آخر هفته چی بازی کنیم: از Dragon's Dogma تا یک ماجراجویی وایکینگی
مثل چهارشنبههای گذشته، این هفته هم در قسمتی دیگر از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، دو بازی معرفی خواهیم کرد. اولین بازی یکی از آثار ارزشمند کپکام است که این روزها شایعههای معرفی نسخه دوم آن بهگوش میرسند و دومی هم یک بازی با محوریت افسانههای وایکینگها که میتوان در یک روز آن را تمام کرد. پس لطفا در ادامه همراه معرفی بازیها باشید:
بازی Dragon's Dogma
این روزها و در آستانه نزدیک شدن به ۱۰ سالگی بازی Dragon's Dogma، اخبار و شایعههای زیادی در مورد آینده آن بهگوش میرسد و و قرار است آخر همین هفته هم یک لایو استریم از طرف کپکام با محوریت این مجموعه داشته باشیم که طرفداران، امید زیادی به معرفی دنباله بازی در آن دارند. همین بهانهای شد تا یکی از بازیهای این هفته را به اثر ارزشمند اختصاص بدهیم تا افرادی که قبلا امکان تجربه آن را نداشتند، بیشتر با بازی آشنا شوند.
طرفداران کپکام، احتمالا با نام هیدهآکی ایتسونو آشنا هستند. بازیسازی که سابقه کارگردانی آثاری مثل چند نسخه از Devil May Cry و Street Fighter را در کارنامه دارد. ایتسونو در سال ۲۰۰۰، ایده اولیه بازی Dragon's Dogmaرا در سر داشت ولی در همان زمان بود که در مراحل پایانی توسعه Devil May Cry 2، به تیم ساخت آن اضافه و بعد هم کلا درگیر این مجموعه شد. در سال ۲۰۰۸ و پس از اتمام ساخت دویل می کرای ۴، ایتسونو این فرصت را پیدا کرد تا ایده خودش را مطرح کند که شامل مواردی چون دنیای جهانباز میشد و پس از بررسیهای مختلف، درنهایت پروژه ایتسونو چراغ سبز دریافت کرد و با تیمی ۱۵۰ نفره که با احتساب نیروهای خارج استودیو به ۲۰۰ نفر هم میرسید، ساخت آن آغاز شد.
بازی قرار بود در سال ۲۰۱۰ و در نمایشگاه توکیو درکنار DMC: Devil May Cry رونمایی شود ولی بهدلیل کیفیت پایین بصری آن، این اتفاق رخ نداد و یک سال بعد در جریان رویداد مخصوصی شاهد معرفی رسمی بازی بودیم و زمان عرضه آن هم اوایل سال ۲۰۱۲ اعلام شد که البته بعدا این تاریخ چند ماهی بهتعویق افتاد و درنهایت بازی ماه می ۲۰۱۲ برای پلی استیشن 3 و ایکس باکس وان عرضه شد. بهلطف استقبال خوب از بازی و موفقیتهای آن، کپکام در سال ۲۰۱۶ نسخهای بهبودیافته در قالب Dark Arisen عرضه کرد که این بار برای پی سی هم منتشر شد و اگر قصد تجربه بازی روی این پلتفرم را داشته باشید، باید بهسراغ آن بروید.
Dragon's Dogma از جایی آغاز میشود که شخصیت اصلی، در حال مبارزه با یک اژدها است؛ اژدهایی که شخصیت مذکور را شکست میدهد و قلبش را هم درمیآورد. بااینحال در کمال ناباوری، کاراکتر اصلی زنده میماند و تبدیل به یک Arisen میشود؛ موجودی که هدفش روبهرو شدن با اژدها و جلوگیری از وقوع یک آخرالزمان است. از اینجا به بعد داستان بازی پیچیدگیهای مختلفی پیدا میکند و باید در جهانی بزرگ و گسترده، مأموریتهای زیادی را انجام دهید و درنهایت به هدف نهایی خود برسید.
اما آنچه که Dragon's Dogma را کماکان ارزشمند و قابلتجربه میکند، چیزی نیست جز گیمپلی واقعا غنی و سرگرمکننده بازی. شخصیت اصلی که میتوان کلاس و خصوصیاتش را شخصیسازی هم کرد، یک سری کاراکتر همراه هم دارد که در ماجراجوییهایش او را همراهی میکنند و ایتوسونو سیستمی جالب برای این همراهان طراحی کرده است؛ به طوریکه آنها نقش بسیار پررنگی در بازی دارند و از آن مهمتر، میتوانید دستورهای مختلفی به آنها در نبردها بدهید که تاکتیک و استراتژی را به شکل خوبی به بازی اضافه میکند. علاوهبر این ویژگی، Dragon's Dogma یک تجربه هک اند اسلش نقش آفرینی استاندارد است و اکشنهای هیجانانگیزی دارد؛ اکشنهایی که مخصوصا در رویارویی با دشمنان عظیمجثه حسابی خودشان را نشان میدهند و با تجربهای نزدیک به Shadow of the Colossus، گاهی باید از آنها بالا بروید تا بتوانید ضربههایی کارساز به دشمن وارد کنید.
Dragon's Dogma همچنین یک تجربه طولانی است و بهشکلی طراحی شده که فارغ از داشتن تجربه و حتی علاقه قبلی به ژانر نقش آفرینی، میتوان خیلی زود درگیر بازی شد و از ماجراجویی در جهان آن لذت برد. بخشی از این موضوع به این دلیل است که سازندگان، سعی کردهاند تا اثری بسازند که به دور از پیچیدگیهای نقش آفرینیهای اصیل، تجربهای جذاب برای همه فراهم کند و حتی خود ایتسونو در مصاحبهای به این موضوع اشاره و اعلام کرده بود که دوست دارد تا بازیکنان زیادی بتوانند از Dragon's Dogma لذت ببرند و با سابقه قبلی او در مجموعه Devil May Cry، اکشنهای بازی بهشکلی هستند که این ایده کاملا هم عملی شده است.
Dragon's Dogma و نسخه Dark Arisen آن هر دو چه از حیث جلب نظر منتقدین و گیمرها و چه از حیث تجاری تجربههای موفقی بودند و اگر تا به امروز سراغ آنها نرفتهاید، الان که شایعههای معرفی نسخه دوم حسابی داغ شده، زمان بسیار مناسبی برای این کار است.
بازی Jotun
برای دومین بازی هفته، سراغ اثری مستقل به نام Jotun از استودیو Thunder Lotus Games میرویم که با موتور یونیتی ساخته شده است. Jotun روایتگر داستان یک وایکینگ است و برای آنهایی که به افسانههای نورس علاقه زیادی دارند، تجربهای بسیار دلنشین خواهد بود.
بازی Jotun اولینبار در جریان نمایشگاه PAX 2015 معرفی شد و بخش زیادی از بودجه ساخت آن هم در جریان یک کمپین جمعآوری بودجه کیک استارتر کسب شد؛ جایی که بازی توانست ۶۴ هزار دلار بهدست بیاورد و با کمکهایی که از سمت Canadian Media Fund و Montreal Inc Foundation به این مبلغ اضافه شد، تیم توسعه امکان ساخت بازی را پیدا کرد.
داستان Jotun در مورد یک زن وایکینگ است که مرگ شرافتمندانهای نداشته و به همین دلیل وارد جهانی عجیب شده است؛ جهانی که او در آن باید با موجوداتی عظیمجثه مبارزه و خودش را به خدایان ثابت کند تا بتواند درنهایت وارد والهالا شده و به آرامش برسد. این موجودات عظیمجثه هرکدام نماد یک نوع قدرت خاص هستند و البته که برای رسیدن به آنها، مسیری پیچیده انتظار شما را میکشد؛ مسیری پُر از پازلها و گاهی هم دشمنان که باید با استفاده از تبر شخصیت اصلی و قدرتهایش، این موانع را از پیشرو بردارید و درنهایت به باسها برسید.
مبارزهها در Jotun اکثرا با استفاده از همین تبر و قدرتهای ویژه شخصیت صورت میگیرند و گاهی تعداد زیادی دشمن معمولی سرِ راه شما قرار میگیرد و بعد هم باید بهسراغ باسهایی بروید که از نظر جثه بسیار بزرگ و قدرتمند هستند. ترکیب کلی این موارد گیمپلی سرگرمکنندهای در Jotun رقم میزند و یک ویژگی بسیار جذاب در بازی، طراحی هنری محیطهای آن است که همگی بهصورت دستی صورت گرفتهاند. البته تمرکز بازی روی بحث داستان هم کم نیست و با اینکه در شروع خیلی جزییاتی در مورد شخصیت اصلی نمیدانیم، به مرور با پیشروی و ازبینبردن باسها، این کاراکتر اطلاعات جالبی در مورد گذشته و زندگی قبل از مرگش ارائه میدهد.
Jotun در کل تجربهای است که ارزش یک بار بازی کردن را دارد و باتوجهبه اینکه گیمپلی آن هم خیلی طولانی نیست، میتوانید در یک آخر هفته راحت بازی را شروع کنید و به پایان برسانید.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.