۱۰ بازی که از گشت و گذار در آن لذت خواهید برد
بازیها میتوانند ما را به دنیاها و فضاهای جدیدی ببرند و درون چیزهایی که در خود جای دادهاند غرق کنند. گاه ممکن است ما مسیر و سرنوشت آنها را عوض کنیم، گاه ممکن است آن دنیا شما را به بازی بگیرد و در تمام هرج و مرجهای خود که برای ما بازیکنان ترتیب داده گم شویم. هر دنیایی طعم و شیفتگی خاص خود را دارد و بعضی از آنها حتی سالها بعد از عرضه خود ذهنمان را درگیر خودشان کردهاند. حال به معرفی چند دنیای زیبا، اعجاب انگیز و خطرناک میپردازیم که فکر میکنیم تجربه گشت و گذار در آنها لذت بخش و دلنشین باشد.
The Witcher: Wild Hunt
دنیای Temeria پر از شگفتی و خشونت است؛ در Wild Hunt این اجازه را خواهیم داشت تا بیش از پیش در این دنیای سخت و غرق کننده به کاوش بپردازیم. این بازی اولین ماجراجویی جهانباز استودیو CD Project Red است و تیم آنها میخواهند نقشه و جهانی ارایه دهند که دنیای عظیم و زیبای اسکایریم را در خود ببلعد. گرالت، جادوگر دوست داشتنی ما باید برای کاوش و دست یافتن به سرزمینهای جدید از اسب یا کشتی استفاده کند. اما این عظمت دنیای The Witcher: Wild Hunt زمانی جذابیتش چندین برابر میشود که بدانیم انتخابها، اتفاقات و بازخوردها در این دنیای بزرگ به بهترین شکل ممکن انجام میپذیرد و عملی میشود. اتفاقات و روایتهای فراوانی در دنیای بازی رخ خواهد داد و گرالت نیز باید انتخابهایی انجام دهد که داستان و دنیای Temeria را دگرگون خواهد کرد؛ ممکن است با یک انتخاب ساده، محلهای که در مورد آن تصمیم میگیرد به یک ویرانه تبدیل شود و بر عکس ممکن است رونق و کامیابی این شهر و ساکنینش را فرا بگیرد. دنیای بازی با دیوانگیها و حواس پرتیهایی که در جای جای خود قرار داده زنده است. مردم شهر برای کمک نام شما را فریاد میزنند، دزدها و حیله گران سعی میکنند شما را درون تاریکی بکشانند و راهزنها آماده غارت هستند. در میان تمامی اینها، هیچگاه مطمئن نخواهید بود که چه زمانی و چگونه یک حیوان یا هیولایی درنده به سمتتان حمله میکند. این شما هستید که تصمیم میگیرید مثلا به کمک شخصی بشتابید یا به حرفهای یک رهگذر اعتماد کنید. تعداد بسیار اندکی از آنها قابل پیشبینی هستند. یک لحظه ممکن است شما به مردی کمک کنید که در دامی گیر کرده است، اما کاشف به عمل میآید که او برای دست یافتن به طلا دوست خود را کشته است، از کجا معلوم؟ شاید شما را هم در یک آن بکشد. دنیای The Witcher: Wild Hunt بسیار پویا، زیبا، خشن و درگیر کننده است.
Mad Max
دنیای خشک و بیابانی Mad Max همیشه جایی خوش آب و هوا برای بازیهای ویدیویی به حساب میآید. بسیاری از بازیها از جمله سری Borderlands ساخته استودیو گیرباکس، دنیای خود را از سرزمین Mad Max الهام گرفتهاند. البته بازیای بر این اساس نیز برای کنسول NES در سالهای دور ساخته و عرضه شد. اما زمان حال چی؟ با فیلم جدیدی که از سری Mad Max در حال ساخت است، این نام دوباره بر سر زبانها آمد و توجه همگان را به اتمسفر گیرای خود انداخت. این احیایی بود که همه منتظرش بودیم، احیایی که در کنار این فیلم، بازی مکس دیوانه نیز در حال ساخته شدن است و شاید آرزوی خیلیها با این دو سرگرمی لذت بخش برآورده شده باشد. شما یک اتومبیل خفن به نام Magnum Opus دارید که به تنهایی دلیل خرابکاریهای مختلف در اقیانوس خشک شده این بازی خواهد بود. اتومبیلی با قابلیتهای عالی و سفارشی سازی تمام عیار. در کنار آن یک اسلحه سنگین و نابودگر دارید تا بتوان برجها و دیوارها را تخریب و ویران کرد، یا حتی با چنگک آن میتوان دشمن را گرفت و با شکیدنش بر روی ریگهای داغ شکنجهشان دهید. آدرنالین شگفتزده کننده بازی از مشاهدات سایت Gameinformer در
ثابت شده است و باید شدیدا برای دنیای گرم و خونین آن هیجان زده باشید؛ هیجان زده باشید که قرار است دنیای بازی را به خاک و خون بکشید، به آدم بدها نشان دهید که چه کسی رییس است و حرف اول را میزد و در آخر با رانندگی دیوانه کننده خود همه جا را به هم بریزید.
No Man’s Sky
این بازی با نمایشها و قابلیتهای منحصر به فرد، شهرت و آوازه زیادی برای خود دست و پا کرد. شما باید کل جهان هستی را کاوش کنید و با تشکر از محتوای عظیم این بازی، هیچگاه نمیدانید که چه چیزهایی قرار است در میان اکتشافات خود ببینید. این شما هستید که سفینه فضایی خود را هدایت میکنید و باید با آن به جستجو روی سطح سیارههای مختلف بپردازید و در این میان در جنگهای فضایی شرکت کنید. هر سیاره دارای گنجها، غنیمتها و خطرات منحصر به فرد خود است. بعضی از این سیارهها پر از منابع ارزشمند هستند و بعضیهای دیگر درندهها و موجودات مرگبار در خود جای دادهاند. این سوالها و کنجکاویها هستند که No Man’s Sky را بسیار دلربا کرده است. شما به طور دایم به دنبال اکتشاف در سیارهها و قمرهای مختلف هستید در حالی که هیچگاه نمیدانید چه چیز در انتظار شما است. حیوانات و موجودات با شکوه و خطرناک در زمینهای بیگانه پرسه میزنند و این به شما بستگی دارد که به آنها نزدیک شوید و با آن آشنا شوید یا از آنها فاصله بگیرید و خطر مرگ را به جان بخرید. بسیار دلنشین است که با قوانین هر سیاره آشنا شوید و هر بار چیزی جدید کشف کنید.
Xenoblade Chronicles X
دنیای اصلی Xenoblade Chronicles بسیار عظیم بود. حال در Xenoblade Chronicles X قرار است دنیای آن را فراتر از آن چیزی که بود در سیارهای به نام Mira به نمایش درآورد. برای گشتن در سیاره میرا شما از ابزار مکانیکی بزرگی که قابلیت پرواز کردن و عبور از آب را دارند استفاده خواهید کرد، حتی آنها قادر هستند تا به وسایلی نظر موتورسیکلت تبدیل شوند. در این بازی باز هم به مکانی نامطمئن سفر میکنید، نشستن بر روی یک سیاره بیگانه هیچگاه امنیتی در بر ندارد و نمیدانید که چه اتفاقی قرار است بیافتد. به عنوان مثال اولین انسانهای مهاجرنشین در این سیاره Neo Los Angeles هستند؛ یک شهر عادی با ترافیکهای روزانه، مکانهایی برای خرید و خانههای تجملی و سازههای بزرگ. این شهر به عنوان آخرین امید انسانها شناخته میشود. این درست چیزی است که با دیدن سیاره میرا هیچگاه انتظارش را نخواهید داشت. Xenoblade Chronicles X دارای اتفاقات و حوادثی عجیب است. حتی در کنار عناصر و اتفاقات عادی ممکن است ترکیب دایناسورها و ابزار مکانیکی پیشرفته را در این دنیا ببینید.
Metal Gear Solid V: Phantom Pain
مدت بسیار زیادی است که ما منتظر Phantom Pain هستیم. اما هر چیزی که تا به حال از مغز متفکر این سری یعنی هیدئو کوجیما آموختهایم باید به یاد آوریم؛ بازی او هر چیزی خواهد بود جز یک ماجراجویی اکشن عادی! داستان بازی نیز عجیب غریب است؛ البته همیشه بازیهای کوجیما عجیب و عالی هستند. این چیزهای عجیب و غریب و خنده دار را از نمایشهای ابزاری مانند سیستم Fulton Air یا جعبههایی که برای پرت کردن حواس دشمن به عکس یک زن در میآیند دیده شده است. از همه مهمتر این است که بازی جهان باز کوجیما یکی از جاه طلبانهترین کارهای این سری خواهد بود. حجمهای زیادی از بیابانهای وسیع و جنگلهای شاداب و انبوه در نمایش بازی دیده شده است؛ فضاهایی که قادر خواهید بود در آن اسب سواری، رانندگی یا صخره نوردی کنید. این دنیای بزرگ شامل تغییرات آب و هوایی پویا و چرخه روز و شب خواهد بود. گردش و آزادی عمل در کنار مخفی کاری در این محیطها به اندازه تمام چیزهای آنتیک و جالبی که در آن خواهید دید لذت بخش است.
Final Fantasy XIV: Heavensward
از زمان شروع FFXIV ورود به شهر Ishgard برای بازیکنان ممنوع بوده است. شهری که کنجکاوی همه را برای دانستن اسرار پشت دروازههای خود برانگیخته است. حال Heavensward این شانس را به ما میدهد تا بفهمیم چه چیزی در این مکان وجود دارد. در این بسته الحاقی سری FFXIV میتوان با چوکوبوها (موجوداتی پرنده مانند در سری فاینال فانتزی)، اژدها وشیردالهای سری فاینال فانتزی سواری کرد و به گشت و گذار در جزیرههای شناور Ishgard پرداخت. این جزیرهها هر کدام راز و رمزهای خاص خود را دارند که در کنار خط داستانی بازی به کاوش آنها خواهید پرداخت که این کاوشها شما را به اسرار جنگهای هزار ساله Dragonsong هدایت میکند. با این وجود انتظار میرود شاهد مکانی بسیار فانتزی با اژدهایان فراوان در آن باشیم. همچنین این بسته الحاقی شامل مسابقات جدید، کارها و ماموریتهای جدید و حملهها و درگیریهای جدید با چندین درجه سختی مختلف میشود. اگر شما این سری از بازی را انجام داده باشید خوب میدانید که Heavensward بسته الحاقی بسیار بزرگ و با ارزشی است که با وجود ارایه خط داستانی جدید ارزش خود را چند برابر کرده است.
Firewatch
قدم گذاشتن در طبیعت وحشی Wyoming به عنوان یک مراقب و دیدبان آتش برای به دست آوردن و رسیدن به حال اندیشی و بینایی زندگی، به خودی خود یک چیز وسوسه کننده در یک بازی است. اما Firewatch یک استایل هنری اغراق آمیز که زیبایی طبیعت را نشان میدهد در خود جای داده است. غروبها و آسمان پرستاره، کنتراستی اعجاب انگیز را در چشمان شما نقاشی میکنند و ویترینی متفاوت از دنیای اطراف را نشان میدهد. در نمایشهای اخیر Firewatch، این بازی ثابت کرده که سورپرایزهای ویژهای برای ارایه کردن دارد. چه به یک چیز کوچک برخورد کنید و چه به یک شی یا مجسمه مشکوک برسید، شما هرگز نمیتوانید چیزی که بعد از آن را مییابید پشبینی کنید. حتی این شگفتیها زمانی جذابتر میشوند که متوجه شوید بازی چقدر درگیر کننده است؛ شما با یک ناظر به نام Delilah رابطه دارید، او تنها رابط شما با دنیای خارج است. گشتن در طبیعت وحشی بسیار لذت بخش است، اما گزارشاتی که شما از یافتههای خود به دلیله میدهید، حسابی جداگانه دارد . او برای هر چیزی یک توضیح یا تفسیر و به زبان عمومی یک کامنت خاص خود را دارد. Firewatch تماما در مورد اکتشافات و گشودن داستانی بزرگتر است. دنیای بازی به این امر حس ناخوشایندی دارد و همچنین افراد و چیزهایی در آن وجود دارند که گشت و گذار را سخت میکنند.
Every Body Gone To The Rapture
چیزی معنی دار در مورد این بازی وجود دارد، اما همچنین بسیار ناراحت کننده است. سازنده Dear Esther اینبار داستانی بسیار تاثیرگذارتر که شما را به دنیای خود از راهی متفاوت مرتبط میکند، خلق کرده است. بازی در آخر دنیا رخ میدهد و داستان آن در مورد شش شخصیت در یک پناهگاه انگلیسی است. همانطور که درمکان عجیب و جالب گشت و گذار میکنید، شما توسط آیتمها و اشیای اطرف خود با دیگر شخصیتها ارتباط برقرار میکنید و با چیزهایی که آنها پشت سر خود جای گذاشتهاند در موردشان اطلاعات کسب خواهید کرد. شما در میان یک محل بسیار زیبا و عادی هستید که یک اتفاق ناگوار در آن رخ داده است. سکوت و آرامش محسور کننده بازی کاملا مشهود است اما هنگامی همه چیز پریشانتر و غمناکتر میشود که بدانید پایان خوب و خوشی در بازی وجود نخواهد داشت. به هر حال شاید چیزی برای گفتن در مورد زندگی این افراد وجود داشته باشد که ما را شگفتزده و مبهوت کند و این یک دلیل کافی است تا خود را در میان این سناریو و دنیای غمانگیز این بازی رها کنیم.
Just Cause 3
دنیای ساختگی Medici به نظر جایی عالی و گرمسیر برای یک سفر رویایی است. بهشت مدیترانهای همراه با مناظری عالی در میان اقیانوس زمردی رنگ که زیبایی خود را از آسمان بیکران و پاک به ارث برده. همه اینها آرامش را به شما تعارف میکنند. اما حقیقت چیز دیگری است؛
معتادین آدرنالین را دعوت به خطرهای درون خود میکند، نه به آرامش و خوش گذرانی! شما در غارها، سازههای ریز و درشت و طبیعتی بینظیر گشت و گذار میکنید و اسلحه قلاب مانند معروف خود را در دست خواهید داشت تا به وسیله آن به شکل دلپذیری دنیای بازی را هدایت کنید. همچنین قادر هستید تا از وسیله جدید بازی یعنی لباس پرنده (Wingsuit) استفاده کرده و در آسمان با شکوه بازی پرواز کنید و از آن لذت ببرید. فیزیکهای دیوانه کننده و صحنهها و اکشنهای فوقالعاده بازی برای شیرین کاریهایی که آدرنالین را پمپاژ میکند، چیزیست که واقعا شما را فریب و جذب خود خواهد کرد. استودیو آوالانچ با ارایه اسلحهها، ماشینها و البته خرابکاریهای بیشتر سعی بر هیجانانگیزتر کردن این بازی معتاد کننده دارد. پشت پرده یک خرابکاری بودن یک چیز است، اما اینکه خود شما باعث و بانی ویرانی یک مکان باشید چیزی دلانگیز و عالی برای یک گیمر است.
Ghost Song
اگر شما یک فن اصیل Dark Souls و Super Metroid هستید پس Ghost Song را فراموش نکنید. شما در قمری مرموز به نام Lorian V شروع به بازی خواهید کرد. درون این قمر، حسی وَهمآور و ویران کننده وجود دارد و شما باید برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد آن و حتی در مورد اینکه خود شما چه کسی هستید، کند و کاوش کنید. همانند Metroid راههای مخفی زیادی وجود دارد که میتوان آنها را یافت و البته بسیار لذت بخش هستند. همانند Dark Souls اشخاص غریبه و مرموزی نیز در این مکان وجود دارند که هر کدام داستان منحصر به فرد خود را دارند. جو و اتمسفر گیرای این بازی شما را بسیار به سری Souls نزدیک میکند. جالبیه بازی Ghost Song این است که شما را مجبور به یافتن پاسخها میکند و راه شما را بازی خواهد کرد. لازم نیست همه چیز را در این بازی پیدا کنید تا کامل شود، دنیای بازی به شما این آزادی را میدهد تا از راهی که راحت هستید آن را تجربه کنید. بازیهای بسیاری وجود دارند که معرفی شدهاند و تا به حال نمایش کاملی از دنیا و اتمسفر آن دیده نشده است؛ بازیهایی مانند Deus Ex: Mankind Divided که به شدت منتظر فضای سایبرپانکی آن هستیم. بازیهای نیز وجود دارند که آرزوی معرفی شدن آنها را داریم؛ مانند Fallout 4 با دنیای آخرالزمانی عالی خود، نسخه جدید Elder Scrolls که باز هم ما را غرق خودش کند، Half Life 3 با دنیای عجیب و Dark Souls 3 با دنیا و اتمسفر دلهره آور و البته درگیر کننده خود. شما منتظر چه بازیای برای کاوش در دنیای آن هستید؟
منبع: Gameinfomer
نظرات