نگاهی به افتتاحیه فصل دوم سریال The Affair
سریال «رابطه»، یکی از شیکترین آثار این روزهای تلویزیون (قدرتمندتر از گذشته) با فصل دومش بازگشته است. در این مطلب زومجی نگاهی به قسمت اول فصل جدید انداخته است. همراه زومجی باشید.
![affair (5)](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/affair-5.jpg)
![affair-(4)](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/affair-4.jpg)
به نظر میرسد با فصلی به مراتب مستحکمتر و متمرکزتر از قبلی طرف هستیم که قرار است با تمام قدرت از عناصر منحصربهفردش به منظور هرچه پیچیدهترسازی روایتش، نهایت استفاده را ببرد
حالا که همهچیز زیر و رو شده، وقت جستجو برای یافتن خودمان است. به همین دلیل، داستان نوآ در این قسمت کاملا دربارهی سعی و تلاش او برای تثبیت موقعیت جدیدش و حرکت به سوی جلو با آن است. پایانبندی رُمانش بین زمین و هوا معلق است. خودش از لحاظ عاطفی در بزرخ به سر میبرد و رابطهی شکستهاش با تنها چیزهایی (فرزندانش) که از زندگی سابقاش اهمیت دارند، همه و همه کم و بیش همان عناصر پیشپا افتادهای هستند که در داستانهای طلاق بارها آنها را دیدهایم. اما نبوغ «رابطه» این است که آنها را چنان نو و با احساس تکرار میکند که داستان به جای اینکه شبیه «مسیری که باید پیموده شود» به نظر برسد، واقعا ملموس و لازم احساس میشود و کاری میکند تا نوآ را در این «لحظات» باور کنیم. یکی از بهترین سکانسهای این اپیزود که اوج فورانِ پریشانیِ نوآ را به نمایش میگذارد، سکانس اسبابکشی از خانهی هلن است. به راستی که این سکانس در ظرافت و روند صعودیش، بینقص و فوقالعاده بود. وقتی یکی از کارگرها از نوآ میپرسد: «همهی وسایلات همیناس؟» انگار که یکی توی صورتش فریاد میزند که «تو بیعرضهای». یکدفعه نوآ به آن بخش از ذهنش که تاکنون خوابیده بود، فرصت فوران میدهد. درحالی که او سعی میکند با برداشتن وسایل بیاهمیتش، عصبانیتش را خالی کند، این سکانس تبدیل به یک دعوای دوطرفهی درجهیک بین مارگارت، مادر هلن و او میشود و خیلی زود از دل همین شاخ و شانهکشیها مشخص میشود، خانوادهی نوآ چگونه بهوسیلهی رفتار و تصمیمات او از هم پاشیده است. بازهم تکرار میکنم: نمایش واقعگرایانهی سقوط یک خانواده، بارها صورت گرفته. اما فقط تعداد محدودی به مرحلهی تکاندهندگی میرسند. «رابطه» جزو گروه کمیاب دومی است. نهایتا، وقتی این سکانس با رودرو شدنِ نوآ و ماراگارت تمام میشود، هرچقدر از مارگارت متنفر هم باشید، باز نمیتوانید بازتابِ خصوصیات خودخواهانهی مارگارت در نوآ را انکار کنید. و این موضوع ته ذهنتان زنگ نزد که چگونه اهمیت ندادن به خواستهها و دیدگاههای دیگران ما را در غفلت فرو میبرد. ![affair (2)](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/affair-2.jpg)
![affair](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/affair.jpg)
همینجا به یکی از تحولات جدید سریال میرسیم: کندکاو اختصاصی در ذهن آسیبدیدهی همسران سابق نوآ و الیسون
تازه، تصمیم سازندگان برای افزایش زاویهی دیدها، فقط یک حرکت نمایشی نیست. اگر در همین اپیزود به جای هلن، سراغ الیسون میرفتیم مطمئنا نمایش ذهنِ پریشانِ نوآ نصفهکاره باقی میماند. چون برخلاف فصل قبل که هستهی اصلی داستان دربارهی دو طرفِ رابطه بود، الان همهچیز دربارهی برخوردِ نوآ و الیسون با گذشتهشان است. از همین سو، صحنهی افتتاحیهی داستان هلن درست مثل مال نوآ خالی و پُر از احساس تنهایی بود. اگرچه هلن در کنار معشوقهی مایهدار جدیدش، مکس است، اما کاملا مشخص است که او بیحوصله است و در دنیایی دیگر سیر میکند. در این لحظات برخلاف تنهاییِ نوآ، دیدن صورتِ مظلومِ هلن در این شرایط ناراحتکننده است. مکس بیوقفه از عشق میگوید و هلن در این فکر است که واقعا چه حسی نسبت به این مرد دارد. شگفتی این اپیزود از اینجا به بعد کلید میخورد. هلن از تمام این قرار ملاقاتهای دوباره و آشنایی با مردی جدید خسته است و همانطور که مادرش اصرار دارد، تلاش میکند تا این اتفاق را بپذیرد و به زندگیاش برگردد. اما مسئله این است که برخلاف نوآ، او اینها را نمیخواهد. بلکه با تمام بلاهایی که سرش آمده، هنوز عاشق شوهر درب و داغانِ خیانتکار سابقش است. و هر دو اشتباه میکنند: هم هلن برای فراموش نکردن و هم نوآ برای فراموش کردن. این وسط، با وجود کسی مثل مکس که هرکاری برای آزاد کردن او از استرس و فکر و خیال میکند، هلن باید خیلی راحت با این اتفاق کنار بیاید. اما موضوع این است که او نمیخواهد. ![affair-(3)](https://cdn.zoomg.ir/2015/10/affair-3.jpg)
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده