// چهار شنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۹

موشکافی تریلر انیمیشن مرد عنکبوتی ۲۰۲۳ | تمام اسپایدرمن های حاضر

تریلر انیمیشن مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی لبریز از نسخه‌های مختلفِ اسپایدرمن بود. در این مطلب برخی از جالب‌ترین اسپایدرمن‌هایی که در این تریلر حضور داشتند را معرفی می‌کنیم. همراه زومجی باشید.

«مرد عنکبوتی: در میانِ دنیای عنکبوتی» به‌عنوانِ دنباله‌ی فیلمی که مدعی لقبِ بهترین انیمیشن دهه‌ی گذشته است، مأموریتِ سختی در زمینه‌ی ادامه دادنِ استانداردهای انقلابیِ قسمت اول دارد. این دنباله باید به همان اندازه از لحاظ بصری خلاقانه و خیره‌کننده باشد (تازه اگر نه بیشتر)؛ باید به همان اندازه هیجان‌زده‌مان کند (تازه اگر نه بیشتر) و باید قهرمانانِ عنکبوتیِ متنوع و جدیدی را برای رقابت با گروه اسپایدرمن‌های فیلم اول (گوئن استیسی، اسپایدرمنِ خوکی، پِنی پارکر و اسپایدرمنِ نوآر) معرفی کند. شاید برای دیدنِ اینکه این فیلم چقدر در تحقق دو انتظار نخست موفق بوده، باید تا زمانِ اکرانش صبر کنیم، اما با استناد به تریلرِ «در میان دنیای عنکبوتی» از همین حالا قطعی است که این فیلم حداقل در زمینه‌ی تعدادِ اسپایدرمن‌های مختلفی که شامل می‌شود، فیلمِ اول را با اختلاف پشت سر خواهد گذاشت. پس بگذارید موشکافی این تریلر را با پاسخ به این سؤال شروع کنیم: تمام نسخه‌های گوناگونِ اسپایدرمن که در پیش‌زمینه و پس‌زمینه‌ی این تریلر دیده می‌شوند، چه کسانی هستند؟


میگل اُهارا معروف به مرد عنکبوتی ۲۰۹۹

۱-مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ و دستبندش

اولین و برجسته‌ترینشان که او را در طولِ تریلر مشغولِ مبارزه با مایلز مورالز می‌بینیم، میگل اُهارا نام دارد و به‌عنوانِ «مرد عنکبوتی ۲۰۹۹» مشهور است (با صداپیشگیِ اُسکار آیزاک). میگل اُهارا برای نخستین‌بار در سکانسِ پسا-تیتراژ فیلم اول معرفی شد و لباسِ او از دو رنگِ قرمزِ زرشکی و آبیِ سیر تشکیل شده است. مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ جزیی از سری کامیک‌های مارول بود که در اوایلِ دهه‌ی ۹۰ منتشر شدند؛ هدفِ کامیک‌های «۲۰۹۹» به تصویر کشیدنِ آینده‌ی تکنولوژیک، دیستوپیایی و سایبرپانکیِ دنیای مارول بود و نسخه‌ی آینده‌نگارانه‌‌ی کاراکترهای کلاسیکِ مختلفی مثل دکتر دووم، پانیشر، چهار شگفت‌انگیز و گوست‌رایدر را تصور می‌کرد. در این خط داستانی دیگر هیچ ابرقهرمانی وجود ندارد و مردم از دوران فعالیتشان به عنوان «عصر قهرمانان» یاد می‌کنند. در کامیک‌ها میگل اُهارا که نیمه‌ایرلندی/نیمه‌مکزیکی است، یک مهندس نابغه در حوزه‌ی ژنتیک بود که برای شرکتِ کله‌گنده‌ای به اسم «آلکه‌مکس» کار می‌کرد (در فیلم اول ویلسون فیسک این شرکت را برای ساخت ماشینِ لازم برای احیای زن و بچه‌اش استخدام می‌کند).

یک‌بار تایلر اِستون، مدیرعاملِ شرکت، میگل را تحت‌فشار می‌گذارد تا پروسه‌ای را برای دستکاری ژنتیکیِ بدنِ انسان آزمایش کند و میگل هم با اکراه می‌پذیرد. اما آزمایش شکست می‌خورد و نمونه‌ی آزمایش، مردی به اسم آقای سیمز، به یک جانورِ کریه تغییر می‌کند و بلافاصله می‌میرد. میگل بعد از این حادثه تصمیم می‌گیرد از شغلش استعفا بدهد، اما تایلر استون او را به‌وسیله‌ی داروی توهم‌زا، بسیار اعتیادآور و بسیار گران‌قیمتی به اسم «رپچر» مسموم می‌کند و از آنجایی که شرکتِ او تنها تولیدکننده‌ی داروی رپچر بود، استون می‌خواست میگل را از این طریق کنترل کند. میگل با هدفِ پاک کردنِ دی‌ان‌اِی‌اش از این دارو تصمیم می‌گیرد همان آزمایشِ اصلاحِ ژنتیکی را که به کُشته شدنِ آقای سیمز منجر شده بود، روی خودش اجرا کند. در این نقطه است که آرون دِلگاتو، سرپرستِ حسودِ میگل وارد داستان می‌شود: آرون یکی از آن کسانی است که حاضر است بقیه را برای پیشرفتِ شغلیِ خودش تخریب کند. پس او دم و دستگاه‌هایی را که میگل به آن‌ها متصل است دستکاری می‌کند و باعثِ انفجارشان می‌شود.

