آخر هفته چی بازی کنیم: از مافیا تا تجربهای ترسناک
به رسم همیشگی چهارشنبهها، این هفته هم قسمتی دیگر از سری مقالههای آخر هفته چی ببینیم را داریم و چهار بازی مختلف را برای معرفی در نظر گرفتهایم. پس بدون توضیحات بیشتر، سراغ بازیها برویم:
بازی Mafia
اولین بازی این هفته، چیزی نیست جز اولین نسخه از سری بسیار محبوب و فراموشنشدنی مافیا که راستش را بخواهید، به جرات میتوان آن را بهترین بازی این مجموعه هم دانست. با اینکه یک نسخه ریمیک هم از Mafia منتشر شده، اما پیشنهاد ما در مقاله این هفته نه این ریمیک که نسخه اصلی بازی است. Mafia در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و به جرات چندین سال از زمان خودش جلوتر بود و به همین دلیل هم هنوز میتوان لذت زیادی از بازی کردنش برد.
داستان Mafia، در مورد شخصیتی به نام تامی آنجلو است. یک راننده تاکسی که یک شب درگیر یک ماجرای گانگستری میشود و دو نفر از افراد گروه سالیری را نجات میدهد. همین اتفاق، مقدمهای است برای اینکه پای تامی به این گروه باز شود و او، کم کم از یک راننده تاکسی تبدیل به عضوی از گروه سالیری شود. مافیا، داستان جالبی دارد و به مرور، تامی و سایر کاراکترها را درگیر اتفاقات مختلفی میکند که خیلی خوب با حال و هوای آن سازگاری دارند. اما داستان، تنها جذابیت Mafia نیست و این اثر، همانطور که اشاره کردیم، در زمانی که عرضه شد از نظر گیم پلی واقعا از زمان خودش جلوتر بود.
اول از همه، مافیا شهر نسبتا بزرگی در اختیار مخاطب قرار میدهد که شاید به اندازه سری GTA کارهای فرعی جذابی برای انجام دادن در آن نداشته باشیم، ولی طراحی کلی شهر و پویایی آن به نسبت زمان عرضه، واقعا عالی است. از طرف دیگر، ماموریتهای مافیا تنوع بسیار بالایی دارند و گاهی شما را درگیر یک تیراندازی دیوانهوار بین گروههای مختلف میکنند و گاهی هم به دل یک مسابقه ماشینسواری هیجانانگیز میبرند که برنده شدن در آن، یکی از افتخارات گیمرها در زمان عرضه نسخه اصلی بازی بود!
خلاصه همه اینها اینکه Mafia، بدون شک اثری بینهایت تاثیرگذار و مهم است که در زمان عرضه، تحسین منتقدین و گیمرها را در پی داشت و توانست نمره متای ۸۸ را هم بهدست بیاورد. پس اگر به دلیل قدیمی بودن بازی یا هر موضوع دیگری تا امروز شانس تجربه آن را نداشتید، مطمئن باشید که همین الان هم برای این کار اصلا و ابدا دیر نشده است.
بازی They Are Billions
برای دومین بازی این هفته، سراغ یک اثر مستقل در سبک استراتژی با نام They Are Billions برویم؛ اثری که ضمن ارائه مکانیکها و ویژگیهای این سبک، خیلی خوب عناصر بقا را هم شامل میشود و همین مساله آن را به تجربهای جالب تبدیل کرده است.
وقایع They Are Billions در آمریکای شمالی و در اواخر قرن ۲۲ میلادی جریان دارند. شیوع یک بیماری، باعث شده تا افراد زیادی تبدیل به زامبی شوند و زامبیها با پیشروی، موفق شدهاند تا قسمتهای زیادی از جهان بازی را بهتصرف خودشان در بیاورند و به نابودی بکشند. با این حال افرادی هم زنده ماندهاند و حال وظیفه شما است تا با ساختن یک پایگاه محکم، در برابر زامبیها دفاع کنید. They Are Billions یک بازی استراتژی است و کارهایی مثل جمعآوری منابع و ساخت و ساز، نقش بسیار مهمی در آن دارند؛ به این صورت که شما باید خیلی زود منابع مختلفی جمعآوری کنید و پیش از حمله زامبیها، دور پایگاهتان دیوار بکشید و با تربیت نیروهای مختلف و ساخت سازههای دفاعی، آماده حمله وحشیانه زامبیها باشید.
