آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از فیلم ترسناک ریزگرد تا یک قهوه در برلین

سه‌شنبه 31 تیر 1404 - 17:00
مطالعه 6 دقیقه
آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟
در این آخر هفته، فیلم‌ ترسناک هنری ریزگرد، فیلم ضدجنگی آتش در دشت و درام آلمانی یک قهوه در برلین را خواهیم دید. با این مقاله همراه زومجی باشید.
تبلیغات

در لیست این هفته‌ی «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» در ابتدا دو فیلم از سینمای ژاپن را خواهیم دید، یکی ترسناک و دیگری ضدجنگ. فیلم‌هایی نادیده گرفته شده از دو فیلمساز با دو سبک‌ کارگردانی منحصربفرد. درنهایت یک قهوه در برلین را می‌بینیم. فیلمی با زیرمتنی فوق‌العاده از گذشته‌ی تلخ آلمان.

کپی لینک

فیلم ریزگرد

فیلم Haze

  • کارگردان: شینیا تسوکاموتو
  • بازیگران: کائوری فوجی
  • سال انتشار: ۲۰۰۵
مرد بی‌نامی در یک هزارتوی بتنی از خواب بیدار می‌شود، بدون اینکه بداند چه اتفاقی برایش افتاده است.

این فیلم نمونه‌ی یک اثر مستقلی است که با بودجه‌ی کمی ساخته شده است. تسوکاموتو بیشتر کارهای این فیلم را خودش انجام داده است. فیلم‌های مستقل زیادی همانند پروژه جادوگر بلر در سینما وجود دارند که علیرغم عدم بودجه‌ای درست‌درمان خوب از آب درآمده‌اند، این فیلم هم یکی از آن فیلم‌هاست. تسوکاموتو در این فیلم علاوه براینکه نویسندگی، کارگردانی و حتی فیلمبرداری روایت را برعهده دارد، به‌عنوان بازیگر نیز ظاهر می‌شود. ریزگرد یکی از فیلم‌های ژاپنی این لیست است، یک فیلم ترسناک! مخاطب سینمای ترسناک زمان زیادی است که رو به‌سوی فیلم‌های ترسناک ژاپنی آورده سینمای ترسناک ژاپنی برای کسانی است که هم می‌خواهند از درام لذت ببرند و هم ترس و تعلیق را به گونه‌ی بهتری تجربه کنند. سینمایی غیرتجاری که به‌دنبال زیرمتن‌های مهمی نیز هست.

قبل از هر چیز فیلم مه یا ریزگرد، یک اثر موقعیت‌محور است، فیلمی که با استفاده از لوکیشن خود ترس و تعلیق خلق می‌کند و برای قهرمان‌اش یک هزارتو می‌سازد. همین ایجاد حس ترس و اضطراب از طریق درام که بخش مهمی از آن بخاطر نوع لوکیشن‌اش است، باعث شده که فیلم یک اثر ترسناک موج نویی به‌حساب بیاید. فیلمی که حتی اگر صدایش را هم قطع کنیم، حس ترسی که در درام و قاب‌بندی‌اش وجود دارد ما را رها نخواهد کرد. درواقع این فیلم کلیشه‌های رایج در سینمای ترسناک را کنار می‌زند و راه‌های تازه‌ای با ایده‌های منحصربفردی را پیش می‌گیرد. مه از آن دسته از فیلم‌هایی است که در یک فضای بسته اتفاق می‌افتد و فیلمساز آنقدر تبحر به خرج می‌دهد که بتواند مخاطب را تا پایان پای اثرش نگه دارد، بدون کلافگی و خستگی.

داستان از این قرار است که مردی در یک فضای عجیب و پر از حس کلاستروفوبیک (تنگناهراسی) از خواب بیدار می‌شود. جائی که به‌سختی می‌تواند حتی سرش را به اندازه‌ی چند سانتی‌متر تکان دهد. فیلمی که یک کابوس عجیب‌وغریب را به‌طور کامل به‌تصویر کشیده است. این فیلم درنهایت بخاطر سوالاتی که در بطن‌اش به جریان می‌افتد، تبدیل به یک اثر روانشناختی و فلسفی می‌شود. چه کسی پشت این ماجراست؟ آیا جنگی در گرفته و حالا شخصیت اصلی قصه اسیر شده است؟ شکنجه چرا اتفاق می‌افتد؟ ریزگرد یک استعاره است. استعاره از دنیای درونی انسان. آن هزارتویی که قهرمان قصه درش گیر افتاده همان جهان درونی‌اش است. ایده‌ی انسان‌گرایی فیلم از جهان بتنی به‌عنوان فرمی استفاده می‌کند تا وارد هزارتوی روان انسان شود. مه روایتی است جذاب از چرایی، وجود، درد، گناه، اختیار و زندگی. فیلم ترسناکی که بلد است چگونه بترساند.

کپی لینک

فیلم آتش در دشت

فیلم Fires on the Plain

  • کارگردان: کن ایچیکاوا
  • بازیگران اصلی: اجی فوناکوشی، اسامو تاکیزاوا
  • سال انتشار: ۱۹۵۹
سرباز تامورا از بیمارستان بیرون می‌زند تا به‌دنبال گروهان‌اش بگردد.

آتش در دشت، روایتی درباره‌ی روزهای پایانی جنگ جهانی دوم است. این فیلم با نگاهی متفاوت به موضوع جنگ نزدیک می‌شود، نه حماسه‌ای در کار است و نه روایتی از کشمکش‌های میان متفقین و متحدین. این فیلم داستانی درباره‌ی سربازهای ژاپنی است که به حال خود رها شده‌اند. خالق آتش در دشت، همان خالق فیلم چنگ برمه‌ای است، فیلمی که شهرت جهانی بسیاری کسب کرد. کن ایچیکاوا دین زیادی به گردن سینمای ژاپن دارد اما همانند بسیاری از فیلمسازان مهم این کشور هم نامش نادیده گرفته شده است و هم فیلم‌هایش.

کن ایچیکاوا، تصویری عریان از جنگ را به‌تصویر می‌کشد. هیچ چیز در این فیلم سانسور نمی‌شود، هرچه هست واقعیت محض است. یک اثر ضدجنگ که سراسرش اندیشه‌های کافکایی در جریان است. در آتش در دشت اصلا مشخص نیست چه کسی ضدقهرمان است و چه کسی قهرمان. کدامیک راست می‌گویند و کدامیک دروغ! آتش در دشت، تصویری تکان‌دهنده از ذات جنگ است. چیزهایی در این فیلم وجود دارد که شاید خیلی‌ها را ناراحت کند، پلان‌هایی که هدف نهایی جنگ هستند.

آتش در دشت، در فضایی مالیخولیایی اتفاق می‌افتد، شخصیت‌ها گویا هیچ جان و روحی همراه‌شان نیست و تنها جسم‌هایی هستند که جابه‌جا می‌شوند. بخش مهمی از گیرایی این فیلم متعلق به چینش درست فرم آن است. عناصر سبک بصری و نوع بازی‌ها تاثیر بسزایی روی انتقال قصه دارند. قاب‌بندی و میزانسن‌ها شکل خوبی به روایت پوچ‌گرایانه‌ی اثر می‌دهند و سرگشتگی سربازها را با غنای زیادی به‌تصویر می‌کشند. آتش در دشت همانند نامش روایتی از چگونگی نابودی تمدن است، روایتی درباره‌ی هم‌نوع‌خواری برای هیچ! این فیلم درنهایت تبدیل به اثری درباره‌ی بقا و اخلاق می‌شود. تامورا باید زنده بماند اما نه اینکه برای این غریزه اخلاق را فراموش کند. آتش در دشت یک اثر ترکیبی در ژانر است، ایده‌های جنگ را دارد اما درنهایت از اگزیستانسالیست استفاده می‌کند. این فیلم که براساس یک رمان معروف ژاپنی ساخته شده است، در روزهای ابتدایی اکران‌اش بخاطر زیرسوال بردن روحیه‌ی وطن‌پرستی و نمایش عریان خشونت مورد انتقاد قرار گرفت اما حالا به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های جنگی شناخته می‌شود.

کپی لینک

فیلم یک قهوه در برلین

فیلم A Coffee In Berlin

  • کارگردان: یان اوله گرستر
  • بازیگران: تام شیلینگ
  • سال انتشار: 2012
جوانی که چند سالی است دانشگاه را رها کرده، بدون هدف در برلین می‌چرخد و می‌خواهد یک قهوه بنوشد.

فیلم‌های سینمای آلمان نیز از آن دسته از روایت‌هایی هستند که نمی‌شود نادیده‌شان گرفت و ازشان گذشت. آلمان بواسطه‌ی جولان حزب نازی و دو جنگ هولناکی که از سر رد کرده، هنر بسیار غنی‌ای را همراه خود دارد. زیست شخصی و تاریخی کار خودش را انجام داده و حالا این ناخودآگاه جمعی است که به‌عنوان زیرمتنی در پیرنگ‌های سینمایی، فیلم‌های آلمانی حرکت می‌کند.

فیلم یک قهوه در برلین در آمریکا به این نام شهرت یافت اما نام اصلی‌اش اوه پسر بود که توانست جوایز زیادی را بدست آورد. این فیلم روایتی درباره‌ی برلین است و از آن دسته از فیلم‌های جذابی است که به شهرش شخصیت می‌بخشد و او را کارکتری قابل پرداخت حساب می‌کند. گذشته‌ی تلخ آلمان نیز در این فیلم حضور دارد و تبدیل به زیرمتن عمیقی در زندگی آدم‌های امروزی آلمان می‌شود. یک قهوه در برلین فیلمی مدرن اما سیاه و سفید است که در عین سادگی، قصه‌ای جذاب و گیرا را از پیچ‌های یک زندگی به‌نمایش درمی‌آورد و از یک اتفاق ساده داستانی سرگرم‌کننده می‌سازد. فیلم درباره‌ی نسل جوان و به تعویق انداختن کارهای مهمی‌ست که می‌توانند آینده‌ی ما را بسازند.

نیکو در اینجا نماد نسل جوان مدرن آلمانی‌ست که پتانسیل‌هایش را نمی‌بیند. چیزی که در مورد این اثر واقعا لذت‌بخش خواهد بود، حس شوخ‌طبعی آن است، طنزی که دقیقا می‌داند کجا به کار بیفتد و کجا از معرکه بیرون برود. این فیلم مثل یک یادگاری گمشده از دوران دور سینماست، اثری که تحت تاثیر وودی آلن است و با جاز، بلوز و تصاویر سیاه و سفید جامعه‌ای را به یاد خواهد آورد که برای نجات فرزندانش قیام نمی‌کند. A Coffee In Berlin، اولین تجربه‌ی کارگردانی یان اوله گرستر است که هم نظر منتقدان را جلب کرد و هم جوایز زیادی را به‌دست آورد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات