هشت بهعلاوه یک سیتکام که با آنها زندگی کردیم
اینجا با پیشنهادی دوستانه روبهرو هستید. من بهعنوان یک طرفدار سیتکامها که ساعات خوش زیادی را با آنها سپری کرده، چند اثر جذاب را در این ویدیو اختصاصی فیلمزی به شما معرفی میکنم؛ ۸ سیتکام که از اولین تا آخرین اپیزود آنها را دیدهام و یک سیتکام بسیار خوب دیگر که طی هفتههای آتی به تماشای آن ادامه خواهم داد.
پس فهرست پیش رو براساس نمرات منتقدها، تعداد تماشاگرها یا در کل آمار و ارقام به وجود نیامد. اگر میخواهید با زندگی شخصیتهایی ویژه و بامزه همراه شوید، این شما و این سیتکامهایی که لیاقت پر کردن اوقات فراغت ما را دارند.
تماشا ویدیو در کانال یوتیوب فیلمزی
سیتکام یا همان Situational Comedy نوعی از کمدی تلویزیونی است که غالبا با تمرکز روی گروه مشخصی از شخصیتهای اصلی، روند کلی زندگی آنها را در موقعیتهایی بهخصوص نشان میدهد. این نوع از داستانگویی باعث میشود که سیتکام بتواند تماشاگر را بهشدت به کاراکترها نزدیک کند. چون اجازه میدهد اتفاقات عادی و جریان طبیعی زندگی، لحظات خندهآور را به وجود بیاورد؛ چه شخصیتها را بیشتر در دفتر کاری یک شرکت فروش کاغذ ببینیم و چه دغدغههای آشنا و روزمرهی اعضای مختلف یک خانواده را دنبال کنیم.
تنوع سیتکامها با گذر زمان افزایش یافت و بسیاری از آنها به اندازهی قبل پیرو قوانین قدیمی نیستند. در برخی از سیتکامها میشود صدای خندهی حضار را شنید و در بعضی از آنها نه. اکنون سیتکامهایی وجود دارند که در قسمتهای مختلف مدام مخاطب را به لوکیشنهای گوناگون میبرند. ولی درنهایت یک سیتکام خوب وقتی توسط مخاطبِ هدفِ خود تماشا شود، تجربهای معرکه را به او تحویل میدهد؛ تجربهای که زمان زیادی هم نمیخواهد. حتی بخشهای کوتاه و معمولا هدررفته از روز که در طول آنها نمیتوانیم کار خاصی انجام دهیم، با دیدن یک قسمت ۲۲ دقیقهای از یک سیتکام درستوحسابی بهتر میشوند.
(مقالهی پیش رو شامل هیچگونه رتبهبندی برای این سیتکامها نیست)
سریال تئوری بیگ بنگ
سریال The Big Bang Theory
- خالقان: چاک لوری و بیل پریدی
- بازیگران: جانی گالکی، جیم پارسونز، کیلی کوئوکو، سایمون هلبرگ و کونال نایر
- سالهای پخش: از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۹
- میانگین امتیازات The Big Bang Theory در IMDB: ۸/۲
مخاطب آثار عامهپسند عادت کرده که شخصیتهایی بسیار متفاوت با خود را در فیلمها و سریالها ببیند؛ شخصیتهایی که دغدغهها، سبک زندگی و نوع مواجههشان با مشکلات مختلف، شباهت زیادی به زندگی اکثر مخاطبهای اثر ندارد.
به همین خاطر سریال The Big Bang Theory خیلی سریع برای بعضی از تماشاگرها مهم شد. چون در آن کاراکترهایی بسیار باورپذیر را میبینیم. البته که شلدون کوپر بهعنوان یک شخصیت کلیدی، نابغهای عجیبوغریب و در نوع خود خاص است. ولی این گروه از آدمهای باهوش و فعال در دانشگاه، معمولا جایی در سیتکامها ندارند. اکثر تهیهکنندهها در آمریکا طی سالهای آغازین قرن ۲۱ قطعا روی داستانی سرمایهگذاری نمیکردند که یکی از شخصیتهای مهم آن هنوز با مادر خود زندگی میکند و یکی دیگر از آنها جلوی دخترها لال میشود.
مشکلات اجتماعی شخصیتها صرفا برای دادن ظاهر متفاوت به سریال طراحی نشدهاند. ناتوانی آنها در برقراری برخی از ارتباطات احساسی که اپیزودهای بسیاری از سیتکامهای دیگر را میسازند، اجازه میدهد The Big Bang Theory تازگی داشته باشد. هوشمندی سریال در استفاده از شخصیت پنی برای برجسته کردن ویژگیهای مختلف کاراکترها نیز باعث میشود که بیشتر ارزشهای آنها را ببینیم؛ بهعنوان پسرهایی که هم به موفقیتهای انکارناپذیر دست پیدا کردهاند و هم موقع دیدن جدیدترین استار وارز در سینما تقریبا از شدت هیجان بیهوش میشوند.
سریال فرندز
سریال Friends
- خالقان: دیوید کرین و مارتا کافمن
- بازیگران: متیو پری، جنیفر انیستون، کورتنی کاکس، لیسا کودرو، مت لهبلانک و دیوید شویمر
- سالهای پخش: از ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴
- میانگین امتیازات Friends در IMDB: ۸/۹
رویایی و دستنیافتنی. شیرین و بینهایت دلچسب. فرندز جاودانه است. هم میتوان با آن خندید و هم میتوان با آن اشک ریخت. فرندز میتواند کاری کند که چندین و چند شب، بزرگترین مسئلهی فکری تماشاگر این باشد که آیا آن دو کاراکتر بالاخره یکدیگر را در آغوش میکشند یا نه.
از اولین سکانس گفتوگوی دوستان با هم در سنترال پارک، فرندز با دیالوگنویسی عالی، بیننده را میخکوب میکند. ناگهان کل مسائل مهم دنیا از بین میروند و تنها چیزی که اهمیت دارد، حرفهای آنها با یکدیگر است. فرندز سبک زندگی شیرینی را نشان میدهد که ورود به آن تقریبا غیرممکن و رویاپرداری کردن دربارهی آن شدیدا آسان به نظر میرسد. عجب زندگی معرکهای. صبح تا شب با دوستان خود باش. هر روز با آنها بخند. اگر هم برخی از چالشها در زندگی از راه رسیدند، مشکلی نیست. وقتی دوستهای تو واقعی و دائمی باشند، بالاخره مشکلات محو میشوند.
دلیل جاودانگی سریال دوستان فقط نقشآفرینیهای فوقالعاده نیست. ماجرا به این خلاصه نمیشود که فرندز تکتک شخصیتهای اصلی را دوستداشتنی میکند. جادوی فرندز در این است که اجازه میدهد فراموش کنیم در حال تماشای یک رویا هستیم. مثلا ما موقع دیدن این سیتکام هم باور میکنیم که جویی مدتها هیچ درآمدی ندارد و هم باور میکنیم که بیپولی مشکل خاصی برای زندگی او به وجود نیاورد. چون تبدیل به عضوی از این گروه میشویم. از هر فرصت برای خندیدن با دوستان خود بهره میبریم. فرندز علاوهبر جویی، راس، ریچل، مانیکا، چندلر و فیبی، در همهی قسمتها یک شخصیت اصلی دیگر هم دارد؛ شخصیت هفتمی که برای هر بیننده با دیگری فرق میکند.
سریال آشنایی با مادر
سریال How I Met Your Mother
- خالقان: کارتر بیز و کریگ توماس
- بازیگران: جاش ردنر، جیسون سیگل، کوبی اسمالدرز، نیل پاتریک هریس و آلیسون هانیگان
- سالهای پخش: از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴
- میانگین امتیازات How I Met Your Mother در IMDB: ۸/۳
How I Met Your Mother انقدر سیتکام درخشان، پراحساس و تاثیرگذاری است که باید مقایسههای پیاپی و خستهکنندهی آن با فرندز را رها کرد. شاید خیلیها برای پیدا کردن یک فرندز دیگر به سراغ سریال آشنایی با مادر بروند، اما این اثر دلچسب هویت خود را دارد.
سریال How I Met Your Mother از چند جهت در گروه اغراقآمیزترین سیتکامها قرار میگیرد. بارها شخصیتهای خود را در دل سناریوهایی قرار میدهد که با جریان عادی زندگی فرق میکنند. به همین خاطر دقایق زیادی دارد که برای مدت طولانی لبخند را روی لب مخاطب مینشانند. ولی اصلا به این جنبه از داستانگویی خود محدود نمیشود.
آشنایی با مادر میتواند هم بسیار رمانتیک باشد و هم پرشده از شوخیهای منحصربهفرد. تنوع شخصیتهای قصه عالی است. اگر مارشال بهعنوان مرد وفاداری معرفی میشود که آنچنان اهل ماجراجویی در دوران جوانی نبود، در آن سو بارنی وجود دارد که هیچکدام از مدلهای معمول زندگی بزرگسالانه را به رسمیت نمیشناسد. در بین همهی این جذابیتها، تد موزبی را داریم؛ شخصیتی قابل لمس، خوشقلب، آسیبپذیر و دلنشین که قلب تپندهی سریال How I Met Your Mother محسوب میشود. برخلاف بسیاری از کاراکترهای مشابه، تد واقعا در طول قصه بزرگ میشود و قوس شخصیتی او روی جنس داستانگویی فصلهای مختلف تاثیر دارد.
سریال بروکلین نه-نه
سریال Brooklyn Nine-Nine
- خالقان: دن گور و مایکل شور
- بازیگران: اندی سمبرگ، تری کروس، ملیسا فومرو، استفانی بیاتریز، جو لو ترولیو و آندره بروگر
- سالهای پخش: از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱
- میانگین امتیازات Brooklyn Nine-Nine در IMDB: ۸/۴
محل وقوع اتفاقات داستان قطعا یکی از اصلیترین عناصر داستانگویی سیتکامها است. سریال بروکلین ناین-ناین، داستان مامورهای پلیس یک منطقه از نیویورک را روایت میکند.
نقطهی قوت سریال Brooklyn Nine-Nine از همان فصل اول پرداختن به شخصیتهای متفاوت است. آنها ترکیب جالبی را به وجود میآورند و تضادهای زیادی دارند. جیک یک پسر جوان پرانرژی است که به داستانهای پلیسی و انجام کارهای هیجانانگیز علاقه دارد. در طرف مقابل او با ایمی سانتیاگو روبهرو هستیم که منظم، براساس برنامهریزی و با پیروی کامل از مقررات و الگوهای کاری جلو میرود. تری، چارلز، ری، جینا و صدالبته رزا دیاز هم در این قصه نقش دارند. هرکدام از آنها بیشتر با یک ویژگی شخصیتی بهخصوص به مخاطب معرفی میشوند؛ تا نویسندگان در فصلهای بعدی بتوانند بیشتر به زندگی شخصیشان بپردازند.
به جز قسمتهای پایانی که متاسفانه در چند بخش گرفتار شعارزدگی شدهاند و مقداری از ماهیت اصلی سریال Brooklyn Nine-Nine فاصله میگیرند، اپیزودهای مختلف این اثر تلویزیونی از پس حفظ مخاطب برمیآیند. سریال با استفاده از اتفاقات تکرارشونده در فصلهای مختلف، رفتوآمد برخی از شخصیتهای فرعی و همینطور تاکید روی ویژگیهای بامزهی کاراکترها سعی میکند خندهدار بماند. خلاصه از یک داستان تکاندهنده راجع به نقش بال تند در عوض کردن زندگی دو انسان تا عاشقانهای ساده و خواستنی، از جمله اِلِمانهایی هستند که سریال Brooklyn Nine-Nine را برای من جذاب نگه داشتند.
سریال دختر جدید
سریال New Girl
- خالق: الیزابت مریودر
- بازیگران: زویی دشانل، جیک جانسون، مکس گرینفیلد، لامورن موریس و هانا سیمون
- سالهای پخش: از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸
- میانگین امتیازات New Girl در IMDB: ۷/۸
یکی از آن سیتکامهایی که اگر میخواهید واقعا بفهمید چرا دوستداشتنی هستند، باید به آنها فرصت بدهید؛ تا بتوانند شخصیتهای خود، ویژگیهای جالب آنها و جذابیت روابط پویای این کاراکترها را نشان دهند.
نیو گرل در گروه سیتکامهایی طبقهبندی میشود که قرار نیست خواندن خلاصهی داستان یا حتی دیدن قسمت اول باعث شود که بفهمید چه لحظات معرکهای را در طول چند فصل تقدیم مخاطبها میکند. چون در نگاه اول ممکن است به نظر برسد با یک قصهی دم دستی یا تکراری مواجه هستید؛ داستان دختری که بهخاطر یک اتفاق ناراحتکننده و نداشتن شرایط مالی ایدهآل مجبور است یک اتاق در خانهی چند پسر را اجاره کند. ولی جسیکا دی اصلا یک شخصیت دم دستی نیست و تصوراتی که ممکن است راجع به سریال داشته باشید، موقع دیدن فصل دوم دیگر جای خودشان را به لذت بردن از تماشای این گروه متنوع و جالب از کاراکترها میدهند.
برای نمونه نیک میلر بهعنوان کاراکتری که احساس میکند در زندگی به هیچچیزی دست پیدا نکرده، متفاوت با بسیاری از شخصیتهای مشابه در تلویزیون است. سریال New Girl نمیخواهد به زور همهی کاراکترها را مجبور به کنار گذاشتن کامل سبک زندگی خود و پرواز به سوی موفقیت کند. البته که برای هر شخصیتی چالشها تعریف میشوند و کاراکترها سعی میکنند آنها را پشت سر بگذارند. ولی سریال دختر جدید از پذیرش وضعیت شخصیتهای خود و همهی ضعفهایی که دارند، خجالت نمیکشد. جدا از روابط احساسی شیرینی که نیو گرل را نیو گرل کردهاند، این سریال حتی در فصلهای پایانی پر از موقعیتهای طنزآمیزی است که کاری میکردند چند دقیقه بخندم.
سریال اداره
سریال The Office
- خالق: گرگ دنیلز
- بازیگران: استیو کرل، رین ویلسون، جان کرازینسکی، جنا فیشر، بی. جی. نواک و برایان بومگارتنر
- سالهای پخش: از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳
- میانگین امتیازات The Office در IMDB: ۹
به احترام آفیس میتوان از جای خود بلند شد یا کلاه از سر برداشت. مهم نیست که این حرف اغراقآمیز به نظر بیاید یا نه. اصلا نباید دستاوردها و جایگاه این سریال در تلویزیون آمریکا را انکار کرد. آفیس همهی آنچیزی است که یک سیتکام میتواند باشد و در سطحی قرار دارد که خیلی از سیتکامها فقط میتوانند خواب نزدیک شدن به آن را ببینند. تماشای سریال The Office مثل دیدن زندگی مدرن از یک زاویهی درست میماند؛ با همهی تکرارها، شیرینیها، تلخیها و اتفاقات غیرمنتظرهای که میتوانند در هر روز انتظار آدم را بکشند.
این اقتباس درخشان از روی سریال بریتانیایی و نهچندان بلند The Office، بازیگرهای بسیار خوبی دارد که هرکدام از آنها را میتوان به باد ستایش گرفت. اما گل سرسبد نقاط قوت اثر، هنرنمایی بیاشکال استیو کارل در نقش مایکل اسکات است. او اجازه میدهد که چند دقیقه واقعا از این رئیس نادان متنفر شویم و در یک سکانس دیگر برای او دل بسوزانیم. آفیس استاد به تصویر کشیدن موقعیتهای بهشدت معذبکنندهای است که انواعواقسام آدمها با آنها آشنا هستند؛ موقعیتهایی که خیلی از آنها فقط بهلطف اجرای دقیق کارل جواب میدهند.
کمدی در این اثر برای نشان دادن درست زندگی به کار میرود؛ برای خندیدن به بسیاری از مشکلات و مزخرفاتی که هر روز در زندگی بسیاری از انسانها به چشم میخورند. آفیس وقتی بخواهد، کاری میکند که گل از گل مخاطب بشکفد و زمانیکه اراده کند، اشکتان را راحتتر از چیزی که فکرش را کنید، درمیآورد. سریال The Office را از دست ندهید. این تجربه را از خودتان دریغ نکنید.
سریال پارکها و تفریحات
سریال Parks and Recreation
- خالقان: گرگ دنیلز و مایکل شور
- بازیگران: ایمی پولر، رشیدا جونز، عزیز انصاری، نیک آفرمن، آبری پلازا و کریس پرت
- سالهای پخش: از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵
- میانگین امتیازات Parks and Recreation در IMDB: ۸/۶
روزهای بعد از به پایان رسیدن تماشای آفیس میتوانند عجیب باشند. یکی از بهترین کارهایی که برای عبور از این دوران چالشبرانگیز به شما کمک میکند، تماشای سریال Parks and Recreation است.
وقتی سازندهی آفیس و یک فرد موفق دیگر در دنیای تولید سیتکامهای تلویزیونی مشغول همکاری شوند، طبیعتا انتظار میرود که نتیجهی قابل قبولی بهدست بیاید. پارکها و تفریحات کموبیش به مانند آفیس در یک محیط اداری جریان دارد؛ با این تفاوت که شخصیتهای قصه بیشتر بهصورت مستقیم با خواستهها و عصبانیتهای مردم دستوپنجه نرم میکنند. این وسط سریال مدام روشهای جالبی افزایش تعداد شخصیتهای باحال داستان گیر میآورد و به همین خاطر تا انتها تازه میماند.
بسیاری از گیفهای خندهآور و بامزهای که در اینترنت دیدهاید، متعلق به سریال Parks and Recreation هستند. چند بازیگر که امروز همه آنها را میشناسند، در اصل با سریال Parks and Recreation معروف شدند؛ از جمله آبری پلازا که اینجا هم با نگاههای خود میخواهد همه را بکشد و نیک آفرمن که در نقش ران سوانسون با تمام وجود به بیکن و استیک عشق میورزد. ایمی پولر را نیز نباید از یاد برد. پولر در قالب لزلی نوپ تبدیل به کاراکتر خاص، بامزه و دوستداشتنی شد؛ کاراکتری که در ابتدا فقط اغراقآمیز و ویژه به نظر میآید، اما قدم به قدم ضعفها و احساسات درونی خود را هم بروز میدهد تا مخاطب بیشتر به او نزدیک شود.
سریال کامیونیتی
سریال Community
- خالق: دن هارمن
- بازیگران: جول مکهال، جیلیان جیکوبز، دنی پودی، کن جیونگ، الیسون بری و دونالد گلاور
- سالهای پخش: از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵
- میانگین امتیازات Community در IMDB: ۸/۵
شاید غیرسیتکامترین سیتکام این جمع. کامیونیتی که ماجراهای چند دانشجو را تعریف میکند، عامدانه سعی میکند که متفاوت با انواعواقسام سیتکامهای دیگر باشد. اپیزودهایی در این سریال وجود دارند که حتی یک ثانیه موقع دیدن آنها نمیتوان لبخند زد و بیشتر روی پرداختن به مسائل جدی همچون مشکلات روحی و روانی تمرکز میکنند. در عین حال سریال در کمدی هم شکست نمیخورد و با شخصیتهای متنوع خود موقعیتهای جالب زیادی را به وجود میآورد.
تلاش کامیونیتی برای سانتیمانتال نبودن در اکثر اپیزودها باعث میشود که عدهای با آن ارتباط برقرار نکنند. اما در عین حال همیشه مخاطبی پیدا میشود که دقیقا چنین تجربهای را از یک سیتکام بهروز بخواهد. تازه از لحاظ خلاقیت و استفاده از مدلهای متفاوت برای داستانگویی در اپیزودهای مختلف، سریال Community انصافا بین این ۹ سیتکام از همه جلوتر است. هم میتواند در یک اپیزود سراغ نمایش جهانهای موازی برود و هم چند اپیزود دارد که نه لایواکشن، بلکه انیمیشن هستند. به سختی سیتکام دیگری را پیدا میکنید که انقدر از جهات مختلف عجیب و نامرسوم به نظر بیاید.
برخی از اعضای تیم سازندهی سریال Community حالا افرادی شناختهشده و موفق در هالیوود هستند. دن هارمن را امروز بهعنوان یکی از سازندگان اصلی سریال Rick and Morty میشناسید. جو روسو و آنتونی روسو قبل از اینکه کارگردان فیلمهای ابرقهرمانی مارول با مجموع فروش چند میلیارد دلاری شوند، کارگردان چند اپیزود از سریال کامیونیتی بودند. رایان ریدلی که حالا اسم او بین نویسندگان فیلم Renfield و سریال انیمیشنی Invincible به چشم میخورد، روی بیشتر از ۱۰ اپیزود کامیونیتی کار کرد. Community اهل به چالش کشیدن انتظارات مخاطب و حتی قوانین نانوشتهی سیتکامسازی بود. خیلیها به آن علاقه دارند.
سریال خانواده مدرن
سریال Modern Family
- خالقان: کریستوفر لوید و استیون لویتن
- بازیگران: اد اونیل، سوفیا ورگارا، جولی بوون، جسی تایلر فرگوسن، تای بارل و سارا هایلند
- سالهای پخش: از ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۰
- میانگین امتیازات Modern Family در IMDB: ۸/۵
از تلاشهای بیفایدهی یک پدر پرمحبت که دوست دارد مورد علاقهی پدرزن خود باشد تا دعواهای پیاپی خواهر جوان و عاشقپیشه با خواهر نوجوان درسخوان و موفق. خانوادهی مدرن از روابط پایهای و آشنایی که بین سه نسل از اعضای یک خانواده وجود دارند، سکانسهایی را بیرون میکشد که گاهی باید آنها را متوقف کنید، به اندازهی کافی بخندید و سپس به تماشای سریال ادامه دهید.
برگ برندهی سریال Modern Family استفاده از شکستن دیوار چهارم توسط شخصیتها است؛ در صحنههایی که آنها روی مبل جلوی تماشاگر مینشینند و رفتارهای خود یا دیگران را توضیح میدهند. بهلطف تدوین عالی سریال و نویسندگی بسیار خوب، این توضیحات کاملا با بخشهای دیگر ادغام شدهاند. در نتیجه تیم سازنده میتواند از آنها برای ایجاد جوکهای چندمرحلهای استفاده کند؛ به این معنی که در ابتدا یک اتفاق خندهآور رخ میدهد و سپس توضیح قابل پیشبینی و بامزهی آن اتفاق توسط کاراکتر، بیننده را منفجر میکند.
در سریال Modern Family کاراکتری نیست که سازندگان راه جذاب کردن او برای مخاطب را پیدا نکرده باشند. از پسربچهی خانواده به اسم لوک تا خود فیل دانفی برای تماشاگر جالب میشوند و زندگی خود را دارند. پرداختن به هویت شخصیتها وقتی جواب میدهد که میبینیم سریال Modern Family ناگهان در فصل سوم با برداشت چیزی که در فصل اول کاشته بود، دقایقی سرگرمکننده را میسازد.
Modern Family هم از شوخیهای تازه و هم از جوکهای عالی تکرارشونده بهره میبرد. از یک طرف اپیزودهای آن میتوانند روی پای خود بایستند و از طرف دیگر، داستانگویی بلند سریال هم کشش و جذابیت دارد. خانوادهی مدرن سریالی است که با دیدن قسمت ۱ مطمئن شدم میخواهم آن را تا انتها تماشا کنم.
حالا باید ۲ قانون طلایی برای لذت بردن حداکثری از یک سیتکام تلویزیونی عالی را مرور کنم. البته این نکات بیشتر به درد دیدن سیتکامهایی میخورد که به اتمام رسیدهاند.
اگر از من میشنوید، موقع دیدن یک سیتکام فقط همان سیتکام را ببینید تا به پایان برسد. در دنیای آن غرق شوید و برای مدتی یک عضو از خانواده یا گروه اصلی شخصیتهای قصه باشید. از شخصیتها دور نمیشوید، بیشتر به احساسات آنها اهمیت میدهید و بلندتر میخندید.
در طول روزهای تماشای سیتکام، سراغ کسب اطلاعات بیشتر دربارهی اثر یا تیم سازنده نروید. سیتکامهای محبوب به چنان شهرتی رسیدهاند که جستوجوی ساده میتواند یکی از بهترین بخشهای آنها را چند فصل زودتر برای شما اسپویل کند. از آن سو آشنایی بیش از اندازه و زودهنگام با بازیگرها که غالبا تفاوتهای بسیار زیادی با شخصیتها دارند، ممکن است روی میزان باور کردن کاراکترهای دوستداشتنی و جالب این سریالها تاثیر بگذارد.
فیلمزی ۹ سیتکام خوب و دوستداشتنی را معرفی کرد. شما بگویید که با کدام سیتکامها زندگی کردهاید.
نظرات