// سه شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۰

آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از The Descent تا The Others

در حال‌وهوای پسا-هالووین شاید هنوز افرادی باشند که می‌خواهند تا مغز استخوان بترسند. پس با احتیاط وارد شوید. آثار انتخاب‌شده در این مقاله توانایی به وحشت انداختن شدید انسان‌های متعددی را دارند.

دلایل متفاوتی دارد. بعضی‌ها به این دلیل تا ابد از یک فیلم می‌ترسند که آن را در سن کم و نادرستی دیده‌اند. برخی بینندگان هم به آن علت هرگز وحشت تکان‌دهنده‌ی یک اثر سینمایی را از یاد نمی‌برند که در حالت بدی به تماشای آن پرداختند. گاهی یک فیلم چون شبیه بخشی از زندگی ما به نظر می‌رسد، ترسی عجیب را وارد وجود تماشاگر می‌کند و گاهی یک اثر سینمایی می‌تواند براساس تجربه‌ی واقعی یک شخص، تا همیشه استخوان‌های او را به لرزه بیاندازد.

آثار سینمایی دهشتناک حاضر در این مقاله به هیچ عنوان نباید توسط مخاطب غیربزرگ‌سال تماشا شوند. آن‌ها فقط در نگاه بینندگانی قابل پذیرش هستند که می‌دانند برای طولانی‌مدت تحت تاثیر قصه‌های وحشت‌آور قرار نمی‌گیرند

فرقی نمی‌کند که این اتفاق به چه شکل، در چه زمان و به چه علتی رخ بدهد. زیرا درنهایت تقریبا اکثر افرادی که در جامعه‌ی امروز زندگی می‌کنند، حداقل تجربه‌ی درد به خاطر مواجهه‌ای تلخ با یک فیلم ترسناک بسیار آزاردهنده و مریض را دارند؛ فیلمی که شاید برای چند هفته رویاهای آن‌ها را تبدیل به کابوس و خواب آن‌ها را تبدیل به نگاه کردن به سایه‌های روی دیوار تا صبح کرده است. البته که شاید هیچ فیلمی وجود نداشته باشد که دقیقا چنین بلایی را بر سر همه‌ی افراد نازل کند. ولی همان‌گونه که در مقاله‌ی معرفی فیلم سینمایی زومجی در هفته‌ی گذشته گفته شد، فیلم‌های این هفته همگی چنین تاثیری روی نویسنده‌ی مطلب گذاشته‌اند. در نتیجه حداقل اطمینان دارم که می‌توانند برای برخی از بینندگان، به طرزی فراموش‌ناشدنی ترسناک باشند؛ تا حدی که نه‌تنها شخصا در عین گذر این همه سال حاضر به دیدن یک تریلر از آن‌ها هم نیستم، بلکه دیدن هرکدام از این چهار اثر را فقط برای افرادی مناسب می‌دانم که به ترس عشق می‌ورزند و می‌گویند دیگر هیچ‌چیز آن‌ها را نمی‌ترساند. راستی اگر از ترس تنفر دارید، نگران نباشید! زیرا بعد از این نوشته دیگر مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» زومجی تا حدودا یک سال بعد، شامل یک فیلم ترسناک هم نمی‌شوند.

پس این هفته را با محصولات سینمایی و تلویزیونی سرگرم‌کننده‌تر و عامه‌پسندتر بگذرانید و اگر از تمایل خود به تجربه‌ی چنین ترس‌هایی مطمئن نیستید، لطفا به هیچ عنوان خود را گرفتار کم‌خوابی‌های جدید نکنید.

نیکول کیدمن و چراغ نفتی در فیلم دیگران

(The Others (2001

وحشت بعضا بیشترین تاثیر خود را وقتی می‌گذارد که مخاطب را فریب می‌دهد؛ زمانی‌که او به همه‌چیز عادت می‌کند و دروغی عجیب را در آغوش می‌کشد. The Others از انواع‌واقسام زوایا ترسناک و دارای فضاسازی‌های بسیار سنگین است. ولی اصلی‌ترین عنصر تأثیرگذار روی ماندگاری سایه‌ی وحشت او روی وجود مخاطب، پیچش‌های داستانی میخکوب‌کننده‌ای هستند که به افشای حقیقت می‌پردازند. مسئله فقط راجع به ترسناکی حقیقت نیست. بلکه مخاطب از این جهت به وحشت می‌افتد که می‌فهمد دروغ‌ها را برای طولانی‌مدت باور کرده است. در نتیجه شاید داخل زندگی واقعی هم نگاهی به اطراف بیاندازد و به‌دنبال دروغ‌ها بگردد؛ به‌دنبال تمامی حقایق پنهانی که شاید بعد از فاش شدن، زندگی او را برای همیشه تغییر دهند.

دیدن فیلم The Others همان احساسی را تحویل مخاطب می‌دهد که کورالین بعد از مواجهه با دکمه‌ها سر میز شام داشت. توصیف ظالمانه و شاید بیمارگونه‌ای است. ولی در نگاه من عین حقیقت است.

عروسک ترسناک چاکی در کنار بچه روی بالشت در فیلم بازی بچه

(Child's Play (1988

قسمت‌های مختلف سری فیلم Child's Play به یک اندازه ترسناک نیستند. ولی فیلم‌های آغازین این محموعه و مخصوصا قسمت اول می‌تواند به طرز عجیبی تبدیل به یکی از تکان‌دهنده‌ترین اسلشرهایی بشود که تا به امروز دیده‌اید. مخصوصا اگر حتی بخشی از این فیلم را در سن کودکی ببینید و برخی از روزهای زندگی خود را به‌تنهایی سپری کنید.

مسئله صرفا راجع به یک عروسک تسخیرشده قاتل و وحشی نیست. بلکه اصل شدت درد از وقتی احساس می‌شود که روی زمین دراز می‌کشید و پیش از فرو رفتن به خواب، هر دقیقه چشم خود را باز می‌کنید تا نگاهی به نقاط مختلف اتاق بیاندازید؛ تا مطمئن شوید که هیچ‌کدام از اشیا عادی حاضر در آن‌جا برای شما تهدیدآمیز نیستند. چاکی بعد از اینکه پروسه‌ی دیدن این فیلم‌ها به پایان می‌رسد، هر لحظه در ذهن بزرگ‌تر می‌شود.

آن احساسی که بعد از دیدن فیلم The Others داشتید، با Child's Play فرم تازه‌ای به خود می‌گیرد. حالا دیگر فقط به رازهای فاش‌نشده فکر نمی‌کنید. بلکه دنیا را تا چند روز براساس تهدیدهای ناشناخته برای خود می‌شناسید. البته که همه‌ی ما بارها و بارها بعد از دیدن فیلم به خود می‌گوییم که امکان ندارد هیچ‌کدام از عروسک‌های داخل خانه زنده شوند و با یک چاقو به سمت ما یورش بیاورند. ولی بگذارید از دروغ‌ها رد بشویم. شما هم خوب می‌فهمید که بعد از Child's Play تا چند شب چشم روی هم گذاشتن و فکر نکردن به آسیب دیدن توسط عروسکی که ناگهان از یک گوشه‌ی خانه به سمت ما به راه می‌افتد، بسیار بسیار سخت است.

دراز کشیدن در تاریکی مطلق فیلم The Descent

(The Descent (2005

فیلم The Descent در ابتدا شبیه فیلم‌های ترسناک دیگر است؛ جامپ‌اسکرهای ناگهانی، خاموش شدن پیاپی لامپ‌های بیمارستان، جیغ کشیدن، کابوس دیدن و خیال و واقعیت را با یکدیگر اشتباه گرفتن. ولی فیلم عمیق‌تر می‌شود. چون شخصیت‌های آن قدم به محیط‌های عمیق‌تری می‌گذارند. آن‌ها پایین می‌روند؛ پایین و پایین‌تر. به داخل یک حفره‌ی بزرگ داخل زمین که توجه غارنوردها را به خود جلب می‌کند. حالا نوبت سلاخی است.

