معرفی سریال Last Samurai Standing | بتل رویال سامورایی
نتفلیکس در سالهای اخیر در ابتدا با سریال بازی مرکب و سپس سریال Alice in Borderland توانسته است به یک فرمول موفق دست پیدا کند. با اینکه کلیت و مسیر داستانی سریالها متفاوت است، اما این نوع آثار داستانی را روایت میکند که گروهی خواسته با ناخواسته وارد یک بازی و مسابقه میشوند که جایزه آن میتواند پول یا بهای زنده ماندن باشد. در هر حال آنها در این مسابقات باید برای بقا و زنده ماندن تلاش کنند و شاید روی کاغذ داستان خیلی خاص و عمیقی نداشته باشند، اما به آثار سرگرم کننده و محبوبی تبدیل شدهاند.
حالا چه میشود اگر این ایده در دوران ساموراییها روایت شود؟ سریال آخرین سامورایی ایستاده بهدنبال رسیدن به این پاسخ است که اخیرا از شبکه نتفلیکس پخش شده و حسابی مورد توجه قرار گرفته است. نتفلیکس پس از موفقیت سریال بازی مرکب و سریال Alice in Borderland حالا به سراغ اثر متفاوتتری رفته است که برخلاف دو سریال دیگر، اتفاقات آن در دوران گذشته جریان دارد و روایت متفاوتتر و صحنههای اکشن بیشتری دارد. این سریال اقتباسی از رمانی به همین نام اثر شوگو ایمامورا است که فصل اول آن در ۶ قسمت تولید و از نتفلیکس پخش شده است.
اتفاقات سریال Last Samurai Standing در دوره میجی که اواخر قرن نوزدهم است روایت میشود و داستان ۲۹۲ مبارز را دنبال میکند که پس از غروب خورشید در معبد تنریوجی در کیوتو گرد هم آمدند؛ زیرا فرصتی برای بردن جایزه بزرگ ۱۰۰ هزار ینی پیش رویشان بود. چالش کاملاً مشخص است: هر مبارز باید برچسب چوبی دیگران را بهدست آورد و خود را به توکیو برساند. برنده همان کسی است که موفق شود. شوجیرو ساگا، سامورایی سابق و یکی از این جنگجویان با انگیزهای شخصی وارد این رقابت مرگبار میشود؛ او میخواهد برای درمان همسر و فرزند بیمار خود پول بهدست آورد.
نتفلیکس پس از موفقیت سریال بازی مرکب و سریال Alice in Borderland، با سریال Last Samurai Standing به سراغ اثر متفاوتتری رفته است
کنتو یاماگوچی و میچیهیتو فوجی وظیفه نوشتن فیلمنامه و میچیهیتو فوجی، کنتو یاماگوچی و تورو یاماموتو وظیفه کارگردانی سریال Last Samurai Standing را بر عهده داشتهاند و جونایچی اوکادا، کایا کیوهارا، ماساهیرو هیگاشیده، یومییا فوجیساکی، شوتا سومتانی، تائیچی سائوتومه و یویا اندو در این سریال اکشن نقشآفرینی کردهاند. سریال با نمایش یک نبرد بزرگ آغاز میشود که در آن گروهی به رهبری شوجیرو ساگا، شخصیت اصلی داستان پیروز میشوند، اما در ادامه همه چیز عوض میشود و شاهد شلیک توپ به سمت آنها هستیم.
پس از آن زندگی جدید شوجیرو ساگا نمایش داده میشود که اکنون یک خانواده تشکیل داده است، اما به علت همهگیری وبا و فقر مردم، او دخترش را از دست میدهد و حالا برای نجات همسر و پسرش وارد یک مسابقه مرگبار خواهد شد. داستان سریال درواقع در دو بخش روایت میشود که خط داستانی اصلی شخصیت اصلی داستان در حال تلاش برای بقا است و در آن شاهد همتیمی شدن او با گروهی هستیم. گروهی به خون او تشنه هستند و شاید پیوند دوباره او با کسانی هستیم که زمانی خانواده او بوده است. اما سریال برای گفتن داستان و اهداف پشت مسابقه روایت فلشبک و گذشته را دارد.
درواقع تمامی سوالات ما در طول قسمتهای مختلف به شکل فلشبک نمایش داده میشود. فلشبکها نقش مهمی در روایت داستان سریال دارند و در طول آن به سوالاتی مثل دلیل جدایی شخصیت اصلی داستان از خواهران و برادرانش و دلیل بازنشستگی از سامورایی بودن جواب داده میشود یا حتی دلیل دشمنی شخصیتهای مختلف را متوجه خواهیم شد. اما بخش گذشته سریال کیفیت بالا پایین زیادی دارد و با اینکه دارای نقش مهمی در سریال است، اما بعضا میتواند خسته کننده باشد و حتی ممکن است بیننده اهمیتی به آن ندهند و این قسمت را رد کنند.
اکشن با خشونت بالا و افسار گسیخته باعث میشود هیجان سریال هرگز کاهش پیدا نکند
چند دلیل وجود دارد و یک نکته میتواند این باشد که شخصیت پردازی خاصی در مورد اکثر شخصیتها شاهد نیستیم و تصاویر گذشته آنها قرار نیست کمکی به آنها کند و درنهایت به شخصیتهای بیاهمیتی در سریال برای ما تبدیل خواهند شد. دلیل دیگر این است که بسیاری از این صحنهها شاهد انتقال احساس یا چیزی که قابل لمس باشد نیستیم و شاهد شخصیتهای تکبعدی و خشکی هستیم که نمیتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. بهطور مثال نفرت شخصیت بوکوتسو در بخش فلشبک هرگز شکل نمیگیرد و تمام جذابیت و تنفر از شخصیت در زمان حال رخ میدهد.
او درواقع هدف اصلی شوجیرو در فصل اول است و گذشته آنها بیشتر مثل این است که او یک کار ناتمامی در گذشته دارد که باید به سرانجام برساند. البته در مورد شخصیتهایی مثل ایروها بهخاطر ارتباط نزدیکتر و شخصیتری که با شوجیرو دارد وضعیت بهتر است، اما سازندگان میتوانستند استفاده بهتری از صحنههای گذشته کنند و حداقل در مورد شخصیتهای اصلی انتظار بیشتری وجود دارد. حتی کسانیکه مسئول برگزاری مسابقات هستند هم بیشتر در حرف تعریف میشوند و در نمایش همان شخصیتی هستند که از ابتدا تنها بهعنوان ابزار شکل گیری داستان میتوانیم به آنها نگاه کنیم.
نکته قابل توجه شخصیت کیوجین تسوگه در سریال Last Samurai Standing است که هیچ صحنه فلشبک یا گذشتهای ندارد و درواقع گذشته و انگیزه او بسیار مبهم و مرموز است، اما بهترین شخصیت سریال پس از شوجیرو است. این مورد میتواند جالب باشد در مورد این شخصیت چرا که او درواقع برخلاف بیشتر شخصیتهای سریال بیروح یا مثل ربات نیست و او بههمراه ایروها از معدود شخصیتهای مکمل سریال هستند که میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. اما سریال آخرین سامورایی ایستاده در زمان مناسبی به پایان میرسد تا بینندگان را برای ادامه داستان تشنه نگه دارد.
بااینحال نقطه قوت سریال بدون شک بخش اکشن است که درواقع هرچقدر در بخش شخصیتپردازی و روایی مشکل داشته باشد، در بخش اکشن جبران میکند. اکشن با خشونت بالا و افسار گسیخته باعث میشود هیجان سریال هرگز کاهش پیدا نکند و تا پایان سریال را ادامه دهیم. نکته مثبت دیگر این است که در استفاده از صحنههای اکشن زیادهروی نشده است و سریال هر صحنه اکشن را در موقع و زمان خودش نمایش میدهد. بااینحال نکته مثبت دیگر نوع طراحی محیطی، کارگردانی و فیلبرداری است که به بهتر به تصویر کشیده شدن صحنههای اکشن کمک زیادی کرده است.
سریال Last Samurai Standing در فصل اول با اینکه مشکلاتی در شخصیتپردازی و ارائه شخصیتهای جذاب دارد، به یک سریال مهیج و جذاب تبدیل میشود که اگر از طرفداران آثاری مثل بازی مرکب باشید، بدون شک به شما پیشنهاد میشود. صحنههای اکشن فوق العاده و طراحی محیطی جذاب تا کارگردانی خوبی که سریال دارد، این سریال را به یکی از پدیدههای امسال شبکه نتفلیکس تبدیل میکند که باید دید فصل دوم آن چه زمانی تولید و منتشر خواهد شد؛ چرا که ما تازه به نیمی از داستان سریال رسیدهایم و بدون شک از بهترین سریال های نتفلیکس است.