تاریخچه دنیای نورس | از آغاز تا نابودی

تاریخچه دنیای نورس | از آغاز تا نابودی

چهار شنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۰۱

از پیدایش جهان گرفته تا معرفی شخصیت‌های مهم و پایان خونین دنیای شمالی؛ هر آنچه باید از اساطیر نورس یا اسکاندیناوی بدانید.

همین‌طور که پیش می‌رویم تعداد آثاری که به دنیای اسکاندیناوی یا نورس می‌پردازند بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود و تفاوت‌هایی که در روایت هر کدام از آن‌ها می‌بینیم نهایتا ما را وادار به رفتن سراغ منابع اصلی می‌کند. ولی مشکل همین‌جا است؛ منابع اصلی اساطیر نورس تنها شامل آثار شاعرانه و منثور هستند که در طول سال‌ها دچار حذف و تحریفات زیادی شده‌‌اند. البته این باعث نمی‌شود که در روایت کلی تغییرات چندان فاحشی ایجاد شود و تفاوت اصلی در داستان‌های ناگفته یا جزئیات آن است.

نگران نباشید؛ همه‌ی ما این حس گیجی را اولین باری که با دنیای نورس مواجه شدیم تجربه‌ کرده‌ایم. چه بسا این برخورد ازطریق دنیای مارول بوده یا بازی‌هایی نظیر گاد او وار، اساسیز کرید یا هل‌بلید و حتی خود منابع اصلی. هر اثر روایت خاص خود را دارد و باعث می‌شود از خودمان بپرسیم که کدام‌‌یک به واقعیت نزدیک‌ترند؟ در ادامه نگاهی می‌اندازیم به هر چیزی که لازم است در مورد دنیای نورس بدانید؛ از وقایع مهم گرفته تا معرفی شخصیت‌های کلیدی. پس لطفا ابتدا ویدیو زیر را تماشا کنید تا بعد سراغ مقاله برویم:

تماشا در یوتیوب

اساطیر اسکاندیناوی

نحوه پیدایش جهان

یکی از دلایل پیداش اساطیر مختلف، طبیعت کنجکاو انسان و تلاش او برای پاسخ به سوالات بنیادین بود. اساطیر اسکاندیناوی از عقاید وایکینگ‌ها نشات می‌گیرد که در دو کتاب ادای شاعرانه و منثور جمع‌آوری شده‌اند. براساس عقاید این گروه، در ابتدا هیچ چیزی نبوده است؛ به این فضای خالی گینونگاگپ می‌گفتند که در شمال آن قلمروی یخ و مه به نام نیفل‌هایم و در جنوب آن قلمروی آتش به نام موسپل‌هایم قرار داشت. پس از مدتی رود‌های نیفل‌هایم و مواد مذاب موسپل‌هایم به هم پیوستند و از برخورد آن‌ها با هم اولین موجود زنده به وجود آمد. به او یمیر می‌گفتند؛ غول‌پیکر‌ترین موجودی که تصورش را می‌کنید. از یمیر اولین نسل یوتنار یا غول‌ها به وجود آمدند.

یمیر اما تنها موجود زنده‌ای نبود که از برخورد یخ و آتش ایجاد شد. درکنار او یک گاو به اسم اودومبلا هم به وجود آمد. او یخ‌ها را لیس می‌زد و شیری که تولید می‌کرد برای سیر کردن جاینت‌ها کافی بود. اما نقش این یخ‌ها بیشتر از این حرف‌ها بود. چرا که پس از مدتی از میان آن‌ها فردی به نام بوری شکل گرفت. بوری جد خدایان نژاد اسیر است و نوادگانش به نام‌های اودین، ویلی و وی در روند شکل‌گیری دنیا نقش مهمی ایفا کردند. درواقع اتفاقی که این سه برادر رقم زدند آن‌قدر کلیدی و مهم بود که عاقبت دنیا را رقم زد. آن‌ها نقشه‌ی کشتن یمیر را کشیدند و نهایتا آن را اجرا کردند. عواقب این قتل به‌شدت هولناک بود؛ خون یمیر در حدی زیاد بود که تمامی غول‌ها به جز دو نفر غرق شدند.

سه برادر سپس از جسد یمیر برای شکل‌گیری دنیا کمک گرفتند؛ به طوری که از جمجمه‌ی او برای شکل‌گیری آسمان و از گوشت بدنش برای شکل‌گیری زمین استفاده شد. شاید از خودتان بپرسید که انگیزه‌های اودین و برادرانش چه بود؟ چرا باید جد خود را سلاخی کنند؟ بین منابع مختلف بر سر این موضوع اختلاف وجود دارد اما منطقی‌ترین آن‌ها بیان می‌کند که این سه برای شکل‌گیری دنیا چاره‌ای جز این کار نداشتند. همان‌طور که نیل گیمن در کتاب اساطیر اسکاندیناوی بیان می‌کند، مرگ یمیر حیات را به جریان در آورد. این قتل مهم‌ترین دلیل نفرت عمیق غول‌ها از خدایان اسیر و همچنین اولین جرقه برای وقوع قیامت هولناک دنیای نورس بود؛ رگناروک.

فنریر در برابر تور در اساطیر نورث

معرفی نژادها و شخصیت‌های مهم دنیای نورس

در ادامه به معرفی مهم‌ترین نژاد‌های دنیای نورس و شخصیت‌های کلیدی هر دسته می‌پردازیم.

خدایان اسیر

در بخش پیدایش جهان تا حدودی با خدایان اسیر آشنا شدید. اکثر شخصیت‌های معروف دنیای نورس هم از این نژاد هستند. به طوری که بیشتر داستان‌‌ها و اشعار حول محور ماجراهای خدایان اسیر رخ می‌دهد.

  • اودین: یکی از معروف‌ترین لقب‌های اودین پدر همگان است. عطش زیاد او برای دانش بی‌نهایت و پیش‌بینی اتفاقات آینده او را به داناترین خدایان تبدیل کرده است. برای اینکه بفهمید اودین تا چه حد تشنه‌ی دانش است باید بدانید که او نه‌تنها یک چشمش را برای نوشیدن از چاه دانایی از دست داد، بلکه ۹ روز خود را از درخت زندگی آویزان کرد. بنابراین او از هر اتفاقی که در ۹ قلمروی دنیای نورس می‌افتد، باخبر است.
  • تور: خدای آذرخش و فرزند اودین که قدرتش زبانزد خاص و عام است. او به‌تنهایی قدرتمند است و حمل پتک میولنیر که قوی‌ترین سلاح دنیا است سبب شده که او قدرتش به حد بی‌نهایتی برسد؛ به طوری که در داستان‌های متعدد تعداد زیادی از غول‌های قوی و غول‌پیکر را به قتل رسانده است.
  • بالدر: بالدر یکی دیگر از فرزندان اودین و خدای نور است که بین همه نژادها از محبوبیت زیادی برخوردار است. بدن او دربرابر همه‌ی آسیب‌ها مقاوم بود تا اینکه لوکی راهی برای کشتنش پیدا می‌کند و او یک روز در کمال ناباوری همه به قتل می‌رسد.
  • مگنی و مودی: پسران تور که از بازماندگان قیامت هستند و پتک پدرشان را به ارث می‌برند. در یکی از داستان‌ها آمده است زمانی‌که جسد یکی از غول‌ها روی تور افتاده بود و کاری از دست هیچ‌یک از خدایان برنمی‌آمد، مگنی که در آن زمان تنها سه سال داشت پدرش را نجات داد.
  • هایمدال: هایمدال نگهبان ازگارد، سرزمین خدایان اسیر است. چشم و گوش‌های او آنقدر قوی هستند که گفته می‌شود صدای رشد کردن چمن را از کیلومتر‌ها دورتر می‌شوند. او در قیامت شیپور خود را به صدا در آورده و خدایان را از حمله دشمنانشان باخبر می‌کند.
  • میمیر: میمیر از داناترین خدایان است. او پس از اینکه خدایان ونیر سر او را قطع کردند و برای اودین فرستادند، با جادو به زندگی بازگردانده شد.
  • تیر: خدای جنگ دنیای نورس که برخلاف سمتش با عدالت و صلح‌طلبی خود شناخته‌ می‌شود. او به خدای یک‌دست هم معروف است. اما تیر چگونه دستش را از دست داده است؟ این ماجرا به گرگ غول‌پیکری به نام فنریر برمی‌گردد که در قسمت جاینت‌ها به آن پرداخته می‌شود.

خدایان ونیر

خدایان ونیر نژاد دیگری از خدایان هستند که با دانایی و جادوی خود شناخته می‌‌شوند. نژاد ونیر و اسیر برای مدت‌ها با هم در جنگ بودند اما نهایتا راهی برای صلح پیدا کردند.

  • نیورد: رهبر خدایان ونیر که پس از صلح با خدایان اسیر همراه‌با دو فرزندش فری و فریا به قلمروی اسیر‌ها نقل مکان کرد.
  • فری: فری به عدالت خود معروف است. او از اولین خدایانی است که در جریان رگناروک کشته می‌شود.
  • فریا یا فریگ: بین منابع مختلف بر سر هویت واقعی فریا اختلاف وجود دارد. برخی او را یکی از خدایان ونیر می‌دانند که در ازگارد زندگی می‌کند و برخی دیگر معتقدند که او همان فریگ، همسر اودین است. او همچنین ملکه والکری‌ها هم است.

سورت در اساطیر نورث

جاینت‌ها یا غول‌ها

  • یمیر: یمیر منشا حیات در دنیای نورس بود که به‌دست اودین و برادرانش به قتل رسید.
  • لوکی: لوکی بدون شک یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های دنیای نورس است. اهمیت این شخصیت آن‌قدر زیاد است که می‌توان گفت بدون او و فرزندانش رگناروکی در کار نبود. لوکی بین خدایان ازگارد زندگی می‌کرد ولی با حیله‌ها و آسیب‌هایی که به آن‌ها رساند بارها تنبیه شد. نهایتا پس از اینکه خدایان متوجه شدند که او عامل مرگ بالدر است بدترین تنبیه ممکن را برای او لحاظ کردند. پس از آن لوکی تا زمان وقوع قیامت زندانی بود.
  • لافی: از لافی به‌عنوان مادر لوکی یاد می‌شود. هر چند در اساطیر زیاد به این شخصیت پرداخته نشده ولی در بازی گاد او وار شاهد حضور پررنگ و تأثیرگذار او هستیم.
  • انگربودا: انگربودا یکی از جاینت‌ها و مادر فرزندان لوکی است.
  • فنریر: اولین فرزند لوکی، گرگ غول‌پیکری به نام فنریر است. زمانی‌که خدایان طبق یک پیش‌بینی متوجه می‌شوند که فرزندان لوکی در رگناروک نقش دارند، هر یک از آن‌ها را به جایی فرستادند تا خطر کم‌تری آن‌ها را تهدید کند. در این بین فنریر را بین خودشان نگه می‌دارند تا از نزدیک حواسشان به او باشد. روزها گذشت و این گرگ بزرگ و بزرگ‌تر شد تا جایی که خدایان خطر شدیدی را احساس کردند. آخرین تلاش آن‌ها برای به زنجیر کشیدن فنریر که موفقیت‌آمیز هم بود، به قطع شدن دست تیر منجر شد. چرا که فنریر برای اعتماد به آن‌ها درخواست کرده بود که یکی از آن‌ها دستش را در دهانش بگذارد و اگر او نتوانست رنجیر را در هم بکشند، دستش را قطع کند.
  • یورمانگاندر: دومین فرزند لوکی و انگربودا، مار غول‌پیکری است که دور تا دور اقیانوس میدگارد را فرا گرفته است. برخوردهای نه چندان خوشایند او و تور آن‌ها را به دشمنان خونی تبدیل کرده است به طوری که در رگناروک با هم به مبارزه می‌پردازند.
  • هل: دختر لوکی و انگربودا که فرمانروای هل‌هایم یا دنیای مردگان است.
  • سورت: غول آتشین موسپل‌هایم که جزو اولین موجودات زنده‌ی دنیای نورس به شمال می‌رود. عده‌ای معتقدند که او پس از یمیر به وجود آمده و عده‌ای دیگر بر این باور هستند که او از مدت‌ها قبل در موسپل‌هایم حضور داشته است. او خود را برای رگناروک آماده می‌کند تا دنیا را به آتش بکشد و مهر پایانی بر سلطنت خدایان اسیر بزند.

انسان‌ها

اودین و برادرانش پس از قتل یمیر، اجداد انسان به نام اسک و امبلا را ایجاد کردند سپس آن‌ها را در میدگارد قرار دادند.

الف‌ها

الف‌ها بدون شک یکی از معروف‌ترین نژادهای دنیای نورس هستند. این نژاد به دو دسته الف‌های روشنایی و تاریکی دسته‌بندی می‌شوند.

کوتوله‌ها

  • براک و سیندری: کوتوله‌ها با مهارت زیاد خود در ساخت ابزار شناخته می‌شوند. براک و سیندری از معروف‌ترین اشخاص این نژاد هستند که این شهرت را بیشتر به علت ساخت پتک میولنیر به‌دست آورده‌اند.

ترول‌ها: در اساطیر اسکاندیناوی ترول‌ها به شیوه‌های متفاوتی توصیف شده‌اند. عده‌ای آن‌ها را موجوداتی شیطانی می‌دانند که دشمنی شدیدی با انسان‌ها دارند و در برخورد با نور خورشید تبدیل به سنگ می‌شوند. در تعریف دیگر، ترول‌ها ظاهری شبیه به انسان‌ها دارند که در انزوا و به دور از آن‌ها زندگی می‌کنند.

والکری‌ها: والکری‌ها خدمت‌گزاران اودین هستند. مهم‌ترین وظیفه‌ی آن‌ها هدایت روح جنگجوهایی است که در میدان جنگ با دلاوری کشته شده‌اند. این روح‌ها به سمت والهالا هدایت می‌شوند تا به‌عنوان بخشی از ارتش اودین در رگناروک به مبارزه بپردازند.

نورن‌ها: نورن‌ها نقش مهمی در دنیای نورس دارند. عمده‌ی منابع بر این باور هستند که در مجموع سه نورن وجود دارد که گذشته، حال و آینده را کنترل می‌کنند. از آن‌‌‌جایی که نورن‌ها سرنوشت همه موجودات دنیای نورس را تحت سلطه‌ی خود دارند، در نتیجه از قدرت به‌شدت زیادی برخوردار هستند.

دراگر‌ها: زامبی‌ها مثال امروزی دراگرهای دنیای نورس هستند. البته به این معنا نیست که یک ویروس یا انگل یا هر نوع موجود میکروسکوپی انسان‌ها را به دراگر تبدیل کند. درواقع دراگرها احساسات شدید انسان مانند خشم یا غم هستند که پس از مرگ او، جسدش را تحت تسلط خودشان در می‌آورند. این مردگان متحرک از یک انسان عادی قدرت‌های بیش‌تری دارند.

نکته‌ای که در مورد دنیای نورس بدانیم این است که موجودات خاصی وجود دارند که در هیچ‌کدام از این نژاد‌ها دسته‌بندی نمی‌شوند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌شود به راتاتاسک، نیدهاگ و اسلپنیر اشاره کرد.

  • اسلپنیر: اسلپنیر یکی دیگر از فرزندان لوکی است. اسب هشت‌پای معروف اودین که با سرعت و قدرت بی‌نظیر خود در ۹ قلمرو شهرت دارد.
  • نیدهاگ: درکنار یکی از ریشه‌های درخت زندگی که در قلمروی‌ نیفل‌هایم قرار دارد، اژدهایی غول‌پیکر به نام نیدهاگ قرار دارد. البته برخی منابع معتقدند که نیدهاگ درواقع یک مار است و ریشه‌های درخت زندگی را می‌جود. دقت کنید که تمام دنیای نورس بر پایه‌ی این درخت استوار است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که این اژدها (یا مار) چندان طرفدار حیات نیست.

درخت زندگی در اساطیر نورث

آشنایی با درخت زندگی و قلمروها

دنیای نورس از ۹ قلمرو تشکیل شده است که هر کدام روی قسمتی از ایگدرسیل (درخت زندگی) قرار گرفته‌اند. این درخت سه ریشه‌ی اصلی دارد که هر کدام در یکی از قلمرو‌های نیفل‌هایم، یوتنهایم و ازگارد قرار دارند.

  • ازگارد: قلمروی خدایان اسیر
  • واناهایم: قلمروی خدایان ونیر
  • یوتنهایم: قلمروی غول‌های یخی
  • میدگارد: محل زندگی انسان‌ها
  • موسپل‌هایم: قلمروی غول‌های آتشین
  • نیفل‌هایم: قلمروی یخ و مه
  • الف‌هایم: قلمروی الف‌های روشنایی
  • اسوارتلهایم: قلمروی دوارف‌ها یا کوتوله‌ها
  • هل‌هایم: قلمروی مردگان

جنگ خدایان اسیر و ونیر در دنیای نورث

جنگ‌های هولناک دنیای نورس

حالا که تا حد زیادی با دنیای نورس آشنایی پیدا کردید، وقت آن رسیده است که نگاهی به مهم‌ترین جنگ‌های آن بیندازیم.

جنگ اولیه

جنگ اولیه میان دو نژاد از خدایان اسیر و ونیر رخ داد. جرقه‌ی آن هم با شکنجه شدن یکی از خدایان ونیر به‌دست اسیرها شروع می‌شود که بعد از رگناروک سهمگین‌ترین جنگ دنیای نورس به شمار می‌رود. این جنگ مدت‌ها طول کشید و با وجود تلاش زیاد دو طرف، هیچ‌‌کدام موفق نشدند بر دیگری پیروز شوند. چرا که قدرت‌های آن‌ها هر چند متفاوت بود اما درنهایت با هم برابری می‌کرد. به‌دنبال این تلاش‌های ناموفق دو گروه به فکر صلح افتادند.

اولین اقدام آن‌ها برای صلح با جابه‌جا کردن تعدادی از خدایان صورت گرفت؛ نیورد، فری و فریا در ازای میمیر و هونیر. اما این صلح دوام چندانی نداشت. چرا که ونیرها متوجه شدند که تنها میمیر فرد ارزشمندی برای آن‌ها بوده و هونیر تنها یک دغل‌کار بود که تنها با حضور میمیر می‌توانست به آن‌ها مشاوره بدهد. ونیرها سپس در یک اقدام شوکه‌کننده سر میمیر را قطع می‌کنند و برای اودین می‌فرستند. اودین شیفته‌ی علم و دانش بود؛ پس برای هدر نرفتن دانش بی‌نهایت میمیر از جادوی خود برای برگرداندن سرش به زندگی استفاده کرد. بعد از این اتفاق خدایان راه‌های دیگری برای صلح کردن پیدا کردند که نهایتا به پیداش شعر و شاعری منجر شد.

رگناروک قیامت دنیای نورث

رگناروک از راه می‌رسد

رگناروک از همان روزی که اودین و برادرانش یمیر را به قتل رساندند اجتناب ناپذیر بود و اودین حتی با به‌دست آوردن دانش آینده و تلاش‌های زیاد برای رفع خطر نمی‌توانست جلوی وقوع آن را بگیرد.

اولین نشانه‌ی وقوع رگناروک زمستانی سخت و طولانی به نام فیمبل وینتر است. این زمستان آن‌قدر طاقت‌فرسا است که در انتهای آن تنها تعداد کمی از انسان‌ها از آن جان سالم به در برده‌اند و سایر در اثر سرما، گرسنگی یا جنگ جان خود را از دست داده‌اند. سپس اسکال و هاتی هدف دیرین خود را به سرانجام می‌رسانند. دیگر خورشید و ماهی در کار نیست که دنیا را با نور خود روشن کنند و همه جا در تاریکی فرو می‌رود. با رخ دادن این رشته اتفاقات، هر نژادی که تا آن زمان کینه‌ای از خدایان ازگارد به دل داشته راهی میدان جنگ می‌شود. این نژاد‌ها عبارت‌اند از:

  • جاینت‌های یخی (فرزندان لوکی شامل این دسته هستند)
  • جاینت‌های آتشین به رهبری سورت
  • ارتش مردگان به رهبری لوکی

هایمدال با دیدن این وضعیت وظیفه‌ی اصلی خود را انجام داده و شیپور را به صدا در می‌آورد. به‌دنبال آن خدایان ازگارد به همراه مبارزان والهالا آماده‌ی نبرد نهایی می‌شوند. پایان دنیای نورس به دهشتناک‌ترین شکل ممکن دارد از راه می‌رسد و هر اتفاقی که اودین فکر می‌کرد از وقوع آن پیش‌گیری می‌کند بیشتر به آن دامن زد.

پایان دنیای نورس به دهشتناک‌ترین شکل ممکن دارد از راه می‌رسد و هر اتفاقی که اودین فکر می‌کرد از وقوع آن پیش‌گیری می‌کند بیشتر به آن دامن زد

اولین خدایی که در نبرد با سورت کشته می‌شود فری است؛ و به‌دنبال آن خواهرش فریا. تور با دشمن دیرین خود، یورمانگاندر روبه‌رو می‌شود و نبرد عظیمی میانشان شکل می‌گیرد. در اساطیر نورس، تور نفرت عمیقی از یورمانگاندر داشت و این موضوع به برخوردهای نه چندان خوشایند این دو برمی‌گشت. در یکی از داستان‌ها و زمانی‌که تور به سرزمین جاینت‌ها رفته بود، پادشاه غول‌ها او را به چالش کشید. در یکی از چالش‌ها از تور خواست که گربه‌ی جاینت‌ها را بلند کند اما تور با وجود تمام تلاشش توانست اندکی گربه را از روی زمین بلند کند. بعدا مشخص شد که این گربه درواقع یورمانگاندر بوده و تور توهم دیدن یک گربه را داشته است. این، جرقه‌ی کینه‌ای بزرگ بود. این جنگ هر چند با کشته شدن یورمانگاندر به پایان می‌رسد، اما سم‌های این مار عظیم کار خودش را کرده است و تور پس از برداشتن چند قدم از پا در می‌آید.

نوبتی باشد نوبت فنریر است تا به تنها چیزی که در طول سال‌های اسارت به آن فکر می‌کرده است برسد؛ کشتن اودین. گرگ غول‌پیکر پیش از آن‌که اودین بتواند واکنشی نشان بدهد او را می‌بلعد و به این ترتیب رهبر خدایان نیز کشته می‌شود. پسر اودین، ویدار با دیدن این صحنه آن‌قدر خشمگین می‌شود که به گرگ حمله کرده و فک او را از هم می‌درد. درواقع می‌توان گفت خشم ناشی از دیدن مرگ پدرش چنین قدرتش را درون او به وجود آورده بود.

مبارزه با رویارویی لوکی و هایمدال ادامه پیدا می‌کند ولی به مرگ هر دوی آن‌ها منجر می‌شود. دیگر می‌توان گفت که اکثر خدایان و جاینت‌هایی که بیشتر از همه با آن‌ها آشنایی داشتیم به نحوی کشته شده‌اند. دیگر چیزی جز خاکستر از دنیا باقی نمانده و قیامتی که همه از آن وحشت داشتند بالاخره به پایان رسید. ولی حتی در دل تاریکی هم کورسویی از امید وجود دارد؛ چرا که قبل از وقوع رگناروک دو انسان در درخت زندگی پناه گرفته بودند توانستند از این فاجعه جان سالم به در ببرند. از بین خدایان نیز چند توانستند زنده بمانند؛ نیورد، ویدار، بالدر از مرگ برگشته، مگنی و مودی.

شاید از خودتان بپرسید که چرا جاینت‌ها با اینکه پایان کار خود را می‌دانستند اما باز هم از آن دوری نکردند؟ خدایان اسیر از همان ابتدا چیزهای زیادی از آن‌ها گرفته بودند و همچنان در هر موقعیتی تعدادی از آن‌‌ها را سلاخی می‌کردند. تعدادی دیگر مانند سورت هر چند با خدایان اسیر مشکل شخصی نداشتند، ولی برای تبدیل شدن جهان به یک جای بهتر به سرنوشت خود راضی بودند. به هر حال آن‌ همه مرگ و نابودی برای هیچی نبود و بازماندگان رگناروک با درس گرفتن از اشتباهات سابق خود سعی کردند که دنیای بهتری را به وجود بیاورند.

البته ظاهرا در این بین موجود دیگری نیز از رگناروک جان سالم به در برده است. نیدهاگ اکنون در دنیای زیرین از اجساد تغذیه می‌کند و انتظار رگناروک دیگری را می‌کشد. اما آیا چنین اتفاقی رخ خواهد داد و اگر جواب مثبت است، چگونه؟

در هر منبع یکی از جبهه‌های جنگ به‌عنوان طرف خوب ماجرا نشان داده شده است. اما واقعا نمی‌توان گفت که کدام طرف هدف نیکی را دنبال می‌کرده است و این به برداشت مخاطب بستگی دارد. درحالی‌که دنیای مارول خدایان را طرف خوب ماجرا نشان می‌دهد، گاد او وار طرف جاینت‌ها را می‌گیرد. در این مقاله سعی کردیم تا جای ممکن از منابع اصلی پیروی کنیم اما این موضوع با وجود خلاهای داستانی ما را به این واداشت تا از منابع تکمیلی کمک بگیریم. در نتیجه ممکن است بخشی از داستان با چیزی که شما در جای دیگر شنیده یا خوانده‌اید تفاوت‌هایی داشته باشد.

درنهایت لطفا نظرات و تئوری‌هایی را که در مورد دنیای نورس دارید با ما به اشتراک بگذارید.

منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده