بهترین فیلم های گرگینه ای | از زوزه تا کمپانی گرگ‌ها

جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۰
مطالعه 47 دقیقه
بهترین فیلم های گرگینه ای
از هیولاهای کلاسیک تا کابوس‌های مدرن، بهترین فیلم های گرگینه ای دهه‌ها مخاطبان را ترسانده و هیجان‌زده کرده‌اند. بهترین‌ها را در این مقاله بشناسید.
تبلیغات

گرگینه‌ها ده‌ها سال است که جزء اصلی سینمای وحشت بوده‌اند و ترس از تغییر و هیولای درون را به تصویر کشیده‌اند. از فیلم‌های سیاه‌وسفید افسانه‌ای که این ژانر را تعریف کردند تا بازسازی‌های مدرن و پرهیجان، فیلم‌های گرگینه‌ای با حفظ جذابیت ترسناک خود، تکامل یافته‌اند. این فیلم‌ها دوگانگی انسان و هیولا را به تصویر می‌کشند و شخصیت‌هایی را نشان می‌دهند که بین ماهیت انسانی خود و نیروی وحشی غیرقابل‌کنترل گرفتار شده‌اند. برخی از بهترین فیلم‌های گرگینه‌ای ترس را با طنز تاریک ترکیب می‌کنند و باعث می‌شوند تماشاگران هم بلرزند و هم بخندند، در حالی که تبدیل‌های وحشتناک زیر نور ماه کامل رخ می‌دهند.

برخی دیگر رویکردی جدی‌تر دارند و به عذاب روانی افرادی که به این نفرین دچار شده‌اند می‌پردازند؛ جایی که وحشت نه‌تنها در هیولا، بلکه در از دست دادن هویت نهفته است. این فیلم‌ها از داستان‌های گوتیک پر از افسانه تا تریلرهای بقای خونین که در آن‌ها گرگینه‌ها شکارچیان بی‌رحم هستند، متنوع‌اند. با گذشت سال‌ها، سینمای گرگینه‌ای سبک‌های مختلفی را در بر گرفته است؛ از وحشت‌های افسانه‌ای گرفته تا حماسه‌های اکشن که در آن موجودات ماورایی در جنگ‌های خونین درگیر می‌شوند. برخی از این فیلم‌ها با ترکیب لیكانتروپی (گرگینه‌ شدن) با ژانرهای دیگر مانند اسلشر، وحشت بدنی و تریلرهای ماورایی، مخاطبان را با دیدگاه‌های تازه‌ای از این افسانه درگیر می‌کنند.

چه یک فیلم کلاسیک که جلوه‌های ویژه گرگینه‌ها را متحول کرد، چه یک فانتزی تاریک و چه یک شاهکار مستقل، این آثار جایگاه ویژه‌ای در تاریخ وحشت دارند. برای طرفداران این ژانر، این فهرست بهترین فیلم‌های گرگینه‌ای را گرد هم آورده است. چه عاشق تغییرات وحشتناک باشید، چه نبردهای حماسی میان هیولاها یا وحشت روان‌شناختی، این فیلم‌ها ثابت می‌کنند که گرگینه‌ها همچنان یکی از ماندگارترین و جذاب‌ترین موجودات سینما هستند. آماده‌ی زوزه کشیدن زیر نور ماه شوید؛ این‌ها بهترین فیلم های گرگینه ای تمام دوران هستند.

فیلم‌ها براساس نظر تحریریه زومجی انتخاب و رتبه بندی شده‌اند.

کپی لینک

بهترین فیلم های گرگینه ای

۳۵- فیلم وحشی

فیلم Wildling

  • کارگردان: فریتز بوهم
  • نویسنده: فریتز بوهم و فلوریان ادر
  • بازیگران: لیو تایلر، بل پاولی و برد دوریف
  • ژانر: درام، فانتزی، ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Wildling در IMDB: امتیاز ۵.۵ از ۱۰

اولین مورد از فهرست بهترین فیلم های گرگینه ای، درباره دختری جوان به نام آنا (بل پاولی) است که تمام زندگی خود را در یک اتاق زیرشیروانی محبوس بوده و تحت مراقبت مردی که او را «بابایی» (برد دوریف) می‌نامد، زندگی کرده است. بابایی به او هشدار می‌دهد که دنیای بیرون خطرناک است؛ به‌خصوص موجود وحشتناکی به نام «وحشی». با گذر زمان، آنا تغییرات فیزیکی عجیبی را تجربه می‌کند که منجر به فرار او و ورودش به دنیای بیرون می‌شود. کلانتر الن کوپر (لیو تایلر) او را پیدا کرده و سعی می‌کند به او کمک کند تا با زندگی عادی وفق پیدا کند. اما آنا به‌تدریج متوجه حقیقتی وحشتناک درباره گذشته خود می‌شود: او یک انسان معمولی نیست، بلکه عضوی از گونه‌ای افسانه‌ای به نام وحشی‌هاست که توسط انسان‌ها شکار شده‌اند. با بیدار شدن غرایز ابتدایی‌اش، او بین زندگی جدید و ذات واقعی خود دچار تضاد می‌شود. این فیلم به بررسی موضوعاتی همچون هویت، دگرگونی، و تضاد بین تمدن و طبیعت می‌پردازد. این فیلم نتوانست موفقیت بزرگی در گیشه کسب کند، اما در میان طرفداران فیلم‌های ترسناک و فانتزی مستقل مورد توجه قرار گرفت. عملکرد مالی آن متوسط بود، اما داستان منحصربه‌فرد و بازی‌های قوی بازیگران به آن کمک کرد تا جایگاه خود را در میان مخاطبان خاص پیدا کند. این فیلم نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد، اما بسیاری از آن‌ها بازی بل پاولی را تحسین کردند و توانایی او در نمایش هم‌زمان معصومیت و غرایز حیوانی را چشمگیر دانستند.

۳۴- فیلم زوزه

فیلم Howl

  • کارگردان: پل هایت
  • نویسنده: مارک هاکربی و نیک اوستلر
  • بازیگران: اد اسپیلرز، شائونا مک‌دونالد و الیوت کوان
  • ژانر: اکشن، فانتزی، ترسناک، اسرارآمیز و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Howl در IMDB: امتیاز ۵.۵ از ۱۰

داستان فیلم درباره جو (اد اسپیلرز)، یک مأمور خسته و نادیده‌گرفته‌شده قطار است که در شیفت شب کار می‌کند. در حین عبور از یک جنگل دورافتاده، قطار ناگهان متوقف می‌شود و به نظر می‌رسد که یک حادثه رخ داده است. اما مسافران خیلی زود متوجه می‌شوند که تنها نیستند؛ چیزی ترسناک در تاریکی کمین کرده است. پس از بررسی، آن‌ها کشف می‌کنند که قطار مورد حمله موجوداتی وحشی و گرگینه‌مانند قرار گرفته است. جو، همراه با دیگر مسافران و خدمه قطار، باید برای زنده ماندن بجنگند، در حالی که یکی پس از دیگری شکار می‌شوند. فیلم با ایجاد فضایی پرتنش و خفقان‌آور، ترکیبی از وحشت سنتی گرگینه‌ها و یک تریلر بقای مدرن را ارائه می‌دهد. با تلاش برای فرار، آن‌ها مجبور به تصمیم‌گیری‌های سختی می‌شوند که ماهیت واقعی آن‌ها را در شرایط بحرانی آشکار می‌کند. بسیاری از منتقدان از رویکرد منحصربه‌فرد آن به داستان‌های گرگینه‌ای تمجید کردند. استفاده از یک قطار متروک به عنوان مکان اصلی داستان، حس تازه‌ای از تنش و انزوا را به فیلم اضافه کرده بود. جلوه‌های ویژه عملی که برای طراحی گرگینه‌ها به کار رفته بود نیز مورد تحسین قرار گرفت، زیرا بسیاری از بینندگان از این که فیلم بیشتر به گریم و جلوه‌های سنتی متکی بود تا CGI، قدردانی کردند. با این حال، برخی از منتقدان معتقد بودند که فیلم از کلیشه‌های رایج ژانر وحشت پیروی می‌کند و به همین دلیل کمی قابل پیش‌بینی است. همچنین، توسعه شخصیت‌ها در برخی موارد ضعیف تلقی شد، به طوری که برخی از مسافران بیشتر شبیه به قربانی‌های یک‌بار مصرف بودند تا شخصیت‌هایی با عمق داستانی.

۳۳- فیلم گرگ‌نمای لندن

فیلم She-Wolf of London

  • کارگردان: ژان یاربرو
  • نویسنده: جرج بریکر
  • بازیگران: جون لوکارت، دان پورتر و سارا هیدن
  • ژانر: جنایی، ترسناک، اسرارآمیز و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات She-Wolf of London در IMDB: امتیاز ۵.۲ از ۱۰

داستان درباره فیلیس آلنبی (جون لاکهارت)، زنی جوان در لندن قرن نوزدهم است که معتقد است گرفتار «نفرین آلنبی» شده است. این افسانه خانوادگی ادعا می‌کند که اعضای این خاندان به گرگینه تبدیل می‌شوند. هنگامی که مجموعه‌ای از قتل‌های وحشیانه در یک پارک نزدیک رخ می‌دهد، فیلیس کم کم باور می‌کند که ممکن است مسئول این حملات باشد؛ زیرا شب‌ها بدون داشتن هیچ خاطره‌ای از محل حضورش بیدار می‌شود. با پیشرفت داستان، تنش افزایش می‌یابد و ترس‌های فیلیس او را به پارانویا و آشفتگی ذهنی می‌کشاند. نامزدش، بری (دان پورتر)، سعی می‌کند او را آرام کند، اما حتی او نیز به درستی ادعاهای فیلیس شک می‌کند. برخلاف فیلم‌های کلاسیک گرگینه‌ای که بر تغییرات فراطبیعی تمرکز دارند، این مورد از بهترین فیلم های گرگینه ای به بررسی وحشت روانی و پارانویا می‌پردازد و آن را به اثری منحصربه‌فرد در این ژانر تبدیل می‌کند. بسیاری از تماشاگران از نبود تغییر واقعی به گرگینه ناامید شدند، زیرا انتظار یک فیلم هیولایی کلاسیک را داشتند. اما برخی دیگر از رویکرد روان‌شناختی فیلم و روایت پرتعلیق آن تمجید کردند. فیلم به‌خاطر فیلمبرداری اتمسفریک خود که فضایی گوتیک و دلهره‌آور از لندن ارائه می‌داد، مورد ستایش قرار گرفت. در سال‌های بعد، این فیلم به‌عنوان یک تریلر روان‌شناختی جذاب مورد بازبینی مجدد قرار گرفت، اگرچه همچنان یک اثر نسبتاً ناشناخته در میان فیلم‌های ترسناک یونیورسال باقی مانده است.

۳۲- فیلم پلیس گرگینه

فیلم WolfCop

  • کارگردان: لوول دین
  • نویسنده: لوول دین
  • بازیگران: لئو فافارد، ایمی ماتیسیو و جاناتان چری
  • ژانر: کمدی و ترسناک
  • میانگین امتیازات WolfCop در IMDB: امتیاز ۵.۶ از ۱۰

داستان درباره لو گارو (لئو فافارد) است؛ یک افسر پلیس بی‌انگیزه و دائم‌الخمر در یک شهر کوچک که علاقه چندانی به کارش ندارد. اما پس از یک شب عجیب که شامل یک آیین فرقه‌ای است، صبح روز بعد متوجه می‌شود که به یک گرگینه تبدیل شده است. برخلاف داستان‌های سنتی گرگینه‌ای که شخصیت در هنگام تغییر کنترل خود را از دست می‌دهد، لو همچنان هوش انسانی خود را حفظ می‌کند و تصمیم می‌گیرد از قدرت‌های جدیدش برای مبارزه با جرم و جنایت استفاده کند. او در جریان تحقیق درباره علت تبدیل شدنش، متوجه یک توطئه باستانی می‌شود که قرن‌هاست شهر را تحت کنترل خود دارد. با کمک دوستش ویلی (جاناتان چری) و همکار پلیسش تینا (امی ماتیسیو)، لو نقش جدید خود را به عنوان «پلیس گرگینه» می‌پذیرد و با جنایتکاران و تهدیدهای ماورایی مقابله می‌کند. فیلم با ترکیب وحشت و طنز اسلپ‌استیک، یک تجربه سرگرم‌کننده و پر از اکشن ارائه می‌دهد. بسیاری از منتقدان طنز آگاهانه، جلوه‌های ویژه عملی و تعهد فیلم به ارائه یک داستان عجیب و غریب را تحسین کردند. صحنه‌های تبدیل شدن شخصیت اصلی به گرگینه، به‌ویژه مورد توجه قرار گرفت، زیرا برای یک فیلم کم‌بودجه جلوه‌های ویژه عملی چشمگیری داشت. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که شوخی‌های فیلم بیش از حد سطحی است و داستان فیلم چندان قوی نیست، زیرا بیشتر به ایده اصلی جذابش متکی است تا روایت قوی. با این وجود، WolfCop توانست جایگاه خود را به عنوان یک فیلم محبوب در میان طرفداران فیلم‌های ترسناک-کمدی پیدا کند. این فیلم اغلب با آثاری مانند Evil Dead (مرده شریر) و Hobo with a Shotgun (هوبو با یک شاتگان) مقایسه می‌شود، که هر دو سبک مشابهی دارند.

۳۱- فیلم هیولا باید بمیرد

فیلم The Beast Must Die

  • کارگردان: پل آنِت
  • نویسنده: مایکل ویندر
  • بازیگران: کلوین لاکهارت، پیتر کوشینگ و مارلین کلارک
  • ژانر: اسرارآمیز و ترسناک
  • میانگین امتیازات The Beast Must Die در IMDB: امتیاز ۵.۶ از ۱۰

داستان درباره تام نیوکلیف (کلوین لاکهارت)، یک شکارچی ثروتمند است که گروهی از مهمانان را به عمارت دورافتاده خود دعوت می‌کند. اما این یک مهمانی عادی نیست؛ نیوکلیف معتقد است که یکی از مهمانانش یک گرگینه است و قصد دارد او را شکار کرده و بکشد. مهمانان شامل گروهی از روشنفکران و اشراف‌زادگان هستند، از جمله دکتر کریستوفر لوندگرن (پیتر کوشینگ)، یک متخصص گرگینه‌ها؛ پل فوت (تام چادبون)، یک هنرمند سرکش؛ و داوینا (سیاران مدن)، زنی مرموز با گذشته‌ای پنهان. با فرا رسیدن شب، تنش بالا می‌رود، ماه کامل اسرار مرگباری را فاش می‌کند و یکی یکی افراد قربانی موجودی وحشی می‌شوند. ویژگی منحصربه‌فرد این فیلم وقفه گرگینه‌ای است؛ که در آن به مخاطبان فرصتی داده می‌شود تا حدس بزنند کدام شخصیت گرگینه است، پیش از آنکه حقیقت فاش شود. این فیلم به‌طور آزاد از داستان کوتاه There Shall Be No Darkness (هیچ تاریکی نباید باشد) اثر جیمز بلیش اقتباس شده و عناصر ژانر گرگینه را با معمای کلاسیک قتل ترکیب می‌کند. برخی از منتقدان ترکیب خلاقانه وحشت، تعلیق و معما را ستودند؛ در حالی که برخی دیگر اجرای آن را ناهماهنگ دانستند. بازی کلوین لاکهارت در نقش تام نیوکلیفِ مصمم اما وسواسی تحسین شد و حضور پیتر کوشینگ نیز به فیلم اعتبار بخشید. وقفه گرگینه‌ای به‌عنوان یک ترفند جالب و تعاملی مورد توجه قرار گرفت؛ اگرچه برخی منتقدان معتقد بودند که این بخش باعث کند شدن ریتم فیلم شده است. هرچند این فیلم به‌عنوان یک شاهکار شناخته نمی‌شود، اما همچنان یک تجربه جالب در سینمای ژانری محسوب می‌شود.

۳۰- فیلم مرد گرگ‌نما

فیلم The Wolfman

  • کارگردان: جو جانستون
  • نویسنده: اندرو کوین واکر و دیوید سلف
  • بازیگران: بنیسیو دل تورو، آنتونی هاپکینز و امیلی بلانت
  • ژانر: درام، فانتزی، ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات The Wolfman در IMDB: امتیاز ۵.۸ از ۱۰

در این مورد از بهترین فیلم های گرگینه ای، بنیسیو دل تورو در نقش لارنس تالبوت بازی می‌کند؛ مردی که پس از ناپدید شدن برادرش به زادگاه اجدادی خود در بلک‌مور، انگلستان بازمی‌گردد. او پس از بازگشت، با پدر دورافتاده‌اش، سر جان تالبوت (آنتونی هاپکینز) و نامزد برادرش، گوئن کانلیف (امیلی بلانت) دیدار می‌کند. به زودی جسد تکه‌تکه‌شده برادرش پیدا می‌شود و لارنس تلاش می‌کند راز این قتل وحشتناک را کشف کند. در طول تحقیقاتش، او توسط یک گرگینه مورد حمله قرار می‌گیرد و زنده می‌ماند؛ اما متوجه می‌شود که دچار نفرینی شده که باعث می‌شود در شب‌های ماه کامل به این موجود وحشی تبدیل شود. در حالی که او با این واقعیت جدید دست‌وپنجه نرم می‌کند، هدف بازرس آبرلاین (هیوگو ویوینگ) قرار می‌گیرد که او را در قتل‌های اخیر مظنون می‌داند. داستان به سمت تاریکی بیشتری کشیده می‌شود؛ زیرا لارنس حقیقتی وحشتناک درباره خانواده‌اش کشف می‌کند و باید با طبیعت هیولایی خود روبه‌رو شود، قبل از آنکه او را به‌طور کامل تسخیر کند. از نظر منتقدان، مرد گرگ‌نما نقدهای ضدونقیضی دریافت کرد. برخی سبک بصری تاریک و گوتیک فیلم را تحسین کردند، در حالی که برخی دیگر داستان نامنسجم و عدم نوآوری آن را مورد انتقاد قرار دادند. بازی بنیسیو دل تورو و آنتونی هاپکینز به‌طور کلی مورد ستایش قرار گرفت، اما برخی منتقدان شخصیت‌های فیلم را سطحی دانستند. یکی از قوی‌ترین جنبه‌های فیلم، طراحی گریم و جلوه‌های ویژه آن بود. کار ریک بیکر در صحنه‌های تبدیل به گرگینه مورد تحسین قرار گرفت و فیلم موفق شد جایزه اسکار بهترین گریم را کسب کند. با این حال، بسیاری از منتقدان معتقد بودند که صحنه‌های اکشن با جلوه‌های کامپیوتری بیش از حد، از تأثیر ترسناک فیلم کاسته است.

۲۹- فیلم گرگینه در شب

فیلم Werewolf by Night

  • کارگردان: مایکل جاکینو
  • نویسنده: پیتر کامرون و هدر کویین
  • بازیگران: گائل گارسیا برنال، لارا دانلی و هریت سنسوم هریس
  • ژانر: درام، اکشن، ماجراجویی، اسرارآمیز، فانتزی، ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Werewolf by Night در IMDB: امتیاز ۷.۱ از ۱۰

گرگینه در شب که مورد دیگری از بهترین فیلم های گرگینه ای به شمار می‌رود، یک ویژه‌برنامه تلویزیونی از استودیوی مارول محسوب می‌شود که بر اساس شخصیت کمیک‌های مارول ساخته شده و رویکردی منحصر‌به‌فرد در دنیای سینمایی مارول (MCU) ارائه می‌دهد که ترکیبی از عناصر وحشت کلاسیک و داستان‌های ابرقهرمانی است. داستان درباره جک راسل (گائل گارسیا برنال) است؛ یک شکارچی هیولا که همراه با شکارچیان دیگر به عمارت اسرارآمیز بلاداستون دعوت می‌شود. ورسا بلاداستون (هریت سنسوم هریس) آن‌ها را به رقابتی خطرناک فرا می‌خواند تا مالکیت سنگ جادویی بلاداستون را به دست آورند؛ سنگی که قدرتی عظیم دارد. اما جک یک راز پنهان دارد... او یک گرگینه است. در طول شکار، او با موجودی به نام من-تینگ دوست می‌شود و با السا بلاداستون (لورا دانلی)، دختر دورافتاده‌ی ورسا، متحد می‌شود تا زنده بماند. با گذشت شب، تغییر شکل جک به گرگینه آشکار شده و او باید در برابر شکارچیان دیگر بجنگد، در حالی که تلاش می‌کند انسانیت خود را حفظ کند. گرگینه در شب تحسین گسترده‌ای از منتقدان دریافت کرد؛ زیرا رویکردی جسورانه نسبت به فرمول سنتی مارول داشت. منتقدان، ادای احترام آن به فیلم‌های هیولایی دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، فیلم‌برداری جذاب و کارگردانی اولین فیلم جاکینو را ستایش کردند. سبک سیاه‌وسفید، استفاده از جلوه‌های عملی و گریم‌های سنتی به‌جای CGI، از نقاط قوت فیلم محسوب می‌شدند. برخی از منتقدان معتقد بودند که مدت کوتاه فیلم (۵۳ دقیقه) فرصت کافی برای توسعه شخصیت‌ها را نداد، اما در مجموع، این اثر به‌عنوان یک پروژه خلاقانه و سرگرم‌کننده در MCU ارزیابی شد.

۲۸- فیلم ور

فیلم Wer

  • کارگردان: ویلیام برنت بل
  • نویسنده: ویلیام برنت بل و متیو پیترمن
  • بازیگران: ای. جی. کوک، برایان اسکات اوکانر و سایمون کوارترمن
  • ژانر: اکشن، ترسناک، اسرارآمیز و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Wer در IMDB: امتیاز ۵.۹ از ۱۰

داستان درباره وکیل مدافعی به نام کیت مور (ای. جی. کوک) است که برای دفاع از مردی به نام تالان گوینک (برایان اسکات اوکانر) به فرانسه سفر می‌کند. تالان مردی غول‌پیکر و به ظاهر لال است که متهم به قتل وحشیانه یک خانواده آمریکایی در هنگام کمپینگ شده است. مقامات بر این باورند که او مسئول این حملات وحشیانه است، زیرا قدرت بدنی فوق‌العاده‌ای دارد و ویژگی‌های حیوانی از خود نشان می‌دهد. با این حال، هنگامی که کیت و تیمش تحقیقات خود را آغاز می‌کنند، شواهدی عجیب پیدا می‌کنند که نشان می‌دهد تالان ممکن است به یک بیماری ژنتیکی نادر مبتلا باشد و یک قاتل معمولی نباشد. در جریان دادرسی، وضعیت تالان بدتر می‌شود و سرانجام شاهد تغییر شکل وحشتناک او هستیم. منتقدان و تماشاگران واکنش مثبتی به ور نشان دادند و از روایت نوآورانه و عناصر وحشت واقعی آن تمجید کردند. فیلم به دلیل فیلم‌برداری تاریک و جذاب، صحنه‌های اکشن پرتنش و اجرای عالی برایان اسکات اوکانر در نقش تالان گوینک تحسین شد. بازی او به‌عنوان یک گرگینه ترسناک و مرموز، یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های موجود در ژانر وحشت مدرن محسوب می‌شود. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که سبک مستندنمای فیلم و لرزش بیش از حد دوربین در برخی صحنه‌ها باعث سردرگمی مخاطبان می‌شود. برخی دیگر اشاره کردند که فیلم با وجود ایده‌های جذاب، نتوانست به طور کامل به مضامین عمیق‌تر خود بپردازد. با این وجود، ور به‌عنوان یک فیلم گرگینه‌ای متفاوت و پرهیجان، جایگاه خاصی در میان آثار ترسناک پیدا کرده است.

۲۷- فیلم نفرین‌شده

فیلم The Cursed

  • کارگردان: شان الیس
  • نویسنده: شان الیس
  • بازیگران: بوید هولبروک، کلی ریلی و الیستر پتری
  • ژانر: فانتزی، ترسناک و اسرارآمیز
  • میانگین امتیازات The Cursed در IMDB: امتیاز ۶.۲ از ۱۰

داستان درباره جان مک‌براید (بوید هالبروک)، یک آسیب‌شناس است که برای بررسی مجموعه‌ای از حملات وحشیانه و مرموز به روستایی در فرانسه می‌آید. اهالی روستا پس از آنکه یک زمین‌دار ثروتمند به نام سیموس لوران (الیستر پتری) و افرادش گروهی از کولی‌های رومانیایی را قتل‌عام می‌کنند، در وحشت زندگی می‌کنند. پیش از مرگ، این کولی‌ها روستا را نفرین می‌کنند و این نفرین حوادثی وحشتناک را در پی دارد. پس از مدتی، پسر لوران، ادوارد، ناپدید می‌شود و موجودات عجیب و کابوس‌واری به مردم حمله می‌کنند. مک‌براید که در برخورد با پدیده‌های ماورایی تجربه دارد، متوجه می‌شود که این نفرین به شکل یک تغییر شکل وحشتناک در افراد ظاهر شده است. با پیشرفت تحقیقات، او حقیقتی وحشتناک را کشف می‌کند: نفرین کولی‌ها قربانیان خود را به موجوداتی خونخوار و ترسناک تبدیل می‌کند که با گرگینه‌های سنتی تفاوت دارند. با شدت گرفتن حوادث، مک‌براید باید راهی برای متوقف کردن این نفرین پیدا کند، پیش از آنکه روستا به طور کامل نابود شود. این فیلم که در اواخر قرن نوزدهم می‌گذرد، عناصر فولکلور، وحشت بدنی و ترس روان‌شناختی را ترکیب کرده و روایتی منحصربه‌فرد از افسانه گرگینه‌ها ارائه می‌دهد. منتقدان به‌طور کلی واکنش مثبتی به نفرین‌شده نشان دادند و از فضای ترسناک، فیلم‌برداری دلهره‌آور و طراحی خلاقانه موجودات فیلم تمجید کردند. کارگردانی شان الیس و استفاده از جلوه‌های عملی برای نمایش تغییر شکل‌های وحشتناک به‌ویژه مورد توجه قرار گرفت. اجرای بوید هالبروک در نقش آسیب‌شناسی مصمم نیز به عمق داستان تاریک و ترسناک فیلم افزود. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که ریتم آرام فیلم و تأکید بر وحشت فضاسازانه به جای صحنه‌های اکشن ممکن است برای همه مخاطبان جذاب نباشد.

۲۶- فیلم گرگ نوجوان

فیلم Teen Wolf

  • کارگردان: رود دنیل
  • نویسنده: جف لوب و متیو ویسمن
  • بازیگران: مایکل جی. فاکس، لوری گریفین و جیمز همپتون
  • ژانر: فانتزی، کمدی و رمانتیک
  • میانگین امتیازات Teen Wolf در IMDB: امتیاز ۶.۱ از ۱۰

داستان درباره اسکات هاوارد (مایکل جی. فاکس)، یک دانش‌آموز معمولی دبیرستانی است که در مدرسه، بسکتبال و زندگی اجتماعی خود با مشکلاتی روبه‌رو است. او به دختری محبوب به نام پاملا علاقه دارد؛ اما مورد توجه او قرار نمی‌گیرد. در حالی که بهترین دوستش، بوف، به طور مخفیانه به او علاقه دارد. زندگی اسکات زمانی تغییر می‌کند که متوجه می‌شود یک نفرین خانوادگی را به ارث برده؛ او یک گرگینه است. در ابتدا، اسکات از این تغییر وحشت می‌کند، اما خیلی زود متوجه می‌شود که قدرت‌های جدیدش باعث افزایش توانایی‌های جسمانی، چابکی و جذابیت او شده‌اند. با پذیرش هویت گرگینه‌ای خود، او به ستاره تیم بسکتبال مدرسه تبدیل شده، محبوبیت زیادی کسب می‌کند و نظر پاملا را جلب می‌کند. با این حال، غرور و اتکای بیش از حد به شخصیت گرگینه‌ای‌اش باعث فاصله گرفتن او از دوستان واقعی‌اش می‌شود. این فیلم عناصر درام بلوغ را با فانتزی ماورایی ترکیب کرده و روایتی سرگرم‌کننده و مفرح از افسانه گرگینه‌ها ارائه می‌دهد. این فیلم با بودجه‌ای حدود ۱.۲ میلیون دلار ساخته شد اما بیش از ۸۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت و به یکی از سودآورترین فیلم‌های سال تبدیل شد. این موفقیت منجر به ساخت دنباله‌ای به نام Teen Wolf Too (گرگ نوجوان ۲)، یک سریال انیمیشنی و بعدها یک بازسازی تاریک‌تر در قالب سریال Teen Wolf (تین ولف) شد که نشان‌دهنده تأثیر ماندگار این فیلم است. در حالی که بسیاری بازی جذاب و پرانرژی مایکل جی. فاکس را تحسین کردند، برخی دیگر داستان فیلم را کلیشه‌ای و قابل پیش‌بینی دانستند. با این وجود، مخاطبان از طنز سبک، ایده جالب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی فیلم استقبال کردند.

۲۵- فیلم گرگ‌ومیش: ماه نو

فیلم The Twilight Saga: New Moon

  • کارگردان: کریس ویتز
  • نویسنده: استفانی میر و ملیسا رزنبرگ
  • بازیگران: کریستن استوارت، رابرت پتینسون و تیلور لاتنر
  • ژانر: ماجراجویی، درام، فانتزی و رمانتیک
  • میانگین امتیازات The Twilight Saga: New Moon در IMDB: امتیاز ۴.۸ از ۱۰

این مورد از بهترین فیلم های گرگینه ای، دومین قسمت از مجموعه فیلم‌های Twilight است که بر اساس رمان پرفروش استفانی میر ساخته شده است. این فیلم داستان عاشقانه‌ی بلا سوان (کریستن استوارت) و ادوارد کالن (رابرت پتینسون) را ادامه می‌دهد؛ اما حال و هوایی تاریک‌تر و احساسی‌تر به خود می‌گیرد. داستان با ترک کردن بلا توسط ادوارد آغاز می‌شود. در جشن تولد بلا، او دچار یک بریدگی کوچک می‌شود که باعث تحریک خون‌آشام جوان، جسپر (جکسون راثبون)، می‌شود. ادوارد که از به خطر افتادن بلا می‌ترسد، تصمیم می‌گیرد همراه با خانواده‌اش فورکس را ترک کند. بلا پس از این جدایی دچار افسردگی عمیقی می‌شود، اما به‌زودی متوجه می‌شود که انجام کارهای پرخطر باعث می‌شود تصاویری از ادوارد را ببیند. او برای یافتن آرامش، به دوست دوران کودکی‌اش، جیکوب بلک (تیلور لاتنر)، نزدیک‌تر می‌شود. جیکوب نیز رازی بزرگ را پنهان کرده است؛ او یک گرگینه است. با عمیق‌تر شدن دوستی آن‌ها، جیکوب حقیقتی را درباره‌ی دشمنی قدیمی قبیله‌ی خود با خون‌آشام‌ها فاش می‌کند. در همین حین، ادوارد که به اشتباه تصور می‌کند بلا مرده است، به ایتالیا می‌رود تا با تحریک ولتری، یکی از قدرتمندترین گروه‌های خون‌آشامی، خود را به کشتن دهد. این فیلم با بودجه‌ای حدود ۵۰ میلیون دلار ساخته شد و بیش از ۷۰۹ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد، که فراتر از درآمد قسمت اول بود. این فیلم رکوردهایی را برای فروش بلیت‌های نیمه‌شب و فروش روز افتتاحیه شکست و محبوبیت فوق‌العاده‌ی این مجموعه را نشان داد. برخی منتقدان جلوه‌های ویژه‌ی بهبودیافته و بازی تیلور لاتنر را تحسین کردند، اما برخی دیگر از ریتم کند داستان و فضای بیش از حد احساسی آن انتقاد کردند. تمرکز شدید فیلم بر دل‌شکستگی و رفتارهای خودتخریب‌گرایانه‌ی بلا واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت—برخی آن را احساسی و تاثیرگذار دانستند، در حالی که دیگران آن را اغراق‌آمیز توصیف کردند.

۲۴- فیلم مرد گرگ‌نما

فیلم Wolf Man

  • کارگردان: لی ونل
  • نویسنده: لی ونل و کوربت تاک
  • بازیگران: کریستوفر ابوت، جولیا گارنر و سام یاگر
  • ژانر: ترسناک
  • میانگین امتیازات Wolf Man در IMDB: امتیاز ۵.۶ از ۱۰

روایت فیلم بر روی بلیک لاول (کریستوفر ابوت) متمرکز است که همراه با همسرش شارلوت (جولیا گارنر) و دخترش جینجر (ماتیلدا فیرث)، به مزرعه منزوی پدر مرحومش در مناطق روستایی اورگان می‌روند. هدف خانواده، برقراری ارتباط مجدد و بهبود روابط متشنج خود در دل طبیعت است. با این حال، آرامش آن‌ها با حمله موجودی نامرئی در یک شب مختل می‌شود که منجر به زخمی شدن بلیک می‌گردد. با گذشت زمان، بلیک تغییرات نگران‌کننده‌ای از خود نشان می‌دهد؛ حواس تقویت‌شده، رفتار تهاجمی و تغییرات فیزیکی که نشان‌دهنده گرفتار شدن او به نفرین گرگ‌نمایی است. فیلم به مبارزه خانواده برای مقابله با دگرگونی بلیک می‌پردازد و عناصر وحشت بدنی را با درام احساسی ترکیب می‌کند. فیلم نقدهای متفاوتی از منتقدان دریافت کرد. برخی کارگردانی اتمسفریک وانل و بازی‌های بازیگران اصلی را تحسین کردند. تصویرسازی کریستوفر ابوت از نزول بلیک به هیولاگری به خاطر عمق احساسی‌اش مورد توجه قرار گرفت و نقش جولیا گارنر به عنوان شارلوت لایه‌ای از تنش خانوادگی به روایت افزود. با این حال، برخی دیگر فیلم را به خاطر استعاره‌های سنگین و کمبود ترس‌های واقعی مورد انتقاد قرار دادند. تلاش برای استفاده از گرگ‌نمایی به عنوان تمثیلی برای تروماهای نسلی توسط برخی به عنوان بیش از حد توضیح داده‌شده تلقی شد که عناصر وحشت را کاهش می‌دهد. علاوه بر این، طراحی موجود و صحنه‌های تحول واکنش‌های متفاوتی دریافت کرد، به طوری که برخی بینندگان آن‌ها را ناامیدکننده یافتند.

۲۳- فیلم جهان زیرین: ظهور لایکن‌ها

فیلم Underworld: Rise of the Lycans

  • کارگردان: پاتریک تاتوپولوس
  • نویسنده: دنی مک‌براید، درک بلک‌من و هاوارد مک‌کین
  • بازیگران: مایکل شین، بیل نای و رونا میترا
  • ژانر: اکشن، فانتزی و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Underworld: Rise of the Lycans در IMDB: امتیاز ۶.۵ از ۱۰

این مورد از فهرست بهترین فیلم های گرگینه ای، سومین قسمت از مجموعه جهان زیرین (Underworld) است اما به‌عنوان یک پیش‌درآمد برای دو فیلم قبلی عمل می‌کند. این فیلم به منشأ جنگ چند صدساله میان خون‌آشام‌های اشرافی معروف به شکارچیان مرگ و لایکن‌های برده، اولین نسل از گرگینه‌هایی که توانایی تغییر شکل بین انسان و حیوان را دارند، می‌پردازد. داستان فیلم درباره لوسیان (مایکل شین)، اولین لایکنی است که تحت سرپرستی ویکتور (بیل نای)، رهبر بی‌رحم خون‌آشام‌ها، بزرگ شده است. ویکتور از لوسیان به‌عنوان یک سلاح قدرتمند برای کنترل سایر گرگینه‌ها استفاده می‌کند و آن‌ها را به بردگی می‌گیرد تا از قبیله خون‌آشام‌ها محافظت کنند. اما لوسیان مخفیانه عاشق سونیا (رونا میترا)، دختر ویکتور و یک جنگجوی شجاع، می‌شود. ظهور لایکن‌ها باوجود بودجه‌ای کمتر نسبت به قسمت‌های قبلی، در گیشه عملکرد خوبی داشت. این فیلم با بودجه‌ای حدود ۳۵ میلیون دلار ساخته شد و در سطح جهانی حدود ۹۱ میلیون دلار فروش کرد. هرچند این میزان فروش به‌اندازه موفقیت‌های قسمت‌های پیشین نبود، اما همچنان یک موفقیت نسبی به شمار می‌رفت و به ادامه مجموعه کمک کرد. فیلم بازخوردهای متفاوتی از منتقدان دریافت کرد. بسیاری بازی‌های درخشان مایکل شین و بیل نای را تحسین کردند و اجرای آن‌ها را پرقدرت و عاطفی دانستند. سکانس‌های اکشن، فضای گوتیک تاریک و استفاده از جلوه‌های عملی نیز مورد توجه مثبت قرار گرفت. بااین‌حال، برخی منتقدان معتقد بودند که فیلم، با توجه به اینکه مخاطبان از پیش از سرنوشت داستان آگاه بودند، بیش‌ازحد قابل پیش‌بینی بود. همچنین، برخی احساس کردند که ظهور لایکن‌ها هرچند پیش‌زمینه‌ای مهم را فراهم می‌کند، اما فاقد آن رمز و راز جذابی است که فیلم‌های قبلی را موفق کرده بود.

۲۲- فیلم ماه بد

فیلم Bad Moon

  • کارگردان: اریک رد
  • نویسنده: اریک رد
  • بازیگران: ماریل همینگوی، مایکل پاره و میسون گمبل
  • ژانر: ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Bad Moon در IMDB: امتیاز ۵.۸ از ۱۰

داستان درباره تد هریسون (مایکل پاره)، یک خبرنگار عکاس است که هنگام مأموریتی در نپال مورد حمله یک گرگینه قرار می‌گیرد. او از این حمله جان سالم به در می‌برد اما نفرین گرگینه شدن را با خود حمل می‌کند. پس از بازگشت، او در جنگلی دورافتاده ساکن می‌شود و سپس تصمیم می‌گیرد با خواهرش جنت (ماریل همینگوی) و پسر جوانش برت (میسون گمبل) دوباره ارتباط برقرار کند. تد ادعا می‌کند که فقط می‌خواهد وقت بیشتری را با خانواده‌اش بگذراند، اما در واقع، او در تلاش است تا امیال هیولایی ناشی از ماه کامل را کنترل کند. این فیلم بر اساس رمان Thor نوشته وین اسمیت اقتباس شده است. برخلاف بسیاری از فیلم‌های گرگینه‌ای، ماه بد داستان خود را از دید یک سگ وفادار خانواده روایت می‌کند که آن را به اثری منحصربه‌فرد در این ژانر تبدیل می‌کند. برخی از منتقدان جلوه‌های ویژه عملی فیلم و بازی سگ ژرمن شپرد، ثور، را ستایش کردند. اما برخی دیگر داستان ساده و عدم توسعه عمیق شخصیت‌ها را مورد انتقاد قرار دادند. روایت فیلم که بیشتر بر صحنه‌های اکشن و هیجان‌انگیز متمرکز است تا ایجاد ترس روان‌شناختی، باعث شد که نظرات درباره آن متفاوت باشد. بااین‌حال، ماه بد در سال‌های اخیر توسط مخاطبان مدرن بازبینی شده و بسیاری از آن به دلیل استفاده از جلوه‌های ویژه عملی، فضای دلهره‌آور و روایت منحصربه‌فرد آن تقدیر کرده‌اند.

۲۱- فیلم گرگینه لندن

فیلم Werewolf of London

  • کارگردان: استوارت واکر
  • نویسنده: جان کولتن
  • بازیگران: هنری هال، وارنر اولند و لستر متیوز
  • ژانر: ترسناک، درام و فانتزی
  • میانگین امتیازات Werewolf of London در IMDB: امتیاز ۶.۳ از ۱۰

این مورد از بهترین فیلم های گرگینه ای، به عنوان اولین فیلم هالیوودی با محوریت گرگینه‌ها شناخته می‌شود. این فیلم که پیش از فیلم The Wolf Man (مرد گرگ‌نما) در سال ۱۹۴۱ ساخته شد، نقش مهمی در شکل‌گیری افسانه‌های گرگینه‌ای در سینما داشت. داستان فیلم درباره دکتر ویلفرد گلندون (هنری هال)، یک گیاه‌شناس بریتانیایی است که برای یافتن یک گل نادر به نام ماریفاسا به تبت سفر می‌کند. در جریان این سفر، او مورد حمله موجودی عجیب قرار گرفته و زخمی می‌شود، بدون اینکه بداند به نفرین گرگینه مبتلا شده است. پس از بازگشت به لندن، گلندون متوجه تغییرات عجیبی در خود می‌شود. او درمی‌یابد که گل ماریفاسا می‌تواند به طور موقت امیال گرگینه‌ای او را مهار کند. با این حال، یک گرگینه دیگر به نام دکتر یوگامی (وارنر اولاند) به او هشدار می‌دهد که هیچ راه نجات دائمی از این نفرین وجود ندارد. با شدیدتر شدن تغییرات گلندون، او تلاش می‌کند خشونت خود را کنترل کند، اما به تدریج اطرافیانش، از جمله همسرش، لیزا (والری هابسون)، در معرض خطر قرار می‌گیرند. برخی منتقدان فضای ترسناک فیلم و بازی هنری هال را تحسین کردند، در حالی که برخی دیگر معتقد بودند که داستان فیلم فاقد عمق احساسی کافی است. طراحی گریم گرگینه، که توسط جک پیرس انجام شد، به اندازه گریم فیلم مرد گرگ‌نما (۱۹۴۱) تأثیرگذار نبود، که شاید یکی از دلایل ماندگاری کمتر این فیلم در ذهن مخاطبان باشد. گرگینه لندن بسیاری از عناصر مهم ژانر گرگینه‌ای، از جمله تبدیل شدن به گرگینه در نور ماه کامل و ایده دانشمندی که به یک هیولا تبدیل می‌شود، را برای اولین بار در سینما معرفی کرد و تأثیر زیادی بر فیلم‌های آینده این ژانر گذاشت.

۲۰- فیلم مراحل پایانی

فیلم Late Phases

  • کارگردان: آدریان گارسیا بوگلیانو
  • نویسنده: اریک استورلزه
  • بازیگران: نیک دامیچی، ایتن امبری و لنس گست
  • ژانر: ترسناک
  • میانگین امتیازات Late Phases در IMDB: امتیاز ۶ از ۱۰

فیلم مراحل پایانی روایتی تازه و احساسی از ژانر گرگینه‌ای ارائه می‌دهد. داستان فیلم درباره آمبروز مک‌کینلی (نیک دامیچی)، یک کهنه‌سرباز نابینای جنگ ویتنام است که به اصرار پسرش، ویل (ایتن امبری)، به یک خانه سالمندان منتقل می‌شود. آمبروز که فردی مستقل و سرسخت است، به زودی متوجه می‌شود که در این محله چیزی شیطانی کمین کرده است. در اولین شب اقامتش، سگ راهنمای او به طرز وحشیانه‌ای کشته می‌شود و یکی از همسایگانش مورد حمله موجودی ناشناخته قرار می‌گیرد. اما با ادامه حملات، آمبروز پی می‌برد که این قتل‌ها کار یک گرگینه است. با وجود نابینایی، او تصمیم می‌گیرد برای مقابله با این موجود آماده شود. او با استفاده از تجربیات نظامی خود شروع به نصب تله و جمع‌آوری سلاح برای شب بعدی ماه کامل می‌کند. با این حال، اطرافیان او حرف‌هایش را باور نمی‌کنند و او مجبور است به تنهایی برای نبرد آماده شود. منتقدان مراحل پایانی را به دلیل اصالت و بازی درخشان نیک دامیچی تحسین کردند. اجرای او در نقش آمبروز مک‌کینلی بسیار مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از منتقدان از عمق و باورپذیری شخصیت او تعریف کردند. برخلاف بسیاری از فیلم‌های گرگینه‌ای که بیشتر بر اکشن و خشونت تأکید دارند، این فیلم با تمرکز بر شخصیت‌پردازی و عناصر احساسی خود متمایز شد. تأثیرات ویژه و جلوه‌های عملی فیلم، به‌ویژه صحنه‌های تبدیل شدن به گرگینه، بازخوردهای متفاوتی دریافت کردند. برخی از منتقدان از سبک کلاسیک و عملی فیلم استقبال کردند، در حالی که برخی دیگر طراحی گرگینه را چندان جذاب ندانستند. با این وجود، فضای پرتنش و اتمسفر خاص فیلم مورد تحسین بسیاری از مخاطبان قرار گرفت.

۱۹- فیلم گرگینه‌های درون

فیلم Werewolves Within

  • کارگردان: جاش روبن
  • نویسنده: میشنا ولف
  • بازیگران: سم ریچاردسون، میلانا وینتراب و جورج بیزل
  • ژانر: ترسناک، کمدی، اسرارآمیز و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Werewolves Within در IMDB: امتیاز ۶ از ۱۰

داستان فیلم در شهر کوچک بیورفیلد رخ می‌دهد؛ جایی که پروژه‌ی احداث یک خط لوله‌ی گاز باعث دودستگی بین ساکنان شده است. هنگامی که یک طوفان برفی شدید آن‌ها را در مسافرخانه‌ی محلی گرفتار می‌کند، ترس و بی‌اعتمادی شدت می‌گیرد، زیرا موجودی مرموز شروع به شکار آن‌ها می‌کند. فین ویلر (سم ریچاردسون)، یک جنگلبان تازه‌وارد، به شهر می‌رسد و به‌زودی متوجه می‌شود که اوضاع به‌طرز عجیبی نابه‌سامان است. پس از کشف جسد یکی از ساکنان، سوءظن‌ها افزایش می‌یابد که یک گرگینه در میان آن‌ها حضور دارد. فین با کمک سیسیلی (میلانا وینتراب)، پستچی محلی، تلاش می‌کند آرامش را حفظ کند و هویت گرگینه را پیش از آنکه دیر شود، کشف کند. دیالوگ‌های هوشمندانه، بازی‌های قوی و برداشت تازه‌ی آن از افسانه‌ی گرگینه‌ها تحسین شد. بازی سم ریچاردسون در نقش فین به‌ویژه مورد استقبال قرار گرفت و اجرای میلانا وینتراب در نقش سیسیلی نیز بسیار جذاب و مرموز توصیف شد. منتقدان از توانایی فیلم در ایجاد تعادل بین وحشت و کمدی تمجید کردند که آن را به اثری متفاوت در این ژانر تبدیل کرده است. فیلمنامه‌ی نوشته‌ی میشنا ولف نیز به دلیل نگاه تیزبینانه‌اش به مسائل اجتماعی، دودستگی‌ها و ماهیت انسان‌ها مورد تحسین قرار گرفت. برخی منتقدان، لحن فیلم را با معماهای کلاسیکی مانند Clue (سرنخ) مقایسه کردند اما با چاشنی ماورایی. هرچند برخی تماشاگران احساس کردند که جنبه‌های ترسناک فیلم کمتر از حد انتظار است، اما بیشتر افراد بر این باور بودند که طنز و داستان‌پردازی هوشمندانه‌ی آن باعث شده که این فیلم در میان آثار ترسناک-کمدی برجسته باشد.

۱۸- فیلم موزه مومیایی

فیلم Waxwork

  • کارگردان: آنتونی هیکاکس
  • نویسنده: آنتونی هیکاکس
  • بازیگران: زک گالیگان، دبورا فورمن و میشل جانسون
  • ژانر: ترسناک و کمدی
  • میانگین امتیازات Waxwork در IMDB: امتیاز ۶.۱ از ۱۰

داستان فیلم درباره‌ی گروهی از دانشجویان است که توسط مالک مرموز یک موزه‌ی موم، دیوید لینکلن (دیوید وارنر)، به بازدید دعوت می‌شوند. این موزه دارای مجسمه‌های مومی فوق‌العاده واقعی از شخصیت‌های مشهور ترسناک مانند کنت دراکولا، مومیایی، گرگینه و دیگر هیولاهای معروف است. هنگامی که دانشجویان موزه را کاوش می‌کنند، متوجه می‌شوند که این مجسمه‌های مومی چیزی فراتر از نمایش‌های معمولی هستند. زمانی که کسی بیش از حد به یک نمایشگاه نزدیک می‌شود، به‌طور جادویی به داخل صحنه‌ی آن منتقل شده و با وحشت‌های واقعی روبه‌رو می‌شود. مارک (زک گالیگان) و دوستانش یکی‌یکی ناپدید می‌شوند و قربانی واقعیت‌های وحشتناک این نمایشگاه‌ها می‌شوند. بازماندگان تلاش می‌کنند از این کابوس فرار کنند و در این حین به توطئه‌ای شوم پی می‌برند: موزه‌ی موم در واقع یک دروازه‌ی شیطانی است که برای زنده کردن این هیولاها و گسترش هرج‌ومرج در دنیا طراحی شده است. برخی منتقدان از ایده‌ی خلاقانه، جلوه‌های عملی و ادای احترام آن به فیلم‌های کلاسیک ترسناک تمجید کردند. ترکیب وحشت و کمدی فیلم از نظر بسیاری سرگرم‌کننده و منحصربه‌فرد بود و کارگردان، آنتونی هیکاکس، علاقه‌ی خود را به این ژانر به خوبی نشان داد. اجرای زک گالیگان در نقش قهرمان داستان مورد تحسین قرار گرفت، اما برخی از بازی‌های دیگر به دلیل بیش از حد نمایشی بودن، انتقاداتی دریافت کرد. در حالی که برخی منتقدان داستان فیلم را کمی نامنظم می‌دانستند، دیگران از سبک سرگرم‌کننده و اغراق‌آمیز آن استقبال کردند و آن را اثری ایده‌آل برای علاقه‌مندان به فیلم‌های ترسناک آگاهانه و شوخ‌طبعانه دانستند.

۱۷- فیلم گرگ

فیلم Wolf

  • کارگردان: مایک نیکولز
  • نویسنده: جیم هریسون و وزلی استریک
  • بازیگران: جک نیکلسون، میشل فایفر و جیمز اسپیدر
  • ژانر: ترسناک، درام، رمانتیک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Wolf در IMDB: امتیاز ۶.۳ از ۱۰

داستان درباره‌ی ویل رندال (جک نیکلسون) است؛ یک ویراستار کتاب که پس از گاز گرفته شدن توسط یک گرگ در شب، دچار تغییرات عجیبی می‌شود. او ابتدا متوجه افزایش حس‌های خود، انرژی بیشتر و اعتمادبه‌نفسی می‌شود که به او کمک می‌کند در برابر رقبای شرکتی‌اش، از جمله استوارت سوینتون (جیمز اسپیدر)، مقاومت کند. اما با پیشرفت این تغییرات، ویل شروع به نمایش رفتارهای تهاجمی و حیوانی می‌کند، و کم‌کم به این باور می‌رسد که در حال تبدیل شدن به یک گرگینه است. بسیاری از منتقدان بازی جک نیکلسون را تحسین کردند و معتقد بودند که کاریزما و شدت بازیگری او برای نقش مردی که با غرایز حیوانی خود مبارزه می‌کند، ایده‌آل بوده است. اجرای میشل فایفر در نقش لورا نیز با استقبال روبه‌رو شد و شیمی بین او و نیکلسون مورد توجه قرار گرفت. همچنین، جیمز اسپیدر با بازی در نقش استوارت سوینتون، بُعدی جالب به رقابت شرکتی داستان افزود. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که ریتم فیلم نامتوازن است و ترکیب وحشت، عاشقانه و درام شرکتی، باعث ناهماهنگی در لحن کلی آن شده است. در مقابل، برخی دیگر از رویکرد هوشمندانه فیلم به ژانر گرگینه استقبال کردند و آن را متفاوت از فیلم‌های ترسناک معمول دانستند. این فیلم به‌جای تکیه بر کلیشه‌های وحشت، داستانی عمیق و شخصیت‌محور ارائه می‌دهد. اگرچه این فیلم موفقیت مالی فوق‌العاده‌ای نداشت، اما به لطف اجرای فوق‌العاده‌ی نیکلسون و فایفر و پرداخت خاص خود به افسانه‌ی گرگینه‌ها، همچنان مورد توجه قرار دارد.

۱۶- فیلم برادری گرگ

فیلم Brotherhood of the Wolf

  • کارگردان: کریستف گان
  • نویسنده: کریستف گان
  • بازیگران: ساموئل لو بیهان، ونسان کسل و امیلی دوکن
  • ژانر: اکشن، ماجراجویی، درام، ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Brotherhood of the Wolf در IMDB: امتیاز ۷ از ۱۰

داستان این شماره از بهترین فیلم های گرگینه ای، درباره‌ی گرگوار دو فرونزاک (ساموئل لو بیان)، یک طبیعت‌شناس و شوالیه‌ی سلطنتی است که از سوی لویی پانزدهم به استان ژِوودان فرستاده می‌شود تا قتل‌های وحشیانه‌ای را که به هیولایی مرموز نسبت داده می‌شوند، بررسی کند. او را مانی (مارک داکاسکوس)، یک جنگجوی ایروکویی ماهر در هنرهای رزمی، همراهی می‌کند. در حالی که تحقیقات آن‌ها پیش می‌رود، شبکه‌ای از توطئه‌های سیاسی، تعصبات مذهبی و رازهای تاریک پیرامون هیولا آشکار می‌شود. با پیشرفت داستان، مشخص می‌شود که این هیولا تنها یک موجود وحشی نیست، بلکه بخشی از نقشه‌ای شوم و گسترده‌تر است. این فیلم که از افسانه‌ی واقعی هیولای ژِوودان الهام گرفته شده، روایتی هیجان‌انگیز و معمایی را به تصویر می‌کشد. با وجود اینکه برادری گرگ یک فیلم فرانسوی‌زبان بود، موفقیت بین‌المللی چشمگیری به دست آورد و به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های فرانسوی در آن زمان تبدیل شد. بسیاری از منتقدان داستان جاه‌طلبانه، جلوه‌های بصری زیبا و سکانس‌های اکشن فیلم را تحسین کردند. توانایی فیلم در ادغام ژانرهای مختلف (درام تاریخی، وحشت، هنرهای رزمی و معمای سیاسی) هم ابتکاری و هم پرریسک تلقی شد. جک متیوز از نیویورک دیلی نیوز آن را «یک ماجراجویی هیجان‌انگیز و بصری خیره‌کننده» نامید. در حالی که راجر ایبرت انرژی و سبک آن را ستود، هرچند داستان را تا حدی پیچیده دانست. برخی منتقدان معتقد بودند که فیلم به دلیل ماهیت بلندپروازانه‌اش گاهی دچار عدم تعادل در لحن می‌شود، اما بسیاری از بینندگان از اصالت و ارزش سرگرمی آن قدردانی کردند.

۱۵- فیلم ولفن

فیلم Wolfen

  • کارگردان: مایکل وادلی
  • نویسنده: مایکل وادلی و دیوید ام. ایر جونیور
  • بازیگران: آلبرت فینی، دایان ونورا و ادوارد جیمز اولموس
  • ژانر: ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Wolfen در IMDB: امتیاز ۶.۳ از ۱۰

داستان فیلم حول محور دوی ویلسون (آلبرت فینی)، کارآگاه پلیس نیویورک، می‌چرخد که مسئول بررسی یک سری قتل‌های وحشیانه در شهر می‌شود. قربانیان به نظر می‌رسد توسط یک حیوان درنده تکه‌تکه شده‌اند، اما نحوه‌ی قتل‌ها نشان می‌دهد که این حملات کاملاً تصادفی نیستند. با کمک روان‌شناس جنایی ربکا نف (دایان ونورا) و پزشک قانونی ویتینگتون (گرگوری هاینز)، ویلسون به دنبال کشف حقیقت می‌رود. با پیشرفت تحقیقات، ویلسون متوجه ارتباط این قتل‌ها با گروهی از بومیان آمریکایی می‌شود که درباره‌ی ولفن صحبت می‌کنند؛ موجوداتی گرگ‌مانند که قرن‌ها در سایه‌ها زندگی کرده‌اند. برخلاف گرگینه‌های سنتی، ولفن‌ها انسان‌هایی نیستند که تغییر شکل می‌دهند، بلکه گرگ‌هایی فوق‌العاده باهوش و دارای قدرت‌های ماورایی‌اند. آن‌ها با محیط شهری سازگار شده‌اند و از سرزمینی که به آن تعلق دارند، محافظت می‌کنند. این فیلم که بر اساس رمان The Wolfen اثر ویتلی استریبر ساخته شده، ترکیبی از وحشت ماورایی و معمای جنایی را ارائه می‌دهد و فضایی عمیق و تفکربرانگیز خلق می‌کند. اگرچه ولفن در گیشه عملکرد ضعیفی داشت، اما منتقدان از آن استقبال کردند و به تم‌های جاه‌طلبانه، بازی‌های قوی و فیلم‌برداری خلاقانه‌اش اشاره کردند. اجرای آلبرت فینی در نقش ویلسون تحسین شد و بازیگران مکمل، به‌ویژه گرگوری هاینز، نیز مورد تقدیر قرار گرفتند. یکی از نوآوری‌های فیلم استفاده از تصویربرداری با دید حرارتی برای نمایش نقطه‌نظر ولفن بود که در زمان خود پیشرفته محسوب می‌شد. راجر ایبرت به فیلم سه ستاره از چهار ستاره داد و آن را اثری هوشمندانه و اصیل دانست، هرچند که کند بودن داستان را یکی از نقاط ضعف آن برشمرد.

۱۴- فیلم نفرین گرگینه

فیلم The Curse of the Werewolf

  • کارگردان: ترنس فیشر
  • نویسنده: جان الدر
  • بازیگران: کلیفورد ایوانز، اولیور رید و ایوان رومین
  • ژانر: ترسناک
  • میانگین امتیازات The Curse of the Werewolf در IMDB: امتیاز ۶.۵ از ۱۰

داستان فیلم حول محور لئون کورلدو (الیور رید) می‌چرخد؛ که تحت شرایطی شوم به دنیا می‌آید. مادر او، یک خدمتکار لال، توسط یک گدا مورد تعرض قرار می‌گیرد و در نتیجه، لئون در روز کریسمس به دنیا می‌آید؛ تاریخی که طبق افسانه‌ها او را به سرنوشتی شوم و نفرین‌شده محکوم می‌کند. او توسط دون آلفردو کورلدو (کلیفورد ایوانز) به فرزندی پذیرفته می‌شود و در ابتدا به نظر می‌رسد که کودکی عادی است، اما به زودی تمایلات خشونت‌آمیزی از خود نشان می‌دهد؛ به‌ویژه زمانی که با خون مواجه می‌شود. با گذشت زمان، لئون برای کنترل ذات خشن خود تلاش می‌کند. پدرخوانده‌اش و یک کشیش محلی سعی می‌کنند او را راهنمایی کنند، اما هیولای درونش روزبه‌روز قوی‌تر می‌شود. این فیلم که به‌طور آزاد از رمان The Werewolf of Paris اثر گای اندور اقتباس شده، داستانی تراژیک از یک زندگی نفرین‌شده را در قرن هجدهم اسپانیا روایت می‌کند. برخی از منتقدان اجرای الیور رید را که یکی از اولین نقش‌های اصلی او بود، ستایش کردند. در حالی که برخی دیگر از ریتم کند فیلم و کمبود صحنه‌های اکشن گرگینه‌ای انتقاد داشتند. با این حال، در طول سال‌ها، هم منتقدان و هم طرفداران ژانر وحشت این فیلم را به دلیل فضای گوتیک، داستان تراژیک و عمق احساسی مبارزه‌ی لئون مورد تحسین قرار داده‌اند. بسیاری از مورخان سینما، نفرین گرگینه را یکی از بصری‌ترین آثار استودیوی هامر می‌دانند. صحنه‌های تغییر شکل، با وجود محدودیت‌های بودجه‌ای، همچنان تأثیرگذار هستند و فیلم از طریق فیلم‌برداری قوی و اجرای پرقدرت رید وحشت نفرین او را به خوبی منتقل می‌کند.

۱۳- فیلم گلوله نقره

فیلم Silver Bullet

  • کارگردان: دن آتاس
  • نویسنده: استیون کینگ
  • بازیگران: گری بیوسی، کوری هایم و اورت مک‌گیل
  • ژانر: ترسناک
  • میانگین امتیازات Silver Bullet در IMDB: امتیاز ۶.۴ از ۱۰

داستان در شهر کوچک تارکرز میلز، در ایالت مِین، رخ می‌دهد؛ جایی که مجموعه‌ای از قتل‌های وحشیانه، ساکنان را در ترس و وحشت فرو می‌برد. قهرمان فیلم، مارتی کاسلاو (کوری هایم)، پسر جوانی است که از ویلچر استفاده می‌کند و با مادر بیش‌ازحد مراقبش، خواهر مهربان اما شکاکش جین (مگان فالووز) و عموی شوخ‌طبعش رد (گری بیوسی) زندگی می‌کند. با افزایش ترس و پارانویای مردم، مارتی به این نتیجه می‌رسد که قاتل، انسان نیست، بلکه یک گرگینه است. این شماره از بهترین فیلم های گرگینه ای، بر اساس رمان کوتاه چرخه‌ی گرگینه نوشته‌ی استیون کینگ ساخته شده است. کینگ خود فیلمنامه‌ی فیلم را نوشت و کارگردانی آن را دانیل آتیاس بر عهده داشت. این فیلم ترکیبی از وحشت و داستان بلوغ را ارائه می‌دهد و جایگاه ویژه‌ای در زیرژانر گرگینه‌ها دارد. برخی از منتقدان داستان جذاب و بازی‌های قوی، به‌ویژه کوری هایم و گری بیوسی را تحسین کردند، که به فیلم گرما و طنز خاصی بخشیدند. اما برخی دیگر از جلوه‌های ویژه، به‌ویژه طراحی گرگینه، انتقاد کردند و آن را کمتر ترسناک از حد انتظار دانستند. بااین‌حال، این فیلم به مرور زمان جایگاه بهتری در میان طرفداران ژانر ترسناک پیدا کرد. طرفداران استیون کینگ از وفاداری فیلم به منبع اصلی راضی بودند، درحالی‌که علاقه‌مندان به وحشت از فضای نوستالژیک و دلهره‌آور آن لذت بردند. ترکیب فضای شهری کوچک، روابط خانوادگی و ترس ماورایی، این فیلم را به اثری خاص در سینمای گرگینه‌ها تبدیل کرده است.

۱۲- فیلم وقتی حیوانات خواب می‌بینند

فیلم When Animals Dream

  • کارگردان: یوناس الکساندر آرنبی
  • نویسنده: راسموس برچ
  • بازیگران: لارس میکلسن، سونیا ریختر و سونیا سوهل
  • ژانر: ترسناک، درام، فانتزی، اسرارآمیز و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات When Animals Dream در IMDB: امتیاز ۵.۸ از ۱۰

داستان درباره‌ی ماری (سونیا سوهل)، دختری ۱۶ ساله است که در یک روستای کوچک و منزوی ماهیگیری در دانمارک زندگی می‌کند. او با مادر بیمار خود (سونیا ریختر)، که فلج شده و قادر به برقراری ارتباط نیست و پدر محافظه‌کار اما مرموزش (لارس میکلسن) زندگی می‌کند. با گذشت زمان، ماری تغییرات غیرعادی فیزیکی را تجربه می‌کند (مانند بثورات پوستی و افزایش حس پرخاشگری) و به تدریج متوجه می‌شود که این تغییرات ناشی از یک حقیقت تاریک درباره‌ی خانواده‌اش است. او درمی‌یابد که بیماری مادرش در واقع یک اختلال ژنتیکی نیست، بلکه نتیجه‌ی یک ویژگی موروثی است: گرگینگی. با افزایش تغییرات، مردم روستا، که همیشه از خانواده‌ی ماری وحشت داشته‌اند، علیه او موضع می‌گیرند. پدرش و بزرگان روستا تلاش می‌کنند تا جلوی دگرگونی او را بگیرند؛ همان‌طور که قبلاً مادرش را کنترل کرده بودند. این فیلم با رویکردی متفاوت به افسانه‌ی گرگینه‌ها، عناصر وحشت بدنی را با درامی روانشناختی ترکیب می‌کند. منتقدان عمدتاً نقدهای مثبتی به فیلم دادند و از فیلمبرداری هنری، روایت جوی و بازی قدرتمند سونیا سوهل تمجید کردند. بسیاری از منتقدان آن را با فیلم Let the Right One In (آدم درست را راه بده) مقایسه کردند، اثری دیگر از سینمای اسکاندیناوی که به بازتعریف افسانه‌های ترسناک پرداخته بود. با این حال، برخی مخاطبان از ریتم کند و نبود عناصر ترسناک سنتی در فیلم انتقاد کردند. برخلاف بسیاری از فیلم‌های گرگینه‌ای که بر خشونت و هیجان تکیه دارند، وقتی حیوانات خواب می‌بینند بر تم‌هایی مانند قدرت زنانه، سرکوب و هویت تمرکز دارد، که آن را بیشتر یک درام روانشناختی تا یک فیلم هیولایی معمولی می‌کند.

۱۱- فیلم فرانکنشتاین علیه گرگینه

فیلم Frankenstein Meets the Wolf Man

  • کارگردان: روی ویلیام نیل
  • نویسنده: کرت سیودمک
  • بازیگران: ایلونا مسی، پاتریک نولز و بلا لوگوسی
  • ژانر: ترسناک، علمی تخیلی و فانتزی
  • میانگین امتیازات Frankenstein Meets the Wolf Man در IMDB: امتیاز ۶.۴ از ۱۰

این مورد از بهترین فیلم های گرگینه ای، یکی از اولین نمونه‌های کراس‌اور سینمایی است که دو تن از مشهورترین هیولاهای استودیوی یونیورسال را کنار هم قرار می‌دهد. این فیلم پنجمین قسمت از مجموعه‌ی فرانکنشتاین محسوب می‌شود و ادامه‌ای بر فیلم‌های The Wolf Man (مرد گرگ‌نما) از سال ۱۹۴۱ و The Ghost of Frankenstein (شبح فرانکنشتاین) از سال ۱۹۴۲ است. داستان فیلم با شکسته شدن مهر و موم مقبره‌ی لری تالبوت (لان چینی جونیور) آغاز می‌شود. تالبوت که به دلیل نفرینی هر ماه در شب‌های مهتاب به گرگینه تبدیل می‌شود، بار دیگر زنده می‌شود. او که از سرنوشت شوم خود آگاه است، به دنبال راهی برای رهایی از این نفرین می‌گردد. در جستجوی درمان، او به خرابه‌های قلعه‌ی دکتر فرانکنشتاین می‌رود، جایی که به امید یافتن یادداشت‌های علمی پزشک افسانه‌ای است. برخی از منتقدان فضای گوتیک و نبرد نهایی هیولاها را تحسین کردند، در حالی که برخی دیگر داستان را ضعیف می‌دانستند. بازی لان چینی جونیور در نقش لری تالبوت مورد تحسین قرار گرفت، زیرا او بعدی تراژیک و همدلی‌برانگیز به شخصیت خود بخشیده بود. با این حال، بازی بلا لوگوسی در نقش هیولای فرانکنشتاین با انتقاداتی روبه‌رو شد. در ابتدا قرار بود هیولا در این فیلم دیالوگ داشته باشد، اما در تدوین نهایی تمام دیالوگ‌های او حذف شدند، که باعث شد بازی او غیرطبیعی و خشک به نظر برسد. با وجود این مشکلات، فرانکنشتاین علیه گرگینه همچنان یکی از فیلم‌های محبوب در میان طرفداران ژانر وحشت است و در طول دهه‌ها جایگاه خود را به عنوان اثری کلاسیک و تأثیرگذار حفظ کرده است.

۱۰- فیلم دنیای مردگان

فیلم Underworld

  • کارگردان: لن وایزمن
  • نویسنده: دنی مک‌براید
  • بازیگران: کیت بکینسیل، اسکات اسپیدمن و مایکل شین
  • ژانر: اکشن، دلهره‌آور و فانتزی
  • میانگین امتیازات Underworld در IMDB: امتیاز ۷ از ۱۰

مورد بعدی از فهرست بهترین فیلم های گرگینه ای، به جنگ دیرینه‌ی میان خون‌آشام‌ها و لایکن‌ها (گرگینه‌ها) می‌پردازد. داستان فیلم حول محور سلین (کیت بکینسیل)، یک شکارچی خون‌آشام، می‌چرخد که به دنبال نابودی گرگینه‌هاست. او که در کودکی خانواده‌اش را به دست آن‌ها از دست داده، با نفرتی شخصی به این جنگ می‌نگرد. تنش‌ها زمانی بالا می‌گیرد که سلین متوجه می‌شود گرگینه‌ها در تعقیب انسانی به نام مایکل کوروین (اسکات اسپیدمن) هستند. پس از تحقیقات، او درمی‌یابد که مایکل از نسل کوروینوس است، خاندانی که قابلیت ترکیب ژن‌های خون‌آشام و گرگینه را دارد. لوسیان (مایکل شین)، رهبر گرگینه‌ها، قصد دارد از مایکل برای خلق یک موجود هیبریدی استفاده کند که می‌تواند جنگ را به نفع آن‌ها تغییر دهد. برخی منتقدان از شیوه‌ی متفاوت فیلم در ارائه‌ی اسطوره‌شناسی خون‌آشام‌ها و گرگینه‌ها، استایل بصری آن و بازی کیت بکینسیل تمجید کردند. در مقابل، برخی دیگر از تمرکز بیش‌ازحد فیلم بر صحنه‌های اکشن و نبود شخصیت‌پردازی قوی انتقاد کردند. راجر ایبرت نقدی منفی به فیلم داد و آن را دارای داستانی ضعیف و پر از صحنه‌های اکشن تکراری دانست. با این حال، فیلم به‌مرور زمان در بین طرفداران ژانر محبوب شد و به دلیل فضاسازی تاریک، صحنه‌های مبارزه‌ی جذاب و دنیاسازی قدرتمند، به یک اثر کالت تبدیل شد. با وجود بودجه‌ی نسبتاً محدود ۲۲ میلیون دلاری، جهان زیرین توانست بیش از ۹۵ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشته باشد. این موفقیت باعث شد که چندین دنباله برای این فیلم ساخته شود و یک فرنچایز موفق شکل بگیرد.

۹- فیلم جوخه هیولاها

فیلم The Monster Squad

  • کارگردان: فرد دکر
  • نویسنده: فرد دکر و شین بلک
  • بازیگران: آندره گوور، رابی کیگر و دانکن ریگر
  • ژانر: اکشن، کمدی، فانتزی و ترسناک
  • میانگین امتیازات The Monster Squad در IMDB: امتیاز ۶.۹ از ۱۰

فیلم دسته‌ی هیولاها که مورد دیگری از بهترین فیلم های گرگینه ای، ادای احترامی به هیولاهای کلاسیک یونیورسال دارد و درعین‌حال، حس ماجراجویی‌ای مشابه فیلم The Goonies (گونیز) را در خود جای داده است. داستان فیلم درباره‌ی گروهی از کودکان عاشق هیولاها است که ناگهان با موجودات واقعی روبه‌رو می‌شوند. دراکولا (دانکن رگر) رهبری گروهی از هیولاهای معروف، ازجمله هیولای فرانکنشتاین (تام نونان)، گرگینه (کارل تیبو)، مومیایی (مایکل رید مک‌کی) و گیل-من (تام وودراف جونیور) را بر عهده دارد. هدف آن‌ها پیدا کردن یک طلسم باستانی است که قدرت شر نهایی را به آن‌ها می‌بخشد. این طلسم در یک شهر کوچک آمریکایی پنهان شده و تنها گروهی از بچه‌های بازیگوش که خود را «دسته‌ی هیولاها» می‌نامند، می‌توانند مانع از اجرای نقشه‌ی دراکولا شوند. این فیلم که با بودجه‌ی حدود ۱۲ میلیون دلار ساخته شده بود، تنها ۳.۸ میلیون دلار فروش داشت. رقابت سخت با دیگر فیلم‌های بزرگ و بازاریابی ضعیف باعث شد که موفقیت اولیه‌ی فیلم محدود باشد. با این حال، این اثر به لطف پخش در شبکه‌های خانگی و تلویزیونی، به مرور طرفداران زیادی پیدا کرد. حس نوستالژیک، دیالوگ‌های هوشمندانه و ادای احترام آن به هیولاهای کلاسیک، باعث شد که در سال‌های بعد محبوبیتش افزایش یابد. برخی منتقدان معتقد بودند که فیلم برای کودکان بیش از حد ترسناک است و برای بزرگ‌سالان بیش از حد کودکانه، که باعث شد بازاریابی آن دشوار شود. برخی نیز آن را با گونیز مقایسه کردند و بر این باور بودند که از نظر شخصیت‌پردازی و جذابیت، در سطح پایین‌تری قرار دارد. با گذشت زمان، منتقدان و مخاطبان فیلم را دوباره ارزیابی کردند و اکنون آن را یک فیلم کالت کلاسیک می‌دانند. طراحی هیولاها، جلوه‌های عملی، حس ماجراجویی و دیالوگ‌های ماندگار فیلم مورد تحسین قرار گرفته‌اند. بسیاری از نقدهای امروزی بر خلاقیت فیلم در ارائه‌ی روایتی جذاب از هیولاهای کلاسیک تأکید دارند.

۸- فیلم تریک اُر تریت/قاشق‌زنی

فیلم Trick 'r Treat

  • کارگردان: مایکل دووگرتی
  • نویسنده: مایکل دووگرتی
  • بازیگران: دیلن بیکر، راشل آیتس و آنا پاکوین
  • ژانر: کمدی و ترسناک
  • میانگین امتیازات Trick 'r Treat در IMDB: امتیاز ۶.۷ از ۱۰

این مورد از بهترین فیلم های گرگینه ای، یک اثر آنتولوژی ترسناک است که چندین داستان به‌هم‌پیوسته را روایت می‌کند. همگی در شب هالووین در یک شهر کوچک اتفاق می‌افتند؛ جایی که روح این جشن به‌طور کامل زنده است. در میان داستان‌های فیلم، یک مدیر مدرسه (دیلن بیکر) را می‌بینیم که رازی تاریک دارد؛ گروهی از نوجوانان که حقیقت وحشتناک یک افسانه محلی را کشف می‌کنند؛ زنی جوان (آنا پاکوین) که به دنبال تجربه‌ی اولین عشق خود است؛ و یک پیرمرد منزوی (برایان کاکس) که مورد آزار یک بچه‌ی مرموز و ترسناک به نام سم قرار می‌گیرد. سم، شخصیتی کوچک با کیسه‌ی کنفی روی سرش، به‌عنوان نگهبان سنت‌های هالووین شناخته می‌شود و کسانی را که این جشن را بی‌احترامی کنند، مجازات می‌کند. داستان‌ها به‌گونه‌ای به هم متصل شده‌اند که روایتی روان و جذاب را شکل می‌دهند و حس واقعی هالووین را منعکس می‌کنند. این فیلم با بهره‌گیری از کلیشه‌های ترسناک، طنز سیاه و ترس‌های واقعی، به یکی از آثار ماندگار این ژانر تبدیل شده است. پس از انتشار، Trick 'r Treat با تحسین گسترده‌ی منتقدان روبه‌رو شد. بسیاری از آن‌ها از شیوه‌ی روایت خلاقانه، ساختار منحصربه‌فرد و احترام فیلم به سنت‌های هالووین تمجید کردند. توانایی فیلم در ترکیب ترس و طنز، همراه با فضای وهم‌آلود و داستان‌های جذاب، آن را از دیگر فیلم‌های آنتولوژی متمایز می‌کند. منتقدان همچنین به پیچش‌های داستانی هوشمندانه، بازی‌های قوی و شخصیت فراموش‌نشدنی سم اشاره کردند، که در طول سال‌ها به یکی از نمادهای ترسناک محبوب بدل شده است. گرچه بسیاری معتقد بودند که فیلم شایسته‌ی یک اکران سینمایی مناسب بود، محبوبیت کالت آن تنها در طول زمان افزایش یافته است.

۷- فیلم کمپانی گرگ‌ها

فیلم The Company of Wolves

  • کارگردان: نیل جردن
  • نویسنده: نیل جردن و آنجلا کارتر
  • بازیگران: آنجلا لنسبری، دیوید وارنر و میشا برگیسی
  • ژانر: درام، فانتزی و ترسناک
  • میانگین امتیازات The Company of Wolves در IMDB: امتیاز ۶.۶ از ۱۰

فیلم The Company of Wolves که مورد دیگری از بهترین فیلم های گرگینه ای به شمار می‌رود، عناصر ترس گوتیک را با داستان‌های افسانه‌ای ترکیب می‌کند. این فیلم بر اساس مجموعه داستان‌های کوتاه اتاق خونین نوشته‌ی آنجلا کارتر ساخته شده و روایت تازه‌ای از داستان شنل قرمزی ارائه می‌دهد که مملو از تم‌های روان‌شناختی، بلوغ، جنسیت و دگرگونی است. داستان درباره‌ی روزالین (با بازی سارا پترسون) است؛ دختری جوان که در خواب فرو می‌رود و خود را در دنیایی اسرارآمیز و خیالی می‌یابد. در این رویا، او در روستایی قرون وسطایی زندگی می‌کند که در میان جنگل‌های تاریک احاطه شده است. مادربزرگش (با بازی آنجلا لنسبری) به او هشدار می‌دهد که مردانی که در باطن گرگ هستند، خطرناک‌اند. در طول فیلم، داستان‌های مختلفی از گرگینه‌ها و دگردیسی روایت می‌شود که مردان را به‌عنوان موجوداتی درنده با چهره‌ی انسانی به تصویر می‌کشد. با پیشروی داستان، روزالین بیشتر با خطرات پیرامون خود آشنا می‌شود. منتقدان در زمان اکران، نظرات متفاوتی درباره‌ی این فیلم داشتند. برخی از آن‌ها به نمادگرایی غنی، فیلم‌برداری وهم‌آلود و عمق روان‌شناختی آن امتیاز مثبت دادند. در حالی که برخی دیگر، روایت انتزاعی و ریتم کند فیلم را چالش‌برانگیز یافتند. جو وهمناک فیلم و استفاده از دکورهای پیچیده و جلوه‌های عملی مورد تحسین بسیاری قرار گرفت و دنیایی افسانه‌ای و در عین حال دلهره‌آور خلق کرد. با این حال، در سال‌های بعد، این فیلم به‌عنوان اثری نوآورانه و هوشمندانه مورد تجدید نظر قرار گرفت و اکنون یکی از خاص‌ترین فیلم‌های گرگینه‌ای در تاریخ سینما به‌شمار می‌رود.

۶- فیلم گرگ اسنو هالو

فیلم The Wolf of Snow Hollow

  • کارگردان: جیم کامینگز
  • نویسنده: جیم کامینگز
  • بازیگران: جیم کامینگز، ریکی لیندهوم و کلویی ایست
  • ژانر: کمدی، ترسناک، اسرارآمیز و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات The Wolf of Snow Hollow در IMDB: امتیاز ۶.۲ از ۱۰

داستان درباره‌ی جان مارشال (با بازی جیم کامینگز) است؛ معاون کلانتری در یک شهر کوچک که با اعتیاد به الکل، مشکلات عصبی و زندگی شخصی پیچیده‌اش دست‌وپنجه نرم می‌کند. او همچنین باید از پدر بیمار خود، کلانتر هدلی (با بازی رابرت فورستر، در آخرین نقش‌آفرینی‌اش) مراقبت کند. وقتی مجموعه‌ای از قتل‌های وحشیانه در شهر آرام اسنو هالو رخ می‌دهد، مردم محلی تصور می‌کنند که یک گرگینه پشت این جنایات است. در حالی که جان به نظریه‌های ماورایی باور ندارد، شدت خشونت این قتل‌ها و فشار شهروندان، او را درگیر بحرانی جدی می‌کند. با پیشرفت تحقیقات، جان نه‌تنها باید پرونده را حل کند، بلکه باید با مشکلات شخصی خود نیز روبه‌رو شود. فیلم با انتظارات بیننده بازی می‌کند و لحظات ترسناک را با طنز سیاه و درام جدی ترکیب می‌کند. این فیلم در سایت راتن تومیتوز امتیاز خوبی کسب کرد و منتقدان از کارگردانی، فیلمنامه و بازی جیم کامینگز تمجید کردند. ترکیب ترس و کمدی در کنار شخصیت‌پردازی قوی، از نقاط قوت فیلم محسوب شد. با این حال، برخی تماشاگران، تناوب میان کمدی، درام و وحشت را نامتعادل دانستند. در حالی که این ترکیب برای بسیاری جذاب بود، برخی احساس کردند که تمرکز داستان از عنصر وحشت فاصله می‌گیرد. با این وجود، فیلم به دلیل نوآوری، تعلیق عالی و بازی‌های قوی، به‌ویژه از جانب کامینگز و فورستر، تحسین شد.

۵- فیلم مرد گرگ‌نما

فیلم The Wolf Man

  • کارگردان: جرج وگنر
  • نویسنده: کورت زیودماک
  • بازیگران: لان چینی، کلود رینس و وارن ویلیام
  • ژانر: ترسناک، اسرارآمیز و رمانتیک
  • میانگین امتیازات The Wolf Man در IMDB: امتیاز ۷.۲ از ۱۰

این مورد از بهترین فیلم های گرگینه ای، یکی از تأثیرگذارترین فیلم‌های گرگینه‌ای در تاریخ سینما محسوب می‌شود. این فیلم که بخشی از مجموعه فیلم‌های هیولایی مشهور یونیورسال پیکچرز است، بسیاری از عناصر کلاسیک افسانه‌های گرگینه‌ای را تعریف کرد که هنوز در فیلم‌های ترسناک مدرن استفاده می‌شوند. داستان درباره لری تالبوت (با بازی لون چینی جونیور) است که پس از مرگ برادرش، به عمارت خانوادگی خود در ولز بازمی‌گردد. درحالی‌که سعی دارد رابطه‌اش را با پدر غریبه‌اش، سر جان تالبوت (با بازی کلود رینز) بازسازی کند، با زنی محلی به نام گوئن کانلیف (با بازی اولین انکرز) آشنا می‌شود. یک شب، لری همراه با گوئن و دوستش به اردوگاه کولی‌ها می‌رود و با یک فالگیر به نام بلا (با بازی بلا لوگوسی) روبه‌رو می‌شود. بلا درباره‌ی نفرین گرگینه‌ها هشدار می‌دهد، اما لری آن را خرافات می‌پندارد. همان شب، او هنگام تلاش برای نجات دوست گوئن، مورد حمله یک گرگ قرار می‌گیرد. او گرگ را با عصای نقره‌ای خود می‌کشد، اما صبح روز بعد متوجه می‌شود که «گرگ» در واقع بلا در جسم انسانی بوده است. موفقیت مالی این فیلم منجر به ساخت دنباله‌ها و فیلم‌های متعددی با حضور شخصیت لری تالبوت شد. محبوبیت این فیلم نقش مهمی در ادامه‌ی سرمایه‌گذاری یونیورسال بر روی فیلم‌های هیولایی داشت. منتقدان از فضاسازی، فیلمبرداری ترسناک و بازی احساسی لون چینی جونیور تمجید کردند. با گذشت زمان، این اثر بیش‌ازپیش مورد تحسین قرار گرفت و اکنون به‌عنوان یکی از سنگ‌ بناهای افسانه‌های گرگینه‌ای در سینما شناخته می‌شود. این فیلم عناصر نمادینی همچون آسیب‌پذیری در برابر نقره، صحنه‌های تغییر شکل، و طبیعت تراژیک نفرین گرگینه را معرفی کرد.

۴- فیلم گاز گرفتن جینجر

فیلم Ginger Snaps

  • کارگردان: جان فاوست
  • نویسنده: کارن والتون
  • بازیگران: امیلی پرکینز، کاترین ایزابل و کریس لمکی
  • ژانر: درام، فانتزی، ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Ginger Snaps در IMDB: امتیاز ۶.۸ از ۱۰

این فیلم داستان دو خواهر نوجوان، جینجر (با بازی کاترین ایزابل) و بریجیت (با بازی امیلی پرکینز) را دنبال می‌کند که به‌شدت به موضوع مرگ علاقه دارند و رابطه‌ای جدایی‌ناپذیر دارند. اما زندگی آن‌ها زمانی دگرگون می‌شود که جینجر در شب اولین قاعدگی‌اش مورد حمله‌ی موجودی مرموز قرار می‌گیرد. با گذشت زمان، تغییراتی عجیب در جینجر رخ می‌دهد؛ او پرخاشگرتر شده، زخم‌هایش به‌طرز غیرطبیعی سریع بهبود می‌یابند و تمایل عجیبی به گوشت خام پیدا می‌کند. بریجیت متوجه می‌شود که خواهرش در حال تبدیل شدن به یک گرگینه است. او با یک فروشنده‌ی مواد مخدر محلی به نام سم (با بازی کریس لمچه) مشورت می‌کند که معتقد است گیاهی نادر به نام مونک‌شود (آکانیت) ممکن است کلید متوقف کردن این تغییر باشد. با شدت گرفتن تغییرات، جینجر کنترل خود را از دست داده و شروع به حمله به مردم می‌کند. با اینکه این فیلم در گیشه موفق عمل نکرد، اما استقبال گسترده از آن در پلتفرم‌های خانگی باعث شد که به اثری کلاسیک در میان طرفداران ژانر وحشت تبدیل شود. موفقیت این فیلم منجر به تولید دو دنباله شد. Ginger Snaps به دلیل رویکرد تازه‌اش به ژانر گرگینه‌ای مورد تحسین گسترده‌ای قرار گرفت. برخلاف فیلم‌های سنتی این ژانر، این فیلم از گرگینه‌شدن به‌عنوان استعاره‌ای برای بلوغ، نوجوانی و تحول زنان استفاده کرد. منتقدان از طنز سیاه، فیلمنامه‌ی هوشمندانه و بازی‌های قوی، به‌ویژه از سوی کاترین ایزابل و امیلی پرکینز، تمجید کردند.

۳- فیلم سربازان سگی

فیلم Dog Soldiers

  • کارگردان: نیل مارشال
  • نویسنده: نیل مارشال
  • بازیگران: شون پرت وی، کوین مک کید و اما کلسبی
  • ژانر: اکشن، ترسناک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Dog Soldiers در IMDB: امتیاز ۶.۸ از ۱۰

داستان فیلم درباره گروهی از سربازان بریتانیایی است که برای یک مأموریت آموزشی معمولی به ارتفاعات اسکاتلند فرستاده می‌شوند. این گروه به رهبری گروهبان هری جی. ولز (با بازی شان پرتوی) تصور می‌کنند که تنها در یک تمرین نظامی شرکت دارند. اما به‌زودی با صحنه‌ای وحشتناک مواجه می‌شوند؛ بقایای خونین یک واحد نظامی دیگر که تنها یک بازمانده دارد: کاپیتان رایان (با بازی لیام کانینگهام)، که دچار شوک شده و از توضیح آنچه اتفاق افتاده خودداری می‌کند. با فرا رسیدن شب، سربازان مورد حمله گروهی از گرگینه‌های غول‌پیکر و وحشی قرار می‌گیرند. آن‌ها به یک خانه‌ی متروکه پناه می‌برند؛ جایی که با زنی محلی به نام مگان (با بازی اما کلیسبی) روبه‌رو می‌شوند که حقیقتی هولناک را افشا می‌کند؛ موجوداتی که به آن‌ها حمله کرده‌اند، گرگینه‌هایی واقعی هستند. با منابع محدود و عدم امکان تماس با کمک، سربازان مجبور می‌شوند برای زنده ماندن از مهارت‌های نظامی و هوش خود استفاده کنند. این فیلم به دلیل ریتم سریع، دیالوگ‌های هوشمندانه و جلوه‌های ویژه‌ی عملی که گرگینه‌ها را به‌طرز ترسناکی واقعی نشان می‌داد، تحسین شد. کارگردانی نیل مارشال نیز به‌عنوان یکی از نقاط قوت فیلم شناخته شد، چرا که او با بودجه‌ی محدود توانست فضایی پرتنش و هیجان‌انگیز خلق کند. با اینکه برخی از منتقدان توسعه‌ی شخصیت‌ها را ناکافی دانستند، اما انرژی بی‌وقفه‌ی فیلم و سکانس‌های هیجان‌انگیزش بر این ضعف‌ها غلبه کردند.

۲- فیلم زوزه

فیلم The Howling

  • کارگردان: جو دانته
  • نویسنده: توماس بزوچا
  • بازیگران: دی والاس، پاتریک مکنی و دنیس داگن
  • ژانر: ترسناک
  • میانگین امتیازات The Howling در IMDB: امتیاز ۶.۵ از ۱۰

این فیلم که بر اساس رمانی از گری برندنر ساخته شده، یکی از بهترین فیلم های گرگینه ای محسوب می‌شود. داستان فیلم درباره کارن وایت (با بازی دی والاس)، یک خبرنگار تلویزیونی لس آنجلس است که هدف یک قاتل زنجیره‌ای به نام ادی کوئیست (با بازی رابرت پیکاردو) قرار می‌گیرد. پس از مواجهه‌ای ترسناک با ادی، که به نظر می‌رسد توسط پلیس کشته شده است، کارن دچار آسیب روحی و فراموشی می‌شود. به توصیه روان‌پزشکش، دکتر جرج واگنر (پاتریک مک‌نی)، او به همراه همسرش، بیل (کریستوفر استون)، به یک اجتماع دورافتاده به نام کلونی می‌رود تا آرامش خود را بازیابد. اما به‌زودی، کارن متوجه رفتارهای عجیب ساکنان کلونی می‌شود. در همین حین، دوستش تری (بلیندا بالاسکی)، که در حال تحقیق درباره ادی کوئیست است، حقیقت وحشتناکی را کشف می‌کند: ادی یک گرگینه بوده است. این فیلم نقدهای مثبتی از سوی منتقدان و طرفداران ژانر وحشت دریافت کرد. کارگردانی فضاسازانه جو دانته، طنز تاریک فیلم و جلوه‌های ویژه‌ی بی‌نظیر راب بوتین که تحولی در نمایش تغییر شکل گرگینه‌ها ایجاد کرد، مورد تحسین قرار گرفت. همچنین، نقد اجتماعی فیلم درباره فرهنگ درمان‌های روانشناسی و خودیاری، و ترکیب هوشمندانه‌ی وحشت و کمدی، مورد توجه قرار گرفت. با اینکه برخی منتقدان داستان را کمی پراکنده می‌دانستند، اکثر آن‌ها The Howling را اثری نوآورانه در ژانر گرگینه‌ها تلقی کردند.

۱- فیلم گرگ‌نمای آمریکایی در لندن

فیلم An American Werewolf in London

  • کارگردان: جان لندیس
  • نویسنده: جان لندیس
  • بازیگران: دیوید ناتن، جنی اگاتر و گریفین دان
  • ژانر: ترسناک و کمدی
  • میانگین امتیازات An American Werewolf in London در IMDB: امتیاز ۷.۵ از ۱۰

رتبه اول از فهرست بهترین فیلم های گرگینه ای، یکی از نمادینی‌ترین فیلم‌های گرگینه‌ای در تاریخ سینما است. داستان درباره دو گردشگر آمریکایی، دیوید کسِلر (دیوید ناتون) و جک گودمن (گریفین دان) است که در حال سفر در حومه انگلستان هستند. آن‌ها شبی به یک میخانه محلی به نام Slaughtered Lamb می‌روند؛ جایی که مردم محلی به طرز مشکوکی رفتار کرده و به آن‌ها هشدار می‌دهند که از جاده خارج نشوند و از مناطق خلوت دوری کنند. با نادیده گرفتن این هشدار، دیوید و جک به سفر خود ادامه می‌دهند، اما ناگهان توسط موجودی گرگ‌مانند مورد حمله قرار می‌گیرند. فیلم با بودجه‌ای در حدود ۵.۸ میلیون دلار ساخته شد و بیش از ۶۲ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت که موفقیتی قابل توجه محسوب می‌شود. محبوبیت فیلم منجر به ساخته شدن دنباله‌ای به نام An American Werewolf in Paris در سال ۱۹۹۷ شد و تأثیر عمیقی بر فرهنگ عامه گذاشت. فیلم تحسین گسترده‌ای از سوی منتقدان دریافت کرد؛ به‌ویژه به دلیل جلوه‌های ویژه عملی شگفت‌انگیز ریک بیکر، که جایزه اسکار بهترین چهره‌پردازی را دریافت کرد. صحنه‌ی تغییر شکل دیوید همچنان یکی از برجسته‌ترین لحظات تاریخ سینمای وحشت محسوب می‌شود. ترکیب منحصربه‌فرد وحشت و کمدی سیاه، همراه با بازی‌های قوی و فیلم‌برداری اتمسفریک، از دیگر نکات مثبت فیلم بودند. اگرچه برخی منتقدان پایان فیلم را ناگهانی توصیف کردند، اما بیشتر آن‌ها یک گرگینه آمریکایی در لندن را اثری نوآورانه در ژانر گرگینه‌ها دانستند. این فیلم همچنان یک کلاسیک بی‌نظیر در ژانر وحشت محسوب می‌شود و تأثیر آن بر فیلم‌های بعدی غیرقابل انکار است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات