باستر هم مبارزه میکردند. با اینکه نورمن آزبورن به بولز آی دستور داده بود تا خلبان را زنده برایش ببرد، اما بولز آی طبق معمول همیشه از انجام این دستور سرپیچی کرد و درنهایت این خلبان را به قتل رساند. جالب است بدانید که توجیه و توضیح او هم از انجام این کار این بود که در طی یک هفتهی اخیر، هیچکس را نکشته بود. او به قربانی خود گفته بود که هاوک آی هیچکس را با خونسردی به قتل نمیرساند و همچنین اعلام کرد که او هاوک آی نیست. زمانیکه بولز آی از وجود گروهی تقلیدکار که ادای او را در میآوردند با خبر شد، ادعا کرد که بولز آی بیشتر از یک لباس و نام معمولی معنی دارد و ارزش آن خیلی زیاد است. به همین دلیل تصمیم گرفت که با شلیک کردن یک گلوله در وسط علامتی که روی پیشانیشان کشیده بودند، همه آنها را به قتل برساند.
زمانیکه ددپول در تلاش بود تا از نورمن آزبورن اخاذی کند و از او باج بگیرد، آزبورن به بولز آی دستور داد تا به سراغ ددپول برود و او را به قتل برساند. هاوک آی یا همان بولز آی، درحالیکه مشغول مبارزه با ددپول بود، موفق شد که یک تیر به وسط سر او پرتاب کند و با این کار او را به قتل برساند. همانطور که بالاتر هم چند بار به این موضوع اشاره کردیم، بولز آی یک شخصیت روانی و سادیستی است. او بدن ددپول را نگه داشت و صبر کرد تا او بهبود یابد که شاید بتواند دوباره با او مبارزه کند. ددپول بعد از بهبود یافتن در نبردش با بولز آی برتری پیدا کرد و خیلی زود توانست دشمنش را شکست دهد و آسیب زیادی به او وارد کند. زمانیکه بولز آی به هوش آمد، متوجه شد که ددپول او را به بیمارستان برده است. این دو شخصیت دوباره با یکدیگر وارد مبارزه شدند اما بولز آی مورد اصابت یک ماشین قرار گرفت. ددپول از همین موضوع سوءاستفاده کرد و با استفاده از ماشین خود، دوباره از روی بولز آی رد شد و آسیب بیشتری به او وارد کرد. بولز آی مبلغ زیادی پول را به ددپول پیشنهاد داد به شرط اینکه ددپول او را رها کند، از آنجا برود و اصلا پشت سرش را نگاه نکند. بولز آی قصد داشت تا با این کار نورمن آزبورن را بهگونهای فریب دهد که در کشتن ددپول موفق بوده است.
علاوهبر این، به بولز آی دستور داده شد تا سانگ برد را به قتل برساند. او تقریبا موفق شد که او را به قتل برساند اما در لحظات آخر او توسط «Swordsman» نجات پیدا کرد. لازم به ذکر است که بولز آی با اسپایدرمن هم برخورد و با او مبارزه کرده است اما توسط گلولههای ردیاب خودش شکست خورد. زمانیکه نورمن آزبورن علیه سرزمینی به نام Utopia اعلان جنگ کرد، بولز آی بهطور موقت و برای مدت کوتاهی با دیکن وارد مبارزه شد. در پایان این مبارزه، او یک شیء تیز را در فک و گونهی دشمن خود و بعد از آن هم آن شیء تیز را در بازویش فرو کرد. علاوهبر اینکه بولز آی با «Archangel» وارد مبارزه شد، بلکه از نبرد با سایکلاپس هم جان سالم به در برد.
نورمن آزبورن، دردویل را در فهرست خود قرار داد و لستر را موظف کرد تا در قالب هویت بولز آی خود به سراغ دردویل برود و او را به قتل برساند. این دو شخصیت برای مدت کوتاهی با هم مبارزه کردند. بولز آی توانست دشمن خود را به روی پشت بام بکشاند. زمانیکه آنها روی پشت بام آن ساختمان بودند، بولز آی یک سری مواد منفجره را منفجر کرد و باعث شد تا آن ساختمان نابود شود و صدها نفری که در آنجا ساکن بودند، کشته شوند.
بعد از گذشت مدتی، آزبورن به بولز آی دستور داد تا همسر «سنتری» یعنی «لیندی رینولدز» را به قتل برساند. بولز آی پیش از اینکه این کار را انجام دهد، لیندی را ترساند و او را مسخره کرد. او به لیندی گفت که ارزش و لیاقتش بیشتر از سنتری است. همین موضوع باعث شد که لیندی بهشدت عصبانی شود و در گوش بولز آی سیلی بزند. منتها این حرکت لیندی اصلا بیجواب نماند زیرا بولز آی به طرز وحشیانهای گردن او را گرفت و او را از داخل هلیکوپتر به بیرون پرتاب کرد. علاوهبر این، ما در این برهه زمانی شاهد مبارزههای بولز آی در سرزمین آزگارد هم بودیم. در پایان حملههای مختلف نورمن آزبورن، بولز آی به همراه دیگر اعضای تیمش دستگیر و روانهی زندان شد. بعد از این ماجرا هم کلینت بارتون بهراحتی توانست هویت هاوک آی خود را به همان حالت قبل بازگرداند.
- Shadowland:
بعد از اینکه بولز آی دستگیر شد، او را به غل و زنجیر کشیدند و به دهان او هم دهانبند بستند؛ او را به یک ساختمان مناسب با امکانات خیلی بیشتر بردند تا همانند دفعه قبلی، از زندان فرار نکند. به محض اینکه او به زندان رسید، یک نقشهی خیلی خوب برای فرار خودش طراحی کرد. او به نگهبانان زندان گفت که خودش، تنها فردی است که تا به آن روز توانسته سنتری را کنترل کند. بولز آی قصد داشت تا با این صحبتها و همچنین پیشنهاد اینکه اگر آنها او را آزاد کنند، او هم نحوهی شکست دادن سنتری را به آنها آموزش میدهد، در تلاش بود تا نگهبانان زندان را فریب دهد. مدت خیلی زیادی از این مکالمه نگذشته بود که بولز آی دچار حمله و ایست قلبی شد. یکی از نگهبانان این زندان گفت که دیگران به او کمک نکنند زیرا او در تظاهر کردن چنین مسائلی بسیار ماهر است و این بار هم در حال تظاهر کردن است. بااینحال، سایر قصد داشتند تا غل و زنجیرهای او را باز کنند تا بلکه به این طریق بتوانند به او کمکی بکنند. زمانیکه آنها زنجیرهایش را باز کردند، یکی از نگهبانان از الکتروشوک استفاده کرد تا بولز آی را به حالت قبلی خود بازگرداند. درست زمانیکه بولز آی قدرت و انرژی قبلی خود را به دست آورد، از همان دستگاه الکتروشوک استفاده کرد تا نگهبانان را شکست دهد. اولویت اصلی بولز آی همان دردویل بود به همین دلیل به محض اینکه از زندان فرار کرد، تصمیم گرفت که به سراغ دردویل برود.
در خط داستانی قسمت ۱۶۹ سری کتاب دردویل مشخص شد که بولز آی یک تومور مغزی دارد
درست زمانیکه به محل مورد نظر خود رسید، شروع به کشتن تک تک اعضای گروه هند کرد و از دردویل خواست که از پناهگاه خود بیرون بیاید و با او مبارزه کند. دردویل در طی نبردی، با بولز آی درگیر شد و از طرف دیگر هم به هند گفت که به سراغ دشمنش بروند. زمانیکه مشخص شد که تلاشهای هند بیتاثیر هستند، دردویل خودش به این مبارزه پیوست و بهطور کامل بر بولز آی غلبه کرد. در پایان این مبارزه قهرمان داستان ما حتی دو دست بولز آی را هم شکست. زمانیکه این مبارزه به پایان رسید، لوک کیج و همچنین آیرون فیست متوجه شدند که دردویل، دشمن بزرگ خود یعنی بولز آی را به قتل رسانده است؛ درست به همان شکلی که بولز آی سالها پیش، الکترا را به قتل رسانده بود.
بعد از گذشت مدتی، یک گروه از Hells Bikers تصمیم گرفتند که مراسم خاکسپاریای را برای بولز آی تدارک ببینند. زیرا آنها اعتقاد داشتند که بولز آی، در مقابل یک باند رقیب که میخواستند یک جنگ به راه بیاندازند، کمک زیادی به آنها کرده بود؛ البته لازم به ذکر است که این کمک، فقط در حد انداختن یک سکه بود که یک جبهه را انتخاب کند و اصلا این معنی را نداشت که بولز آی گروه خاصی را دوست داشت یا چنین چیزی. هم «بن اوریچ» و هم «دنی دیور» در این مراسم شرکت کردند. بااینحال، در طی این مراسم، دیور مدام تصاویری را از بولز آی میدید اما نمیدانست که این تصاویر مربوطبه روح او است یا توهمی بیش نیست زیرا کاملا نامشخص بود. این مراسم خاکسپاری توسط دردویل و اعضای نینجایی گروه هند متوقف شد. به محض ورود این افراد، نبرد بسیار بزرگی به وجود آمد که حتی در طی این ماجرا، بن اوریچ تقریبا کشته شد.
درنهایت دردویل در این مبارزه پیروز و بولز آی هم به خاک سپرده شد. بااینحال مشخص شد که دنی، چندین ساعت پیش از رخ دادن این اتفاق، از Ravencroft فرار کرده بود. دنیس دیور که در حال فرار کردن بود، توسط پلیسها محاصره شد. از طرف دیگر روح بولز آی هم مدام اطراف او حضور داشت و به او میگفت که با اسلحهاش شلیک کند. اما همه چیز آنطور که باید و شاید پیش نرفت. مدت کمی بعد از یک مبارزه که قهرمانان شهر نیویورک مانند آیرون فیست، لوک کیج، اسپایدرمن، «موون نایت»، پانیشر و گوست رایدر در آن شرکت داشتند، مت مورداک به این نتیجه رسید که گروه هند یک قهرمان جدید میخواهند؛ کسی که تواناییها و استعدادهای رقیب خود مت را دارد. به همین دلیل، مت مورداک به همراه «تایفوید مری» به قبرستان رفتند و قبر بولز آی را کندند. آنها تصمیم داشتند که بولز آی را باری دیگر به زندگی بازگردانند تا بلکه او به گروه هند خدمت کند. طولی نکشید که الکترا هم وارد این ماجرا شد و در پایان داستان به همراه دردویل و تایفوید مری به پایگاه گروه هند بازگشت.
- Brain in a Box:
بعد از گذشت مدتی مشخص شد که بولز آی اصلا واقعا نمرده بود. او آنقدر آسیب دید و زخمی شده بود که اصلا قدرت تکان خوردن یا حتی انجام کوچکترین کار را هم نداشت. «لیدی بولز آی»، مربی خود را حمل کرد، بهجای دیگری برد و او را درون یک محفظهی فلزی مخصوص قرار داد. بعد از گذشت ماهها و بعد از اینکه بولز آی بهطور کامل بهبودی خود را به دست آورد، تصمیم گرفت که انتقام خود را از مت مورداک بگیرد. بولز آی در ابتدا تصمیم گرفت تا شرایطی را به وجود بیاورد تا دقیقا همان تصادفی را که مت مورداک در طی آن قدرتهایش را به دست آورد، شبیهسازی کند. در همین حین، بولز آی با شخصیتهای ابرشرور دیگری مانند «کلا» و «Stilt-Man» هم متحد شد. جالب است بدانید که درست در همین برهه زمانی، بولز آی موفق شد تا شروری به نام «Ikari» را هم خلق کند (نام این شخصیت در زبان ژاپنی بهمعنی خشم است). لازم به ذکر است که Ikari دقیقا تمام قدرتهای مت را داشت، با این تفاوت که او قدرت دیدن را هم داشت. فاگی نلسون درنهایت متوجه شد که تمام این جریانات و اتفاقات، درواقع زیر سر بولز آی است. در طی همین ماجرا، نبرد بزرگی بین Ikari و لیدی بولز آی به وجود آمد. همین موضوع منجر به این شد که بولز آی در معرض همان مواد رادیواکتیویای که به مت مورداک و Ikari قدرت داد و قدرت بینایی را از او گرفته بود، قرار بگیرد. درنهایت بولز آی بعد از تمام این تلاشها در جهت شکست دادن بزرگترین دشمنش، خودش در معرض همان مواد قرار گرفت و دیگر قدرت بینایی و صحبت کردن خود را از دست داد.
با اینکه بولز آی بهطور طبیعی هیچ قدرت ابرانسانی خاصی ندارد، اما با همین تواناییهای خودش، نهتنها یک فرد فوقالعاده خطرناک محسوب میشود، بلکه درواقع میتوان گفت که از خیلی از افرادی که دارای قدرتهای ابرانسانی هستند هم، بسیار خطرناکتر است. چند مورد از قدرتها و تواناییهای بولز آی به شرح زیر است:
- مهارت بسیار زیاد در زمینه استفاده از سلاح:
بولز آی به خاطر استعداد ذاتی خیلی بالایی که دارد، خیلی سریع میتواند نحوه استفاده از هر سلاحی را یاد بگیرد؛ حتی اگر آن سلاح را تا به آن روز ندیده باشد. علاوهبر اینکه او توانایی خیلی جالبی در پرتاب هر نوع شیء دارد، در زمینه استفاده از چاقو، شمشیر و همچنین دیگر سلاحهای لبهدار و تیز، فوقالعاده ماهر است. بولز آی همچنین از انوع مختلف سلاحهای گرم، تیر و کمان، چاقو، شوریکن، شلاق، سای، دارت و مواد منفجره پلاستیکی هم استفاده کرده است. بولز آی از هر شیء قابل تصوری میتواند برای کشتن استفاده کند. بولز آی یک توانایی ذاتی و البته خیلی خاص دارد و آن هم این است که او میتواند هر شیء مختلفی را در قالب یک سلاح استفاده کند. او میتواند این شیء را با دقت فوقالعاده بالا و همچنین نیروی کافی، بهگونهای پرتاب کند تا یک سلاح کشنده باشد؛ اشیائی مانند خوردکار، مداد، گلدان، برس مو، توپهای گلف،گیره کاغذ، خلال دندان، بادام زمینی، کارت بازی و غیره. او حتی یک بار با استفاده از یک یویو، یک پرنده را کشته بود. بولز آی میتواند بدون استفاده از کمان، تیر پرتاب کند. او یک بار از یکی از دندانهایش، هواپیمای کاغذی، چراغ قوه، یک سگ عصبانی و یک گلوله بهعنوان سلاح استفاده کرد. بولز آی یک بار یک اسلحه را مستقیم به سمت سینهی فرد مقابلش پرتاب کرد. در زمینه مبارزههای نزدیک، یک بار نشان داده شده که بولز آی با استفاده از یک قاشق، به گردن حریفش ضربه وارد کرد و با استفاده از یک نی، گلوی دشمن خود را بریده است.
- تیرانداز و نشانهگیر ماهر:
همانطور که بالاتر هم گفته شد، دقت بسیار بالای بولز آی، از استعدادهای ذاتی او محسوب میشود. او با هر دو دست خود قدرت نشانهگیری بسیار دقیق و پرتاب را دارد. بولز آی در طی سالهای زیاد، دورههای آموزشی بسیار شدید و سختگیرانه را شرکت میکرد. بولز آی میتواند یک شیء با سایز و وزن یک توپ بیسبال را با سرعت ۱۶۸.۹۸۱ کیلومتر بر ساعت پرتاب کند. به خاطر همین استعداد فوقالعاده جالبی که بولز آی دارد، توانسته به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند و شاهکارهای زیادی به وجود بیاورد. او در طی داستانهای مختلف خود، اشیائی را پرتاب کرده که بیرون از این داستانهای ساختگی، یک امر کاملا غیرممکن محسوب میشود. همانطور که بالاتر هم به آن اشاره شد، بولز آی به خاطر همین استعداد بینظیر خود میتواند از هر شیء قابل تصوری، بهعنوان یک سلاح کشنده استفاده و آن را پرتاب کند. در زمینه سلاحهای گرم، بولز آی یک فرد بسیار خطرناک است و نشانهگیری او نظیر ندارد. باتوجهبه همین موارد، بولز آی ثابت کرده که حریف خیلی خطرناکی است؛ حتی در مقابل آنهایی که دارای قدرتهای ابرانسانی هستند. در طی یکی از خط داستانیها، بولز آی نشان داد که با استفاده از یک دارت سمی، میتواند یک جهش یافته را به قتل برساند. با تمام جذابیتی که این شخصیت دارد، اما باید قبول کرد که برخی اوقات هم کاملا خسته کننده و قابل پیشبینی میشود.
