نویسنده: رضا علمی
// یکشنبه, ۹ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۵۹

معرفی مستند Life Itself | راجر ایبرت زیر ذره‌بین نقد

در این متن به‌معرفی مستند Life Itself، به‌کارگردانی استیو جیمز می‌پردازیم. مستندی درباره زندگی شخصی و فعالیت‌های منتقد معروف تاریخ سینما راجر ایبرت. .

مستند Life Itself (خودِ زندگی) براساس کتابی با همین عنوان و راجع‌به زندگی منتقد معروف تاریخ سینما، راجر ایبرت است که در سال ۲۰۱۱ کتاب منتشر شد و در سال ۲۰۱۴ مستندی از روی آن و براساس زندگی شخصی و حرفه‌ای راجر ایبرت ساخته شد. راجر جوزف ایبرت، خبرنگار، منتقد فیلم و فیلم‌نامه‌نویس مشهور آمریکایی و برنده جایزهٔ معتبر پولیتزر بود. وی در ۱۸ ژوئن ۱۹۴۲ در اربانا ایلینوی متولد شد و در ۱۵ سالگی، مسابقات ورزشی دبیرستانش را برای یک روزنامهٔ محلی گزارش می‌کرد و سپس سردبیر روزنامهٔ دانشجویی دانشگاه محل تحصیل خود شد. ایبرت یک سال از سوی دانشگاه کیپ تاون در آفریقای جنوبی بورسیه شد و سپس در دانشگاه شیکاگو، دکترای زبان انگلیسی خواند، هرچند این رشته را نیمه‌کاره رها کرد.

استیو جیمز، تهیه‌کننده و کارگردان آمریکایی است که چندین مستند تحسین‌شده چون Hoop Dreams (رؤیاهای هوپ)، همین مستند «خودِ زندگی» در مورد زندگی حرفه‌ای و شخصی راجر ایبرت و Abacus: Small Enough to Jail (چرتکه: به‌اندازه کافی کوچک تا زندان) را ساخته است. او دو بار نامزد دریافت جایزه‌ٔ اسکار و و یک بار برنده جایزهٔ انجمن کارگردانان آمریکا شده است. او در شیکاگو مستقر است و اغلب در فیلم‌های مستند خود بر مسائل اجتماعی و داستان‌های شخصی تمرکز می‌کند. او همچنین متأثر از سبک فیلمسازی Cinéma vérité (سینما-حقیقت یا سینما وریته که سبکی از فیلمسازی مستند است و نوعی سینمای غیرداستانی که در آن بر حضور دوربین و تعامل بین فیلمساز و موضوع تأکید می‌شود. سینما وریته، سینمایی بدون دکوپاژ قبلی، بدون صحنه‌بندی، غیردراماتیک و غیرروایی است.) است که بر صحت و اصالت فرمِ مستند تأکید دارد.

استیو جیمز، کارگردان مستند Life Itself

راجر ایبرت منتقد مشهور سینما بود که برای شیکاگو سان-تایمز مطلب می‌نوشت و همراه یوجین کال سیسکل، برنامه‌ای تلویزیونی ساختند که برنامهٔ محبوبی در زمان خود بود. یوجین کال سیسکل منتقد فیلم آمریکایی و از روزنامه‌نگاران شیکاگو تریبون بود. او به‌همراه همکار خود راجر ایبرت از سال ۱۹۷۵ تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۹، مجری مجموعه‌ای از برنامه‌های نقد و بررسی فیلم در تلویزیون بود. راجر ایبرت در سال ۱۹۷۵ برنده جایزهٔ معتبر پولیتزر در حوزهٔ تخصصی خود، نقد فیلم، شد و یکی از تأثیرگذارترین صداهای فرهنگی در آمریکا بود. او همچنین چندین کتاب نوشت، ازجمله فیلم‌نامه‌ای برای فیلم Beyond the Valley of the Dolls (آن سوی درهٔ عروسک‌ها) به‌کارگردانی راس مایر. ایبرت چندین سال با بیماری سرطان مبارزه کرد و در سال ۲۰۰۶ پخش پایینی فک و توانایی صحبت کردن خود را از دست داد، اما تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۳ به‌نوشتن و نقد فیلم ادامه داد.

