نبرد ابرقهرمانان: جان کنستانتین در مقابل ددپول

نبرد بین جان کنستانتین و ددپول با برتری ددپول به پایان رسید

تعداد کل آرا: ۵۱۷۳

ددپول: ۳۹۵۳ رای معادل ۷۶.۴۲ درصد

جان کنستانتین: ۱۲۲۰ رای معادل ۲۳.۵۸ درصد

در مسابقه بعد شرکت کنید

همان‌طور که چندی پیش و در مطلب اصلی مسابقه نبرد ابرقهرمان‌ها خواندید، از چهارشنبه ۲۳ بهمن، این مسابقه که جوایز ارزنده‌ای هم دارد، آغاز شد. در جدیدترین نبرد، شاهد رقابت هارلی کویین از دنیای دی‌سی با گرین گابلین از دنیای مارول خواهیم بود. این مسابقه قرار است تا ساعت ۱۶ فردا، یک‌شنبه ۴ اسفند فعال باشد و ساعت ۱۷ فردا هم شاهد آغاز مسابقه بعدی خواهیم بود. در ادامه، توضیحات مختصری در مورد این قهرمان‌ها داریم تا بعد هم به سراغ رای‌گیری برویم؛ فقط در نظر داشته باشید که حتما قبل از شرکت در نظرسنجی و در صورتی که هنوز فرم قرعه‌کشی را پُر نکرده‌اید، ازطریق فرم زیر این کار را انجام دهید. البته اگر قبلا فرم را پُر کرده‌اید، نیازی به مجددا تکمیل کردن آن نیست و در قرعه‌کشی شرکت خواهید کرد:

در یک می‌خانه، شیاطین مشغول تغذیه از خون کودکان هستند. ناگهان درب میخانه باز می‌شود. مردی جوان، قد و بارانی به تن، وارد می‌شود و از آن‌ها درباره‌ی شیاطینی که کودکان را می‌کشند، سوال می‌پرسد. شیاطین نگاهی به‌یکدیگر می‌کنند و از مرد چنین می‌پرسند:

- چه کسی دنبال آن‌ها می‌گردد؟ - مرد در پاسخ می‌گوید: جان کنستانتین

شلوغی، دیوانگی و هم‌همه آن میخانه‌ را درون خود حل می‌کند. به‌هرحال نام «جان کنستانتین» برای شیاطین با تیره‌روزی و زجر کشیدن هم‌معنی است و هیچ‌یک از آن‌ها جرئت مقابله ‌با این شیطان‌کش بی‌رحم را ندارد. در ادامه‌ی ماجرا، کنستانتین درحالی که سیگار خود را روشن می‌کند، با شاتگان خود از پس تعدادی از شیاطین حاضر در میخانه برمی‌آید و باقی آن‌ها دم خود را روی کول‌شان گذاشته و فرار کردند.

شکارچیان شیاطین در تاریخچه‌ی سرگرمی‌های جمعی از ادبیات و سینما گرفته تا بازی‌های ویدیویی کم نبودند که دانته قطعا برای ما گیمرها از باقی شیطان‌کش‌ها معروف‌تر است. اما دانته تنها کسی نیست که می‌تواند اشک شیاطین را دربیاورد چرا که یک شکارچی جذاب، کاریزماتیک و ماهر دیگر با نام جان کنستانتین هم وجود دارد که شب خود را با پاچیدن محتویات مغز شیاطین روی درودیوار لندن صبح می‌کند.

جان در تاریخ ۱۰ می سال ۱۹۵۳ در منطقه‌ی لانکاشر شهر لیورپول متولد شد. تولد جان با مرگ مادر و برادرش که همراه با او قرار بود متولد شود، مصادف شد. خفگی برادر سقط‌‌شده‌ی جان بر اثر فشار بندناف شکارچی شیاطین موردبحث ما، زندگی جان را از همان بدو تولدش تیره و تار کرد تا جایی که پدرش، او را مسبب مرگ مادر و برادرش می‌دانست و همین موضوع، رابطه‌ی خانوادگی جان را تیره و تیره‌تر کرد و در پایان، جان تصمیم گرفت از خانه و لیورپول برود و لندن را برای ادامه‌ی زندگی انتخاب کند. البته قبل از مهاجرت به‌لندن، جان و خواهرش در شهر نورث‌همپتون و در خانه‌ی عموی‌ خود زندگی کردند تا از دست پدرشان درامان باشند. پیشینه‌ی مملو از سحروجادوی جان کنستانتین، او را به شیاطین نزدیک و نزدیک‌تر کرد و در پایان، از جان کنستانتین یک شکارچی شیاطین همه‌رقمه ساخت.

در طول زندگی جان کنستانتین افراد زیادی با او همراه می‌شوند اما جان یک همراه همیشگی دارد که هیچ‌وقت از او دل‌ نمی‌کند و آن سیگار است! رابطه‌ی جان و سیگار به‌قدری قوی است که او در معرفی خود چنین می‌گوید:

"من از درون سایه‌ها، بارانی‌ها، سیگارها (!) و طغیان‌ها بیرون می‌آیم و برای مقابله با جنون آماده‌ام. من جان شما را نجات می‌دهم حتی اگر یک قطره از خون شما باقی مانده باشد. شیاطین را از شما دور خواهم کرد و درحالی که آن‌ها را شکست داده‌ام، روی صورت‌شان تف خواهم کرد."

کنستانتین یکی دیگر از قهرمانان یا بهتراست بگوییم، ضدقهرمانان خاکستری کمپانی DC است و در اولین حضورش، طی داستان‌های Swamp Thing خود را با خوانندگان آشنا می‌کند. کنستانتین در ماجراهای مختفلش دشمنان و دوستان زیادی پیدا می‌کند و از بتمن و سوپرمن تا همین سوامپ تینگ را می‌توانیم در داستان‌های کنستانتین ملاقات کنیم. بهره‌ی هوشی بالا، توانایی استفاده از ادوات نظامی، اعتیاد شدید به‌سیگار، تسلط به‌آداب دینی برای دور کردن شیاطین و مسلط بودن بر سحر و جادو از مهارت‌های جان هستند. کنار تفنگ‌های مختلف، سیگار و آب مقدس را همیشه می‌توانید در جیب کنستانتین پیدا کنید!

اگر با کاراکتر جان کنستانتین آشنایی چندانی ندارید، فیلم کنستانتین با نقش‌افرینی معرکه‌ی کیانو ریوز در نقش این شکارچی شیطان دوست‌داشتنی را حتما تماشا کنید.

وقتی فهمیدم که قرار است در مسابقه‌ی کاراکترهای کامیک‌بوکی وبسایتِ زومجی شرکت کنم خیلی خوشحال شدم! بالاخره من هیچ‌وقت کسی نبوده‌ام که از خُرد کردنِ دندان‌های این ابرقهرمانانِ مغرور و مالیدنِ پوزه‌شان به خاک پا پس بکشم. حالا که این روزها منتظرِ روشن شدنِ تکلیفِ فیلم سینمایی بعدی‌ام با توجه به ادغامِ دیزنی و فاکس هستم و به گند کشیدنِ خط‌های زمانی فیلم‌های «افراد ایکس» و سر به سرِ کیبل گذاشتن تکراری شده است، با خودم گفتم چرا این دعوت را قبول نکنم. بین خودمان بماند، هیچکس به اندازه‌ی من برای این مسابقه هیجان‌زده نیست. چون من در قالب این مسابقه قادر به رسیدن به یکی از آرزوهایم خواهم بود: مبارزه کردن با شخصیت‌های دی‌سی. بعد از اینکه بزرگ‌ترین کاراکترهای دنیای مارول را قتل‌عام کردم و حتی به نسخه‌های دیگری از خودم هم رحم نکردم، خیلی برای قتل‌عام کردنِ کاراکترهای دی‌سی از طرفِ طرفدارانِ پُرتعدادم درخواست داشتم. ولی خب، دی‌سی این‌قدر بزدل و بی‌مایه است که هیچ‌وقت اجازه‌ی درگیری کاراکترهایش را با من نمی‌دهد. آنها دوست ندارند تا کاراکترهایشان بد به نظر برسند. بهشان حق می‌دهم.

بالاخره بعد از بلایی که سرِ دنیای مارول آوردم، هر کس دیگری هم بود دُمش را لای پاش می‌گذاشت و دوتا پا داشت و دوتا پا هم قرض می‌کرد و فرار می‌کرد. اما آنها آن‌قدر سُست‌عنصر هستند که هنوز طوری رفتار می‌کنند که انگار قوی‌ترین کاراکترهای دنیای کامیک‌بوک‌ها را دارند. این حرصِ آدم را در می‌آورد. اینکه پشتِ مامانت قایم شوی و قلدربازی در بیاوری اعصابِ آدم را خراب می‌کند. بنابراین با خودم گفتم این بهترین فرصتی است تا شانسم را برای برخورد با دار و دسته‌ی بتمن و سوپرمن و واندر وومن و جوکر و غیره امتحان کنم و اگر به آنها برخورد کنم، وای نمی‌دانید چه بلاهایی که سرشان نمی‌آورم و چگونه چهره‌ی قلابی‌شان را افشا نخواهم کرد. بتمن را برای موزه‌ی پرندگانم تاکسیدرمی می‌کنم. چشمانِ لیزری سوپرمن را برای جوش آوردن سریع‌ترِ کتری چای‌ام از کاسه در می‌آورم. بلایی سر واندر وومن می‌آورم که از این به بعد برای بچه‌های مهدکودک‌ها با شلاقش برنامه اجرا کند و معنای واقعی هرج و مرج را طوری به جوکر آموزش می‌دهم که به پای مجسمه‌ی تاکسیدرمی‌شده‌ی بتمن به غلط کردم غلط کردم بیافتد. کاری می‌کنم جان کُنستانتین متوجه شود در تمام سال‌های هیولاکشی‌اش، هیولای واقعی ندیده است. لکس لوثر را مجبور به پوشیدنِ کلاه‌گیسِ اِلون از فصل اولِ استرنجر تینگز می‌کنم و فلش هم بچه است. بچه که زدن ندارد.

به من گفته‌اند که چند کلامی درباره‌ی قابلیت‌هایم بنویسم تا رای به دست بیاورم. خب، راستش می‌توانم درباره‌ی خیلی چیزها بنویسم. اما شاید بزرگ‌ترینش همان چیزی است که الان شاهدش هستید: کاراکترهای دیگر هرچقدر هم شاخ و شانه بکشند، در نهایت آن‌قدر بی‌خاصیت هستند که حتی قادر به نوشتن متنِ خودشان هم نیستند و باید دست به دامنِ نویسنده شوند. چطور می‌توانید به کاراکتری رای بدهید که حتی یک متن ساده هم نمی‌تواند بنویسد! اینکه در صفحاتِ کامیک‌بوک چه کار می‌کنی مهم نیست. اینکه خارج از آن چند مرده حلاج هستی حرف است. پس، در فینال می‌بینمتون!

• پلی‌استیشن 4 ارتقا یافته با SSD Adata SU800 512GB و هارد اکسترنال گیمینگ یک ترابایتی Adata 770G برای دو نفر
• درایو اس اس‌دی Adata SX8200 Pro یا S11 Pro با ظرفیتی ۵۱۲ گیگابایت برای سه نفر
• اس اس‌دی پر سرعت و با دوام Adata SU800 با ظرفیت ۲۵۶ گیگابایت برای سه نفر
• هارد اکسترنال Adata HD380، تنها هارد مقاوم دربرابر ۳ تن فشار در دنیا با ظرفیت ۲ ترابایت برای دو نفر
• هارد اکسترنال Adata HD770G، اولین هارد اکسترنال مقاوم با نورپردازی RGB برای سه نفر