معرفی سریال روان درمانی (Shrinking) | هریسون فورد در دنیای روان‌کاوی
سریال روان درمانی (Shrinking) مجموعه‌ای درام و کمدی از اپل تی وی پلاس با بازی جیسون سیگل و هریسون فورد است که اهمیت سلامت روان و تاثیر غم شدید را نشان می‌دهد.
هر چند وقت یک بار، مجموعه‌ای بسیار جذاب و دیدنی پخش می‌شود که آنطور که باید و شاید، شناخته نمی‌شود و در مدار بینندگان قرار نمی‌گیرد؛ در صورتی که خیلی خیلی بیشتر از این حرف‌ها باید دوست داشته شود. موارد خیلی زیادی می‌توانند در این فهرست قرار بگیرند اما امروز می‌خواهیم درباره سریال Shrinking (روان‌درمانی) صحبت کنیم؛ سریالی که این روزها خیلی باید مورد توجه قرار بگیرد تا اهمیت سلامت روان و مسائل مربوط‌به آن را به بینندگان گوشزد کند. این سریال که سبکی کمدی و درام دارد و در سرویس استریم اپل تی وی پلاس پخش می‌شود، توسط بیل لارنس، جیسون سیگل و برت گلدستاین ساخته شده است.
خود جیسون سیگل در نقش جیمی لرد، جسیکا ویلیامز در نقش گبی، لوک تنی در نقش شان، مایکل یوری در نقش برایان، لوکیتا مکسول در نقش آلیس، کریستا میلر در نقش لیز، هریسون فورد در نقش دکتر پاول رودز و غیره، از جمله هنرمندانی هستند که در این سریال ایفای نقش می‌کنند. خوشبختانه همین حالا هم مشخص شده که این مجموعه قرار است با تیم فوق‌العاده‌ی خود برای فصل دوم و احتمالا سوم هم بازگردد. هریسون فورد در سال ۲۰۰۲ اعلام کرده بود که تصمیم دارد تنها یک بار در سال کار کند و پروژه‌های زیادی را همزمان انجام ندهد.
اما انگار نقش دکتر پاول رودز برایش متفاوت بود؛ خصوصا باتوجه به اینکه در زمان موافقت با این نقش، هیچ فیلمنامه‌ای وجود نداشت. اما او به سازندگان سریال اعتماد کرد که نقش و فیلمنامه‌ی خوبی به او بدهند. منتقدانی که سریال روان‌درمانی را تماشا کرده بودند، میانگین امتیازات بالایی را برایش ثبت کردند. یکی از منتقدان اینطور نوشت که: «سریال Shrinking ایده‌های تاریک‌تری دارد که رویکرد جدی‌اش اغلب نمی‌تواند آن‌ها را به نمایش بگذارد. اما ارتباط درخشان جیسون سیگل و هریسون فورد و جذابیت‌هایی که آن‌ها به داستان می‌دهند، باعث می‌شود که مخاطب مدام بخواهد شخصیت‌ها را با دقت بالایی تحلیل کند.»
منتقد دیگری این سریال را مجموعه‌ای خنده‌دار، هوشمندانه و غم‌انگیز درباره قدرت و خطرات صداقت بیش از حد، خواند. منتقد سایت وال استریت ژورنال اینطور در نقد خود نوشت: «حس کلیِ این سریال شبیه این است که در مراسم تدفین شما بخندید. انگیزه‌های انسانی‌ای که در این مجموعه نمایش داده می‌شود، کاملا آشنا و قابل درک است؛ البته کمی هم گمراه‌کننده و به‌نوعی آرامش‌بخش.» علاوه‌بر منتقدان، بینندگان تلویزیونی و عادی‌ای هم که این مجموعه را تماشا کردند، آن را دوست داشتند و اغلب امتیازات نسبتا بالایی را برایش ثبت کردند. یکی از دلایل محبوبیت این سریال، نحوه نمایش شخصیت‌ها بود که مخاطبان خیلی زیادی می‌توانستند با آن‌ها همزاد پنداری کنند.
سریال روان درمانی داستان یک روان‌کاو را دنبال می‌کند که خودش هم بعد از فوت همسرش و از دست دادن او در یک حادثه رانندگی، دوران بسیار سختی را می‌گذراند. او برای اینکه هیجانی را وارد زندگی‌اش کند و تمام این اتفاقات را پشت سر بگذارد، تصمیم می‌گیرد که با مراجعانش بیش از حد صادق باشد؛ یعنی دقیقا همان چیزهایی را بگوید که درباره مشکلاتشان فکر می‌کند. تازه علاوه‌بر این، به شکل‌های مختلف، به آن‌ها کمک می‌کند... روشی که برخی اوقات کمی غیراخلاقی می‌شود؛ اما در عین حال هم تماشا آن جذاب و سرگرم‌کننده است. جیمی که به شخصه هنوز با غم فوت همسرش کنار نیامده، باید نقش یک پدر، یک دوست و یک روان‌کاو را هم به درستی ایفا کند.
به همین دلیل هم تصمیم می‌گیرد که با یک دیدگاه جدید پیش برود و با افرادی که در مسیرش قرار می‌گیرند یک صداقت کاملا شفاف و بی‌رحمانه داشته باشد... تا بلکه به این طریق زندگی‌اش تغییر کند. اما سؤال این است که آیا با کمک کردن به دیگران، می‌تواند به خودش کمک کند؟ آیا انجام این کارها (که اغلب هم غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای هستند)، می‌تواند به نور و روشنایی بازگردد؟ درست است که این مجموعه در اغلب موارد مخاطب را می‌خنداند اما از آنجایی که شدیدا قابل لمس و قابل درک است، آن‌ها را به گریه هم می‌اندازد. زندگی سخت است و هر کسی بالاخره یک بار هم که شده دوران سختی را پشت سر می‌گذارد.
سریال روان‌درمانی بهترین مجموعه برای این است که به مخاطب خود بگوید «هی، اینکه با راه و روش خودت عزاداری کنی و با غمت کنار بیایی، هیچ مشکلی ندارد. اما نمی‌توانی برای همیشه در این وضعیت بمانی.» این سریال با این منظور ساخته شده تا کاری کند که شما احساس کنید؛ زیرا هر قسمت از آن، همیشه یک نصیحت و درس جدید یا صحنه‌های احساسی مختلف دارد که شما را احساساتی می‌کند. این‌ها مشکلاتی نیستند که فقط برای سرگرم کردن مخاطب نمایش داده شوند؛ بلکه تک تک آن‌ها مشکلات عادی و روزمره‌ای هستند که مردم روزانه با آن‌ها روبه‌رو می‌شوند.
روان‌درمانی سریالی است که نشان می‌دهد صحبت کردن درباره مسائل کاملا عادی و درست است؛ احساسات خود را حس کن، آن هم درحالی‌که خنده بر لب داری و تلاش می‌کنی که با مشکلات کنار بیایی. با اینکه این مجموعه آنقدرها هم مثل سریال‌های دیگر نادیده گرفته نشده است، اما در عین حال هم افراد خیلی بیشتری باید آن را تماشا کنند. حتی برخی‌ها معتقد هستند که این سریال، یکی از بهترین آثار کمدی چند سال اخیر به شمار می‌رود. حالا ما در این قسمت ۳ مجموعه دیگر را به شما معرفی می‌کنیم که شباهت زیادی با سریال روان‌درمانی داشته باشد؛ بنابراین اگر این مجموعه را دوست داشتید، ۳ سریال زیر را از دست ندهید.
سریال های مشابه سریال روان درمانی
سریال Ted Lasso
سریال تد لاسو
- بازیگران: جیسون سودیکیس، هانا وادینگهام و جرمی سوئیفت
- ژانر: کمدی، درام و ورزشی
- سال پخش: ۲۰۲۰ تاکنون
خلاصه داستان: تد لاسو که مربی فوتبال یک کالج آمریکایی است، به لندن می‌رود تا تیم ای‌اف‌سی ریچموند را مربی‌گری و هدایت کند؛ یک تیم فوتبال لیگ برتر انگلیس که با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند و نمی‌تواند به جایگاه واقعی خود در لیگ برسد.
سریال The Shrink Next Door
سریال همسایه روانپزشک
- بازیگران: ویل فرل، پاول رود و کاترین هان
- ژانر: کمدی سیاه، درام و روانشناختی
- سال پخش: ۲۰۲۱
خلاصه داستان: داستان مارتی و روان‌کاوی که زندگی او را ازاین‌رو به آن رو کرد... بعدش هم آن را تصاحب کرد. زمانی‌که مارتی با دکتر ایکه ملاقات می‌کند، فقط تصمیم دارد که در حد و مرز گذاشتن بهتر شود. او تمام مسائل مربوط‌به حد و مرز گذاشتن را یاد می‌گیرد و متوجه می‌شود که وقتی از آن‌ها رد می‌شوی، چه اتفاقی رخ می‌دهد.
سریال Homecoming
سریال هوم‌کامینگ
- بازیگران: جولیا رابرتس، بابی کاناواله و استیفن جیمز
- ژانر: دلهره‌آور و روانشناختی
- سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰
خلاصه داستان: انگیزه‌های خوب. رئیس‌های دمدمی مزاج. پارانویای در حال افزایش. عواقب غیرقابل پیشبینی و خارج از کنترل. هیدی در شرکت Homecoming کار می‌کند؛ مرکزی که به سربازان کمک می‌کند تا به زندگی عادی و غیرنظامی خود بازگردند. سال‌ها بعد، او یک زندگی جدید را آغاز می‌کند و وزارت دفاع مدام مسئله رفتن او از Homecoming را زیر سؤال می‌برد. هیدی در همین دوران متوجه می‌شود که داستان خیلی خیلی بیشتر از چیزی است که او در طی این سال‌ها به خودش می‌گفت و باور کرده بود.
