// سه شنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۱

آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از The Unknown Soldier تا Fruitvale Station

اثری از سینمای فنلاند، یک فیلم ماندگار از استیون اسپیلبرگ، قصه‌ای دردناک درباره‌ی مادری زجرکشیده و فیلم ایستگاه فروتویل به کارگردانی رایان کوگلر.

زومجی در شماره‌ی ۲۶۵ سری مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» سراغ معرفی سه اثر سینمایی کمترشناخته‌شده و یک فیلم معروف رفته است؛ فیلم‌هایی که هرکدام از آن‌ها به شیوه‌ی خود با پرداختن به اتفاقاتی دردناک، مواجهه‌ی انسان‌های مختلف با انواع درد را نشان می‌دهد.

در ابتدا یک درام جنگی اروپایی را می‌بینیم و سپس سراغ اثری از اسپیلبرگ می‌رویم که بارها و بارها می‌توان آن را بازبینی کرد و اشک ریخت. سپس به اروپا برمی‌گردیم تا یک فیلم سینمایی از رومانی را بشناسیم. در آخر به فیلم Fruitvale Station می‌رسیم که کارگردانش با روایت سینمایی یک ماجرای واقعی می‌خواهد تاثیرگذاری جدی آن را نشان دهد.

نگاه به ماهی کوچک در فیلم The Unknown Soldier، اثر سینمای فنلاند

The Unknown Soldier (1955)

برخی از آثار سینمایی تاریخی انقدر در ذهن و قلب یک ملت موفق به پیدا کردن جایگاه خاص خود می‌شوند که دیگر فقط بازتاب‌دهنده‌ی بخشی از تاریخ نیستند، بلکه خودشان بخشی از تاریخ کشور به شمار می‌آیند. نخستین فیلم Tuntematon Sotilas که در زبان انگلیسی با نام The Unknown Soldier شناخته می‌شود، در ماه دسامبر سال ۱۹۵۵ میلادی در کشور فنلاند اکران شد؛ اندکی حدود یک دهه پس از پایان یافتن دومین جنگ اتحاد جماهیر شوروی با فنلاند.

ادوین لاینه، فیلم‌ساز فنلاندی این اثر را با اقتباس از کتاب The Unknown Soldier به قلم واینو لینا ساخت تا جنگ را از نگاه افراد عادی به تصویر بکشد؛ از دید سربازهایی که گرفتار لحظه به لحظه‌ی این رویداد خشن و ترسناک هستند.

با اینکه اقتباس‌های دیگری هم از کتاب سرباز ناشناخته وجود دارند، اما این فیلم سینمایی اکران‌شده در سال ۱۹۵۵ میلادی هرگز جایگاه خود را از دست نداد؛ اثری که مطابق گزارش‌ها بیشتر از نصف جمعیت فنلاند در آن زمان به تماشایش رفتند. در این بین یکی از مواردی که ارزش تاریخی خاصی به اثر نام‌برده می‌دهد، موردی نیست جز اینکه ظاهرا برخی از افراد حاضر در آن واقعا سربازهایی هستند که در Continuation War نقش داشتند؛ نبردی که فنلاند پیروز آن نبود، اما همچنان مردم این کشور نمی‌خواهند شجاعت سربازهای خود در جریان آن را از یاد ببرند. با اینکه بیشتر از ۱۰۰ سال از استقلال فنلاند می‌گذرد، همچنان فیلم‌های مختلف The Unknown Soldier مخاطب‌های زیادی در این کشور اسکاندیناویایی دارد.

گروه نیروهای فنلاندی که قصه‌ی آن‌ها را در فیلم The Unknown Soldier دنبال می‌کنیم، از آدم‌هایی متفاوت تشکیل می‌شود. یکی از عناصر داستانی قدرتمند فیلم The Unknown Soldier، تاکید روی قوه‌ی ادراک انسان‌های گوناگون است.

فیلم‌ساز با تاکید روی میزان تفاوت‌های رفتاری آن‌ها اجازه می‌دهد که هم جنگ را واقع‌گرایانه‌تر ببینیم و هم بیشتر متوجه ارزش کنار هم قرار گرفتن افراد شویم. این وسط استفاده‌ی فیلم از صفات شخصیتی بارز و واضح هم کاری می‌کند که هرکدام از کاراکترهای اصلی قصه نه فقط یک نفر، بلکه نمادی از گروهی از انسان‌هایی باشند که در چنین جنگ‌هایی متحمل هزینه‌های جسمی و روانی سنگینی شدند.

نگاه لیام نیسون با درد و غم به یک دکمه در فیلم Schindler's List (فهرست شیندلر) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ

Schindler's List (1993)

زمانی‌که در سال ۱۹۸۲ میلادی کتاب فهرست شیندلر منتشر شد و کمی بعد از‌ آن به‌دست استیون اسپیلبرگ بزرگ رسید، جهان هنر هفتم نمی‌دانست که حدود یک دهه بعد از آن قرار است شاهد اکران یکی از مهم‌ترین درام‌های تاریخی درباره‌ی وحشت بزرگ جنگ جهانی دوم باشد.

اسپیلبرگ به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌سازهای آمریکایی، آثار درخشان زیادی را در کارنامه دارد که اهداف گوناگونی را دنبال کردند و به آن اهداف رسیدند. بااین‌حال به عقیده‌ی بسیاری از بینندگان، کمتر اثری را پیدا می‌کنیم که به اندازه‌ی فهرست شیندلر توانایی درگیر کردن شدید احساسات انسانی را داشته باشد. در داستان فیلم Schindler's List که بخشی از سیاه‌ترین جلوه‌های جنگ جهانی دوم را به مخاطب نشان می‌دهد، بارها و بارها کشته شدن یهودیان توسط نازی‌ها را می‌بینیم؛ انقدر پررنگ و سیاه که امکان ندارد چنین قصه‌ای بتواند پایانی آرامش‌بخش و خالی از درد داشته باشد.

Schindler's List به‌دنبال نمایش رستگار شدن یک قهرمان نیست، بلکه بیشتر نشان می‌دهد که چه‌طور تلاش برای کاهش درد، حتی وقتی که درد به‌صورت کامل از بین نمی‌رود، بی‌ارزش نخواهد بود. دنیای واقعی به تصویر کشیده‌شده توسط فیلم فهرست شیندلر جایی است که مرگ خیلی‌ها طی جنگ جهانی دوم را در آن می‌بینیم. اما این اثر ماندگار سینمایی فریاد می‌زند که در همین دنیا، فردی هم پیدا می‌شود که با تمام وجود به‌خاطر «کمک نکردن بیشتر به دیگران» اشک بریزد.

زن و پسربچه مشغول در برابر درختان زیبا و طبیعت سرسبز در فیلم Katalin Varga، محصول سال ۲۰۰۹ میلادی

Katalin Varga (2009)

داستانی درباره‌ی عدالت و تلاش برای برقرار کردن آن. Katalin Varga یکی از فیلم‌های انتقام‌جویانه‌ی خاصی است که متفاوت با آثار معمول، قصه را از زاویه‌ی دید انسانی و شخصی روایت می‌کند. این‌جا با یک انتقام هیجان‌انگیز یا تلاش قهرمانانه‌ی یک نفر برای شکست دادن گروهی از افراد خلافکار روبه‌رو نیستیم. ما در طول یک مادر را می‌بینیم؛ مادری که از گذشته‌ی تلخ خود گریخت و حالا آن تلخی دوباره گریبانش را گرفته است. مادر هم برای خفه نشدن، گویا چاره‌ای جز سر زدن به گذشته ندارد. او باید لکه‌ای لعنتی را که سال‌ها زیر پارچه مخفی کرده بود، این‌دفعه واقعا پاک کند.

مادر و پسر سوار بر ارابه‌ای کوچک مشغول طی کردن مسیری طولانی هستند؛ برای دور شدن از خانه و رسیدن به محل رخ دادن حادثه. حادثه‌ی مورد بحث سال‌ها قبل رخ داد، اما اکنون بدتر از همیشه زندگی آن‌ها را زیر و رو کرده است.

این اثر سینمایی فیلم‌برداری‌شده در کشور رومانی، یکی از فیلم‌های قابل‌توجه جشنواره بین‌المللی فیلم برلین در سال ۲۰۰۹ میلادی بود.

مایکل بی. جردن، بازیگر معروف سیاهپوست در فیلم Fruitvale Station

Fruitvale Station (2013)

فیلم Fruitvale Station به نویسندگی و کارگردانی رایان کوگلر، نخستین اثر سینمایی بلند کارگردانی‌شده توسط فیلم‌سازی است که با فیلم Creed و دو فیلم بلک پنتر به شهرت قابل توجهی دست پیدا کرد. این اثر که براساس داستانی واقعی ساخته شد، در جشنواره‌ی ساندنس به‌شدت مورد توجه قرار گرفت؛ هم از سوی منتقدها و هم از سوی تماشاگرها.

مایکل بی. جردن در این اثر نقش اسکار گرنت را بازی می‌کند؛ فردی که در شهر اوکلند به قتل رسید. فیلم Fruitvale Station با پرداختن به جزئیات احساسی زندگی وی و نمایش افراد مختلفی که با او ارتباط داشتند، تبدیل به اثری می‌شود که صرفا مشغول تکرار حوادث نیست و بیشتر عمق چنین اتفاق تکان‌دهنده‌ای را به تصویر می‌کشد.

قدرتمندترین نکته‌ی مثبت فیلم ایستگاه فروتویل به نظر بسیاری از بینندگان، نقش‌آفرینی عالی جردن است. حتی مخاطبی که داستان واقعی را می‌داند و طبیعتا از نحوه‌ی به پایان رسیدن فیلم Fruitvale Station آگاه است، احتمالا باتوجه‌به اجرای پرجزئيات مایکل بی. جردن به شکل فراتر از انتظار، تلخی و سیاهی اتفاق رخ‌داده برای گرنت را درک می‌کند.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده