مارول یا دی سی؟ | از گذشته تا به امروز
در این ویدیو قرار است به بررسی دو دنیای سینمایی مارول و دی سی بپردازیم و ببینیم که کدام یک موفق‌تر هستند و آینده کدام‌یک روشن‌تر است.
دنیای سینمایی مارول یا دنیای دی سی؟ کدام بهتر هستند و کدام موفق‌تر بوده‌اند؟ شاید برای خیلی از شماها این سؤال پیش آمده باشد که عملکرد این دو دنیای ابرقهرمانی تا الان چگونه بوده است و همچنین آینده کدام یک روشن‌تر و بهتر است. این دو دنیای سیمایی ابرقهرمانی تا به امروز چه موفقیت‌ها و چه شکست‌هایی را تجربه کرده‌اند و چه بحث و جدل‌هایی بین آن‌ها بوده است و هنوز هم وجود دارد؟ در هر حال این بحث هنوز هم یکی از بحث‌های محبوب بین طرفداران فیلم‌های ابرقهرمانی است و ظاهرا پایان ناپذیر است.
حالا که دنیای سینمایی دی سی به نحوی با جیمز گان قرار است دوباره از اول متولد شود و آغاز به کار کند، تو این مقاله و ویدیو در ابتدا قرار است به این موضوع بپردازیم که از ابتدا تا الان MCU و DCEU چه عملکردی داشته‌‌اند و وضعیت فعلی آن‌ها اکنون چگونه است و پس از آن هم آینده آن‌ها را بررسی کنیم. پس با زومجی در ادامه مقاله و ویدیو همراه باشید.
برای حمایت از کانال فیلمزی ویدیو را در یوتیوب تماشا کنید
دنیای سینمایی مارول از سال ۲۰۰۸ با فیلم Iron Man کار خودش را رسما آغاز کرد و خیلی سریع هم توانست جای پا خود را محکم و قدرتمند کند. جدای از موفقیت فیلم و بازی درخشان رابرت داونی جونیور، فیلم آیرون من یجورایی حکم شروع یا شکست MCU را هم داشت و حتی تا شب اکران مدیران مارول هم مطمئن نبودن دکه فیلم قرار است موفق شود یا شکست بخورد. هرچند فاز اول دنیای سینمایی مارول بالا و پایین زیادی هم داشت و به‌طور مثال فیلم هالک شگفت‌انگیز نتوانست موفقیت آیرون من را تکرار کند و فیلم ثور و فیلم کاپیتان آمریکا هم درنهایت فیلم‌های خوب و قابل قبولی بودند..
اما فیلم Avengers که بسیاری در ابتدا مطمئن نبودند ایده ساخت فیلمی با تعداد زیادی ابرقهرمان می‌تواند موفق باشد یا نه، حکم بقا و ادامه یافتن MCU را امضا کرد و این فیلم به‌حدی موفق شد که بسیاری فیلم اونجرز را دلیل اصلی گسترش ساخت فیلمای ابرقهرمانی به‌خصوص دنیاهای سینمایی می‌دانند. اما یکی از دلایل موفقیت دنیای سینمایی مارول از نگاه مخاطبان و منتقدها نبود یک رقیب قدرتمند از همان ابتدا بوده است و گروهی اعتقاد دارن همین موضوع باعث شد تا مارول استودیو بتواند در یک بازی زمانی نسبت طولانی بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ ایده‌ها و روش‌های مختلفی را امتحان کند و به اصطلاح آزمون و خطا کند تا به فرمول موفق فعلی خود برسد.
اما دنیای سینمایی دی سی یا DCEU کار خودش را تا سال ۲۰۱۳ شروع نکرد. هرچند فیلم براساس دنیای DC مثل شوالیه تاریکی و شوالیه تاریکی بر می‌خیزد را داشتیم اما خود دنیای سینمایی DC تا سال ۲۰۱۳ و فیلم Man of Steel کار خودش را رسما آغاز نکرد. فیلم مرد پولادین شاید نتوانست همان آغازی را که مدنظر مدیران دی‌سی بود رقم بزند و اون حکم آیرون من MCU را نداشت، اما لحن جدی و نسبتا تاریک‌ترش باعث شد تا طرفداران هم متفاوتی هم پیدا کند.
به‌صورت کلی کلی زک اسنایدر خیلی سریع تبدیل به معمار DCEU شد تا این مجموعه با ایده‌های این کارگردان شکل بگیرد و به راه خودش ادامه دهد. هرچند در ابتدا بسیاری اعتقاد داشتند که کریستوفر نولان پس از سه‌گانه شوالیه تاریکی قرار است فیلم لیگ عدالت را کارگردانی کند و به همین منظور او به‌عنوان تهیه‌کننده فیلم Man of Steel حضور داشت و حتی لحن و رنگ‌بندی فیلم هم بی‌شباهت به سه‌گانه دارک نایت نبود. حتی درواقع نولان باعث شد تا اسنایدر کارگردان فیلم مرد پولادین شود و درواقع آن‌ها ارتباط و دوستی نزدیکی با یکدیگر داشتند.
اما نولان درنهایت تصمیم گرفت تا روی فیلم‌های کاملا جدید و اورجینال مثل فیلم Interstellar کار کند و کار خودش با فیلم‌های ابرقهرمانی را به اتمام برساند تا او را دیگر روی صندلی کارگردانی فیلم ابرقهرمانی دیگری مشاهده نکنیم. اما با اینکه مارول یک مسیر تا فیلم اونجرز رو طی چندین سال طی کرد، ولی دی‌سی از آنجایی که خیلی از رقیب قدیمی خودش عقب مانده بود و درواقع همزمان با شروع فاز دوم MCU دنیای خودش را شروع کرد، تصمیم گرفت مسیر چند ساله را یک شبه طی کند.
اما درست است که MCU در دو فاز اول خود بالا و پایین کمی نداشت، ولی از طرفی دیگر هم دنیای دی‌سی واقعا تحرک زیادی نداشت؛ هرچند که برنامه بلند بالایی را به طرفداران وعده داده بودند که در آ شاهد پروژه‌های زیادی بودیم که حتی بسیاری از این پروژه‌ها فراتر از کاغذ و معرفی نرفتند و هرگز حتی فیلم‌برداری و تولید نشدند و درنهایت هم در سکوت کامل برای همیشه به فراموشی سپرده شدند. برادران وارنر و دی‌سی تصمیم گرفتند تا با ساخت فیلم Batman v Superman هم یک شبه شخصیت‌هایی مثل بتمن و واندر وومن را در DCEU معرفی کنند و هم زمینه را برای شخصیت‌های دیگری مثل مثل فلش، سایبورگ و آکوامن فراهم کنند تا پس از آن به سراغ ساخت فیلم Justice League بروند.
نتیجه هم این شد که فیلم Batman v Superman دربرابر فیلم Captain America: Civil War چه از نظر تجاری و چه از نظر نقد و واکنش شکست سختی خورد و عملا دی‌سی رقابت بزرگ را به مارول باخت. چند ماه پس از آن هم فیلم Suicide Squad روی پرده رفت و برخلاف انتظار ظاهر شد و عملا تبدیل به یک مشکل بزرگ برای DCEU شد. اما مشکل کجا بود. گفتیم که مارول از ابتدا شروع کار خود تصمیم گرفت تا روی ایده‌ها و روش‌های خود کار و بررسی کند و سپس به شکل کامل شاهد پیاده‌سازی آن باشیم.
اما دی‌سی از ابتدا کارش یک لحن تاریک‌تر و جدی‌تری را دنبال کرد که شاید همه طرفدار این ایده نبودند، ولی باعث خاص‌تر شدنش شده بود و طرفداران خودش را داشت. اما در فیلم Suicide Squad بیشتر یک کپی درجه چندم از فیلم نگهبانان کهکشان را مشاهده کردیم که با اینکه فروش خوبی کرد، اما به فیلمی بسیار ناامید کننده تبدیل شد. بااین‌حال درست زمانی‌که مارول در فاز سوم با قدرت در حال تاخت و تاز در گیشه و زدن رکوردهای مختلف بود، تازه برادران وارنر تصمیم گرفت تا لحن فیلماشو بیشتر شبیه فیلمای مارول کند و موفقیت فیلم Wonder Woman باعث شد تا زک اسنایدر از فیلم Justice League کنار گذاشته شود تا جاس ویدون تمام فیلم را دوباره فیلم‌برداری کند و نتیجه آن هم زدن یک میخ بزرگ به تابوت DCEU بود.
درست است که فیلم آکوامن از نظر تجاری عملکرد تجاری بسیار موفقی داشت و تنها تبدیل به تنها فیلم یک میلیاردی دنیای سینمایی دی‌سی در گیشه جهانی شد، اما مشکل اینجا بود که از این نقطه برادران وارنر بیشتر دنبال این بود که این مجموعه را بیشتر شبیه به MCU کند و نتیجه این تصمیم هم این شد که خیلی از پروژه‌ها که براساس ایده اسنایدر در حال ساخت بودند عملا روی هوا رفتند و خود اسنایدر هم دیگر نقش و نظارتی روی آن‌ها نداشت.
هرچند عملکرد خود اسنایدر هم پر حرف و حدیث بود، اما برادران وارنر یک شبه تصمیم گرفت تا کل برنامه‌های DCEU را عوض کند و نتیجه آن هم ساخت فیلم‌هایی مثل فیلم Wonder Woman 1984 تا فیلم بلک ادم و فیلم Shazam 2 شد که هر یک نه از نگاه منتقدان و نه از نظر تجاری موفق عمل کردند. هرچند در این مدت فیلم‌هایی مثل فیلم Shazam و فیلم The Suicide Squad هم تولید و اکران شدند و حتی موفق بودند، اما به‌طور مثال فیلم The Suicide Squad که جیمز گان آن را کارگردانی کرده است، عملکرد تجاری خوبی نداشت. از طرفی دیگر خک خبری از فیلم سایبورگ یا گرین لنترن نشد و فیلم The Flash هم به‌تازگی روی پرده‌های سینما رفته که بزرگ‌ترین شکست تجاری سال ۲۰۲۳ را فعلا ثبت کرده است.
اما از طرف دیگر هم مارول با برنامه‌ریزی فوق‌العاده خوبی که طی این چند سال داشت توانست به یک نقطه اوج در فاز سومش دست پیدا کند و دو قسمت فیلم Avengers تبدیل به یک پایان‌بندی درخشان برای سه‌فاز اول شد، ولی مارول هم پس از فاز سوم دچار افت شدیدی شد. بسیاری عقیده دارند که چنین افتی طبیعی است؛ چون به‌هرحال در دو فاز اول هم همیشه در اوج نبوده است و نداشتن رقیب و تازگی یک دنیای سینمایی ابرقهرمانی باعث می‌شد کمتر به چشم بیاد. اما باز هم طرفداران مارول خیلی به چنین وضعیتی عادت ندارند.
هرچند این افت در فاز چهارم دنیای سینمایی مارول همیشگی نبوده است و به‌طور مثال مارول در همین مدت فیلم‌هایی مثل فیلم Spider-Man No Way Home یا فیلم شانگ چی را اکران کرده است یا حتی به‌تازگی فیلم نگهبانان کهکشان ۳ هم روی پرده‌های سینما رفته و با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است، اما بسیاری میگویند که بخشی از مشکلات به‌خاطر وجود خطوط داستانی متعدد است و همچنین یکی دیگر از مشکلات هم اضافه شدن سریال‌ها است که باعث شده یک دفعه سر مارول استودیو بسیار شلوغ شود و نظارت کلی استودیو روی پروژه‌های مختلف کمتر از قبل شود.
البته مارول پس از مشکلات اخیرش تصمیم گرفته است تا بیشتر به سمت فیلمسازهای شناخته شده‌تر برود تا اینکه بیشتر پروژه‌های خود را به‌دست فیلمسازهای با استعداد و تازه‌کار بدهد. چون مارول اعتقاد دارد که اینجوری باعث می‌شود کمتر درگیر کیفیت نهایی پروژه باشند و درنهایت کارگردان بتواند محصولات نهایی مدنظر را تحویل دهد. اما ازطرفی دیگر هم بسیاری از شخصیت‌های محبوب مارول دیگر در فاز چهارم MCU حضور ندارند همین موضوع هم می‌تواند کار آن را سخت‌تر کند. به همین دلیل است که بسیاری میگویند که شاید بهتر باشد مارول کلا مجموعه‌اش رو پس از فاز ششم ریبوت کند و تا دوباره شاهد بازگشت شخصیت‌های قدیمی باشیم، اما مانند هر ایده‌ای، این موضوع هم مخالفان بسیاری دارد.
اما از طرفی دیگر دی سی با جیمز گان برنامه جدیدی رو ترتیب داده است که درکنار پایان دادن به DCEU باعث شد تا بازگشت هنری کویل برای نقش سوپرمن کنسل شود و حالا سوپرمن جدیدی رو کنار بتمن و سایر شخصیت‌ها قرار است مشاهده کنیم. البته هنوز دقیقا مشخص نیست که این مجموعه چقدر قرار است ریبوت شود و با ریبوت کاملی طرف هستیم یا جیمز گان تنها تصمیم دارد بخش‌هایی را که مدنظرش است تغییر دهد.
اما در حال حاضر پروژه‌های آینده DCU تنوع جالب توجهی دارند و به‌طور مثال فیلم سوامپ تینگ می‌تواند کار متفاوتی در این مجموعه تازه نفس داشته باشد. کنار آن هم فیلم‌هایی که ارتباطی به دنیای دی سی یونیورس ندارند مثل بتمن مت ریوز و جوکر هم ساخته می‌شوند تا این تنوع حفظ شود و شاهد یکنواختی نباشیم. البته باز هم بسیاری نگران هستند و به‌طور مثال جیمز گان تصمیم گرفته تا اندی موشیاتی، کارگردان فیلم فلش را برای کارگردانی فیلم The Brave and the Bold انتخاب کند و حتی گان از طرفداران سرسخت این فیلم بوده است.
بااین‌حال بسیاری میگویند که دی‌سی می‌تواند با جیمز گان کامبک بزرگی بزند و تبدیل به رقیبی قدرتمند و خطرناک برای MCU شوند که طرفداران ۱۰ سال پیش انتظار این موضوع را از برادران وارنر و دی‌سی داشتند. اما باز هم گروهی منتظر هستند تا ببینند لحن کارهای DCU چقدر قرار است با دنیای سینمایی مارول تفاوت داشته باشند و صرفا مثل فیلم‌های اخیر DCEU نباشد که صرفا کپی ضعیف‌تر آثار مارول شده بودند.
همچنین گروهی انتظار داشتند تا فیلم فلش هم میتونه تاثیر زیادی روی برنامه ۱۰ ساله گان بگذارد که در حال حاضر بعید است این اتفاق رخ دهد و باید ببینیم برنامه گان چقدر قرار است امیدها رو به جبهه دی‌سی بازگرداند. از آن طرف هم طرفداران مارول میگویند که مارول استودیو و کوین فایگی گرگ بارون دیده هستند و قرار نیست با این بادها بلرزند و بدون شک برنامه خوبی برای بازگشت دارند و فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 نشا‌ن‌دهنده این موضوع است.
بازگشت باب ایگر به ریاست والت دیزنی هم باعث شده بسیاری عقیده داشته باشند تا مارول استودیو با سرعت بیشتری احیا شوند و دوباره به روزهای خوب و اوجش بازگردد و دوباره ثابت کنند که حاکمان گیشه فیلم‌های ابرقهرمانی هستند. اما خب آینده رو هنوز ننوشتند و زمان زیادی هم باقی‌مانده است تا ببینیم برنامه آینده MCU و کوین فایگی قرار است بهتر عمل کند یا جیمز گان و DCU قرار است ورق را به سمت خود پس از بیش از یک دهه بازگردانند. در هر حال مارول حداقل تا به امروز عملکرد موفق و بهتری چه از نظر منتقدان و چه از نظر تماشاگران و گیشه داشته است، اما دی سی فرصت خوبی برای جبران و بازگشت دارد و باید دید چقدر از این موضوع استفاده خواهد کرد.
