دختر ۲۵سالهای که از روی قایق بازی محبوب استیم را ساخت! داستان ساخت بازی Spilled!
در میان صدها بازی مستقل که هر هفته در پلتفرم Steam در دسترس قرار میگیرند، تنها تعداد اندکی موفق میشوند تا مورد توجه کاربران و منتقدین قرار گیرند. Spilled! یکی از همین بازیها بود که چندی پیش منتشر شد و داستان ساخت بسیار جالبی دارد.
در «Spilled!» بازیکن هدایت یک قایق کوچک خورشیدی را بر عهده دارد که وظیفهاش جمعآوری لکههای نفتی و هدایت آرام بطریها و قوطیهای شناور به سمت سطلهای بازیافت است. شما با انجام این کارها سکههایی به دست میآورید که بهواسطه آنها امکان ارتقای قایق و افزایش سرعت را بهدست میآورید. بازی درواقع تجربهای آرامشبخش است که میتوانید آن را تنها در حدود یک ساعت به اتمام برسانید و از تکتک لحظات آن لذت ببرید. پالیگان در مقالهای به زندگی سازنده این بازی و فرآیند ساخته شدن آن نگاهی انداخته است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
بازی تاحدی جذاب و گیرا است که بدون شک وقتی که آن را شروع کنید، حتما خود را تا انتهای آن میرسانید. درواقع مشاهده آبهای کدر و گلآلودی که بهکمک شما به رنگ آبی شفاف در میآیند، حس رضایتی در شما ایجاد میکند که باعث میشود از تجربه آن لذت ببرید. در هر نوبت که منطقهای تمیز میشود، بخشی جدید با زبالهها و آلودگیهای خاص خود در مقابل شما پدیدار میشود. درطول بازی Spilled! این چرخه ۸ یا ۹ بار تکرار میشود تا بتوانید کل بازی را بهاتمام برسانید و از آنجایی که بازی تنها ۵.۹۹ دلار قیمت دارد، نزدیک به ۹۵ درصد کاربران استیم به آن امتیاز مثبت دادهاند.
اما شاید جذابتر از قیمت بازی، داستان پشت صحنه ساخت آن باشد. درواقع بازی Spilled! حاصل تلاش عمدتا یکنفره دختری هلندی و ۲۵ ساله بهنام Lente است که روی قایقی زندگی میکند که خود آن را خریداری و بازسازی کرده است.
وقتی بخت با بازی Spilled! یار میشود
چند سال پیش، لنته یک کانال یوتیوب ایجاد کرد که در آن روند توسعه بازی را که در نهایت به Spilled! تبدیل شد، مستندسازی کرد. ابتدا او قصد داشت تا بازی خود را کاملا بدون استفاده از هیچ موتور بازیسازی توسعه دهد که خب این تلاش نتیجهای نداشت. با این وجود، ظاهرا بخت با او یار بود. او با ساخت یک اکانت توییتر قصد داشت تا دوستان جدیدی از جامعه توسعهدهندگان بازی پیدا کند و پس از اولین توییت، ناگهان توجه بسیاری از کاربران به جلب شد. این اتفاق کافی بود که بسیاری به دنبال کردن او بپردازند. لنته در این باره میگوید «فکر میکنم که آن اتفاق، شروع رو به جلو من بود. من کمکم در نمایشگاهها و رویدادها شرکت کردم و همین موضوع به شکل قابل توجهی فهرست افراد در حال انتظار برای انتشار بازی Spilled! را افزایش داد.»
پس از آنکه یک نسخه دمو از بازی با بازخورد خوبی از جانب کاربران روبهرو شد، لنته تصمیم گرفت تا کمپینی در کیکاستاتر را آغاز کند؛ کمپینی که تنها در ۱۲ ساعت ابتدایی به هدف مالی خود رسید. اتفاقی که آغازگر موفقیتهای این توسعهدهنده بود.
با گذشت زمان اتفاقهای خوب بیشتری در زندگی لنته رخ داد. یک کاربر دیسکورد بهنام Starbi که از همان ابتدا کارهای لنته را روی یوتیوب دنبال میکرد، به او پیشنهاد داد تا سبک بصری پیکسل آرتی سهبعدی بازی را بازطراحی کند. لنته در اینباره میگوید: «او به من کارهای پیشین خود را نشان داد و یک طراحی اولیه از بازی Spilled! را هم ایجاد کرد. من به خاطر استعداد فوقالعاده او در زمینه طراحی پیکسل آرتی سهبعدی بسیار ذوقزده بودم.» Starbi سبک بصری بازی را با هنر پیکسلی سهبعدی خود بازطراحی کرد و رسما به تیم توسعه پیوست. این همکاری سبب شد تا بازی در رویداد «Wholesome Direct» ماه ژوئن گذشته فرصتی برای دیده شدن پیدا کند.
با گذشت زمان اتفاقهای خوب بیشتری در حال روی دادن بودند. تا ماه اوت، بازی بیش از ۵۰ هزار بار در لیست علاقهمندیهای کاربران استیم قرار گرفته بود. چند هفته پیش از انتشار، لنته در یک پست ساده در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) از قایقش و نمایی از گیمپلی بازی منتشر کرد که بهشدت وایرال شد و ۲۶ هزار لایک دریافت کرد. بنابراین جای تعجب نداشت که در روز انتشار رسمی، «Spilled!» در صدر فهرست «جدید و ترند» استیم قرار گرفت.
واقعیت این است که تعداد معدودی از بازیهای ایندی هستند که اینگونه دیده میشوند. از ۱۸۲۳۹ بازی که سال گذشته در استیم منتشر شدهاند، تنها ۴۴۵ عدد از آنها بالای هزار نقد از کاربران دریافت کردهاند. دلیل این اتفاق هم چندان مشخص نیست که چرا بخت با بعضی افراد یار بوده است و چرا برخی در این بین بدشانس بودهاند. لنته نیز این موضوع را بهخوبی درک میکند. چرا که او هم دوران بدشانسی خود را گذرانده است.
سپری شدن دوره کودکی روی آب
قایقی که در حال حاضر لنته در آن زندگی میکند، درواقع اولین تجربه او نیست. او میگوید: «پنج سال پیش از تولدم، والدینم یک کشتی خریدند.» آن قایق در تقریبا بیشتر دوران کودکی لنته نقش خانه او را بازی کرده است. لنته ادامه داد: «من بهترین دوران کودکی خود را در آنجا گذارندهام. زندگی در میان طبیعت نزدیک به یک شهر کوچک. من همیشه بیرون در حال بازی کردن بودم و وقتی پدر و مادرم ژنراتور را برای شستشو روشن میکردند، من و برادرم با لپتاپ قدیمی بازیهای مختلف همانند بازیهای فلش را انجام میدادیم.» زمانیکه والدین او قایق را به جایی متصل میکردند، او و برادرش خانه درختی میساختند و در آب بازی میکردند. لنته دنیای خود را در آن دوران همانند یک باغ توصیف میکند.
خانواده لنته در یکی مناطق حومهای بیرون آمستردام زندگی میکردند و در آنجا قوانین زندگی در یک قایق چندان مشخص نبود. لنته در این باره میگوید: «معمولا برای اینکه قایق خود را بتوانید در مکانی قرار دهید، باید مبلغی را سالانه پرداخت کنید. مکانهای وجود دارند که شما بهشکل رسمی اجازه دارید که در آنجا زندگی کنید، اما بنادر بسیاری هم هستند که این اجازه را بهشما نمیدهند، اما چندان برایشان این موضوع اهمیت ندارد. البته که یک گزینه دیگر هم وجود دارد و آن هم این که مداوم در حال جابهجایی باشید. شما در اکثر نقاط طبیعت میتوانید تا سه شب اقامت داشته باشید و با لنگر یا با تیرکهایی مخصوص قایقهای تفریحی این کار را انجام دهید.»
لنته خاطرهای از یک همسایه دریانوردی را بهیاد میآورد که با مقامات درگیر شد. در آن دوران یک کشتی چوبی بزرگ که در کنار مکانی که معمولا خانواده او لنگر میانداخت، قرار داشت. او گفت: «این کشتی متعلق به مردی بود که زندگی خود را از برگزاری مراسم عروسی روی قایق خود میگذارند. اما متاسفانه به دلیل هزینه سنگین مالیاتها او دیگر نتوانست از عهده نگهداری کشتی خود بربیاید. درنهایت کشتی غرق شد و دکلهای آن یکی یکی سقوط کردند. خیلی جالب بهنظر میرسید. من و برادرم آن را کشتی دزدان دریایی خطاب میکردیم.»
لنته دوران کودکی سرگرمکنندهای را سپری کرده بود، اما زمانی که ۹ یا ۱۰ سالش بود اوضاع تغییر کرد و خانواده او دچار مشکل شدند. لنته در اینباره میگوید: «شهرداری شروع به رفتارهای عجیب کرد. آنها میگفتند که ما باید قایق را جابهجا کنیم، چرا که ما مجوز زندگی در آن مکان را نداشتیم.» حقیقت این است که این حرف اساسا درست بود. زیرا خانواده لنته تنها قایق را خریداری کرده بودند و صرفا در هر مکانی که لنگر میانداختند، زندگی میکردند.
درنهایت، شهرداری خانواده لنته را مجبور به ترک مکان کرد. خانواده او در نهایت مجبور به فروش قایق خود شدند و با کمک وام، آپارتمانی کوچک در شهر را خریداری کردند تا لنته و برادرش بتوانند درسشان را در مدرسه خود ادامه دهند. لنته میگوید: «این برای آنها بسیار با اهمیت بود. صحبت کردن درباره این موضوع باعث میشود به گریه بیافتم.»
خانوده لنته وارد یک دعوای حقوقی طولانی با شهرداری شدند و بالاخره پس از پنج سال پرونده را بردند. لنته میگوید: «مشخص شد که آن کشتی به اندازهای طولانی در آن مکان قرار داشته است و بههمین دلیل آنها حق بیرون کردنمان را نداشتند. ما یک مکان جایگزین را بهدست آوردیم و والدین من یک وام برای خرید یک قایق دریافت کردند. اما تا به امروز، مجوز مکان جدید برای ما بهصورت موقت است و برای مثال نمیتوانیم ملک آنجا را بهفروش برسانیم.»
دوران کودکی احیا شده
هشدار: این بخش از مقاله داستان بازی Spilled! را فاش میکند.
در طول بازی Spilled!، گاهی اوقات با یک کشتی نفتکش بینام مواجه میشوید که با عبور خود، لکههای نفتی را روی آب بهجا میگذارد. چه کسی این قایق را هدایت میکند؟ مگر نمیدانند که مردم در این مکان زندگی میکنند؟ هم حیوانات و هم انسانها قربانی این کشتی مرموز هستند و شما باید خرابکاریهای آن را تمیز کنید.
در مرحله پایانی بازی هم، شما با یک نفتکش غولآسا روبهرو میشوید و باید با استفاده از توپ آبپاش قایق، عرشه آن را غرق کرده و کشتی را به اعماق آب بفرستید. شما در طول بازی هیچوقت اطلاعات بیشتری از این دشمن خاموش بهدست نمیآورید. ساز و کار داخلی این نفتکش برای شما مبهم باقی میماند و زمانیکه آخرین نشانههای آسیب آن زیر موجهای آب ناپدید میشود، تنها این سوال برایتان باقی میماند که چرا باید تا این اندازه دردسر درست میکرد؟
با این وجود در نهایت انگیزههای این کشتی اهمیتی ندارند. تنها چیزی که باید بدانید این است که با تمام خسارات بهوجود آمده، شما ابزار لازم برای تغییر وضعیت را در اختیار دارید. شما میتوانید آبها و سرنوشت خود را تغییر دهید. آنچه اهمیت دارد، نه دلایل خرابی، بلکه توانایی ما برای جبران و ساختن دوباره است.