بزرگترین معمای سریال سیلو فاش شد؟| رمزگشایی نامه سالوادور کوئین
شاید شما هم مثل ما از موش و گربه بازیهای سیلو، کم کم خسته شده باشید و در میان انبوهی از معماهای حل نشده سریال، به دنبال پاسخی میگردید، باید بگوییم تنها نیستید و اکنون به لطف طرفداران پیگیر سیلو، به نظر یکی از مهمترین سوالات و رازهای سریال حل شده است. در صورت تایید رسمی محتوای نامهی سالوادور کوئین در قسمتهای آینده، با پیامدها و اتفاقات عظیمی رو به رو خواهیم شد!
هشدار: این مقاله حاوی اسپویل از فصل اول و دوم سریال سیلو است
هرچند برنارد و لوکاس تاکنون موفق نشدهاند پیام مرموز نامه سالوادور کوئین را رمزگشایی کنند، طرفداران سریال نظریه جالبی درباره معنای احتمالی این نامه ارائه دادهاند. فصل دوم سریال سیلو، مانند فصل اول، بر اساس رمانهای سیلو نوشته هیو هاو ساخته شده است. با این حال، این سریال تغییرات خلاقانه و جسورانهای نسبت به کتابها دارد که آن را از منبع اصلی متمایز میکند. اگرچه سریال علمی-تخیلی اپل تیوی+ روح اصلی داستان کتابها را حفظ کرده است، اما چندین خط داستانی و شخصیت جدید معرفی کرده که برای خوانندگان کتابها تازه است.
در ابتدا بیایید ماجراهای منجر به نامه سالوادور کوئین را مرور کنیم. یکی از تحولات کلیدی فصل دوم پیرامون شخصیت مرموزی به نام سالوادور کوئین میچرخد. او شهردار سیلو ۱۸ در جریان آخرین شورش بود. اطلاعات زیادی درباره اتفاقاتی که برای کوئین افتاد در دست نیست، اما چند پیچش داستانی در فصل دوم نشان میدهد که او نامهای رمزآلود برای همسرش به جا گذاشته است. برنارد، با بازی تیم رابینز، قبلاً هارد دیسکی را که پیام کوئین روی آن ذخیره شده بود، نابود کرده بود. اما پیش از مرگ مدوز، او به این پیام اشاره میکند و همین موضوع کنجکاوی برنارد را برمیانگیزد. برنارد نمیتواند مقاومت کند و لوکاس را به کار میگیرد تا رمز پیام را کشف کند. لوکاس موفق میشود هارد دیسک آسیبدیده را تعمیر کند و بسیاری از فایلهای آن را بازیابی کند. با این حال، او در فهمیدن پیام کوئین با مشکل روبرو میشود. او تلاش میکند از رمزنگاری سزار برای رمزگشایی استفاده کند، اما موفق نمیشود.
در لحظات پایانی قسمت ششم، برنارد لوکاس را بهعنوان سایه خود منصوب میکند و به او دسترسی به «میراث» را، میدهد، به امید اینکه ابزارهای موجود در آن بتواند در رمزگشایی پیام کمک کند. سریال مطابق عادت همیشگیاش سعی میکند دست خود را رو نکند اما برخی از طرفداران در ردیت دست به کار شدهاند و حالا معتقدند که توانستهاند پیام نامه کوئین را رمزگشایی کنند. آماده هستید؟ متن پیام رمزگشایی شده سالوادور کوئین به این شرح است:
"اگر این را میخوانی، یعنی تا اینجا آمدهای و میدانی که بازی از ابتدا مهندسیشده بوده است. ما فکر میکنیم که منتخب هستیم، اما حقیقت این است که ما تنها یکی از بسیاری هستیم. بنیانگذاران فقط یک سیلو نساختند؛ آنها ۵۰ سیلو ساختند و چیزی به نام «منطقه امن» را ایجاد کردند. ما فریب خوردهایم. ما امن نیستیم. خانه ما یک پناهگاه نیست، بلکه یک تله است. سرنوشت این سیلو توسط سیلوی دیگری تعیین میشود که توانایی نابودی همه ما را در یک لحظه دارد. اگر باور نداری، به عمیقترین نقطه سیلو برو، به تونلی که در آنجاست. آنجا شواهد را پیدا خواهی کرد."
خطوط ابتدایی پیام به باور اشتباهی اشاره میکند که آنها فکر میکنند برگزیدگان هستند. به نظر میرسد کوئین و برنارد باور داشتند که سیلوی آنها برای بازسازی جهان طراحی شده است. اما این نامه نشان میدهد که این باور اشتباه بوده؛ زیرا سازندگان در مجموع ۵۰ سیلو ساخته بودند. اشاره کوئین به سیلو بهعنوان یک «تله» بهجای «پناهگاه» نشان میدهد که ممکن است سیلوها بخشی از یک آزمایش بزرگتر باشند. هدف این آزمایش، یافتن سیلوی برتر برای بازسازی جهان است. نامه همچنین به یک سیلوی دیگر اشاره میکند که توانایی نابودی دیگر سیلوها را دارد. این مسئله میتواند دلیل نگرانی شدید برنارد نسبت به خطر شورش در حال وقوع باشد. او احتمالاً میداند که اگر اوضاع از کنترل خارج شود، کسانی که کنترل سیلوی غالب را در دست دارند، برای نابودی سیلو ۱۸ تردیدی نخواهند داشت. به نظر میرسد که مردم سیلو ۱۷ توسط سازندگانی که در سیلوی قدرتمند اصلی زندگی میکنند، از بین رفتهاند. همچنین جمله مرموز سولو خطاب به جولیت درباره مساعد بودن هوای بیرون سیلو و تغییر ناگهانی آن، با این تئوری معنادار میشود. نامه همچنین به چیزی به نام «محافظ یا منطقه امن» اشاره دارد. این محافظ ممکن است به پروتکل پاکسازی و داروی پاککننده حافظه مرتبط باشد.
اگر اوضاع در سیلو از کنترل خارج شود، ممکن است این ابزارها برای کنترل یا پاک کردن حافظه مردم فعال شوند. از سوی دیگر، «محافظ» ممکن است به یک پناهگاه امن در دنیای بیرون اشاره داشته باشد که بهطور خاص برای بازماندگان سیلوی منتخب طراحی شده است، علیالخصوص وقتی به یاد بیاوریم پایان فصل اول با چشم انداز شهری در دوردست همراه بود، پس شاید منطقه امن همانجا باشد. در پایان، کوئین خواننده را تشویق میکند که به عمیقترین نقطه سیلو برود و به تونل نگاه کند تا شواهد بیشتری پیدا کند. در این باره مفصل بحث شده است که این تونل ممکن است به سیلوهای دیگر متصل باشد.
هنوز مشخص نیست که برنارد چقدر از این حقایق آگاه است. با این حال، حوادث فصل دوم نشان میدهد که او از برخی حقایق درباره پیامدهای شورشها آگاه است. برای مثال، زمانی که جولیت وارد سیلوی دیگری میشود، برنارد شوکه نمیشود، اما چیزی که او را واقعاً میترساند این است که همه ساکنان آن سیلو مردهاند. این موضوع نشان میدهد که برنارد احتمالاً از وجود سیلوهای دیگر آگاه بوده، اما اگر تئوری سیلوی منتخب، واقعی باشد، شاید نداند تنها یک سیلو در نهایت انتخاب خواهد شد. وقتی برنارد پیام کوئین را بهطور کامل درک کند و به حقیقت پشت آزمایشها پی ببرد، ممکن است واکنش او مشابه مدوز باشد. مدوز که پیشتر سایه وفادار برنارد بود، پس از خواندن پیام کوئین، دچار یک بحران روحی شد. او متوجه شد که دنیای آنها بسیار تاریکتر و ناامیدکنندهتر از آن چیزی است که تصور میکرد.
اگر برنارد نیز به همین درک برسد، ممکن است جایگاه خود را بهعنوان رهبر زیر سؤال ببرد و حتی دست به اقدامات شدیدی بزند. او که همیشه فکر میکرد وظیفهاش حفظ نظم و امنیت است، ممکن است تصمیمگیریهای او را به چالش بکشد. در حالی که دانش برنارد از دنیای بیرون سیلو ممکن است محدود باشد، نقش او بهعنوان یک رهبر تصمیمگیریهایش را پیچیده میکند. او ممکن است با این باور زندگی کرده باشد که سیلوها برای محافظت از ساکنانشان طراحی شدهاند، اما آگاهی فزاینده او از حقیقت تلخ میتواند او را با یک بحران اخلاقی روبرو کند. سبک رهبری او که شاید بر اساس حفظ نظم و امنیت شکل گرفته باشد، ممکن است مستقیماً با واقعیت سخت موقعیت آنها در تضاد قرار بگیرد. این درگیری درونی میتواند یکی از عوامل اصلی اقدامات احتمالی شدید برنارد در آینده باشد. مشابه مدوز، درک برنارد از حقیقت ممکن است دیدگاه او را آنقدر بهطور چشمگیری تغییر دهد که اعمال او غیرقابل پیشبینی شود.
اما نظریههایی که طرفداران درباره پیام کوئین مطرح کردهاند، بُعد جدیدی به تجربه تماشای سریال اضافه میکند. این فقط تماشای شخصیتها نیست که تلاش میکنند معماها را حل کنند، بلکه بینندگان نیز فعالانه سرنخها را کنار هم میگذارند. این نوع تعامل نشان میدهد که سازندگان سریال، ممکن است از عمد دست به چنین استراتژی زده باشند تا با کاوش عمیقتر در موضوعات و خطوط داستانی، مخاطبان را تشویق کنند با تحلیل و تفکر، داستان را بیشتر درک کنند. فصل دوم سریال سیلو ما را با پیچشهای غیرمنتظرهای روبرو کرده و لایههای بیشتری از رمز و راز به دنیای پیچیده این داستان افزوده است. همانطور که برنارد حقیقت پشت پیام کوئین را کشف میکند، این سوال مطرح میشود که حرکت بعدی او چه خواهد بود و چگونه بر مردم سیلو ۱۸ تأثیر خواهد گذاشت. آیا برنارد همان مسیر مدوز را خواهد رفت؟ یا راهی متفاوت برای مقابله با این حقیقت تلخ پیدا خواهد کرد؟
نظر شما درباره نظریههای مطرحشده چیست؟ آیا شما هم فکر میکنید این پیام بهطور کامل رمزگشایی شده است؟ نظرات خود را با ما و مخاطبان تیزبین زومجی در میان بگذارید.
این مقاله بر اساس ویدیویی از Film Paradise نوشته شده است.