پیش نمایش بازی Metro: Exodus
پیش از آنکه به سراغ بازی Metro: Exodus برویم، بیایید باهم مرور کنیم که اصلا سری مترو چه جایگاهی در دنیای بازیهای ویدیویی دارد؛ اثری که شاید در زمان انتشار اولین نسخه آنطور که باید جدی گرفته نمیشد اما الان نسخه سوم آن تبدیل به یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال شده است و البته که از این مجموعه بهعنوان یکی از بهترین آثار اقتباسشده از روی کتابها در دنیای بازیهای ویدیویی نام برده میشود. دیمیتری گلوخوفسکی یک نویسنده اهل کشور روسیه است که اولین نسخه از سری کتابهای مترو را با نام Metro: 2033 در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد و در ادامه سه کتاب دیگر از این مجموعه را هم به رشته تحریر درآورد.
اما اولین نسخه از سری بازیهای مترو، مربوط به سال ۲۰۱۰ میشود؛ جایی که استودیو اوکراینی 4A Games سراغ ساخت اثری با اقتباس از اولین کتاب گلوخوفسکی رفت و البته که کمپانی محبوب آن روزها یعنی THQ Nordic، وظیفه انتشار این بازی را برعهده گرفت. مترو ۲۰۳۳ پس از انتشار، بهلطف تصویر فوقالعادهای که با اتمسفر گیرای خود از روسیه آخرالزمانی و مردم پناهبرده به ایستگاههای مترو ارائه میکرد، مورد استقبال خوبی از جانب منتقدین و گیمرها قرار گرفت و البته که مشکلات غیرقابل انکاری چون ضعف در زمینههای فنی داشت که مواردی مثل افت فریم را برایش به ارمغان میآورد. اما در مجموع، Metro: 2033 میخ اول رو برای این مجموعه محکم کوبید و موفقیتهایش باعث شدند تا سه سال بعد شاهد دنباله بازی با نام Metro: Last Light باشیم؛ البته پس از ورشکست شدن استودیو THQ، امتیاز مجموعه مترو به کمپانی دیپ سیلور رسیده بود و این بار این شرکت وظیفه انتشار بازی را برعهده داشت. مترو: لست لایت مثل نسخه قبل، از داستان خیلی خوبی بهره میبرد و گلوخوفسکی شخصا نوشتن داستان کلی بازی و دیالوگهای کار را برعهده داشت که نتیجه آن هم کیفیت بالای اثر در این زمینهها بود.
یک سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۴، نسخه Redux دو بازی اول مجموعه با گرافیک بهبودیافته و حتی بهبودهایی جزئی در زمینه گیمپلی منتشر شد تا بدین شکل مجموعه بازی مترو هم وارد پلتفرمهای نسل هشتم شود و حال پس از گذشت پنج سال، این بار نوبت به Metro: Exodus رسیده است؛ اثری که قصد دارد این بار بزرگتر، کاملتر و زیباتر از همیشه آخرالزمان روسیه را به تصویر بکشد و ما را با جدیدترین ماجراجویی شخصیت دوستداشتنی این سری یعنی آرتیوم همراه کند.
داستان بازی دو سال پس از وقایع نسخه قبلی و بر اساس ادامه یکی از پایانهای آن روایت میشود
بگذارید اول مرور بر اطلاعات بازی را با داستان آن آغاز کنیم؛ داستانی که در اصل دو سال پس از وقایع نسخه قبلی رخ میدهد و دنباله پایان Redemption آن بازی است. آرتیوم ۲۸ ساله، این بار هم شخصیت اصلی اثر خواهد بود و ماجرا از این قرار است که آرتیوم و چند رنجر دیگر، خسته از زندگی در محیط آلوده به رادیواکتیو نسخههای قبلی، تصمیم گرفتهاند سفری را به شرق آغاز و جایی عاری از این مواد را برای زندگی پیدا کنند؛ سفری که از فصل زمستان آغاز خواهد شد و قرار است سه فصل دیگر سال را هم به مرور بهتصویر بکشد. به بیان بهتر، وقایع بازی در طول یک سال رخ میدهند و سفر آرتیوم و دوستانش به شرق را روایت میکنند. آنا، شخصیتی که در نسخه قبل هم با او آشنا شده بودیم، این بار هم در بازی حضور خواهد داشت و همسر آرتیوم است. علاوه بر آن چند رنجر دیگر هم در گروهی که همراه با آرتیوم روانه شرق شدهاند، حضور دارند که در بین آنها هم چهرههایی آشنا را خواهیم دید و هم شخصیتهایی کاملا جدید.
اگر نسخههای پیشین بازی را تجربه کرده باشید، قطعا میدانید که یکی از تمهای اصلی داستان آنها، تلاش برای بقا بود؛ حال این تلاش گاهی در جایگاه آرتیوم و در مبارزه با موجودات و دشمنان مختلف بهتصویر کشیده میشد و گاه مثلا تلاش گروهی مردم برای بقا را مشاهده میکردیم که خب خیلی وقتها، ناامیدی خاصی هم بر این تلاش چیره میشد. با این حال چندی پیش سازندگان در مصاحبههای خود اعلام کردند که در Metro: Exodus قرار است تم اصلی بازی، بیشتر بر پایه امید داشتن به اتفاقات خوب باشد؛ در واقع بازی با امید پیدا کردن منطقهای قابل سکونت آغاز میشود و در ادامه هم شاهد مبارزات آرتیوم و یارانش بر پایه همین امید هستیم که بهشان، انگیزه سفر و مبارزه میبخشد.
اما یکی از ویژگیهای جدید Metro: Exodus، جریان داشتن آن در طول چهار فصل مختلف است که از قضا تاثیر زیادی هم روی گیمپلی بازی خواهد داشت. سفر شخصیتهای بازی از منطقهای در نزدیکی رود ولگا و در فصل زمستان آغاز میشود؛ سرمای شدید و کشنده این منطقه، آن را به مکان مناسبی برای جولان دادن انواع موجودات جهشیافته تبدیل کرده و باید در این فصل خودتان را آماده مبارزه با موجوداتی چون واچمن کنید و البته که خطرات انسانی هم در کمینتان خواهند بود. در ادامه شاهد فصل بهار خواهیم بود؛ یخ و برف محیطهایی که در این فصل از آنها گذر خواهیم کرد، در اثر تابش آفتاب در آستانه ذوب شدن هستند و شخصیتهای بازی در حالی به فصل بهار میرسند که یک پل، مانع از حرکت قطارشان میشود و حال باید راهی برای پایین آوردن این پل و قابل عبور کردن آن پیدا کنند. در مناطقی که در فصل بهار از آنها عبور خواهیم کرد، چشماندازهای زیبایی وجود دارند و مواردی مثل یک اسکله را میتوان در این محیطها پیدا کرد. اما شاید جذابیت اصلی این مناطق، کلیسایی باشد که یک اعضای فرقه افراطی آن را تبدیل به پایگاه خودشان کردهاند و بر این باور هستند که باید یک ماهی جهشیافته را عبادت کنند؛ روبهرو شدن با این فرقه و تقابلهای آرتیوم با رهبر آنها، یکی از جذابیتهای داستانی بازی خواهد بود.
محیطهای بازی متنوعتر از همیشه هستند و از صحرای خشک گرفته تا مناطق کوهستانی را شامل میشوند
در ادامه آرتیوم و گروهش، در فصل تابستان باید از یک منطقه کاملا صحرایی عبور کنند؛ منطقهای که جالب است بدانید از سمت روسیه، در نزدیکی دریای خزر واقع شده است. طوفانهای شن پیشبینینشده، آفتاب گرم و آزاردهنده و لولههای نفتی که در سراسر صحرا کشیده شدهاند، منطقهای را پدید آوردهاند که پیش از این در سری مترو نمونه مشابه آن را ندیده بودیم و طبیعتا این بخش از بازی، حس و حال جدید و متفاوتی نه تنها در مقایسه با سایر فصلها، که در مقایسه با هرآنچه که پیشتر در سری مترو دیدهایم خواهد داشت. منطقه صحرایی مذکور، تحت کنترل گروهی از راهزنان است که رهبری آنها را شخصی به نام «بارون» برعهده دارد و طبیعتا آرتیوم و دوستانش کار سادهای در این مناطق نخواهند داشت. اما در نهایت به فصل پاییز میرسیم؛ فصلی که گروه ما در آن قرار است وارد یک منطقه کوهستانی شوند که از قضا طبیعت بکری هم دارد؛ این منطقه توسط گروهی به نام «فرزندان جنگل» کنترل میشود که از قضا، قرار نیست روی خوشی هم نسبت به آرتیوم و دوستانش نشان دهند و علاوه بر این گروه، حیوانات وحشی مثل خرس و گرگ هم در این منطقه حضور دارند و تهدیدی جدی خواهند بود. یک نکته جالب دیگر در مورد بخش پاییز بازی هم اینکه میتوان در آن از غارهای مختلفی بازدید کرد و حتی اشیا ارزشمندی در آنها بهدست آورد. همچنین بد نیست به این نکته اشاره کنیم که بازی، دارای سیستم آب و هوایی پویا و چرخه طبیعی شب و روز است و حتی آرتیوم این امکان را دارد تا با خوابیدن، وقت را سپری کند.
اما Metro: Exodus جدا از اینکه در چهار فصل مختلف جریان دارد و از این حیث از نظر بصری و آب و هوایی تجربهای جدید در بین نسخههای مختلف مجموعه بهشمار میرود، از یک نظر دیگر هم ویژگیهای جدیدی برایمان بهارمغان خواهد آورد؛ منظورم نحوه طراحی مراحل بازی است که بهکل متفاوت از دو نسخه قبلی است. در نسخههای پیشین، اکثر اوقات بازی در قسمتهای زیرزمینی چون ایستگاه یا راهروهای مترو جریان داشت و البته که گاهی هم سرکی به محیطهای بیرونی میزدیم. این سبک طراحی مراحل مترو را به اثری خطی تبدیل کرده بود که در آن همهچیز به رسیدن به مقصد و البته درگیریهای نفسگیر ختم میشد. با این حال این بار بازی تا حدودی حس و حال آثار جهانباز را هم پیدا کرده است؛ البته منظور از این حرف، این نیست که بازیکنان مثلا شاهد انواع و اقسام ماموریتهای فرعی و اصلی خواهند بود و میتوانند به ترتیبی که خواستند آنها را انجام دهند؛ خیر، در Exodus خبری از این ویژگیها نخواهد بود، بلکه محیطهای بازی، وسیعتر از قبل هستند و سازندگان این آزادیعمل را به بازیکنان میدهند تا در برخی محیطها دور و اطراف را بگردند و آیتمهای ارزشمندی از این طریق به دست بیاورند یا با دشمنان مختلفی روبهرو شوند. در واقع Metro: Exodus کماکان یک اثر شوتر اولشخص با المانهای ترسناک است که این بار، فقط کمی نسبت به قبل از حالت صرفا خطی خارج شده و آزادیعمل بیشتری به بازیکن میدهد؛ این اتفاق به این سبب رخ داده که برخی از اعضای تیم توسعه بازی، پیش از این سابقه کار روی بازیهای سری Stalker را داشتهاند و این ایده که در این نسخه بازی از روند خطیاش فاصله بگیرد، پیشنهاد آنها بوده است.
Metro: Exodus همچنین در دیگر زمینههای گیمپلی هم تغییرات زیادی نسبت به نسخههای قبلی داشته است؛ برای مثال در دو نسخه قبلی، سیستم اقتصادی بازی بر پایه نوع خاصی از فشنگ بود اما با خارج شدن آرتیوم و گروهش از مسکو، دیگر این شکل از پول کاربردی نخواهد داشت و سازندگان برای اینکه جای خالی آن را برطرف کنند، ساخت و ساز غنیتر را به بازی آوردهاند. مثل اثری چون Fallout 4، شما میتوانید آیتمهای بهدردنخور زیادی را در محیط پیدا و سپس آن را تبدیل به دو نوع ماده اولیه کنید که از طریق آنها میتوان مواردی مثل مهمات و سایر آیتمها را ساخت. همچنین شخصیسازی سلاحها هم کاملتر و بهتر از قبل شده است؛ به طوریکه سلاحها را در پنج قسمت مختلف میتوان شخصیسازی کرد و از آن جالبتر اینکه آرتیوم قادر خواهد بود تا اجزایی از سلاحهای دشمنان را بردارد و از آنها روی سلاح خودش استفاده کند. این سیستم شخصیسازی کامل، باعث میشود تا بتوانید مطابق سلیقه خودتان سلاحهای متنوع بازی را شخصیسازی کنید و خصوصیاتی به آنها ببخشید که در نبردها به دردتان بخورد. برای مثال میتوانید دوربین اسلحه دشمنی را که کشتهاید بردارید و روی اسلحه خودتان نصب کنید تا تبدیل به یک سلاح دوربُرد شود. همچنین برخلاف نسخههای پیشین که امکان ارتقای سلاح فقط در بخشهای خاصی از محیط بازی فراهم بود، در این نسخه بازیکنان قادر خواهند بود در هر نقطهای که میخواهند سلاحشان را شخصیسازی کنند.
ویژگی جالب بعدی در بازی، چند بُعدی شدن آن است؛ بدین شکل که همهچیز صرفا بر پایه بکش برو جلو پیش نمیرود و آرتیوم قادر است در این نسخه، سلاحش را مخفی کند و با این کار جلوی برخی درگیریها را بگیرد. مثلا تصور کنید که در حال نزدیک شدن به یک کمپ از انسانها هستید؛ اگر این کار را اسلحه بهدست انجام دهید، به احتمال زیاد آنها بدون هیچ ملاحظهای به سمت شما تیراندازی خواهند کرد. اما اگر سلاحتان را مخفی کنید و به سمت پایگاه بروید، شاید آنها هم قید شلیک به شما را بزنند و بتوانید بدون درگیری از کنارشان عبور کنید. مخفیکردن سلاح همچنین فواید دیگری مثل سریعتر شدن سرعت حرکت آرتیوم هم دارد. سازندگان البته المانهای جدید بازی را صرفا محدود به این موارد نکردهاند؛ برای مثال یک ویژگی جدید دیگر، در دسترس بودن نقشه در قسمتهایی از بازی است که شاهد محیط خیلی بزرگی هستیم و محیط تا حدودی حالت جهانباز دارد که قبلا به چگونگی عملکرد این محیطها اشاره کردهایم.
سیستم اقتصادی مبتنی بر فشنگ بازی در این نسخه دیگر کاربردی ندارد و به جای آن، شاهد سیستم ساخت و ساز غنی هستیم
مچبند آرتیوم، در نسخههای پیشین وسیلهای بسیار کاربردی بود و خب در این نسخه هم شاهد آن هستیم و البته که میتوان با ابزاری جدید، این مچبند را حتی کاربردیتر از قبل کرد. ابزار دیگری چون دوربین هم از دیگر وسایل کاربردی در بازی هستند. اما جدا از تجهیزات و ویژگیهای جدیدی مثل شخصیسازی کاملتر نسبت به قبل، Metro: Exodus همچنین شامل دشمنان جدیدی هم خواهد بود؛ به طوریکه در کنار برگشت برخی از موجودات مشهور و همیشگی این مجموعه، این بار بسته به فصل و محیطی که بازی در آن جریان دارد، شاهد دشمنانی کاملا جدید هم خواهیم بود که روبهرو شدن با برخی از آنها یک چالش اساسی است. آرتیوم همچنین در این بازی قرار است کنترل وسایل نقلیه مختلفی را هم برعهده بگیرد که از جمله آنها میتوان به هدایت یک قایق در رودخانه اشاره کرد؛ رودخانهای که البته عاری از تهدید هم نیست! در نهایت بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که در برخی قسمتهای بازی، شاهد صحنههای کلیدزنی QTE هم خواهیم بود که البته گفته شده به میزان خیلی کمی در بازی استفاده شدهاند.
با اینکه تا به امروز ویدیوهای نسبتا زیادی از بازی منتشر شده، اما هنوز هم نمیتوان خیلی در مورد کیفیت نهایی بازی چیزی گفت. سری بازیهای مترو همیشه اکشنهای جالبی ارائه کردهاند و البته که در کنار آنها، شاهد جنبه خوبی از ترس و تلاش برای بقا هم بودیم. با این حال به نظر میرسد که در نسخه جدید، روند بازی کمی متفاوتتر از قبل شده باشد و با اضافه شدن مواردی مثل تغییرات محیطی و فصلی زیاد یا حتی اضافه شدن محیطهای وسیعتر، شاهد گیمپلی نسبتا متفاوتی هم باشیم؛ از قضا رسانههایی که پیش از این شانس تجربه بازی را داشتهاند هم نظرات مختلفی در رابطه با بازی دارند؛ برای مثال برخی مثل Tech Advisor مترو را اثری معرفی کردهاند که دل کندن از آن، کار بسیار سختی است اما در عین حال مشکلاتی مثل هوش مصنوعی نهچندان مطلوب هم در بازی دیده میشوند. یا در طرف دیگر این نظر در رابطه با بازی مطرح شده که Metro: Exodus در قسمتهایی مثل فصل تابستان که در یک محیط صحرایی جریان دارد، کاملا از آن اتمسفر و حس و حال همیشگی فاصله میگیرد و این چندان اتفاق مثبتی برایش نیست. با این حال در مجموع باید این چند روز باقیمانده را هم دندان روی جگر بگذاریم تا ببینیم که در نهایت سرنوشت این بازی چه خواهد شد.
اما بهعنوان آخرین نکات، بد نیست اشارهای هم به اتمسفر داشته باشیم؛ اتمسفری که از قضا یکی از مهمترین ویژگیهای مثبت دو نسخه پیشین مترو بود و سازندگان موفق شده بودند حس و حال یک دنیای آخرالزمانی ویرانشده را که انواع و اقسام موجودات جهشیافته در آن پرسه میزنند و صد البته ترس ناشی از این موجودات و عوامل دیگر را به بهترین شکل ممکن در بازی بهتصویر بکشند و از این طریق مترو را از یک شوتر اولشخص ساده و صرف، تبدیل به اثری کنند که حس ترس تاثیرگذاری هم داشت و بازیکن زمانی که ماسک بر صورت در محیطهای مخوف بازی قدم میزد، میتوانست آن ترس ناشی از تهدیدهای همیشگی را با تمام وجود حس کند. اینکه چنین اتمسفری در این نسخه هم وجود خواهد داشت یا خیر، کمی بعید به نظر میرسد؛ چرا که Metro: Exodus کمی از آن حس و حال همیشه تاریک مجموعه فاصله گرفته است. اما خب این لزوما به معنی بد بودن اتمسفر بازی نیست و برعکس کافی است دوباره نگاهی به تریلرهای بازی داشته باشیم تا متوجه شویم که در اکثر آنها، سازندگان توانستهاند با طراحی خوب جزییات محیطی و البته به لطف زیبایی بصری بازی، حس و حال جالبی در آن پدید بیاورند که شاید حتی در عمل بتواند تاثیرگذارتر از قبل هم باشد. همچنین سازندگان سعی کردهاند تا با خلق صدای طبیعی سهبعدی، این حس غوطهوری را عمیقتر کنند و باید توجه ویژهای به صداگذاریهای بازی هم داشته باشیم.
انتشار نسخه پیسی فقط از طریق فروشگاه اپیک تصمیمی آزاردهنده برای کاربران استیم بود و باید دید چه تاثیری روی فروش نسخه کامپیوتر خواهد داشت
در مجموع آنچه که میتوان در رابطه با Metro: Exodus گفت، این است که انتظارات از این بازی و استودیو 4A Games پس از دو تجربه موفق در این مجموعه، بالا است. همچنین فاصله زمانی ایجادشده بین نسخه قبلی تا به امروز و تغییرات چندینباره تاریخ انتشار بازی هم مزید بر علت میشوند تا امیدوار باشیم که این اثر، در نهایت بدون مشکلات فنی و موارد آزاردهندهای چون باگها منتشر شود و البته از آن مهمتر بتواند در زمینههای داستان و گیمپلی هم انتظاراتمان را به نحو احسن برآورده کند. این بازی قرار است برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و پی سی منتشر شود. جدیدترین نسخه مترو ضمن بهره بردن از قدرت بالاتر کنسولهای میاننسلی، روی پیسی هم با گرافیک بالایی اجرا خواهد شد؛ با این حال در چند وقت اخیر، انتشار انحصاری نسخه پیسی از طریق فروشگاه اپیک، حاشیههای زیادی برای این بازی در پی داشته که در نهایت حتی باعث شد تا نویسنده کتابهای مجموعه مترو، از طرفداران بخواهد که اجازه ندهند این حاشیهها زحمات سازندگان بازی را زیر سوال ببرند و البته استودیو سازنده هم اعلام کرد که این تصمیم، صرفا توسط دیپ سیلور گرفته شده و آنها نقشی در آن نداشتهاند.
حال نوبت شما است تا نظراتتان را در رابطه با این بازی با زومجی بهاشتراک بگذارید.