مهم ترین فیلم های لغو شده کمپانی DC
دنیای سینمایی کمپانی دی سی که وظیفه اصلی آن ساخت فیلم براساس کتابهای کمیک این کمپانی است، در حال حاضر در حال تکامل بوده و به عبارتی با اکران فیلم Justice League (لیگ عدالت) روی غلتک افتاده است. بله کاملا حق با شما است، درست است که شاید موفقیتهای این دنیای سینمایی چه از نظر منتقدین و چه از نظر فروش به حد موفقیتهای دنیای سینمایی استودیو مارول نرسد اما در حال حاضر دنیای سینمایی دی سی در حال تولید پروژههای خیلی زیادی است و قرار است فیلمهای زیادی را به مرحله اکران برساند که هم اکنون هر کدام از آنها در مرحلههای مختلف تولید به سر میبرند.
دی سی کامیکس و شرکت سرپرست و مادر آن یعنی کمپانی برادران وارنر در حال حاضر سخت مشغول کار کردن و سرمایه گذاریهای مختلف هستند تا بتوانند دنیای ابرقهرمانی خود را پر رونقتر کرده و بیشتر از قبل توسعه دهند. با این حال، این دو کمپانی مدت خیلی زیادی است که با یکدیگر در همکاری هستند و حتی خیلی قبل از تولید و اکران فیلم Man of Steel (مرد پولادین) و قبل از اینکه دنیای سینماییای به وجود بیاید، آنها در حال برنامه ریزی و ساخت آثاری براساس شخصیتهای قهرمانی و نمادین خود بودند.
اگرچه بخش اعظمی از فیلمهایی که پیشتر دی سی تولید کرده و روی پرده نقرهای سینماها اکران کرده اغلب داستانهایی داشتند که حول محور دو شخصیت فوقالعاده محبوب یعنی سوپرمن و بتمن میچرخیدند اما اینگونه نبود که فقط و فقط روی این دو شخصیت تمرکز شده باشد و بهتر است بگوییم که درباره شخصیتهای دیگری هم آثاری به مرحله تولید رسیدهاند. جالب است بدانید که علاوه بر این همه فیلم، لایو اکشن و انیمیشنهایی که دی سی تا به امروز تولید کرده و برای عموم عرضه کرده است، آثار خیلی زیادی دیگری هم وجود دارند که حتی به طور کامل هم تولید شده بودند اما در همان اتاق و طبقه تدوین که در کمپانی دی سی وجود داشت پروندهشان به طور کل بسته شد و حتی قبل از اینکه بتوانند روشنایی روز را ببینند و حتی روی پرده سینماها بروند لغو و متوقف شدند.
این موضوع تقریبا غیر ممکن و شاید بهتر است اینگونه بگوییم غیرمنصفانه است که بیاییم درباره اثر خیلی خوب، آیندهدار و پتانسیلداری (که حالا لغو شده است) از پیش قضاوت نادرست کنیم؛ آن هم تنها براساس شایعات و حرفهایی که درباره روند تولید و توسعه آن مطرح شده است. حتی اگر قسمتی از فیلمنامه این فیلم هم فاش میشد باز هم اینگونه قضاوت کردن و حتی لغو کردن یک فیلم که هنوز روی پرده نرفته، اصلا کار منصفانهای نیست. از آنجایی که تولید یک فیلم روند پیچیده و سختی دارد پس میتوان گفت که چیزی بیشتر از کمی شانس در آن دخیل است و عوامل مهم دیگری هم باید در ساخت و اکران یک اثر در نظر گرفته شوند.
با این حال و به طور کلی باید گفت به نظر میرسد که کمپانی دی سی کامیکس تصمیم درستی را اتخاذ کرده و اینکه برخی از آثار و ورودیهای جدید را کاملا از لیست خود حذف کرده آنچنان هم کار اشتباهی نبوده است. فیلمهایی که در این مقاله جمعآوری شده، نشان میدهد که ممکن است برخی از آنها ارزش احیا شدن داشته باشند یا به دلایل خیلی بیمعنی آینده آنها تباه شده باشد اما از طرف دیگر شما با مشاهده برخی از آنها متوجه میشوید که برخلاف بقیه، لغو شدن آنها براساس دلایل خیلی خیلی خوبی بوده و اصلا همان بهتر که اکران نشدهاند.
حال با در نظر گرفتن این مسائل ما بر آن شدیم که لیستی از ۱۵ فیلم لغو شده کمپانی دی سی کامیکس را که هرگز موفق به دیدن آنها نخواهیم بود تهیه کرده و در قالب یک مقاله به شما معرفی کنیم.
۱۵. فیلم Green Lantern 2 و قسمتهای بعدی
این موضوع بر هیچکس پوشیده نیست که فیلم Green Lantern (گرین لنترن) با بازی رایان رینولدز که در سال ۲۰۱۱ اکران شد، تا حد خیلی زیادی ناامیدی و شکست را برای کمپانی دی سی به ارمغان آورد. اگرچه نمیتوان گفت که این اثر هیچ طرفداری ندارد، اما تا حد خیلی زیادی ضعیفتر از آن چیزی که انتظار میرفت عمل کرد و برنامههای بعدیای را که این کمپانی برای این شخصیت داشت متوقف کرد.
با اینکه فیلم گرین لنترن مشکلات حادی نداشت و در قسمتهای بعدی قابل حل بود اما سازندگان قصد نداشتند بار دیگر روی چنین فیلمی ریسک خیلی بزرگی بکنند
جالب است بدانید که فیلم گرین لنترن برای این ساخته شده بود که بتواند یک مجموعه دنبالهدار و دنیایی مخصوص به خود را ایجاد کند (در انتهای این اثر و در دقایق پایانی ما شاهد این بودیم که شخصیت سینسترو با بازی مارک استرانگ حلقه زرد خود را به دست کرد و همین نشانه واضحی برای آغاز مجموعه بود).
علاوه بر این گرین لنترن، نه مرد پولادین، قرار بود کار بزرگتر دیگری هم انجام دهد. او قرار بود اولین قدم برای طرح ریزی و پیاده سازی برنامه خیلی بزرگی مانند برنامه دنیای سینمایی مارول برای کمپانی خود باشد؛ به نوعی او به جای مرد پولادین قرار بود دنیای سینمایی دی سی را ایجاد کند. با این حال، به این خاطر که فیلم گرین لنترن هم از نظر منتقدین و هم فروش بلیط به طرز خیلی بدی ضعیف عمل کرد، تمام برنامههایی را که برای آینده آن تنظیم شده بود هم با خود به ته چاه برد و علاوه بر اینکه کمپانی به همین یک فیلم مستقل تک قسمتی رقت انگیز بسنده کرد، بلکه تمامی برنامههای آینده خود را هم لغو کرد.
این اتفاق (ساخت یک دنیای سینمایی براساس یک فیلم) ممکن است برای بهترین آثار اتفاق خیلی خوبی باشد. اما براساس گفتههایی که بالاتر به آن اشاره شد، گرین لنترن بهترین گزینهای نبود که کمپانی دی سی بخواهد براساس آن آینده خود را پیش برده و مهمتر از آن دنیای سینماییاش را روی آن بنا کند. این موضوع و آزاد کردن هال جوردن از این شرایط به رایان رینولدز اجازه داد تا در نهایت سراغ شخصیت دیگری رفته و نقش ددپول را ایفا کند. با این حال، مشکلاتی که این اثر داشت به گونهای نبود که قابل حل نباشد و ممکن بود سازندگان بتوانند این موارد را در قسمت دوم یا قسمتهای بعدی حل کنند و مجموعه خیلی خوبی از این شخصیت بسازند.
۱۴. فیلم Batman Beyond
با توجه به عملکرد ضعیفی که فیلم بتمن و رابین از خود به جا گذاشته بود، همان بهتر که فیلم Batman Beyond لغو شد تا طرفداران ابتدا نسخه خیلی خوبی از بروس وین ببینند و بعد به سراغ شخصیت جدیدی بروند
کمپانی DC و کمپانی Warner Bros که مدت خیلی زیادی است با یکدیگر همکاری میکنند، هیچوقت از ساخت آثاری که شخصیت بتمن در مرکز آن بدرخشد ترس و واهمهای نداشتند؛ حال چه میخواهد به صورت لایو اکشن باشد چه به صورت انیمیشنی. در گذشته و در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی کمپانی دی سی کار جدیدی کرد و تقریبا تا مرز ساخت و تولید لایو اکشن اقتباسی انیمیشن Batman Beyond هم پیش رفت که ما قرار بود در آن «تری مکگینیس» را مشاهده کنیم که در آینده تبدیل به مبارز شنل پوش یا همان بتمن خودمان میشد.
این فیلم قرار بود لایو اکشنی براساس انیمیشنی که با همین نام ساخته و روی آنتن رفته بود باشد. بعد از اکران فیلم Batman & Robin (بتمن و رابین) و فاجعهای که این اثر به وجود آورده بود، قرار بود فیلم Batman Beyond با این هدف ساخته شود که بتواند این فاجعه را از یادها برده و نام بتمن را دوباره زنده کند. سازندگان این انیمیشن سریالی برای ساخت این فیلم هم در نظر گرفته شده بودند و حتی کارگردانی هم برای هدایت تیم تولید و کارگردانی پروژه آورده شده بود تا بتوانند با کمک هم این اثر را روی پرده سینما ببرند. اما در نهایت همه چیز خراب شد و برنامه ریزیهای انجام شده لغو شد و این فیلم Batman Begins (بتمن آغاز میکند) بود که توانست چهره جدیدی از بتمن را به جامعه طرفداران این شخصیت نشان داده و نام او را دوباره زنده کند.
لازم به ذکر است که همچنان شایعههایی مبنی بر اینکه دنیای سینمایی دی سی قصد دارد این پروژه را در قالبی جدید احیا کرده و روی پرده سینما ببرد وجود دارد اما هیچ خبر قطعی در اینباره منتشر نشده است... البته هنوز.
۱۳. فیلم Batman vs Superman - نسخه دیگر
بدیهی است که فیلم Batman vs Superman (بتمن علیه سوپرمن) وجود دارد و اکران هم شده است. این فیلم همان اثری است که دنیای سینمایی دی سی را خیلی بیشتر از قبل معروف کرد و سر زبانها انداخت، حتی خیلی بیشتر از فیلم مرد پولادین. با این حال، کمپانی دی سی خیلی سال پیش حتی قبل از فیلم مرد پولادین و فیلم Iron Man (مرد آهنی) استودیو مارول یعنی در سال ۲۰۰۳ قصد داشت فیلمی با همین مضمون و ایجاد مبارزهای بین دو ابرقهرمان، تولید کند که خیلی هم به ساخت آن نزدیک شده بود. اگرچه فیلم بتمن علیه سوپرمنی که اکران شد به این عنوان ساخته شده بود که بسیار تاریک و افسرده کننده باشد اما جالب است بدانید نسخه ابتداییای که از این داستان قرار بود ساخته و اکران شود (نسخه لغو شده) خیلی خیلی از نسخه جدید آن بدتر بود.
اگرچه داستان این دو نسخه تفاوتهایی داشت اما سخت است که بخواهیم درباره این موضوع بحث کنیم که طرفداران با ندیدن این فیلم چیزی را از دست ندادهاند
فیلمنامه این اثر در همان زمان توسط آکیوا گولدسمن، نویسنده فیلم I Am Legend (من افسانهام)، فیلم Cinderella Man (مرد سیندرلایی) و فیلم بتمن و رابین که بالاتر به عنوان یک اثر افسرده کننده، افتضاح و خسته کننده معرفی شد، نوشته شده بود. به این دلیل این نسخه افسرده کنندهتر و تاریکتر از نسخه اکران شده است که از یک طرف تمام شخصیتهای مکملی که در اطراف بروس وین/بتمن حضور داشتند، از آلفرد پنی ورث گرفته تا دیک گریسون، همگی مرده بودند. در عین حال از طرف دیگر کلارک کنت/سوپرمن هم قرار بود به طرز فجیعی از لوئیس لین عشق زندگیاش جدا شود. در این نسخه از داستان هیچ کدام از قهرمانهای ما خوشحال نبودند، حتی ذرهای.
داستان این فیلم تنها درباره دو مرد ابرقهرمان سفید پوست میانسال نبود که حالا به مبارزه با یکدیگر برخواسته و به طریقی از یکدیگر هراس دارند. درست مانند نسخه اکران شده فیلم بتمن علیه سوپرمن، در این نسخه هم شخصیت لکس لوتر باعث ایجاد مبارزه اصلی و بزرگ این دو ابرقهرمان شد و علاوه بر اینکه این نبرد را اداره میکرد، کاری کرد که بتمن از دوره بازنشستگی خود خارج شود. اگرچه داستان این نسخه لغو شده یک قسمت پیچیده «نجات مارتا!» (مادر کلارک کنت) یا کشته شدن سوپرمن را کم داشت، سخت است که بخواهیم درباره این موضوع بحث کنیم که طرفداران با ندیدن این فیلم چیزی را از دست دادهاند.
۱۲. فیلم Green Lantern با حضور جک بلک
فیلم گرین لنترن شاید یک اثر کمدی نباشد اما عناصر خندهدار و سرگرم کننده خیلی زیادی هم در خود اثر و هم در جنبههای مختلف شخصیت اصلی وجود دارد، خصوصا اگر به خود شخصیت هال جوردن فکر کنید متوجه این موضوع میشوید. بنابراین با وجود چنین فیلم و داستانی که در وجود آن است، میتوان گفت انتخاب رایان رینولدز بسیار بامزه، برای شخصیت اصلی این اثر که در سال ۲۰۱۱ اکران شد، تصمیم خیلی خوبی بود. با این حال قبل از اینکه این اثر اکران شود کمپانی دی سی فکرهای دیگری برای این شخصیت داشت و حتی در سال ۲۰۰۴ به ساخت فیلمی نزدیک شد که خیلی خیلی بامزهتر از نسخه اکران شده بود و قصد داشت در این نسخه به جای رینولدز از حضور جک بلک در قالب شخصیت اصلی استفاده کند.
بعد از وارونه کردن عجیب افسانه گرین لنترن، سازندگان به این موضوع پی بردند که نسخه به دست آمده مسخرهتر و ریسکیتر از چیزی است که ارزش اکران داشته باشد
حال مشخص نیست که اگر فیلم گرین لنترن اینگونه ساخته میشد (چه خود شخصیت اصلی چه فیلم) در پایان نتیجه بهتری نسبت به نسخه اکران شده دریافت میشد یا بدتر اما هر چیزی که پیش میآمد قطعا نتیجه متفاوتی را در بر میداشت. اگرچه این پروژه هیچ وقت روشنایی روز را ندید و جک بلک فقط در حد ابتدایی برای این نقش در نظر گرفته شده بود اما براساس گزارشاتی که در آن زمان منتشر میشد، هر چیزی از فیلمی که بلک شخصیت اصلی آن باشد انتظار میرفت.
در نسخه ابتدایی که از این داستان ساخته شده بود، موسیقیهای زیاد و یک شخصیت پیکاچو پوکمون غول پیکر به عنوان تهدیدی برای شخصیت اصلی وجود داشت و در نهایت خود شخصیت اصلی در نسخه ابتدایی یک کیف کمری همراه خود داشت و اغلب اوقات آن را استفاده میکرد. این فیلم تقریبا پتانسیل این را داشت که تمامی افسانههایی را که درباره گرین لنترن وجود دارد وارونه کند، اما به طریقی، یک تشابه که بین این داستان و افسانه اصلی وجود داشت این بود که شخصیت سینسترو باز هم در این نسخه شخصیت منفی و دشمن اصلی ابرقهرمان ما بود. با این حال به نظر میرسید که تمامی این تغییرات باعث شود که فیلم خطرناک، عجیب غریب و مسخرهتر از چیزی شود که ارزش این را داشته باشد که تبدیل به واقعیت شده و روی پرده سینماها به اکران دربیاید.
۱۱. فیلم فرعی کت وومن تیم برتون
ممکن است فیلم Batman Returns (بازگشت بتمن) به اندازه فیلم Batman تیم برتون محبوب و تحسینشده نباشد، اما با این حال برخلاف خیلیها که به شدت سعی میکنند از راه و روش خوبی سلینا کایل یا همان کت وومن را به تصویر بکشند، توانست نسخه زیبا و خیلی جالبی (به طرز درست) از این شخصیت را با استفاده از میشل ماری فایفر روی پرده سینماها ظاهر کند.
یکی از اشتباهات دیگر کمپانی برادران وارنر از دست دادن تیم برتون بود که نه تنها سه گانه بتمن را به کام مرگ کشاند بلکه فرصت ساخت فیلم مستقل کت وومن را هم از بین برد
در همان زمان هم برتون اعلام کرده بود که نقاط قوت فایفر در این نقش را به خوبی شناخته و برنامههایی برای ساخت نسخه مستقل این شخصیت دارد اما متاسفانه بخت با او یار نبود و این پروژه به کلی لغو شد.
حتی برتون در جایی عنوان کرده بود که قصد دارد از او در قسمت سوم مجموعه خود هم استفاده کند که همین موضوع سبب شود تا نسخه مستقل کاراکتر کت وومن و ماجراجوییهای شخصی او را هم ساخته و به مرحله اکران برساند اما این اتفاق نیوفتاد و در نهایت کارگردانی قسمت سوم این مجموعه هم به جوئل شوماخر سپرده شد که با نام Batman Forever (بتمن برای همیشه) روی پرده سینماها رفت. بعد از این موضوع، زمانی که برتون همزمان هم از این پروژه انصرف داد و هم کل مجموعه را ترک کرد، این ایده هم به حال خود رها شد. البته این موضوع همینگونه باقی نماند تا زمانی که کمپانی برادران وارنر بعد از اینکه این ایده را احیا کرد، در آن تغییراتی ایجاد کرده و بالاخره فیلمی مستقل با مضمون این شخصیت و با بازی هلی بری ساخت که در نهایت باعث بدنامی و رسوایی شد.
مدتی بعد مشخص شد که خروج تیم برتون از مجموعه مستقل بتمن نه تنها به ساخت دو دنباله افتضاح از این شخصیت که به کارگردانی جوئل شوماخر اکران شده بود، منجر شد بلکه باعث به وجود آمدن مشکلات عمیقتر و چشمگیرتری شده و بدتر از آن منجر شد که جلوی پیشرفت میشل فایفر در قالب سلینا کایل/کت وومن گرفته شود.
۱۰. فیلم Hawkman
به سادگی میتوان گفت که شخصیت Hawkman (هاوکمن) یکی از گیج کنندهترین کاراکترها در لیست قهرمانان کمپانی دی سی است. این شخصیت قهرمانی عجیب و گیج کننده پر از انگیزهها و قدرتهای متناقض بوده و دارای گذشتهای عجیب با اتفاقاتی است که با یکدیگر مغایرت دارند. با این حال، کمپانی دی سی قصد داشت که این کاراکتر را هم وارد صنعت سینما کرده و در سال ۲۰۱۱ تا حد خیلی زیادی به ساخت فیلمی نزدیک شده بود که این شخصیت قهرمانی عجیب و غریب در محوریت آن قرار داشته باشد. همچنین این کمپانی قرار بود شخصیت هاوکمن را در کنار کاراکترهای محبوب دیگری همچون واندر وومن، آکوامن و فلش قرار دهد.
به جرأت میتوان گفت که خط مشی و روند تولید این فیلم درست مانند شخصیت اصلی خود داستان که بالاتر او را توصیف کردیم، پیچیده و گیج کننده بود. براساس گفتهها قرار بود این اثر مانند ترکیبی از فیلم Indiana Jones (ایندیانا جونز)، فیلم Ghost (روح) و فیلم The Da Vinci Code (رمز داوینچی) باشد. با این اوصاف به نظر میرسد که داستان این فیلم کم کم شکل طبیعی بودن را به خود میگرفت. به این دلیل که شخصیت کارتر هال که همان قهرمان ما به نام هاوکمن است به طور مداوم به عنوان قهرمانی تجلی پیدا میکرد و به تصویر کشیده میشد که ظاهری شبیه به مردمان مصر باستان داشت.
با این حال و همانطور که از ظواهر امر قابل تشخیص است، این فیلم هرگز نتوانست مرحله تولید را پشت سر گذاشته و به مرحلههای بعدی برود. لایو اکشنهای کارتر هال که به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی شناخته میشود تنها به دو مجموعه تلویزیونی سریال Legends of Tomorrow (افسانههای فردا) و سریال Smallville (اسمالویل) ختم میشود. میتوان گفت که بعضی چیزها روی کاغذهای کتابهای کمیک بازدهی بهتری دارند و بهتر است که همانجا باقی بمانند تا محبوبیت خود را از دست ندهند؛ در این مورد باید گفت که شاید کارتر هال/هاوکمن هم یکی از همان موارد ذکر شده است.
۹. انیمیشن Justice League: Worlds Collide
مانند بقیه مواردی که در مقاله آورده شده، این بار هم دست سرنوشت با انیمیشن سریالی تحسین شده Justice League Unlimited یار نبود و پیش از آنکه زمانش برسد از طرف عوامل سازنده لغو شد. اما داستان به همینجا ختم نشد زیرا داستانهای خیلی زیادی در این دنیا وجود داشت که میتوانست برای طرفداران این مجموعه گفته شود. درست همان زمانی که فصل ابتدایی این مجموعه روی آنتن رفت، برنامه ریزیهایی هم انجام شد تا انیمیشن Justice League: Worlds Collide (لیگ عدالت: تصادم دنیاها) ساخته شده و برای طرفداران عرضه شود.
این انیمیشن سینمایی به طور ویژه به این منظور ساخته شده بود تا بتواند فاصله و وقفهای را که بین نسخه اصلی انیمیشن سریالی Justice League (لیگ عدالت) و اسپین آف آن یعنی انیمیشن Justice League Unlimited وجود داشت به گونهای جبران کند. انیمیشن Justice League: Worlds Collide علاوه بر اینکه قرار بود وقفه داستانی بین این دو مجموعه تلویزیونی انیمیشنی را پر کند، قصد داشت نشان دهد که قهرمانان ما چگونه میخواهند با نسخه شیطانی خودشان که با نام The Crime Syndicate از زمین موازی به مبارزه با آنها آمدهاند، نبرد موفقیت آمیزی داشته باشند. هرچند با وجود اینکه این انیمیشن داستان خیلی جذابی داشت و قطعا همه را به خود جذب میکرد اما ایده ساخت نسخه سینمایی آن هیچوقت تبدیل به واقعیت نشد.
درست است که تولید این نسخه از داستان انیمیشن سریالی Justice League Unlimited متوقف و در نهایت لغو شد اما پروژه به شکل دیگر ساخته و تبدیل به انیمیشن سینمایی دیگری شد. انیمیشن Justice League: Worlds Collide در قالب یک اثر سینمایی کاملا مستقل ساخته شد و با نام Justice League: Crisis on Two Earths (لیگ عدالت: فاجعه در دو زمین) در سال ۲۰۱۰ روی پرده سینماها رفت. اگرچه انیمیشن لیگ عدالت: فاجعه در دو زمین داستانی کاملا شبیه به نسخه لغو شده خود داشت و قهرمانان قرار بود به مبارزه با نسخه شیطانی خود بپردازند اما صداپردازانی که در این پروژه فعالیت کردند آن افرادی نبودند که در تیم Justice League Unlimited حضور داشتند.
۸. فیلم Superman: Flyby
بعد از گذشت دوران طلایی و نمادین کریستوفر ریو در قالب شخصیت کلارک کنت، فیلمهای سوپرمن تا به امروز دو بار به صورت سینمایی بازسازی شدهاند. اولین نسخه بازسازی شده مربوط به سال ۲۰۰۶ است که اثری با محوریت سوپرمن یعنی فیلم Superman Returns (بازگشت سوپرمن) ساخته شد و برندان روث نقش اصلی آن را بازی میکرد.
با اینکه این پروژه لغو شد و نه براندان روث و نه هنری کویل توانستند در این اثر حضور یابند اما هر کدام به طور جداگانه در فیلمهای مستقلی شانس هنرنمایی در قالب شخصیت سوپرمن را به دست آوردند
همچنین مهمتر از همه نسخه دیگر آن است که به نام مرد پولادین در سال ۲۰۱۳ اکران شد و علاوه بر اینکه مقدمهای برای ساخت و افتتاح دنیای سینمایی دی سی بود، بلکه نسخه هنری کویلِ کلارک کنت را هم به همگان نشان داد. با این حال، لازم به ذکر است که به جز این دو مورد ذکر شده، قرار بود اثر دیگری هم با محوریت سوپرمن ساخته شود که قبل از هر دوی این نسخهها روی پرده سینما میرفت و آن هم چیزی نیست جز فیلم Superman: Flyby.
فیلمنامه فیلم Superman: Flyby توسط جی جی آبرامز نوشته شده بود؛ درست همان فردی که باعث احیای دو مجموعه سینمایی خیلی پرطرفدار یعنی سری فیلم Star Trek (پیشتازان فضا) و سری فیلم Star Wars (جنگ ستارگان) شد. آن نسخه از فیلمنامه فیلم مستقل سوپرمن که به دست آبرامز نوشته شده بود، در اوایل دهه ۲۰۰۰ به رشته تحریر درآمد و داستان آن مربوط به اتفاقاتی است که قبل از دو نسخه اکران شده رخ میدهد. در نسخه نوشته شده توسط آبرامز یک سری نکات نسبت به افسانههای اصلی خود سوپرمن تفاوت داشت.
به طور مثال در این نسخه، به جای اینکه سیاره کریپتون که در همه جا آن را خراب شده به تصویر میکشند نابود شده باشد، همچنان وجود داشت. همچنین در این نسخه فشار خیلی زیادی روی کلارک کنت وجود داشته و تمامی اعمال او به شدت مورد اهمیت واقع میشد زیرا او با تمام قوا تلاش میکرد تا قدرتهایش را از مارتا و جان کنت مخفی نگه دارد و اجازه ندهد که قدرتهای درونی او باعث شود تا آنها از او بترسند و تصور کنند که پسر ناتنیشان (البته کاملا بدون قصد و غرض) توانایی این را دارد که میتواند آنها را بکشد. فیلم Flyby قابلیت این را داشت تا بتواند نسخه تاریکتر و بیگانهتری از آن چیزی را که ما در فیلمهای مختلف از سوپرمن دیدیم به ما نشان دهد.
لازم است بدانید که شاید جالبترین نکتهای که درباره این فیلم وجود دارد فیلمنامه آن نباشد بلکه تیم بازیگری و انتخاب بازیگران آن است. هنری کویل و برندان روث هر دو برای نقش کلارک کنت/سوپرمن این فیلم تست تصویر و فیلمبرداری داده بودند. با این حال، از آنجایی که پروژه تولید این فیلم لغو شد و نتوانست همان مراحل اولیه تولید خود را هم پشت سر بگذراد، هیچ کدام از این دو بازیگر هم شانس این را نداشتند که در آن اثر حضور یابند. البته دست سرنوشت با آنها یار بود و هر دوی آنها توانستند در آثاری کاملا مستقل و برازنده، نقش سوپرمن را ایفا کنند.
۷. فیلم پلاستیک من یا مرد پلاستیکی واچوفسکیها
اگر بخواهم به طور ساده این کاراکتر را توصیف کنم باید بگویم که شخصیت Plastic Man (مرد پلاستیکی یا همان پلاستیک من)، یک فرد کاملا عجیب و غریب با لباسها و رفتاری عجیبتر از خودش است. مرد پلاستیکی تنها شخصیت قابل انعطاف کمپانی دی سی نیست بلکه در کنار او میتوان به رالف دیبنی ملقب به The Elongated Man (مرد کشیده شده) هم اشاره کرد. رالف دیبنی به قدری احمق و مسخره است که این خصوصیات کاملا در او مشخص است و هیچگونه نمیتوان آنها را انکار کرد. تا این نقطه از داستان را باز به گونهای میتوان تحمل کرد و طبیعی دانست زیرا دنیای کتابهای کمیک پر از این موارد عجیب و غریب است اما درست زمانی که در سال ۲۰۰۸ این پروژه معرفی شد و مسئولان اعلام کردند که قرار است فیلمی با محوریت این شخصیت پلاستیکی و منعطف بسازند، درست دو مورد از عجیب و غریبترین فیلمسازان هالیوود اعلام آمادگی کردند که در نهایت هم برای کارگردانی انتخاب شدند؛ آنها هم کسی نبودند جز خواهر و برادر واچوفسکی.
کیانو ریوز هر چقدر هم که بازیگر خوب و توانمندی باشد اما نه به درد این نقش میخورد و نه میتوانست در این نقش فرو رفته و به خوبی این شخصیت را ایفا کند
هنوز کاملا مشخص نیست که پروژه تولید فیلم اختصاصی و مستقل پلاستیک من دقیقا چه مرحلهای از روند تولید خود را سپری میکرد که به طور کل لغو شد. با این حال در همان سال ۲۰۰۸ بود که شایعههای مختلفی مطرح شد. شایعهها حاکی از این بودند که خواهر و برادر واچوفسکی، سازنده سری فیلم The Matrix (ماتریکس) و فیلم Jupiter Ascending (صعود ژوپیتر)، علاقه زیادی به این شخصیت پیدا کردند و دوست دارند که لایو اکشنی درباره او بسازند.
شاید عجیبترین اتفاقی که در آن زمان رخ داد و خبری که منتشر شد این نبود که خواهر و برادر واچوفسکی قرار است یک فیلم ابرقهرمانی بسازند. بلکه عجیبترین خبر این بود که آنها قصد دارند کیانو ریوز را برای نقش اصلی این اثر انتخاب کنند. اگرچه کیانو در گذشته سابقه همکاری با این خواهر و برادر را داشته اما همانطور که میدانید او خیلی به بازی در چنین نقشهایی که بخواهد حرکات خندهدار و منعطفگونه از خود نشان دهد معروف نیست. مخصوصا اینکه برای بازی در نقش ابرقهرمان منعطفی مثل پلاستیک من، این مورد موضوع خیلی مهمی است.
۶. فیلم Batman Triumphant (یا Unchained)
ممکن است خیلی از شما فیلم Batman Triumphant را با نامهای متفاوتی بشناسید اما این خیلی مسئله مهمی نیست؛ موضوع مهم این است که کمپانی برادران وارنر خیلی سال پیش قصد داشت دنباله مستقیمی برای فیلم Batman & Robin ساخته و اکران کند. زمانی که فیلم بتمن و رابین به شدت با سر به زمین خورد و شکست خیلی بدی را به ارمغان آورد، این پروژه در همان زمان به سرعت لغو شد. با این حال پروژه تولید این فیلم خیلی پیش نرفت و در همان مراحل اولیه متوقف شد و در آن زمان از هیچکس پوشیده نبود که حتی ایده تولید چنین فیلمی چقدر احمقانه بوده و نهایت دیوانگی سازندگان را به تصویر میکشد.
درست است که فیلم بتمن و رابین خیلی بد ساخته شد و تولید دنباله آن ایده واقعا مسخرهای بود، اما شاید دادن فرصتی دوباره به جوئل شوماخر کار اشتباهی نبوده و او میتوانست اشتباهاتش را جبران کند
فیلم Batman Triumphant (یا Unchained) در اصل قرار بود به این منظور ساخته شود که با داستان خود بتواند نسخه سینمایی شخصیت هارلی کوئین را به تصویر کشیده و به همگان معرفی کند. این شخصیت محبوب توانست در انیمیشن سریالی Batman: The Animated Series (بتمن: مجموعه انیمیشنی) و همچنین کتابهای کمیک موفقیت خیلی زیاد و البته محبوبیت چند برابری را هم به دست بیاورد. براساس گفتهها، در این نسخه از داستان به جای دوست و عشق جوکر، هارلی قرار بود نقش دختر این کاراکتر منفی را ایفا کند.
در این فیلم هارلی قرار بود توسط شخصیت اسکرکرو یا همان مترسک (در این نسخه از فیلم جوئل شوماخر، کولیو خواننده رپ، قرار بود این نقش را بازی کند) ابعاد ترسناکتری از شخصیت خود را پیدا کرده و بیاموزد که چگونه باید از آنها در مسیر منافع خود استفاده کند. همچنین علاوه بر این موارد و شاید مهمتر از همه، در این نسخه از داستان قرار بود ما بتمنی را ببینیم که در تیمارستان آرکهام زندانی شده و قرار است دادگاهی برای او تشکیل شده و در نهایت محاکمه شود.
جوئل شوماخر کارگردان هالیوود اعتقاد داشت که با ساخت و اکران این فیلم فرصت این را پیدا میکند که از طرفداران دنیای کتابهای کمیک و البته شخصیت بتمن به خاطر فیلم قبلیاش عذرخواهی کند. او قرار بود در این اثر نسخه تاریکتر و بالغتری از مبارز شنل پوش محبوب ما را به تصویر بکشد. با این حال و از بخت بد شوماخر، کسی به این اثر علاقهای نداشت و پروژه به طور کل لغو شد.
۵. فیلم Green Arrow: Escape from Super Max
ممکن است داستان فیلم Green Arrow: Escape from Super Max (گرین ارو: فرار از زندان سوپر مکس) یک اقتباس کامل و صریح از داستانهای شخصیت ارو نباشد و تفاوتهایی با داستان اصلی داشته باشد اما به لطف سریال Arrow (ارو) که از شبکه CW پخش میشود، طرفداران توانستند تا به امروز داستانهای خیلی زیادی درباره شخصیت گرین ارو را تجربه کرده و آنها را بدانند.
اغلب اوقات لغو شدن یک پروژه باعث به وجود آمدن پروژه بزرگتر و بهتری میشود؛ مانند فیلم سینمایی گرین ارو که با متوقف شدن خود، باعث به روی کار آمدن سریال محبوب ارو در تلویزیونها شد
با این حال، سالها پیش حتی خیلی قبلتر از اینکه سریال ارو ساخته شده و به طور رسمی در شبکه CW پخش خود را آغاز کند، کمپانی دی سی تا حد خیلی زیادی به ساخت یک فیلم اقتباسی و مستقل درباره این شخصیت محبوب نزدیک شده بود و امکانش وجود داشت که هر لحظه اولیور کوئین بتواند راه خود را به پرده سینماها باز کند. فیلم گرین ارو: فرار از زندان سوپر مکس در سال ۲۰۰۷ و همچنین سال ۲۰۰۸ مراحل تولید و توسعه خود را طی میکرد. اگرچه این اثر نتوانست مرحله ابتدایی تولید و مهمتر از آن قسمت فیلمنامه نویسی خود را پشت سر گذاشته و به مرحله بعد برود، اما از آن زمان تا به امروز جزئیات خیلی زیادی درباره این اثر منتشر شده است.
برخلاف نامی که این اثر داشت، داستان آن قرار بود نکات و اطلاعات خیلی خوب و روشنی از شخصیت گرین ارو را به تصویر بکشد. به جای اینکه به خاطر بخش خیلی مهمی از وجود اولیور کوئین که به دلیل ماسک و لباسی که میپوشید مجبور میشد از خیلی چیزها چشمپوشی کند تقدیر شود و قهرمان شهر خوانده شود، مسئولان با بیرحمی تمام او را به خاطر جرمی که اصلا مرتکب نشده بود در زندان سوپر مکس زندانی کرده بودند. بیرون زندان و مخصوصا بدتر از همه درون خود زندان، اولیور در شرایطی بود که متحمل خطرات خیلی زیادی از شخصیتهای منفی و خلافکاری که او را میشناختند میشد.
از آنجایی که مت دیمون را برای بازی در نقش اولیور کوئین/گرین ارو در نظر گرفته بودند، فیلم Green Arrow: Escape from Super Max قرار بود به این منظور ساخته شود که از سبک سری فیلم Jason Bourne (جیسون بورن) در دنیای سینمایی دی سی تقلید شود. با این حال، دست سرنوشت با این فیلم هم یار نبود و به دلایل مختلفی این پروژه هم مانند موارد قبلی ذکر شده لغو شد. یکی از این دلایل این بود که هنوز «زمان این فیلم فرا نرسیده است». سرنوشت این فیلم این نبود که ما آن را روی پرده سینماها ببینیم و با لغو شدن آن، اولیور کوئین توانست یک مجموعه تلویزیونی کامل و مخصوص به خود را داشته باشد نه یک فیلم سینمایی.