They Are Billions از یک طرف خیلی خوب جنبه ساخت و ساز را ارائه میدهد و برای داشتن پایگاهی مستحکم، باید خلاقیت زیادی در این زمینه بهخرج دهید. همچنین تنوع بالای نیروها و در طرف مقابل هم تنوع بالای زامبیها، باعث شده تا عنصر استراتژی هم واقعا نقش پررنگی در بازی داشته باشید. در کنار همه اینها، بخشهای نبرد بازی هم بهدلیل بهتصویر کشیدن ارتشی واقعا عظیم از زامبیها، بسیار پرتنش است. They Are Billions یک بخش کمپین هم با مراحل مختلف دارد و اگر به آثار استراتژی علاقه داشته باشید، قطعا از بازی کردن آن لذت زیادی خواهید برد.
بازی The Evil Within
شینجی میکامی، بدون شک یکی از تاثیرگذارترین افراد روی بازیهای ترسناک است. میکامی با ساخت رزیدنت ایول ۱، یکی از مهمترین آثار این ژانر را خلق کرده و بعد هم در رزیدنت ایول ۴، عناصری را وارد این سبک کرده که هنوز هم بازیهای زیادی از آنها استفاده میکنند. به همین دلیل زمانی که میکامی استودیو شخصی خودش را با نام Tango Gameworks تاسیس کرد، خیلیها بیصبرانه منتظر اولین ساخته او با نام The Evil Within بودند که سومین بازی مقاله این هفته ما است.
The Evil Within ما را با شخصیت سباستین همراه میکند که یک مامور پلیس است اما پس از اتفاقاتی که در ابتدای بازی رخ میدهند، وارد جهانی وحشتاک میشود که بیش از هر چیزی، باید در آن برای زنده ماندن تلاش کند؛ کاری که اصلا هم ساده نیست و موجوداتی بینهایت بیرحم و وحشتناک نهایت تلاششان را برای کشتن او میکنند! The Evil Within با اینکه خالی از ایراد نیست، ولی از یک سری جنبهها واقعا بازی خوبی است؛ برای مثال ساخته میکامی در القای حس ترس واقعا موفق است و بارها و بارها ظرفیت مخاطبش در برابر ترسیدن را بهچالش میکشد.
از طرف دیگر، مواردی مثل گان پلی کلی بازی و طراحی موجودات مختلف آن هم کیفیت خوبی دارند. همچنین برای The Evil Within یک دنباله هم ساخته و عرضه شده است که البته کارگردان آن دیگر میکامی نیست و پیشنهاد میکنم اگر از تجربه نسخه اول لذت بردید، حتما نسخه دوم را هم بازی کنید.
بازی West of Loathing
برای آخرین بازی این هفته هم سراغ یک تجربه بینهایت بامزه و متفاوت به نام West of Loathing میرویم که در پسِ ظاهر عجیبش، نمره متای عالی ۸۷ را کسب کرده است. وقتی صحبت از بازیهایی با حال و هوای وسترن میشود، ذهنمان سراغ آثاری مثل Red Dead یا Call of Juarez میرود اما West of Loathing تجربهای کاملا متفاوت از یک بازی با چنین فضایی است.
داستان West of Loathing، در مورد شخصیتی است که در ابتدای بازی از خانوادهاش جدا و راهی شهر میشود تا آینده خودش را بسازد. از اینجا به بعد، شما هستید و یک تجربه جهانباز که در آن میتوانید کارهای دلخواهتان را انجام بدهید و داستان خودتان را بسازید. اما این وسط، یکی از مهمترین ویژگیهایی که این اثر را متمایز میکند، چیزی نیست جز طنز فوقالعاده بازی. West of Loathing به معنی واقعی کلمه خندهدار است و از شخصیتهایش گرفته تا ماموریتها و ماجراهایش همگی طنز واقعا درجهیکی دارند.
البته که در کنار بامزه بودن و طنز عالی این اثر سیاه و سفید که شخصیتهایش هم یک سری کاراکتر استیکمانند هستند، West of Loathing مبارزات جالبی هم در اختیارتان قرار میدهد و بهطور کلی، اگر دلتان یک تجربه متفاوت و صد البته خندهدار میخواهد، اصلا و ابدا نباید West of Loathing را از دست بدهید.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.