حقایقی جالب از بازی The Witcher 3؛ از سیری تا کشتی ارواح!
بازی The Witcher 3 یکی از بهترین بازیهای سبک فانتزی است که در یک دهه اخیر به بازار عرضه شده و با گذشت این همه سال هنوز هم چیزی از محبوبیت آن بین گیمرها کم نشده است. این بازی از چنان عمق داستانی و خلاقیتی در گیمپلی بهره میبرد که کمتر بازیای میتواند در این زمینه با او رقابت کند و جای او را در قلب گیمرها پر کند. هر کوئستی که بازیکن وارد آن میشود به نوعی عمیق و مهم در پیشرفت داستان بازی به نظر میرسد و دلیل عمده آن نیز این است که توسعهدهندگان استودیو CD Projekt Red در کار خود بینظیر هستند. هر چند که شاید الان به عرضه اولیه بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ اشاره کنید اما بیایید بپذیریم که همان بازی هم با کمی فشار کمتر و زمان بیشتر برای توسعهدهندگان تبدیل به یکی از شاخصترین بازیهای یک دهه اخیر تبدیل شد. اما در این مقاله نمیخواهیم درباره سایبرپانک ۲۰۷۷ صحبت کنیم بلکه میخواهیم از ۱۰ حقیقت جالب درباره بازی ویچر ۳ بگوییم که احتمالا نمیدانستید.
- ۱۰- برنامهنویسی NPCها به طرز شگفتانگیزی پیچیده است
- ۹- بیش از ۱۵۰۰ نفر روی این بازی کار کردند
- ۸- این حجم از محتوا مشکلات خود را هم دارد
- ۷- بازی پر از ارجاع مختلف به دنیای سرگرمی است
- ۶- وعده قسمت بعدی همان موقع داده شده بود
- ۵- یکی از بزرگترین نقشهها در بازیهای سبک فانتزی
- ۴- اشتباه محاسباتی نویسنده و میلیونها دلار ضرر
- ۳- کشتی اشباح در نزدیکی اسکلیج
- ۲- فیلیپا الهارت به جای چشم جواهر داشت
- ۱- یک مکانیک مبارزه جذاب به طور کامل حذف شد
۱۰- برنامهنویسی NPCها به طرز شگفتانگیزی پیچیده است
انیمیشنهای استفاده شده در بازی ویچر ۳ بسیار زیبا هستند اما این تنها دلیلی نیست که باعث میشود شخصیتهای غیرقابل بازی بسیار واقعی و باورپذیر به نظر برسند. برنامهنویسی پیچیده شخصیتهای غیرقابل بازی ویچر ۳ را تنها میتوان با عشق و علاقه توسعهدهندگان به این فرنچایز توجیه کرد و همین عشق و علاقه هم باعث شد تا ما بتوانیم با چنین جهان پویا و زندهای در بازی مواجه شویم. برای مثال در این بازی شاهد سکسکه کردن NPCها، گفتگو کردن گداها برای پیدا کردن بهترین راه گدایی و تتوهای روی بدن ملوانان که هر کدام مختص یک منطقه هستند و میتوانید با نگاه کردن به آنها متوجه محل زندگی این افراد شوید.
۹- بیش از ۱۵۰۰ نفر روی این بازی کار کردند
استودیو لهستانی CD Projekt Red برای تولید بازیهای خود از مقادیر بسیار زیادی از منابع استفاده میکند تا مطمئن شود که هر بازیای که نام او را یدک میکشد، کمنقص و باکیفیت باشد. پس از اینکه چندین بازی این استودیو با مشکل و توقف تولید مواجه شدند، آنها تصمیم گرفتند تا سراغ یک مجموعه کتاب لهستانی بروند که ترجمه عنوان آن معادل «جادوگر» یا The Witcher میشود. با وجود تمام مشکلاتی که این تیم قبلا با آن دست و پنجه نرم کرده بود، حق امتیاز مجموعه ویچر را خرید و با تمام توان مشغول ساخت آن شد. پس از موفقیت نسخه اول و به خصوص نسخه دوم، سیدی پراجکت تصمیم گرفت تا هر چه دارد را روی نسخه سوم ویچر سرمایهگذاری کند و همین موضوع باعث شد تا بیش از ۱۵۰۰ نفر تمام توان و دانش خود را به کار بگیرند تا ویچر ۳ تبدیل به این بازی شگفتانگیزی شود که الان میشناسیم.
۸- این حجم از محتوا مشکلات خود را هم دارد
مانند هر استودیو مسئولیتپذیر دیگری، سیدی پراجکت رد هم پس از این که متوجه شد در اولین نسخه کامل شده قبل از عرضه، ۵ هزار باگ مختلف رخ داده است، زمان انتشار بازی را عقب انداخت تا توسعهدهندگان زمان کافی برای حل مشکلات را داشته باشند. در این مدتی که انتشار بازی عقب افتاد، دوربین بازی هم تغییر کرد و بهبود یافت و سیستم مبارزات تن به تن نیز بر پایه بازی دارک سولز از استودیو فرام سافتور و از نو طراحی شد. به همین دلیل اگر از آن دسته گیمرهایی باشید که هر دو فرانچایز را بازی کردهاند، احتمالا شاهد شباهت مبارزه در این دو بازی شدهاید.
۷- بازی پر از ارجاع مختلف به دنیای سرگرمی است
ویچر ۳ به خوبی میداند که در دنیایی پر از غولهای پرطرفدار رسانهای و هنری حضور دارد و به همین دلیل هم بارها و در جاهای مختلف به آنها اشاره میکند تا هم سازندگان و هم طرفدارانش از این موضوع غافل نشوند. نقاشیهایی از لئوناردو داوینچی روی برخی دیوارها است، یک مرد سرخوش وجود دارد که از نغمه «وا وا وی وا» شخصیت سینمایی بورات برای ابراز خوشحالی استفاده میکند، یک اچیومنت برای بردن مسابقه اسبدوانی وجود دارد که نام آن سریع و خشن است و یک آهنگر که خط کوئستهای خود را دارد و نام آن هاتوری است؛ مانند همان آهنگری که کاتانای شخصیت عروس در فیلم سینمایی بیل را بکش از کوئنتین تارانتینو را ساخته بود.
۶- وعده قسمت بعدی همان موقع داده شده بود
خوشبختانه طرفداران مجموعه که تقریبا شامل تمام کسانی میشوند که آن را بازی کردند، میدانند که ویچر ۳ پایان کار این مجموعه نبود. با اینکه شخصیت گرالت از ریویا تقریبا ۱۰۰ سال دارد اما اگر یکی از پایانبندیهای خاص بازی را تجربه کرده بودید، میدانستید که نسخه بعدی بازی قرار است با محوریت شخصیت دیگری ساخته شود و حالا هم دیگر همه میدانیم که آن شخصیت کسی نیز جز سیری که قرار است در ویچر ۴ ما را همراه داستان خود کند.
۵- یکی از بزرگترین نقشهها در بازیهای سبک فانتزی
سخت است اما باید بپذیریم که سیدی پراجکت رد آن زمان توانست جهانی چنان بزرگ را بدون اینکه مرده یا خالی به نظر برسد برای ویچر ۳ طراحی کند و هر پستی و بلندی آن را قابل جستجو و پر از زندگی توسعه دهد. ظاهرا اگر بخواهید با اسب از این سر به آن سر نقشه بروید، چیزی حدود ۴۰ دقیقه در دنیای واقعی طول میکشد. نقشه ویچر ۳ حدود ۲۰ درصد از نقشه بزرگترین رقیب خود یعنی The Elder Scrolls V: Skyrim ساخته استودیو بتسدا نیز بزرگتر بود و باید به این موضوع اشاره کرد که توسعه چنین نقشهای تا چه اندازه میتواند برای توسعهدهندگان سخت و طاقتفرسا باشد.
۴- اشتباه محاسباتی نویسنده و میلیونها دلار ضرر
آندره ساپکوفسکی، نویسنده مجموعه کتابهای ویچر برای فروش حق امتیاز کتابهای خود با سیدی پراجکت رد قراردادی را امضا کرد که در آن ذکر شده بود هزینه خرید حق امتیاز این مجموعه تنها در یک پرداخت و ضمن عقد قرارداد به مالک اثر پرداخت میشود و نه نسبت به میزان فروش بازیها. ساپکوفسکی در آن زمان فکر نمیکرد که بازیهای ویچر طرفدار زیادی پیدا کنند و از این جهت این قرارداد را امضا کرد اما بعدا و با دیدن میزان فروش بازیها و حتی ورود نتفلیکس برای ساخت سریال از روی این کتابها متوجه اشتباه محاسباتی خود و ضرر بزرگی که کرده است شد. البته از نظر قانونی نمیتوانست اعتراضی به این موضوع بکند و مجبور بود که اشتباه خود را بپذیرد.
۳- کشتی اشباح در نزدیکی اسکلیج
مجموعهای از جزایر در شمال منطقه اصلی ویچر ۳ دارند که اگر این منطقه اصلی را انگلستان در نظر بگیرید، این منطقه شمالی میتواند ترکیبی از اسکاتلند و کشورهای حوزه اسکاندیناوی باشد که با بریتانیا هممرز هستند. در این منطقه یخزده اگر حواستان به مینیمپ بازی نباشد خیلی راحت میتوانید مسیر را گم کنید. این منطقه رمزآلود یک بار در روز و یک بار در شب میزبان یک کشتی اشباح میشود که مدت زمان بسیار کوتاهی در معرض دید قرار میگیرند و شما هم باید کاملا بدانید که دارید به کجا نگاه میکنید تا آن را ببینید.
۲- فیلیپا الهارت به جای چشم جواهر داشت
شاه رادوید که بین اکثر ساحرگان و جادوگران هم منفور بود، در نسخه دوم این مجموعه دستور داد که چشمان فیلیپا الهارت که یکی از ساحرگان بالارده بود را از حدقه درآورند. الهارت از بقیه مجازاتی که انتظارش را میکشید فرار کرد و وقتی در ویچر ۳ اولین بار او را ملاقات کردیم، دور چشمانش را با یک شال پوشانده بود. برخی کانسپت آرتهایی که بعدا توسط خود سیدی پراجکت رد منتشر شد نشان میداد که آنها راهحلهایی گروتسکیتر برای چشمان الهارت داشتند اما در نهایت به گذاشتن سنگ جواهر به جای چشمان فیلیپا الهارت بسنده کردند.
۱- یک مکانیک مبارزه جذاب به طور کامل حذف شد
در نسخههای اولیه ویچر ۳ قرار بود یک حالت فوکوس یا تمرکز برای شخصیت گرالت طراحی شود که از طریق آن میتوانست دشمنان خود را از محیط بازی تفکیک کند. او قرار بود بتواند از طریق این قابلیت، درون بدن هر موجودی که روبرویش قرار میگیرد را ببیند و هنگام مبارزه به یک استخوان، اندام حیاتی یا زردپی خاص حمله کند و به سرعت دشمنش را به قتل برساند. متاسفانه این مکانیک از بازی حذف شد اما ممکن است در نسخه چهارم بازی شاهد برگشت آن باشیم.