- Hypercognitive:
ذهن بولز آی میتواند بهطور غریزی یا با تلاش خیلی کم، عملیاتهای بسیار پیچیده و سختی را که فراتر از توانایی ذهن انسانهایی معمولی است، انجام دهد. همین موضوع به او اجازه میدهد که بتواند چند کار مختلف را همزمان با هم انجام دهد.
- وضعیت فیزیکی خیلی خوب:
بولز آی درست در سطح یک ورزشکار و وزنهبردار مسابقات المپیک قرار دارد. بهطور کلی میتوان گفت که بولز آی از وضعیت فیزیکی بسیار خوب و استثناییای برخوردار است. او دارای چابکی، زیرکی، تعادل، هماهنگی بدنی، رفلکسها، سرعت واکنشی، استقامت، پایداری، دوام بافت بدن و سرعت بسیار بالایی است؛ ویژگیهایی که او را درست در سطح یک ورزشکار فوقالعاده حرفهای المپیکی قرار میدهد. سرعت رفلکس و واکنشهای بولز آی به قدری بالا است که به جرئت میتوان گفت فراتر از یک انسان معمولی است و حتی تقریبا به سطح ابرانسانی هم میرسد. او در چندین وضعیت مختلف، در مقابل سلیک اسلحه جای خالی داده، یک گلوله را مسدود کرده و حتی با قرار دادن دستهای خود در مسیر یک گلوله، باعث شده تا زنجیر دستبندهایش شکسته شود. تعادل و هماهنگی جسمی بولز آی آنقدر بالا است که او یک بار توانست روی سیمهای تلفن، با دردویل به مبارزه بپردازد. از طرف دیگر، متابولیسم بدنی بولز آی هم تا حد زیادی نسبت به انسانهای معمولی بالاتر است. همین موضوع به جسم او اجازه میدهد تا سریعتر از یک انسان عادی، بهبود پیدا کند. ویژگیای که به او اجازه میدهد تا از آسیبها و جراحتهایی که برای اکثر انسانهای معمولی کشنده است، جان سالم به در ببرد.
- آکروبات ماهر:
او از دردویل تنفر دارد و از آنجایی که یک قاتل مزدور محسوب میشود، در برههای از زمان با ددپول همکار شده بود
بولز آی یک آکروبات بسیار ماهر و با استعداد محسوب میشود. او میتواند حرکات شاهکار بسیار زیادی را انجام دهد؛ حتی حرکتهایی که بهترین آکروباتهای دنیا قادر به انجام دادن آنها هستند. لازم به ذکر است، از آنجایی که در برخی از نقاط بدن بولز آی مانند ستون فقرات او فلز ادامنتیوم به کار رفته، این کارها و حرکات را راحتتر از انسانهای عادی میتواند انجام دهد. بولز آی میتواند در مانورهای آکروباتیکی خود، طیف گستردهای از حرکات نمایشی مختلف را اجرا کند؛ کاری که تقریبا برای انسانهای عادی غیرممکن است. بولز آی نشان داده، حتی در طی زمانیکه روی هوا است و در حال پشتک زدن و چرخیدن است، میتواند به وسیلهی یک اسلحه و با دقت فوقالعاده بالا شلیک کند.
در انتها به چند مورد از انیمیشنها، فیلمها و بازیهایی اشاره میکنیم که شخصیت لستر/بولز آی در آن حضور داشت:
- فیلم Daredevil محصول سال ۲۰۰۳ با بازی کالین فارل
- سریال Daredevil محصول سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ با بازی ویلسون بتل
- بازی Lego Marvel Super Heroes 2 محصول سال ۲۰۱۷
- بازی Lego Marvel Super Heroes محصول سال ۲۰۱۳ با صداپیشگی دیو بوت
- بازی Marvel Super Hero Squad Online محصول سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ با صداپیشگی کریستوفر دانیال بارنز
- بازی Marvel: Ultimate Alliance 2 محصول سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ با صداپیشگی برایان بلوم
- بازی Marvel: Ultimate Alliance محصول سال ۲۰۰۶ با صداپیشگی پیتر لاوری
- بازی The Punisher محصول سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ با صداپیشگی استیون بلوم