معرفی سریال یک روز (One Day) | ماجرای یک دوستی ۲۰ ساله
در سال ۲۰۰۹ بود که رمانی با نام One Day (یک روز) با قلم دیوید نیکولز منتشر شد. این رمان آنقدر محبوب شد و مورد استقبال قرار گرفت که در جشنواره کتاب بریتانیا در سال ۲۰۱۰، جایزه «کتاب کهکشانی سال» را از آنِ خود کرد. بعد از گذشت ۲ سال، این کتاب در قالب سینمایی اقتباس شد که ان هتوی و جیم استرجس نقش شخصیتهای اصلی آن را ایفا کرده بودند. نسخهی سینمایی، برعکس کتاب، اصلا مورد استقبال قرار نگرفت و رضایت بالای منتقدان را بهدنبال نداشت. ۱۴۵ منتقد در سایت راتن تومیتوز، رضایت ۳۶ درصدی خود را ثبت کردند و نقدهای نهچندان متوسطی برایش نوشتند.
بعد از گذشت تقریبا ۱۰ سال، سرویس استریم نتفلیکس دست به کار شد تا این فیلم و داستان مشهور و محبوبش را احیا کند. در سریال One Day، آمبیکا مود در نقش اما مورلی و لئو وودال در نقش دکستر میهیو ظاهر شدهاند. هم منتقدان و هم بینندگان سریالی، تا حد زیادی این سریال را مورد استقبال قرار دادند. حتی ۴۶ منتقدی که از سایت راتن تومیتوز این سریال را تماشا کردند، رضایت ۹۱ درصدی خودشان را به ثبت رساندند. بهطور کلی آنها معتقد بودند که این سریال به خوبی گذر زمان را به تصویر میکشد و اهمیت آنها را نشان میدهد؛ سریالی که در عین سرگرمکننده بودن، غمانگیز است اما از ابتدا تا انتها حس رمانتیک بودنِ شدیدی دارد.
از سوی دیگر هم منتقد سایت تلگراف با ثبت امتیاز بالا نوشته که رمان پرفروش دیوید نیکولز بهطرز ماهرانهای به یک سریال درام قابل هضم برای عصر نتفلیکس تبدیل شده است. علاوهبر منتقدان، بینندگان هم حسابی از سریال یک روز استقبال کردند. این سریال در سراسر دنیا بینندگان خیلی زیادی داشت و حتی رقم ۹.۹ میلیون بیننده را هم به ثبت رسانده است. با چنین تفاسیری میتوان گفت که سریال یک روز، نقطهی عطفی در زندگی حرفهای آمبیکا مود و لئو وودال محسوب میشود و حکم یک نقطهی پرتاب را برای آنها خواهد داشت. «بیست سال. دو نفر» حالا بهتر است به سراغ داستان این سریال برویم:
«سال ۱۹۸۸ است و دکستر میهیو و اما مورلی تازه با هم آشنا شدهاند. هر دو میدانند که روز بعد، پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، باید هر کدام راه جدایی را بروند. اما پس از تنها یک روز با هم بودن، آنها نمیتوانند از فکر کردن به یکدیگر دست بردارند. با گذشت سالها، دکس و ام شروع به زندگی جداگانهای میکنند که بسیار متفاوت از افرادی است که زمانی آرزو میکردند به آنها تبدیل شوند. بااینحال، ناتوان از کنار گذاشتن چیز خاصی که در همان شب اول به آنها چنگ انداخت، یک رابطه خارقالعاده بین آن دو ایجاد میشود.
در یک بازهی بیشتر از ۲۰ سال، ما هر سال تصاویر کوتاهی از زندگی و ارتباط آنها را دقیقا در همان روز ۱۵ ژوئیه، میبینیم تا از حال آنها خبردار شویم. دکس و ام با دعوا و درگیریها، امیدها و فرصتهای از دست رفته، خنده و اشک روبهرو میشوند. همانطور که معنای واقعی این یک روز سرنوشتساز آشکار میشود، آنها باید با ماهیت عشق و خود زندگی کنار بیایند.» اگرچه سریال One Day به زیبایی قابلیت تماشای پشت سر هم را دارد، اما یک سری ضعفها هم در آن دیده میشود. بینندگان مدت زمان زیادی را با دکس، مادر دوستداشتنیاش آلیسون و پدر کمحرفش یعنی استیفن میگذرانند.
بااین حال هیچ تصویری از خانوادهی ام وجود ندارد و به ندرت اشارهای به آنها میشود. انتخاب بازیگر زن هندی تبار برای نقش اصلی به وضوح یک انتخاب عمدی بود زیرا این شخصیت در رمان سفیدپوست است و ان هتوی هم نقش آن را در اقتباس سینمایی سال ۲۰۱۱ ایفا کرده است. بنابراین اشاره نکردن به خانوادهی ام در روند داستان و پیشرفت زندگی او، بیتوجهی عجیبی به نظر میآید. طبق گفتهی خود آمبیکا مود، سریال یک روز، بخشهای بیشتری از داستانِ رمان را بیشتر از نسخهی سینمایی پوشش میدهد؛ حتی شاید بهگفتهی برخی منتقدان و بینندگان، بهتر از نسخهی سینمایی هم باشد.
به مرور واضح میشود که صرفنظر از اینکه وقایع آن روز ۱۵ ژوئیه چقدر معنادار یا کاملاً فراموششدنی است، خواه آنها در حال بحث و جدل هستند که رابطه آنها را برای همیشه تغییر میدهد یا ما بهسادگی آنها را در حال صحبت در پارک میبینیم، هنوز هم یک روز مهم به شمار میرود. هر ۱۵ جولایی که ما بازدید میکنیم، از روز ملاقات اما و دکس تا آن روز خاص، بخش کوچکی از داستان عشق پر پیچ و خم، زیبا، ناامیدکننده و دلخراش اما و دکس را روایت میکند. سریال یک روز ادای احترام به دوستی و کسانی است که به زندگی ما معنا میبخشند.
اگرچه لحظات عاشقانهای وجود دارد، اما این سریال افسانهای نیست. در عوض، تجربه زنده بودن را دقیقاً برای آنچه است، با تمام جادو و اضطرابی که با آن همراه است، ارائه میدهد. علاوهبر این، سریال اصلا شخصیتها را شرور نمیکند، حتی زمانیکه آنها در بدترین حالت خود هستند. سن جوانی را از سادهلوحیهای دیرینه رها میکند. زمان ثابت میکند که حتی بهترینهای ما نیز قادر به انجام کارهای وحشتناک هستیم. بهجای اینکه سریال دکس، ام و اطرافیانشان را به خاطر تزلزل شرمنده کند، با دقت تصمیمات آنها را باز میکند و نشان میدهد که چگونه آنها در تمام جنبههای زندگیشان طنینانداز میشوند.
سریال های مشابه سریال یک روز
سریال Normal People
سریال مردم عادی
- بازیگران: دیزی ادگار جونز، پاول مسکال و دزموند ایستوود
- سال پخش: ۲۰۲۰
- تعداد قسمتها: ۱۲
داستان این سریال در ایرلند رخ میدهد و رابطه پیچیده بین ماریان و کانل را نقل میکند. همه تصور میکنند که ماریان یک فرد عجیب و غریب است اما خود او اصلا به این مسائل توجهی ندارد و برایش مهم نیست. این ارتباط در ابتدا در دوران نوجوانی و بهصورت مخفیانه آغاز میشود اما همه چیز ناگهان در کالج ترینیتی تغییر میکند. ماریان با وجود دستاوردهای علمی خود، اصلا زندگی شخصی خوبی ندارد. از طرف دیگر هم کانل یک دانشآموز خیلی خوب و ورزشکار است که همراه مادر خود زندگی میکند؛ کسی که در خانه دنیس (مادر ماریان) کار میکند. این سریال براساس یک رمان بسیار مشهور و پرفروشی است که با همین نام و با قلم سالی رونی ساخته شده است.
سریال First Love
سریال عشق اول
- بازیگران: هیکاری میتسوشیما، تاکرو ساتو و کاهو
- سال پخش: ۲۰۲۲
- تعداد قسمتها: ۹
زوج جوانی که اولین عشق خود را در اواخر دهه ۱۹۹۰ ملاقات میکنند، در دهه ۲۰۰۰ بزرگ میشوند و درنهایت به امروز میرسند و درمییابند که با وجود گذشت بیست و چند سال رابطهشان همچنان فراموشنشدنی است. میتسوشیما که به خاطر بازیهای ظریف و در عین حال جسورانهاش مورد تحسین قرار میگیرد، نقش یائه نوگوچی، مهماندار مشتاقی را بازی میکند که متوجه میشود سرنوشت نقشههای دیگری برای او دارد؛ زمانیکه در بحبوحه تحقق رویاهایش دچار یک تصادف غمانگیز میشود. ساتو، که طیف وسیعی را در اجراهای مختلف از اکشن تا عاشقانه نشان داده است، نقش هارومیچی نامیکی را بازی خواهد کرد که زمانی خلبانِ نیروهای دفاع شخصی بود، اما دیگر آن مسیر شغلی را دنبال نمیکرد. آنها پس از ۱۵ سال، دوباره یکدیگر را ملاقات میکنند و سعی دارند اولین عشق خود را ازطریق خاطرات دوباره زنده کنند.
سریال Modern Love
سریال عشق مدرن
- بازیگران: کریستین میلیوتی، برندون ویکتور دیکسون و ان هتوی
- سال پخش: ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱
- تعداد قسمتها: ۱۶
عشق مدرن به بررسی عشق در اشکال مختلف، از جمله عشق جسمی، عاشقانه، خانوادگی، افلاطونی و عشق به خود میپردازد که در هشت قسمت نیم ساعته ارائه شده است؛ سریالی که به سبک آنتولوژی، اشکال مختلفی از عشق را که تجربه شده، مورد بررسی قرار میدهد. این داستان براساس ستون هفتگی نیویورک تایمز به همین نام است که در سال ۲۰۰۴ شروع به کار کرد. از آنجایی که این سریال تاملبرانگیز روی انواع عشقها تمرکز دارد، میتواند گزینهی خیلی خوبی برای طرفداران سریال یک روز باشد. عشق مدرن یک سریال واقعاً عمیق است و استفاده از کمدی آن به خوبی ماهیت جدی مقدمه را خنثی میکند و آن را هم قابل هضم و هم تأثیرگذار میکند.