// سه شنبه, ۵ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۱

گزارش باکس آفیس: فروش ۸۰۰ میلیون دلاری Star Wars: The Last Jedi

در گزارش باکس آفیس این هفته درباره‌ی عملکرد بحث‌برانگیز Star Wars: The Last Jedi و فیلم جدید هیو جکمن صحبت می‌کنیم. همراه زومجی باشید.

باکس آفیس این روزها در شرایط پرجنب و جوش و هیجان‌انگیزی قرار دارد. دوشنبه ۲۵ دسامبر مصادف با تعطیلی روز کریسمس است و یکی از طلایی‌ترین بازه‌های زمانی سال در تقویم باکس آفیس محسوب می‌شود. اما چیزی که باکس آفیس این روزها را هیجان‌انگیزتر کرده «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (Star Wars: The Last Jedi) است. بله، کلا دنبال کردنِ عملکرد «جنگ ستارگان» جماعت در باکس آفیس هیجان‌انگیز است، اما چیزی که «آخرین جدای» را با بقیه متفاوت کرده، عملکرد غیرمنتظره‌ی آن است. خبر خوب این است که «آخرین جدای» در دومین آخرهفته‌ی اکرانش یک رکورد باکس آفیسی دیگر از خود بر جای گذاشت، اما خبر بد این است که نه یک رکورد خوب، بلکه یک رکورد خیلی بد. «آخرین جدای» در دومین آخرهفته‌ی نمایشش با ۶۸/۸ درصد افت فروش مواجه شد و ۶۸ و نیم میلیون دلار فروخت. افت فروشی که سقوط شدیدی برای بلاک‌باستر بزرگی که هفته‌ی قبل از کریسمس اکرانش را آغاز کرده محسوب می‌شود. افت فروشی که برابر با افت فروش ۶۸ درصدی «اِراگون» (Eragon) بعد از افتتاحیه‌ی ۲۳ میلیون دلاری‌اش در سال ۲۰۰۶ است. به این دلیل از فیلم ناشناخته‌ای مثل «اراگون» برای مقایسه استفاده می‌کنیم چون آخرین‌باری که عید کریسمس در روز یکشنبه و روز کریسمس در روز دوشنبه افتاد به ۲۰۰۶ برمی‌گردد. اما در مقایسه با دیگر آخرهفته‌های تعطیلی ویژه‌ی سال، «هری پاتر و یادگاران مرگبار – قسمت دوم» (Harry Potter: Deathly Hollows Part II) و «بیگانه: کاوننت» (Alien: Covenant) که آخرهفته‌‌‌ی دومشان مصادف با روز یادبود بود به ترتیب با ۷۲ و ۷۰ درصد افت فروش مواجه شدند. این در حالی بود که «پیاده‌رونی طولانی بیلی لین بین دو نیمه» (Billy Lynn’s Long Halftime Walk) در آخرهفته‌ی روز شکرگذاری با ۷۷ درصد افت فروش روبه‌رو شده بود.

مقالات مرتبط

از آنجایی که داریم درباره‌ی غولی به اسم «جنگ ستارگان» حرف می‌زنیم، تمام این حرف‌ها لزوما به معنی سوتی فاجعه‌بار «آخرین جدای» نیست. بالاخره فیلم در همین زمان نسبتا کوتاه، پول بسیار قلنبه سلنبه‌ای به جیب زده است. ولی خب، از سوی دیگر چنین افت فروشی در تاریخ «جنگ ستارگان» سابقه ندارد. برای اینکه بهتر وضعیت «آخرین جدای» را درک کنید باید بگویم که این فیلم در رده‌ی اول فیلم‌هایی که بیشترین پول را بین آخرهفته‌ی اول و دومشان از دست داده‌اند قرار می‌گیرد. آن هم با چه اختلافی. «آخرین جدای» بین دو هفته‌ی اول و دومش ۱۵۱ میلیون دلار از دست داده است. رقمی که خیلی بیشتر از اختلاف فروش ۱۲۱ میلیون دلاری هفته‌ی اول و دوم «هری پاتر و یادگاران مرگبار-قسمت دوم» است و خیلی خیلی بیشتر از ۹۸ میلیون دلاری است که «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» بین هفته‌ی اول و دومش از دست داد. این‌ یعنی «آخرین جدای» رسما به جمع بازنده‌های ۱۰۰ میلیون دلاری پیوسته است. یعنی چه؟ این گروه از فیلم‌هایی تشکیل شده است که بعد از افتتاحیه‌ی غول‌پیکرشان، در هفته‌ی دومشان طوری سقوط کرده‌اند که کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار فروخته‌اند. نکته‌ی جالب ماجرا این است که «آخرین جدای» تنها عضو این گروه است که بیش از ۱۵۰ میلیون دلار از دست داده است که خود می‌تواند به اولین عضو گروه بازنده‌های ۱۵۰ میلیون دلاری هم تبدیل شود. در حال حاضر باشگاه بازنده‌های ۱۰۰ میلیون دلاری هشت عضو دارد. اولی «آخرین جدای» است. دومی قسمت دوم «هری پاتر ۷» است. سومی «بتمن علیه سوپرمن» (Batman v Superman) است که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۶۶ میلیونی و فروش هفته‌ی دوم ۵۱/۳ میلیونی‌اش، ۱۱۴/۷ میلیون دلار می‌شود. چهارمی «اونجرز: دوران اولتران» است که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۹۱/۳ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۷۷/۳ میلیونی‌اش، ۱۱۴/۷ میلیون دلار می‌شود. پنجمی «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (Captain America: Civil War) است که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۷۹/۱ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۷۲/۶ میلیونی‌اش، ۱۰۶ و نیم میلیون دلار می‌شود. ششمی «دنیای ژوراسیک» (Jurassic World) است که اختلاف افتتاحیه‌ی ۲۰۸/۸ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۱۰۶/۵ میلیونی‌اش، ۱۰۲/۳ میلیون دلار می‌شود. هفتمی «اونجرز» (Avengers) است که اختلاف افتتاحیه‌ی ۲۰۷/۷ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۱۰۳ میلیونی‌اش، ۱۰۴ میلیون دلار می‌شود و هشتمی «مرد آهنی ۳» (Iron Man 3) است که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۷۴/۱ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۷۲/۵ میلیونی‌اش، ۱۰۲ میلیون دلار می‌شود.

Star Wars: The Last Jedi

بعد از آن به فیلم‌هایی می‌رسیم که به از دست دادن ۱۰۰ میلیون دلار نزدیک شده‌اند. مثل «گرگ و میش: ماه جدید» (Search Results The Twilight Saga: New Moon) که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۴۲/۸ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۴۲/۸ میلیونی‌اش، ۹۹/۹ میلیون دلار می‌شود. «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (The Force Awakens) که اختلاف افتتاحیه‌ی ۲۴۷/۹ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۱۴۹/۲ میلیونی‌اش، ۹۸/۷ میلیون دلار می‌شود و «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (The Dark Knight Rises) که اختلافِ افتتاحیه‌ی ۱۶۰ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۶۲ میلیونی‌اش، ۹۸ میلیون دلار می‌شود. سپس به گروه فیلم‌هایی که در هفته‌ی دومشان کمتر از ۹۰ میلیون دلار فروخته‌اند می‌رسیم. فیلم‌هایی مثل «هانگر گیمز» (The Hunger Games) که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۵۲ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۵۸ میلیونی‌اش، ۹۴ میلیون دلار است. «مرد عنکبوتی ۳» (Spider-Man 3) که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۵۱ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۵۸ میلیونی‌اش، ۹۳ میلیون دلار می‌شود. «جوخه‌ی انتحار» (Suicide Squad) که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۳۳ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۴۱ میلیونی‌اش، ۹۱ میلیون دلار می‌شود و «روگ وان» (Rogue One) که اختلاف افتتاحیه‌ی ۱۵۵ میلیونی با فروش هفته‌ی دوم ۶۴ میلیونی‌اش، ۹۱ میلیون دلار می‌شود. فکر کنم حالا با نگاهی به تمام این فیلم‌ها بتوانید یک نفس راحت بکشید. «آخرین جدای» اگرچه شاید با پیوستن به این فیلم‌ها رکورد بدی از خود بر جای گذاشته باشد، اما رکوردی که به معنی سرنوشت ترسناکی برای آن نیست. اکثر این فیلم‌ها بعد از افتتاحیه‌‌های غول‌پیکرشان، یا به پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ تبدیل شده‌اند یا به فروشی دست پیدا کرده‌اند که «آخرین جدای» به زودی از آن عبور خواهد کرد. پس، جای نگرانی نیست. «آخرین جدای» تا حالا ۴۰۰ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی فروخته است و حتی اگر فیلم اصلا از تعطیلات کریسمس این هفته استفاده هم نکند، تا هفته‌ی بعد از مرز ۴۶۵ میلیون دلار عبور خواهد کرد. تحلیلگران نه تنها از رسیدن این فیلم به درآمد ۵۲۹ میلیون دلاری «روگ وان» اطمینان دارند، بلکه عبور از مرز ۶۰۰ میلیون دلار هم تضمین شده است.

از اینجا به بعد سوال این است که فیلم تا چه اندازه از تعطیلات کریسمس استفاده می‌کند. اگر فیلم عملکردی شبیه به «روگ وان» داشته باشد، قبل از آغاز سال ۲۰۱۸ به حدود ۵۲۵ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا خواهد کرد و اگر در طول هفته‌‌ی بعد شبیه به «اراگون» ظاهر شود (که کمی خوش‌بینانه است)، می‌تواند به ۷۰۰ میلیون دلار فروش خانگی هم دست پیدا کند. اگر «نیرو برمی‌خیزد» ۶۵۰ میلیون در خانه می‌فروخت، درآمدی ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلاری برای «آخرین جدای» خوب می‌بود. اما بعد از فروش ۹۳۷ میلیون دلاری فیلم قبلی، «آخرین جدای» با وجود ۳۰ درصد افت فروشی که انتظار می‌رفت، خودش را در موقعیت «عدم ظاهر شدن در حد انتظارات» پیدا کرده است. روی هم رفته این فیلم که با ۲۵۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تا حالا ۸۰۰ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. فیلم سال ۲۰۱۷ را با نزدیک شدن یا عبور از یک میلیارد دلار فروش جهانی به اتمام خواهد رساند. «آخرین جدای» به زودی با عبور از درآمد خانگی ۳۸۹ میلیون دلاری «نگهبانان کهکشان ۲» (Guardians of Galaxy 2) به سومین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۷ در گیشه‌ی خانگی تبدیل خواهد شد. بعد از آن هر اتفاقی بیافتد، سه فیلم برتر گیشه‌ی آمریکای شمالی سال ۲۰۱۷، «آخرین جدای» (بیش از ۴۰۰ میلیون دلار)، «واندر وومن» (۴۱۳ میلیون دلار) و «دیو و دلبر» (۵۰۴ میلیون دلار) خواهند بود. راستی، جهت اطلاع «آخرین جدای» در هفته‌ی دوم از مجموع فروش «جاستیس لیگ» (Justice League) نیز عبور کرده است.

thank you for your service

یکی از دلایلی که «آخرین جدای» با چنین افت فروشی بزرگی مواجه شد مربوط به تازه‌اکران‌های زیادی است که این هفته روی پرده رفتند و فیلم‌های محدودی مثل «شکل آب» (The Shape of Water) که با گسترش تعداد سینماهایشان مواجه شدند. پرفروش‌ترین تازه‌اکران این هفته «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle)، محصول سونی بود که دقیقا به همان چیزی تبدیل شد که سازندگانش به آن نیاز داشتند. سونی توانست یک آی‌پی قدیمی را در دنیایی که اکثر ریبوت‌ها و بازسازی‌ها شکست می‌خورند با موفقیت به خط پایان برساند. و البته از آنجایی که طبق نظر منتقدان با فیلم خوب و جذابی هم سروکار داریم، سونی نشون داد که می‌تواند جدا از مجموعه‌های مرد عنکبوتی و جیمز باندش، فیلم‌های پرخرج موفق دیگری هم بسازد. همچنین این فیلم نه تنها بعد از عملکرد ضعیف «گارد ساحلی» (Baywatch) حکم بازگشت خوبی را برای دواین جانسون دارد، بلکه موفقیت دیگری در بین کارهای کودک‌پسندِ کوین هارت و جک بلک هم محسوب می‌شود. این فیلم که دنباله‌ای بر فیلم رابین ویلیامز از سال ۱۹۹۵ محسوب می‌شود و با ۹۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، ۳۴ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه به دست آورد. این فیلم که اکرانش را از چهارشنبه شروع کرده بود تاکنون به درآمد ۶ روزه‌ی ۶۴ میلیون دلار در خانه رسیده است. تحلیلگران فکر می‌کنند «جومانجی» این پتانسیل را دارد تا از زمان انیمیشن «هتل ترانسلوانیا ۲» (Hotel Transylvania 2)، به پرفروش‌ترین فیلم غیرجیمزباندی/اسپایدرمنی سونی تبدیل شود. اگر «جومانجی» عملکردی شبیه به «گنج ملی: کتاب رازها» (افتتاحیه‌ی ۶ روزه‌ی ۷۷ میلیون، درآمد نهایی ۲۱۹ میلیون) داشته باشد می‌تواند به ۱۷۵ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند و اگر اکرانی شبیه به «به درون جنگل» (افتتاحیه‌ی ۶ روزه‌ی ۵۸ میلیون، درآمد نهایی ۱۲۸ میلیون) داشته باشد می‌تواند به ۱۳۶ میلیون دلار فروش خانگی دست یابد. اکران دیوانه‌واری شبیه به «آواز بخوان» (Sing) یا «شب در موزه» (Night at the Museum) هم آن را به ترتیب به ۲۲۳ تا ۲۳۱ میلیون دلار خواهد رساند.

دومین تازه‌اکران این هفته اما موزیکال «پیچ پرفکت ۳» (Pitch Perfect 3) است. محصول یونیورسال اکرانش را با کسب ۲۰ میلیون دلار در جریان افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه و ۲۷ میلیون دلار در جریان افتتاحیه‌ی جمعه تا دوشنبه (تاکنون ۳۰ میلیون دلار فروش جهانی) آغاز کرد. یونیورسال می‌دانست که قسمت سوم قرار نیست افتتاحیه‌ی ۶۹ میلیون دلاری «پیچ پرفکت ۲» (یا فروش جهانی ۲۲۸ میلیون دلاری‌اش) را تکرار کند. سوال این است که آیا فیلم عملکردی شبیه به «آواز بخوان» خواهد داشت یا نه. «آواز بخوان» کارش را با ۷۵ میلیون دلار افتتاحیه‌ی ۶ روزه شروع کرد و رفت تا ۲۷۰ میلیون دلار در دنیا بفروشد. این فیلم که با ۴۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده در بدترین حالت عملکردی شبیه به «شرلوک هولمز» (۷۳ میلیون افتتاحیه‌ی جمعه تا دوشنبه/۲۰۹ میلیون دلار فروش خانگی) خواهد داشت و به ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا خواهد کرد. از آنجایی که بودجه‌ی فیلم پایین است و یونیورسال از قبل برنامه‌ای برای «پیچ پرفکت ۴» ندارد، این فیلم می‌تواند عملکردی شبیه به فیلم اول داشته باشد (۶۵ میلیون فروش خانگی و ۱۱۵ میلیون فروش جهانی در سال ۲۰۱۲) و کماکان در محدوده‌ی «قابل‌قبول» قرار بگیرد.

thank you for your service

تازه‌وارد بعدی «بزرگ‌ترین شومن» (The Greatest Showman)، محصول فاکس قرن بیستم است که آن‌طور که در ابتدا به نظر می‌رسید دوام نیاورد. فیلم اکرانش را با کسب ۲ و نیم میلیون دلار در روز چهارشنبه شروع کرد و باعث شد تا تحلیلگران امیدوار به تکرارِ چیزی شبیه به «ماجراهای تن تن» (۲ و نیم میلیون فروش چهارشنبه/۲۳ میلیون فروش چهارشنبه تا دوشنبه/۷۷ میلیون فروش خانگی) شوند، اما فیلم ۲/۱ میلیون دلار در پنچ‌شنبه و ۳/۱ میلیون دلار در جمعه فروخت و به درآمد جمعه تا یکشنبه‌ی ۸/۶ میلیون دلار و جمعه تا دوشنبه‌ی ۱۳/۶ میلیون دلار و مجموع افتتاحیه‌ی چهارشنبه تا دوشنبه‌ی ۱۸/۲ میلیون دلار دست پیدا کرد. رقمی که عالی نیست. حتی اگر «بزرگ‌ترین شومن» اکرانی شبیه به «تن تن» داشته باشد هم فقط باید به ۶۱ میلیون دلار فروش خانگی بسنده کند. چهارمین تازه‌اکران این هفته «کوچک‌سازی» (The Downsizing) بود. محصول پارامونت تمام تلاشش را کرد تا در بین فیلم‌های کودک‌پسندانه، بزرگسالان را هدف قرار بدهد، اما وقتی بسیاری از بزرگسالان به تماشای فیلم‌های کودکانه می‌روند، وقتی فیلم‌های بزرگسالانه‌ی باکیفیت متعددی به عنوان رقیب وجود دارند و وقتی نقدهای فیلم به اندازه‌ی کافی خوب نیست، نمی‌توان چنین انتظاری داشت. در نتیجه جدیدترین ساخته‌ی الکساندر پین که مت دیمون را به عنوان ستاره‌ی اصلی‌اش دارد، فقط به کسب ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در جریان افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه‌اش رضایت داد و به درآمد جمعه تا دوشنبه‌ی بد ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. امید زیادی برای بازگشت این فیلم ۶۸ میلیون دلاری نیست. اتفاقی که بعد از «دیوار بزرگ» (The Great Wall) و «سابربیکن» (Suburbicon)، شکست جدیدی برای پارامونت و مت دیمون محسوب می‌شود. در نتیجه پارامونت باید امیدوار باشد که «ماموریت غیرممکن ۶» (Mission Impossible 6)، حداقل در حد و اندازه‌ی «ملت سرکش» (The Rogue Nation) یا «پروتکل شبح» (Ghost Protocol) ظاهر شود.

فیلم «پدران جایگزین» (The Father Figures)، آخرین تازه‌اکران گسترده‌ی این هفته بود که برادران وارنر آن را در شلوغی کریسمس رد کرد تا کسی متوجه نقدهای بسیار ضعیف این کمدی نشود. استراتژی‌ای که حداقل از نظر تعداد خریداران بلیت جواب داد. فیلم فقط یک میلیون و ۳۶۵ میلیون دلار در روز جمعه فروخت و به درآمد ۳/۲ میلیون دلار جمعه تا یکشنبه و ۵ میلیون دلاری جمعه تا دوشنبه دست پیدا کرد. فیلمی که پایان ناگواری برای سال قوی برادران وارنر است و ادامه‌ای بر شکست‌های آنها بعد از غوغای «آن» (It) با فیلم‌هایی مثل «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049)، «لگو نینجاگو» (The Lego Ninjago) و «جاستیس لیگ» (Justice League) محسوب می‌شود. نهایتا به «پُست» (The Post)، محصول فاکس قرن بیستم می‌رسیم که روز جمعه در ۹ سینما روی پرده رفت. جدیدترین فیلم استیون اسپیلبرگ که مرل استریپ و تام هنکس را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد، ۴۹۵ هزار دلار در جریان جمعه تا یکشنبه و ۷۲۰ هزار دلار در جریان جمعه تا دوشنبه به دست آورد. این شروع قوی‌ای است، اما سوال اصلی این است که آیا فیلم بعد از آغاز اکران گسترده‌اش می‌تواند تماشاگرانی فراتر از نِردهای سینما را جذب کند یا نه.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی بگذارید از «فردیناند» (Ferdinand) شروع کنیم که ۷ میلیون دلار دیگر در جریان دومین آخرهفته‌ی جمعه تا یکشنبه و ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان جمعه تا دوشنبه کسب کرد. رقمی که مجموع درآمد ۱۱ روزه‌ی فیلم را به ۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار می‌رساند. این شاید رقم خیلی خوبی نباشد، اما کمپانی فاکس امیدوار است که فیلم نسبتا جذابش تا اواسط ژانویه در جدول دوام بیاورد. «کوکو» (Coco)، دیگر انیمیشن جدول ۵/۲ میلیون دلار (جمعه تا یکشنبه) و ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار (جمعه تا دوشنبه) به دست آورد و به مجموع درآمد خانگی ۱۶۱ میلیون دلار دست پیدا کرد. این فیلم تا حالا ۴۸۶ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است. کمپانی «فوکس فیچرز» تعداد سینماهای «تاریک‌ترین ساعت» (The Darkest Hour) را به ۸۰۶ افزایش داد و ۴ میلیون و ۳۷۵ هزار دلار (جمعه تا یکشنبه) و ۶ میلیون و ۱۵۰ هزار دلار (جمعه تا دوشنبه) کسب کرد. جدیدترین فیلم گری اولدمن تا حالا ۹ میلیون دلار در خانه فروخته است. فاکس سرچ‌لایت تعداد سینماهای «شکل آب» را به ۷۲۶ سالن افزایش داد و ۳ میلیون دلار (جمعه تا یکشنبه) و ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار (جمعه تا دوشنبه) به دست آورد و مجموع درآمد خانگی فیلم را به ۸ میلیون و ۸۶۰ هزار دلار رساند. «اعجوبه» (Wonder) حدود ۸۰۳تا از سینماهایش را از دست داد و ۲ میلیون دلار فروخت و مجموع درآمدش را به رقم دیوانه‌وار ۱۱۵ میلیون دلار رساند. «جاستیس لیگ» (Justice League) یک هزار و ۶۰۰تا از سینماهایش را از دست داد، با ۷۶ درصد افت فروش مواجه شد و یک میلیون دلار فروخت. این فیلم تا حالا ۲۲۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در خانه و ۶۴۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است.

«هنرمند فاجعه» (The Disaster Artist)، محصول A24 اگرچه با کله سقوط کرد، اما آ‌ن‌قدر کم‌خرج بود و آن‌قدر افتتاحیه‌ی بزرگی داشت که بتوان آن را موفقیت جمع و جوری تلقی کرد. ساخته‌ی جیمز فرانکو ۹۰۷ هزار دلار (جمعه تا یکشنبه) و یک میلیون و ۳۰۰ هزار دلار (جمعه تا دوشنبه) کسب کرد و به درآمد ۲۵ روزه‌ی ۱۵ میلیون و ۹۸۰ هزار دلار دست پیدا کرد. دیگر محصول A24، «لیدی برد» (Lady Bird) است که تاکنون ۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروخته تا به پرفروش‌ترین محصول این استودیو تبدیل شود. «پروژ‌ه‌ی فلوریدا» (The Florida Project) هم دیگر محصول این کمپانی است که تاکنون ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار به جیب زده است. «مرا به نامت صدا کن» (Call Me by Your Name) تعداد سینماهایش را به ۱۱۴ سالن افزایش داد و ۷۵۵ هزار دلار (جمعه تا یکشنبه) و ۹۹۰ هزار دلار (جمعه تا دوشنبه) کسب کرد و به مجموع خانگی ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. تعداد سینماهای «من، تونیا» (I, Tonya) به ۳۷ عدد افزایش پیدا کرد و فیلم ۴۴۶ هزار دلار دیگر کسب کرد. جدیدترین فیلم مارگو رابی تا حالا یک میلیون و ۳۶۵ هزار دلار در خانه فروخته است. «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» (Three Billboards)، حدود ۶۵۵ هزار دلار (جمعه تا دوشنبه) فروخت و به درآمد خانگی ۲۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم هم مثل دیگر مستقل‌ها با سقوط مواجه شده است، اما احتمالا با اعلام نامزدهای اسکار، دوباره مورد توجه قرار خواهد کرد.

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

 

ردیففیلمفروش این هفته
۱Star Wars: The Last Jedi۶۸/۴ میلیون دلار
۲Jumanji: Welcome to the Jungle۳۴ میلیون دلار
۳Pitch Perfect 3۲۰/۴ میلیون دلار
۴The Greatest Showman۸/۶ میلیون دلار
۵Ferdinand۷ میلیون دلار
۶Coco۵/۲ میلیون دلار
۷Downsizing۴/۶ میلیون دلار
۸Darkest Hour۴/۱ میلیون دلار
۹Father Figures۳/۲ میلیون دلار
۱۰The Shape of Water۳ میلیون دلار

نگاهی به برخی فیلم‌های تازه‌اکرا‌ن‌شده‌‌ی این هفته:

جومانجی: به جنگل خوش آمدید

Jumanji: Welcome to the Jungle

دواین جانسون تا اینجای ۲۰۱۷ در دو فیلم «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) و «گاردساحلی» (Baywatch) بازی کرده و همچنین در فصل سوم سریال «فوتبالیست‌ها» (The Ballers) شبکه‌ی اچ.بی.اُ حضور پیدا کرده است. اما کار راک هنوز با ۲۰۱۷ تمام نشده است. جدیدترین فیلم او «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» است که در آن با کوین هارت، هم‌بازی‌اش در کمدی «سازمان جاسوسی» (Central Intelligence) برای ریبوت مجموعه «جومانجی» همراه شده است. فیلمی که باز دوباره یکی دیگر از تلاش‌های هالیوود برای بازیافت آی‌پی‌های محبوب گذشته است. این‌بار هالیوود اما دست روی فیلمی گذاشته که جدا از آمریکا، در ایران هم طرفداران بسیاری دارد. اندک کسانی را در ایران می‌توان پیدا کرد که با آن میمون‌های شیطون موتورسوار یا آن فیل و کرگدن‌هایی که دیوار خانه را خراب می‌کنند و صورت پشمالوی آن پسربچه‌ی بیچاره خاطره نداشته باشند. «جومانجی» یک فیلم تماما نوستالژیک است. از ایده‌ی دیوانه‌وارش گرفته تا بازی به‌یادماندنی رابین ویلیامز. «به جنگل خوش آمدید» اما ایده‌ی فیلم را به قول خودش کمی پیشرفته‌تر کرده است. حالا به جای یک بازی رومیزی، با یک بازی ویدیویی سروکار داریم که چهارتا از نوجوانانی را که مشغول انجام آن هستند به درون خودش می‌کشد. یعنی برخلاف گذشته که جنگل و متعلقاتش به دنیای واقعی وارد می‌شدند، این‌بار این ما هستیم که قدم به درون جنگلِ درون بازی می‌گذاریم. هرکدام از بچه‌ها به محض ورود به درون بازی به شکلِ شخصیت‌های بزرگسال بازی در می‌آیند. دیگر بازیگران اصلی فیلم جک بلک و کارن گیلان هستند و کارگردانی فیلم هم برعهده‌ی کارگردان کمدی «معلم بد» (Bad Teacher) است. برند «جومانجی» ارزش نوستالژیک بسیار زیادی برای نسلی که با آن بزرگ شده است دارد و ریبوت آن برای نسل جدید ایده‌ی دل‌گرم‌کننده‌ای به نظر نمی‌رسید. بالاخره نه تنها هالیوود سال پیش ریبوت «شکارچیان ارواح» (Ghostbusters) را که آن هم یکی از فیلم‌های بچه‌های قدیم بود خراب کرد، بلکه اوایل امسال همین دواین جانسون در ریبوت «گارد ساحلی» حضور داشت که شکست خورد. بنابراین سوال این بود که آیا این فیلم می‌تواند خلاف موج شنا کند؟ اکثر منتقدان باور دارند «جومانجی» جدید سرگرمی مفرح خوبی است.

بیل زوکر از شیکاگو سان‌تایمز که فیلم را خیلی دوست دارد می‌نویسد: «روی هم رفته سازندگان یکی از سرگرم‌کننده‌ترین تجربه‌های سینمایی را که امسال داشته‌ام ارائه کرده‌اند. دست جانسون، هارت و مخصوصا بلک به خاطر چنین نقش‌آفرینی‌هایی که تمام بچه‌ها در هر سن و سالی را جذب خودشان می‌کنند درد نکند». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که سه ستاره به فیلم داده می‌آورد: «هرسال تعداد قابل‌توجه‌ای غافلگیری‌های رضایت‌بخش و نارضایت‌بخش در مولتی‌پلکس‌ها روی پرده می‌روند. "جومانجی: به جنگل خوش آمدید" را جزو گروه اول حساب کنید. فیلمی که پیشرفت بزرگی نسبت به فیلم اصلی نه چندان عالی سال ۱۹۹۵ است. این فیلم نیمه‌دنباله شامل شوخی‌ها، نقش‌آفرینی‌های بامزه و درک درستی از فرم بازی‌های ویدیویی دهه‌ی ۹۰ می‌شود و هیچ‌وقت خودش را جدی نمی‌گیرد». ویل اشتون از پلی‌لیست که چندان از فیلم راضی نیست می‌نویسد: «"جومانجی: به جنگل خوش آمدید" همزمان پرانرژی و خام و هیجان‌انگیز و تاحدودی ناامیدکننده است. درست مثل فیلم اول "جومانجی" که اجرای نامیزان و مشکل‌داری داشت اما به وسیله‌ی بازیگر نقش اصلی بااستعدادش نجات پیدا کرده بود، این دنباله/ریبوت هم از احساس و جذابیت گروه بازیگران خوبش بهره می‌برد. ولی این برای تبدیل کردن دست دوم این بازی به تجربه‌ای کاملا رضایت‌بخش کافی نیست». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۸ است.

بزرگ‌ترین شومن

The Greatest Showman

آخرین حضور هیو جکمن در هیبت وولورین در «لوگان» (Logan) به یکی از غم‌انگیزترین و اشک‌آورترین تجربه‌های سینمایی ۲۰۱۷ تبدیل شد. چه برای کسانی که اعضای بدنشان توسط چنگال‌های وولورین قطع می‌شد و چه برای طرفدارانش که باید با او خداحافظی می‌کردند. اما خبر خوب این است که جدیدترین فیلم جکمن، این بازیگر را در نقش شاد و شنگولی قرار می‌دهد که پر از خنده و موسیقی و رقص و پایکوبی در عمارت‌های مجلل و خوشگل است. اگرچه از نقش جکمن در «لوگان» به عنوان یکی از شانس‌های نامزدی اسکار یاد می‌کنند، اما این تنها فیلم او نیست که می‌تواند در فصل جوایز مورد توجه قرار بگیرد. «بزرگ‌ترین شومن» موزیکال اورجینالی است که به زندگی شخصی و حرفه‌ای پی. تی. بارنوم، موسس سیرک «بارنوم و بیلی» و یکی از مشهورترین و (شاید بدنام‌ترین) افراد تاریخ اجرا و نمایش می‌پردازد. مایکل گریسی، طراح جلوه‌های ویژه که حالا کارگردان شده است هدایت این پروژه را برعهده دارد. از دیگر بازیگران فیلم باید به میشل ویلیامز و ربکا فرگوسن اشاره کرد که هر دو نقش دوتا از مهم‌ترین زنان زندگی آقای بارنوم را بازی می‌کنند. این در حالی است که زک افرون و زندایا از فیلم «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» هم نقش دوتا از افراد کلیدی‌ای را که سیرک بارنوم را به موفقیت رساندند بازی می‌کنند. آهنگ‌ها و موسیقی اورجینال «بزرگ‌ترین شومن» توسط بنج پاسک و جاستین پاول نوشته شده‌اند. کسانی که به تازگی به خاطر کار روی موزیکال «لا لا لند» (La La Land) برنده‌ی اسکار شده بودند.

جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که سه ستاره به فیلم داده می‌نویسد: «اینکه صحنه‌های موزیکال فیلم چقدر پرانرژی‌تر از صحنه‌های دراماتیکش هستند شگفت‌انگیز است. اختلاف بین این دو بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت و روشن‌ترین نقطه‌ی ضعف فیلم را به نمایش می‌گذارد. هر وقت جکمن یا یکی از دیگر بازیگران زیر آواز می‌زنند، می‌خواهید در صندلی‌تان باقی بمانید. ولی به محض اینکه ترانه به پایان می‌رسد، وقت مناسبی برای سر زدن به دستشویی یا بوفه‌ی سینما به نظر می‌رسد... روایت قابل‌پیش‌بینی صعود و سقوط و بازگشتِ بارنوم جلوی فیلم را از پرداختن به چیزهای جالب یا غیرمنتظره می‌گیرد. در نتیجه "بزرگ‌ترین شومن" برای موفقیت فقط به دو عنصر تکیه می‌کند: آهنگ‌هایش که آن‌قدر امروزی هستند که تماشاگران جوان‌تر را فراری ندهند (ترانه‌های پاسک و پاول با الهام از پاپ و هیپ هاپ نوشته شده‌اند) و دوم حضور قابل‌اعتماد جکمن است... "بزرگ‌ترین شومن" از لحاظ داستانی مواد لازم برای رقابت با "لا لا لند" را کم دارد، اما به همان اندازه‌ (یا شاید حتی بیشتر از) بازسازی لایو اکشن "دیو و دلبر" درگیرکننده است». ویل اشتون از پلی‌لیست که از فیلم راضی نیست می‌نویسد: «فیلم به همان اندازه که هیجان‌انگیز است، به همان اندازه هم می‌تواند خسته‌کننده، به‌طرز عجیبی توخالی و فقط هر از گاهی درگیرکننده ظاهر شود. بخشی از مشکل به خاطر این است که با داستان کم‌مایه‌ای طرف هستیم یا مواد اصلی این فیلم زندگینامه‌ای ۱۰۵ دقیقه‌ای را حذف کرده‌اند یا از ابتدا داستان فقط پیش‌زمینه‌ای برای ساندترک‌هایش در نظر گرفته شده بوده. اگر دومی درست باشد باید گفت ساندترک‌های فیلم اگر نه عالی، خوب هستند. اکثر آهنگ‌ها زیادی آشنا به نظر می‌رسند و فقط تعداد انگشت‌شماری از آنها ترانه‌هایی هستند که به معنای واقعی کولاک می‌کنند».  امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۸ است.


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده