چرا بازی Black Myth: Wukong سولزلایک نیست؟
بازی Black Myth: Wukong بدون شک از زمان عرضه تا حالا تیتر اول تمام رسانههای بازی و سرگرمی دنیا مانند زومجی بوده است. از لحظهای که دسترسی این بازی برای دارندگان آن باز شد، با موج ویدیوهای گیمپلی، استریمهای زنده، نقد و بررسی، مباحثههای پادکستی و برنامههای ویژه رسانهای با محوریت شگفتیهایی که استودیو چینی Game Science خلق کرده مواجه شدیم.
اما پس از انتشار بازی با یک سؤال روبهرو شدیم که احتمالا خیلیها با آن مواجه شدند؛ چرا گیمرها و حتی بعضی رسانهها این بازی را در ژانر «سولزلایک» دستهبندی میکنند؟
منظور از ژانر سولزلایک چیست؟
استودیو فرام سافتور در سالهای اخیر توانست علاوهبر ساخت مجموعه «دارک سولز» که یک مجموعه فوقالعاده محبوب و پرفروش بود که دنیای بازی را تکان داد، یک ژانر جدید برای بازیهای ویدیویی تولید کند که آن را با نام «سولزلایک» میشناسیم و همین میتواند کافی باشد برای اینکه بدانیم این استودیو به چه موفقیتی دست پیدا کرده است. با اینکه دارک سولز پدر این ژانر بهحساب میآید اما میتوان گفت که بازی «الدن رینگ» و بسته الحاقی آن به نام «سایه ارتری» قطعا این ژانر را پولیش کردند و معنی جدیدی به آن بخشیدند که از قضا مورد توجه بسیاری از گیمرهای دنیا هم قرار گرفت و حتی از خود مجموعه دارک سولز نیز فروش بیشتری را تجربه کرد. استودیوهای دیگری نیز در طول این سالها سعی کردند که از فرمول موفق فرام سافتور استفاده کنند و بازیهایی مانند «لایز آو پی» و Ashen را خلق کردند که نام ژانر سولزلایک را یدک میکشیدند.
چیزی که باعث میشود این بازیها را سولزلایک بدانیم، پیچیدگیهای مکانیکی و طراحی خاص گیمپلی آنهاست که بسیار شبیه به طراحیای است که فرام سافتور در مجموعه دارک سولز انجام داد. بهجز تعداد محدودی از بازیهای این ژانر، سایر آنها شامل یک نقشه وسیع، درجه سختی بالا و گیمپلیای که تکیه زیادی بر میزان استقامت بازیکن دارد، میشوند. مکانیکهای مبارزه در این ژانر براساس جاخالی دادن، غلت زدن و حمله با سلاح سرد طراحی شدهاند و البته، تعداد زیادی باس فایت مختلف که هر کدام نیاز به تکنیکهای مبارزاتی خاص و استراتژیهای متفاوتی برای شکست دادن، دارند.
علاوهبر این مکانیکها، بازیهای این ژانر از یک سیستم چک پوینت خاص بهره میبرند که ثبت پیشرفت بازیکن منوط به رسیدن به این نقاط ویژه در نقشه میشود. علاوهبر ثبت میزان پیشرفتی که بازیکن در جریان بازی داشته، این چک پوینتها جایی هستند که بازیکن میتواند سلاح، زره یا قابلیتهای خود را ارتقا دهد. مرگ در این بازیها با مجازات همراه است و در ازای هر بار مردن شما ممکن است غنائمی که بهدست آوردید یا XPهایی که جمع کردید را از دست بدهید. گیمپلی بازیهای سولزلایک برای ایجاد تعادل از نسبت ریسک به پاداش استفاده میکنند؛ اگر به جنگ دشمنان بروید ممکن است چیزهای زیادی از دست بدهید اما اگر نروید هم چیزی بهدست نمیآورید. این رویکرد باعث میشود تا پیشرفت کردن در این بازیها کاری دشوار اما در عین حال لذتبخش باشد.
چرا Black Myth: Wukong سولزلایک نیست؟
بهطور خلاصه، بلک میت: ووکانگ همه شرایط لازم برای سولزلایک بودن را ندارد. این بازی بهجای آن که همه بخشهای این ژانر را عینا استفاده کند، از هر بخشی بهترین قسمت آن را برداشته و مسیر خاص خود را طراحی کرده است. این موضوع بسیار خوشحالکننده است چون بسیاری از گیمرهایی که به ژانر اکشن علاقمند هستند میتوانند از این بازی لذت ببرند بدون اینکه درگیر پیچیدگیها و دشواریهای مکانیکی بازیهای سولزلایک شوند. اما این بازی دقیقا چه تفاوتی با دیگر بازیهای سولزلایک دارد؟
برای مثال بخش مبارزه با باسها را در نظر بگیرید. مانند اکثر بازیهای سولزلایک این بازی هم تعداد زیادی باس دارد که شکست دادن بعضی از آنها بهشدت سخت است اما درحالیکه حملات باسها در بازیهای سولزلایک تمرکزشان بر شدت و قدرت ضربههایی است که وارد میکنند، در ووکانگ میبینیم که باسها هوشمندتر هستند و تنوع گستردهتری از تکنیکهای مبارزه دارند. بنابراین دیگر خبری از شکستهای چند ثانیهای که دود از سر بازیکن بلند میکند در این بازی نیست. همین موضوع باعث میشود تا بازی جریان بیشتری داشته باشد و تعامل بیشتری بین بازیکن و بازی بهوجود آید.
برخلاف Shadow of Erdtree سرمایهگذاری روی قابلیتهای خودتان همیشه موثر است و هر بار که با یک باس مبارزه میکنید و شکست میخورید، دفعه بعدی یک قدم به برد نزدیکتر میشوید و همین باعث میشود تا شکست دادن هر باس یک موفقیت دلچسب برای شما بهحساب بیاید. البته این بدین معنا نیست که مبارزات این بازی راحت هستند. برخلاف الدن رینگ، در ووکانگ شما باید تفاوت تکنیکهای هر باس را که کم هم نیستند، یاد بگیرید و هر بار با روش متفاوتی به آن حمله کنید یا از خود دفاع کنید. خبری از دفع ضربات یا دور کردن دشمن نیست و بیهدف روی دکمهها کوبیدن نیز کمکی به شما نمیکند و کمبوهای زیادی هم برای استفاده کردن ندارید. همه چیز بستگی به استراتژی شما دارد. ضربات ووکانگ نیز صرفا کپی ضرباتی که فرام سافتور طراحی کرده نیستند و تمام ضربات آن جدید و هیجانانگیز هستند و باید زمانی را صرف آن کنید که بفهمید چه ضربهای باید چه زمانی وارد شود تا بیشترین تاثیر را داشته باشد.
در مورد نقشه بازی نیز با یک چیز کاملا غیرسولزلایکی طرف هستیم. برخلاف بازیهای این ژانر، بلک میت: ووکانگ از یک نقشه وسیع که برای پیدا کردن هر باس باید در آن به گشتوگذار بپردازید، استفاده نمیکند و بهجای آن یک مسیر خطی را دنبال میکند که شما را از این باس به باس بعدی هدایت میکند. این رویکرد خطی باتوجهبه داستان پسزمینه بازی که ریشه در تاریخ و اساطیر چین دارد کاملا منطقی بهنظر میرسد.
درواقع شما در حال تجربه تفسیری جدید از یک قصه باستانی هستید که از شما دعوت کرده تا در آن غرق شوید. کتاب «سفر به غرب» که در قرن ۱۶ میلادی نوشته شده، حتی امروز هم یکی از تاثیرگذارترین داستانها در شرق آسیا بهحساب میآید و به همین سبب، دنبال کردن داستان این بازی نسبت به بازیای مانند الدن رینگ بهمراتب راحتتر است. جریان خطی بازی همچنین کار را برای مقایسه میزان پیشرفت بین شما و دوستانتان نیز راحت کرده است. بنابراین میتوان گفت که تجربه این بازی بهمراتب به بازی «گاد آو وار» شبیهتر است تا هر بازی سولزلایک دیگری که میشناسید.
برخلاف الدن رینگ یا دارک سولز ۳، بازی کمتر یکنواخت و وابسته به شانس بهنظر میرسد و بخشی از آن بهدلیل نحوه عملکرد چک پوینتها است. در Black Myth: Wukong شما با مردن مجازات نمیشوید و پس از مرگ با همان چیزهایی که قبل از مبارزه در چک پوینت ثبت کردید، به بازی برمیگردید. نوار استقامت نیز در این بازی کمی بخشندهتر است. قطعا شما باید میزان استقامت خود را مدیریت کنید اما پس از چند بار ارتقا دادن آن، نقش بهمراتب کمتری نسبت به برخی بازیهای سولزلایکی ایفا میکند.
چرا سولزلایک خواندن Black Myth: Wukong اشتباه است؟
زدن برچسب سولزلایک روی بازی Black Myth: Wukong درواقع باعث میشود تا مخاطب نداند که چه پیشرفتهایی در ژانر اکشن صورت گرفته و چنین نماینده سزاواری را از آن ژانر به اشتباه هایجک میکند. مکانیکهای فوقالعادهای که فرام سافتور در مجموعه دارک سولز استفاده کرده پا را از این ژانر فراتر گذاشتهاند و به بازیهایی که سولزلایک نیستند و آنقدر شجاع بودهاند که چیز متفاوتی باشند نیز راه پیدا کرده اما منصفانه نیست اگر هر بازی که از این مکانیکها بهره میبرد را سولزلایک بخوانیم. این کار باعث میشود تا ژانر اکشن را استاتیک و دارای چارچوب خاصی بدانیم درحالیکه ابدا اینطور نیست و این ژانر بهمراتب انعطافپذیرتر از این حرفها است.
بازی Black Myth: Wukong ثابت کرد که بازیهای ویدیویی با ژانر اکشن همچنان در حال تکامل هستند. بازیهای این سبک شاید بخشهایی از ژانرهای دیگر را قرض بگیرند اما هزاران چیز دیگر میتوانند به آن اضافه کنند تا بازی را برای خود کنند و این یک نشانه قدرتمند برای این سبک بهحساب میآید.
سولزلایک خواندن این بازی همچنین یک بیانصافی بزرگ در حق استودیو گیم ساینس است. آنها تمام تلاش خود را کردند تا یک چیز متفاوت خلق کنند که شامل بهترین المانهای ژانر اکشن و سولزلایک میشود اما از فرمولی که فرام سافتور نوشته است، استفاده نکنند. فرمولی که شاید در گذشته جهان بازیهای ویدیویی را تکان داد اما الان بعضی گیمرها کمی از آن خسته شدهاند. درنهایت میتوان ادعا کرد که وجود بازیای مانند Black Myth: Wukong یک خبر خوب برای همه، از گیمرها تا استودیوها بهحساب میآید.
نظرات خود را درباره این موضوع با ما و دیگر کاربران زومجی به اشتراک بگذارید.
نظرات