۴. فیلم Batman: Year One
در گذشته برههای از زمان وجود داشت که نسخههای سینمایی زیادی براساس داستانهای خواستگاه بتمن ساخته شده و سرمایه گذاریهای زیادی هم روی آنها انجام میشد اما مسئولان کمپانی قصد داشتند علاوه بر تمامی نسخههای ساخته شده به سراغ پروژه دیگری بروند و از قضا به تولید آن خیلی هم نزدیک شده بودند. قبل از اینکه فیلم بتمن آغاز میکند اکران شود و پیش از اینکه سه گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان کار خود را آغاز کند، دارن آرونوفسکی کارگردان هالیوود قصد داشت یکی از بهترین و محبوبترین رمانهای گرافیکی بتمن به نام Batman: Year One (بتمن: سال اول) را اقتباس کرده و تبدیل به یک اثر سینمایی کند. آرونوفسکی در این پروژه قرار بود با نویسنده این رمان یعنی فرانک میلر همکاری کند.
اگرچه این فیلم داستان خشن و البته جالبی داشت اما بهتر بود که ابتدا مردم با فیلمی مانند سه گانه نولان با بتمن واقعی آشنا شده و بعد نسخه خشنتر آن به همگان نشان داده شود
فیلم Batman Begins نکتههای خیلی زیادی را از کتاب بتمن: سال اول بهره گرفت و این رمان گرافیکی تا حد خیلی زیادی الهام بخش این فیلم بود که در نهایت هم به نفع قسمت اول این سه گانه تمام شد. اگرچه این کتاب میتوانست کمک خیلی زیادی به نسخه سینمایی و اقتباسی خود کرده و آن را به موفقیتهای خیلی زیادی برساند اما در هر صورت این پروژه به طور کل لغو شد.
میتوان گفت که در داستان رمان گرافیکی Batman: Year One، قرار بود نسخهای خشنتر و تاریکتر از شخصیت بروس وین/بتمن که تا به آن زمان دیده بودیم، به تصویر کشیده شود. این شخصیت، یک کاراکتر شکنجه گر بیخانمان سادیستی بود که افراد خیلی زیادی را شکنجه و قربانی میکرد و به این دلیل نام ابرقهرمانیاش را به دست آورده که بعد از اینکه قربانیانش را به شدت کتک میزد، علامت خفاشی هم روی بدن آنها بر جا میگذاشت. در این داستان، این تنها بروس وین نیست که به وضعیت بدی دچار شده، بلکه کمیسر جیمز گوردن هم در وضعیتی قرار دارد که هر لحظه ممکن است به مرز خودکشی برسد و از طرف دیگر کت وومن هم اصلا شرایط خوبی نداشته و در موقعیت خیلی بدی گرفتار شده که ظاهرا خودش هم این وضعیت را خیلی دوست دارد.
در واقع رمان گرافیکی بتمن: سال اول بسیار شدید و خشن بود و شاید همین دلیل اصلیای برای لغو شدن پروژه تولید فیلم اقتباسیاش بود. لغو شدن این پروژه به نوعی راه را برای تولید و اکران سه گانه نولان هموار کرده و کمی هم توانست از تاریک بودن فیلم بتمن آغاز میکند این مجموعه بکاهد.
۳. فیلم Justice League Mortal
فیلم Justice League Mortal را میتوان به عنوان یکی از جدیدترین و آخرین اثری که قرار بود براساس کتابهای کمیک دی سی ساخته شود و در نهایت توسط کمپانی دی سی کامیکس لغو شد، نام برد. با اینکه پروژه تولید آن متوقف شد اما در همان زمان هم با سرعت خیلی زیادی محبوب شد و طرفداران خاص خود را پیدا کرد البته به همان میزان رمز و رازهایی که درباره آن وجود داشت هم زیاد میشد. درست در همان برهه زمانی که کریستوفر نولان سه گانه خود را روی پرده سینماها به اکران درآورده بود، جورج میلر کارگردان فیلم Mad Max: Fury Road (مکس دیوانه: جاده خشم) قصد داشت که نسخه اختصاصی خودش از لیگ عدالت را ساخته و در سینماها اکران کند. اگر این پروژه لغو نمیشد و به کار خودش ادامه میداد میتوانست گام خیلی بلند و رو به جلویی برای دنیای سینمایی دی سی باشد که آن را جلوتر از دنیای سینمایی مارول و گروه انتقام جویان قرار میداد.
شاید اگر این اثر اکران میشد به مراتب میتوانست عملکرد خیلی بهتری نسبت به فیلم لیگ عدالت فعلی داشته باشد و به خاطر سبک خشنی هم که داشت بیشتر مورد پسند طرفداران واقع میشد
پروژه تولید فیلم Justice League Mortal تقریبا تا قسمت خیلی زیادی پیش رفت و موانع زیادی را پشت سر گذاشت؛ بازیگران آن تقریبا به طور قطعی مشخص و تنظیم شده بودند، فیلمنامه نویسی آن تقریبا مراحل پایانی خود را طی میکرد و حتی براساس گزارشات، لباس مخصوص بیشتر شخصیتها هم درست شده بود.
تا حدودی میتوان گفت که فیلم Justice League Mortal از لحاظ سبک و ظاهر و لحن شباهت خیلی زیادی به فیلم مکس دیوانه: جاده خشم داشت. اگرچه لازم به ذکر است که برنامههای انجام شده برای تولید این فیلم تقریبا نزدیک به یک دهه قبل از تولید فیلم Mad Max، صورت گرفته بود. فیلم Justice League Mortal قرار بود با مرگ یکی از اعضای لیگ عدالت آغاز شده و باقی داستان هم توسط فلش بکهایی که در داستان صورت میگرفت برای بیننده بیان شود.
با توجه به عوامل مهمی که در آن زمانها وجود داشت مانند نگرانی درباره بودجههای زیاد و هنگفت که مهمترین علت بود و تعصب نویسندگان در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، پروژه تولید فیلم Justice League Mortal به طور کل پروندهاش بسته شد و داستان لیگ عدالت را برای زک اسنایدر و جاس ویدون گذاشت تا با فیلم ترکیبی خود بتوانند لایو اکشنی از این تیم ساخته و داستان آنها را برای طرفداران نقل کنند.
۲. فیلم Wonder Woman جاس ویدون
در حال حاضر جاس ویدون یکی از اعضای شناخته شده و جدید دنیای سینمایی دی سی است. کمی قبل این کارگردان در هدایت و کارگردانی پروژه تولید فیلم Justice League (لیگ عدالت) نقش مهمی داشت و حالا در حال ساخت فیلم مستقل خود با محوریت شخصیت بت گرل است. حضور فعلی این کارگردان معروف در کمپانی برادران وارنر را میتوان یک نوع بازگشت و حضور دوباره تلقی کرد زیرا پیش از اینکه ویدون در کمپانی مارول مشغول به کار شود، در کمپانی دی سی روی پروژه دیگری فعالیت میکرد و در حال نوشتن فیلمنامه فیلمی مستقل درباره شخصیت واندر وومن بود که همان زمانها داستان این اثر در فضای مجازی هم فاش شد.
برخلاف نسخه ساده جنکینز، این نسخه قرار بود جنبه خشنتر آمازونها و زندگی پیچیده دایانا و مبارزهاش با شروران ابرقدرت را به تصویر بکشد
فیلم واندر وومنی که جاس ویدون قصد ساخت و اکران آن را داشت قرار بود یک پروژه کاملا مستقل باشد و این موضوع برای زمانی است که هنوز هیچکس هیچ تصور و ایدهای درباره دنیاهای مرتبط به هم با داستانهایی که از نظر درونی با هم ارتباط داشتند، نداشت. برخلاف نسخه اکران شدهای که توسط پتی جنکینز کارگردانی شده بود، نسخه واندر وومن جاس ویدون قرار بود داستانی داشته باشد که درست در زمان حال رخ میدهد و او قصد داشت در داستان این اثر، جنبه خشن و جنگجو بودن آمازونها را بیشتر به تصویر بکشد. به طور مثال، در صحنهای قرار بود ما شاهد این باشیم که دایانا با مادر خود مبارزهای را ترتیب میدهد تا از کشته شدن استیو ترور به دست مادرش جلوگیری کند؛ این مورد تازه شروع تفاوتهای این دو بود.
به جای نسخه خیلی ساده و داستان نسبتا معمولیای که در نسخه دنیای سینمایی دی سی و ساخته شده توسط پتی جنکینز شاهد بودیم، نسخه جاس ویدون و فیلمنامه نوشته شده توسط او قرار بود داستانی را به ما نشان دهد که شخصیتهای منفی و شرور زیادی در مقابل واندر وومن قرار میگیرند. فیلمنامه این اثر از آنجایی که با نظریات کمپانی برادران وارنر مغایرتهایی داشت، باعث شد که سران کمپانی نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و علاقهای به این نسخه نداشته باشند. اگرچه آنها میتوانستند با دوباره کار کردن روی آن، مشکلاتش را برطرف کنند اما کمپانی راحتترین کار را انتخاب کرد و پروژه آیندهداری مانند این اثر را به طور کل لغو کرد.
۱. فیلم Superman Lives
فیلم Superman Lives را میتوان به عنوان مشهورترین و محبوبترین یا غیرمحبوبترین اثر لغو شده تاریخ کمپانی دی سی در بین تمامی پروژههای دیگر آن دانست. زمانی که تیم برتون فیلم اختصاصی و مستقل خود با محوریت شخصیت بتمن را ساخت و اکران کرد، با حجم محبوبیت خیلی زیادی روبهرو شد و توانست به طرز خیلی خوبی شوالیه تاریکی را از خواب زمستانی خود بیرون بکشد. بعد از این موضوع کمپانی برادران وارنر و خود تیم برتون تصمیم گرفتند که همین ایده را روی سوپرمن هم پیاده کرده و مانند شوالیه تاریکی، مرد پولادین را هم از خواب زمستانی سینمایی خود بیدار کنند. اینگونه بود که فیلم Superman Lives وارد پروژه و روند عذابآور خود شده و در طول این مدت انقدر شکنجه شد تا در نهایت به طور کل پروژه لغو شد.
اگرچه نیکولاس کیج یکی از بدترین گزینهها برای نقش شخصیت سوپرمن است اما اگر این فیلم با کمی تغییرات ساخته و اکران میشد شاید میتوانست به جاهای خیلی خوبی رسیده و به جای فیلم مرد پولادین، آغاز کننده دنیای سینمایی دی سی باشد
فیلم Superman Lives پروسه خیلی طولانی داشت و میتوان گفت که یکی از معدود پروژههایی بود که روند جهنمواری را طی میکرد و آنچنان بلاتکلیف بود که مدام از یک گروه تولید به گروه تولید دیگری در رفت و آمد و جابهجایی بود. در یک برهه زمانی، تیم برتون، کوین اسمیت و مهمتر از همه نیکولاس کیج بازیگر محبوب هالیوود بودند که به طور قطعی به عنوان اعضای اصلی این پروژه نامشان در لیست نوشته شده بود. اگرچه داستان این فیلم اقتباسی از موضوع قصه مرگ سوپرمن آغاز میشد و ابتدای پروژه مانند خود داستان خیلی خوب و ساده پیش میرفت، اما از یک نقطهای به بعد همه چیز به هم ریخت.
برخی از مفاهیم و موضوعات مهمی که در داستان این فیلم به کار گرفته شده بودند عبارتند از یک موجود عنکبوت مانند غول پیکر که سوپرمن میبایست برای نجات جان خود با این موجود مبارزه کند، ابرشرورانی مانند لکس لوتر و بریننیاک که با یکدیگر تبدیل به موجود شرور فوق قدرتمندی میشدند و در نهایت هم یک لباس رباتیکی که قرار بود زندگی سوپرمن را از این وضعیت نجات دهد. اگر آنها این پروژه را لغو نمیکردند و مانند قبل روند خود را در پیش گرفته و رو به جلو حرکت میکردند، میتوان به جرئت گفت که نسخه نهایی این اثر تبدیل به یکی از دیوانه کنندهترین فیلمهای ژانر ابرقهرمانیای میشد که در تاریخ سینما تا به آن روز ساخته شده بود. پس با این اوصاف میتوان گفت که متوقف شدن پروژه تولید این فیلم به نفع خیلیها بود و حالا آنها خدا را شکر میکنند که تولید این اثر به جاهای خیلی سخت و با هزینههای هنگفت رسید تا مسئولان بهترین راه را لغو شدن آن دیدند.
آیا شما هم فیلم معروف یا غیرمعروف دیگری از کمپانی دی سی کامیکس سراغ دارید که بتواند در لیست آثار متوقف شده قرار بگیرد و ما آن را فراموش کرده باشیم؟ لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید.