بهترین مادرها در جهان بازی‌های ویدیویی

مادر! نامی که پس از شنیدن آن مهربانی‌هایش، بخشندگی‌هایش و آرامش دلنشینش به ذهن ما می‌آید. مادر همیشه نگران فرزندش بوده‌ است؛ ما شاهد فداکاری‌ها و از خود گذشتگی‌هایی بوده‌ایم که فقط یک نفر می‌تواند آن را انجام بدهد. او همیشه مشوق و مشاور خوبی برای پیشبرد اهداف بچه‌ها بوده‌ است. آغوش مادر امن‌ترین و در عین حال گرم‌ترین پناهگاهی است که در هیچ جایی از جهان هستی وجود ندارد. فیلم‌های بسیاری برای ستایش مادرها ساخته شده، رمان‌های خواندنی زیادی در وصف مادرها نوشته شده و حتی موسیقی‌های دلنوازی در مدح مادرها نواخته و خوانده شده است که هر کدام جایگاه ویژه آنها را به خوبی نشان می‌دهد. محال است قطعه «مادر من»‌ مرحوم خسرو شکیبایی را گوش نکنید و دستان مادر خود را بوسه باران نکنید، محال است کتاب «سوگ مادر» شاهرخ مسکوب را نخوانید و مادر خود را در آغوش نگیرید و محال است پس از تماشای فیلم «مادر» مرحوم علی حاتمی اشک از چشمانتان سرازیر نشود. با همه این اوصاف، در جهان بازی‌های ویدیویی نیز مادرهایی هستند که تأثیر بسزایی در پیشبرد داستان داشته‌اند و ناجی یا حامی شخصیت‌های مختلف بازی بوده‌اند. در این مطلب قصد داریم بهترین و تأثیرگذارترین مادرهای جهان بازی‌های ویدیویی را معرفی کنیم. با زومجی همراه باشید.

بازی Night in The Woods پر از شخصیت‌های خوب و دوست‌داشتنی است. یکی از جذاب‌ترین این افراد، Candy Borowski مادر Mae، شخصیت اصلی بازی، است که دارای شخصیت‌پردازی عمیقی است. کندی مادری مهربان، خوش قلب و مذهبی است که علاقه دارد از خانواده‌اش مراقبت کند؛ او رابطه عمیقی با فرزندش دارد و همیشه نگران فرزندش است. زمانی که کندی هم سن و سال Mae بوده است، نتوانسته درس بخواند و به همین منظور، او علاقه دارد که فرزندش بتواند دوران تحصیلی موفقیت‌آمیزی را سپری کند. Mae بنا به دلایلی از ادامه تحصیل در دانشگاه انصراف می‌دهد و این اتفاق باعث می‌شود او دچار یأس و ناامیدی شود. کندی با استفاده از عباراتی چون «عزیزم» سعی می‌کند با او ارتباط برقرار کند و با گوش کردن به صحبت‌ها و درد و دل‌های وی، مشکلاتش را درک کند. او با محبت کردن به Mae، به فرزندش روحیه می‌دهد و قصد دارد وی را از افسردگی دور کند. کندی یک نور امید و فردی خوش‌بین در شهر تاریک Possum Springs محسوب می‌شود.

بازی‌های هیدئو کوجیمای افسانه‌ای همیشه دارای شخصیت‌هایی مقتدر و پرابهت بوده‌اند که در تاریخ بازی‌های ویدیویی ماندگار شده‌اند. شخصیت The Boss یکی از این افراد است که تأثیر بسزایی در داستان مجموعه Metal Gear Solid داشته است. اولین حضور وی در بازی Metal Gear Solid 3 رخ داده است؛ The Boss یا The Joy مادر بیولوژیکی Ocelot و استاد و مادر معنوی بیگ باس است که به عنوان سرباز به نیروهای ویژه آمریکا ملحق می‌شود. او در جنگ جهانی دوم به یگان کبرا می‌پیوندد و در سال ۱۹۴۴ در نبرد نورماندی به پیروزی می‌رسد. در پشت ظاهر خشن و جدی The Boss، او زنی احساساتی و عاشق است که به نوعی تمام تجربیات خود را در اختیار بیگ باس می‌گذارد. او به قدری عاشق بیگ باس است که حاضر است جان خود را فدای او کند. جوی با کمک و همراهی بیگ باس تکنیک نظامی CQC را توسعه می‌دهند. تاکتیک CQC مجموعه ابزارهای اولیه جنگ‌آوری است که با استفاده از این ابزار می‌توان نبردها و تمرینات نظامی گوناگونی را طراحی کرد. شخصیت‌پردازی قوی و پیشینه جالب توجه The Boss باعث شده است که او در زمره یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های مجموعه Metal Gear Solid قرار بگیرد و حضور معنوی او در دیگر نسخه‌های این سری به خوبی حس می‌شود.

مد ماکسی یکی از عجیب‌ترین و در عین حال دیوانه‌ترین شخصیت‌های مجموعه بازی‌های Borderlands است. او صاحب یک کافه در شهر پاندورا و دارای دو فرزند به نام‌های الی و اسکوتر است. الی و اسکوتر هردو دارای تعمیرگاه ماشین هستند و جزو مکانیک‌های حرفه‌ای پاندورا محسوب می‌شوند. مد ماکسی دارای شخصیتی دوگانه است؛ او در جامعه فردی بی‌رحم و دیوانه شناخته می‌شود و مردم از او بسیار می‌ترسند. به همین علت، او به ماکسی دیوانه معروف شده است. ناگفته نماند، ماکسی زمانی که از موضوعی عصبی می‌شود حالتی بی‌رحمانه پیدا می‌کند و در حالت عادی رفتاری دوستانه و محبت‌آمیز با مشتریان و اطرافیانش دارد. اما برعکس جامعه، او در برابر فرزندانش مادری مهربان و احساساتی است که سعی می‌کند بهترین امکانات را برای آنها فراهم کند. تأثیر رفتاری ماکسی روی الی و اسکوتر باعث شده است آنها هم خلق و خوی او را به ارث ببرند که رفتارهای آنها تداعی کننده تأثیر مد ماکسی در طول بازی است. تضاد شخصیت Mad Moxxi باعث شده است محبوبیت زیادی در سری بازی‌های Borderlands کسب کند؛ تا جایی که شرکت تل‌تیلز شخصیت مد ماکسی را به صورت یک ایستر اگ (Easter Egg) در بازی مستقل Tales from Borderlands قرار داده است.

دکتر بریجید تانِنباوم یک دانشمند ژنتیک آلمانی در شهر زیر آب رپچر است؛ او با آزمایش‌های فراوان توانسته است محلول ADAM را اختراع کند و برای مقاصد اقتصادی به تولید انبوه برساند. محلول آدام، حاصل استخراج ماده‌ای سبز رنگ از موجودی به نام Sea Slug است که استعمال آن باعث افزایش قدرت فرد می‌شود. همچنین، تاننباوم مادر Little Sisters است؛ تحقیقات او روی محلول آدام باعث به وجود آمدن خواهر کوچولوها شده است که به این محلول معتاد شده‌اند و او به دلیل اشتباهاتی که انجام داده است، نسبت به آنها احساس وظیفه کرده و سعی می‌کند از آنها مراقبت کند و محلول آدام را از بدنشان خارج کند. او به همین دلیل با جک، شخصیت اصلی بازی Bioshock، ارتباط برقرار می‌کند و او را از این موضوع آگاه می‌کند. بریجید تاننباوم یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های مجموعه تحسین شده Bioshock است. احساس مسئولیت او نسبت به خواهر کوچولوها باعث شد که نظر مردم نسبت به او تغییر کند و او را به عنوان یک خائن در شهر رپچر بشناسند. اما او تسلیم نمی‌شود و برای نجات خواهر کوچولوها تا پای جان خود پیش می‌رود.

خانم چو از آن دسته مادرهایی است که فرزند خود را کورکورانه و بدون هیچ قید و شرطی دوست دارد. او با اینکه می‌داند پسرش Winston Chu یک خلافکار و قاتل است، اما همیشه او را تشویق می‌کند و حتی در انجام بعضی از کارهای پسرش مشارکت می‌کند. خانم چو صاحب رستوران Golden Koi در شهر هنگ کنگ است که باند Water Street کارهای خلاف خود را به همراه وینستون خارج از رستوران او انجام می‌دهند. او مادری سرسخت و احساساتی است که عاشقانه وینستون را دوست دارد؛ زمانی که کسی به پسرش خیانت کند، او بدون هیچ فکری اقدام به کشتن دشمنان پسرش می‌کند و به ارزش جان دیگران هیچ اهمیتی نمی‌دهد. خانم چو به هیچ عنوان دوست ندارد پسرش را ناراحت ببیند، اما زمانی که خشمگین بشود تنها وسیله‌ای که او را آرام خواهد کرد، ساطور بزرگ در دستش و جریان خون ریخته شده از بدن بی‌جان فرد بخت برگشته است. بازی Sleeping Dogs توانسته است یکی از عجیب‌ترین و دیوانه‌ترین مادرهای تاریخ بازی‌های ویدیویی را معرفی کند، فردی که در رفتارهایش پارادوکس قابل توجهی دیده می‌شود؛ مادری که عاشقانه پسرش را دوست دارد و در عین حال بسیار بی‌رحم و خشن است.

آملیا کرافت مادر یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های بازی‌‌های ویدیویی یعنی لارا کرافت است. آملیا همانند دخترش علاقه زیادی به کشف آثار باستانی پر رمز و راز داشته است؛ اما او مانند دخترش خوش شانس نبود و نتوانست به موفقیت برسد. مشوق اصلی لارا در باستان‌شناسی و کشف آثار با ارزش، مادرش آملیا بوده است. او با درس گرفتن از اشتباهات مادرش و استفاده از یادداشت‌هایش سعی کرد مسیر درست را انتخاب کند و به کشف رموز بپردازد. زمانی که آملیا، لارا را به دنیا آورد، سعی کرد تمام وقت خود را صرف بزرگ کردن او کرده و بهترین امکانات را برای او فراهم کند؛ او همیشه با لارا بازی می‌کرد و به او نواختن پیانو را آموخت. آملیا کرافت در دو نسخه Tomb Raider: Legend و Tomb Raider: Underworld حضور داشت و شخصیت او با مرور خاطرات لارا و فلش‌بک به گذشته معرفی و شناخته شد. آملیا بر اثر سقوط هواپیمایش در کوهستان و اسیر شدن در برف جان خود را از دست داد. او در آخرین لحظات عمرش دو نامه برای شوهرش ریچارد کرافت و دخترش لارا می‌نویسد؛ در نامه لارا، او عنوان کرد عاشقانه لارا را دوست دارد و برای او آرزوی موفقیت و خوشبختی در ادامه زندگیش کرد.

مگر می‌شود درباره بهترین‌ها صحبت کنیم و نامی از بازی Grand Theft Auto نبریم. سری بازی‌های GTA پر از شخصیت‌هایی با فرهنگ و آداب رفتاری خاص هستند که شخصیت‌پردازی‌های کم نقصی را دارند. Ma Cipriani یکی از جذاب‌ترین مادرهایی است که تاکنون به جهان بازی‌ها معرفی شده است. او مادر تونی سیپریانی یکی از اعضای باند Leone Crime Family در شهر لیبرتی سیتی است. Ma مادری همیشه نگران و دلسوز است که همیشه در هر ساعت و دقیقه با تونی تماس می‌گیرد و جویای حال او می‌شود. موارد زیادی وجود داشته است که تونی در حال دزدی یا کشتن افراد بوده است که مادرش با او تماس می‌گیرد و او را سرزنش می‌کند که مبادا پسرش کارهای بدی انجام بدهد. او عاشقانه فرزندش را دوست دارد و از اینکه تونی به کارهای خلاف رو آورده، بسیار ناراحت است. Ma در دو نسخه GTA III و GTA: Liberty City Stories حضور داشته است اما هیچوقت چهره او نشان داده نشد؛ تونی هرزمان با مادرش دیدار داشته است، صدای او را از بالکن آپارتمان می‌شنود که در حال نصیحت و دل‌نگرانی‌هایش نسبت به تونی است. این همه نگرانی و علاقه مادر به فرزند در بازی GTA به خوبی نشان داده شده است.

جویس پرایس واقعی‌ترین و منطقی‌ترین احساس مادرانه در مقیاس جهان واقعی را دارد. جویس زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرده است و ویلیام پرایس شوهر خود را در یک سانحه رانندگی از دست می‌دهد؛ پس از این اتفاق ناگوار، او در یک کافه با نام Two Whales Diner در شهر Arcadia Bay مشغول به کار می‌شود تا بتواند هزینه زندگی خود و دخترش کلوئی پرایس را تأمین کند. جویس زنی سخت‌کوش و فداکار، مادری مهربان و دوست‌داشتنی است که دستپخت بسیار عالی او زبانزد محله است. جویس پس از مدتی با دیوید مَدسِن آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. کلوئی بنا به دلایلی دچار بحران شخصیتی می‌شود و به راه خلاف کشیده می‌شود. جویس همیشه تلاش می‌کند با محبت و عشق ورزیدن به او کمک کند تا بتواند از این بحران خارج بشود. کلوئی ازدواج مجدد مادرش را نتوانسته قبول کند و با دیوید مدسن مشکل جدی پیدا کرده است؛ جویس سعی کرده است که رابطه این دو نفر را بهبود ببخشد اما هیچوقت نتوانست به موفقیت برسد. شخصیت قوی و منطقی جویس در بازی Life is Strange باعث شده است که او به یکی از شخصیت‌های محبوب این بازی تبدیل شود؛ حس مادرانه او بسیار باورپذیر و دوست‌داشتنی است و می‌توان به راحتی با این فرد ارتباط برقرار کرد.

بدون شک، النا فیشر یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های مؤنث در بازی‌های ویدیویی است. ما در تمام چهار نسخه مجموعه محبوب Uncharted به خوبی با خصوصیات اخلاقی و رفتاری او آشنا می‌شویم و در بعضی اوقات با او همذات پنداری می‌کنیم. بهترین تعریفی که می‌توان نسبت به النا فیشر کرد، این است که او نسخه زنانه نیتن دریک است؛ النا فردی باهوش، شوخ‌طبع، عاشق ماجراجویی و خوش قلب است که همیشه سعی کرده است در بدترین شرایط، بهترین تصمیم ممکن را بگیرد. او کار خود را به عنوان یک خبرنگار تلویزیون شروع کرد و در طول گرفتن گزارش از گنج Sir Francis Drake با نیتن دریک و ویکتور سالیوان آشنا شد. در طول بازی نیتن عاشق النا می‌شود و سعی می‌کند از او مراقبت کند. در نسخه A Thief's End بازی Uncharted شاهد ازدواج او با النا هستیم که آنها زندگی مشترک خود را شروع کرده‌اند و در پایان این نسخه هم شاهد تولد فرزندشان Cassie هستیم. در همان چند دقیقه پایانی بازی، متوجه می‌شویم النا، مادری است که حواسش به خوبی به کارهای فرزندش است و به تربیت و نوع صحبت کردن او بسیار حساس است؛ او سعی می‌کند رابطه‌ای صمیمی و دوستانه با دختر خود داشته باشد و در برابر مسائل گوناگون با Cassie صادقانه رفتار کند.

سونیا بلید یکی از قدیمی‌ترین شخصیت‌های مؤنث جهان بازی‌های ویدیویی است. او بیش از ۲۰ سال است که در مجموعه بازی‌های مبارزه‌ای Mortal Kombat حضور دارد و حریفان را یکی پس از دیگری از پای در می‌آورد. سونیا عضو نیروهای ویژه Earthrealm ارتش آمریکا است که در مرکز فرماندهی آن فعالیت می‌کند. او زنی مسئولیت‌پذیر، پر جنب و جوش و باهوش است که تلاش می‌کند نیروهای تحت نظرش در بهترین فرم خود قرار داشته باشند تا آسیبی به آنها نرسد و در انجام مأموریت‌ها بهترین عملکرد را از خود نشان بدهند. بلید در بازی Mortal Kombat X با جانی کیج، یکی از شخصیت‌های مبارزه‌ای مورتال کامبت، ازدواج می‌کند و حاصل ازدواجشان دختری به نام Cassie Cage است که او در آخرین نسخه از این مجموعه حضور دارد. Cassie هم مانند مادر خود عضو نیروهای ویژه Earthrealm است که تیم آنها زیر نظر مادرش مشغول انجام مأموریت‌های مختلف هستند. سونیا بلید به عنوان مادر و فرمانده نسبت به دخترش احساس مسئولیت می‌کند و دل‌نگرانی‌های خاص خود را دارد. او همیشه در تلاش است دخترش بهترین عملکرد خود را در تمامی مأموریت‌ها داشته باشد و گاهی اوقات برای انجام بهتر کارها، توصیه‌هایی به او می‌کند. حتی کار زیاد هم باعث نشده است که او از دخترش غافل بشود. او در حین انجام مأموریت با Cassie تماس می‌گیرد و حال او را می‌پرسد.

نظر شما نسبت به مادرهای معرفی شده چیست؟ به نظر شما بهترین مادر جهان بازی‌ها چه کسی است؟ لطفا نظرات خود را با زومجی در میان بگذارید.