// سه شنبه, ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۵۹

آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از ظهر بنفش تا کافه‌‌ی بین راهی

نخستین فیلم ریپلی با بازی آلن دلون، نسخه‌ی اصلی کافه‌ی بین راهی و ساخته‌ی تحسین‌شده‌ی آلیچه رورواکر، سه فیلمی هستند که در این آخر هفته، به سراغ‌شان می‌رویم.

در روزهای آینده، مینی سریال ریپلی (Ripley) نتفلیکس به نویسندگی و کارگردانی استیون زایلیان و با بازی اندرو اسکات، منتشر خواهد شد. در هفته‌های گذشته هم، شاهد در دسترس قرار گرفتن نسخه‌ای از فیلم درخشان کایمرا (La Chimera)، ساخته‌ی آلیچه رورواکر و بازسازی فیلم کافه‌ی بین راهی (Road House) به کارگردانی داگ لیمان بودیم (درباره‌ی اولی، به‌زودی خواهم نوشت).

شخصا دوست دارم وقتی فیلم یا سریال تازه‌ای منتشر می‌شود، به کارنامه‌ی خالق آن، یا آثار مرتبط، سر بزنم و برای اثر تازه، آمادگی بیشتری پیدا کنم. به همین بهانه، این سه فیلم را برای معرفی در این آخر هفته، انتخاب کرده‌ام: ظهر بنفش (Purple Noon) به کارگردانی رنه کلمان، کافه‌ی بین راهی (Road House) به کارگردانی رودی هرینگتون و فیلم خوشحال مثل لازارو (Happy as Lazzaro) به کارگردانی آلیچه رورواکر.


آلن دلون و ماری لافوره با لباس‌هایی سفید در حال قدم زدن کنار دریا در نمایی از فیلم ظهر بنفش به کارگردانی رنه کلمان

فیلم Purple Noon

فیلم ظهر بنفش

کارگردان: رنه کلمان

بازیگران: آلن دلون، ماری لافوره، موریس رونه

سال اکران: ۱۹۶۰

خلاصه‌ی داستان: تام ریپلی برای دیدن دوست‌اش، فیلیپ گرینلیف و نامزد او، مارژ دووال، به ایتالیا می‌رود؛ اما فیلیپ نمی‌داند که تام، در اصل، توسط پدرش و برای راضی کردن او به ترک اروپا و بازگشت به وظایف خانوادگی در سان فرانسیسکو، فرستاده شده است.

ظهر بنفش، نخستین اقتباس سینمایی از مجموعه رمان‌های محبوب پاتریشا های‌اسمیت با محوریت شخصیت «تام ریپلی» است. از دیگر اقتباس‌های سینمایی این مجموعه، می‌توان به فیلم مشهور و موفق آقای ریپلی بااستعداد (The Talented Mr. Ripley) به کارگردانی آنتونی مینگلا و همچنین فیلم دوست آمریکایی (The American Friend) به کارگردانی ویم وندرس، اشاره کرد.

طی این سال‌ها، بازیگرانی چون جان مالکوویچ، مت دیمون و دنیس هاپر، نقش قاتل حرفه‌ای و زیرکِ مخلوقِ های‌اسمیت را در آثار مختلف ایفا کرده‌اند و به‌زودی، اندرو اسکات هم به جمع این اسامی جذاب، اضافه خواهد شد. اما پیش از همه‌ی این بازیگران، نخستین کسی که به «تام ریپلی» روی پرده‌ی سینما جان بخشید، آلن دلون بزرگ بود.

ساخته‌ی ابتدای دهه‌ی شصت رنه کلمان، به عنوان تنها اقتباس فرانسوی‌زبان از رمان‌های «ریپلی» های‌اسمیت، بر اساس کتاب «آقای ریپلی بااستعداد» ساخته شده است و روان‌پریش مرموز مجموعه را در حال انجام ماموریتی در مناظر زیبای ایتالیا، پیگیری می‌کند. بابت همین، ظهر بنفش، فارغ از جزئیات پلات جنایی -که ظرافت‌های روان‌شناختی تحسین‌برانگیزی دارد- به تجربه‌ی دیداری بسیار لذت‌بخشی تبدیل می‌شود. وقتی چشم‌هاتان مشغول تماشای این تصاویر زیبا (شامل چند کلوزآپ خیره‌کننده‌ از چهره‌ی آلن دلون جوان) هستند، گوش‌هاتان می‌توانند از شنیدن موسیقی نینو روتای افسانه‌ای، حظ کنند!


پاتریک سوویزی ایستاده مقابل ساختمانی که تابلوی نئونی بزرگی روی سقف آن است در نمایی از فیلم کافه‌ی بین راهی به کارگردانی رودی هرینگتون

فیلم Road House

فیلم کافه‌ی بین راهی

کارگردان: رودی هرینگتون

بازیگران: پاتریک سوویزی، بن گازارا، سم الیوت، کلی لینچ

سال اکران: ۱۹۸۹

خلاصه‌ی داستان: یک نگهبان برای نظم دادن به آشفته‌ترین کلوب شبانه‌ی شهری در میسوری، استخدام می‌شود. 

این ساخته‌ی انتهای دهه‌ی هشتاد رودی هرینگتون، از آن دست آثاری است که به کمک توجه پایدار تماشاگران در طول سال‌های پس از انتشار اولیه، کالت شدند. طی بیش از سه دهه‌ی اخیر، کافه‌ی بین راهی، حدود سه برابر رقم فروش‌اش در اکران را، از انتشار نسخه‌های مختلف در نمایش خانگی کسب کرده و یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های مردم آمریکا، برای تماشا در تلویزیون بوده است. تصمیم «مترو گلدوین میر» برای بازسازی فیلم، به همین تاثیر فرهنگی مانا مربوط است.

تا جایی که به ارزش‌های سینمایی ربط دارد، با فیلم درخشانی مواجه نیستیم! البته، معتقدم که ساخته‌ی هرینگتون، چه در کار با مولفه‌های ژانر وسترن و چه در ریتم داستانگویی دو سوم ابتدایی‌اش، از ظرافت‌های قابل‌توجهی بهره‌مند است؛ اما در یک‌سوم پایانی، لحن اغراق‌آمیز و سبک نازلِ یک بی‌مووی اکشن را به خود می‌گیرد و بخشی از رشته‌هاش را پنبه می‌کند! اما اگر برای سرگرم‌ شدن صرف به سراغ نسخه‌ی اصلی کافه‌ی بین راهی بروید، به هیچ وجه دست خالی بازنخواهید گشت!

پاتریک سوویزی طی دو سوم از زمان فیلم، در نقش قهرمان عاقل، کم‌حرف و کاریزماتیک قصه، تماشایی است، ساندترک پرسروصدای اثر، انرژی فوق‌العاده‌ای دارد، اجرای هرینگتون -از جمله در صحنه‌های شلوغ داخل کافه- از قاعده‌مندیِ تکنیکال قابل‌قبولی برخوردار است و در نتیجه، پیش از این که فیلم به آشوب کاریکاتوریِ نهایی برسد، اکشن‌های موثر و لحظات کمیک بامزه‌ای را برای تماشاگر می‌سازد.


آدریانو تاردیولو ایستاده کنار یک جاده در حالی که بر زمین پشت سرش برف نشسته است در نمایی از فیلم خوشحال مثل لازارو به کارگردانی آلیچه رورواکر

فیلم Happy as Lazzaro

خوشحال مثل لازارو

کارگردان: آلیچه رورواکر

بازیگران: آدریانو تاردیولو، آلبا رورواکر، آنیس گرازیانی، لوکا چیکووانی

سال اکران: ۲۰۱۸

خلاصه‌ی داستان: میان لازارو که دهقانی خوش‌قلب است و تانکردی که نجیب‌زاده‌ای جوان است، ارتباطی شکل می‌گیرد که زندگی هردوشان را تغییر می‌دهد.

آلیچه رورواکر، یکی از خلاق‌ترین فیلمسازان فعال سینمای امروز است. او در طول پانزده سال اخیر، مشغولِ شکل دادن به جهان رئالیستی جادویی شخصی خودش بوده است. آثاری که گذشته‌ی اروپا را به شکلی سحرآمیز، به امروزش پیوند می‌زنند و طی صحنه‌هایی که مستقلا هم تلفیقی درخشان از کمدی و درام هستند، ایده‌های فرهنگی-سیاسیِ معناداری را انتقال می‌دهند.

داستانِ خوشحال مثل لازارو که در جشنواره‌ی کن سال ۲۰۱۸، جایزه‌ی بهترین فیلمنامه را برای رورواکر به ارمغان آورد، در یک مزرعه‌ی تنباکو در ایتالیا می‌گذرد. جایی که چندده کارگر، در وضعیتی سخت مشغول هستند و تحت سلطه‌ی کارفرمایی ظالم، استثمار می‌شوند. در این میان، پسر جوان معصومی به نام لازارو وجود دارد که بی‌چشم‌داشت، به همه کمک می‌رساند. اما هرچه در روایت جلو می‌رویم، درباره‌ی هویت مرموز لازارو و شخصیت متمایزش، بیشتر می‌فهمیم. چیزی که پس از یک پیچش داستانی نبوغ‌آمیز، فیلم رورواکر را تبدیل می‌کند به کاوشی در باب جایگاه خلوص و همدلی در جهان پیچیده‌ و تاریک کنونی. لازارو، یکی از بهترین شخصیت‌های سینماییِ دهه‌ی گذشته است و تماشای آدریانو تاردیولو در قامت او، تاثیرگذارترین لحظات احساسی سینمای رورواکر را می‌سازد.


تهیه شده در زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده