آخر هفته چی بازی کنیم: از Thief تا یک تجربه مترویدوینیا
در قسمتی دیگر از سری مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، مثل رسم همیشگی دو بازی مختلف معرفی کردهایم؛ اولین بازی، نسخهای از مجموعه Thief است که یک ریبوت از آن بهحساب میآید و بازی دوم یک اثر کمتر شناختهشده اما ارزشمند به نام Timespinner که بازیکنان را به جهانی چشمنواز با طراحی پیکسل آرتی میبرد. لطفا در ادامه با معرفی بازیها همراه باشید.
بازی Thief
برای اولین بازی این هفته، سراغ یکی از مجموعههای مخفیکاری قدیمی رفتهایم؛ بازی Thief، محصول سال ۲۰۱۴ که چهارمین نسخه و یک ریبوت از این مجموعه بهحساب میآید. البته قبل از اینکه بیشتر از بازی صحبت کنیم، باید به این نکته اشاره کرد که این نسخه از Thief، سطح نسبتا پایینتری نسبت به سه نسخه قبلی دارد و اگر مشکلی با گرافیک قدیمیشده و مواردی از این دست نداشته باشید، شاید هنوز هم نسخههای قدیمیتر پیشنهاد جذابتری برای تجربه باشند ولی حتی همین نسخه آخر هم مخصوصا برای طرفداران سبک مخفیکاری، اوقات خوشی رقم خواهد زد.
بازی Thief اولینبار در سال ۲۰۰۹ و با نام اولیه Thief 4 معرفی شد؛ بااینحال پروسه ساخت بازی روندی طولانی پیدا کرد و به همین دلیل، در سال ۲۰۱۳ و شمارهای از مجله گیماینفورمر بود که این بازی رسما با نام Thief یک بار دیگر رونمایی و مشخص شد که قرار است یک ریبوت از مجموعه باشد. نکته جالبی که در زمان معرفی بازی رخ داد، این بود که بهدلیل فضای تاریک و سبک طراحیهای خاصی که در تصاویر بهچشم میخورد، خیلیها اعتقاد داشتند که Thief سعی دارد تا شبیه به بازی دیسانرد باشد؛ اما واقعیت این است که این مجموعه از همان ابتدا همچنین اتمسفری داشت و شاید وقفه ۱۰ ساله بین نسخههای سوم و چهارم عاملی شده بود تا خیلیها آن را با اثری مثل دیسانرد مقایسه کنند.
به هر حال Thief که ابتدا قرار بود اثری برای کنسولهای نسل هفت باشد، درنهایت در سال ۲۰۱۴ برای پی سی و کنسولهای نسل هشتمی سونی و مایکروسافت منتشر شد. داستان بازی، یک بار دیگر ما را با شخصیت Garrett همراه میکند؛ شخصیتی که حتی در ایدههای اولیه ساخت نسخه جدید، پیشنهادهایی برای تغییر دادن او هم مطرح شده بود ولی درنهایت ایداس تصمیم به حفظ این کاراکتر گرفت. Garrett که مدتها از شهر محل تولدش دور بوده، در ابتدای بازی به این شهر برمیگردد و آن را در شرایط عجیبی میبیند؛ از یک طرف بیماری خاصی شیوع پیدا کرده و از طرف دیگر، اختلاف طبقاتی وحشتناکی در جامعه حاکم شده است؛ اختلافی که باعث شده تا افراد ثروتمند در آرامش و رفاه کامل باشند و فقرا با شرایط بسیار سختی دستوپنجه نرم کنند که همین مسئله هم موجب تشکیل گروههای مختلفی بین این قشر برای مبارزه با حاکمان شده است.
خیلی قصد لو دادن جزییات داستان بازی را ندارم اما در همین حد بدانیم که Thief با اینکه بیشتر تمرکزش را روی ارائه یک گیمپلی مخفیکاری گذاشته، ولی از حیث داستان هم اصلا و ابدا اثر بیارزشی نیست و همراه شدن با Garett و پشت سر گذاشتن ماجراهای گاهی عجیبی که در این شهر مرموز و تاریک در جریان است، کشش کافی برای درگیر کردن مخاطب تا پایان بازی را دارد. از این گذشته، یکی از بهترین جنبههای Thief، اتمسفر و فضای خاص جهان آن است؛ فضایی تاریک، با حال و هوای گاتیک و ویکتوریایی که اگر شما هم سرتان برای چنین محیطهایی درد میکند، قطعا عاشقش خواهید شد.
از نظر گیمپلی اما Thief یک بازی مخفیکاری صرف است و شاید همین هم دلیلی شد تا برخی منتقدین، روی خوشی به آن نشان ندهند؛ منظورم از مخفیکاری صرف، این است که کلا مثل هر نسخهای دیگر از این مجموعه، در Thief هم شما باید سعی کنید تا بدون کمترین سر و صدایی و به شکل کاملا مخفیکاری، اهداف تعیینشده در مراحل را که مواردی مثل سرقت یک آیتم خاص هستند، پشت سر بگذارید. برخی منتقدین در بررسی بازی، اشاره کردهاند که این قضیه باعث شده تا Thief کمی تکبعدی باشد و مثلا شخصیت اصلی آن، ابزار چندانی برای مبارزه با دشمنان زمانیکه حضورش لو رفت، نداشته باشد. اما خب در طرف دیگر، مثلا دیجیتال اسپای، با تحسین از بازی آن را یک اثر مخفیکاری خوشساخت معرفی کرده که البته ایرادهایی هم دارد.
یکی از ویژگیهای خوب Thief، باز گذاشتن دست بازیکن برای انتخاب نحوه انجام مأموریتها است؛ پیشتر اشاره کردم که ابزار شما برای این منظور مخفیکاری است اما اینکه این مخفیکاری را به چه شکلی انجام بدهید، وابسته به خودتان است و از آن طرف ساختار مراحل گاهی به شکلی است که میتوانید با کمی ریسک بیشتر، آیتمهای باارزشی بهدست بیاورید و ازطریق آنها شخصیتتان را با تجهیزات جدید بهبود ببخشید. در کل Thief با همه ضعفهایش، هنوز هم برای علاقهمندان سبک مخفیکاری اثری دوستداشتنی خواهد بود و اگر بهسراغش نرفتهاید، الان فرصت خوبی برای این کار است.
بازی Timespinner
برای دومین بازی این هفته، سراغ یک اثر مترویدوینیا به نام Timespinner میرویم. این بازی در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و با اینکه خیلی اثر شناختهشدهای نیست، ولی اگر طرفدار بازیهایی مثل کسلوینیا هستید، قطعا لذت زیادی از بازی کردن آن خواهید برد.
Timespinner درباره شخصیتی است که خانوادهاش به شکل عجیبی بهقتل میرسند و خودش هم در یک بازه زمانی ناشناخته دوباره به هوش میآید. این شخصیت در تلاش است تا هرطور که شده انتقام خانوادهاش را بگیرد و از چرایی سر در آوردنش از این مکان عجیب و ناشناخته مطلع شود. برای این منظور، شخصیت اصلی بازی قدرت کنترل زمان را هم دارد که نقش اساسی چه در مبارزهها و چه در پازلهای بازی ایفا میکند.
Timespinner که بودجه ساختش هم ازطریق یک کمپین کیک استارتر تأمین شده، بهگفته سازندگانش الهام زیادی از بازیهای مشهور همسبک و مخصوصا نسخه Symphony of the Night کسلوینیا گرفته است. انصافا هم سازندگان در پیاده کردن المانهای سبک مترویدوینیا عملکرد بسیار خوبی داشتهاند. جهان طراحیشده برای Timespinner، حالتی پیکسلآرتی دارد و تنوع محیطی بسیار خوبی را ارائه میدهد. در این جهان انواع و اقسام قسمتهای مخفی هم دیده میشوند که میتوان بهلطف قابلیتهای شخصیت اصلی و صد البته کمی هم کنجکاوی، موارد ارزشمندی در آنها پیدا کرد.
اما قطعا یکی از اصلیترین ویژگیهای مثبت Timespinner، مبارزات آن است؛ مبارزاتی که با دشمنان معمولی و باسها صورت میگیرند و مخصوصا باسهای بازی، طراحی بسیار خوبی دارند و حسابی مهارتهای شما را به چالش خواهند کشید. در دسترس بودن قدرت متوقف کردن زمان، ویژگی منحصربهفردی است که عمق بیشتری به مبارزات بازی میدهد.
در کل اگر طرفدار بازیهای مترویدوینیا باشید، Timespinner گزینه خوبی برایتان خواهد بود و میتوان چندین ساعت در جهان چشمنواز آن، حسابی سرگرم شد.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.