مقایسه قسمت ۶ فصل ۲ سریال The Last of Us با بازی
قسمت ششم از فصل دوم لست آو آس توانست بعد از مدت ها دوباره حال و هوای بازی را در سریال زنده کند. بزرگترین تفاوت این قسمت با قسمت های دیگر در وجود خالق بازی لست آو آس یعنی نیل دراکمن به عنوان کارگردان بود و قسمت های قبل توسط کرگ مازین، استفان ویلیامز، کیت هرون، پیتر هور و مارک مایلود کارگردانی شده بودند. تازه برخلاف اپیزودهای قبلی فصل دوم، نیل دراکمن و هلی گروس (دو نویسنده بازی The Last of Us Part 2) فیلمنامه قسمت ششم را نوشتند.
در نظر داشته باشید که به گفته دراکمن دلیل جمع آوری مقدار زیادی از فلشبک های بازی در یک قسمت از سریال، طولانی بودن پروسه ساخت و فاصله افتادن طولانی بین زمان پخش فصلهای مختلف سریال بود.
(هشدار: این مقاله بخشی از داستان سریال The Last of Us و بازیهای لست آو آس را اسپویل میکند)
بعضیها بهش میگن «گیتار»: در این قسمت از سریال ما شاهد وصل شدن یکسری نقاط داستانی و پیدایش خاطرات جدید بودیم. در قسمت قبل الی آهنگ روزهای آينده را برای دینا اجرا کرد و آنجا برعکس روند داستانی بازی، ما داستانی درباره تاریخچه این آهنگ نمیدانستیم. جوئل برای تولد ۱۶ سالگی الی و اولین سال زندگی در شهر جکسون گیتار دستسازی را تقدیم الی کرد و به او وعده داد که حتما نحوه گیتار نواختن را به او یاد میدهد. در ادامه الی از جوئل میخواهد که برایش آهنگی بنوازد و جوئل روزهای آینده را میخواند؛ آهنگی که درباره بازگشت امید از دست رفته و گذر از سختیها به خاطر وجود یکدیگر است.
If I ever were to lose you
اگر روزی تو را از دست بدهم
I'd surely lose myself
مطمئناً خودم را هم از دست میدهم
Everything I have found dear
هرچیز با ارزشی که پیدا کردم
I've not found by myself
به تنهایی پیدایش نکردم
Try and sometimes you'll succeed
تلاش کن و بعضی مواقع موفق خواهی شد
To make this man of me
که من را تبدیل به همچین مردی کنی
All my stolen missing parts
تمام بخش های ربوده شده من
I've no need for anymore
که دیگر نیازی به آنها ندارم
I believe
من باور دارم
And I believe 'cause I can see
و من باور دارم چرا که میتوانم ببینم
Our future days
روزهای آینده ما
Days of you and me
روزهای من و تو
کیک تولد: در بازی ما هیچوقت شاهد کیک تولد الی که توسط سث درست شده بود، نبودیم. این بخش که در سریال اضافه شد، جایگاه نسبتا ویژهای در دل بینندگان پیدا کرد. چرا که اگر به قسمت اول فصل گذشته رجوع کنیم، به یاد میآوریم که سارا، دختر جوئل به او گفته بود کیک تولد را در روز آینده فراموش نکند؛ روزی که بعد از مرگ سارا در همان شب، هیچوقت آفتابش برای جوئل طلوع نکرد.
وقتی جوئل برای الی کیک تولد گرفت، نشان داد که هرگز خواسته سارا را فراموش نکرده است.
تولد ۱۷ سالگی الی: میرسیم به یکی از احساسیترین بخشهای سریال و شاید بهترین خاطره الی از جوئل. ما میدانیم که الی شیفته علم فضانوردی است. ترکیب این علم با تاریخ دایناسورها تبدیل شد به یکی از بهترین کادوهای تولد که جوئل به الی هدیه داد. این بخش از سریال شاید وفادارترین قسمت ممکن به بازی باشد؛ از دیالوگهایی که عین به عین بازی بودند گرفته تا انتقال همهی احساسات خالص الی به مخاطبها که همه و همه در بازی دیده شده بودند.
صحبت های بعد مهمانی: اولین مکالمه بعد از مدت ها سکوت و کینه. چرا که الی وقتی به وقایع بیمارستان پی برد، دیگر با جوئل حرف نزد و نتوانست او را بخاطر تصمیمی که گرفت، ببخشد. در این بخش الی به جوئل میگوید که زندگیاش به اینصورت ارزشمند میگشت که برای به وجود آمدن واکسنی که آخرین امید بشریت بود، کشته میشد. او در نهایت میگوید که فکر نمیکند بتواند جوئل را هیچوقت ببخشد، ولی دوست دارد که تلاشش را بکند؛ تلاشی که هیچوقت به ثمر نرسید. زیرا فردای همین شب جوئل توسط ابی کشته میشود. تنها فرق این بخش با بازی در زمان نشان دادن این فلشبک بود. ما درست در پایان بازی وقتی الی در ناامیدترین حالت ممکن در جایی خاص نشسته است، شاهد اشارهی کوتاه به مکالمهی آنها بودیم و در واپسین دقایق بازی، نسخهی کامل فلشبک را دیدیم.