آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از وونگ کار وای تا ترنس مالیک
منظورمان از شاعرانه بودن یک فیلم چیست؟ آیا هر اثری که احساسبرانگیز یا لطیف است را میتوان شاعرانه دانست؟ آیا وجود تعابیر ادبیِ خیالانگیز در دیالوگها یا نریشن یک فیلم، معیاری برای شاعرانه بودن آن است؟ شاید هم مقصود از اعطای چنین صفتی به یک فیلم، سروکار داشتن قصهی آن با جهان شعر و شاعری است؟
سینما، مدیومی هنری است و شاید بهتر باشد که نشانههای شاعرانگی را در خصوصیات زیباشناختی و بیانی یک فیلم جستوجو کنیم. برای مثال، فیلمها میتوانند از طریق ایجاز و ساختارگریزی در روایت و خلاقیتهای فرمی در جهت تنظیم ریتم و خلق اتمسفر، شاعرانه باشند. در کار فیلمسازانی چون کلر دنی، وونگ کار وای و ترنس مالیک، میتوان مصادیقی برای چنین ویژگیهایی پیدا کرد؛ هرسه، در سراسر کارنامهی پربارشان، زبان سینما را برای بیان شاعرانهی ایدههاشان، گسترش دادهاند. آثاری که برای این شماره از سری مقالههای «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» انتخاب کردهام، محصول چنین نگاه و رویکردی به فیلمسازیاند.
اولی، در میان آثار سینمایی که نشانی از جنگ و نظامیگری دارند، یکی از نامتعارفترینها است. دومی، فیلمی علمی-تخیلی است که روی خلق حالوهوایی گیرا برای همراهی تماشاگر با قطعات روایی غیرخطیاش، حساب کرده است. سومی، تا اندازهای به داستانگوییِ سرراست بیاعتنا است که صدای منتقدان را هم درآورد! دربارهی این سه فیلم صحبت کردم؛ کار نیکو (Beau Travail) به کارگردانی کلر دنی، ۲۰۴۶ به کارگردانی وونگ کار وای و ترانه به ترانه (Song to Song) به کارگردانی ترنس مالیک.
فیلم Beau Travail
فیلم کار نیکو
- کارگردان: کلر دنی
- بازیگران: دنی لوان، گرگوار کولین، میشل سوبور
- سال اکران: ۱۹۹۹
خلاصهی داستان: یک افسر سابق لژیون خارجی فرانسه، هدایت سربازان در جیبوتی طی زندگی باشکوه سابقاش را به خاطر میآورد.
کار نیکو، یکی از تحسینشدهترین آثار ۳۰ سال اخیر است؛ دربارهی فیلمی حرف میزنیم که در نظرسنجی سال ۲۰۲۲ مجلهی سایت اند سوند (Sight and Sound)، در رتبهی هفتم بهترین فیلمهای تاریخ سینما قرار گرفت. بخشی از این محبوبیت فیلم -و شخص کلر دنی- نزد منتقدان امروز را میشود به نوعی از بازنگری ترقیخواهانهی فرهنگی ربط داد؛ اما با تماشای خودِ اثر، به قدر کافی اسناد غیرقابلانکار از ارزشهای سینمایی پیدا میکنیم.
کار نیکو، شاید بهترین نمونه برای معرفی سینمای کلر دنی باشد؛ جریانی از تصاویر و اصوات که نه با تحلیل منطقی، بلکه با دریافت همهجانبهی احساسی/فکری، قابلدرک میشود. این ساختهی انتهای دههی نود دنی، نه پلات واضحی دارد و نه کلمات زیادی از دهان شخصیتهاش خارج میشوند. در عوض، نماهایی داریم از مناظر، بدنها، چهرهها و حرکات که با همراهی صدا و موسیقی، ریتم و اتمسفر بهغایت گیرایی برای فیلم میسازند و به تمهای متن، اشارههای ظریف و مختصری میکنند. در نگاهی کلیتر، تمام فیلم نوعی آشناییزدایی است از دستمایههایی آشنا؛ درست همانطور که از پرسپکتیو بیرونیِ زن هنرمندی با خصوصیات کلر دنی، نسبت به جهان مردانهی نظامیگری، انتظار میرود. دنی از دل این جهان، چیزهایی برای دیدن بیرون میکشد که کمتر دیدهایم.
فیلم 2046
فیلم ۲۰۴۶
- کارگردان: وونگ کار وای
- بازیگران: تونی لانگ، گونگ لی، مگی چانگ
- سال اکران: ۲۰۰۴
خلاصهی داستان: یک نویسندهی داستانهای علمی-تخیلی، زنی را که عشق حقیقیاش میدانسته، از دست داده است. پس از این، چندین زن طی چند سال به زندگی او وارد میشوند.
شاید در میان دوستداران فیلم بزرگ وونگ کار وای یعنی در حالوهوای عشق (In the Mood for Love)، کم نباشند کسانی که از وجود دنبالهی آن خبر ندارند. ۲۰۴۶، به همان اندازه که ورود مولف هنگکنگی به فضای ژانری تازه یعنی سینمای علمی-تخیلی را رقم زد، خودآگاهانهترین و خودارجاعترین فیلم او هم است؛ به نحوی که به جز در حالوهوای عشق، به روزهای بیپروایی (Days of Being Wild) هم ارجاعاتی دارد. این ساختهی سال ۲۰۰۴ کار وای، به ضیافت خصوصی فیلمساز شبیه است که تنها دوستداران حقیقیاش به آن دعوت شدهاند!
در ۲۰۴۶، اگرچه تصویرسازیهای غیرمنتظرهای متناسب با خصوصیات ژانری اثر داریم، باقی عادات تماتیک، ساختاری و سبکیِ وونگ کار وای، عینا تکرار میشوند؛ داستانی درهمتنیده با نسبت عشق و زمان، روایتی غیرخطی و فیلمبرداری خلاقانهای که از رنگها تا فریم ریت در آن کارکرد زیباشناختی پیدا میکنند. «کارکرد» اما شاید کارآمدترین واژه برای توصیف کارِ کار وای نباشد؛ چرا که برای درک ۲۰۴۶ هم باید از تلاش برای تسلط عقلانی روی اثر دست برداشت و با مود خالص سینمایی همراه شد!
فیلم Song to Song
فیلم ترانه به ترانه
- کارگردان: ترنس مالیک
- بازیگران: رونی مارا، مایکل فاسبندر، رایان گاسلینگ، ناتالی پورتمن، کیت بلانشت
- سال اکران: ۲۰۱۷
خلاصهی داستان: دو مثلث عشقی متقاطق؛ شیفتگی و خیانت در صحنهی موسیقی آستینِ تگزاس.
در این سری مقالهها، پیش نیامده بود که فیلمی با شهرت منفی را معرفی کنم؛ اما موردِ ترانه به ترانه فرق میکند! اکثر منتقدان، این ساختهی پرستارهی سال ۲۰۱۷ مالیک را فیلم بدی میدانند؛ اما شخصا معتقدم که اکثر منتقدان اشتباه میکنند! ترانه به ترانه، به دور از پیچیدگیهای فلسفی آثار تحسینشدهی مالیک، فرمِ تجربیِ فیلمسازی او را به ثبتِ قطعات پراکندهی تجربهی انسان از زندگی، نزدیکتر میکند. نه قصهای برای روایت وجود دارد، نه شخصیت عمیقی ساخته میشود و نه ایدهی فکریِ پیچیدهای در کار است. آنچه باقی میماند، لحظاتی است از زیست آدمهایی سرگردان که از موقعیتی به موقعیت بعدی لیز میخورند و اوجها و فرودهای نزدیک روابطشان، مانند جزر و مد از پس هم میآیند.
ترانه به ترانه، حکم قطعهی آخر پازلِ دورانی مشخص از فیلمسازی مالیک را دارد؛ سهگانهای که با به سوی شگفتی (To the Wonder) شروع شد و با شوالیهی جامها (Knight of Cups) ادامه پیدا کرد. مطابق گرایش همیشگیِ مالیک، ترانه به ترانه هم به دور از مهندسی دقیق ساختاری، محصول بداههپردازی سر صحنه و آزمونوخطا طی پروسهی طولانی تدوین است. فیلم برای مالیک، سازهای آماده داخل ذهن نیست؛ جادویی است که باید به کمک تکانههای خلاقانه، کشف کردش. نتیجهی این اکتشاف، بهقدری ارزشمند است که تعاریف انتقادی خشک از داستانگویی سینمایی در مواجهه با آن، ناکارآمد و ناکافیاند.