بهترین فیلم های کمدی ایرانی | از اجاره نشین ها تا سن پترزبورگ
سینمای ایران را در نگاه کلی میتوان به دو بخش قبل و بعد از انقلاب تقسیم کرد که هرکدام از اینها نیز بهنوبهی خود به چند بخش دیگر تقسیم میشوند. این تقسیمات هویتی، شبیه آنچه که در دیگر سینماهای جهان میگذرد، متاثر از شرایط اجتماعی و سیاسی بوده است. از آنجائیکه معمولا فیلمهای کمدی به یک بمب در باکس آفیس تبدیل میشوند و رکورد تعداد روزهای اکران را میزنند، بیشتر از هر ژانر دیگری در ایران و در میان مخاطبان عام سینما جایگاه ویژهای دارند و جریانات متعددی را باتوجهبه شرایط موجود در کشور از سر رد کردهاند.
بهترین فیلم های کمدی ایرانی
از بهترین فیلم های کمدی ایرانی میتوان به فیلم اجاره نشین ها، فیلم مارمولک، فیلم ای ایران و فیلم مهمان مامان اشاره کرد.
کمدیهای پیش از انقلاب با تاثیر از فیلمفارسی و با بهرهگیری از المانهای این سینما ساخته میشدند. بعد از انقلاب و از ابتدای دههی شصت، سینمای ایران و بهتبع ژانر کمدی زیرورو شد و مولفههای فیلمفارسی نیز حذف شدند. جنگ و تغییرات سیاسی در ایران، تاثیر زیادی روی ژانر کمدی داشت و دیگر خبری از پرویز صیاد و قصههای صمداش نبود. در سالهای ابتدایی جنگ فیلمسازان کمدیساز دستبهعصا راه میرفتند اما با اتمام جنگ و رسیدن به سالهای پایانی دههی شصت، اوضاع تغییر کرد و آثار کمدی بهسمت تهمایههای اجتماعی پیش رفت و آثار کودکانه نیز که در دههی شصت ساخته میشدند، دید عمیقتری بهخود گرفتند.
در دههی هشتاد اما ماهیت کمدیها بهسمت ایدههای سیاسی تغییر مسیر داد. در اواخر این دهه و ابتدای دههی نود بود که کمکم سروکلهی کمدیهایی پیدا شد که از المانهای فیلمفارسی تبعیت میکردند. اما بعد از این دوره، سینمای کمدی تاحدودی از عناصر فیلمفارسی فاصله گرفت و دوباره به ساختار خود ایدههای اجتماعی و سیاسی افزود. حال ما در این مقاله بهصورت اجمالی به بررسی مهمترین آثاری که در میان موجهای گوگونان کمدی ساخته شدهاند، پرداختهایم.
فیلمهای کمدی این فهرست براساس نظر هئیت تحریریهی زومجی انتخاب و رتبهبندی شدهاند
۳۰- فیلم جهان با من برقص
- کارگردان: سروش صحت
- نویسنده: سروش صحت
- بازیگران: علی مصما
- سال انتشار: ۱۳۹۷
جهان در آستانهی مرگ است و فرصت زیادی برای زندگی ندارد. برادرش برای آخرین بار دوستانشان را کنار یکدیگر جمع میکند تا برای جهان کاری کرده باشد. در این بین اما کسی حواساش به جهان نیست و همه مشغول زندگی و دعواهای خود هستند.
جهان با من برقص اولین تجربهی کارگردانی سروش صحت است که در سیوهفتمین دوره جوایز جشنواره جهانی فیلم فجر سیمرغ سیمین بهترین کارگردانی را بهدست آورد و به علی مصفا نیز دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد اهدا شد. این فیلم یک کمدی تلخ است که به مسئلهای انسانی و شخصی یعنی مرگ میپردازد. مرگ، آدمهای این قصه را برای آخرین دیدار دور هم جمع کرده است. این مهمانی وداع تبدیل به بهانهای برای درگیریها و برونریزیهای شخصیتها میشود.
آنها به تنها چیزی که فکر نمیکنند، دوستی است که قرار است بهزودی بمیرد. فیلم از مرگ یک جهان زاینده میسازد و بهدنبال «اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی میگشت» داستانی تلخ اما عمیق را پرداخت میکند و معنای زندگی را به رویمان میآورد. جهان استعارهای از تمام دنیاست، او که معنای عشق را چشیده، لحظات وداع را تجربه کرده، با طبیعت به آرامش رسیده، ناراحتیها و کشمکشهای آدمها را دیده و حالا قرار است که تمام شدن را تجربه کند. مرگ در این فیلم درواقع جزئی از مسیر است که باید به ایستگاهاش رسید. علی مصفا در این فیلم بهخوبی در نقش جهان استعاری قصه مینشیند و در هدایت فیلم فوقالعاده عمل میکند.
۲۹- فیلم خواستگاری
- کارگردان: کهدی فخیمزاده
- نویسنده: مهدی فخیمزاده
- بازیگران: ثریا قاسمی
- سال انتشار: ۱۳۶۸
پیرمردی که بهخاطر کنترلگریهای فرزندانش خسته شده، تصمیم میگیرد دوباره ازدواج کند. او به زن همسایه علاقهمند میشود اما در ابتدا فرزندانشان مخالفت میکنند و دعوا راه میاندازند تا اینکه پیرمرد خودش دست بکار میشود.
فیلم خواستگاری یک کمدی خانوادگی و زن و شوهری از دههی شصت است که بههمراه تعداد دیگری از کمدیهای اواخر دههی شصت و ابتدای دههی هفتاد موج جدیدی از کمدیهای ایرانی را بهراه انداختند. در دههی شصت که بیشتر آثار کمدی تهمایههای کودکانه و جنگی داشتند با اتمام جنگ ایران و عراق رویهشان تغییر کرد و مخاطب سینمای کمدی ایران میزبان آثار جدیتر و اجتماعیتری شد. مهدی فخیمزاده را میتوان جز اولین کارگردانانی بهحساب آورد که بعد از انقلاب فیلمهای خانوادگی متفاوتی میساختند.
او با دو فیلم همسر و خواستگاری کدهای جدیدی را وارد سینمای ایران کرد و شخصیت زن این سینما را در خانواده کنشمندانهتر بهتصویر کشید. زنهای سینمای ایران که تا پیش از این روی حرف شوهرشان حرف نمیزدند و در مقابل خواستگارها کوتاه میآمدند، در این فیلمها مردان را به چالش میکشند و جلوی این رفتارهای سنتی عصیان میکنند. فیلم با اینکه از زمان تولیداش سالها میگذرد اما همچنان بهخاطر قصهپردازی جذاباش بسیار شیرین و دلنشین است و ما را به فضای آن سالها میبرد، روزهایی که فرهنگ مردماناش با روزهای این سالها بسیار متفاوت است.
۲۸- فیلم زاپاس
- کارگردان: برزو نیکنژاد
- نویسنده: برزو نیکنژاد
- بازیگران: امیر جعفری
- سال انتشار: ۱۳۹۵
سعید عضو یک تیم فوتبال دسته سوم است که حین بازی پایش مصدوم میشود. مربی او که شوهرخالهاش نیز است بهخاطر این ماجرا دیگر حاضر نیست دخترش نعنا را به او بدهد. از طرفی دیگر نیز قرار است برای تیم یک مربی جدید بیاید.
زاپاس یک کمدی خانوادگی با تهمایههای کمرنگ کودکانه است که ما را به یاد کمدیهای دههی شصت میاندازد. فیلم در یک شهر کوچک اتفاق میافتد، سعید بهخاطر رسیدن به نعنا فوتبالیست میشود و درنهایت تاندون پایاش آسیب میبیند. عموی نعنا نیز عاشق مادر سعید است و دربهدر بهدنبال فرصتی برای ابراز علاقه به او میگردد. زاپاس از آن فیلمهای حال خوبکن با پایانی خوش است، لحنی شاد و جذاب دارد، آدمهایش سرخوش هستند و بدترین اتفاقات نیز نمیتواند آنها را از پای درآورد. این فیلم از آن جریانهای بازگشت به فیلمفارسی، جان سالم بدر برده است و با تکیه به کمدیهای جریان دههی هفتاد و شصت پیش میرود.
ایدهی ظریف انتقاد به نوع مدیریت فوتبال نیز خوب از آب درآمده است. بازی امیر جعفری هم از آن بازیهای حال خوبکن است که تماشاگر را به دل جهان فیلم میکشاند. اما با همهی این تفاسیر زاپاس فاقد یک انسجام ساختاری است. خوردهداستانها به داستان اصلی چفتوبست نمیشوند و از این بابت مخاطب آزار میبیند. شبنم مقدمی برای بازی در این فیلم برندهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن شد.
۲۷- فیلم هزار پا
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- نویسنده: امیر برادران
- بازیگران: رضا عطاران
- سال انتشار: ۱۳۹۷
رضا خلافکار است و بههمراه دوستش کیفقاپی میکند. او متوجه میشود که الهام، رئیس پولدار یک آسایشگاه نذر کرده تا با جانبازی ازدواج کند. رضا که پایش را در تصادفی از دست داده تصمیم میگیرد به الهام نزدیک شود و با او ازدواج کند.
هزارپا در هفتهی اول اکران خود در باکسآفیس رکورد زد و با فروش میلیاردیاش عنوان یکی از پرفروشترینهای تاریخ سینما را بهدست آورد. ابوالحسن داوودی یکی از کارگردانان مطرح سینمای کمدی است او در دههی هفتاد با فیلم جیببرها به بهشت نمیروند و در دههی هشتاد با فیلم نان، عشق و موتورهزار یکی از فیلمسازان جریانساز سینمای کمدی بود. فیلمهایی که برخلاف جریانهای کمدی بعد از انقلاب و اوایل دههی ۹۰ به مسائل اجتماعی و سیاسی میپرداختند.
هزارپا داستان آدمی یکپا است که خود را بجای جانبازی جا میزند و برای بردن دل دختری که تنها حاضر است با یک جانباز ازدواج کند، به یک آسایشگاه میرود. داوودی همانند دو فیلم طنز مطرح قبلیاش تسلط خوبی بر اوضاع اجتماعی و سیاسی آن زمان یعنی دههی شصت دارد و قصهی خود را به حملات سازمان مجاهدین خلق گره میزند. هزارپا بیشترین تمرکزش روی طنز است، طنزی که عناصر فیلمفارسی به کمکاش آمده و غلیظترش کرده است. این فیلم همانند جیببرها به بهشت نمیروند و نان، عشق و موتورهزار آنچنان درگیر لایههای انتقادی نمیشود و سعی دارد که همهچیز را در همان سطح مطرح کند و با یک شوخی و خنده پروندهاش را ببندد.
۲۶- فیلم فسیل
- کارگردان: کریم امینی
- نویسنده: کریم امینی
- بازیگران: بهرام افشاری
- تاریخ انتشار: 1401
اسی، سعید و صفا با یکدیگر گروه موسیقی سگهای سیاه را رهبری میکنند. آنها آرزو دارند که روزی تبدیل به خوانندگان معروفی شوند. اتفاقی میافتد و اسی به کما میرود و بعد از چند سال که اوضاع کشور تغییر کرده به هوش میآید.
فیلم فسیل ثابت کرد که هنوز هم پرفروشترین جریان سینمایی در ایران فیلمفارسی است. جریانی پرمخاطب که تهیهکنندگان سینمای کشور از پولسازبودنش بهخوبی آگاهی دارند و به این راحتیها نیز ولکنش نیستند. بعد از دههی 80 بود که سینمای کمدی دوباره وارد جریان فیلمفارسی شد و از آن زمان تا بحال نیز کمدیهای پرمخاطب فروشهای نجومی خود را مدیون فرمولها و عناصر این جریان پیش از انقلاب هستند. علت اصلی بازگشت به عقب در آثار کمدی را میتوان در حسوحال مخاطب جستوجو کرد. تماشاگر بواسطهی حس خوبی که به المانهای فیلمفارسی و دهههای گذشته دارد، قطعا بهدنبال اینگونه از فیلمها خواهد رفت.
فسیل اثر بدیعی در سینمای ایران نیست، همان چیزهایی که در نهنگ عنبر، هزارپا، مصادره و دیگر فیلمهای اینچنینی وجود داشت در این فیلم نیز وجود دارد. فسیل فیلمی است که مخاطب عامهپسند سینمای ایران را میشناسد و میداند که او در مارکت فیلمهای ایرانی بهدنبال چهچیزی میگیرد. مشکل اصلی این فیلم ساختار چندپارهی آن است، فسیل بعد از بههوش آمدن اسی، به یکباره فرو میریزد و دیگر نمیتواند، همانند نیمهی قبل بهکارش ادامه دهد، چراکه بخش مهمی از فیلم روی شوخیهای دمدستی سوار است.
۲۵- فیلم جیببرها به بهشت نمیروند
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- نویسنده: محمود سمیعی
- بازیگران: علیرضا خمسه
- سال انتشار: ۱۳۷۱
دلشاد فروشندهی دورهگردی است که بادبزن میفروشد. او که عاشق دختر همسایهشان شده در تلاش است تا اجارهی عقبافتاده خانهاش را پرداخت کند. دلشاد برای حل مشکلاتش وارد یک گروه دزدی میشود.
با شروع دههی هفتاد موج جدیدی از فیلمهای کمدی ساخته شدند. جیببرها به بهشت نمیروند یکی از آثار شاخص این دوره بود که تاثیر بسزایی روی دیگر کمدیهای ایرانی داشت. فیلمهای این سالها از کمدیهای کودکانه فاصله گرفته بودند و مسائل مهمتری را دستمایهی روایت خود قرار میدادند. کارنامهی سینمای کمدی ایران این دهه با وضعیت اجتماعی و شرایط زندگی مردم همپوشانی میکرد و همچون ادبیات تعلیمی درس اخلاق نیز میداد. با نیاز به پوستاندازی در ژانر کمدی این میشود که ابوالحسن داوودی یکی از کارگردانان شاخص این موج با نگاهی به کمدیهای کودکانهپسند دههی ۶۰ این فیلم را میسازد.
جیببرها به بهشت نمیروند داستان یک دورهگرد بیپول است که برای پولدار شدن مجبور به دزدی شده است. نگاه اجتماعی و آسیبشناسانهی این فیلم به مسئلهی فقر و مشکل مسکن و کار، زوایه دیدی بود که پیش از این بهطور گسترده در کمدیها یافت نمیشد. مسائل سیاسی باتوجهبه هویت موج ایجادشده در این اثر چندان به چشم نمیآید و همچنان مخاطب کودک طنزهای دههی ۶۰ را با خود همراه میکند. علیرضا خمسه که در آن سالها بهعنوان یک استاد بیان و بدن شناخته میشد در این فیلم ارائهای چشمگیر دارد و یکی از ارکان اصلی پیشبرد روایتی است که فیلمساز در ذهن خود خلق کرده است.
۲۴- فیلم زرد قناری
- کارگردان: رخشان بنیاعتماد
- نویسنده: بهمن زرینپور
- بازیگران: مهدی هاشمی
- سال انتشار: ۱۳۶۴
نصرالله داراییهایش را میفروشد تا قطعه زمینی را بخرد. او بعد از مدتی متوجه میشود که کلاه سرش رفته است. نصرالله به خانهی پدرش میرود و این بار باجناقش قصد دارد که یک پیکان بهنام زرد قناری را که تاکنون به چند نفر دیگر فروخته شده، به نصرالله بفروشد.
زرد قناری، اثری مربوطبه طیف فیلمهای انتهایی دهه شصت است که درکنار آثاری مثل اجارهنشینها به مسائل اجتماعیتری میپردازد و از کمدیهای سالهای پیش فاصله میگیرد. جنگ در حال اتمام بود و مردم نیاز داشتند تا تجربههای اجتماعی جدیدتری را در فیلمها به تماشا بنشینند. در این گروه از فیلمها، روایتها با ایدههای ملموسی از زندگی مردم گره خورده بود و بهنوعی یک رئالیسم اجتماعی را در قالب کمدی به حرکت درمیآورد. در این فیلم همانند کمدیهای پیش از انقلاب نصرالله از روستا به تهران میآید و در تقابل زندگی شهری قرار میگیرد اما روایت بعد از این به شیوهی کمدیهای اجتماعی روایت میشود و هیچچیزی به سخره گرفته نمیشود.
مهاجرت، زندگی شهری و معضلاتشان در زرد قناری در نقطه فوکوس فیلمساز قرار دارد و تضادهای نمایان فیلم همانند جدال در طبقات مختلف جامعه موقعیتهای طنزناکی را خلق میکند. فیلم پرترهای از زندگی دههی شصت و زمانی است که مردم در پی یک زندگی بهتر به فکر مهاجرت از شهرهایشان هستند و از بد حادثه به دام آدمهای هفتخط و کلاش میافتند.
۲۳- فیلم دو نفر و نصفی
- کارگردان: یدالله صمدی
- نویسنده: یدالله صمدی
- بازیگران: علیرضا خمسه
- سال انتشار: ۱۳۷۰
کودک یک سالهای بهنام پریسا همراه کالاسکهاش گم میشود و مسیر زیادی را طی میکند. مادر پریسا همه جا را دنبال دخترش میگردد و پیدایش نمیکند. کالاسکه در خانهی دو مرد متوقف میشود و آنها کودک را به داخل خانه میبرند.
بعد از انقلاب و شروع دههی شصت، کمدیهای کودکان همراه دیگر آثار سینمایی پیشرفت قابل توجهی از خود نشان دادند. این آثار و دیگر نمایشهای کودکانه، هم فروشهای خوبی را تجربه میکردند و هم اینکه در میان بزرگسالان مخاطبان بسیاری داشتند. فیلمهای کودکانهی دههی شصت همانند ادبیات تعلیمی معمولا درس اخلاق میدادند و فضایشان آنچنان که باید بدرد کودکان نمیخورد. بعد از پایان این دهه و شروع دههی هفتاد، کمدیهای کودکانه نیز با موج جدید کمدیهای بزرگسالان همراه شدند و فضا و ساختارشان نیز تغییر کرد.
در آن سالها آثار متعددی با بازی علیرضا خمسه ساخته شدند، فیلمهایی که تغییرات مهمی در جریان کمدی ایجاد کرد. دو نفر و نصفی هم یکی از کمدیهای کودکانهی ابتدای دههی هفتاد بود که فضایی تلطیف و شاد را بهتصویر میکشید. این فیلم پرترهای از وضعیت اجتماعی آن روزهاست، زمانیکه ایدههای مهاجرت و ترک وطن کمکم بین مردم در حال رایج شدن بود، از طرفی دیگر نیز جنگ به پایان رسیده بود و جامعه نیاز داشت که فیلمهایی با محوریت خانواده، فرزند، زندگی، شغل و غیره را ببیند.
۲۲- فیلم بی پولی
- کارگردان: حمید نعمتالله
- نویسنده: حمید نعمتالله
- بازیگران: بهرام رادان
- سال انتشار: ۱۳۸۶
ایرج طراح لباس یک شرکت مد است که با آمدن پسر صاحب کارش بیکار میشود. او که بعد از بیکار شدن نمیتواند کار مناسبی بیابد، شروع به فروختن وسایل خانه میکند و وارد اوضاع سختی میشود.
بیپولی یک کمدی خانوادگی است که در بیستوهفتمین دوره جوایز فیلم فجر جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را بهدست آورد و لیلا حاتمی نیز جایزهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را برد. این فیلم داستان زندگی زن و شوهری است که بهخاطر بیکاری مرد، زندگیشان بهم میریزد و این گرفتاریها موقعیتهای طنز فیلم را بهوجود میآورند. قصهی تراژیکگونهی این زن و شوهر در قالب کمدی درمیآید اما این کمدی جوری نیست که تنها برای خنداندن تماشاگرش پرداخت شده باشد. طنز فیلم تاثیر دردها را بیشتر میکند و بهعنوان یک فرم کارا در همیاری رساندن به محتوای اثر قابلقبول است.
بیپولی هرچند جاهایی منطق زندگی ایرج را زیرسوال میبرد و یکشبه بدون پرداخت منجسمی او را محتاج نان شب میکند اما باز هم در تاثیرگذاری روی تماشاگرش موفق است. این فیلم در ابتدا به تضادها روی میآورد و با نمایش ایرج پولدار و پس از آن ایرج بیپول، ایدهی همیشگی طنزها را در یک کارکتر جای میدهد. در بین همهی مشکلات کارکترهای قصه، مفهوم خانواده تنها نقطه امیدی برای این انسانهای شکستخورده است، شخصیتهایی که با تمام مشکلات پیشآمده باز هم درکنار یکدیگر میمانند.
۲۱- فیلم اسب حیوان نجیبی است
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: رضا عطاران
- سال انتشار: ۱۳۸۹
یک مجرم که از زندان به مرخصی آمده، لباس پلیس میپوشد و در کوچه و خیابان از مردم رشوه میگیرد. او در طی مدتی که بیرون از زندان است با آدمهای متفاوتی روبهرو میشود و در آخر نیز دوباره به زندان برمیگردد.
فیلم، نمایش یک هجو از شمایل زندگی مردمی است که دیگر مجالی برای نفس کشیدن ندارند. اسب حیوان نجیبی است در جهانی فروپاشیده اتفاق میافتد و گویی آخرالزمانی هولناک بیخ گوش شخصیتهایش در حال رژه رفتن است. آنها سردند، سرگرداناند، ویرانشدهاند و در میان این همه آشوب گاهگاهی به وضعیت برگشتناپذیر خود لبخندهایی تلخ نیز میزنند و سرنوشت محتوم خود را میپذیرند. همه چیز در شب و در خیابانها اتفاق میافتد، یک فضاسازی حسابشده که بهعنوان فرمی جذاب به محتوای ابزورد فیلم میآید، جائی که کارکترها را مثل گردابی به دل خود میکشد.
کاهانی با وارد کردن و پرداخت آدمهای متفاوت به داخل روایت خود، تماشاگرش را با واقعیتهای جامعه روبهرو میکند و با بکارگیری خرده داستانهایشان، قصهی اصلیاش را میسازد. رضا عطاران در این فیلم بازی منحصربهفردی را از خود ارائه داده، او بیش از هر بازیگر دیگری در این اثر به پیشبرد فضای تاریک قصه کمک کرده است. اسب حیوان نجیبی است همانند دیگر فیلمهای کارنامهی این فیلمساز بهخاطر آنچه که سیاهنمایی میخوانندش در ابتدا با سانسور مواجه شد و بعد از ماهها اجازهی اکران در داخل کشور را پیدا کرد.
۲۰- فیلم سن پترزبوگ
- کارگردان: بهروز افخمی
- بازیگران: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: امین حیایی
- سال انتشار: ۱۳۸۸
دو خلافکار برای پیدا کردن گنجینهای که متعلق به تزارهای روسیه است با یکدیگر دوست میشوند. آنها برای رسیدن به هدف خود نقشه میکشند و وارد خانهی زنی میشوند تا اینکه راز بزرگی دربارهی گذشتهی یکی از آنها برملا میشود.
سن پترزبورگ از آن دسته از فیلمهایی است که چند سال پس از اکراناش به محبوبیت رسید. فیلم در سال ۱۳۸۸ فروش کمی را در باکس آفیس تجربه کرد و نتوانست مخاطبان زیادی را بهدست آورد. فیلم در زمانی اکران شد که پیمان قاسمخانی بهعنوان یک نویسندهی پولساز آرزوی هر کارگردان و تهیهکنندهای بود اما شرایط تولید و مسائل سیاسی و اجتماعی آن روزها بهنحوی رقم خورد که فیلم نتواند مخاطب کمدیپسند ایرانی را راضی نگه دارد. از طرفی دیگر نیز اگر با دنیای فیلمهای بهروز افخمی آشنایی داشته باشیم متوجه خواهیم شد که او انتخاب نهچندان مناسبی برای کارگردانی این فیلمنامه و جهان نوشتاری پیمان قاسمخانی بوده است.
سن پطرزبورگ در کشاکش مراحل تولید و پیشتولید، تبدیل به اثری نهچندان منسجم میشود و آنقدر خود را درگیر خورده داستانها و داستانهای فرعی میکند که مخاطب عام سینما از قصهی اصلی دور میماند و مسیر فیلم را گم میکند. سن پطرزبورگ بیش از هر چیز بر کمدی موقعیت سوار بوده که آنهم مدیون متن برادران قاسمخانی است نه اینکه کارگردان با دکوپاژهایش چیزی از ژانر کمدی را در این اثر خلق کرده باشد.
۱۹- فیلم نهنگ عنبر
- کارگردان: سامان مقدم
- نویسنده: مانی باغبانی
- بازیگران: رضا عطاران
- سال انتشار: ۱۳۹۴
ارژنگ در تمام مدت عمرش عاشق رویا بوده و رویا نیز همیشه ناامیداش کرده است. حالا که ارژنگ به میانسالی خود رسیده و آدمی ثروتمند شده دوباره او را بعد از مدتها میبیند و ازش درخواست میکند که دیگر به آمریکا بازنگردد.
نهنگ عنبر نیز همانند مکس، یکی دیگر از آثار طنز سامان مقدم با حواشی همراه بود. مکس که تا سالها اجازهی اکران پیدا نکرد و نهنگ عنبر نیز بعد از سانسورهای متعدد باز هم برای اکران به مشکل برخورد. این فیلم که در میان موج جدید کمدیهای چند سال اخیر ساخته شده، همچنان رویه و نگاهاش بهسمت طنزهای انتقادی ابتدای دههی ۸۰ است و از فیلمفارسی نیز الهام میگیرد. این فیلم همانند مکس نگاهی اجتماعی و سیاسی دارد، به بازگویی رویدادهای متاثر از سیاست و تاثیرشان بر زندگی آدمها میپردازد و گاهی نیز اتفاقات تلخ را به هجو میگیرد.
جهان این فیلم همانند مکس دنیایی سرزنده و شاد دارد، روایتاش رنگارنگ است و آدمهایش نیز تسلیم شرایطی هستند که از کنترلشان خارج است. نهنگ عنبر اما برخلاف مکس برای تدارک کششی مخاطبپسند داستان فراق و عاشقانهای پُررنگ را تعریف میکند، چیزی که در مکس وجود نداشت، رویکردی که باعث شده بود ما با فیلمی انتقادیتری همراه باشیم. بازی خوب عطاران درکنار موقعیتهای طنزناک ایجاد شده، یکی از عناصر جذاب فیلم است که میتواند هر تماشاگری را به خود جذب کند. فیلم با وجود محدودیتهای اکران تبدیل به دومین فیلم پرفروش سال شد و رکود تعداد روزهای اکران را نیز زد.
۱۸- فیلم همسر
- کارگردان: مهدی فخیمزاده
- نویسنده: مهدی فخیمزاده
- بازیگران: فاطمه معتمدآریا
- سال انتشار: ۱۳۷۲
خانم عضدی و آقای سلطانی که زن و شوهر هستند در یک شرکت دارویی کار میکنند. بعد از عزل مدیر شرکت، خانم عضدی بهعنوان رئیس جدید انتخاب میشود، آقای سلطانی که از این اتفاق ناراضی است، سر ناسازگاری برمیدارد.
فیلم همسر، همانند تعداد دیگری از آثار قابلبحث اوایل دهه هفتاد که موج جدیدی از کمدیها را در ایران به راه انداخته بودند، تغییری در ساختار و روایات این نوع از گونهی سینما ایجاد کرد و کدهای جدیدی را به سینمای خانوادگی داد. دههی هفتاد آغازگر روزهای متفاوتی برای سینما بود، در شیوهی کمدی تغییراتی باید بهوجود میآمد و مسائل اجتماعی بعد از جنگ نیز باید وارد روایتهای سینمایی میشد. درکنار دیگر آثار کمدی، فیلم همسر به خانواده و روابط بین زن و شوهر میپردازد و ایدهای جدید را به میان میآورد.
تا پیش از اینها چهره و عملکرد شخصیت زن در کمدیها چندان فعال و شخصیتمند نبود و بهسمت تیپ پیش میرفت اما این فیلم شمایل زنی را بهتصویر میکشد که کار میکند، رئیس است و در پیرنگ حضوری کنشمند دارد همانند آنچه که در اثر دیگه چه خبر؟ تهمینه میلانی میبینیم. نکتهی دیگر فیلم ارائهی شکل جدیدی از روابط بین زوجهاست. در فیلم همسر از آن روابط همدلانه که در بین زن و شوهرهای دههی شصت برقرار بود، دیگر خبری نیست و مسئلهی جنگ بر سر قدرت پیش میآید و روابط خانوادگی را وارد چالشهایی جدید میکند.
۱۷- فیلم دیگه چه خبر؟
- کارگردان: تهمینه میلانی
- نویسنده: تهمینه میلانی
- بازیگران: ماهایا پطروسیان
- سال انتشار: ۱۳۷۱
فرشته بهخاطر یک ارائهی نامناسب در کلاس از دانشگاه تعلیق میشود. او در این مدت در یک انتشارات کاری پیدا میکند و مشغول بکار میشود. عباس برادر فرشته که یک مخترع است برای خواهرش دستگاهی میسازد تا به او در فهمیدن آدمها کمک کند.
دیگه چه خبر؟ یک کمدی علمیتخیلی است که در آن یک ربات نیز بازی میکند. فیلم مربوطبه زمانی است که موج جدید فیلمهای کمدی آغاز شده بود و اینگونهی سینمایی بهدنبال نمایش مسائل مهمی از زندگی مردم و جامعه بود. ایدههای نشان داده شده در این اثر، مسائلی هستند که در آن زمان در جامعه در حال بحث و اتفاق افتادن بودند، حرفهایی که هنوزم تازگی دارند و بهنوعی میتوان گفت که این نمایش برای این روزها نیز کار میکند. فرشته از دانشگاه برای مدتی تعلیق میشود و در این فاصله اتفاقات متعددی برای او رخ میدهد.
برادرش رباتی بهنام مبارک ساخته که کارهای خانه را انجام میدهد و خدمتکار خانهشان عمهخانوم از این اتفاق ناراحت است، چراکه میترسد کارش را از دست بدهد. ایدهی استفاده از نیروی کار هوش مصنوعی، در سینمای آن سالها شاید تنها جنبهای از شوخی داشته اما هماکنون تبدیل به واقعیتی تاریک شده است. برابری و حقوق زنان نیز که در آن زمان در حال تبدیل شدن به یکی از مطالبات جامعه شده بود، بهعنوان یک زیرمتن عمل میکند. درواقع این فیلم یکی از اولین فیلمهای فمنیستی سینمای ایران است که توانست کدهای جدیدی را وارد شخصیتپردازی زنها کند. جلوههای ویژهی این فیلم در جشنواره فیلم فجر کاندیدا دریافت جایزه بود.
۱۶- فیلم هیچ
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- نویسنده: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: مهدی هاشمی
- سال انتشار: ۱۳۸۸
نادر بهخاطر اختلال غده هیپوفیزاش به پرخوری مبتلا است و از طرفی دیگر نیز بدنش کلیههای اضافی میسازد. عمهی او که از دستش به تنگ آمده، زنی پایینشهری بهنام عفت را برایش میگیرد. با ورود نادر به خانهی عفت زندگی همه بهم میریزد.
هیچ، یک کمدی از سالهای انتهایی دههی هشتاد است که ایدههایی اجتماعی و فرهنگی را بهتصویر میکشد. فیلم همانند کمدیهای دههی هفتاد نگاهاش انتقادی اجتماعی است و وارد لایههای سیاسی نمیشود و فردیت آدمها و روحیات متاثر از سنتها را نشانه میرود. یک خانوادهی شلوغ و گرفتار، خانهای ویلایی و خرابه در جنوب شهر، آدمهای عصبی و ناراحت الگوهای آشنای سینمای ایران هستند که بستری برای شکلگیری درام فیلم میشوند. اما نکتهای که هیچِ کاهانی را با دیگر آثار همالگویش متمایز میکند بهرهگیری از زیرمتن نقش زن در جامعه است.
فیلمساز همانقدر که به مسئلهی زیادهخواهی و فقر میپردازد، همانقدر نیز تلاشاش را میکند تا از زنان بگوید. زنهای هیچ در خانهی عفت، شخصیتهاییاند که از دنیای سنتی و قدیمی جامعهی ایرانی میآیند. آنها همانند محترم باید لال باشند، حرف نزنند و در مقابل ازدواج مجدد همسرشان کوتاه بیایند. عدهای نیز باید به اجبار همسر بچهدار شوند و در انتها نیز تنها راه رهایی را در خودکشی پیدا کنند. تعدادی دیگر نیز از همان ابتدا یک کلههویجی را باید بهعنوان شوهر پیدا کنند و کلاهشان را بالا بیندازند. دنیای مردسالارانهی کاهانی با عقدهها و حقارتهای فرهنگی، اجتماعی و پولی گره میخورد و انتهایی تلخ و تراژیک را رقم میزند. فیلم یک کمدی ناراحتکننده از زندگی آدمهایی است که هیچ نابودشان میکند.
۱۵- فیلم چند میگیری گریه کنی؟
- کارگردان: شاهد احمدلو
- نویسنده: محسن تنابنده
- بازیگران: منوچهر نوذری
- سال انتشار: ۱۳۸۴
یک پیرمرد بعد از سالها زندگی در غربت تصمیم میگیرد که در ایران بمیرد. او برای داشتن یک مراسم خاکسپاری آبرومند به مؤسسهای تشریفاتی میرود. شرط رضا برای عقد قرارداد این است که قبل از مردناش مراسم خود را ببیند.
چند میگیری گریه کنی؟ یک کمدی تلخ در باب مسائل اجتماعی و انسانی است که طنز را برای ارائهی محتوای دردناکاش دستمایه قرار میدهد. درام در این اثر روی طنز سوار میشود و نمایش سعی دارد که به سمت قصهگویی برود و تماشاگرش را سرگرم کند. فیلم دست روی ایدهای عامهپسند قرار داده، تشریفات ختم در ایران و تنها نگذاشتن میت، مسئلهای بسیار حساس برای ایرانیهاست که میتواند احساساتشان را جریحهدار کند و به سینماها بکشاندشان.
فیلم داستانی از تنهایی انسان است، قصهی یک مرد که روزهای پایانی عمرش را طی میکند و برای فرار از تنها مردن به جایی پناه میآورد که در آن به دنیا آمده است. ایدهی تنهایی و گرفتار آمدن در بحران وجودی، ایدهای خاص و پرکشش برای هر نوع سینمایی است، فیلمساز در یک سینمای شخصیتمند در پرداخت این ایده دو راه پیش روی خود میبیند: یا بهسمت اثر فلسفی برود یا یک هجو بسازد. اما فیلمساز هیچکدام از اینها را انتخاب نکرده و ترجیح میدهد که اثرش در حد یک کمدی سطحی باشد و تنها مخاطب عام را هدف بگیرد. فیلم برای مخاطب ایرانی درگیر احساسات، عشق و علاقه اثری جذاب است.
۱۴- فیلم ورود آقایان ممنوع
- کارگردان: رامبد جوان
- بازیگران: رضا عطاران
- سال انتشار: ۱۳۸۹
مدیر یک دبیرستان دخترانه که ورود آقایان به مدرسهاش را ممنوع کرده، برای آمادگی شاگرداناش در المپیاد شیمی مجبور است معلم مردی را استخدام کند. با ورود وحید جبلی به مدرسه همه چیز بهم میریزد و اتفاقات چالشبرانگیزی رخ میدهد.
ورود آقایان ممنوع در همان روز اول اکران، فروش خوبی را تجربه کرد و در مجموع با فروش بیش از ۵ میلیارد عنوان دومین فیلم پُرفروش سال ۱۳۹۰ را بهدست آورد. ویشکا آسایش نیز برای بازی در این فیلم برندهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در بیستونهمین دوره جشنواره فیلم فجر شد. این فیلم پر بازیگر را پیمان قاسمخانی به نگارش درآورده، بههمین دلیل مخاطب از همان ابتدا انتظار یک اثر خوب و جذاب را از این نمایش دارد. ورود آقایان ممنوع بهخاطر بازیهای جذاب و ایدهی چالشبرانگیزاش، تماشاگر را به سمت خود میکشاند و تا پایان رهایش نمیکند.
پرداختن به موضوعی اینچنینی آنهم در جامعهای همانند ایران، تضمینی فوقالعاده برای گیشه است. این فیلم دست روی نقطهای گذاشته که مردم بهطور خودآگاه و ناخودآگاه چندین قرن است که در رویارویی با آن دستبهعصا راه میروند. فیلمساز از مسئلهی شکاف ارتباطی بین زنان و مردان در این جامعه استفاده میکند و روایت خود را میسازد. فیلم اثری لایهمند است اما تنها در حد ایدههای اولیه باقی میماند، نه خود را از منظر روانشناسانه بسط میدهد و نه خیلی وارد مسائل اجتماعی میشود. ایدههای یونگی ویشگا آسایش بهثمر نمینشیند و تنها چیزی که باقی میماند یک فیلم برای جامعهی ایرانی خسته از یکسری مناسبات است.
۱۳- فیلم دایره زنگی
- کارگردان: پریسا بختآور
- نویسنده: اصغر فرهادی
- بازیگران: مهران مدیری
- سال انتشار: ۱۳۸۶
محمد همراه شیرین برای جور کردن پول تعمیر ماشین به آپارتمانی در بالای شهر میروند تا ماهوارههای ساکنین را نصب و تنظیم کنند. در آنجا اتفاقاتی میافتد و پای پلیس نیز به ساختمان کشیده میشود تا محمد را به آگاهی ببرند.
دایره زنگی یک کمدی اجتماعی از دههی هشتاد است که به مسائل روز آن سالها میپردازد. فیلم پرترهای از دههایست که جامعه در حال تجربهی یک پوستاندازی فرهنگی بود و شکافهایی اساسی را بین نسلهای مختلف خود حس میکرد. محمد برای کمک به شیرین به میان آدمهایی میرود که هرکدامشان در طبقهی اجتماعی خود در حال درک و تجربهی یک زندگی متفاوت هستند. آنها رفتارهای خاص خود را دارند، یکیشان هنوز پایبند به سنتهای قدیم است و دیگری فیلمسازی است که تعصبات کورکورانه را برنمیتابد. فیلمساز از ایدهی نمایش تضادها بهره میبرد و با استفاده از ماهواره موقعیتهایی را خلق میکند و افراد ساختمان با نگرشهای متفاوت را در تقابل یکدیگر قرار میدهد.
دایره زنگی بهنمایش معضلات اجتماعی میپردازد و به مسائلی که ما همه روزه در اطراف خود میبینیم توجهی دراماتیک دارد. فیلم در میان طنزهای بیچفتوبست آن سالها اثری قابلتحملتر است هرچند که بهخاطر عدم پرداخت بیشتر شخصیتهایش به یک هجو نمیرسد و در سطح سینمای عامهپسند باقی میماند. این فیلم بعد از نمایش در جشنوارهی فجر با حاشیهی زیادی همراه شد و برای مدتی نیز در توقیف ماند. بااینحال فیلم تبدیل به یکی از پرفروشترینهای سال ۸۷ شد و مخاطبان زیادی را به سینماها کشاند.
۱۲- فیلم خواب تلخ
- کارگردان: محسن امیریوسفی
- نویسنده: محسن امیریوسفی
- بازیگران: عباس اسفندیاری
- سال انتشار: ۱۳۸۲
در یک قبرستان قدیمی که صدها سال عمر دارد، اسفندیار مشغول مردهشوری است. روزی او عزرائیل را میبیند و برای گرفتن حلالیت به میان کسانی میرود که تا قبل از این آزارشان داده است.
خواب تلخ یک اثر متفاوت و پیشرو در سینمای ایران است که توجه بسیاری از منتقدان و جشنوارههای جهانی را با خود همراه کرد. این فیلم در بخش دو هفته کارگردانان جشنواره فیلم کن بهنمایش درآمد و نامزد دریافت جایزهی دوربین طلایی و نگاه جوان نیز بود. خواب تلخ به تجربهای موفق در سایر جشنوارههای جهانی نیز رسید و جایزهی اسکندر طلایی جشنواره تسالونیکی و جایزه فدراسیون منتقدان را هم بهدست آورد. فیلم داستان مردهشوری است که حالا حس میکند، وقت مرگ خودش نیز فرارسیده است او با عزرائیل صحبت میکند و برای طلب بخشش به میان مردم و دوستاناش میرود.
همهی بازیگران قصه در نقش اصلی خود بازی میکنند و درواقع نابازیگر هستند. خواب تلخ داستانی دربارهی مرگ و زندگی که در چند اپیزود روایت میشود و تصویری متفاوت از این دو مسئلهی اساسی و مهم را نشان میدهد. این فیلم از آن دسته از آثاری است که بهمعنای واقعی به درک درستی از طنز و کمدی رسیده است، فیلمسازاز طنز برای پیشبرد و تاثیرگذاری بیشتر آن استفاده میکند تا آنجائیکه اگر این قالب در فیلم بهوجود نمیآمد، خواب تلخ شاید به این اثرگذاری عمیق نمیرسید. این فیلم بعد از اولین نمایش خود در جشنواره کن برای مدتها در ایران توقیف شد.
۱۱- فیلم مرد عوضی
- کارگردان: محمدرضا هنرمند
- نویسنده: فرهاد توحیدی
- بازیگران: فاطمه معتمدآریا
- سال انتشار: ۱۳۷۶
خسرو پذیرش که یک پودر جدید لباسشویی را اختراع کرده به کارخانهی تولید پودر تک میرود تا اختراعاش را به مدیر آنجا داریوش جم نشان دهد. طی اتفاقاتی این دو نفر به بیمارستان منتقل میشوند و مغز خسرو به بدن داریوش پیوند میخورد.
مرد عوضی از کمدیهای اواسط دههی هفتاد است که به عقیدهی منتقدان همانند فیلم نان، عشق و موتور هزار متاثر از دیدگاههای اصلاحطلبان ساخته شده است. این فیلم که همانند بسیاری از آثار طنز ایرانی از ایدهی آشنای تغییر هویت استفاده میکند، به زندگی مخترعی میپردازد که مغزش به بدن یک کارخانهدار ورشکسته پیوند میخورد و نامزد جایزهی نوبل شیمی میشود. این تغییر وضعیت برای یک جسم و یک مغزی که متعلق به یکدیگر نیستند، موقعیتهای طنزی را در محل کار و زندگی زناشویی ایجاد میکند، چالشهایی که تا قبل از این در آثار ایرانی دیده نمیشدند.
ایدهی پرداختن به مسائل اجتماعی از زوایه دید زندگی دانشمندان، یکی از مسیرهای جدیدی بود که طنزهای ایرانی از ابتدای دههی هفتاد همانند پرداختن به زندگی دزدها و افراد نهچندان متشخص جامعه شروع کرده بودند. فیلم علاوهبر اینها اشراف کاملی نیز به شرایط سیاسی آن زمان دارد و لایههای اجتماعی و سیاسی را درهم میآمیزد. مرد عوضی بههمراه بازی جذاب پرویز پرستویی، تعلیقها و چالشهای پیشروی قهرمان قصه را برای تماشاگر بسیار واقعی میکند و بهعنوان فرمی اضطراب داستان را در کنترل خودش میگیرد.
۱۰- فیلم مهمان مامان
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: داریوش مهرجویی
- بازیگران: گلاب آدینه
- سال انتشار: ۱۳۸۲
مادر خانواده خبردار میشود خواهرزادهاش که بهتازگی ازدواج کرده قرار است به خانهشان بیاید اما چیزی برای پذیرایی در خانه وجود ندارد. مادر بهشدت نگران است و اضطراب دارد. همسایهها برای کمک به مادر تلاش میکنند و موادغذایی میآورند.
مهمان مامان که براساس کتابی بههمین نام و نوشتهی هوشنگ مرادیکرمانی ساخته شده در بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کرد و در ۸ رشتهی دیگر نیز کاندیدا دریافت جایزه شد. فیلم قصهی طبقهی ضعیف و سنتی جامعه است، آدمهایی که با وجود تمام مشکلاتشان، میل به زندگی را فراموش نمیکنند و خبری از دردها و بحرانهای وجودی طبقهی مرفه ندارند. فیلم پرترهای از زندگی ایرانی با آرزوهایشان است. سبک زندگیشان، دردهایشان، نوع تعاملشان، مهماننوازیشان و آن ایدهای که به زندگی در لحظه میکشاندشان و مانع از لمس اضطراب برای آینده میشود.
فیلم داستانی سرراست و ساده با شخصیتهای باورکردنی دارد، آدمهایی که بواسطهی طبقهی زندگیشان، مشکلات آنچنانی سر راهشان قرار نگرفته و خوشخوشان زندگی خود را میگذرانند. بازیگران و چهرهپردازی آنها یکی از ستونهای اساسی فیلم است که بواسطهشان قصه باورپذیر شده و شکلی صمیمی بخود گرفته است. گلاب آدینه در این اثر یکی از بهترین بازیهای خود را ارائه داده و بدرستی قصه را پیش میبرد.
۹- فیلم ای ایران
- کارگردان: ناصر تقوایی
- نویسنده: ناصر تقوایی
- بازیگران: اکبر عبدی
- سال انتشار: ۱۳۶۸
روزهای انتهایی حکومت پهلوی است و داستان فیلم در ماسوله اتفاق میافتد. سرگروهبان که به پاس کارهای خوباش قرار است ترفیع بگیرد، در تدارک مراسم اهدای درجهاش از معلم سرود میخواهد که بچهها را برای مراسم آماده کند.
فیلم ای ایران ساختهی ناصر تقوایی از کمدیهای ساخته شده در دههی شصت است. سینمای کمدی در آن سالها هنوز رنگ و بوی تندوتیز اجتماعی و سیاسی بخود نگرفته بود. این کمدیها یا در حالوهوای قصههای ضدسلطنتی بودند یا از داستانها و روایتهای تاریخی استفاده میکنند. این فیلم نیز همانند بیشتر آثار کمدی همدورهی خود، روایتاش را به قصهای ضدسلطنتی معطوف میکند. روزهای پایانی حکومت پهلوی است و در ماسوله همهچیز بهم ریخته است. معلم سرود حاضر نیست شاگردانش را برای اجرای سرود سلطنتی آماده کند و از طرفی دیگر نیز سرپاسبان ماسوله حکومت نظامی اعلام میکند.
تقوایی از دل تاریخی واقعی طنز میآفریند، یک نمایش که رویدادهای رخداده را در قالب کمدی بازآفرینی میکند و درام را بواسطهی خندههای تماشاگر پیش میبرد. تقوایی در ساخت این فیلم درگیر کلیشههای رایج فیلمهای انقلابی نمیشود و تصویری خاکستری از آن روزها و آدمهایش نشان میدهد. نگاه فیلمساز به اتفاقات تاریخ ایران، نگاهی آرمانی نیست، بههمین دلیل این فیلم برای تماشاگر تا همیشه جذابیت خواهد داشت. ای ایران در آن سال از شرکت در جشنواره فجر کنار گذاشته شد.
۸- فیلم آپارتمان شماره ۱۳
- کارگردان: یدالله صمدی
- نویسنده: یدالله صمدی
- بازیگران: علیرضا خمسه
- سال انتشار: ۱۳۷۰
آقای ایرانمنش از کرمان به تهران میآید تا آپارتماناش را بفروشد و مغازهی تراشکاری استادش را بخرد. او هرچه تلاش میکند موفق به فروش خانه نمیشود، چراکه همسایههایش، آدمهای پردردسری هستند.
آپارتمان شماره ۱۳ متعلق به موج تازهای از کمدیهایی بود که در دههی ۷۰ شروع شده بودند. با پایان دههی ۶۰ نیاز به تغییر در هویت آثار طنز ایرانی حس میشد. جنگ پایان یافته بود و مردم کمکم وارد مناسبات و نگرشهای اجتماعی میشدند. این فیلم همانند آثار همدورهی خود، دیگر شبیهبه کمدیهای کودکانهی دههی شصت عمل نمیکرد و به مسائل و مشکلات اجتماعی مردم میپرداخت. ایرانمش با الهام از کمدیهای پیش از انقلاب از شهرستان به تهران میآید و همراهبا طیف کمدیهای نو بهدنبال کارهایش میرود.
آپارتمان شماره ۱۳، تصویری از معضلات آپارتماننشینی و زندگی شهری است و همانند فیلم همدههی خودش جیببرها به بهشت نمیروند، مسئلهی مسکن و معضلات مسیر ازدواج را با روایتاش همپوشانی میکند. علیرضا خمسه، چهرهی آشنای کمدیهای آن سالها بازی قابل قبولی دارد، از میمیک چهره گرفته تا بازی بدن برای شخصیتی گرفتار آمده در یک کمدی اجتماعی خوب کار میکند و به دل قصه مینشیند. یدالله صمدی در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای این فیلم برندهی سیمرغ بلورین بهترین فیلم و فیلمنامه شد.
۷- فیلم حاجی واشنگتن
- کارگردان: علی حاتمی
- نویسنده: علی حاتمی
- بازیگران: عزتالله انتظامی
- سال انتشار: ۱۳۶۱
حسینقلی خان از طرف پادشاه قاجار بهعنوان سفیر ایران به واشنگتن فرستاده میشود. او بعد از پیمودن یک مسیر طولانی آبی و خاکی به دفترش در آمریکا میرسد. حسینقلی خان در آنجا با مشکلات عدیدهای روبهروست تا اینکه دوباره به کشور فراخوانده میشود.
بعد از پیروزی انقلاب، سینمای ایران دستخوش تغییر و تحولات بزرگی شد. ماهیت فیلمهای کمدی تغییر یافته بود و دیگر خبری از عناصر فیلمفارسی در اینگونهی سینمایی یافت نمیشد. به بیانی راحتتر تا چند سال پس از انقلاب سینمای کمدی عملا وجود نداشت. تا اینکه با شروع دههی شصت فیلمسازان با تاسی از شرایط اجتماعی و سیاسی شروع به تولید فیلمهای کمدی کردند. حاجی واشنگتن را میتوان جز اولین فیلمهای کمدی بعد از انقلاب ۵۷ دانست. این فیلم در ابتدای جنگ و در زمانیکه کشور درگیر مشکلات شدیدی بود ساخته شد. فیلمی که در تضاد با آنچه که در کشور و در دیگر فیلمهای آن دوره اتفاق میافتاد، ساخته شده بود.
بههمین دلیل فیلم پس از اکران در جشنواره فجر توقیف شده و تا سالها نیز اجازهی انتشار نیافت. حاجی واشنگتن یک کمدی تاریخی است که براساس کتابی بههمین نام و نوشتهی اسکندر دلدم ساخته شده است. فیلم داستان زندگی و سرگذشت اولین سفیر ایران در آمریکا، حسینقلی خان صدرالسلطنه را دستمایهی خود قرار میدهد. حاجی واشنگتن از تقابل یک شخصیت سنتی در دنیایی مدرن با مناسبات دیپلماتیک بهره میگیرد و از این تضادها به طنزی تلخ میرسد، روایتی که گزندگونه انتقادهایی سیاسی و اجتماعی را بهتصویر میکشد و با جذابیت خاصی نیز تمام میشود.
۶- فیلم نان، عشق و موتور هزار
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- نویسنده: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: اکبر عبدی
- سال انتشار: ۱۳۸۰
باران برای اینکه بتواند ارثیهاش را از عمویش پس بگیرد مجبور است هرچه زودتر ازدواج کند. برزو که شاگرد مکانیکی است دراینمیان عاشق باران میشود. یارولی که از برزو خوشش آمده، باران را مجبور به ازدواج با او میکند.
در ابتدای دههی ۸۰ بود که موج جدیدی در سینمای کمدی ایران آغاز شد و پیمان قاسمخانی نیز جهان طنزنویسی خودش را بهطور جدی پایهگذاری کرد. دههای که طنزها ایدههای سیاسی بخود گرفته بودند و با زیرمتنهای انتقادی و اجتماعی پیش میرفتند. نان، عشق و موتورهزار با اشاره به دوم خرداد و نمایش چند کارکتر سیاسی به یک هجو میرسد، رویکردی که تبدیل به نیرویی پیشبرنده در موج جدید طنزهای ایرانی شده بود. این فیلم جان تازهای به سینمای کمدی ایرانی بخشید، جهان رواییشان را تغییر داد، دیدگاه متفاوتی برایشان خلق کرد و سلیقه و انتظار تماشاگر ایرانی را بهسمت دیگری برد.
نان، عشق و موتورهزار فرمولی همیشگی با خود دارد، پسری آسوپاس و عشق مردانگی که در دنیای فردین زندگی میکند، عاشق دختری پولدار میشود. آدمهایی با دو دنیای متفاوت که شبیه فیلمهای فارسی باید بهم برسند. این فیلم استعاره از دنیایی است که درش زندگی میکنیم. نان، عشق و سیاست، چیزهایی که بدور از آنها زندگی انسان امروزی معنایی ندارد. نان، عشق و موتورهزار موفقترین فیلم کارنامهی این کارگردان است که یکی از پرفروشترینهای سال بود و مخاطبان زیادی را به سینماها کشاند.
۵- فیلم لیلی با من است
- کارگردان: کمال تبریزی
- نویسنده: کمال تبریزی
- بازیگران: پرویز پرستویی
- سال انتشار: ۱۳۷۴
صادق فیلمبردار تلویزیون است او بهخاطر دریافت وام مجبور میشود که با آقای کمالی برای تهیه گزارش به خطمقدم برود. صادق که از جبههی جنگ میترسد هر ترفندی را که بلد است بکار میگیرد تا به تهران برگردد.
این فیلم نیز همانند دیگر آثار کمدی دههی هفتاد، همراه موج جدید کمدیها به سینماها آمد، فیلمی که تفاوتی اساسی با دیگر اعضای این جریان جدید داشت. لیلی با من است یک فیلم دفاعمقدسی بود که با کلیشههای رایج این زیرژانر سروکاری نداشت. یک کمدی جنگی که تا آن زمان شبیهاش ساخته نشده بود. این فیلم مسیر جدیدی را برای سینمای دفاع مقدس باز کرد و باعث شد که اینگونهی سینمایی هرساله خودش را از نو خلق کند و کلیشهها را از ساختار روایتهایش بزداید.
کمال تبریزی از همان ابتدا نشان داد که چندان با جریانهای تثبیتشده در سینما موافق نیست و دوست دارد دنیای خودش را بسازد و طبق قوانین آنها کلیشهها را پاک کند. مارمولک او نیز رفتاری شبیه به این فیلم دارد، دنیای مارمولک همانند این اثر کلیشهها را به چالش میکشد و از این طریق در دل مخاطب جای باز میکند. ترس صادق از جبهه چیزی نیست که در دههی شصت بهعنوان تصویری رایج در گونهی دفاعمقدس قابل دیدن باشد. موقعیتهای کمدی و بازی جذاب پرویز پرستویی از دیگر عناصر جذاب فیلماند که باعث لیلی با من است بعد از سالها همچنان اثری چالشبراگیز و پیشرو باشد.
۴- فیلم مارمولک
- کارگردان: کمال تبریزی
- نویسنده: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: پرویز پرستویی
- سال انتشار: ۱۳۸۲
رضا مثقالی که به جرم سرقت زندانی است، طی اتفاقی در بیمارستان بستری میشود. او در آنجا لباس یک روحانی را میپوشد و فرار میکند. رضا مثقالی به قصد فرار از کشور به شهری مرزی میرود، جائی که با امام جماعت آنجا اشتباه گرفته میشود.
مارمولک ادامهی موجی بود که در سینمای کمدی ایران به راه افتاده بود. قاسمخانی بعد از نان، عشق و موتورهزار و چند تا کار تلویزیونی دیگر بهسراغ نوشتن فیلمنامهی مارمولک رفت. درواقع ایدههایی که در موج جدید و جهان نویسندگی قاسمخانی میگذشت در این فیلم وجود داشت. سینمایی که از کمدیهای لطیف، کودکانه و خانوادگی فاصله گرفته بود و قصد داشت بهطرز جدیتری در میان مردم جا باز کند و به مسائل اجتماعی بیشتر اهمیت دهد.. این فیلم در بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را برای نویسندهاش همراه داشت و همچنین برنده جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران نیز شد.
استقبال مردم هنگام اکران فیلم در جشنواره فجر باعث شلوغی خیابانها در مسیرهای منتهی به سینما شده بود و در همان تعداد سانسهای جشنواره فروش قابلتوجهی را نسبت به دیگر فیلمها تجربه کرد. بازی خوب و جذاب پرویز پرستویی را نمیتوان در این فیلم از یاد برد، چهرهپردازی حسابشده و بازی شخصیتدار او این قصهی چالشبرانگیز زا بیشازپیش جذاب میکند و بهعنوان فرمی، جهان محتوایی مدنظر فیلمساز را بادقت پیش میبرد.
۳- فیلم مکس
- کارگردان: سامان مقدم
- نویسنده: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: فرهاد آئیش
- سال انتشار: ۱۳۸۳
وزارت ارشاد قصد دارد از مفاخری که در خارج از ایران زندگی میکنند، تقدیر کند. آنها اشتباها دعوتنامهی یک موسیقیدان برجسته را برای خوانندهای کابارهای بهنام مکس میفرستند و او را به ایران میآورند.
کمدی موزیکال مکس، فیلمی است که در راستای موجی که در آن سالها به راه افتاده بود، تولید شد. موجی که فیلمسازان در آن روزها هدایتاش میکردند، نقش مهمی را در قوام سینمای ایران ایفا میکرد. قاسمخانی راهاش را در میان کمدیهای انتقادی پیدا کرده بود و نقشی اساسی در پیشبرد و خلق طنزهای شخصیتدار داشت. کمدی مکس خوانندهای خالتور را در جایگاه یک موزیسین حرفهای قرار میدهد و کمدیاش را در تقابل این کارکتر با وضعیت جامعهی آن زمان پیش میبرد. انتقاد بخش مهمی از روایت این فیلم است. برای مکس ارائهی آنچه که در جامعه، سیاست و فضای هنری میگذرد، اهمیتاش از هر خردهداستانی بیشتر است.
مکس بهنظر یک داستان اجتماعی سیاسی برای کنار آمدن جریانهای سیاسی با یکدیگر است. کارکتر مکس مهربان و همدل است و در مقابل تندروها صبر و حوصله به خرج میدهد. بازپرس نیز رفتاری عاقلانه دارد و برایش آرامش و آسایش وضعیت کشور مهمتر است. درواقع زیرمتنی که در فیلم اتفاق میافتد، تفکراتی اصلاحطلبانه است و ردش را نیز میتوان در فیلم نان، عشق و موتور ۱۰۰۰ زد. موسیقی بکار گرفته شده در بطن قصه، محتوا را هدایت میکند و هماهنگ با آنچه که در ذهن فیلمساز میگذرد، اتفاق میافتد.
۲- فیلم آدم برفی
- کارگردان: داوود میرباقری
- نویسنده: داوود میرباقری
- بازیگران: اکبر عبدی
- سال انتشار: ۱۳۷۶
عباس خاکپور برای گرفتن ویزای آمریکا به ترکیه رفته است. او به توصیهی یکی از دوستانش خود را به شکل یک زن درمیآورد تا با مردی آمریکایی ازدواج کند و ویزای آنجا را بگیرد. اما او در این بین عاشق زنی میشود.
آدمبرفی برای اولینبار در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۳ بهنمایش درآمد و بعد از آن نیز توقیف شد. این فیلم برای سه سال اجازهی انتشار نیافت ولی سرانجام در سال ۱۳۷۶ بهنمایش درآمد و عنوان پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سال را نیز بهدست آورد. آدمبرفی درگیر پروسهای سخت برای دریافت پروانهی نمایش شد، عدهای آن را یک فیلمفارسی سخیف مدرنشده نامیدند، فیلمی که در آن مرد ایرانی هویتاش را میفروشد. فیلم بواسطهی ایدهی پرسروصدایش یکی از اولین کمدیهای جنجالی سینمای ایران است که هنوزم هم برای مخاطب، رخ جذاباش را از دست نداده است.
آدمبرفی برمبنای یک تغییر هویت پرچالش شکل میگیرد، ایدهای که بواسطهی چهرهپردازی اکبر عبدی خیلیها را به سینماها کشاند. او در این اثر جنجالی یکی از برترین بازیهای تاریخ سینما را ارائه کرد و بهعنوان مرد هزارچهرهی ایران ماندگار شد. آدمبرفی ایدهای تندوتیز دارد، آنهایی که از وطن رفتهاند و درگیر بحرانهای وجودی متعددی شدهاند. این آدمها غریبههایی هستند که در غربت، آدم بهحساب نمیآیند، پولهایشان دزدیده میشود، کتک میخورند و حاضرند از همهچیزشان بگذرند. همهی این ایدههای تراژیک در قالب طنز شکل گرفته و فیلم تبدیل به یکی از مخاطبپسندترین آثار سینمای ایران میشود که با هوشمندی حرفاش را میزند.
۱- فیلم اجاره نشین ها
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: داریوش مهرجویی
- بازیگران: عزتا... انتظامی
- سال انتشار: ۱۳۶۶
مالک یک ساختمان چند طبقه، فوت شده و ساختمان بدون صاحب مانده است. مباشر مالک که به کارهای آنجا رسیدگی میکرده قصد بالا کشیدن آپارتمانها را دارد. از طرفی هم ساختمان بسیار فرسوده شده و اهالی درصدد اند تا خانهها تعمیر کنند.
شاید بتوان اجارهنشینها را مهمترین اثر کمدی سینمای ایران دانست. با پایان جنگ در اواخر دههی شصت، هنر و سینما نیز همانند دیگر عناصر اجتماعی و سیاسی ایران دستخوش تغییرات بسیاری شد و سینمای کمدی بهسمت آثاری با تهمایههای اجتماعی پیش رفت. فیلمسازان در این دوره ترجیحشان ساخت آثاری بود که زندگی مردم و طبقات اجتماعی را تحتشعاع خود قرار میداد. این فیلم آغازگر یکی از مهمترین موجهای سینمایی ایران است، جریانی که میوهاش در دههی هفتاد به ثمر نشست و در دههی هشتاد نیز به شکل دیگری پیش رفت.
این فیلم اثری استعاری است که در لایههای ابتداییاش به مسائل اجتماعی میپردازد و در لایههای عمیقتر خود بهطور نمادین وارد ایدههای سیاسی میشود. اجارهنشینها فیلمی است که بهمعنای واقعی به درک درستی از کمدی رسیده و با استفاده از موقعیتهای طنز به بازگویی مسائل مهمی در حیطهی اجتماع، سیاست، آداب همسایگی، دوستی، کلاهبرداری و ثروت میپردازد. جدای از اینها اجارهنشینها بخش مهمی از موفقیت خود را مدیون بازیهای بازیگران بزرگ سینمای ایران است. تمام بازیها حسابشده و در جهت جهان فیلم پیش میروند. نوع بازیها ما را بهسمت کمدی عمیق فیلم هدایت میکند و درک تماشاگر را از محتوای فیلم بالا میبرد.
سوالات متداول
۱- بهترین فیلم های کمدی ایرانی کداماند؟
از میان بهترین فیلم های خنده دار ایرانی میتوان به فیلم مارمولک، فیلم اجاره نشین ها، فیلم سن پترزبورگ، و فیلم کما اشاره کرد. فهرست کامل ۳۰ فیلم کمدی ایرانی را در زومجی بخوانید.
۲- فیلم کمدی ایرانی جدید کدام است؟
فیلم فسیل، فیلم هزارپا و فیلم مطرب، از جدیدترین فیلم های کمدی ایرانی سالهای اخیر هستند. فهرست کامل ۳۰ فیلم کمدی ایرانی را در زومجی بخوانید.
نظرات