شاید آزاردهنده‌ترین صدایی که هرگز از ذهن بسیاری از تماشاگران بیرون نمی‌رود، صدای گریه‌ی نوزادی باشد که در دل آن تاریکی به گوش رسید؛ نوزادی که هنوز نمی‌دانم چرا صدای او را شنیدم و بی‌اندازه از وی می‌ترسم. شاید هم باید برای او احساس خطر کنم. نکند صدای احساس فرزند از دست‌رفته‌ی زن بوده باشد؟

The Descent استعاره‌ی کاملی از بخش‌های مختلف زندگی است که به بدبینانه‌ترین و سیاه‌ترین شکل ممکن به تصویر کشیده می‌شود؛ از اتاق امنی که شخصیت‌ها در مسیر پیدا می‌کنند و خود از آن بیرون می‌روند تا جیغ بلند زن در میان دریای خون که مواد لازم برای ۱۰ها کابوس را تقدیم ذهن بی‌نوای بیننده خواهد کرد.

اکثر آدم‌ها ترس از تاریکی و قدم گذاشتن در سیاهی مطلق را می‌فهمند. ولی شاید نه به اندازه‌ی آدم‌هایی که مثل من هنوز تاریکی آن غارها و حفره‌های باریک لعنت‌شده را به خاطر می‌آورند.

والپیپر مشکی مطلق با رزولوشن فول اچ دی

(The Grudge/Ju-On (1998-2020

من هرگز این سری فیلم‌ها را به‌صورت کامل تماشا نکردم و هیچ‌وقت هم قصد انجام این کار را ندارم. اما هنوز تصویر چند قاب دو قسمت مختلف از سری فیلم کینه را به خاطر می‌آورم؛ تصاویری که به ذهن و روح افراد زیادی می‌چسبند. این ماجرای جنون‌آمیز از یک فیلم کوتاه ژاپنی آغاز شد و با چند فیلم آسیایی و آمریکایی در جهان گسترش یافت. اگر به هر شکلی به خاطر یک اثر ترسناک دچار آسیب روحی چندروزه شده‌اید، اصلا این فیلم‌ها را تماشا نکنید. این مقاله هم شامل هیچ تصویری از هیچ‌کدام از قسمت‌های مجموعه‌ی نام‌برده نمی‌شود تا هیچ‌کس بخ بدخوابی و کابوس دیدن اجباری نیافتد.

فقط همین‌قدر بدانید که The Grudge کل دنیا را برای بعضی از بینندگان خود حداقل تا چند هفته تبدیل به نسخه‌ای از جهنم می‌کند. در هر تاریکی، هر موجودی می‌تواند از هرجایی خارج شود. هیچ مکانی آرامش‌بخش و مطمئن نخواهد بود؛ نه ظرف نگه‌دارنده‌ی جوهر و نه صفحه‌ی تلویزیون.

شاید فارغ از همه‌ی این حرف‌ها بتوان از همین بستر برای یک گفت‌وگوی جدی هم بهره برد. اگر اهل دیدن چنین فیلم‌هایی هستید، هیچ‌کس نمی‌تواند مانع شما شود. ولی لطفا دقت کنید که مثلا به خاطر تماشا شدن یک فیلم Ju-On توسط شما، هیچ شخص دیگری حتی یک لحظه از آن‌ها را هم نبیند. آدم‌های کمی نبوده‌اند که به خاطر مشاهده‌ی ناخواسته‌ی برخی از قاب‌های بعضی از فیلم‌ها، نه فقط ماه‌ها که سال‌ها تحت تاثیر برخی فشارهای روانی غیر قابل تحمل قرار داشتند. این را از شخصی می‌شنوید که به خاطر حماقت یکی از اعضای دور خانواده، در سن کم سکانس‌هایی از یکی از فیلم‌های Ju-On را دید و تا چند ماه با شب‌های بسیار سختی سر و کار داشت.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده