معرفی مستند Kim Novak: The Golden Age Rebel | کیم نواک، شورشیِ عصر طلایی
مستند Kim Novak: The Golden Age Rebel، مستندی محصول سال ۲۰۲۳ بهکارگردانی جسیکا منندز است. این فیلم مستند بهزندگی و حرفهٔ بازیگری کیم نواک میپردازد؛ بازیگر طلایی دوران طلایی هالیوود که بیشتر برای بازی در فیلم Vertigo (سرگیجه) آلفرد هیچکاک شناخته شده است. مستند «کیم نواک: شورشی دوران طلایی» همچنین بهبررسی این موضوع میپردازد که چگونه کیم نواک، ستارهای که در دهه ۱۹۵۰ در کانون توجه همگان و در اوج شهرت بود، تحت فشارهای سیستماتیک استودیویی هالیوودی قرار گرفت که این سیستم اغلب بهدنبال تبدیل زنان به الهههای بینقص روی پردهٔ نقرهای بود.
داستان زندگی کیم نواک در این مستند چون نمادی از تابآوری و شورش علیه سیستمی بهتصویر کشیده میشود که اغلب و درانتها روحیهٔ زنانِ زیباروی را با افزایش سن آنها میشکند. کیم نواک با وجود نداشتن تجربهٔ چندانی در بازیگری و بهاصطلاح نابازیگر بودن، برای همکاری با برخی از بزرگترین کارگردانان زمان خود شناخته میشود و خیلی زود این زن طلایی بهیکی از درخشانترین و محبوبترین بازیگرهای باکس آفیس تبدیل شد. این مستند تلاش او برای حفظ هویت و یکپارچگی هنری خود در صنعتی خشن و سخت چون سینما و چون هالیوود، برجسته میکند.
مستند Kim Novak: The Golden Age Rebel همچنین نمایشی از بینشهای شخصی کیم نواک بوده و نگاهی صمیمی بهتجربیات این ستاره و مبارزهٔ دائمی او برای حفظ شأن و احترام و همزمان خودمختاری در هالیوود است. در فیلم «سرگیجه» آلفرد هیچکاک، کیم نواک در نقشهای ماندگار مادلین الستر و جودی بارتون یک نقشآفرینی دوگانه بینظیر ارائه میدهد و از هر سوی، چه در جوانی و در چه دوران پختگی بهکارنامه کیم نواک نگاه کنیم، برای نام بردن از تنها یک شاهکار، بهفیلم «سرگیجه» برمیخوریم. شخصیت مادلین الستر زنی مرموز و ظریف است که بهنظر میرسد توسط روح جدش تسخیر شده است. او قهرمان داستان، شخصیت اسکاتی فرگوسن (با بازی جیمز استوارت)، کارآگاه بازنشستهای که از آکروفوبیا رنج میبرد، مجذوب خود میکند. اسکاتی استخدام شده است تا مادلین را دنبال کند و در این راه شیفته او میشود. از طرف دیگر شخصیت جودی بارتون زنی سربهزیر است که شباهت زیادی بهشخصیت مادلین دارد. نقشه برملا میشود و مشخص میشود که شخصیت جودی برای جعل هویت مادلین بهعنوان بخشی از یک نقشه پیچیده قتل استخدام شده است. کیم نواک هر دو نقش را ایفا کرد و بهویژه شخصیت جودی را فوقالعاده ایفا کرد و تحسین ابدی منتقدان و تماشاچیان را برای خود خرید.
بازی کیم نواک بهدلیل عمقی که بهنقش میدهد و اجرای بینظیر پیچیدگی دو شخصیت تحسین میشود و دوگانگی شخصیتهایش و تأکید بر وسواس و هویت را که هستهٔ مرکزی فیلم هستند، بهتصویر میکشد. توانایی او در انتقال هر دو جنبهٔ اثیری و واقعی کاراکترهایش، نقش او را در فیلم «سرگیجه» بهیکی از نمادینترین نقشهای تاریخ سینما تبدیل کرده است. کیم نواک تنها در یک فیلم آلفرد هیچکاک ظاهر شد که همین فیلم «سرگیجه» است. بااینوجود، بازی او در «سرگیجه» همچنان یکی از مشهورترینها در فیلمشناسی آلفرد هیچکاک و خود شخص کیم نواک در تاریخ سینما است.
کیم نواک با نام اصلی مرلین پائولین نواک در ۱۳ فوریه ۱۹۳۳ در شیکاگویِ ایلینوی بهدنیا آمد و بازیگری سرشناس و نقاشی کاربلد است. او در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بهشهرت رسید و بهیکی از برترین ستارههای باکس آفیس هالیوود تبدیل شد. نواک کار خود در سینما را در سال ۱۹۵۴ پس از امضای قرارداد با شرکت کلمبیا پیکچرز آغاز کرد و خیلی زود و با نقشآفرینی در فیلمهای برجستهای چون فیلم Picnic (پیکنیک) محصول سال ۱۹۵۵، فیلم The Man with the Golden Arm (مردی با بازوی طلایی) محصول سال ۱۹۵۵ و فیلم Pal Joey (پال جوی) محصول سال ۱۹۵۷ بهشهرت رسید و با نقشآفرینی در فیلم Vertigo (سرگیجه) در سال ۱۹۵۸ نام خود را برای همیشه در تاریخ سینما ثبت کرد.
اگرچه کیم نواک بهصورت پراکنده بهفعالیت خود در سینما ادامه داد، اما در اواسط دهه ۱۹۶۰ از کانون توجه هالیوود کنار رفت. او در ۸۰ میلادی در فیلمهایی چون The Mirror Crack’d (آینه ترکبرداشته) ایفای نقش کرد و در سریال تلویزیونی Falcon Crest (فالکون کرست) نقشی منظم داشت، اما پس از یک تجربهٔ ناامیدکننده در طول فیلمبرداری فیلم Liebestraum (لیبستروم) در اوایل دهه ۹۰ میلادی، او از بازیگری کنارهگیری کرد. نواک دو بار ازدواج کرده است، ابتدا با ریچارد جانسون بازیگر و بعداً با شخصی بهنام رابرت مالوی. بازیگر طلایی هالیوود اکنون و در سن ۹۱ سالگی زندگی آرامی دارد و روی نقاشیاش تمرکز کرده و سرگرم اسبها و سگهایش است و از بودن در کنار آنها لذت میبرد.
کیم نواک در طول دوران حرفهای خود جوایز متعددی ازجمله دو جایزهٔ گلدن گلوب و یک جایزهٔ خرس طلایی افتخاری از جشنواره فیلم برلین (Berlin International Film Festival) دریافت کرده است و همچنین یک ستاره در پیادهروی مشاهیر هالیوود دارد. مستند «کیم نواک: شورشی دوران طلایی»، یک مستند محصول سال ۲۰۲۳ بهکارگردانی جسیکا منندز است و پس از اشارهای کوتاه بهزندگی کاری و حرفهای کیم نواک، بهبرخی از ویژگیهای اصلی این فیلم مستند اشاره میکنیم:
تمرکز بر حرفهٔ بازیگری: این مستند نگاهی عمیق بهحرفهٔ بازیگری کیم نواک دارد و بهشهرت او در دهه ۱۹۵۰ و بهنقشهای نمادین او، بهویژه در فیلم «سرگیجه» آلفرد هیچکاک اشاره میکند. شخص کیم نواک در این مستند حضور دارد و بینشها و نظرات شخصیاش را در مورد تجربیات خود در هالیوود با تماشاچی بهاشتراک میگذارد.
استودیوی هالیوود: جسیکا منندز در مستند خود فشارها و چالشهایی را که کیم نواک در سیستم هالیوود با آنها مواجه بود بررسی میکند؛ سیستمی که اغلب بهدنبال این بود که بازیگران زن را بهشکل الهههایی بینقص و یکتا و درواقع عروسکهایی رباتی روی پردهٔ نقرهای بهنمایش درآورد.
روحیهٔ شورشی: در مستند میبینیم کیم نواک چه قدرتمندانه شورشی است و برای حفظ هویت و یکپارچگی شخصیتی و هنری خود علیه سیستمی که روحیه زنان را با بهسن گذاشتن درهم میشکند، مبارزه کرد.
زمینهٔ فرهنگی: مستند «کیم نواک: شورشی دوران طلایی» همچنین بهمضامین فرهنگی گستردهتری میپردازد و نیمنگاهی بهجنبشهای معاصری چون جنبش MeToo# دارد که میدانیم شروع آن از هالیوود و تهیهکنندهای هالیوودی بهنام هاروی واینستین بود و داستان زندگی و جنگ کیم نواک را با زمان حال مقایسه میکند و این دو موضع را بهموازات هم، اما با تسلطی که هنر کارگردان است جلو میبرد.
مصاحبهها: این مستند همچنین شامل مصاحبههایی با مورخان سینما، منتقدان و بازیگران و همکاران معاصر کیم نواک است که دیدگاهی جامع از تأثیر این بازیگر دوستداشتنی بر سینما ارائه میدهند.
فیلمهای آرشیوی: تصاویر آرشیوی از کیم نواک، ازجمله کلیپهایی از فیلمها و لحظات پشت صحنه او در مستند بهنمایش درمیآید. این مستند پرترهای غنی و زیبا از کیم نواک است و از مشارکت او در فیلمسازی و انعطافپذیری همراه با عزت نفس او در مواجهه با محیط کاری سخت هالیوود برای زنان تجلیل میکند.
از چالشهای کیم نواک بگوییم که این بازیگر در طول دوران کاری خود در هالیوود با چندین چالش سخت روبهرو شد:
تایپکستینگ (نقش ثابت و آشنا): شرکت کلمبیا پیکچرز، تحت رهبری هری کوهن که رئیس استودیو بود، سعی میکرد کیم نواک را بهیک ستارهٔ پرزرقوبرق تبدیل کند و اغلب او را در نقشهایی خاص و یکسان و میتوان گفت کلیشهای قرار میداد و بهاصطلاح تایپکستینگ میکرد که درواقع هدف این استودیو تنها تأکید بر زیبایی سیمای او بیش از تواناییهای بازیگریاش بود.
عدم خودمختاری: استودیو کنترل قابل توجهی بر زندگی شخصی و حرفهای او ازجمله ظاهر، تصویر عمومی و حتی روابط عاشقانهاش اعمال کرد و این مورد نهتنها برای کیم نواک که برای بسیاری از بازیگران چه زن و چه مرد هالیوود اتفاق افتاده و میافتد و شاید بهتوان گفت هالیوود بازیگران تاپ را چون برند میبیند و عروسکگردانی ماهر است و داستان بازیگران و هالیوود، داستان فاوست و شیطان است.
جنسیتگرایی و شیگرایی: مانند بسیاری از بازیگران زن زمان خود، کیم نواک نیز با تبعیض جنسیتی و شیگرایی روبهرو بود. صنعت هالیوود اغلب او را بهخاطر ظاهرش، نه استعدادش ارزشگذاری میکرد که موضوعی رایج برای زنان در هالیوود بود و است.
سلامت روان: فشارهای خردکنندهٔ شهرت و خواستههای هر روز روی بهافزونی استودیوها بر سلامت روان کیم نواک تأثیر بسیار گذاشت و او آشکارا در مورد درگیری و مبارزه خود با اختلال دوقطبی و اینکه چگونه انتظارات این صنعت وضعیت بیماری او را تشدید کرد صحبت کرده است.
استقبال از انتقاد: کیم نواک علیرغم نقشآفرینیهای بسیار خوبش، اغلب نقدهای متفاوتی از منتقدان دریافت میکرد که گاهی اوقات تواناییهای بازیگری او را زیر سؤال میبردند. این انتقادها تا حدی بهخاطر نقشهایی بود که بهاو داده میشد و طبیعتاً ایفای نقشهای یکسان و تحمیلی، بازهٔ طیف هنری و استعدادی او را بهعنوان یک بازیگر همهکاره نشان نمیداد، یا باید نقشهای ثابت را ایفا میکرد یا از سیستم بهکل خداحافظی میکرد که سرانجام و در دهه ۹۰ اتفاق دوم افتاد.
رقابت و مقایسه: او اغلب با دیگر بازیگران زنِ برجسته آن زمان چون مرلین مونرو مقایسه میشد و همین موضوع فشار را برای انطباق با یک تصویر و استاندارد خاص بر وی افزایش میداد. کیم نواک پیشنهادی متفاوت دریافت نمیکرد تا نقشی بهکل متفاوت ایفا کند و این موضوع فشار روحی زیادی بر وی میآورد و درواقع او از هر سوی تحت فشار و در منگنه بود.
هجوم بهحریم خصوصی: زیر ذرهبین بردن و بررسی شدید زندگی شخصی او توسط رسانهها و مردم چالش سخت دیگری برای کیم نواک بود. روابط و انتخابهای شخصی او اغلب موضوع شایعات و گمانهزنیها بود.
ترک هالیوود: کیم نواک که از این صنعت سرخورده شده بود، درنهایت تصمیم گرفت از بازیگری کنارهگیری کند تا بر رفاه حال شخصی و سایر علایق خود چون نقاشی تمرکز کند. باوجوداین چالشها، انعطافپذیری و ارادهٔ نواک بهاو اجازه داد تا میراثی ماندگار در هالیوود از خود بهجای گذارد. داستان زندگی او گواهی بر قدرت و توانایی او در جهتیابی شخصی و مقاومت در برابر جهتدهی سیستمی است.
جسیکا منندز مستندساز و تدوینگر است و وی را با فیلمهای مستندش و البته تدوین برخی فیلمهای سینمایی میشناسند. یکی از پروژههای برجسته او مستند Joan Miró: The Inner Fire (خوآن میرو: آتش درون) محصول سال ۲۰۱۸ است که در این مستند زندگی و کار نقاش اسپانیایی، خوآن میرو را بررسی میکند. آثار جسیکا منندز اغلب شامل بررسی عمیق در موضوعاتی چون زندگی هنرمندان بههر نحوی شورشی در هنر و البته زندگی شخصی و روایتهای روشنگر و جذاب از زندگی این دست هنرمندان است و در مستندهایش از هنر تدوینگری خود نیز بهخوبی بهره میبرد.
نظرات