بررسی حواشی رونمایی از کنسول نینتندو سوییچ
نینتندو دو سه روز پیش بالاخره بعد از ماهها سکوتش را شکست و با معرفی کنسول جدیدش که نینتندو سوییچ نام دارد به کانون توجه و بحث مطبوعات وارد شد. این سکوت بیشتر به این دلیل اذیتکننده بود که نینتندو بهطرز شگفتانگیزی در مخفی نگه داشتن جزییات کنسولش و جلوگیری از لو رفتن اطلاعات آن موفق بود. با وجود هزاران نفری که روی ساخت کنسول کار میکنند، ما به جز یک سری اطلاعات جسته و گریخته تا قبل از دیدن تریلر رونمایی از سوییچ چیز خاصی دربارهی آن نمیدانستیم و همین هیجان برخورد با آن را بیشتر کرده بود. رونمایی نینتندو سوییچ اما به یک معنی دیگر هم است. اینکه خوشبختانه شرایط صنعت بازی با یک تکان اساسی روبهرو خواهد شد. دیگر همانند چند سال گذشته همهچیز به شاخ و شانهکشیهای سونی و مایکروسافت که ویژگی منحصربهفرد خاصی نسبت به یکدیگر ندارند خلاصه نمیشود. حالا کسی وارد میدان نبرد کنسولها شده است که خلاقیت و سابقهاش ثابت شده است و این مطمئنا جنگ کنسول را به نفع مصرفکنندگان وارد مرحلهی جذابتری خواهد کرد.
اما مثل همیشه همهچیز به خوبی و خوشی تمام نمیشود. معرفی نینتندو سوییچ مثل هر محصول دیگری با واکنشهای مثبت و منفی بسیاری روبهرو شد. بسیاری که تعدادشان به مراتب بیشتر نیز است از نحوهی رونمایی از این کنسول و چیزی که ارائه میکند حسابی خوشحال هستند و فکر میکنند نینتندو قرار است از اشتباهاتش با Wii U درس بگیرد و طرفدارانش را راضی کند، اما گروهی دیگر فکر میکنند که هنوز شک و تردیدهایی پیرامون سوییچ وجود دارد که پیشبینی آیندهی موفقیتآمیز آن را سخت میکند. که این سیستم جدید تمام گزینههای موفقیت را طوری تیک نزده است که انتظار پیروزی بیمشکل آن را داشته باشیم. که سوییچ نبرد سختی در پیش رو دارد. یا به عبارت دیگر، امکان اینکه سوییچ هم به Wii U دیگری تبدیل شود کم نیست. اگرچه تعداد کسانی که به موفقیت این کنسول شک دارند کمتر است، اما دلایل خوبشان کاری میکند تا نتوانیم آنها را نادیده بگیریم.
پس، بگذارید با گروه دوم شروع کنیم: نینتندو سوییچ چه سدی در مقابل خودش میبیند؟ طبق معمول مشکل با خلاقیت اصلی کنسول شروع میشود. برخی تحلیلگران باور دارند که نینتندو باز دوباره دارد به دست خودش چوب لای چرخ خودش میکند. مسئله این است که اگرچه سوییچ به عنوان یک کنسول خانگی عمل میکند، اما اگر توجه کنید میبینید که تمرکز اصلی تریلر تبلیغاتی کنسول براساس نوآوریاش است: قابلیت تبدیل کردن کنسول خانگی به یک کنسول دستی یا تبلت که به بازیکننده اجازه میدهد همان بازیهای کنسول خانگی را در بیرون از خانه اجرا کند. تقریبا بیش از سه چهارم ویدیوی رونمایی آدمهای خوشتیپی را نشان میدهد که در حال لذت بردن از کنسولشان بیرون از خانه و با دوستانشان هستند. نینتندو نمیگوید کنسول من را به خاطر بازی کردن «اسکایرم» بخرید. چون بازی کردن «اسکایرم» بر روی یک کنسول خانگی اتفاق شگفتانگیزی نیست و کاری نیست که پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان نتوانند انجام دهند. مهمترین ویژگی سوییچ، قابلیت بازی کردن «اسکایرم» در بیرون از خانه است. بنابراین، میتوان گفت سوییچ قبل از اینکه یک کنسول خانگی باشد، یک کنسول دستی است.
همانطور که در ابتدای مقاله هم گفتم، بسیاری خوشحال هستند که نینتندو با سوییچ دوباره به جمع سه رقبای اصلی صنعت بازی بازگشته است. اما عدهای از تحلیلگران باور دارند از آنجایی که ویژگی مرکزی کنسول که منجر به فروش آن میشود، قابلیت توانایی بازی بیرون از خانه است، رقیبهای سوییچ پلیاستیشن و ایکسباکس نیستند، بلکه موبایلها و تبلتها و مخصوصا آیپدها هستند. اول از همه بگذارید ببینیم چرا فکر میکنیم رقیب اصلی سوییچ، پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان نیستند. نه تنها نینتندو با سیستم جدیدش به مصاف با کنسولهای حال حاضر سونی و مایکروسافت نمیرود، بلکه چنین چیزی دربارهی پلیاستیشن 4 پرو و ایکسباکس اسکورپیو هم صدق میکند. کنسولهایی که نسخهی قویتر و حرفهایتر دستگاههای حال حاضرِ سونی و مایکروسافت هستند.
سوییچ قبل از اینکه یک کنسول خانگی باشد، یک کنسول دستی است
البته ناگفته نماند که این موضوع فقط مربوط به سوییچ نمیشود. هماکنون خیلی وقت است که نینتندو رقیب اصلی سونی و مایکروسافت محسوب نمیشود. چه در دوران Wii که کنسول تجربهی خانوادگی کاملا متفاوتی نسبت به پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360 ارائه میداد و چه در دوران Wii U که با کنسولی طرفیم بودیم که انتخاب اول مصرفکنندگان نبود. تقریبا میتوان گفت کنسولهای اخیر نینتندو در دو گروه قرار میگرفتند: (۱) کنسولی اضافی که شما در کنار پلیاستیشن، ایکسباکس یا پیسیتان تهیه میکردید یا (۲) شما از آنجایی که طرفدار سرسخت نینتندو هستید و به بازیهای انحصاری و چندپلتفرمی دیگر کنسولها اهمیت نمیدهید، کنسول نینتندو را به عنوان تنها دستگاه بازیتان انتخاب میکردید. یکی از بزرگترین دلایل شکست Wii U به خاطر همین مسئله بود. وقتی مردم مجبور به انتخاب بین Wii U و پلیاستیشن 4 یا ایکسباکس وان شدند، بسیاری کنسولهای سونی و مایکروسافت را انتخاب کردند. شاید Wii U شامل بازیهای درجهیک نینتندو میشد، اما انتخاب آن به این معنی بود که باید بیخیال دهها بازی چندپلتفرمی مهمی که هر ساله برای کنسولها و پیسی عرضه میشدند میشدید. به همین دلیل مردم یا باید به بازیهای نینتندو قناعت میکردند یا Wii U را به عنوان یک کنسول دوم تهیه میکردند.
خب، این همان نقطهی بحثبرانگیز طرفداران و مخالفان است. طرفداران رونمایی از سوییچ فکر میکنند این سناریو در رابطه با سیستم جدید نینتندو تغییر میکند، اما برخی از تحلیلگران باور دارند که نه، این موضوع قرار این است دوباره تکرار شود. یا حداقل آنها هنوز متقاعد نشدهاند که سوییچ چیز متفاوتی با گذشته خواهد بود. سوییچ ویژگیهای متعددی برای هیجانزده شدن رو میکند، اما یکی از آنها که شک و تردید بیننده را برمیانگیزد به مسئلهی پشتیبانی استودیوهای خارجی از کنسول جدید نینتندو برمیگردد. بعد از Wii U میشد انتظار داشت که نینتندو برای معرفی کنسول بعدیاش از همان ابتدا روی این موضوع مانور بدهد. آنها این کار را کردند، اما آیا فهرست کردن اسم یک سری استودیو کافی است؟ طبیعتا نه. چون اگر یادتان باشد نینتندو سر معرفی Wii و Wii U هم اعلام کرد که برندهای بزرگی از کنسولشان پشتیبانی میکنند، اما یک روز به خودمان آمدیم و دیدیم تقریبا تمام بازیهای چندپلتفرمی بزرگ از نینتندو فراری شدهاند.
نینتندو میتواند عکس بزرگی پر از لوگوهای استودیوها و ناشرهای بزرگ صنعت منتشر کند، اما سابقهی آنها نشان میدهد که این لوگوها برای بازیکنندگان نان و آب نمیشود. تازه اصلا معلوم نیست لوگوها چه معنی و مفهومی میتوانند داشته باشند. مثلا آیا لوگوی یوبیسافت فقط به این معنی است که Just Dance برای این کنسول عرضه میشود یا پس فردا نینتندو سوییچ به عنوان یکی دیگر از مقصدهای Assassin’s Creed: Empire نیز اعلام خواهد شد؟ آیا لوگوی اکتیویژن به معنای حضور Destiny و Call of Duty بر روی سوییچ است یا سر و ته همهچیز با Skylanders هم میآید؟ خیلیها بعد از این رونمایی از دیدن نسخهی ریمستر Skyrim بر روی سوییچ هیجانزده شدند، اما این بازی زمانی برای سوییچ منتشر میشود که پنچ ماه از انتشار آن بر روی پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان گذشته است. تازه اصلا اگر منتشر شود، چون از قرار معلوم هنوز عرضهی این بازی برای سوییچ تایید نشده است. حتی اگر هم تایید شود، بازیکنندگان در زمان رونمایی از یک کنسول جدید انتظار بازیهای جدید را دارند، نه ریمستر بازیای که ۵ سال از زمان انتشارش میگذرد. بنابراین سوال بهتر این است که آیا در آینده قسمت بعدی سری بازیهای Elder Scrolls برای سوییچ هم عرضه میشود یا نه؟
با توجه به چیزی که هماکنون میبینیم، امکان دارد همان اتفاقی که در رابطه با Wii U افتاد، دربارهی سوییچ هم اتفاق بیافتد. اینکه یک بازی در کنار پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان برای سوییچ هم معرفی میشود، اما یا زمان انتشار نسخهی سوییچ با دو کنسول دیگر فرق میکند (دیرتر است) یا ماهها میگذرد و به خاطر مشکلاتی مثل کمبود قدرت سختافزاری پورت آن بازی برای سوییچ به فراموشی سپرده میشود. تازه منهای بحث قدرت، بعضیوقتها عدم انتشار یک بازی بر روی سیستمهای نینتندو دلایل دیگری داشته است. مثلا اگر یادتان باشد یوبیسافت زمانی دو Assassin’s Creed جداگانه برای پلیاستیشن 3/ایکسباکس 360 و پلیاستیشن 4/ایکسباکس وان ساخت، اما هیچکدام از آنها برای Wii U عرضه نشد.
ما هماکنون در دوران جدید و هوشمندانهای از همکاری سازندگان کنسول با استودیو/ناشرهای خارجی به سر میبریم. زمانی که دارندگان کنسول از قراردادهای انحصاری با بازیسازان برای معرفی بهتر تجربهای که کنسولشان ارائه میدهد استفاده میکنند. خب، سوال این است که چرا در روزی که بزرگترین بازی چندپلتفرمی سال بعد یعنی Red Dead Redemption 2 معرفی شد، هیچ حرفی دربارهی عرضهی آن بر روی سوییچ زده نشد؟ شاید تمام پیشبینیهای ما غلط از آب در بیایید و سوییچ در این زمینه اشتباهات قبلی نینتندو را تکرار نکند، اما به نظرم نینتندو برای متقاعد کردن طرفداران باید از چیزی بیشتر از انتشار عکسی از لوگوی کمپانیها یا نشان دادن «اسکایرم» استفاده میکرد. اعلام خبر عرضهی چیزی در حد و اندازهی Red Dead بر روی سوییچ هیچ شک و شبهای دربارهی پشتیبانی این کنسول از بازیهای چندپلتفرمی روز صنعت به جا نمیگذاشت.
یکی از دلایلی که باعث شده این تردیدها در ذهنمان جان بگیرند به عدم رونمایی از مشخصات کامل سختافزاری کنسول هم برمیگردد. با توجه به چیزی که هماکنون میدانیم سوییچ از پردازندهی تگرای انویدیا استفاده میکند که براساس بررسیها و پیشبینیهایی که انجام شده، این کنسول در بهترین حالت فقط به گرافیکی که پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان ارائه میدهند نزدیک میشود و در قابلباورترین حالت از لحاظ قدرت سختافزاری جایی بین کنسولهای نسل هفتمی و هشتمی قرار میگیرد. قویتر از Wii U اما ضعیفتر از پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان. اگر چنین چیزی حقیقت داشته باشد، احتمالا باز دوباره سناریوی Wii U تکرار میشود و بعد از معرفی یک بازی جدید مدام باید از خودمان بپرسیم آیا فلان بازی برای سوییچ هم عرضه میشود یا نه؟ در چنین شرایطی سوییچ مطمئنا نمیتواند با کنسولهای سونی و مایکروسافت رقابت کند و باز دوباره به کنسولی تبدیل میشود که نقش تکمیلکننده یا انتخاب دوم مصرفکنندگان را برعهده میگیرد.
عدهای هنوز متقاعد نشدهاند که سوییچ چیز متفاوتی با گذشته خواهد بود
اما همین تحلیلگران فکر میکنند که اگر سوییچ با پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان در یک میدان نبرد به سر نمیبرد به این معنا نیست که با دستگاه منزوی و جداافتادهای طرفیم که هیچ رقیبی ندارد. در عوض بازاری که نینتندو با سوییچ به تصاحب آن فکر میکند، حوزهی بازیهای موبایلی و تبلتی است که امروزه از بچههای چهار ساله تا بزرگترها در دست همه دیده میشود. مهمترین ویژگی سوییچ را فراموش نکنید: اینجا ما با دستگاهی طرفیم که بازیهای کنسولی را در قالب موبایل اجرا میکند. این چیزی است که ما تاکنون نمونهاش را ندیدهایم. یا اگر هم دیده باشیم، هیچکس موفق به عملی کردن آن بهطور گسترده نشده است. اگر سوییچ بتواند از سد مشکلات واضحی مثل عمر باتری عبور کند، امکان دارد با دستگاهی طرفیم باشیم که نحوهی بازی کردن کاربران تبلت را به طور کلی متحول کند و این جمعیت عظیم را به سمت خودش بکشاند. ویدیویی تبلیغاتی سوییچ به خوبی این موضوع را ثابت میکند. ما با دستگاهی آشنا میشویم که به راحتی میتوان از آن برای بازی کردن چیزهایی بهتر از Angry Birds و Clash of Clans در هواپیما و مترو استفاده کرد. با سوییچ شما میتوانید یکی از افسوسهای قدیمیتان (بردن کنسولتان به خیابان) را با بازی کردن چیزهایی مثل «زلدا»، «ماریو کارت» و «پوکمون» برطرف کنید.
اینجا با دستگاهی مواجهایم که کنترلرهایش برخلاف Wii U واقعا به درد بخور به نظر میرسند و یک نوآوری بیخاصیت و دستوپاگیر نیستند. قابلیت بردن کنسول خانگی به بیرون از خانه چیزی است که سوییچ را در موقعیت متفاوتتری نسبت به دیگر کنسولهای دستی و تبلتها قرار میدهد. در حال حاضر به نظر میرسد سوییچ به خاطر اینکه یک کنسول خانگی هم محسوب میشود نسبت به 3DS دستگاه جذابتری برای خرید است و همچنین از آنجایی که احتمالا از آیپد ارزانتر خواهد بود و توانایی اجرای بازیهایی به مراتب بزرگتر و پیچیدهتری را خواهد داشت، دستگاه همراه بهتری نسبت به آپید است. این در حالی است که میتوان از آن برای بازیهای چندنفرهی محلی هم استفاده کرد که تقریبا اتفاقی کاملا منحصربهفرد محسوب میشود. سوییچ از آن دستگاههایی است که بچه و بزرگ و مسافر و غیرمسافر و گیمرهای منزوی و اجتماعی را هدف قرار داده است و از این نظر شگفتانگیز به نظر میرسد و امکان موفقیتش در حوزهی بازیهای موبایل و تبلت بالا احساس میشود.
اما از طرف دیگر نباید یک سری مشکلاتی که برای فعالیت در این حوزه سر راه سوییچ قرار دارند را هم دستکم بگیریم. برای نمونه فروختن دستگاهی مخصوص بازی به دارندگان تبلت کار سختی است و متقاعد کردن آنها به کنار گذاشتن تبلتهایی که ویژگیهای دیگری به جز بازی کردن ارائه میدهند مشکل خواهد بود. این در حالی است که در مقایسه با کنسولهای دستی قبلی نینتندو، سوییچ کمی بزرگتر به نظر میرسد و به راحتی در هر جیبی جا نمیشود و برای حمل و نقل آن بیشتر از تبلت و موبایل دردسر خواهید داشت. تازه برای دسترسی به فهرستی از بازیهای معرکه، باید پول معرکهای هم خرج کنید.
بچهها، والدین و بهطور کلی بازیکنندگان کژوآل عادت دارند که بازیهایشان را رایگان به دست بیاورند. بهطوری که در حوزهی بازیهای موبایل خرج کردن ۱۵ دلار برای یک بازی، قیمتی نجومی محسوب میشود. بنابراین اگرچه شما کنسول ارزانتری نسبت به مثلا بهترین تبلتها به دست میآورید، اما از طرف دیگر باید برای هر بازی ۴۰ تا ۶۰ دلار پیاده شوید. فراموش نشود ما داریم دربارهی بازاری حرف میزنیم که عدهای ممکن است بیش از ۲۰۰ دلار برای خریدهای درونبرنامهای خرج کنند، اما هرگز ۶۰ دلار برای زلدایی با ۲۰۰ ساعت گیمپلی خرج نمیکنند. سوییچ دارد به مصاف با چنین فرهنگ جاافتادهای میرود که تغییر آن یکجورهایی غیرممکن است.
نکتهی بعدی این است که به نظر میرسد صفحهی نمایشگر قابلحمل سوییچ مجهز به قابلیت تاچ نیست. هیچکس در طول ویدیوی تبلیغاتی کنسول صفحهی نمایشگرها را لمس نمیکند و خودِ نینتندو هم حرفی دربارهی اینکه کنترلرهای سوییچ دارای صفحهی قابللمس و ژئوسکوپ هستند نزده است. اگر این موضوع حقیقت داشته باشد، با وضعیت عجیبی روبهرو میشویم. شاید برای بسیاری از گیمرهای هاردکور این موضوع اهمیت نداشته باشد، اما نینتندو دارد دستگاه قابلحملی را در سال ۲۰۱۶ عرضه میکند که به نظر میرسد مجهز به صفحه نمایش قابللمس نیست و مطمئنا بسیاری از بچههای نسلِ تبلت که با کلنجار رفتن با صفحههای لمسی بزرگ شدهاند از دیدن چنین چیزی متعجب خواهند شد. بله، کنترلرهای فیزیکی به معنای گیمپلی بهتری است و اصلا یکی از چیزهایی که بسیاری از طرفدارانِ نینتندو را به تحسین وا داشته است، حذف احتمالی صفحه نمایش لمسی است، اما آنها همان طرفدارانِ سرسخت نینتندو هستند که تعدادشان زیاد نیست. همانطور که توضیح دادیم نینتندو با سوییچ باید به رقابت در حوزهی بازیهای موبایل بپردازد و در حوزهی بازیهای موبایل صفحهی لمسی یکی از پیشپاافتادهترین قابلیتهایی است که مردم انتظار دارند. شایعهها خبر از وجود قابلیت تاچ در بخش منوها میدهند، اما حتی اگر چنین چیزی درست باشد بازی کردن زلدا بدون کنترلر فیزیکی غیرممکن است. بنابراین سوال این است که آیا جمعیتِ کاربران موبایل و تبلت حاضر به استفاده از کنترلر فیزیکی میشوند؟
بازاری که نینتندو با سوییچ به تصاحب آن فکر میکند، حوزهی بازیهای موبایلی و تبلتی است
با تمام اینها به این یک نتیجه میرسیم: نینتندو همانند Wii U با سوییچ دو گروه از مصرفکنندگان را هدف قرار داده است. آنها با Wii U قصد داشتند بازی دستهجمعی و خانوادگی و بازی تکنفره را با هم ترکیب کنند و کنسولشان را به دستگاهی عالی از همه نظر تبدیل کنند. اما قدرت سختافزاری ضعیف دستگاه باعث شد تا کنسول از رقابت عقب بماند و به درد گیمرهای حرفهای که به دنبال بازیهای روز هستند نخورد. با سوییچ اما نینتندو قصد دارد دستگاهی بسازد که هم جماعتِ اسمارتفونباز را به سوی خودش جذب کند و هم به درد کاربران سنتی کنسولها بخورد. یکی از نکات مهم ویدیوی تبلیغاتی سوییچ این بود که خوشبختانه خبری از بچهها نبود. کاملا مشخص است که نینتندو این بار نوجوانان و جوانان را هدف قرار داده است و چیزی که باعث میشود به آیندهی موفق کنسول امیدوار شویم این است که دستگاه و کنترلرهای سوییچ هم بر این اساس اصلاح شده است. دیگر خبری از دستههای حرکتی یا کنترلرهای گیجکننده و پیچیدهی Wii U نیست. آنها همهی اضافات را برای رسیدن به نتیجهای ساده و کاربردی حذف کردهاند و کنترلرهای سنتی به این معنی است که نینتندو به فکر ارائهی بازیهای سنتی هم است و بازیهای سنتی هم یعنی همان چیزی که استودیوهای خارجی عرضه میکنند. اگرچه بالاتر دربارهی نگرانیهایمان پیرامون مسئلهی پشتیبانی استودیوهای خارجی گفتیم، اما این موضوع نشان میدهد که شاید آنها حواسشان به این مسئله است و فقط باید بهشان وقت داد.
با تمام این حرفها چیزی که دربارهی سوییچ مطمئن هستیم این است که با دستگاه متفاوت و تاملبرانگیزی طرفیم که در جمع کنسولهای سونی و مایکروسافت و پیسی قرار نمیگیرد. سوال خیلیها این است که چرا نینتندو تلاشی برای رقابت با سونی و مایکروسافت نمیکند؟ چرا آنها به جای این نوآوریها، یک کنسول تا دندان مسلح نمیسازند و آن را بدون حرف و حدیث عرضه نمیکنند؟ جواب خیلی ساده است: این نینتندو است. نینتندو هیچوقت مثل سونی و مایکروسافت انگیزهی لازم برای بازطراحی سیستم عامل و شبکه و فروشگاههای آنلاینش نداشته است. نینتندو هیچوقت جسارت وارد شدن به مسابقهی مرگبار تکنولوژیکی که هماکنون بین سونی و مایکروسافت جریان دارد و با کنسولهای بیننسلی به مرحلهای تازه رسیده را نداشته است. در مرحلهای عمیقتر آنها علاقهای به ساختن محصولی که دیگران میسازند ندارند و به هر قیمتی که شده به نوآوری و تغییر باور دارند. نه تنها ساختن کنسولی که فرقی با دیگران نداشته باشد به معنای موفقیت آنها در بازار احاطه شده توسط سونی و مایکروسافت نیست، بلکه خود آنها باور دارند که ساختن کنسولی تکراری، کسلآور و خستهکننده است.
مهم نیست برای سوییچ هیجانزده هستید یا نه. یا از سرنوشت Wii U عصبانی هستید یا نه. مهم این است که واقعا باید چنین چشماندازی را ستایش کرد. اینکه سوییچ شبیه دیگران نیست، چیز جدیدی نیست. هماکنون بیش از ۱۲ سال است که نینتندو علاقهای به قاطی شدن در بازی سونی و مایکروسافت نشان نداده است. نینتندو در این مدت چهار دستگاه کاملا جدید عرضه کرد که هر چهارتایشان دارای یک ویژگی نوآورانه بودند. کنسول خانگی Wii و کنسول دستی DS اگرچه از لحاظ سختافزاری ضعیف بودند، اما در عوض متفاوت و ارزان بودند و همین آنها را به موفقیتی دگرگونکننده و تاریخساز رساند. کنسول دستی 3DS هم با اینکه به موفقیت قبلیها نرسید، اما دنبالهی قابلاحترامی بود که خیزش اسمارتفونها و تبلتها را زمینهچینی کرد. در این میان فقط Wii U بود که بدون چشماندازی مشخص و واقعی دست به نوآوری زد و شکست خورد.
سوییچ هم میخواهد این مسیر را ادامه بدهد و اگر فکر میکنید نینتندو باید بعد از Wii U این اخلاقش را کنار میگذاشت و سراغ ساخت کنسولهای قوی معمولی میرفت اشتباه میکنید. در دنیایی که تحت سلطهی پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان است، یک کنسول تکراری دیگر جایی برای عرض اندام ندارد. نینتندو ایندفعه یکجورهایی مجبور بود که دوباره دست به نوآوری بزند. تا از این طریق ویژگی متفاوتی نسبت به دیگران داشته باشد. در غیر این صورت نینتندو باید کاملا بیخیال کنسولسازی میشد. حالا اینکه آیا این نوآوری استراتژیک است یا نه را زمان مشخص میکند. عدهای اینطور فکر میکنند. سابقهی نینتندو با کنسولهای خانگی غیرقابلپیشبینی است. آنها در این زمینه هم انقلاب در کارنامهشان دارند و هم شکست مطلق. این در حالی است که سابقهی آنها با کنسولهای دستی فوقالعاده اما رو به نزول بوده است. طرفداران سوییچ فکر میکنند نینتندو با ترکیب کنسول خانگی و دستیاش با یکدیگر، بخشهای جداگانهی کسب و کارش را یکی کرده است. این شاید یعنی اگر یکی از آنها مورد توجهی مصرفکنندگان قرار بگیرد، بخش دوم هم بهطور خودکار پیشرفت میکند. در این میان قابلذکر است که این اولین باری نیست که نینتندو دست به چنین کاری زده است. زمانی آنها سعی کردند با استفاده از «لینک کیبل» (Link Cable) دارندگان گیمکیوب و گیم بوی را به سوی بازیهای چندنفره ببرند و چندان موفق نشدند. این نشان میدهد که نوآوری سوییچ متعلق به دیروز و امروز نیست، بلکه این کمپانی خیلی وقت است که رویای آن را در سر میپروراند و حالا با پیشرفت تکنولوژی و گسترس بازیهای همراه، رسیدن به این رویا امکانپذیرتر از همیشه است.
نوآوری سوییچ آنقدر غیرمنتظره و جذاب هم نیست که موفقیت آنها را از همین حالا تضمین کند
نهایتا اما نوآوری سوییچ آنقدر غیرمنتظره و جذاب هم نیست که موفقیت آنها را از همین حالا تضمین کند. همیشه این احتمال وجود دارد که سوییچ از یک طرف توسط کنسولهای سونی و مایکروسافت و از سوی دیگر توسط موبایلها و تبلتها مورد فشار قرار بگیرد و دلیل خاصی برای وجود داشتن رو نکند و در نتیجه شکست بخورد. پس، این روزها نینتندو با معرفی کنسول جدیدش اصلا در وضعیت خوبی نسبت به گذشته به سر نمیبرد. آیندهی این کمپانی به عملکرد سوییچ و استقبالی که از آن میشود بستگی دارد. مطمئنا آنها با آگاهی از این موضوع دست به طراحی این کنسول زدهاند. مقدار ایمانمان به نینتندو و مقدار تردیدمان از عملکرد کنسول آنقدر یکسان است که واقعا نمیتوان به راحتی آینده را پیشبینی کرد. آیا سوییچ میتواند به یک نقطهی تاریخساز یا حداقل فرصتی برای بازگشت تبدیل شود یا موفق نمیشود جای خودش را باز کند و باز دوباره به دستگاهی اختیاری برای دارندگان پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و پیسی تبدیل میشود؟ آیا سوییچ آنقدر جذاب خواهد بود که کاربران فوقالعاده زیاد اندروید و iOS را به سمت خود جذب کند یا به کنسولی تبدیل میشود که آنقدر ضعیف است که توان رقابت با کنسولهای خانگی معمولی را ندارد و آنقدر پیچیده است که نمیتواند جای سادگی اسمارتفونها را بگیرد؟ این سوالاتی است که بعدا جوابشان را خواهیم گرفت. در حال حاضر باید نینتندو را تحسین کنیم. در زمانی که سونی و مایکروسافت در حال تبدیل کردن کنسولهای بازی به پیسی هستند، فقط آنها هستند که اینقدر جسارت دارند که ایدهها و نوآوریهای مختلف را امتحان میکنند و این فارق از نتیجه اهمیت دارد.
نظرات