راجر ایبرت با چاز ایبرت که شریک زندگی و مراقب او بود ازدواج کرد. فیلم مستند Life Self به‌کارگردانی استیو جیمز و تهیه‌کنندگی مارتین اسکورسیزی و استیون زیلیان، دو شخصیت تکرارنشدنی و بی‌همتای تاریخ سینما، زندگی و حرفهٔ ایبرت را با استفاده از تصاویری از آخرین ماه‌های زندگی وی، مصاحبه با دوستان و همکارانش، کلیپ‌هایی از برنامهٔ تلویزیونی وی و فیلم‌هایی که نقد و بررسی کرده است، روایت می‌کند و راوی این فیلم مستند استفن استانتون است. این فیلم مستند برای اولین مرتبه در سال ۲۰۱۴ و در جشنواره معتبر فیلم ساندنس به‌نمایش درآمد و فیلمی از شخصیتی منتقد، بسیار مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و همچنین نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین فیلم مستند بلند شد.

ایبرت و سیسکل در شو تلویزیونی نقد فیلم

راجر ایبرت یکی از تأثیرگذارترین منتقدان سینما در تاریخِ هنر هفتم بود، زیرا او نقد فیلم را برای عموم مردم رواج داد و درواقع نقد فیلم‌ را در میان همگان جا انداخت و در میان مردم به‌موضوعی هم عادی و هم بسیار بااهمیت تبدیل کرد و سبب تغییر نگاه‌ عامه به‌فیلم‌های سینمایی شد و دیگر همگان جزئیات را به‌لطف نقدهای راجر ایبرت می‌دیدند. وی عاشق سینمای مستقل و هنری بود و بااشتیاق فراوان و بصیرت و به‌شیوایی در رابطه با آن می‌نوشت. راجر ایبرت اولین منتقد سینما بود که جایزهٔ پولیتزر را در سال ۱۹۷۵ دریافت کرد که به‌قلم قوی، نگاه نافذ، قدرت تحلیل فوق‌العاده و نمادشناسی بی‌نظیر وی برمی‌گشت. او به‌همراه جین سیسکل یک برنامه تلویزیونی را میزبانی کرد، جایی که آن‌ها هوشمندانه و البته متمدنانه به‌بحث و بررسی فیلم‌ها می‌پرداختند. برنامهٔ تلویزیونی آن‌ها میلیون‌ها تماشاچی داشت و مردم را با طیف گسترده‌ای از فیلم‌های پرفروش گرفته تا فیلم‌های بی‌مثال سینمای اروپا و جهان آشنا کرد. راجر ایبرت بیش از ۲۰ عنوان کتاب و هزاران مقاله نوشت که نه‌تنها نقد فیلم، بلکه مقاله، مصاحبه، خاطرات و فیلم‌نامه‌نویسی را نیز دربرمی‌گرفت. او نویسنده‌ای پرکار و همه‌کاره بود که نظر خود را شجاعانه و با قلمی متفاوت و طنزی به‌جا و باصداقت کامل بیان می‌کرد و این‌طور بگوییم که نقد وی بر فیلمی، سبب تماشا یا کنار گذاشتن از سبد تماشای تماشاچیان و عاشقان سینما می‌شد.

راجر ایبرت یک جشنواره سالانه فیلم با عنوان ایبرتفست (جشنواره فیلم Ebertfest هر ساله در ماه آوریل در شامپینِ ایلینوی ایالات متحده آمریکا و توسط کالج رسانه در دانشگاه ایلینوی برگزار می‌شود. راجر ایبرت، بومی شهر مجاور اوربانا، ایلینوی بود و یکی از فارغ‌التحصیلان این دانشگاه است. این جشنواره در سال ۱۹۹۹ توسط راجر ایبرت تأسیس شد و این رویداد تنها جشنواره فیلم بلندی است که توسط یک منتقد ایجاد شده است.) را اداره می‌کرد و فیلم‌هایی را به‌نمایش می‌گذاشت که احساس می‌کرد توسط رسانه‌های قدرتمند و اصلی نادیده گرفته شده‌اند یا هیچ خبری از آن‌ها کار نشده تا عموم مردم با فیلم‌های مستقل آشنا شوند. او همچنین از بسیاری از فیلمسازان نوظهور و تازه‌کار حمایت کرد و آثار آن‌ها را در معرض دید و قضاوتِ تماشاچیان مشتاق سینما و تشویق و نقد آن‌ها قرار داد.

راجر ایبرت در شو تلویزیونی Eberfest

راجر ایبرت حتی پس از دست دادن توانایی صحبت کردن خود به‌دلیل همان بیماری سرطان، به‌نوشتن و نقد فیلم ادامه داد. او از شبکه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط با طرفداران و همکارانش استفاده می‌کرد و تا زمان مرگ خود در سال ۲۰۱۳ هیچ‌گاه اشتیاق و عشقِ خود به‌سینما را از دست نداد. راجر ایبرت نقد فیلم مدرن را جا انداخت و این متد را جذاب و معنادار ساخت و عموم مردم را به‌بخش نقد فیلم علاقمند کرد. او منتقدی بود که آسان می‌نوشت و هر کسی می‌توانست از نقدهای وی سردربیاورد، اما همزمان منتقدی چیره‌دست بود که سینما و آثار سینمایی را به‌چالش می‌کشید.

برای بسیاری سؤال است که این منتقد سرسخت در بخش امتیازدهی/ستاره‌دهی چطور بود و آیا فیلمی هم بوده است که از وی امتیاز کامل را گرفته باشد که باید بگوییم نه یک فیلم، که ایبرت به‌چند فیلم امتیاز کامل داد و بی‌نهایت آن‌ها را ستود و فیلم‌ها را نام می‌بریم؛ فیلم Mean Streets (خیابان‌های پایین شهر) که فیلمی در ژانر جنایی به‌کارگردانی مارتین اسکورسیزی بود و رابرت دِنیرو و هاروی کایتل ستاره‌های اولین فیلم بلند اسطورهٔ سینما، مارتین اسکورسیزی بودند و دِنیرو با بازی در نقش جان سویلو (جانی بوی)، جایزهٔ انجمن ملی منتقدان فیلم را برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دریافت کرد.

فیلم بعدی باز هم از اسکورسیزی بود و شاهکار هنری در بستری از خشونت با عنوان Taxi Driver (رانندهٔ تاکسی) با بازی رابرت دِنیرو، هاروی کایتل، جودی فاستر و سیبیل شپرد. دو قسمت ابتدایی سه‌گانهٔ The Godfather (پدرخوانده) به‌کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا و با بازی مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان و رابرت دووال و البته باز هم رابرت دِنیرو. فیلم بعدی، فیلمی به‌کارگردانی و بازی اورسن ولز با عنوان Citizen Kane (شهروند کِین) بود که بسیاری آن را یکی از ده فیلم برتر تمام دوران می‌دانند و البته منتقد هم کم ندارد و فیلم آخری که از آن نام می‌بریم، شاهکار عاشقانهٔ سینما، فیلم Casablanca (کازابلانکا) با بازی همفری بوگارت، اینگرید برگمن و پل هنراید و کارگردانی مایکل کورتیز بود که راجر ایبرت در فهرست بهترینِ بهترین‌های خود قرار داد.

ستاره مشاهیر هالیوود در دستان راجر ایبرت

در اینجا بد نیست به‌‌فیلم‌هایی که راجر ایبرت از آن‌ها متنفر بود نیز اشاره‌ای داشته باشیم؛ فیلم‌های بدون ستاره. او این فیلم‌ها را آنقدر بد، توهین‌آمیز یا غیراخلاقی می‌دانست که اصلاً آن‌ها را مستحق هیچ ستاره‌ای نمی‌دانست و از دو فیلم نام می‌بریم. فیلم I Spit on Your Grave (روی قبرت تف می‌اندازم)، محصول سال ۱۹۷۸ که بی‌پرده از تجاوز و انتقام می‌گفت و البته منتقدان بسیاری از خشونت بالای فیلم و نمایش آنچه منتقدان غیرضروری می‌دانستند، انتقادهای تندوتیزی کردند. فیلم داستان یک روزنامه‌نگار زن را روایت می‌کند که از سوی چهار مرد غریبه مورد تجاوز قرار می‌گیرد و با نقشه‌هایی حساب‌شده از آن‌ها انتقام می‌گیرد. کارگردان این فیلم مئیر زارکی است و کامیل کیتون (نوهٔ باستر کیتون) نقش اول فیلم را بازی می‌کند. راجر ایبرت در مورد این فیلم چنین گفت: «کیسهٔ زباله و نمایشی از بیمارترین و منحرف‌ترین بخش از ماهیت درونی و تاریک‌ انسان».

فیلم بعدی Caligula (کالیگولا)، فیلمی تاریخی و زندگی‌نامه‌ای به‌کارگردانی تینتو براس، نویسندگی گور ویدال و تهیه‌کنندگی باب گوچیونه و فرانکو روسلینی محصول سال ۱۹۸۰ است و این فیلم براساس زندگی‌نامه کالیگولای بدنام، سومین امپراتور روم از زمان به‌قدرت رسیدن تا قتل وی است. فیلمی با بازیگران بزرگ چون پیتر اوتول، هلن میرن و مالکوم مک‌داول که از نمایش هیچ‌چیزی هیچ اِبایی نداشت و تماشای آن، اعصابی پولادین می‌خواهد و تماشاگر می‌ماند از تاریخ بترسد یا از کارگردان و ایبرت در مورد آن چنین نوشت: «زباله‌ای بیمارگونه، کاملاً بی‌ارزش و شرم‌آور و نقض قرارداد بین فیلمساز و تماشاچی». درواقع فیلم‌های زیادی هستند که صفر ستاره از راجر ایبرت گرفتند و به‌معرفی همین دو فیلم بسنده می‌کنیم.

مستند Life Itself، داستان زندگی راجر ایبرت، یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین منتقدان سینمای تمام دوران را روایت می‌کند. در این فیلم مستند، فیلم‌ها و مصاحبه‌های راجر ایبرت در چهار ماه آخر زندگی‌اش و زمانی‌که او با سرطان مبارزه می‌کرد و البته زمانی‌که توانایی صحبت کردن خود را از دست داد، اما همچنان فیلم‌ها را به‌صورت آنلاین نقد می‌کرد به‌تصویر کشیده می‌شود و از طرفی مصاحبه با همسرش را می‌بینیم که شریک زندگی و مراقب او بود و مصاحبه با دوستان و همکارانش مانند مارتین اسکورسیزی، ورنر هرتزوگ، ارول موریس و آوا دوورنی و اشخاصی دیگر و کلیپ‌هایی از برنامهٔ تلویزیونی محبوب او با جین سیسکل که در آن، فیلم‌ها به‌مناظره گذاشته می‌شدند و ایبرت و همکارش فیلم‌ها را رتبه‌بندی می‌کردند، نمایش داده می‌شود. همچنین نکات برجستهٔ کار او به‌عنوان منتقد فیلمی که برنده جایزهٔ پولیتزر شد و اطلاعاتی در مورد زندگی شخصی وی مانند دوستی و همکاری با راس مایر، اعتیاد به‌الکل و بهبودی، ازدواج و فرزندخواندگی و اشتیاق او به‌عدالت اجتماعی و حقوق بشر را شاهد هستیم. فیلم مستند Life Itself نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین فیلم مستند بلند شد.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده