۱۵ بازی مشابه Hollow Knight: Silksong که نباید از دست داد؛ از شاهزاده ایرانی تا متروید
سبک مترویدوانیا طی سالهای اخیر به یکی از محبوبترین شاخههای بازیهای ویدیویی مستقل و حتی جریانساز تبدیل شده است. ترکیب اکتشاف آزادانه، پیشرفت تدریجی کاراکتر ازطریق تواناییهای تازه و طراحی پیچیده نقشه باعث شده است تا این سبک همواره برای بازیکنها جذاب باشد. Hollow Knight بیتردید یکی از شاخصترین نمونههای مترویدوانیا در نسل اخیر بهحساب میآید؛ اثری که با طراحی هنری منحصربهفرد، مبارزات چالشبرانگیز و دنیایی سرشار از رمز و راز توانست استانداردهای جدیدی برای سبک خود تعریف کند. همین کیفیت بالا سبب شده است تا بسیاری از گیمرها سالها در انتظار Hollow Knight: Silksong باشند. در ادامه، ۱۵ بازی مشابه هالو نایت و هالو نایت: سیلکسانگ را معرفی میکنیم که هرکدام بهشکلی خاص ویژگیهای برجسته این مجموعه را در خود دارند
۱. بازی Animal Well
Animal Well یک مترویدوانیای مستقل با طراحی مینیمالیستی است که بهجای مبارزه بر اکتشاف، معماهای محیطی و رازهای پنهان تمرکز دارد
بازی Animal Well اثری مستقل و متفاوت است که با رویکردی مینیمالیستی تجربهای متفاوت از مترویدوانیا ارائه میدهد. برخلاف بسیاری از آثار این سبک که روی مبارزات و باسفایتهای چالشبرانگیز تمرکز دارند، انیمال ول بیش از هر چیز بر اکتشاف و پرده برداشتن از اسرار محیطی تأکید دارد. دنیای بازی در ظاهر ساده بهنظر میرسد، اما هر گوشه مملو از معماها، مسیرهای پنهان و شگفتیهای غیرمنتظره است. همین طراحی باعث میشود که حس کنجکاوی بازیکن مدام برانگیخته شود و هر بار کشف یک راز کوچک، پاداشی بزرگ بهحساب بیاید.
شباهت اصلی Animal Well با هالو نایت و بهویژه سیلکسانگ در همین حس رازآودی و غافلگیری نهفته است. درست مانند ماجراجویی در قلمرو زیرزمینی هالونست، در اینجا نیز بازیکن بدون راهنمایی مستقیم وارد جهانی میشود که پر از سؤالات بیپاسخ و مسیرهای ناشناخته است. همچنین بازی با بهرهگیری از طراحی صوتی و بصری خاص خود موفق میشود که حس اضطراب و شگفتی را بهشکلی متوازن منتقل کند. با اینکه بازی انیمال ول در زمینه مبارزات با هالو نایت تفاوتهای زیادی دارد، در بخش اکتشاف و خلق فضایی اسرارآمیز، جایگزین ارزشمندی برای طرفداران بهحساب میآید.
۲. بازی Axiom Verge 1 و بازی Axiom Verge 2
مجموعه Axiom Verge بیتردید یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین آثار مستقل در سبک مترویدوانیا بهشمار میآید. نسخه نخست بازی بهطور مستقیم از مجموعه Metroid الهام گرفته است و با طراحی پیکسلآرتی دنیایی پیچیده و پرجزئیات را پیش روی مخاطب قرار میدهد. ویژگی اصلی این سبک ارائه ابزارها و تواناییهایی است که نهتنها در مبارزه کاربرد دارند، بلکه کلید حل معماهای محیطی و بازکردن مسیرهای جدید بهحساب میآیند. همین ساختار باعث میشود که بازیکن همواره انگیزه داشته باشد به مناطق پیشین بازگردد و با قدرتهای تازه، مسیرهای مخفی و رازهای پنهان را کشف کند.
بازی Axiom Verge 2 نیز با تغییراتی قابلتوجه نسبتبه نسخه اول عرضه شد و بهجای تمرکز صرف بر مبارزات، به طراحی محیطهای وسیعتر و گسترش امکانات اکتشافی روی آورد. این رویکرد باعث شد تا تجربهای متفاوت اما همچنان وفادار به ریشههای مترویدوانیا ارائه شود. شباهت این مجموعه با Hollow Knight در تاکید بر کشف تدریجی و لایهلایه دنیای بازی است. همانطور که در هالونست هر توانایی تازه راه جدیدی را پیش روی بازیکن قرار میداد، در Axiom Verge نیز ابزارها و ارتقاهای کاراکتر چنین نقشی ایفا میکنند. علاوهبراین روایت رمزآلود و مبهم هر دو مجموعه باعث میشود که مخاطب برای فهم کامل داستان ناچار به کاوش عمیقتر در محیط و یافتن جزئیات مخفی باشد. بههمین دلیل اکسیوم ورج یکی از نزدیکترین تجربهها به روح ماجراجویی Hollow Knight: Silksong بهشمار میرود.
۳. بازی Blade Chimera
بازی Blade Chimera تجربهای سایبرپانکی در سبک مترویدوانیا است که تجربهای جذاب در دل دنیایی تیره و پرخطر ارائه میدهد
بازی Blade Chimera از آن دسته بازیهایی است که تلاش میکند سبک مترویدوانیا را با اکشن سرعتی و سیستم مبارزات مبتنیبر مهارت ترکیب کند. بازی با طراحی بصری نئونی و فضایی نزدیک به سایبرپانک، دنیایی تیره و خطرناک را پیش روی بازیکن قرار میدهد. آنچه بلید چیمرا را جذاب میکند، تمرکز بر مبارزات روان با شمشیر و تواناییهای ویژهای است که بهتدریج در طول بازی آزاد میشوند و امکان دسترسی به مسیرهای جدیدی را فراهم میکنند. این ویژگی موجب میشود که بازیکن پیشرفت را بهصورت همزمان در زمینههای مبارزه و اکتشاف تجربه کند.
شباهت اصلی این بازی با هالو نایت در دقت و چالش مبارزات است. بازیکن در هر دو بازی باید زمانبندی حملات و دفاع را بهخوبی مدیریت کند و دربرابر باسهای متنوع، استراتژیهای متفاوتی بهکار گیرد. افزونبراین Blade Chimera نیز مانند Hollow Knight در روایت داستان خود بهصورت غیرمستقیم عمل میکند؛ طوریکه بازیکن از طریق محیط، دیالوگهای پراکنده و نشانههای بصری با دنیای بازی آشنا میشود. این شیوه روایی باعث میشود که حس کنجکاوی و میل به کشف همواره جریان داشته باشد. ترکیب طراحی هنری منحصربهفرد، گیمپلی متوازن میان اکتشاف و مبارزه و فضایی پر رمز و راز، بلید چیمرا را به یکی از نزدیکترین تجربهها برای عاشقان سیلکسانگ بدل میسازد.
۴. بازی Blasphemous 1 و بازی Blasphemous 2
بازیهای Blasphemous با فضایی تاریک و آمیخته با عناصر مذهبی، بهسرعت جایگاه ویژهای میان طرفداران سبک مترویدوانیا پیدا کردند. نسخه اول بازی با طراحی هنری پیکسلآرتی چشمنواز و الهامگرفته از نقاشیهای مذهبی قرون وسطی، جهانی غمبار و پر از موجودات کابوسوار را خلق کرد. گیمپلی بازی ترکیبی از مبارزات چالشبرانگیز، طراحی مرحله پیچیده و باسفایتهای نفسگیر است که هرکدام مهارت و صبر بالایی از بازیکن میطلبند. بلسفمس ۲ این فرمول موفق را ارتقا داد و با روانتر کردن مبارزات، افزودن سلاحهای متنوع و طراحی مرحله خلاقانهتر، تجربهای کاملتر ارائه داد.
هر دو نسخه این مجموعه در بازآفرینی حس مالیخولیایی و فضای رازآلود، شباهت زیادی به Hollow Knight دارند. شباهت اصلی Blasphemous با آثار تیم چری در فضاسازی و اتمسفر است. جهان Blasphemous نیز پر از رمز و راز است و روایت داستان بهصورت غیرمستقیم از طریق محیط و آیتمها انجام میشود. علاوهبراین باسفایتهای سخت و طراحی مسیرهای پرپیچوخم، همان حس رضایت و پاداش پس از غلبه بر چالشهای دشوار را به بازیکن منتقل میکند. برای کسانی که از جنبه تاریک و چالشبرانگیز هالو نایت لذت بردهاند، مجموعه بلسفمس انتخابی ایدهآل است.
۵. بازی Bloodstained: Ritual of the Night
بازی Bloodstained: Ritual of the Night را میتوان دنبالهای معنوی برای Castlevania: Symphony of the Night دانست؛ اثری که بسیاری آن را شالوده سبک مترویدوانیا میدانند. این ساخته کوجی ایگاراشی، طراح باسابقه مجموعه کسلوانیا، ترکیبی از سیستم مبارزات متنوع، طراحی غیرخطی محیط و گستردگی بالای شخصیسازی کاراکتر را ارائه میدهد. بازیکن در نقش میریام وارد قلعهای وسیع و پر از موجودات اهریمنی میشود که هر بخش آن نیازمند تواناییها و ارتقاهای تازه برای پیشروی است.
این بازی با تنوع بالای تواناییها و مسیرهای مخفی، آزادی عمل چشمگیری ارائه میدهد و تجربهای نزدیک به هالو نایت را برای طرفداران سیلکسانگ رقم میزند
ویژگی بارز Bloodstained تنوع گسترده تواناییها و آیتمهایی است که بازیکن در طول مسیر بهدست میآورد. این آزادی عمل در انتخاب سبک مبارزه و شیوه پیشروی، شباهتی جالب به انعطافپذیری گیمپلی Hollow Knight دارد؛ جاییکه بازیکن میتواند بسته به ارتقاهای انتخابی، سبک مبارزه متفاوتی داشته باشد. طراحی پرجزئیات مراحل و مسیرهای مخفی متعدد، همان حس اکتشاف و بازگشت به مناطق پیشین برای کشف راههای تازه را تداعی میکند. با اینکه این بازی از نظر هنری و فضاسازی تفاوتهای زیادی با هالو نایت دارد، اما در زمینه گیمپلی و ساختار مترویدوانیایی یکی از بهترین گزینهها برای طرفدران سیلکسانگ است.
۶. بازی Crypt Custodian
بازی Crypt Custodian تجربهای متفاوت در سبک مترویدوانیا است که داستانش در دنیای پس از مرگ روایت میشود. بازیکن در نقش روحی محکوم به کار بهعنوان نظافتچی در دنیای مردگان ظاهر میشود و برای یافتن راهی بهسوی آزادی باید در محیطهای گسترده و پر از موجودات خطرناک پیشروی کند. بازی دارای طراحی هنری کارتونی و فضایی تاریک است. مبارزات بازی ساده اما چالشبرانگیز طراحی شده است و هر باسفایت، بازیکن را مجبور به آزمون و خطا و تسلط بر مکانیکهای حرکتی و تهاجمی میکند.
سیستم ارتقا و دسترسی به تواناییهای جدید نیز نقشی کلیدی در بازکردن مسیرهای تازه و کشف اسرار پنهان دارد؛ ساختاری که از اساس یادآور مترویدوانیاهای کلاسیک و بهویژه Hollow Knight است. وجه شباهت دیگر این بازی با آثار تیم چری، حس کنجکاوی در اکتشاف است. درست همانطور که بازیکن در هالونست بهدنبال رازهای پنهان میگشت، در Crypt Custodian نیز کشف آیتمهای خاص و مناطق مخفی، بخش مهمی از تجربه بهشمار میرود. در مجموع این بازی با وجود سبک هنری متفاوت، روح مترویدوانیا را در خود حفظ کرده است و میتواند برای طرفداران سیلکسانگ تجربه جذابی باشد.
۷. بازی Dead Cells
با اینکه Dead Cells بیشتر با عناصر روگلایک شناخته میشود، در لایههای زیرین خود ساختاری مترویدوانیایی دارد. این بازی با طراحی مراحل پویا و مبارزات سریع، تجربهای منحصربهفرد ارائه میدهد که در آن هر بار مرگ به معنای آغاز سفری تازه و متفاوت است. این ویژگی باعث میشود که بازیکن همواره برای تلاش دوباره انگیزه داشته باشد و در جریان این تکرارها بهمرور مهارت بیشتری در کنترل شخصیت و شناخت دشمنان پیدا کند. مبارزات دد سلز بسیار روان است و هر سلاح یا توانایی، سبک خاصی از بازی را رقم میزند. همین آزادی عمل یادآور تنوع تواناییهای Hollow Knight است.
بازی Dead Cells با مسیرهای متنوع، گیمپلی پرشتاب و چالشهای مداوم، تجربهای پویا و هیجانانگیز ارائه میدهد
علاوهبراین مسیرهای متنوع و شاخهای مراحل، بازیکن را تشویق میکنند تا راههای جدیدی را امتحان کند و هر بار با محیطها و دشمنان تازه روبهرو شود. وجه شباهت مهم دیگر این بازی با سیلکسانگ، ریتم بالای گیمپلی و چالش مداومش است. درنتیجه بازی Dead Cells را میتوان یکی از بهترین گزینهها برای کسانی دانست که در انتظار تجربهای چالشبرانگیز و درعینحال پویا مشابه دنباله Hollow Knight هستند.
۸. بازی Ender Magnolia: Bloom in the Mist و بازی Ender Lilies: Quietus of the Knights
Ender Lilies و دنباله معنوی بازی یعنی Ender Magnolia با تمرکز بر فضایی اندوهگین و مبارزات تاکتیکی توانستند جایگاهی ویژه در سبک مترویدوانیا پیدا کنند. Ender Lilies داستان دختر جوانی را روایت میکند که با کمک ارواح شوالیهها در جهانی ویران به مبارزه میپردازد. سیستم مبارزات بازی براساس احضار این ارواح و استفاده از تواناییهای منحصربهفرد آنها طراحی شده است. Ender Magnolia این فرمول را گسترش داد و با بهبود گرافیک و گیمپلی روانتر تجربهای کاملتر ارائه کرد.
فضای هر دو بازی با موسیقی وهمآلود بهشدت یادآور حس غمبار هالو نایت است. شباهت کلیدی این مجموعه به سیلکسانگ در مبارزات و حس اکتشاف در دنیایی نابسامان نهفته است. همانطور که بازیکن در هالونست با دشمنان و محیطهایی اسرارآمیز مواجه میشد، اینجا نیز هر بخش از نقشه روایتگر بخشی از داستان است. اگر طرفداران Hollow Knight بهدنبال اثری با فضایی مشابه و مبارزاتی حسابشده هستند، Ender Lilies و Ender Magnolia انتخابهایی ایدهآل بهشمار میآیند.
۹. بازی Guacamelee 1 و بازی Guacamelee 2
مجموعه Guacamelee یکی از خلاقانهترین نمونههای مدرن مترویدوانیا است که با الهام از فرهنگ مکزیکی و سبک هنری رنگارنگ، تجربهای متفاوت از این سبک ارائه میدهد. نسخه اول با تلفیق طنز، گیمپلی روان و طراحی مرحله خلاقانه، توجهها را جلب کرد و نسخه دوم نیز این فرمول موفق را گسترش داد. بازیکن در گواکامیله در نقش یک کشتیگیر مکزیکی قرار میگیرد که با نرکیب حرکات کشتیکج و تواناییهای ماورایی، در دو جهان موازی به مبارزه و اکتشاف میپردازد. طراحی دو جهان موازی (دنیای مردگان و زندگان) یکی از ویژگیهای بارز این مجموعه است که تنوع زیادی در گیمپلی ایجاد میکند.
Guacamelee شباهت زیادی به سیلکسانگ دارد، اما فضای طنزآمیز آن با حالوهوای تاریک هالو نایت متفاوت است
وجه شباهت بازی گواکامیله با Hollow Knight: Silksong در طراحی مرحله و اهمیت بالای مهارت حرکتی بازیکن است. همانطور که در هالونست جابهجایی دقیق و استفاده بهموقع از تواناییها کلید پیشروی است، در بازی Guacamelee نیز مبارزات و پلتفرمینگ بهطور یکپارچه در هم تنیده شدهاند. هرچند فضای طنزآمیز بازی گواکامیله با حالوهوای تاریک Hollow Knight تفاوت دارد، اما از نظر گیمپلی و ساختار مترویدوانیایی، شباهتهای بسیاری میان آنها دیده میشود.
۱۰. بازی Metroid Dread
بازی Metroid Dread نقطه اوج یکی از قدیمیترین و نأثیرگذارترین مجموعههای مترویدوانیا است. این بازی بار دیگر بازیکن را در نقش ساموس آران قرار میدهد که باید در سیارهای پر از موجودات بیگانه و تهدیدات مرگبار به کاوش بپردازد. ویژگی برجسته این بازی طراحی دقیق و هوشمندانه نقشه است که با هر توانایی تازه، راههای جدیدی برای بازیکن باز میکند. حس پیشرفت تدریجی و گسترش دائمی تواناییهای کاراکتر همان چیزی است که هسته اصلی سبک مترویدوانیا را تشکیل میدهد.
علاوهبراین دشمنان E.M.M.I. با طراحی منحصربهفرد خود، تنشی دائمی به بازی تزریق میکنند و بازیکن را وادار میسازند تا در برخورد با آنها همواره هشیار و سریع باشد. شباهت Metroid Dread به هالو نایت در چالشهای مبارزاتی و طراحی مسیرهای پرپیچوخم است. هر دو بازی از بازیکن میخواهند تا صبور و دقیق باشد و دربرابر هر تهدید استراتژی متفاوتی اتخاذ کند. برای کسانی که بهدنبال تجربهای اصیل در سبک مترویدوانیا هستند، متروید دِرد یکی از بهترین گزینهها بهشمار میرود.
۱۱. بازی Nine Sols
بازی Nine Sols اثری است که با ترکیب زیبای اسطورهشناسی شرقی و فضایی سایبرپانکی، تجربهای متفاوت از مترویدوانیا ارائه میدهد. بازی برپایه مبارزات سریع طراحی شده است؛ جاییکه زمانبندی دقیق و واکنش سریع، کلید اصلی موفقیت دربرابر دشمنان و باسها است. دنیای ناین سالز سرشار از معماری چشمنواز و موجودات عجیب است که بازیکن را به کاوش و کشف جزئیات بیشتر ترغیب میکنند.
Nine Sols با روایت رمزآلود، مبارزات سریع و چالشبرانگیز، یکی از نزدیکترین تجربهها به Silksong است
روایت بازی نیز با رویکردی رمزآلود و غیرمستقیم پیش میرود و بازیکن باید ازطریق محیط و گفتوگوهای محدود، داستان جهان را کنار هم قرار دهد؛ رویکردی که شباهت زیادی به نحوه روایت در Hollow Knight دارد. شباهت کلیدی این بازی به سیلکسانگ در ریتم سریع و چالشهای مداوم مبارزات است. همانطور که دنباله Hollow Knight روی سرعت و واکنشپذیری بالاتر تمرکز دارد، تاین سالز نیز چنین ویژگیهایی را بهخوبی پیاده کرده است. درنتیجه این بازی را میتوان یکی از نزدیکترین نمونهها به سبک مبارزات و فضاسازی Silksong دانست.
۱۲. بازی Ori and the Blind Forest و بازی Ori and the Will of the Wisps
دو بازی Ori and the Blind Forest و Ori and the Will of the Wisps از تحسینشدهترین آثار مترویدوانیا در نسل اخیر هستند. این مجموعه بیش از هر چیز بر طراحی هنری شاعرانه، موسیقی احساسی و پلتفرمینگ دقیق تمرکز دارد. در Ori هر حرکت و توانایی جدید نهتنها راههای تازهای برای اکتشاف باز میکند، بلکه تجربهای عاطفی و منحصربهفرد از پیشروی در داستان را شکل میدهد.
از نظر گیمپلی، Ori مبارزات سبکتری نسبتبه Hollow Knight دارد، اما در زمینه پلتفرمینگ و طراحی مرحله، به اوج کمال رسیده است. عبور از موانع محیطی و استفاده خلاقانه از تواناییها برای پیشروی، همان چیزی است که روح مترویدوانیا را زنده میکند. شباهت اصلی Ori به Silksong در حس شاعرانه اکتشاف و طراحی دقیق مراحل است. برای کسانی که بهدنبال تجربهای متفاوت اما همرده با استانداردهای بالای Hollow Knight هستند، مجموعه Ori انتخابی بیبدیل خواهد بود.
۱۳. بازی Owlboy
Owlboy اثری مستقل است که تجربهای نزدیک به سبک مترویدوانیا ارائه میدهد
بازی Owlboy اثری مستقل و تحسینشده است که هرچند بهشکل کامل در چهارچوب مترویدوانیا قرار نمیگیرد، اما ساختار اکتشافی و طراحی جهانش شباهتهای قابلتوجهی به این سبک دارد. بازیکن در نقش اتوس، پسرکی با توانایی پرواز، وارد جهانی میشود که پر از ماجراهای احساسی و چالشهای پلتفرمینگ است. ویژگی منحصربهفرد بازی اُولبوی امکان ترکیب تواناییهای پرواز با همرزمان مختلف است که هرکدام قابلیتهای منحصربهفردی دارند. این مکانیک باعث میشود که گیمرها هم در مبارزه و هم در حل پازلهای متنوع محیطی بتوانند بهسراغ استراتژیهای متفاوتی بروند.
شباهت Owlboy به Hollow Knight بیش از هر چیز در روایت احساسی و دنیای منحصربهفردش است. هر دو بازی فضایی خلق میکنند که بازیکن را از همان ابتدا غرق خود میکند و به کشف جزئیات بیشتر ترغیب میسازد. هرچند اُولبوی کمتر بر مبارزات سخت و باسفایتهای طاقتفرسا تمرکز دارد، در بخش داستانگویی و طراحی هنری میتواند تجربهای مشابه و مکمل برای طرفداران Silksong باشد.
۱۴. بازی Prince of Persia: The Lost Crown
بازی Prince of Persia: The Lost Crown بازگشتی موفق برای مجموعهای کلاسیک در قالب مترویدوانیا است. بازی با ترکیب اکشن سریع، طراحی مرحله دقیق و فضایی الهامگرفته از اسطورههای ایرانی، تجربهای مدرن و وفادار به ریشهها ارائه میدهد. گیمپلی بازی مبتنیبر چابکی کاراکتر و استفاده هوشمندانه از تواناییهای تازه است. بازیکن در طول مسیر قدرتهایی بهدست میآورد که نهتنها در مبارزه مؤثرند، بلکه امکان عبور از موانع پیچیده و کشف مسیرهای مخفی را فراهم میکنند.
باسفایتهای متنوع و پرچالش از دیگر نقاط قوت بازی بهشمار میآیند. شباهت این نسخه شاهزاده ایرانی به هالو نایت در اهمیت بالای مهارت فردی بازیکن و طراحی مرحلهای است که همواره پاداش کنجکاوی را با مسیرهای تازه و رازهای مخفی همراه میکند. علاوهبراین این بازی همانند Silksong ریتمی سریع و مبارزاتی دقیق دارد که نیازمند واکنشهای بهموقع و استراتژی هوشمندانه است.
۱۵. بازیهای SteamWorld Dig
مجموعه SteamWorld Dig با محوریت حفاری و اکتشاف زیرزمینها یکی از متفاوتترین نمونههای مترویدوانیا بهشمار میآید. بازیکن در این بازی با حفر تونلها و کشف منابع، بهتدریج مسیرهای جدیدی ایجاد میکند و تواناییهای تازهای بهدست میآورد که امکان کاوش عمیقتر را فراهم میسازد.
SteamWorld Dig تجربهای نزدیک به روح ماجراجویانه سیلکسانگ ارائه میدهد
ویژگی جذاب این مجموعه حس پیشرفت تدریجی است. هر بار بازگشت به سطح برای ارتقا تجهیزات، بازیکن را برای کاوش دوباره در اعماق ترغیب میکند. این چرخه یادآور همان حس رضایتبخشی است که گیمرها در Hollow Knight با بازگشت به مناطق پیشین و استفاده از تواناییهای تازه تجربه میکنند. شباهت اصلی SteamWorld Dig با آثار تیم چری در همین حس اکتشاف و پاداش کنجکاوی نهفته است. هرچه بازیکن بیشتر در دنیای زیرزمینی فرو میرود، رازها و منابع بیشتری کشف میکند؛ فرآیندی که بهخوبی با روح ماجراجویانه Silksong همخوانی دارد.
جمعبندی
سبک مترویدوانیا با ترکیب اکتشاف آزادانه، پیشرفت تدریجی و طراحی چالشبرانگیز مراحل، همواره بستر مناسبی برای تجربههای منحصربهفرد بوده است. هالو نایت توانست این سبک را به سطحی تازه از کیفیت و محبوبیت برساند و همین موضوع باعث شد تا انتظار برای سیلکسانگ دشوار باشد. در این میان، آثاری که معرفی شدند، هرکدام بهشکلی خاص روح مترویدوانیا را در خود دارند و میتوانند جایگزینهایی ارزشمند برای جدیدترین ساخته تیم چری باشند؛ چه در فضایی تاریک و چالشبرانگیز مانند Blasphemous و Ender Lilies و چه در دنیایی شاعرانه مانند Ori، همه این بازیها نشان میدهند که سبک مترویدوانیا سرشار از خلاقیت و نوآوری است و همواره چیزی تازه برای ارائه دارد.