گرچه میگل از این اتفاق جان سالم به در می‌بَرد، اما دی‌ان‌ای‌اش با ژنِ یک عنکبوت ترکیب می‌شود و او درعوضِ از دست دادنِ اعتیادش به رپچر، صاحبِ قدرت‌های فراانسانی (مثل دندان‌های نیشِ بلند و چنگال‌های تیز) می‌شود. بعد از این اتفاق، میگل به هر ترتیبی که شده به آپارتمانش بازمی‌گردد. تایلر استون در واکنش به این اتفاق یک سایبورگِ جایزه‌بگیر را برای تعقیب کردنِ میگل، دستگیر کردنش و بازگرداندنِ او به شرکت برای انجامِ آزمایش روی او استخدام می‌کند. به این ترتیب، ماجراجویی‌های مرد عنکبوتیِ ۲۰۹۹ همراه‌با لایلا، هوش مصنوعیِ هولوگرافیکی‌ِ حاضرجوابش (که او را هم در سکانس پسا-تیتراژِ «به درون دنیای عنکبوتی» دیده بودیم) آغاز می‌شود. در سکانس پسا-تیتراژِ «به درون دنیای عنکبوتی» به نظر می‌رسد که میگل قبلا وجودِ دنیاهای موازی را کشف کرده است و می‌خواهد از دستبندی که لایلا برای او اختراع کرده است، برای سفر در سراسر ابعادِ موازیِ عنکبوتی استفاده کند.

مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ به مایلز مورالز حمله می‌کند

حالا که حرف از این دستبند شد، بگذارید قبل از معرفی دیگر نسخه‌های اسپایدرمن، با سازوکارِ ین تکنولوژی آشنا شویم. چون این دستبند نقش پُررنگی در فیلمِ پیش‌رو ایفا خواهد کرد. آشنا شدن با سازوکار این دستبند اما نیازمندِ یادآوری قوانینِ مولتی‌ورس است: اولین قانونِ دنیای این مجموعه این است که سفرِ کاراکترها به خارج از دنیای خودشان عواقبِ مرگباری برای آن‌ها در پی خواهد داشت. اتم‌های تشکیل‌دهنده‌ی بدنِ آن‌ها به تدریج متلاشی می‌شوند و اگر مدتِ زیادی در خارج از دنیای خودشان بمانند مرگِ دردناکی را در پیِ فروپاشیدنِ بدنشان تجربه خواهند کرد. به خاطر همین است که در طولِ فیلم نخست تمام اسپایدرمن‌هایی که به دنیای مایلز مورالز (زمینِ شماره‌ی ۱۶۱۰) پرتاب شده‌ بودند، دچار گلیچ می‌شدند و به خاطر همین است که آن‌ها با یکدیگر همکاری می‌کنند تا هرچه زودتر به دنیاهای خودشان بازگردند. به بیان دیگر، در این فیلم‌ها سفر به دنیاهای موازی خلافِ قانونِ طبیعیِ کیهان است.

اما حتما می‌پُرسید: اگر خارج شدن از دنیای خودمان خطرناک است، پس چرا در تریلر «در میانِ دنیای عنکبوتی» شاهدِ اسپایدرمن‌های مختلفی هستیم که بدونِ نگرانی در یک مکانِ مشترک با یکدیگر وقت می‌گذارند؟ اینجاست که به دومین قانونِ دنیای این مجموعه می‌رسیم: دستبندی که لایلا برای مرد عنکبوتیِ ۲۰۹۹ اختراع کرده است، سفر در سراسرِ دنیاهای موازی بدونِ مُتلاشی شدنِ بدنِ مسافران را امکان‌پذیر می‌کند. در سکانس پسا-تیتراژِ «به درون دنیای عنکبوتی»، لایلا به میگل می‌گوید که سفر او به دنیاهای موازی به‌وسیله‌ی این دستبند اولین سفرِ «خودمُختار» به یک دنیای موازی خواهد بود.

به عبارت دیگر، برخلافِ اسپایدرمن‌های فیلم اول که به‌طور تصادفی و ناخواسته به دنیای مایلز مورالز پرتاب شده بودند، نه‌تنها میگل می‌تواند از این دستبند برای مشخص کردنِ مقصدی که می‌خواهد به آن سفر کند استفاده کند، بلکه آن نقش یک‌جور پایدارکننده را ایفا می‌کند و جلوی فروپاشی اتم‌های مسافر را می‌گیرد. اتفاقا اولین کاری که میگل انجام می‌دهد این است که از این دستبند برای سفر به دنیای کارتونِ اورجینالِ «مرد عنکبوتی» (محصول سال ۱۹۶۷) استفاده می‌کند. در تریلر «در میان دنیای عنکبوتی» می‌توانیم دستبندِ میگل را روی دستِ چپِ تمام نسخه‌های مختلفِ اسپایدرمن که دور هم جمع شده‌اند، ببینیم. فیل لُرد و کریس میلر، نویسندگانِ این فیلم گفته‌اند که گرچه میگل یکی از دستبندهایش را به گوئن می‌دهد و او را به محل گردهمایی اسپایدرمن‌ها دعوت می‌کند، اما مایلز را نادیده می‌گیرد؛ دلیلش مشخص نیست.

اما به سومین قانون دنیای این مجموعه می‌رسیم: سفر در دنیاهای موازی نیازمندِ دی‌ان‌اِی مسافر است (مخصوصا اگر هدفِ مسافر از سفر در دنیاهای موازی پیدا کردن دیگر نسخه‌های مختلفِ مرد عنکبوتی باشد). درواقع در فیلم اول چیزی که پرتاب شدنِ نسخه‌‌های مختلفِ اسپایدرمن به دنیای مایلز مورالز را امکان‌پذیر می‌کند، دی‌ان‌اِیِ پیتر پارکری که در ابتدای آن فیلم کُشته می‌شود، بود. در آغاز فیلم اول ویلسون فیسک که وِنسا، همسرش و ریچارد، پسرش را از دست داده است، ماشینی را اختراع می‌کند تا به‌وسیله‌ی آن زن و بچه‌اش را از یک بُعدِ موازی به دنیای خودش بیاورد. پیتر پارکر از نقشه‌ی او باخبر می‌شود و برای از کار انداختنِ آزمایش او وارد عمل می‌شود. درحالی که پیتر و گرین گابلین مشغول مبارزه هستند، گابلین سرِ پیتر را به درونِ پورتال هُل می‌دهد.

درنتیجه، دستگاه وارد حالتِ هشدار می‌شود و ویلسون فیسک با عصبانیت از گابلین می‌خواهد که او را از آن‌جا خارج کند. چون فیسک از دی‌ان‌اِی زن و بچه‌ی مرحومش برای پیدا کردنِ نسخه‌های موازیِ آن‌ها استفاده می‌کند. از همین رو، اضافه شدنِ دی‌ان‌اِی پیتر پارکر به این ماشین باعث می‌شود تا افرادی که دارای دی‌ان‌اِی عنکبوتی هستند، به دنیای مایلز کشیده شوند. حتما برایتان سؤال است که اگر اسپایدرمن‌ها پس از وارد شدنِ سر پیتر به درونِ مشین به دنیای مایلز کشیده شدند، پس چرا گوئن استیسی از قبل در دنیای مایلز حضور داشت؟ چون این ماشین اسپایدرمن‌ها را نه فقط در «فضا»، بلکه در «زمان» هم جابه‌جا می‌کند. گوئن در نتیجه‌ی وارد شدن سرِ پیتر به درون ماشین وارد دنیای مایلز شده بود، اما در زمان به یک هفته قبل از رویدادِ وارد شدنِ سر پیتر به درون ماشین پرتاب می‌شود.


جسیکا درو معروف به زن عنکبوتی

۲- جسیکا درو معروف به زن عنکبوتی

اما از مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ که بگذریم، به دومین کاراکترِ عنکبوتیِ برجسته‌ی تریلر می‌رسیم: جسیکا درو معروف به زن عنکبوتی؛ او را در این تریلر درحالی می‌بینیم که با وجود حاملگی‌اش، جانور بالدار و منقارداری که تداعی‌گر والچر است را با موتورسیکلتش سیاه و کبود می‌کند! شخصیت زن عنکبوتی برای اولین‌بار در شماره‌ی سی و دومِ کامیک «مارول اسپات‌لایت» در سال ۱۹۷۷ نه به‌عنوانِ یک قهرمان، بلکه به‌عنوانِ یک تبهکار معرفی شد! داستانِ منشاء او در یک سالگی‌اش آغاز می‌شود. جاناتان درو، پدر او که مُتخصصِ ژنتیک بود، در زمین محلِ زندگی‌اش در کشور خیالی ترانزیا در اروپای شرقی مقدار زیادی اورانیوم کشف می‌کند و از آن برای تأمینِ مالی تحقیقات و مطالعاتِ بحث‌برانگیزش در زمینه‌ی تکامل و بازسازی ژنتیکی و سلولی استفاده می‌کند. اما پس از گذشت سه سال، جسیکا به‌دلیل قرار گرفتنِ طولانی‌مدت در معرضِ تشعشعاتِ اورانیوم که در زمینِ محل زندگی‌شان فراوان بود، مسموم شده و مریض می‌شود.

جاناتان برای متوقف کردنِ پروسه‌ی بیماری دخترش، سُرمی را به بدن او تزریق می‌کند که به‌وسیله‌ی خونِ چند عنکبوتِ نامتداول ساخته شده بود. سپس، او جسیکا را داخل دستگاهی به اسم «شتاب‌دهنده‌ی ژنتیکی» قرار می‌دهد تا پروسه‌ی درمانش را تسریع کند. اما از آنجایی که دستگاه با سرعتِ بسیار کُندی کار می‌کرد، پروسه‌ی درمانِ جسیکا دهه‌ها به طول می‌انجامد و از آنجایی که او در داخلِ دستگاه به کُندی عمر می‌کرد، در زمانِ بیدار شدنش فقط ۱۷ سال سن داشت. خلاصه اینکه جسیکا پس از بیدار شدنش با مردی به اسم آتو وِرمین آشنا می‌شود؛ آتو که از رهبران رده‌بالای گروه تروریستی هایدرا است، با جسیکا طرح دوستی می‌ریزد، حافظه‌اش را پاک می‌کند، شستشوی مغزی‌اش می‌دهد و او را به‌عنوانِ یکی از آدمکش‌ها و جاسوسانِ نخبه‌ی هایدرا آموزش می‌دهد. اولین مأموریت جسیکا ترورِ نیک فیوری است، اما فیوری حقیقتِ سازمانِ شروری که جسیکا برای آن کار می‌کند را افشا می‌کند و باعث می‌شود تا جسیکا برای انتقام از کسانی از او سوءاستفاده کرده بودند و کشفِ حقیقتِ گذشته‌اش به هایدرا حمله کند.

جالب است بدانید که زن عنکبوتی در ابتدا صرفا با انگیزه‌ی تصاحبِ حق امتیاز نامِ «زن عنکبوتی» خلق شد. از آنجایی که نام شخصیتِ مرد شخصیت‌انگیزِ مارول خیلی به نام شخصیتِ زن شگفت‌انگیزِ دی‌سی نزدیک بود، دی‌سی از مارول شکایت کرده بود. (نسخه‌ی عکس این مسئله درباره‌ی نام شخصیت پاورگرلِ دی‌سی که خیلی به نامِ شخصیتِ پارومَنِ مارول شباهت داشت نیز صادق است). بنابراین استن لی نگران بود که نکند دی‌سی شخصیت زن عنکبوتی را با هدفِ سودآوری از موفقیتِ بزرگ مرد عنکبوتی خلق کند. پس مارول زن عنکبوتی را صرفا برای تصاحبِ حق امتیازِ این نام خلق کرد. هرچند، فروشِ اولین کامیکِ زن عنکبوتی آن‌قدر به‌طرز غیرمنتظره‌ای خوب بود که مارول از نویسنده‌اش خواست تا به نوشتنِ داستان‌های او ادامه بدهد.


هوبی براون معروف به اسپایدر پانک

۳- پانکِ عنکبوتی

اسپایدرپانک پاسخی به این سؤال است: چه می‌شد اگر مرد عنکبوتی را با خُرده‌فرهنگِ موسیقی پانک راکِ بریتانیا ترکیب می‌کردیم؟ نتیجه کاراکتری به اسم هوبی براون است که برای نخستین‌بار در شماره‌ی دهمِ سری کامیکِ «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» (ژانویه‌ی ۲۰۱۵) معرفی شد. هوبی براون که در زمینِ شماره‌ی ۱۳۸ زندگی می‌کند، یک نوجوانِ بی‌خانمان است که توسط عنکبوتی که به‌وسیله‌ی دفعِ غیرقانونی زباله‌های رادیواکتیویِ شرکت نورمن آزبورن آلوده شده است، گزیده می‌شود. به این ترتیب، هوبی که با کتانی‌های زردرنگ‌اش، کُتِ جینِ بدونِ آستین‌اش، تیغ‌های موهاک‌گونه‌ی فرقِ سرش و گیتار الکتریک‌اش (که آن را همه‌جا با خودش حمل می‌کند) شناخته می‌شود، اعتراضاتِ مردمِ ستم‌دیده‌ی نیویورک علیه نورمن آزبورن و نیروی پلیسِ شخصی‌اش را رهبری می‌کند و در پایان نورمن را با ضربه‌ی گیتار الکتریک‌اش می‌کُشد. صداپیشگی اسپایدرپانک در انیمیشن «در میانِ دنیای عنکبوتی» برعهده‌ی دنیل کالویا (ستاره‌ی فیلمِ برو بیرونِ جوردن پیل) است.


سوپایدامان یا مرد عنکبوتی ژاپنی

۴- سوپایدامان یا مرد عنکبوتی ژاپنی

احتمال اینکه حتی یک اپیزود از سریال تلویزیونیِ ژاپنیِ «مرد عنکبوتی» (محصول سال ۱۹۷۸) را ندیده باشید خیلی زیاد است، اما احتمالا بارها در اینترنت با عکس‌ها و گیف‌های عجیب و بامزه‌ی این سریال مواجه شده‌اید. سریال «سوپایدامان» نتیجه‌ی همکاری مارول و شرکتِ فیلمسازی توئی (Toei) بود. گرچه توئی حقِ امتیاز کامیک‌های مرد عنکبوتی را قانونا خریده بود، اما محصول نهایی تقریبا هیچ شباهتی به آن اسپایدرمنی که معمولا می‌شناسیم ندارد (منهای لباس و قدرت‌های اولیه‌اش). این نسخه از مرد عنکبوتی به چنان شکل گسترده‌ای ژاپنی شده است که نتیجه در نوع خودش لذت‌بخش است. «سوپایدامان» در زمینِ شماره‌ی ۵۱۷۷۸ جریان دارد و روایتگرِ داستانِ یک موتورسیکلت‌رانِ بیست و دو ساله به اسم تاکویا یاماشیرو است. دکتر هیروشی، پدر تاکویا و شینکو، خواهرش، متخصص فیزیک نجومی هستند. یک روز درحالی که تاکویا با موتورکراس‌اش مشغول تمرین کردن است، پیام‌های تله‌پاتیکی را از موجود بیگانه‌ای به اسم «گاریا» دریافت می‌کند.

گاریا توسط یک تبهکارِ بیگانه‌ی نامیرا معروف به «پروفسور هیولا» در یک غار زندانی شده است. در همین حین، هیروشی و شینکو، پدر و خواهرِ تاکویا هم در آزمایشگاه‌شان متوجه‌ی فرود آمدن یک فضاپیما روی زمین می‌شوند. خواهر تاکویا از او می‌خواهد تا برای بررسی محلِ سقوط فضاپیما به آن‌ها کمک کند، اما از آنجایی که تاکویا باید در یک مسابقه‌ی موتورسواری شرکت می‌کرد، درخواستش را رد می‌کند. مشکل این است که پروفسور هیولا و ارتشش نیز در جستجوی فضاپیمای مذکور هستند. تاکویا قبل از آغاز مسابقه‌ی موتورسواری‌اش پیام‌های بیشتری را از گاریا دریافت می‌کند و بالاخره تصمیم می‌گیرد تا به محلِ فرود فضاپیما رفته و آن‌جا را بررسی کند. او در کوهستان با خواهرش مواجه می‌شود که به او خبر می‌دهد پدرشان مورد حمله قرار گرفته است. تاکویا پدرش را رو به موت پیدا می‌کند؛ پدرش با آخرین نفس‌هایش از تاکویا می‌خواهد تا تحقیقات او را ادامه بدهد و انگیزه‌ی مهاجمانِ بیگانه برای فتحِ زمین را کشف کند.

پس از مرگِ پدرش افرادِ پروفسور هیولا که به «ارتش صلیبِ آهنی» معروف هستند به تاکویا حمله می‌کنند. تاکویا در نتیجه‌ی حمله‌ی آن‌ها به‌شدت زخمی می‌شود و به درونِ همان غاری که گاریا در آن زندانی است، می‌اُفتد. گاریا تعریف می‌کند که او از سیاره‌ای به اسم «سیاره‌ی عنکبوت» می‌آید و تنها بازمانده‌ی حمله‌ی پروفسور هیولا به سیاره‌اش است. سپس گاریا دستگاهی به اسم «دستبند عنکبوتی» را به تاکویا می‌دهد. این دستبند خونِ گاریا را به بدنِ تاکویا تزریق می‌کند. به این ترتیب، تاکویا صاحبِ قدرت‌های عنکبوتیِ ساکنانِ سیاره‌ی عنکبوت می‌شود. اما قابلیت‌های این دستبند به تارافکنی محدود نمی‌شوند، بلکه آن می‌تواند لباسِ اسپایدرمن را داخل خودش نگه‌داری کند، محل مین‌ها را مشخص کند، بیگانگان را شناسایی کند، درها را باز کند، اشعه‌های لیزر را دفع کند و ماشین اسپایدرمنی و رُباتِ غول‌آسایِ تاکویا را هدایت کند!

بله، درست خواندید: این نسخه از اسپایدرمن هر وقت لازم باشد ماشین اسپایدرمنی‌اش را که به مسلسل و موشک‌انداز مجهز است فرا می‌خواند و از رُباتِ غول‌آسای شمشیرزنش برای مبارزه با هیولاهای عظیم‌الجثه استفاده می‌کند. اما عجایبِ این سریال هنوز تمام نشده است: پس از اینکه گاریا قدرت‌هایش را به تاکویا منتقل می‌کند، بدنِ انسانی‌اش را ترک می‌کند، به معنای واقعی کلمه به یک عنکبوت تغییرشکل می‌دهد و از اینجا به بعد نقش مربیِ تاکویا را برعهده می‌گیرد و به‌طور تله‌پاتیک با او ارتباط برقرار می‌کند (هرچند، متاسفانه او در اپیزود دوم می‌میرد). این توضیحاتِ فقط بخشی از حوادثِ دیوانه‌وارِ این سریال را شامل می‌شوند. قابل‌ذکر است که انیمیشن «به درون دنیای عنکبوتی» قبلا به‌طور خیلی گذرا به رُبات غول‌آسای اسپایدرمنِ ژاپنی ارجاع داده بود (همان‌طور که در تصویر بالا مشخص است، طرحی از این رُبات روی میزِ مایلز دیده می‌شود)، اما حالا باید صبر کرد و دید نقشِ این کاراکتر در فیلم جدید چقدر خواهد بود.


پاویتر پرابهاکار یا اسپایدرمنِ هندی

۵- پاویتر پرابهاکار یا اسپایدرمنِ هندی

یکی از اسپایدرمن‌هایی که در تریلر حضور ندارد، اما نقش مهمی در فیلم خواهد داشت، اسپایدرمنِ هندی است. این شخصیت که برای اولین‌بار در شماره‌ی اول کامیکِ «مرد عنکبوتی: هند» (ژانویه‌ی ۲۰۰۵) معرفی شد، در زمینِ شماره‌ی ۵۰۱۰۱ زندگی می‌کند. پاویتر پرابهاکار یک پسر هندیِ ساده و فقیر از یک روستای دوراُفتاده است که پس از گرفتن نصفِ بورسیه‌ی دانشگاه همراه‌با عمه مایا و عمو بیم‌اش به بمبئی نقل‌مکان می‌کند. او در دانشگاه مورد قلدری دیگر پسران قرار می‌گیرد و کتک می‌خورد. فقط دختری به نام میرا جِین با او دوست می‌شود. پاویتر می‌داند که عمویش به سختی خرج او و عمه‌اش را درمی‌آورد و هزینه‌ی دانشگاهش را تأمین می‌کند. در همین حین، یک خلافکارِ کله‌گنده‌ی محلی به اسم نالین اُبِروی از یک طلسم برای اجرای یک مراسمِ باستانی استفاده می‌کند.

او در جریان مراسم به‌وسیله‌ی یک شیطان تسخیر می‌شود و این شیطان قصد دارد تا دروازه‌ای را برای حمله‌ی دیگر شیاطین به زمین باز کند. در آنسوی قصه، پاویتر در حین فرار از دستِ قلدرها با یک یوگیِ باستانی (به مردانِ تمرین‌کننده‌ی یوگا، یوگی گفته می‌شود) مواجه می‌شود و او هم قدرت‌های یک عنکبوت را به پاویتر اعطا می‌کند تا از آن برای مقابله با شرارتی که دنیا را تهدید می‌کند، استفاده کند. اگر گفتید در ادامه چه اتفاقی می‌اُفتد؟ بله، عمو بیم در نتیجه‌ی کوتاهیِ پاویتر کُشته می‌شود تا او به اهمیت شعارِ «قدرتِ زیاد مسئولیتِ زیادی به همراه می‌آورد» ایمان بیاورد. در همین حین، نالین اُبروی موقتا به حالتِ انسانی‌اش بازمی‌گردد و دکترِ شخصی‌اش را به دکتر اختاپوس تغییر می‌دهد (با این تفاوت که این یکی به‌جای بازوهای مکانیکی، بازوهای شیطانی دارد) و تحت‌تاثیر صدای شیطانی که تسخیرش کرده، به دکتر اختاپوس دستور می‌دهد مرد عنکبوتی را بُکشد. در اولین تیزر «در میانِ دنیای عنکبوتی»، یکی از دنیاهایی که مایلز به آن سفر می‌کند، بمبئی است.


مرد عنکبوتی پاکتی

۶- مرد پاکتیِ شگفت‌انگیز

یکی از اسپایدرمن‌هایی که در تریلر دیده می‌شود به‌جای نقابِ همیشگی‌اش، از یک پاکت برای پوشاندنِ چهره‌اش استفاده می‌کند. این نسخه از اسپایدرمن که به «مرد پاکتیِ شگفت‌انگیز» مشهور است، نخستین‌بار در شماره‌ی ۲۵۸امِ سری کامیک‌های «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» حضور پیدا کرد و بلافاصله به یکی از بامزه‌ترینِ نسخه‌های تاریخِ مرد عنکبوتی بدل شد. ماجرا از این قرار است: در جریانِ این کامیک پیتر به تدریج نسبت به ماهیتِ لباسِ سیاهِ جدیدش که از جنس سیمبیوت است، مشکوک می‌شود. برای مثال، پیتر لباسِ عنکبوتی‌اش را درمی‌آورد و برای خستگی در کردن روی صندلی می‌نشیند. اما به محض اینکه پیتر به خواب می‌رود، لباسِ سیاهش به حرکت درمی‌آورد، با او پیوند می‌خورد و او را درحالی که خواب است برای تارافکنی از آپارتمانش خارج می‌کند. در همین حین، پیتر خواب می‌بیند که لباسِ اورجینالِ آبی و قرمزش و لباسِ سیاهِ جدیدش برای تصاحبِ او با یکدیگر مبارزه می‌کنند. پیتر با وحشت‌زدگی از خواب می‌پَرد و خودش را در رختخوابش پیدا می‌کند.

پیتر که نسبت به ماهیتِ واقعی لباسِ جدیدش نگران است، تصمیم می‌گیرد تا آن را پیش رید ریچاردز ببرد و از او بخواهد تا بررسی‌اش کند. آقای شگفت‌انگیز در پایان آزمایش‌هایش حقیقتِ شوکه‌کننده‌ی لباسِ پیتر را برای او افشا می‌کند: لباسِ جدید او درواقع یک سیمبیوتِ بیگانه‌ است که قصد دارد برای همیشه با پیتر پیوند بخورد. پیتر به هر زحمتی که شده با کمکِ آقای شگفت‌انگیز و جانی استورم (مشعل انسانی) سیمبیوت را از بدن‌اش جدا می‌کند. پیتر که لباسش را از دست داده است، صورتش را با دست می‌پوشاند و به آقای شگفت‌انگیز و جانی یادآوری می‌کند که او باید هویت‌اش را مخفی نگه دارد. جانی یکی از لباس‌های قدیمی‌اش را به پیتر می‌دهد و یک پاکت هم برای پوشاندنِ صورتش برای او فراهم می‌کند. گرچه پیتر از تیپ و قیافه‌ی مسخره‌‌اش خجالت‌زده می‌شود، اما آن را موقتا با اکراه می‌پذیرد. درحالی که پیتر پابرهنه به خانه بازمی‌گردد، با یک مغازه‌دزدی مواجه می‌شود و با همان سر و وضعش برای متوقف کردنِ سارقان وارد عمل می‌شود.

در پایان نبرد خبرنگاران پیتر را دوره می‌کنند و از او می‌پُرسند که او چه کسی است. پیتر از شدتِ خجالت‌زدگی بلافاصله از آن‌جا فرار می‌کند. به این ترتیب، یکی از بامزه‌ترین لحظاتِ تاریخ کامیک‌های مرد عنکبوتی خلق شد. متاسفانه از آنجایی که سونی حق امتیاز آی‌پی چهار شگفت‌انگیز را در اختیار ندارد، پس این نسخه از مرد پاکتی که در تریلر «در میان دنیای عنکبوتی» حضور دارد فاقدِ لباسِ چهار شگفت‌انگیز است. اتفاقا یکی از لحظاتِ باحالِ این تریلر با محوریتِ مرد پاکتی اتفاق می‌اُفتد: در پایان این تریلر مایلز مورالز تحت تعقیبِ تعداد زیادی از اسپایدرمن‌ها قرار می‌گیرد؛ یکی از آن‌ها مرد پاکتی است. اگر گفتید مایلز چگونه از شرِ مرد پاکتی خلاص می‌شود؟ او با هوشمندی از بزرگ‌ترین نقطه ضعفِ نقابِ او سوءاستفاده می‌کند: اگر سرعت ویدیو را کُند کنیم می‌توانیم بینیم که مایلز با چرخاندنِ پاکت، حفره‌های پاکت را از جلوی چشمانِ تعقیب‌کننده‌اش کنار می‌زند و دیدش را مسدود می‌کند!


بن رایلی معروف به اسکارلت اسپایدر

۷- بِن رایلی معروف به اسکارلت اسپایدر

گرچه اسکارلت ‌اسپایدر در تریلر «در میان دنیای عنکبوتی» غایب است، اما از آنجایی که تصویر این شخصیت روی جعبه‌ی اسباب‌بازی‌های این فیلم دیده شده است، پس حضور او در این فیلم قطعی خواهد بود. اسکارت اسپایدر شخصیت اصلی سری کامیک‌بوک‌هایی بود که به‌عنوانِ «حماسه‌ی کلون» شناخته می‌شود. حماسه‌ی کلون از دو قوسِ داستانی تشکیل شده است که اولی در دهه‌ی ۷۰ به نگارش درآمد و دومی هم دو دهه بعد در دهه‌ی ۹۰ منتشر شد. قوس داستانی دوم که از اکتبر ۱۹۹۴ تا دسامبر ۱۹۹۶ منتشر شد، به‌عنوان یکی از موفق‌ترین و در عین حال منفورترین، شلخته‌ترین و کلافه‌کننده‌ترین داستان‌های تاریخ کامیک‌های مارول مشهور است. ماجرا از این قرار است: در تابستان ۱۹۷۳ گوئن استیسی، دوست‌دختر پیتر پارکر در شماره‌ی صد و بیست و یکمِ «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» به‌دستِ گرین گابلین کُشته می‌شود. مارول از مرگِ گوئن به‌عنوانِ فرصتی برای معرفی یک تبهکار جدید به اسم جَکال استفاده کرد. اسم واقعی جکال مایلز وارن بود؛ مایلز وارن اُستاد زیست‌شناسیِ پیتر و گوئن بود. او مخفیانه عاشق گوئن بود و اعتقاد داشت که مرد عنکبوتی باعثِ مرگ او شده است.

بنابراین او برای اینکه پیتر را به‌طور روانی شکنجه کند کلونِ مرد عنکبوتی و گوئن را خلق می‌کند. خلاصه اینکه مرد عنکبوتی و کلون‌اش (بن رایلی) در ابتدا با یکدیگر مبارزه می‌کنند و سپس برای مقابله با جکال با یکدیگر متحد می‌شوند، کلونِ مرد عنکبوتی در حین مبارزه کُشته می‌شود و همه‌چیز به پایان می‌رسد. تا اینجا با یک داستان نسبتا سرراست طرف هستیم. اما مشکل از جایی آغاز شد که مارول حدود ۲۰ سال بعد از انتشار این کامیک تصمیم گرفت تا این داستان فرامو‌ش‌شده را نبش‌قبر کند و در قالب یک رویدادِ ویژه ادامه بدهد. تاریخچه‌ی این کامیک و رویدادهای داستانی‌اش مُفصل‌تر از آن است که بتوان در اینجا خلاصه‌اش کرد، اما در همین حد بدانید که مارول افشا کرد بن رایلی که به نظر می‌رسید کُشته شده، هنوز زنده است. علاوه‌بر این، معلوم شد او کلون نیست، بلکه او پیتر پارکرِ واقعی است. طی یک غافلگیریِ وحشتناک معلوم شد پیتر پارکری که طرفداران در طولِ دو دهه‌ی گذشته دنبال می‌کردند و عمیقا درگیر زندگی‌اش شده بودند، پیتر پارکر واقعی نبوده است. این غافلگیریِ جنجال‌برانگیز با واکنشِ منفی طرفداران مواجه شد. بنابراین مارول مجبور شد از تصمیمش عقب‌نشینی کند: در ادامه‌ی داستان طی اتفاقاتی بسیار سردرگم‌کننده دوباره معلوم می‌شود که بن رایلی کلونِ مرد عنکبوتی است و پیتر پارکر در تمام این مدتِ پیترِ اصلی بوده است.


نسخه‌های مختلف اسپایدرمن در فیلم across the spiderverse

۸- دیگر نسخه‌های اسپایدرمن

در این بخش به‌طور مُختصر اسپایدرمن‌های قابل‌توجه‌ی دیگری را که در پس‌زمینه‌ی تریلر حضور دارند، مرور می‌کنیم. تصویر اول: این نسخه از مرد عنکبوتی به بازی ویدیویی استودیوی اینسامنیاک گیمز برای کنسول‌های پلی‌استیشن تعلق دارد؛ تصویر دوم: مری جِین و دخترش آنی پارکر به زمین شماره‌ی ۱۸۱۱۹ تعلق دارند و مثل پیتر پارکر دارای قدرت‌های عنکبوتی هستند؛ تصویر سوم: در اواخر تریلر در صحنه‌ای که مایلز مورالز تحت‌تعقیبِ اسپایدرمن‌ها قرار گرفته است، مرد عنکبوتیِ مانگایی با آن چشمانِ دُرشت‌ِ انیمه‌ای‌اش دیده می‌شود. همچنین در صحنه‌ای که گوئن محل گردهماییِ اسپایدرمن‌ها را به مایلز نشان می‌دهد، می‌توانیم دویدنِ «ناروتو»گونه‌ی مرد عنکبوتیِ مانگایی را در مرکز تصویر ببینیم؛ تصویر چهارم: در این صحنه شاهدِ مِی رایلی یا همان عمه مِی خودمان هستیم که به «خانم عنکبوتِ استیم‌پانکی» معروف است؛ مِی رایلی در قرن نوزدهم زندگی می‌کند و از دانش علمی‌اش برای ابداع بازوهای مکانیکی و مبارزه با جُرم و جنایت استفاده می‌کند.

تصویر پنجم: در این صحنه شاهدِ اسپایدرمنِ تنومندی هستیم که یک کاپشنِ ورزشی به تن دارد و نقابِ او موها و چانه‌اش را نمی‌پوشاند؛ او فلش تامپسون، همان قلدری است که پیتر پارکر را در دبیرستان اذیت می‌کند؛ فلش تامپسون در یک دنیای موازی به‌جای پیتر توسط عنکبوت گزیده شده و به قهرمانی به اسم «کاپیتان اسپایدر» بدل می‌شود؛ تصویر ششم: این مرد عنکبوتی به بازی ویدیویی کلاسیکِ این شخصیت برای کنسول پلی‌استیشن‌وان تعلق دارد. فیلمسازان او را با همان فیزیکِ کج‌و‌کوله و انیمیشن‌های خشک و ماشینیِ همتای ویدیوگیمی‌اش بازسازی کرده‌اند؛ تصویر هفتم: این نسخه از اسپایدرمن که با لباس سیاه و خطوط زردرنگش شناخته می‌شود، برای اولین‌بار در شماره‌ی ۶۵۶ام کامیک «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» معرفی شد. در کامیک‌ها پیتر موقتا حسِ عنکبوتی‌اش را از دست می‌دهد و از آنجایی که بدون این قابلیت نمی‌توانست از شلیک گلوله‌ها جاخالی بدهد، یک لباس زرهیِ ضدگلوله ابداع می‌کند.

تصویر هشتم: در این صحنه شاهدِ اسپایدرمنِ میمونی هستیم؛ او به دنیایی تعلق دارد که در آن تمام کاراکترهای مارول میمون هستند؛ جالب است بدانید که یکی از قوانین این دنیا این است که اگر تبهکاران از اصلاح کردنِ خودشان امتناع کنند، تا سر حد مرگ کتک می‌خورند! تصویر نهم: در این صحنه شاهد مرد عنکبوتیِ گرگینه‌ای هستیم که برای اولین‌بار در شماره پنجمِ کامیکِ «زامبی‌های مارول علیه ارتش تاریکی» معرفی شد. در این کامیک‌ها شخصیت اَش ویلیامز از سری فیلم‌های «مُرده‌ی شریر» (Evil Dead)، ساخته‌ی سم ریمی، وارد دنیایِ زامبی‌زده‌ی مارول می‌شود؛ تصویر دهم: درنهایت این نسخه از مرد عنکبوتی که در این صحنه می‌بینیم هم «مرد عنکبوتیِ برتر» نام دارد. ماجرای مرد عنکبوتی برتر از این قرار است: دکتر اختاپوس در آغاز این داستان دستگیر و زندانی می‌شود و در نتیجه‌ی جراحت‌های نبردِ اخیرش در بستر مرگ قرار ‌می‌گیرد. اما او با استفاده از یک تکنولوژیِ کنترل از راه دورِ بسیار استثنایی ذهنش را با ذهنِ پیتر پارکر تعویض می‌کند. درحالی که دکتر اختاپوس در ظاهرِ مرد عنکبوتی به زندگی بازمی‌گردد و با هدف بدل شدن به یک مرد عنکبوتیِ برتر مشغول شرارت می‌شود، پیتر هم باید تا قبل از اینکه بدنِ دکتر اختاپوس از کار بیافتد، راهی برای فرار از زندان و بازگشت به بدنِ خودش پیدا کند.


پوستر بازی top skater در فیلم across the spiderverse

۹- در صحنه‌ای که گوئن بالای تختخوابِ مایلز ظاهر می‌شود، روی دیوار اتاق مایلز جلد یک بازی پلی‌استیشن به نام «تاپ اسکیتر» (Top Skater) دیده می‌شود که فونت‌اش خیلی به فونتِ بازی‌های اسکیت‌بازیِ تونی هاوک شباهت دارد. جالب است بدانید که در بازی‌های تونی هاوک گیمرها می‌توانستند شخصیتِ مرد عنکبوتی را با وارد کردن یک رمز مخفی آنلاک کرده و در قالب او اسکیت‌بازی کنند!


عدد ۴۲ در انیمیشن into the spiderverse

۱۰- در صحنه‌ای که گوئن بالای تختخوابِ مایلز ظاهر می‌شود، مایلز یک پیراهن ورزشی با شماره ۴۲ به تن دارد. اما این اولین‌باری نیست که این عدد را می‌بینیم. در کامیک‌ها مایلز شانس حضور در دانشگاه دولتیِ بروکلین را به‌لطف برنده شدن در یک قرعه‌کشی به‌دست می‌آورد؛ شماره او در این قرعه‌کشی ۴۲ است. همچنین، عنکبوتی که او را نیش می‌زند هم در آزمایشگاهِ صنایع آزبورن به‌عنوانِ «نمونه‌ی شماره ۴۲» نام‌گذاری شده است. پیتر رمزی، یکی از کارگردانانِ «به درون دنیای عنکبوتی» قبلا توضیح داده بود که عدد ۴۲ برای سازندگانِ این فیلم سمبل شانس، سرنوشت و ماهیتِ تصادفیِ رویدادهای زندگی بوده است. یا به بیان دیگر، دقیقا همان رویدادهای به‌ظاهر بی‌اهمیت اما بسیار تعیین‌کننده‌ای که به ایجادِ بی‌شمار دنیاهای موازی می‌انجامند.

بنابراین این عدد حداقل سه‌بار در فیلم «به درون دنیای عنکبوتی» دیده می‌شود. اولین‌بار عدد ۴۲ روی بدنِ عنکبوتی که مایلز را نیش می‌زند، دیده می‌شود. دومین‌بار زمانی است که مایلز در حین تارافکنی در نیویورک سقوط می‌کند و در حین زمین خوردن به تابلوی یک ساختمان برخورد می‌کند و اعداد ۴ و ۲ در کنارش در پیاده‌رو می‌اُفتند. همچنین، در صحنه‌ای که مایلز و پیتر بی‌. پارکر با اتوبوس سفر می‌کنند، تابلوی «نهایت ظرفیت: ۴۲ نفر» در کنارشان دیده می‌شود. این عدد اما ادای دِینی به جکی رابینسون، بازیکن تیم بیسبالِ بروکلین داجرز هم است.

رابینسون اولین مرد سیاه‌پوستی بود که در لیگ برتر بیسبال آمریکا بازی کرده بود و این موضوع درباره‌ی مایلز مورالز به‌عنوانِ اولین ابرقهرمانِ سیاه‌پوستِ کامیک‌های مرد عنکبوتی نیز صادق است. شماره‌ی پیراهن رابینسون ۴۲ بود و لیگ برتر بیسبال در سال ۱۹۹۶ شماره‌ی رابینسون را برای همیشه بازنشسته کرد. درنهایت عدد ۴۲ می‌تواند ارجاعی به رُمانِ «راهنمای مسافرانِ مجانی کهکشان» نیز باشد. در این کتاب گروهی از موجوداتِ فرابُعدی و فراهوشمند پاسخِ مسئله‌ی غاییِ زندگی، کیهان و همه‌چیز را از یک اَبرکامپیوتر می‌پُرسند و کامپیوتر هم پس از انجام محاسباتش (که بیش از هفت میلیون سال به طول می‌انجامد)، عدد ۴۲ را به‌عنوان پاسخ ارائه می‌کند.


مایلز هات‌داگش را از فروشنده می‌گیرد فیلم across the spiderverse

۱۱- در صحنه‌ای که مایلز در حینِ تارافکنی یک ساندویچ هات‌داگ را از دستِ فروشنده می‌گیرد، واژه‌ی «بگیر» برای چند صدم ثانیه روی صفحه نقش می‌بندد. این لحظه یادآور شوخیِ بصریِ مشابه‌ای در فیلم اول است: در صحنه‌ای که پیتر بی. پارکر و مایلز دارند از آزمایشگاهِ دکتر اختاپوس فرار می‌کنند، مایلز پیراشکی‌اش را به سمتِ تعقیب‌کنندگانشان پرتاب می‌کند، پیراشکی به سرِ یکی از کارمندانِ آزمایشگاه برخورد می‌کند و واژه‌ی «پیراشکی!!!» روی صفحه ظاهر می‌شود.


لوگوی سونی در تریلر فیلم across the spiderverse

۱۲- تریلر با نمایشِ لوگوی سونی آغاز می‌شود، اما نکته‌ی جالبش این است که لوگو دچار گلیچ می‌شود و برای چند صدم ثانیه حرف O به یک شش‌ضلعی تغییرشکل می‌دهد. در دنیای این مجموعه پورتال‌های بین‌بُعدی شش‌ضلعی هستند. به بیان دیگر، لوگوی سونی به پورتالی تبدیل می‌شود که ما را به درون دنیای این فیلم پرتاب می‌کند.


بچه‌ی پیتر بی پارکر و مری جین در فیلم across the spiderverse

۱۳- پیتر بی. پارکر در این تریلر با کوله‌پشتیِ حمل بچه دیده می‌شود. او در فیلم اول به‌دلیلِ عدم تمایلش برای بچه‌دار شدن از مِری جین طلاق گرفته بود. او در پایان آن فیلم مجددا سراغِ مری جین را می‌گیرد. حالا باتوجه‌به کوله‌پشتی حمل بچه به نظر می‌رسد که آن‌ها مجددا پیش یکدیگر بازگشته‌اند و بچه‌دار شده‌اند. درواقع فیلمسازان تایید کرده‌اند که فرزندِ آن‌ها مِی‌دی نام دارد و در فیلم جدید حضور خواهد داشت.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده