نگاهی به قسمت دوم فصل ششم سریال The Walking Dead
اپیزود دوم فصل ششم «مردگان متحرک» با انفجاری از شوک و دویدن همراه بود. زومجی در این مطلب، نگاهی به روند این قسمت انداخته است. همراه زومجی باشید.
![Melissa-McBride-in-The-Walking-Dead-Season-6-Episode-2](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/melissa-mcbride-in-the-walking-dead-season-6-episode-2.jpg)
![fear-the-walkingf](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/fear-the-walkingf4.jpg)
ناسلامتی گرگها همان زامبیهای بیکلهای هستند که حالا سلاح به دست میگیرند، فکر میکنند و یا خدا... مثل گرگ خشن هستند
اما شاید هیجانانگیزترین نکتهی این اپیزود، کاری که نویسندگان در نمایش زاویهی پیشرفتهتری از خفنی کارول انجام دادند، بود. قبل از این اپیزود به این فکر میکردم که کارول چگونه میخواهد دوباره ما را از خود بیخود کند. او بهطرز مایکل اسکافیدواری رفقایش را از زندان فراری داده. در آموزش به بچهها اولین نفر بوده و در کوباندنِ حقیقت تلخ زندگی در صورتشان ابایی نداشته و حتی آنها را به تماشای گلها بُرده است. مرحلهی بعدی چیست؟ در این اپیزود دیدیم که او چگونه مثل یک سگ باوفای گله، در لحظات سبز سرش به کار خودش گرم است، اما با پیدا شدن سر و کلهی دشمن، چقدر سریع و ساده رنگ عوض میکند و ریشههای گرگیاش را بیرون میریزد و برای بقا و محافظت هیچ هراسی از شبیه شدن به دشمن ندارد. حالا کارول را درحالی دیدیم که به تنهایی در استراتژی، حیلهگری، قدرت، بیرحمی و سرعت موی لای درزش نمیرفت. کارول اما فقط با پوشیدن آن لباسهای کثیف و زدن یک W روی پیشانیاش، قصد گول زدن دشمنانش را نداشت. او در این اپیزود به معنای واقعی کلمه نیمهی خونخوارش را بیرون ریخته بود. وقتی در پایان اپیزود دستش را برای پاک کردن W روی پیشانیاش میکشد و موفق نمیشود، میدانیم که این خطر وجود دارد که شاید روزی افسار ذهنش از دستش خارج شود و آن W جزیی از پوست و گوشتش شود. ![Lennie-James-in-The-Walking-Dead-Season-6-Episode-2](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/lennie-james-in-the-walking-dead-season-6-episode-2.jpg)
احساس میکنم، سازندگان میخواهند در رابطه با مورگان سراغ چیزی شبیه به طرز فکر بتمن در مقابله با دشمنانش برود
اگر اینطور باشد و این بخش از شخصیت مورگان به خوبی پردازش شود، خب، همهچیز قابلدرک میشود. چون به نظر میرسد، موضوعِ «فقط زنده ماندن» یا «تلاش برای تغییر دنیا» تم اصلی این فصل و دلیل محوری درگیری ریک و مورگان است. البته اگر یادتان باشد، ما کسی با طرز فکر مورگان را قبلا در قالب تایریس داشتیم. اما او به خاطر طبیعت غیرخشناش به جای اینکه برای ریک مشکلساز شود، تبدیل به جلوهای از معصومیت از دست رفتهی آخرالزمان شد. اما مورگان بهطرز بتمنواری در گسترش اندیشهاش جدی است و سعی میکند حرفش را عملی کند. فعلا این فقط یک حدس است. شاید اثبات این تئوری را بتوانیم در جواب به این سوال پیدا کنیم که آیا مورگان، آن گرگ آخری را کشت یا نه؟ وقتی چوبش را با سرعت بعد از یک «متاسفم» پایین آورد، آیا بالاخره صبرش لبریز شده بود؟ یا نه. فقط بیهوشاش کرد. یکی از نکات عجیب این اپیزود کارول و مورگانی بودند که اصلا فکر نمیکردند گروگان گرفتن یکی از این گرگها به نفعشان است. پس این سوال مطرح میشود که آیا مورگان این آخری را برای بازجویی زنده نگه داشت؟ جواب هرچه باشد، کاش آن را در همین اپیزود میدیدیم. چیز دیگری که ممکن است بعدا برای مورگان گران تمام شود، وقتی بود که او آن گرگها را رها کرد و یکی از آنها سر راهش تفنگی را به غنیمت برداشت. احتمالا این بیعقلی مورگان سبب اتفاق ناگواری برای فرد دیگری میشود. به صحنهی حماسی چشم در چشم شدن کارول و مورگان که نگاه میکنیم، احتمال کشته شدن گرگ آخری بالا میرود. چون اول اینکه مورگان مطمئنا او را همینطوری بیهوش رها نمیکند. تازه نگاهی که بین او و کارول رد و بدل شد طوری بود که انگار مورگان لزوم این بیرحمیها را درک کرده و شاید از رها کردن آن گرگها هم پشیمان شده است. هرچند که بعید میدانم او به این راحتیها بیخیال شود. باید دید. ![Merritt-Wever-in-The-Walking-Dead-Season-6-Episode-2](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/merritt-wever-in-the-walking-dead-season-6-episode-2.jpg)
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده