نویسنده: نادر امرایی
// پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۰۱

ماجراهای تن تن و میلو؛ هفت گوی بلورین

در داستان هفت گوی بلورین، زمانی که هفت دانشمند به طرز مشکوکی به نوعی کما فرو می‌روند، تن‌ تن و دوستانش، سعی در حل این معما دارند.

سیزدهمین قسمت از ماجراهای تن تن و میلو، هفت گوی بلورین (در فرانسوی Les Sept Boules de Cristal و در انگلیسی The Seven Crystal Balls) نام دارد که چاپ آن از دسامبر سال ۱۹۴۳ در روزنامه Le Soir شروع شد. نکته بسیار جالب در رابطه با این داستان، این است که روند طراحی و تولید آن، از سپتامبر سال ۱۹۴۴ به دلیل آزادی متحدین و زمانی که هرژه متهم شد با آلمان‌های نازی همکاری می‌کرده و به همین دلیل از کار کردن منع شد، متوقف شد. زمانی که دو سال بعد، هرژه از اتهامات مبرا شد، شروع به منتشر کردن داستان به صورت هفتگی در مجله تن‌تن کرد. این داستان، از سپتامبر سال ۱۹۴۶ تا آوریل سال ۱۹۴۸ در مجله تن‌تن به چاپ رسید.

در داستان هفت گوی بلورین، تن‌تن و کاپیتان هادوک، به دنبال پروفسور تورنسلی می‌روند که به صورت مرموزی گم شده است و در ادامه داستان، بین گم شدن پروفسور تورنسل و به کما رفتن هفت دانشمندی که برای تحقیقات به پرو رفته‌اند، ارتباطی پیدا می‌کنند. داستان هفت گوی بلورین، در حقیقت قسمت اول از داستانی است که با کتاب بعدی یعنی «معبد خورشید» به پایان می‌رسد. پس از دوگانه اسب شاخدار / گنج‌های راکام، این داستان، دومین داستانی است که در دو کتاب نوشته شد. بنا به اعتقاد بسیاری از افراد، هفت گوی بلورین، با فاصله ترسناک‌ترین و یکی از بهترین داستان‌های هرژه است. پس از اتمام چاپ داستان هفت گوی بلورین، این داستان به سرعت توسط انتشارات کسترمن به صورت یک کتاب چاپ شد. علت نام‌گذاری داستان، به این دلیل است که در هنگامی که این هفت دانشمند به کما فرو می‌روند، در کنار آنها تکه‌هایی از یک گوی بلورین پیدا می‌شود. داستان کلی این کتاب نیز پیرامون راسکار کاپاک که یک پادشاه اینکا بود و مومیایی آن توسط این دانشمندان از پرو بازگردانده شده بود، است. 

تن تن و هفت گوی بلورین

هرژه از همان ابتدا قصد داشت که این داستان را به صورت دو قسمتی تعریف کند. او قصد داشت که قسمت اول، یک داستان رمزآلود باشد و قسمت دوم را به جستجوی شخصیت‌های اصلی برای پرده برداشتن از رازهای مطرح شده در قسمت اول اختصاص دهد. منبع الهام هرژه برای یک داستان که شالوده اصلی آن نفرین یک مومیایی است، داستان‌های نفرین فرعون بود که زمانی که هاوارد کارتر باستان‌شناس در سال ۱۹۲۲ معبد توتانخامون را کشف کرد، نوشته شده بود. این اولین باری نبود که هرژه تحت تاثیر یک داستان منتشر شده، داستان خود را روایت می‌کند. اگر خاطرتان باشد، در سیگارهای فرعون نیز منبع الهام هرژه به همین ترتیب بود.

تن تن و هفت گوی بلورین ادگار پی جاکوبز

پاییز سال ۱۹۴۳، هرژه تصمیم گرفت که از ادگار جاکوبز برای ماجراهای تن‌تن، کمک بگیرد. با اینکه جاکوبز که خود نیز یک کارتونیست بود، ابتدا در مقابل این پیشنهاد مقاومت کرد، اما در نهایت در ژانویه سال ۱۹۴۴، پیشنهاد هرژه را قبول کرد و این سرآغاز یک دوستی و همکاری بود. جاکوبز، به هرژه در بهتر کردن داستان کمک می‌کرد. به طور مثال، نام این کتاب، پیشنهاد جاکوبز بوده است و با اینکه هرژه و جاکوبز هر دو از لحاظ دید هنری، فرق‌های بسیار زیادی با هم داشتند، اما تاثیرشان بر یکدیگر، غیر قابل انکار است. جاکوبز، در فاز تحقیقات نیز به هرژه کمک می‌کرد. وی پس از سر زدن به موزه و تماشای متعلقات اینکاها، یک مومیایی اینکا را مشاهده کرد که همان، منبع الهامی برای طراحی و ساخت راسکار کاپاک شد.

در این داستان، باز هم هرژه از انسان‌های واقعی برای خلق شخصیت‌های داستان خود الهام گرفته است. اگر مجموعه مقالات تن‌تن زومجی را دنبال کرده باشید، می‌دانید که هرژه بسیاری از شخصیت‌ها و حتی ساختمان‌های داستان تن‌تن را بر اساس شخصیت‌ها و مکان‌های واقعی ساخته است. پروفسور تاراگون که در این داستان در میان یکی از دانشمندانی است که به پرو سفر کرده و دوست پروفسور تورنسل است، در دنیای واقعی شباهت‌های بسیار زیادی با پروفسور کاپارت، مدیر موزه‌ای که جاکوبز به آن مراجعه کرده است، دارد. در این داستان، ما شاهد حضور چند شخصیت قدیمی نیز هستیم. ژنرال آلکازار از گوش شکسته، بیانکا کاستافیوره از عصای پادشاه و پروفسور کانتونو از ستاره اسرارآمیز، شخصیت‌هایی هستند که در این کتاب حضور دارند.

مناظر این کتاب، دقیقا از روی مناظر واقعی ساخته شده‌اند. ماشین‌ها، پلیس‌ها و تمام المان‌های موجود در صحنه‌های هفت گوی بلورین، از روی نمونه‌های واقعی که در آن زمان وجود داشتند، الهام گرفته شده است. حتی خانه پروفسور تاراگون، از روی خانه‌ای واقعی واقع در خیابان دلور شهر بویتسفورت کشیده شده است. نکته بسیار جالب در رابطه با این خانه،‌ این بود که خانه واقع در خیابان دلور در دنیای واقعی، محل اقامت یکی از افسران SS (افسران آلمان نازی) بود و زمانی که هرژه و جاکوبز در بیرون این خانه در حال طراحی‌های اولیه بودند، پلیس‌ها، دور آنها را گرفتند و اگر طرح‌ها را کشف می‌کردند، آنها را بازداشت می‌کردند.

داستان هفت گوی بلورین، با واکنش بسیار مثبت منتقدین روبه‌رو شد. بنوات پیترز، در نوشته‌های خود آورده که این کتاب، ترسناک‌ترین داستان مجموعه‌ تن‌تن است و هرژه آشکارا در این داستان تحت تاثیر جاکوبز بوده است. پیر اسولین نیز اعتقاد دارد که هرژه در این کتاب، داستان کامل‌تری را از حیث نحوه روایت و تصویرسازی ارائه کرده است.

در سال ۱۹۶۹، استودیوهای بلویژن که در سال‌های ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۷، یک سریال انیمیشن تلویزیونی را بر اساس داستان‌های تن‌تن می‌ساخت، اولین فیلم انیمیشنی خود را منتشر کرد. این انیمیشن، تن‌تن و معبد خورشید نام داشت که بر اساس دو گانه هفت گوی بلورین / معبد خورشید ساخته شده بود. این فیلم، توسط ریموند لبلانک تهیه شده بود و وظیفه کارگردانی آن بر عهده ادی لتسته بود. نکته منفی در رابطه با این انیمیشن بلند،‌ این بود که به دلیل محدودیت‌های زمانی، بخش مرتبط به داستان هفت گوی بلورین، بسیار خلاصه بود. 

در سال ۱۹۹۱، داستان‌های تن‌تن در قالب یک مجموعه انیمیشن که توسط استودیو فرانسوی الیپس با همکاری استودیو کانادایی نلوانا ساخته شده بود، از تلویزیون پخش شد. داستان هفت گوی بلورین، در این مجموعه به صورت دو قسمت نیم ساعته به نمایش در آمد و بیشتر به دلیل وفاداری به کمیک‌ اصلی، مشهور است.

در سال ۲۰۱۱ نیز، فیلم ماجراهای تن‌تن: راز اسب شاخدار که توسط استیون اسپیلبرگ ساخته شد و پیتر جکسون وظیفه تهیه کنندگی آن را بر عهده داشت، اکران شد که از این داستان، داستان خرچنگ پنجه طلایی و داستان راز اسب شاخدار الهام گرفته شد. همزمان با اکران فیلم، یک بازی ویدیویی نیز بر اساس این فیلم منتشر شد. 

تن تن و هفت گوی بلورین

استودیو بازی‌سازی فرانسوی اینفوگرمز، در سال ۱۹۹۷،‌ یک بازی با نام Prisoners of the Sun بر اساس این دوگانه برای پی‌سی، گیم‌بوی و SNES عرضه کرد.

در سال ۲۰۰۱ و با ورود به قرن بیست و یکم، یک تئاتر موزیکال به زبان هلندی با نام Kuifje – De Zonnetempel روی صحنه رفت که به این داستان اختصاص داشت. این تئاتر موزیکال، سال بعد به زبان فرانسوی نیز اجرا شد و در سال ۲۰۰۷ نیز برای مدت زمان کوتاهی، اجرای دوباره شد.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده