گزارش باکس آفیس: از صدرنشینی How to Train Your Dragon 3 تا نجات پیدا کردن Bumblebee توسط چین

گزارش باکس آفیس این هفته را با انیمیشنِ «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۳: دنیای پنهان» (How to Train Your Dragon: The Hidden World) شروع می‌کنیم که بعد از آرام آرام اکران شدن در کشورهای خارجی از اوایل ژانویه، بالاخره این هفته در آمریکای شمالی هم روی پرده رفت و به نتیجه‌ی درخشانی دست پیدا کرد. این فیلم که نقدهای بسیار مثبتی هم دریافت کرده، اکرانش را با کسب ۵۵ و نیم میلیون دلار به عنوان افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه آغاز کرد؛ رقمی که به اضافه‌ی ۲ و نیم میلیون دلاری که چند هفته قبل از پیش‌نمایش‌هایش به دست آورده بود، مجموعِ فروشِ خانگی‌اش را به ۵۸ میلیون دلار می‌رساند. این رقم بدون احتساب نرخ تورم، «دنیای پنهان» را پشت سرِ «لگو مووی» (The Lego Movie) با ۶۹ میلیون دلار افتتاحیه، در جایگاه دومِ بهترین افتتاحیه‌های تاریخِ ماه فوریه در بینِ انیمیشن‌ها قرار می‌دهد. این رقم حتی با احتساب نرخ تورم بهتر از افتتاحیه‌ی ۴۳ میلیون دلاری قسمت اول در سال ۲۰۱۰ و افتتاحیه‌ی ۴۹ میلیون دلاری قسمت دومِ این مجموعه در سال ۲۰۱۴ است. با توجه به اینکه «لگو مموی ۲» به تازگی اکرانش را با افتتاحیه‌ای نصفِ افتتاحیه‌ی قسمت اول و «پاندای کونگ‌فوکار ۳» (The Kung Fu Panda 3) هم اکرانش را با کسب فقط ۴۱ میلیون دلار (در مقایسه با افتتاحیه ۶۰ میلیونی قسمت اول و ۴۸ میلیونی قسمت دومِ مجموعه «پاندای کونگ‌فوکار») شروع کردند، اینکه «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۳» بهترین افتتاحیه‌ی مجموعه‌اش را به دست آورده نباید دست‌کم گرفته شود. همین که این فیلم با وجود ۱۱۸ اپیزودی که از سریالِ «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید» بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ پخش شده و روی نت‌فلیکس در دسترس است و همین که این فیلم در حالی به این رکوردِ دست پیدا کرده که مردمِ کمتری در مقایسه با دهه قبل فقط جهتِ سینما رفتن به سینما می‌روند، به چنین نتیجه‌ای دست پیدا کرده، واقعا معجزه‌آسا است. افتتاحیه «دنیای پنهان» از زمانِ «ماداگاسکار: تحت تعقیب‌ترین‌های اروپا» (۶۰ میلیون دلار) در سال ۲۰۱۲، بهترین افتتاحیه استودیوی دریم‌ورکس را ثبت کرده است.

«دنیای پنهان» به عنوان اولین انیمیشنِ دریم‌ورکس زیر چترِ یونیورسال (کمپانی کامکست، دریم‌ورکس را در اوایل سال ۲۰۱۶ خرید)، افتتاحیه‌ی بزرگ‌تری در مقایسه با تمام انیمیشن‌های دریم‌ورکس که زیر نظر فاکس عرضه شده بودند داشته است. این حرف وسیله‌ای برای سیخونک زدن به فاکس نیست. بالاخره آنها موفقیت‌های خودشان را با دریم‌ورکس داشته‌اند («بچه رییس» و «خانه» به افتتاحیه‌ای فراتر از ۵۰ میلیون دلار دست پیدا کردند و «کرودها» هم ۵۸۳ میلیون دلار در دنیا فروخت)، اما «دنیای پنهان» ثابت می‌کند که دریم‌ورکس با وجود اینکه به یکی از چرخ‌دنده‌های ماشینِ کامکست تبدیل شده، کماکانِ برندِ قدرتمندی است. این موضوع از این جهت نیز اهمیت دارد که حالا دریم‌ورکس بخشی از همانِ شرکتی است که صاحبِ استودیوی ایلومینیشن هم است؛ ایلومینیشنی که جای دریم‌ورکس را به عنوانِ رقیبِ اصلی بخشِ انیمیشن‌سازی‌ دیزنی گرفت. اگر یادتان باشد اینکه «من نفرت‌انگیز» (۵۴۳ میلیون جهانی از ۶۹ میلیون بودجه) موفق به پشت سر گذاشتنِ «مگامایند» (۳۲۱ میلیون از ۱۳۰ میلیون بودجه) شد و فرمانروایی ایلومینیشن را به عنوانِ قدرتی که نباید دست‌کم گرفته شود آغاز کرد به نبردِ سمبلیکی تبدیل شد؛ آن موقع «من نفرت‌انگیز» به اولین انیمیشنِ غیر«شرک»/غیرپیکساری و غیردیزنی تبدیل شد که در کنار درآمدِ ۴۱۵ میلیونی «داستان اسباب‌بازی ۳»، از مرز ۲۵۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرده بود. این نبرد نشان داد که شاید جا برای دو استودیوی انیمیشن‌سازی قدرتمند باشد، اما نه برای سه‌تا. پیشرفتِ ایلومینیشن به معنای افتِ دریم‌ورکس بود و حالا دریم‌ورکس برای اینکه ثابت کند که فرزندِ قابلی در مقایسه با ایلومینیشن است، به عملکردِ قوی «دنیای پنهان» نیاز داشت. یکی از مهم‌ترین دلایلِ موفقیت «دنیای پنهان» این است که یونیورسال و دریم‌ورکس با این فیلم به عنوان «لوگان»، «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» و «اونجرز: جنگ اینفینیتی» خودشان رفتار کردند؛ یعنی عمیقا روی معرفی‌اش به عنوان قسمتِ فینالِ مجموعه‌ای سابقه‌دار حساب باز کردند و نوستالژی طرفدارانِ قدیمی را هدف قرار دادند. پس این فیلم نه تنها کودکانِ امروز، بلکه کودکانِ دیروز که برای خودشان بزرگ شده‌اند را به یک اندازه برای دیدنش هیجان‌زده کرده است.

«چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۲» (که به نظر بسیاری باید اسکار بهترین انیمیشن آن سال را برنده می‌شد) در آمریکای شمالی با مقدارِ کمی افت فروش در آمریکای شمالی (۱۷۷ میلیون دلار در خانه اما ۶۲۰ میلیون دلار در دنیا) مواجه شد، اما طرفداران هاردکور مجموعه و عموم مردم این‌بار برای دیدن قسمت سوم، آن را تنها نگذاشته‌اند. «دنیای پنهان» با دنبال کردنِ فرمولِ پیکسار (بچه‌ها را بخندان و بزرگ‌ترها را به گریه بنداز)، تریلرهای درگیرکننده که همزمان با اکرانِ فیلم‌هایی مثل «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» و «شگفت‌انگیزان ۲» پخش می‌شدند (و به ۲۱۲ میلیون بازدید آنلاین دست پیدا کردند) و تبلیغاتِ ضربدری معمول بین ان‌بی‌سی و یونیورسال و کامکست، موفق شد تا قربانی فاکتورِ «دیگه دورانش تموم شده» که یقه‌ی قسمت سوم‌ها را می‌چسبد نشده و عملکردِ این قسمت را نسبت به قبلی‌ها بهبود ببخشد. افتتاحیه «دنیای پنهان» امیدوارمان می‌کند که شاید چیزی که منجر به زمین خوردنِ «لگو مووی ۲» شده بیش از اینکه فاصله‌ی ۵ ساله‌ی بین قسمت قبل و دنباله‌اش بوده است، چیز دیگری بوده است. بعد از ماه گذشته که «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی»، «آکوآمن» و «گلس» به‌طرز دقیقی در حد پیش‌بینی‌های کارشناسان ظاهر شدند، دیدنِ «دنیای پنهان» که به‌طرز غافلگیرکننده‌ای فراتر از پیش‌بینی‌هایش ظاهر شده، خوب است.

«دنیای پنهان» که با ۱۲۹ میلیون دلار بودجه تهیه شده در حالی هفته بعد اکرانش را در چین شروع می‌کند (تحلیلگرانِ افتتاحیه ۳۰ میلیونی‌اش را پیش‌بینی می‌کنند) که تا حالا ۲۱۷ میلیون دلار از دیگر نقاط دنیا کسب کرده و در مجموع ۲۷۵ میلیون دلار از سراسر دنیا به دست آورده است. انیمیشن‌‌های دریم‌ورکس در گیشه‌ی خانگی به دوام‌های دیوانه‌وارشان معروف هستند. بین ۳۶ فیلمی که از دریم‌ورکس از زمان «مورچه‌ها» (Antz) در سال ۱۹۹۸ تا «کاپیتان زیرشلواری» (Captain Underpants) در سال ۲۰۱۷ داشته‌ایم، ۲۸‌تای آن در آخرهفته‌ی استانداردِ جمعه تا یکشنبه اکران شده‌اند و ۲۶‌تا از این ۲۸‌تا فیلم، حداقل ۳/۲ برابرِ افتتاحیه‌شان فروخته‌اند؛ آن دو فیلمِ دیگر «کاپیتان زیرشلواری» (که با کسب ۷۳ میلیون از ۲۴ میلیون افتتاحیه در کنار «واندر وومن» به‌طرز تابلویی ضعیف‌تر از انتظارات ظاهر شد) و «شرک ۳» هستند؛ «شرک ۳» در سال ۲۰۰۷ با وجود اکران در کنار «مرد عنکبوتی ۳» و «دزدان دریایی کاراییب: در آخرِ دنیا»، با ۱۲۱ میلیون افتتاحیه (که تا قبل از «در جستجوی دوری»، رکوردِ بهترین افتتاحیه برای یک انیمیشن بود) رفت تا به ۳۲۲ میلیون دلار فروشِ خانگی دست پیدا کند که فقط ۲/۶۵ برابرِ درآمد افتتاحیه‌اش بود. بنابراین اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای نیافتد، «دنیای پنهان» می‌تواند به ۱۸۰ میلیون دلار فروشِ نهایی دست پیدا کند و اگر بتواند در مقایلِ «کاپیتان مارول» ایستادگی کند و جبهه‌اش را از دست ندهد، می‌تواند به فراتر از اینها هم برسد.

دومین تازه‌اکرانِ گسترده این هفته «جنگیدن با خانواده‌ام» (Fighting With My Family) محصولِ ۱۱ میلیون دلاری ام‌جی‌ام است؛ این درام ورزشی/زندگینامه‌ای که به زندگی شخصی و حرفه‌ای سارایا بویس، کشتی‌کج‌کار بریتانیایی می‌پردازد بعد از اکران در چهار سینما در آخرهفته‌ی گذشته، در ۲ هزار و ۷۱۱ سینما روی پرده رفت و فقط ۸ میلیون دلار فروخت و به مجموع ۱۰ روزه‌ی ۸ میلیون و ۲۷۷ هزار دلار دست پیدا کرد. وضعیتِ «جنگیدن با خانواده‌ام» خیلی شبیه به «اِدی د ایگل» (Eddie the Eagle) از دو سال پیش است. یک فیلم زندگینامه‌ای ورزشی دیگر درباره ورزشکاری بریتانیایی که عموم سینماروهای آمریکایی او را نمی‌شناسند. هر دو فیلم در تبلیغاتشان از ستاره بهره می‌بردند؛ دواین جانسون در «جنگیدن با خانواده‌ام» و هیو جکمن» در «ادی د ایگل». هر دو فیلم هم نقدهای بسیار مثبتی دریافت کردند. اما هر دو با وجود تیک زدن هر چیزی که برای موفیت در گیشه به آن نیاز داشتند، چالش اصلی‌شان کشیدن مردم به سینماها بود. «جنگیدن با خانواده‌ام» با دریافتِ میانگین امتیاز A از تماشاگران و چهار ستاره در سایت پُست‌ترک نشان می‌دهد که هر کسی به تماشای آن رفته دوستش داشته، اما مشکل این است که «جنگیدن با خانواده‌ام» درست مثل «ادی د ایگل» از دور ظاهرِ یک فیلم عامه‌پسند را ندارد. سومین و آخرینِ تازه‌اکران این هفته اما درام ورزشی/دینی «مسابقه را آغاز کن» (Run the Race)، محصول کمپانی «رودساید اترکشنز» است که به ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از اکران در ۸۵۳ سینما دست پیدا کرد. این فیلم که به فوتبال بازی کردن دو برادر برای کنار آمدن با مرگِ مادرشان و پدری که تنهایشان گذاشته می‌پردازد، افتتاحیه‌ای بهتر از «جداناشدنی» (Indivisible) با یک و نیم میلیون دلار افتتاحیه با همین تعداد سینما از اکتبرِ سال قبل است، اما خیلی خیلی ضعیف‌تر از فیلم دینی «فقط می‌تونم تصورشو کنم» (I Can Only Imagine)، محصولِ خود رودساید اترکشنز از سال گذشته است؛ آن فیلم اکرانش را با ۱۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار افتتاحیه شروع کرد و به ۸۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش نهایی رسید.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول «آلیتا: فرشته جنگ» (Alita: Battle Angle) را داریم که هم خبر خوب دارد و هم خبر بد. خبر بد اینکه محصولِ ۱۷۰ میلیون دلاری فاکس همزمان با عملکردِ عالی «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۳»، با ۵۸ درصد افت فروش مواجه شد و ۱۲ میلیون دلار دیگر در آخرهفته‌ی دومش به دست آورد. اما خبر خوب اینکه فیلم در روز شنبه با ۷۶ درصد رشد فروش مواجه شد و در نهایت به ۳/۸ برابرِ درآمد روزِ جمعه‌اش دست پیدا کرد که آمار خیلی خوبی است. این فیلم بعد از ۱۱ روزی که از اکرانش می‌گذرد، ۶۰ میلیون و ۶۸۰ هزار دلار فروخته است. اگر اتفاقِ غیرمنتظره‌ای نیافتد، باید ۱۰۰ میلیونی شدن این فیلم در گیشه‌ی خانگی را از سرمان بیرون کنیم و خودمان را برای درآمدِ نهایی ۸۵ تا ۹۰ میلیونی‌اش آماده کنیم؛ رقمی که کم و بیش برابر با «رنجر تنها» (۸۸ میلیون دلار در سال ۲۰۱۳)، «جان کارتر» (۷۲ میلیون دلار در سال ۲۰۱۲) و «ترمیناتور: جنسیس» (۹۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵) خواهد بود که نتیجه‌ی بهتری در مقایسه با درآمد ۴۰ تا ۵۰ میلیون دلاری «والرین»، «وارکرفت» و «صعود ژوپیتر» است، اما خب، این فیلم‌ها استانداردهای بالایی برای سنجیدنِ موفقیتِ یک فیلم نیستند. اما خبرِ بهتر برای «آلیتا» این است که این فیلم کارش را با کسب رقمِ فوق‌العاده‌ی ۶۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در چین آغاز کرد. این رقم، افتتاحیه‌ی بهتری در مقایسه با «ردی پلیر وان» (۲۱۸ میلیون از ۶۱ میلیون افتتاحیه) و برابر با «دزدان دریایی کاراییب ۵» (۱۷۰ میلیون از ۶۵ میلیون افتتاحیه) و کونگ: جزیره‌ی جمجمه» (۱۶۸ میلیون از ۷۱ میلیون افتتاحیه) است.

پس اگر «آلیتا» عملکردی شبیه به «جزیره‌ی جمجمه» یا «کاراییب ۵» داشته باشد (یا «بامبلبی» که ۱۶۹ میلیون از ۵۹ میلیون افتتاحیه کسب کرد)، می‌تواند ۱۵۳ تا ۱۸۵ میلیون دلار در چین بفروشد. اگر «آلیتا» شبیه به «ردی پلیر وان»، «دونده هزارتو» و «ترمیناتور: جنسیس»، ۲۲۰ تا ۲۳۸ میلیون دلار از کشورهای خارجی به جز چین به دست بیاورد، پس در مجموع می‌تواند به ۴۵۰ میلیون دلار فروشِ جهانی برسد که اگرچه عالی نیست، اما حداقل از یک آبروریزی تمام‌عیار جلوگیری می‌کند. این رقم «آلیتا» را به یک موفقیت تبدیل نمی‌کند (فقط ۲۵ درصد از درآمدِ فیلم در چین نصیبِ فاکس می‌شود)، اما اکرانِ قابل‌قبولی برای یک آی‌پی پُرخرجِ تازه‌وارد در سینما است. اما سناریوی دیگر این است که «آلیتا» بهترین عملکردِ ممکن را در سراسر دنیا داشته باشد؛ یعنی ۹۰ میلیون دلار در آمریکای شمالی، ۲۰۰ میلیون دلار در چین و ۲۲۰ میلیون دلار ار دیگر نقاط دنیا که در مجموع به معنی ۵۱۰ میلیون دلار فروش جهانی خواهد بود. اگر این اتفاق بیافتد که «اگر» خیلی بزرگی هم است، «آلیتا» به اولین فیلم غیرچینی تاریخ تبدیل می‌شود که بدون ۱۰۰ میلیونی شدن در آمریکای شمالی، از مرز ۵۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی عبور کرده است. حتی اگر «آلیتا» به چنین رقمی هم دست پیدا کند اصلا به این معنا نیست که به موفقیتِ غول‌آسایی بدل شده و فاکس چپ و راست به دنباله‌هایش چراغ سبز نشان خواهد داد. اما حداقل در دنیای بلاک‌باسترهای فانتزی پُرخرجِ پسا-«آواتار» و پسا-«مرد آهنی»، اتفاقِ متفاوتی خواهد بود.

در جایگاه سیزدهم جدول «آکوآمن» (Aquaman) را پیدا می‌کنیم که بالاخره این هفته از مجموعِ درآمدِ خارجی «مرد آهنی ۳» عبور کرد. اگرچه «آکوآمن» هیچ‌وقت درآمدِ جهانی یک میلیارد و ۲۱۵ میلیون دلاری «مرد آهنی ۳» را پشت سر نخواهد گذاشت، اما این فیلم با کسب ۸۰۶ میلیون دلار در کشورهای خارجی، از «مرد آهنی ۳» در گیشه‌ی خارجی عبور کرده تا به این ترتیب به پُرفروش‌ترین فیلم ابرقهرمانی مستقلِ تاریخ در گیشه‌ی خارجی تبدیل شود. «آکوآمن» پشت سر «اونجرز» (۸۹۶ میلیون در سال ۲۰۱۲)، «اونجرز: دوران اولتران» (۹۴۵ میلیون در سال ۲۰۱۵) و «اونجرز: جنگ اینفینیتی» ( یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۸)، در رده‌ی چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های ابرقهرمانی در گیشه‌ی خارجی قرار می‌گیرد. اگر «کاپیتان مارول» توانایی رسیدن به رکوردِ «آکوآمن» را داشته باشد که هیچ (هرچند پیش‌بینی می‌شود که این فیلم مثل «واندر وومن» در آمریکای شمالی فراتر از انتظارات ظاهر شود و در دیگر نقاط دنیا عملکرد نرمالی داشته باشد)، اما در غیر این صورت به زودی پُرفروش‌ترین فیلم‌های ابرقهرمانی در گیشه‌ی خارجی «اونجرز ۴»، «اونجرز ۳»، «اونجرز ۲»، «اونجرز» و «آکوآمن» خواهند بود. البته که تقریبا ۳۰۰ میلیونی شدن «آکوآمن» در چین خیلی بهش کمک کرد تا فروشِ خارجی‌اش را افزایش بدهد، اما حقیقت این است که این فیلم نه فقط چین، بلکه در تمام نقاط دنیا از جمله آمریکای شمالی خیلی خوب ظاهر شد. ساخته‌ی جیمز وان بعد از ۲ ماه اکران، ۳۳۲ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در خانه فروخته که یعنی به زودی «نگهبانان کهکشان» (۳۳۳ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴) و «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۳۳۴ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷) را پشت سر می‌گذارد. اما احتمالا قبل از عبور از درآمدِ ۳۳۶ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی ۳» از حرکت متوقف خواهد شد.

درآمد ۳۳۵ میلیون دلاری این فیلم به این معنی است که ۴/۶ برابرِ افتتاحیه‌ی ۷۲ و نیم میلیون دلاری‌اش فروخته است؛ آمارِ خارق‌العاده‌ای که آن را از زمان «ماسک» (۱۲۰ میلیون از ۲۳ میلیون افتتاحیه) در سال ۱۹۹۴، به بادوام‌ترین فیلم ابرقهرمانی/کامیک‌بوکی لایو اکشن سینما تبدیل می‌کند. این فیلم منهای «بتمن: نقاب شبح» (۵/۷ میلیون دلار در سال ۱۹۹۳ از ۱/۱ میلیون افتتاحیه)، «موشک‌زن» (۴۷ میلیون از ۹/۶ میلیون افتتاحیه)، «ماسک» (۱۲۰ میلیون از ۲۳ میلیون افتتاحیه)، «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (۱۸۵ میلیون از ۳۵ میلیون افتتاحیه)، «لاک‌پشت‌های نینجا» (۱۳۵ میلیون از ۲۵ میلیون افتتاحیه در سال ۱۹۹۰)، «بتمن» (۲۵۱ میلیون از ۴۳ میلیون افتتاحیه)، «سوپرمن ۲» (۱۰۸ میلیون از ۱۴ میلیون افتتاحیه) و «سوپرمن» (۱۳۴ میلیون از ۷ میلیون افتتاحیه در سال ۱۹۷۸)، دوام‌ بهتری در مقایسه با تمام فیلم‌های ابرقهرمانی خواهد داشت. به عبارت دیگر «آکوآمن»، فیلم بادوام‌تری در مقایسه با تمام فیلم‌های لایو اکشن مارول است و بادوام‌ترین فیلم دی‌سی از زمان «بتمن» تیم برتون از ۳۰ سال پیش تاکنون است. درآمد ۳۳۵ میلیون دلاری «آکوآمن»، آن را پشت سر «بلک پنتر»، «شوالیه تاریکی»، «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد»، «واندر وومن»، «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»، «مرد عنکبوتی»، «نگهبانان کهکشان ۲»، «مرد عنکبوتی ۲»، «ددپول» و «مرد عنکبوتی ۳»، به پُرفروش‌ترین فیلمِ ابرقهرمانی مستقلِ لایو اکشنِ تاریخ سینما تبدیل می‌کند. این فیلم در حالی در جایگاه پنجاه و چهارم پُرفروش‌ترین فیلم‌های باکس آفیس خانگی قرار دارد که با کسب یک میلیارد و ۱۴۲ میلیون دلار در دنیا، در جایگاه بیستم پُرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی جهانی و شانزدهم گیشه‌ی خارجی قرار می‌گیرد. «آکوآمن» در حال حاضر پشت سر «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» (یک میلیارد و ۳۴۰ میلیون دلار)، دومین فیلم پُرفروشِ تاریخ کمپانی برادران وارنر است. اما این فیلم در گیشه‌ی خانگی پشت سر «شوالیه تاریکی» (۵۳۵ میلیون)، «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» (۴۴۸ میلیون)، «واندر وومن» (۴۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار)، «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» (۳۸۱ میلیون) و «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه» (۳۷۷/۸ میلیون) در رده‌ی هشتم پُرفروش‌‌ترین‌های برادران وارنر جای می‌گیرد. همچنین «آکوآمن» پشت سر «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» (۹۶۰/۵ میلیون)، در جایگاه دوم پُرفروش‌ترین فیلم وارنر در گیشه‌ی خارجی قرار می‌گیرد.

اگر دقت کنید می‌بینید که نیمی از پُرفروش‌ترین فیلم‌های وارنر در گیشه‌ی خانگی، فیلم‌های دی‌سی هستند. اگر کمی افقِ دیدمان را گسترش بدهیم، «بتمن علیه سوپرمن» و «جوخه‌ی انتحار» هم در بین پُرفروش‌ترین‌های این استودیو در کنار فیلم ترسناک «آن» (It) و قسمت‌های مختلف «هری پاتر»، «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت» یافت می‌شوند. می‌خواهد گیشه‌ی خانگی باشد یا خارجی یا جهانی، مسئله این است که اکثرِ پُرفروش‌ترین فیلم‌های وارنر اقتباس‌های کامیک‌های دی‌سی، فیلم‌های دنیای جادوگری جی.کی. رولینگ و فیلم‌های سرزمین میانه هستند. این سه برند در مجموع از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸، ۲۳ میلیارد دلار در باکس آفیس جهانی فروخته‌اند که به معنی میانگین ۱/۴ میلیارد دلار در هر سال است. واقعا دیوانه‌کننده است. حالا درآمدی که از محصولاتِ جانبی این فیلم‌ها کسب شده را تصور کنید؛ فقط فروش نسخه‌ی دی‌وی‌دی و بلوری این فیلم‌ها در آمریکای شمالی، بیش از ۳ میلیارد دلار بوده است. حالا فروش دی‌وی‌دی و بلوری‌ این فیلم‌ها در بازارهای خارجی را به این عدد اضافه کنید و به تمام تی‌شرت‌ها و اسباب‌بازی‌ها و محصولاتِ جانبی این فیلم‌ها فکر کنید تا مغزتان منفجر شود. درآمد تمام اینها در مجموع در طول ۱۸ سال به بیش از ۳۰ میلیارد دلار تجاوز می‌کند. هدف این است که بفهمیم «آکوآمن» چه موفقیتِ بزرگی برای برندِ دی‌سی است و اینکه برند دی‌سی و آی‌پی‌های مربوط به آن چه نقشِ پُررنگی در موفقیت برادران وارنر در گذشته و حال و آینده داشته است و دارد. پس هر اتفاقی که در رابطه با دنیای سینمایی دی‌سی بیافتد و هر تغییری که در آن ایجاد شود، هیچ شکی وجود ندارد که کاراکترهای ابرقهرمانی آنها یکی از بازیگرانِ اصلی نقشه‌های برادران وارنر برای ادامه دادنِ موفقیتِ مالی‌شان هستند.

خب، وقتی «شزم» (Shazam) چند هفته دیگر اکران شود تحلیلگران انتظار دارند که فراتر از انتظارات ظاهر شود، اما چیزی که برای دی‌سی مهم‌تر است، این است که هر دو فیلم کامیک‌بوکی آنها در سال ۲۰۱۹ («شزم» و «جوکر») در حالی بودجه‌های نسبتا پایینی دارند («شزم» کمتر از ۱۰۰ میلیون بودجه دارد و «جوکر» با حدود ۵۰ میلیون دلار تهیه شده) که حتما عملکردِ قدرتمندی در گیشه خواهد داشت. مثلا تحلیلگران انتظار دارند که «شزم» به فراتر از ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار دست پیدا کند. قابل‌ذکر است که «شزم» در حالی با کسب فراتر از ۲۵۰ میلیون دلار، سرمایه‌اش را بازمی‌گرداند که خود استودیو چیزی حدود ۴۰۰ میلیون دلار را برای فیلمی در نظر دارد که نه تنها درباره‌ی کاراکتر ناشناخته‌تری از دی‌سی است، بلکه بین دوتا از بزرگان مارول («کاپیتان مارول» و «اونجرز: بازی پایانی») ساندویچ شده است. همچنین «جوکر» حسابی می‌تواند از محبوبیتِ دیوانه‌وارِ شخصیتِ اصلی‌اش بهره ببرد و به چند صد میلیون دلار فروش دست پیدا کند. بنابراین بعد از اینکه سرمایه‌گذاری بزرگ وارنر روی «آکوآمن» در سال گذشته با قدرت جواب داد، دو فیلم جدید این کمپانی در مجموع با ۲۵۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده‌اند، ولی می‌توانند در مجموع ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیون دلار بفروشند. اگر «شزم» عملکردی در حد بهترین پیش‌بینی‌ها داشته باشد و اگر «جوکر» به همان اندازه که به نظر می‌رسد مورد استقبالِ منتقدان و تماشاگران قرار بگیرد (و به چیزی در مایه‌های اسپین‌آفِ جوکرمحورِ «شوالیه تاریکی» تبدیل شود)، آن وقت این دو در مجموع می‌توانند به فراتر از یک میلیارد دلار هم برسند. شاید در نگاه اول غیرمحتمل برسد، اما اگر «شزم» ۷۰۰ میلیون بفروشد و «جوکر» به چیزی در مایه‌های ۳۰۰ میلیون دلار برسد، آن وقت رسیدن به عدد جادویی یک میلیارد دلار چندان دور از دسترس به نظر نمی‌رسد.

اما «آکوآمن» در حالی یکی از بادوام‌ترین فیلم‌های ابرقهرمانی است که جالب این است که «به درون دنیای عنکبوتی» با کسب ۱۸۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار از ۳۵ میلیون دلار افتتاحیه، حتی بادوام‌تر از «آکوآمن» است. در واقع این فیلم بادوام‌ترین فیلم کامیک‌بوکی سینما از زمان «لاک‌پشت‌های نینجا» از ۲۹ سال گذشته تاکنون است و به محض اینکه از مرزِ ۱۹۰ میلیون دلار فروش عبور کند، منهای «بتمن» و دو فیلم اول «سوپرمن»، به فیلم بادوام‌تری در مقایسه با تمام فیلم‌های ابرقهرمانی تبدیل می‌شود. «آکوآمن» همچنین از زمان «ماموریت غیرممکن: پروتکل شبح» (۲۰۹ میلیون از ۱۳ و نیم میلیون افتتاحیه آیمکس) در سال ۲۰۱۱، بادوام‌ترین فیلم ماه دسامبر هم حساب می‌شود. از سوی دیگر «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» هم با پشت سر گذاشتنِ «بامبلبی» (۱۲۵ میلیون) و «مری پاپینز بازمی‌گردد» (۱۷۰ میلیون)، به دومینِ فیلم پُرفروشِ دسامبر ۲۰۱۸ تبدیل شد. و با ۳۵۹ میلیون دلاری که در دنیا فروخته (از ۹۰ میلیون بودجه)، جایی بین «مری پاپینز بازمی‌گردد» (۳۴۵ میلیون) و «بامبلبی» (۴۶۰ میلیون) قرار می‌گیرد. خلاصه «آکوآمن» در حالی به پُرفروش‌ترین فیلمِ ابرقهرمانی غیراونجرزی سینما در گیشه‌ی خارجی بدل شده که «به درون دنیای عنکبوتی» هم باید پُز اسکارش را بدهد.

یکی دیگر از فیلم‌های فصلِ کریسمس که به موفقیتِ بزرگی دست پیدا کرد «بامبلبی» (Bumblebee) بود که هفته گذشته کمپای «هسبرو» رسما اعلام کرد که از این فیلم به عنوانِ نقطه‌ی آغازِ جدیدی برای مجموعه‌ی «ترنسفورمرها» استفاده خواهد کرد. پارامونت و شرکایش انتظار داشتند که «بامبلبی» به جای «افراد ایکس: فرست کلس»، به «بتمن آغاز می‌کند» تبدیل شود و ظاهرا همین اتفاق هم افتاده است. این فیلم که به تحسین‌شده‌ترین فیلمِ «ترنسفورمرها» تبدیل شده است، به ۱۲۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروشِ خانگی از ۲۱ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار افتتاحیه در کنار ۳۳۲ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار فروشِ خارجی دست پیدا کرد. ارقامی که به معنی درآمدِ جهانی ۴۵۶ میلیون دلاری این فیلم ۱۳۲ میلیون دلاری است. اگر از ریبوت شدنِ «ترنسفورمرها» با «بامبلبی» خوشحال هستید باید از چینی‌ها تشکر کنید. نکته‌ی جالب ماجرا این است که اگرچه ما تاکنون چینی‌ها را به خاطرِ حمایت از فیلم‌های «ترنسفورمرها»ی مایکل بی سرزنش می‌کردیم، ولی حالا باید از تاثیرگذاری آنها در موفقیتِ «بامبلبی» که منجر به ریبوت شدنِ این مجموعه شده است سپاسگذار باشیم. در واقع موفقیتِ «بامبلبی» بیشتر از تمام فیلم‌های قبلی «ترنسفورمرها» از صدقه سری چین بود. «بامبلبی» به تنهایی ۱۶۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از چین به دست آورد که ۵۱ درصد از درآمد خارجی‌اش را شامل می‌شود. این درصدِ بیشتری (چین در برابر دیگر نقاطِ دنیا) در مقایسه با تمام فیلم‌های قبلی «ترنسفورمرها» است. در مقایسه «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» ۲۲۸ میلیون دلار از درآمد خارجی ۴۷۵ میلیونی‌اش (۴۸ درصد) را از چین به دست آورد، «ترنسفورمرها: عصر انقراض» ۳۲۰ میلیون (۳۷ درصد) از ۸۵۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار درآمد خارجی‌اش، «ترنسفورمرها: طرف تاریک ماه» ۱۶۵ میلیون دلار (۲۱ درصد) از ۷۷۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار درآمد خارجی‌اش، «ترنسفورمرها: انتقام سقوط کرده‌ها» ۶۵/۸ میلیون دلار (۱۵ درصد) از درآمد خارجی ۴۳۴ میلیون دلاری‌اش و قسمت اول «ترنسفورمرها» هم فقط ۳۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار (۹/۵ درصد) از درآمد خارجی ۳۹۰/۴ میلیون دلاری‌اش را از کشورهای خارجی به دست آوردند. در زمینه‌ی فروشِ جهانی هم درآمد این فیلم‌ها در چین به ترتیب ۳۷ درصد، ۳۸ درصد، ۲۹ درصد، ۱۵ درصد، ۸ درصد و ۵ درصد از فروش جهانی‌ شش فیلم اول «ترسنفورمرها» را شامل می‌شود.

البته که باید این نکته را در نظر بگیریم که سری «ترنسفورمرها» تازه از «طرف تاریک ماه» به بعد در چین با استقبال‌های دیوانه‌واری روبه‌رو می‌شدند، اما با این وجود، آن فیلم با کسب فقط ۱۶۵ میلیون دلاز از چین، به فراتر از یک میلیارد دلار فروشِ جهانی دست پیدا کرد. «عصر انقراض» که به یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار دست پیدا کرد، عملکردِ نسبتا ضعیفش در خانه (۲۴۵ میلیون در مقایسه با درآمدِ ۳۵۳ میلیونی قسمت سوم) را به لطفِ رشد ۹۳ درصدی درآمدش در چین جبران کرد. درآمدِ ۳۲۰ میلیونی «عصر انقراض» در چین کماکان پشت سر «اونجرز ۳» و دو فیلم آخر «سریع و خشن»، در بین پُرفروش‌ترین فیلم‌های صادراتی هالیوود در این کشور قرار می‌گیرد. «ترنسفورمرها ۴» تنها فیلمِ مجموعه در کنار «بامبلبی» است که می‌توان گفت که تا حدودی توسط چین نجات پیدا کرده بود. با این حال، آن فیلم کماکان بدون چین، به ۷۸۴ میلیون دلار فروشِ جهانی در تابستانِ ۲۰۱۴ دست پیدا کرد. این رقم با وجود سقوطِ آشکارش نسبت به قسمتِ قبل، هنوز آن‌قدر بزرگ بود که بالاتر از «نگهبانان کهکشان» (۷۷۳ میلیون دلار) به پُرفروش‌ترین فیلمِ تابستان و پشت سر «هابیت: نبرد پنج ارتش» (۹۵۰ میلیون دلار)، به دومین فیلم پُرفروشِ سال تبدیل شود. پس حتی این فیلم هم به فیلمی که برای موفقیت حتما و حتما به چین نیاز داشت تبدیل نمی‌شود. اما عملکردِ «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» در تمام نقاط دنیا آن‌قدر ضعیف بود (۱۳۰ میلیون خانگی و ۶۰۵ میلیون جهانی از ۲۱۵ میلیون بودجه) که حتی درآمدِ ۲۲۸ میلیون دلاری‌اش در چین هم برای نجات دادنِ فیلمی که قرار بود آغازگرِ دنیای سینمایی «ترنسفورمرها» باشد کافی نبود و در چنان ابعادی شکست خورد که «بامبلبی» را از یک پیش‌درآمد به یک ریبوت تغییر داد. این موضوع دقیقا چیزی است که «بامبلبی» را به فیلمِ منحصربه‌فردی در بین شش فیلم «ترنسفورمرها» تبدیل می‌کند. «بامبلبی» تنها فیلم «ترنسفورمرها» (و نمونه‌ی نادری از فیلمی با بیش از ۱۰۰ میلیون بودجه) است که چین نقشِ تعیین‌کننده‌ای بین موفقیت یا شکستش ایفا کرده است. این فیلم بدون چین فقط ۲۹۰ میلیون دلار یا فقط ۲/۲ برابرِ بودجه‌اش در دنیا می‌فروخت. اما با وجود چین (حتی با توجه به اینکه فقط ۲۵ درصد از درآمدِ فیلم‌ها در چین به استودیوها می‌رسد) توانسته ۳/۴۷ برابر بودجه‌اش بفروشد. رقمی که اگرچه کماکان کم‌سود‌آورتر از چهار فیلم اول «ترنسفورمرها» است (۵/۲ برابر بودجه ۲۱۰ میلیونی‌اش، ۵/۸ برابر بودجه ۱۹۵ میلیونی‌اش، ۴/۱۸ برابر بودجه ۲۰۰ میلیونی‌اش و ۴/۷ برابرِ بودجه ۱۵۰ میلیونی‌اش)، اما همچنان نتیجه‌ی خوبی برای استودیویی که هیچ آی‌پی سابقه‌دار دیگری برای ریبوت کردن ندارد است.

اما در جایگاه سوم جدول انیمیشن «لگو مووی ۲» (The Lego Movie 2) قرار دارد که بعد از ضربه خوردن از «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۳» و تجربه‌ی ۵۱ درصد افت فروش، ۱۰ میلیون دلار دیگر فروخت. این رقم مجموعِ درآمدِ محصولِ برادران وارنر را به ۸۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در خانه و ۱۳۶ میلین دلار در دنیا می‌رساند. این فیلم کماکان از مرز ۱۰۰ میلیون دلار عبور خواهد کرد، اما بیشتر از آن، نه. کمدی «آیا رومانتیک نیست» (Isn’t It Romantic)، دیگر محصولِ برادران وارنر ۷ و نیم میلیون دلار دیگر در دومین آخرهفته‌اش فروخت. این فیلم که با ۳۱ میلیون دلار بودججه تهیه شده و در دیگر نقاط دنیا یکراست سر از نت‌فلیکس در آورده، تا حالا به ۳۳ میلیون و ۷۶۸ هزار دلار درآمدِ ۱۲ روزه دست پیدا کرده و می‌رود تا کارش را با کسب ۵۰ میلیون دلار به اتمام برساند. در جایگاه ششم «چیزی که مردان می‌خواهند» (What Men Want)، محصول پارامونت قرار دارد که ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان سومین آخرهفته‌اش فروخت. این کمدی رومانتیکِ ۲۰ میلیون دلاری، تا حالا ۴۵ میلیون دلار فروخته و درآمدِ نهایی ۵۵ تا ۶۰ میلیونی‌اش پیش‌بینی می‌شود. در جایگاه هفتم جدول «روز مرگت مبارک ۲» (Happy Death Day 2U) را داریم که با کسب ۴ میلیون و ۹۸۸ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفته‌اش، همچنان به عملکردِ ناامیدکننده‌اش در آمریکای شمالی ادامه می‌دهد. محصول یونیورسال بعد از ۱۲ روز اکران، ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروخته و باید خوش‌شانس باشد تا از مر۳۰ز  میلیون دلار عبور کند. «روز مرگت مبارک ۲» بدون‌شک با توجه به بودجه‌ی ۹ میلیون دلاری‌اش و درآمد جهانی ۴۲ و نیم میلیون دلاری‌اش تا این لحظه سودآور خواهد بود، اما با این وجود، نتیجه‌ی ناامیدکننده‌ای برای استودیوی بلام‌هوس خواهد بود. حالا که حرف از ناامیدکننده شد،؛ بگذارید سری هم به تریلرِ اکشن «تعقیب و گریزِ سرد» (Cold Pursuit)، جدیدترین فیلم لیام نیسن بزنیم که ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در سومین آخرهفته‌اش فروخت و به درآمدِ ۱۷ روزه‌ی ۲۷ میلیون و ۱۱۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم با اینکه از مرز ۳۰ میلیون دلار عبور خواهد کرد، اما ۳۵ میلیونی شدنش شاید غیرممکن باشد.

کمدی «وارونه» (The Upside) هم ۳ میلیون و ۴۵۵ هزار دلار دیگر کسب کرد و از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروشِ خانگی عبور کرد تا به این ترتیب در کنار «کتاب سبز» (Green Book) و «گلس» (Glass)، به سه فیلم موفقِ سال جدید تبدیل شود. «کتاب سبز» تنها نامزدِ بهترین فیلم اسکارِ امسال بود که بیشترین افزایشِ فروش را تجربه کرد (۳۵ میلیون دلار از زمانی که نامزدها اعلام شدند). این فیلم ۲۳ میلیون دلاری تا حالا ۶۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در خانه و ۱۴۹ میلیون دلار در دنیا فروخته است. پس این فیلم حتی قبل از برنده شدن جایزه بهترین فیلم اسکار ۲۰۱۹ هم برنده‌ی اصلی فصل اسکار بود. «بوهمین رپسدی» (Bohemian Rhapsody) تا حالا ۲۱۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در خانه فروخته. این یعنی این فیلم که حالا با برنده شدن رامی مالک با افزایشِ فروش مواجه خواهد شد، شانس زیادی برای عبور از «ونوم» (۲۱۳ و نیم میلیون دلار)، «سولو» (۲۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار) و «انت‌من و وسپ» (۲۱۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) در آمریکای شمالی خواهد داشت. این فیلم همین الانش با کسب رقمِ باورنکردنی ۸۶۰ میلیون دلار در دنیا، «ونوم» (۸۵۵ میلیون دلار) را در گیشه‌ی جهانی پشت سر گذاشته است. «ستاره‌ای متولد می‌شود» (A Star is Born) تا حالا۲ ۱۰ میلیون در خانه و ۴۲۴ میلیون دلار در دنیا فروخته، «معاون» (Vice) به ۴۷ میلیون دلار فروش خانگی و ۶۳ میلیون فروش جهانی از بودجه‌ی بیش از اندازه زیادِ ۶۰ میلیون دلاری‌اش رسیده و «سوگلی» (The Favourite) هم تاکنون ۳۲ میلیون دلار در خانه و ۸۳ میلیون دلار از سراسر دنیا به دست آورده است. «بلک‌کلنزمن» (BlacKkKlansman) که با ۱۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، ۴۹ میلیون دلار در آمریکای شمالی و ۹۰ میلیون دلار در گیشه‌ی جهانی کسب کرده است. راستی در اتفاقی که شاید تا همین یک ماه پیش عمرا کسی می‌توانست پیش‌بینی‌اش است، مستند «آنها نباید پیر شوند» (They Shall Not Get Old) به کارگردانی پیتر جکسون تاکنون ۱۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروخته است؛ رقمی که آن را در گیشه‌ی خانگی بالاتر از «موتورهای فانی» (Mortal Engines) با ۱۵/۹ میلیون دلار فروش اما با ۱۰۰ میلیون دلار بودجه قرار می‌دهد؛ فیلمی که در حالی ۸۶ میلیون دلار در دنیا فروخت که ۱۰۰ میلیون دلار ضرر روی دست یونیورسال و شرکایش گذاشت.

اگر یادتان باشد هفته‌ی گذشته که مصادف با آخرهفته‌ی روز ریاست‌ جمهوری بود، باکس آفیس بدترین آخرهفته‌ی روز ریاست جمهوری‌اش را از سال ۲۰۰۴ و کمترین درآمدش بعد از گذشت شش هفته از سال ۲۰۱۹ را از سال ۲۰۱۱ تجربه کرد. اتفاقی که باعث شد این سوال مطرح شود که دقیقا دلیلش چه چیزی بوده است. فیلم‌هایی که تا آخرهفته‌ی روز ریاست جمهوری ۲۰۱۹ در آمریکای شمالی عرضه شده‌اند در مجموعِ ۶۱۶ میلیون دلار فروخته‌اند که این رقم شاملِ فیلم‌های باقی‌مانده از سال ۲۰۱۸ و مدعیانِ اسکار نمی‌شود. اگر آنها را هم اضافه کنیم، مجموعِ درآمد ۲۰۱۹ به یک میلیارد و ۱۷۱ میلیون دلار می‌رسد. در حالی فقط دو فیلم تازه‌وارد «گلس» و «وارونه» در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار دست پیدا کرده‌اند که «لگو مووی ۲» به زور و رحمت خودش را تا پایان اکرانش به ۱۰۰ میلیون دلار خواهد رساند. به عبارت دیگر هالیوود به شدت بی‌قرار است تا «کاپیتان مارول» هرچه زودتر از راه برسد و نجاتش بدهد. اما حداقل سه دلیل برای عملکردِ ضعیفِ ۲۰۱۹ تا حالا وجود دارد. دلیل اول این است که فصل اسکار، فصلِ نسبتا ناموفقی بود. اگرچه ما از ماه ژانویه به عنوانِ زمانی یاد می‌کنیم که استودیوها خودشان را از دست زباله‌هایی که روی دستشان باد کرده خلاص می‌کنند، اما همزمان ماه ژانویه، ماهی است که اکثر سینماروها به تماشای مدعیانِ اسکار آخر سال می‌روند. مجموعِ درآمدِ ماه ژانویه تقریبا همیشه توسط یکی-دوتا یا حتی سه‌تا از مدعیانِ عامه‌پسندِ اسکار که نقدهای بسیار مثبتی در ماه‌های نوامبر و دسامبر دریافت کرده‌اند و تعداد سینماهایشان را گسترش داده‌اند افزایش پیدا می‌کند. فیلم‌هایی که از بینِ تعداد بی‌شماری از آنها می‌توان به «یک ذهن زیبا» (۱۷۱ میلیون در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲)، «عزیز میلیون دلاری» (۱۰۰ میلیون در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵)، «زاغه‌نشین میلیونر» (۱۳۸ میلیون دلار در سا۲ل ۰۰۸ و ۲۰۰۹)، «تک‌تیرانداز آمریکایی» (۳۵۰ میلیون دلار از ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵) و «اشخاص پنهان» (۱۶۹ میلیون دلار از ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷) اشاره کرد. امسال اما سالِ تقریبا فاجعه‌باری برای فیلم‌های اسکاری آخرِ سال بود؛ در واقع فقط موزیکال‌های لایو اکشنی مثل «ستاره‌ای متولد می‌شود»، «بوهمین رپسدی» و «مری پاپینز بازمی‌گردد» در بین سینماروهای بزرگسال با استقبالِ گسترده‌ای مواجه شدند.

تنها فیلمِ اسکاری که بعد از اعلام نامزدهای بهترین فیلم با استقبالِ قابل‌توجه‌ای روبه‌رو شد «کتاب سبز» بود که حتی آن فیلم هم باید شانس بیاورد تا در پایان اکرانش به ۷۵ تا ۸۰ میلیون دلار فروشِ نهایی برسد. شاید باورتان نشود اما «معاون» (۴۵ میلیون دلار) و «سوگلی» (۳۱ میلیون دلار) تنها مدعیانِ اسکاری آخرِ سال هستند که بیشتر از «درگن بال برولی: سوپر» (۳۰ میلیون دلار) فروخته‌اند. پس بدونِ مدعیانِ اسکار عامه‌پسند و بادوام که مخاطبانِ جریان اصلی آنها را در سینماها ببینند، یکی از فاکتورهای اصلی که معمولا منجر به باکس آفیسِ زمستانی موفقی می‌شود وجود نداشت. دلیل دوم که تاثیرِ قابل‌توجه‌ای روی مجموعِ فروش باکس آفیس در آغازِ سال ۲۰۱۹ گذاشته بود این است که امسال، اولین سال از زمان ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ است که باکس آفیس فاقد یک فیلم جنگ ستارگانی در فضای پسا-دسامبر بود. برای مثال «نیرو برمی‌خیزد» در حالی به رقم فک‌اندازِ ۶۵۱ میلیون دلار در دسامبر ۲۰۱۵ دست پیدا کرد (بهترین اکرانِ تاریخ ماه دسامبر حتی بدون احتساب درآمد ژانویه و فوریه) که ۲۴۴ میلیون دلار دیگر هم در ژانویه به دست آورد (بهترین درآمد ماه ژانویه پشت سر «تک‌تیرانداز آمریکایی») و بعد ۴۱ میلیون دلار دیگر هم در جریان دو ماه فروخت. بالاخره در زمانی که «نیرو برمی‌خیزد» به پایانِ اکرانِ پُربارش رسیده بود، خودمان را تا گردن در درآمدِ «ددپول» (۳۶۳ میلیون دلار) پیدا کردیم و فقط چند هفته بعد سروکله‌ی «زوتوپیا» (۳۴۱ میلیون دلار)، «بتمن علیه سوپرمن» (۳۳۰ میلیون دلار) و «کتاب جنگل» (۳۶۴ میلیون دلار) هم پیدا شد. همچنین اگرچه «آخرین جدای» (۶۲۰ میلیون دلار) به دو-سومِ درآمد «نیرو برمی‌خیزد» (۹۳۷ میلیون دلار) در گیشه‌ی خانگی دست پیدا کرد، اما در حالی فقط ۱۰۲ میلیون دلارش را در آغازِ سال ۲۰۱۸ به دست آورد که «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (که ۲۳۵ میلیون از درآمد ۴۰۴ میلیونی‌اش را در سال ۲۰۱۸ به دست آورد) و «بزرگ‌ترین شومن» (که ۱۲۵ میلیون از درآمدِ ۱۷۵ میلیونی‌اش را در سال ۲۰۱۸ به دست آورد) را نیز در کنارش داشت. تا زمانی که آتشِ این سه فیلم آرام گرفت (بعد از اینکه در مجموع ۴۶۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۸ فروختند)، «بلک پنتر» از راه رسیده بود تا مثل بولدوزر از روی تمام بلاک‌باسترهایی که بین خودش و «ردی پلیر وان» قرار داشتند عبور کند. امسال اما در بین تمام اکران‌های آخرِ سال ۲۰۱۸، «آکوآمن» (۱۳۸ میلیون دلار از درآمد ۳۲ میلیونی‌اش را در سال ۲۰۱۹ به دست آورده)، تنها فیلمی بود که در سال ۲۰۱۹ به درآمدِ بزرگی دست پیدا کرده است. چهار فیلم بزرگ کریسمس امسال («به درون دنیای عنکبوتی»، «بامبلبی»، «مری پاپینز بازمی‌گردد» و «آکوآمن») در مجموع ۳۲۸ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹ فروخته‌اند که کمتر از مجموعِ ۴۶۰ میلیون دلار درآمد سه فیلم کریسمسی بزرگِ سال گذشته است. تنها پُرفروش‌ترین مدعی اسکار «کتاب سبز» بود که از اول ژانویه ۲۰۱۹ تا حالا ۳۴ میلیون دلار فروخته است.

دلیل سوم اما به یکی از عوارضِ جانبی موفقیتِ وحشتناک بزرگ «بلک پنتر» مربوط می‌شود. بعد از «بلک پنتر» حالا هر سالی که در شروع نمی‌خواهد از سال ۲۰۱۸ عقب بیافتد، باید حداقل یکی-دوتا اکرانِ «بلک پنتر»گونه داشته باشد. اکرانِ بی‌رحمانه‌ی «بلک پنتر» (۷۰۰ میلیون خانگی از ۲۴۲ میلیون افتتاحیه)، باعث شد تا فیلم‌هایی مثل «پرستوی سرخ»، «چین‌خوردگی در زمان»، «توم ریدر» و «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» که همه ادعای بلاک‌باستر شدن داشتند، زیر سایه‌اش قرار بگیرند و قربانی تیغِ تیزش شوند. از همین رو هالیوود امسال به‌طرز قابل‌درکی تصمیم گرفت تا بین بلاک‌باسترهای پیش از تابستانش، فاصله بیاندازد. برادران وارنر «گودزیلا: پادشاه هیولاها» را از سی‌ام مارس به سی‌ام ماه می، لاینزگیت «هل‌بوی» را از ژانویه به آوریل و یونیورسال «دکتر دولیتل» (Dr. Dolittle)، فیلم جدید رابرت داونی جونیور را از آوریل به ژانویه ۲۰۲۰ منتقل کردند. در نتیجه در حالی «گلس» و «وارونه» تنها مدعیانِ جدی ژانویه بودند، «لگو مووی ۲» و «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۳» به بلاک‌باسترهای اصلی فوریه تبدیل شدند و «کاپیتان مارول» و «دامبو» در کنار «ما» (Us) هم فیلم‌های بزرگِ مارس حساب می‌شوند. بنابراین وقتی بلاک‌باسترهای رسمی یک ماه به خاطر همان دلیل همیشگی «حالا مردم خیلی کمتر فقط جهت سینما رفتن، سینما می‌روند» با استقبالِ خوبی مواجه نمی‌شوند، مجموعِ درآمدِ کل ماه ضربه می‌خورد. اگرچه «گلس» تا حدودی کمتر از انتظارات فروخت و «وارونه» تا حدودی بهتر از انتظارات ظاهر شد، اما هیچکدام از این دو اکرانِ جنون‌آمیزی نداشتند. حتی اگر «آلیتا: فرشته جنگ» با ۱۰۰ میلیونی شدن غافلگیرمان کند، باز «لگو مووی ۲» را داریم که به جای ۲۱۵ میلیون دلار، کارش را با ۱۱۵ میلیون دلار تمام خواهد کرد. در نهایت فصلِ ضعیف اسکار، درآمد کمتر از معمولِ فیلم‌های آخرِ سال ۲۰۱۸ و عملکردِ کمتر از انتظاراتِ برخی از بلاک‌باسترها باعث شد تا سال ۲۰۱۹، درآمدِ پایین‌تری نسبت به چند سال اخیر داشته باشد. فصلِ بلاک‌باستری و اسکاری رنگارنگ‌تر و باطراوت‌تر می‌توانست جای خالی یک فیلم جنگ ستارگانی را پُر کند (سه فیلم «آکوآمن»، «بامبلبی» و «مری پاپینز بازمی‌گردد» با مجموع ۶۲۷ میلیون دلار به زور توانستند به درآمد «آخرین جدای» برسند)، یا اگر یک فیلم جنگ ستارگانی داشتیم، می‌توانست عملکردِ ضعیف‌ بلاک‌باسترها و فصل ضعیفِ اسکار را جبران کند. اما تمام این سه دلایل در کنار هم باعث شدند تا سال ۲۰۱۹ کُندترین شروعِ از سال ۲۰۱۱ تاکنون را داشته باشد.

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

---