آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از انیمه جوزه، ببر و ماهی تا چگونه یک میلیون دلار بدزدیم

در این قسمت از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟»، مطابق مقاله‌های پیشین در ابتدا به‌سراغ یک انیمه خواهیم رفت. انیمه‌ها به‌خاطر فضای متفاوت، خاکستری و خاص‌شان لیاقت این را دارند که در هر لیستی حضور داشته باشند، چراکه حامل واقعی‌ترین رویدادهای زندگی در جهان کارکترهای غیرواقعی هستند.

بعد از آن فیلمی از سینمای کلاسیک را خواهیم دید. آثار کلاسیک بدون شک بخش مهم و قابل احترام جهان سینما هستند که باعث به‌وجود آمدن ژانرهای متعدد سینمایی شدند. و در انتها به‌سراغ اثری از سینمای چین خواهیم رفت. برج بدون سایه که در جشنواره‌ی برلین حضور داشت و توجه منتقدان را به خود جلب کرد.

انیمه جوزه، ببر و ماهی

انیمه Josee, The Tiger And The Fish

• کارگردان: کوتارو تامورا
• سال انتشار: ۲۰۲۰

خلاصه داستان: تسونئو خیلی اتفاقی با دختری به‌نام جوزه آشنا می‌شود. این دو نفر رویاهای بزرگی دارند اما جوزه نمی‌تواند حرکت کند و راه برود.

این انیمه، ایده‌ای بسیار جذاب دارد و از بعضی جنبه‌ها شبیه انیمه‌ی صدای خاموش است. داستان ببر و ماهی از این قرار است که تسونئو برای رسیدن به آرزوهایش به‌سختی تلاش می‌کند. او هر روز هفته مشغول کار کردن است و برای به‌دست آوردن بورسیه‌ی تحصیلی در رشته‌ی زیست‌شناسی آخر هفته‌ها را نیز کار می‌کند. در شبی که تسونئو به خانه‌اش می‌رود، جوزه که تعادل صندلی چرخدارش را از دست داده است روی او سقوط می‌کند. همین اتفاق تبدیل به حادثه‌ی محرک این انیمه می‌شود و دوستی میان دو شخصیت اصلی داستان شکل می‌گیرد.

در ابتدا جوزه و تسونئو با یکدیگر رابطه‌ی خوبی ندارند و نمی‌توانند کنار یکدیگر دوام بیاورند. اما این دو نفر بعد از مدتی متوجه می‌شوند که رویاها و علائق مشترکی دارند. حال دو قهرمان اصلی قصه با یکدیگر همراه می‌شوند و درامی انسانی را به‌تصویر می‌کشند. در این شرایط وضعیتی منحصر بفرد برای جوزه پیش می‌آید و رابطه با تسونئو او را به سفری پر از شگفتی و جذابیت می‌برد. Josee, The Tiger And The Fish انیمه‌ای درباره‌ی رویا و داشتن امید و آرزو است. قصه‌ی ببر و ماهی ما را به سفری عجیب و جذاب می‌برد، تجربه‌ای در رابطه با نترسیدن و درک معنای زندگی.

انیمه Josee, The Tiger And The Fish درنهایت تبدیل به اثری رمانتیک، عاشقانه و احساسی می‌شود. اثری که با ایده‌های خنده‌دار خود، فضایی شیرین و سرگرم‌کننده را برای مخاطب به‌وجود می‌آورد. نمایش به‌خوبی وارد عمق شخصیت‌های داستان می‌شود و به‌درستی مصائب زندگی همراه‌با معلولیت را بدون کلیشه‌های همیشگی به‌تصویر می‌کشد. ببر و ماهی پیام مهمی همراه خود دارد، اینکه باید به خودتان اجازه دهید و به‌دنبال آنچه که دوست دارید بروید، بدون اینکه موقعیت سخت‌تان جلوی تحقق رویاهای زندگی‌تان را بگیرد.

فیلم چگونه یک میلیون دلار بدزدیم

فیلم How To Steal A Million

• کارگردان: ویلیام وایلر
• بازیگران: آدری هپبورن، پیتر اوتول
• سال انتشار: ۱۹۶۶

خلاصه داستان: چارلز یک مجسمه‌ی قلابی را به موزه‌ای در پاریس می‌دهد. دختر او برای محافظت از پدرش مجبور می‌شود با مردی در اینباره همکاری کند.

چگونه یک میلیون دلار بدزدیم، یک کمدی سرقت است که المان‌های اثری معمایی را همراه خود دارد. این فیلم که براساس داستانی از جورج بردشاو ساخته شده، یکی از فیلم‌های جذاب کارنامه‌ی ویلیام وایلر است که در آن چند ژانر مختلف بکار گرفته می‌شود تا روایتی جذاب ساخته شود. ویلیام وایلر این فیلم را در پایان دوران کاری خود ساخت، اثری که نسبت به دیگر آثار این کارگردان نسبتا ناشناخته مانده است. علاوه‌بر این، آدری هپبورن در این فیلم یکی از بهترین بازی‌های خود را ارائه می‌کند، او در نقش زنی ظاهر می‌شود که باید ماجرایی خطرناک را سروسامان دهد.

داستان فیلم از این قرار است که یک مجموعه‌دار ثروتمند و البته جاعل آثار هنری تصمیم می‌گیرد یکی از مجسمه‌هایش را برای بازدید عموم به موزه اهدا کند. او برای این کار مجسمه‌اش را به مبلغ یک میلیون دلار بیمه می‌کند تا در صورت سرقت، سرش بی‌کلاه نماند. شرکت بیمه اما برای این کار یک شرط دارد و آن آزمون راستی‌آزمایی درباره‌ی اصل بودن مجسمه است. حالا اگر شرکت بیمه متوجه جعلی بودن اثر چارلز شود، بدون شک او همه‌ی اعتبارش را از دست خواهد داد. حالا دختر او نیکول که نقش‌اش را آدری هپبورن بازی می‌کند، مجبور است که مجسمه را قبل از آزمون راستی‌آزمایی بیمه بدزدد.

چگونه یک میلیون دلار بدزدیم یک کمدی جذاب است که می‌تواند شما را بخنداند و به‌سمت یک اثر معمایی ببرد. نمایشی که درنهایت تبدیل به اثری عاشقانه و پرزرق‌وبرق می‌شود. شیمی بین هپبورن و پیتر اوتول نیز خیلی خوب کار می‌کند و به تماشاگر حس خوبی می‌بخشد. فیلمنامه‌ی جذاب و کارگردانی حساب‌شده‌ی ویلیام وایلر هم در نوع خود منحصر بفرد است. How To Steal A Million، ترکیبی عالی از تعلیق، عاشقانه، کمدی، سرقت و معمایی است. وایلر با ظرافتی تمام همه‌ی این‌گونه‌ها درکنار یکدیگر بدون هیچ باگی می‌نشاند که شاید همین علت موفقیت اثرش باشد.

فیلم برج بی سایه

فیلم The Shadowless Tower

• کارگردان: ژانگ لو
• بازیگران: شین بایکینگ
• سال انتشار: ۲۰۲۳

خلاصه داستان: مردی شکست‌خورده که به‌تنهایی زندگی می‌کند، با زن عکاس جوانی آشنا می‌شود. زن او را ترغیب می‌کند تا دوباره پدرش را ببیند.

برج بی‌سایه، درامی چینی است که اولین‌بار برای رقابت بر سر تصاحب خرس طلای هفتادوسومین دوره جشنواره فیلم برلین به‌نمایش درآمد و نقدهای مثبتی نیز به خود اختصاص داد. نام فیلم از یک معبد بودایی قرن سیزدهمی در پکن گرفته شده است. معبدی که طراحی عجیب‌ و غریب‌اش دیدن سایه آن را بسیار سخت کرده است. عدم وجود سایه‌ی کامل این بنا باعث خلق افسانه‌ای محلی شده است. بوداییان اعتقاد دارند که سایه این بنا دوهزار مایل دورتر یعنی در تبت می‌افتد. این اتفاق به‌عنوان استعاره‌ای برای مراحل زندگی قهرمان قصه بکار گرفته شده است. درواقع خلق این استعاره یکی از جنبه‌های لذت‌بخش فیلم است که کارگردان نیز به‌خوبی توانسته از ایده‌های این هم‌پوشانی برآید.

سایه‌ی دورافتاده‌ی این برج، مصداق تاثیرات و سایه‌های اتفاقات گذشته‌ی زندگی قهرمان قصه است. گو، نویسنده‌ی تنها و شکست‌خورده‌ای است که گذشته‌اش همانند سایه‌ی برج مقدس بلند و بزرگ است و تا سالیان سال نیز رهایش نمی‌کند. تنهایی او آنقدر عمیق است که هیچ عشقی توان کمرنگ کردن آن را ندارد. برج بی‌سایه داستان آدم‌هایی را به‌تصویر می‌کشد که در حال همراهی یکدیگر هستند. اثری درباره‌ی شکاف بین نسل‌ها، عشق و دوستی. این فیلم روایتی آرام و ساده دارد، مراقبه‌ای دلنشین از همراهی دو روح خسته و ناراحت. فیلم برج بی‌سایه به آرامی پیش می‌رود، از ایده‌های مینیمالیستی کمک می‌گیرد و کاری می‌کند تا تماشاگر از اتفاقات به‌ظاهر ساده روایت‌های عمیقی را بیرون بکشد.

---