بررسی بازی Best Served Cold؛ مدیریت کافه با تِم کاراگاهی
چه اتفاقی رخ میدهد اگر یک خلافکار سابق شغلی جدیدی برای مدیریت کافه بهدست بیاورد ولی اتفاقها جوری پیش بروند که به او، پیشنهاد مشارکت در پروندههای جنایی در نقش یک کاراگاه داده شود؟ این ایدهای است که بازی Best Served Cold بر اساس آن شکل گرفته است و از قضا، نتیجه کار هم تجربه خوشایندی را رقم میزند.
داستان بازی از این قرار است که گیمرها در نقش شخصیتی با سابقه نهچندان شرافتمندانه قرار میگیرند؛ این شخصیت اخیرا توانسته است شغلی بهعنوان متصدی یک کافه بهدست بیاورد و باید با شناخت افراد، نوشیدنیهایی مناسب آنها آماده و سرو کند. اما اوضاع به همین روال پیش نمیرود و پس از به قتل رسیدن دختری در شهر، پای کاراگاهی به کافه باز میشود که از کاراکتر اصلی میخواهد تا به شکلی مخفیانه، از مشتریهای کافه اطلاعات بهدست بیاورد. این کاراگاه شناخت خوبی از گذشته شخصیت اصلی دارد و به همین دلیل هم او را فرد مناسبی برای برقراری ارتباط با جنایتکارهای بالقوه میبیند.
از اینجا به بعد، گیمرها باید کم کم ضمن سرو نوشیدنیهای مختلف برای مشتریان، کم کم سر صحبت را هم با آنها باز و به کاراگاه مذکور، برای حل معمای پروندههای مختلف کمک کنند. همین دو وظیفه، ایده کلی گیمپلی بازی Best Served Cold را هم شکل میدهند؛ جایی که شما ابتدا باید با افراد مختلف صحبت کنید تا با جزییات اندکی که ارائه میدهند، بتوانید نوشیدنی دلخواه آنها را بسازید. خودِ روند آماده کردن این نوشیدنیها هم در ابتدا فرایند جذابی دارد؛ پس از حدس زدن نوشیدنی درست که صد البته میتوانست فرایند پیچیدهتری داشته باشد، آن را انتخاب میکنید و سپس با حرکت دادن سریع نشانگر مربوطه، نوشیدنی آماده میشود.
در قدم بعدی، باید با افراد مختلف صحبت کنید و بر اساس این صحبتها، سرنخهایی مرتبط با پرونده یا ارتباط اشخاص با یکدیگر بهدست بیاورید. برای مثال در مکالمه با دختری متوجه میشوید که او شبی بهوسیله فردی که سیگارش را با کبریت و نه با فندک روشن میکند، تعقیب شده است و از این بابت نگرانی شدیدی دارد. در ادامه پس از صحبت با فرد دیگری، متوجه میشوید که او علاقه دارد سیگارش را همیشه با کبریت روشن کند و به این شکل بین این دو اتفاق پیوندی برقرار میشود.
برای وصل کردن این سرنخها به هم، مثل بازی Alan Wake شما تخته شواهد را در دسترس دارید و پس از آنکه کارتان در کافه تمام شد، میتوانید سرنخهای مختلف را روی آن قرار بدهید و بین موارد مرتبط با یکدیگر، ارتباط برقرار کنید. در ادامه میتوانید این نتایج بهدست آمده را بهعنوان مدرک به افراد ارائه بدهید و اطلاعات بیشتری از آنها کسب کنید.
قطعا بار اصلی جذابیت بازی Best Served Cold را داستان آن به دوش میکشد؛ داستانی که شروعی مرموز دارد و در ادامه گیمر را در موقعیتی قرار میدهد تا به مرور اطلاعات بیشتری از آن بهدست بیاورد. بارها و بارها در بازی در موقعیتی قرار میگیرید که نتیجه واقعی و راهحل پرونده، کاملا با برداشت اولیه شما متفاوت است و همین پیچشهای معنادار و درست در روایت بازی، داستان کلی آن را به تجربهای لذتبخش و ارزشمند تبدیل میکنند. صد البته که پیچیدگی خودِ کاراکترها و پی بردن به لایههای عمیقتر شخصیتی آنها به مرور زمان هم این جذابیت را دوچندان میکند و در مجموع، Best Served Cold قطعا از نظر داستانی گیمر را ناامید نخواهد کرد.
با این حال هرچقدر داستان بازی ارزشمند است و بهلطف فضاسازیهای درست بصری و استفاده مینیمال ولی کاملا متناسب از موسیقی تاثیرگذاری آن افزایش پیدا میکند، گیم پلی کلی Best Served Cold خیلی زود وارد حالتی یکنواخت و حتی کمی تکراری میشود. در واقع گیمرها خیلی راحت و بدون چالشی خاص متوجه نوشیدنیهای دلخواه مشتریها میشوند و خود روند آمادهسازی این نوشیدنیها هم فقط برای چند دفعه اول کمی جذاب است.
به همین دلیل بیشتر جنبههای کاراگاهی بازی وظیفه درگیر کردن مخاطب را برعهده میگیرند و این موارد هم با اینکه تا آخر بازی ارزش خود را به دلیل پیوند با داستان حفظ میکنند، ولی روند انجام دادن آنها هم پیچیدگی عجیبی ندارد. به بیان بهتر، صرفا همهچیز به حوصله مخاطب برای خواندن دیالوگها و بعد ارتباط برقرار کردن بین سرنخها مربوط میشود و بازی بیشتر شبیه به یک داستان مصور میشود تا اثری که واقعا با استفاده از گیمپلی، آن تعامل را بهعنوان ویژگی اصلی یک ویدیو گیم داشته باشد.
با در نظر گرفتن تمام این موارد، در نهایت میتوان گفت که لذت بردن از Best Served Cold تا حد زیادی به سلیقه ویدیو گیمی مخاطب برمیگردد؛ اگر عاشق داستان در بازیها هستید و از دنبال کردن داستانی با تِم جنایی و پیچشهای درست و کاراکترهای عمیق لذت میبرید، قطعا از این بازی لذت زیادی خواهید برد و تا پایان آن را دنبال میکنید. با این حال اگر گیمپلی عامل اصلی لذت بردن شما از بازیهای ویدیویی است، احتمالا پس از یکی دو ساعت کمی حوصلهتان سر خواهد رفت.
Best Served Cold
نقاط قوت
- داستان پرجزییات با پیچشهای درست
- شخصیتپردازی مناسب کاراکترها
- اتمسفر مرموز و تاثیرگذار
- طراحیهای بصری و صوتی خوب
نقاط ضعف
- یکنواخت شدن روند کلی پس از چند ساعت
- نبود چالش در اکثر مکانیکهای گیمپلی