کمتر کسی وجود دارد که با مجموعه دوستداشتنی و خاطرهانگیز Battletoads خاطره نداشته باشد. یک بازی بیت ام آپ رنگارنگ و بامزه که در زمان خودش بهعنوان یکی از سختترین بازیها روی کنسول NES نینتندو شناخته میشد. حتی امروزه گیمرها بهصورت جدی نسخههای قدیمی این مجموعه را تجربه و سعی میکنند تکنیکهای جدید در این بازی یاد بگیرند. استودیو شناخته شده رِیر این مجموعه دوست داشتنی را خلق کرده است و درواقع یکی از افتخارات این استودیو محسوب میشود. در سالهای اخیر باتوجهبه کم شدن علاقه گیمرها به سبک بیتامآپ بسیاری از سازندگان از جمله استودیو ریر هم از ساخت نسخه جدید برای بتلتودز خودداری میکرد تا اینکه این موضوع دو سال پیش تغییر پیدا کرد.
این مجموعه که بیش از دو دهه در خواب فرو رفته بود، بالاخره با یک نمایش در رویداد E3 2018 معرفی شد و طرفداران را به وجد درآورد. اما چه چیزی باعث شد طرفداران در مورد بازی جدید کم نگران شوند؟ بله، استودیو ریر بهطور مستقیم وظیفه ساخت این بازی را برعهده نگرفت و توسعه آن را استودیو تقریبا تازه تأسیس شده Dlara انجام داده است. متاسفانه نگرانی طرفداران به واقعیت پیوست و بتل تودز جدید به یک محصول بهشدت ناامید کننده تبدیل شده است. بعد از این همه سال انتظار، سازندگان یک بازی به اصطلاح بیت ام آپ تحویل طرفداران دادهاند که حتی به جرات میتوان گفت که نیمی از بازی بیت ام آپ نیست و شما را مشغول یک سری کارهای متفرقه و بیمورد میکند. با اینکه این بازی زیر نظر استودیو ریر ساخته شده است، اما گمان میکنم که حتی سازندگان اصلی هم به این آیپی ارزشمند اهمیت ندادهاند و بتلتودز جدید به یک بازی خیلی غریب تبدیل شده است.
دانلود ویدیو از آپارات | تماشا در یوتوب
اما چه مواردی باعث شدهاند که بتلتودز جدید یک بازی کاملا بیروح و ضعیف احساس شود. بگذارید در ابتدا کمی در مورد سبک بیت ام آپ صحبت کنیم. هدف سبک بیت ام آپ بهطور کلی به یک گیمپلی سریع خلاصه میشود که شما با مبارزه کردن با دشمنان باید چند مرحله را پشت سر بگذارید. این موضوع اخیرا در بازیهای بیتامآپ تغییر کرده است و سازندگان سعی میکنند با بالا بردن تعداد مراحل و یک سری فعالیتهای مختلف مدت زمان گیمپلی را افزایش دهند. این موضوع در نتیجه به کابوس بازیسازان بیتامآپ تبدیل میشود؛ تکراری شدن گیمپلی بازی و ترک گیمر از بازیشان. بتلتودز در همان دوران قدیم با داشتن مراحلی مثل موتورسواری (توربو بایک) و ساید اسکرولهای عمودی به بازیکن اجازه میداد که برای مدت زمانی کوتاه از جریان بیتامآپ بازی خارج شوند و به اصطلاح یک استراحت کوتاهی از مبارزات کنند. سازندگان Battletoads جدید بهقدری روی این موضوع یعنی ساخت مراحل فرعی و غیر بیتامآپ تمرکز کردهاند که به جرات میتوان گفت که نیمی از تجربه شما به فعالیتهای مختلف و مینیگیمها خلاصه میشود که در ادامه به آنها بیشتر میپردازیم. همین موارد بهقدری آزاردهنده هستند که در اواسط بازی دیگر احساس نمیکنید که پای یک بازی بازی بیتامآپ نشستهاید.
بتلتودز جدید یک بازی تقریبا ۵ ساعته است که بخش بزرگی از آن را مینیگیمها، مراحل غیر بیتامآپ و کاتسینهای کارتونی تشکیل دادهاند. با اینکه به خودی خود این مدت زمان برای یک بازی بیتامآپ طولانی بهنظر میرسد اما آنقدر ویژگیهای جدید بازی بههمریخته در کنار هم دیگر چیده شدهاند که نمیتوان زیاد به مدت زمان بازی خورده گرفت. تنها نکته مثبتی که میتوان در مورد این بازی گفت کاتسینهای کارتونی آن است که باز باتوجهبه داستان نهچندان جذاب، کمکی به بهتر شدن بازی نمیکند.
تنها نکته مثبتی که میتوان در مورد این بازی گفت کاتسینهای کارتونی آن است
داستان بازی از جایی شروع میشود که سه کاراکتر مجموعه یعنی رَش، لیمپ و زیتس پس از ۲۶ سال تصمیم میگیرند که انتقام خود را از «ملکه تاریکی» یا همان دارک کویین بگیرند. طی این ۲۶ سال اخیر وزغهای دوستداشتنی ما به کارهای امروزی مشغول شدهاند. یکی کارهای اداری انجام میدهد و دیگری از شغل ماساژوی لذت میبرد. این بین رَش است که از دوستان خود میخواهد زندگی تکراری خود را کنار بگذارند و به نبرد با دارک کویین بروند؛ شخصیت پلیدی که در همان ابتدا متوجه میشوید دشمن اصلی شما نخواهد بود و نیروهای شیطانی بزرگتری در دنیای بازی وجود دارد. نویسندگان بازی حتی در این قسمت هم کملطفی کردهاند و یک داستان خیلی ضعیف تحویل بازیکنان دادهاند. با اینکه کسی انتظار داستان غنی و عمیق از این بازی ندارد اما کوچکترین انتظاری که داریم این بود که دارککویین در طی داستان با ما همتیمی نشود.
سازندگان برای ارتقای سیستم مبارزه بازی، ویژگیهای زیادی را به آن آوردهاند. این ویژگیها آنقدر بینظم درکنار همدیگر چیده شدهاند که اصلا برای استفاده کردن از آنها انگیزه پیدا نمیکنید. درکنار کامبو همیشگی که به زدن مشتهای اصلی درکنار همدیگر ختم میشود، سازندگان یک سری ضربههای ویژه یا به اصطلاح Special در کامبوها پیاده کردهاند. اجرا کردن این کامبوها به قدری راحت است که پس از پیاده کردن آنها روی دشمنان، حس رضایت به شما دست نمیدهد. حرکت دیگری که به شما اجازه میدهد دشمنان را به هوا پرتاب یا به اصطلاح لانچ کنید، برای وزغها ساخته شده که پس از آن میتوانید بپرید و چند ضربهای هم در هوا حواله آنها کنید. بهطور کلی متوجه نمیشوید که اجرای این ضربات زنجیرهای به چه میزان در آسیب رساندن به دشمنان تاثیرگذار است و همین موضوع باعث میشود اهمیت چندانی به سیستم مبارزات بازی ندهید.
ویژگیهای جدید سیستم مبارزه آنقدر بینظم درکنار همدیگر چیده شدهاند که اصلا برای استفاده کردن از آنها انگیزه پیدا نمیکنید.
در انتها یک مکانیزم جدید هم اضافه شده که مربوطبه دهان وزغها میشود. با این مکانیزم میتوانید مایع چسبناکی را به طرف دشمنان شلیک کنید و برای مدتی آنها را در جای خودشان میخکوب کنید. زبان وزغها هم چند کاربرد دیگر دارد که میتوانید دشمنان را به سمت خود بکشید یا اینکه با زبانتان آنها را بگیرید و به سمتشان یورش ببرید. بهطور کلی ارتقا سیستم مبارزه بازی به این اندازه، کمی گیجکننده بهنظر میرسد و واقعا هیچ انگیزهای پیدا نمیکنید که از آنها استفاده کنید. سازندگان باید صرفا به همان سیستم مبارزه قدیمی بازی وفادار میماندند و با اضافه کردن چند ویژگی جزئی گیمپلی بازی را ارتقا میدادند.
جثه کاراکترها بهقدری بزرگ طراحی شده است که حتی در حالت تکنفره، باتوجه به شلوغی بیشازاندازه تصویر، شخصیت خودتان را در تصویر گم میکنید. دیگر تصور کنید این قضیه با اضافه شدن دو وزغ دیگر به بازی به چه فاجعهای تبدیل میشود. مشکلات مربوطبه طراحی بصری به همین یک مورد ختم نمیشود و سازندگان حتی در طراحی هنری بازی هم کملطفی کردهاند. طراحی ظاهری دشمنان، زشت و بیروح انجام شده است. بعضی اوقات آنقدر طراحی دشمنان ضعیف کار شده است که متوجه نمیشوید چه موجودی را کتک میزنید. این موضوع رفته رفته بدتر میشود و دیگر اهمیت نمیدهید که با چه موجوداتی در بازی مبارزه میکنید. به همین ترتیب صرفا هر موجودی را که در تصویر ظاهر میشود با زدن یک سری کلیدهای تکراری نابود میکنید تا زودتر از دست این شلوغی بینظم صفحه خلاص شوید. صحبت در مورد دشمنان شد و بد نیست اشارهای به نحوه ظاهر شدن و چیدمان آنها بکنیم. سازندگان برای طولانی کردن گیمپلی بازی یک سری از قسمتهای آن را مدام تکرار میکنند. بهطور مثال صفحه را اسکرول میکنید، دوربین ثابت میشود، تعدادی دشمن ظاهر میشوند، آنها را پاکسازی میکنید و باز در همان صفحه چندین بار دشمنان تکراری به سراغ شما میآیند. به قدری این موضوع رنگ تکرار به خودش میگیرد که واقعا دوست دارید از بازی خارج شوید و کلا آن را از روی دستگاهتان حذف کنید.
جثه کاراکترها بهقدری بزرگ طراحی شده است که حتی در حالت تکنفره، باتوجه به شلوغی بیشازاندازه تصویر، شخصیت خودتان را گم میکنید.
درحالی که فکر میکنید ساختار بیتامآپ بازی با مشکلات فراوانی همراه است، بازی یک دفعه شما را غافلگیر میکند و شما را راهی مرحله معروف موتورسواری یا همان سوپربایک میکند. مرحلهای که اگر تا امروز هم بتلتودز بازی نکرده باشید، حتما در مورد این مرحله شنیدهاید. بازی قدیمی بتلتودز دارای یک مرحله سایداسکرولینگ موتورسواری بسیار سخت ولی در عین حال بالانس شده است که بسیاری از ما با آن خاطره داریم. منطقی است که چنین مرحلهای در بازی جدید هم وجود داشته باشد. اما سازندگان بهطور کلی ساختار این مرحله را بهطرز عجیبی تغییر دادهاند و آن را از حالت سایداسکرول به سهبعدی تبدیل کردهاند. موضوع از این هم عجیبتر میشود. سازندگان یک مرحله دیگر که از قضا سایداسکرول است و در آن باید موانع را پشت سربگذارید، در بازی قرار دادهاند اما برای بازسازی مرحله معروف موتورسواری دنبال زشتترین راه ممکن یعنی سهبعدی کردن آن رفتهاند. طرز قرار گرفتن دوربین و موانع تنها بخشی از ایرادات این قسمت است. متوجه نشدن اندازه هیتباکسهای کاراکتر شما که سوار بر موتور است، از دیگر مشکلاتی است که به تجربه این بخش لطمه وارد میکند. باتوجهبه طراحی بد ظاهری کاراکترها، بهطور مثال متوجه نمیشوید که کدام قسمت از بدن کاراکتر شما آسیب پذیر است. تازه این موضوع بعدها در قسمتهای دوبعدی و سایداسکرولهای عمودی حسابی اعصابتان را خورد میکند.
همانطور که بالاتر نیز گفتیم قسمتهای بیتامآپ بتلتودز تنها یک بخشی از بازی را تشکیل میدهند و پس از مرحله موتورسواری شاهد قسمتهایی با گیمپلی متفاوت هستیم. این قسمتها شامل مراحل دوبعدی پلتفرمینگ، سناریوهای دکمهزنی، حل معماها و حتی شوتامآپ میشود. بهطور مثال در قسمتی از بازی درحالیکه وارد بخش شوتامآپ میشوید، هدایت یک فضاپیما را برعهده میگیرید. این قسمت هم مانند بخشهای دیگر بازی ضعیف کار شده است؛ طوری که در بازیهای موبایل میتوانید تجربه بهتری از شوتامآپ داشته باشید تا اینکه در بتلتودز مدرن.
طراحی ظاهری دشمنان بهقدری ضعیف کار شده است که متوجه نمیشوید چه موجودی را کتک میزنید
یکی از مهمترین فاکتورها در بازسازی بازیهای قدیمی مخصوصا بیتامآپها، موسیقی آنها است. آهنگسازان نسخه جدید صرفا به یک سری ریتم راک بسیار ساده که با یک ضرب تکراری تا آخر اجرا میشود، بسنده کردهاند. خبری از موسیقی پویا در طی مراحل نیست؛ صرفا یک موسیقی با ضرب ثابت ۴/۴ شامل ضربهای درام و ریتمهای گیتار الکتریک شنیده میشود. البته بعضی از موسیقیهای بازی مثل مرحله «تونل توربو» که درواقع ریمیک همان موسیقی اورجینال است، بهزیبایی نواخته شده و کماکان گوشنواز است.
کسانی که زیاد با بازیهای فایتینگ و بیتامآپ سروکار دارند، معمولا از کلیدهای جهت دیپد کنترلر برای هدایت کاراکتر استفاده میکنند. اما این قضیه در بتلتودز جدید تغییر پیدا کرده است. درحالی که کلیدهای جهت کنترلر شما بهصورت پیشفرض روی آنالوگها تنظیم شده است، از طرفی بازی هم به شما اجازه نمیدهد که آنها را به دیپدها تغییر دهید. در تنظیمات بازی آمده است برای تجربه برخی از «لحظات لذتبخش» قادر به تغییر کلیدها نخواهید بود و در نتیجه شما و آنالوگها را با یک بازی بیت ام آپ ۵ ساعته تنها میگذارد که کاملا تا مرز عذاب پیش بروید.
بهطور کلی ریبوت شدن بازی بتلتودز در سال ۲۰۲۰ برای طرفداران این مجموعه میتواند به یکی از ناامیدکنندهترین وقایع تبدیل شود. درحالیکه بازی از هسته اصلی بیتامآپ خود فاصله زیادی گرفته است، این بازی حتی ارزش یکبار تجربه را نیز ندارد. امیدوار هستیم استودیو ریر در آینده خودش وظیفه ساخت این بازی را برعهده بگیرد تا شاید شاهد یک بازگشت باشکوه برای این مجموعه شویم.
بازی Battletoads روی کامپیوتر بررسی شده است
Battletoads
نقاط قوت
- کاتسینهای کارتونی جذاب و بامزه
نقاط ضعف
- وجود بیش از اندازه مراحل دور از هسته بیتامآپ بازی
- طراحی هنری ضعیف بازی
- بزرگ بودن مدل کاراکترها و ختم شدن آن به شلوغ شدن صفحه
- موسیقی بیروح و تکراری بازی
- سیستم مبارزه خستهکننده و نهچندان جذاب
- انیمیشنهای خشک کاراکترها و دشمنان