// دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۰۱

بهترین فیلم های حال خوب کن

بهترین فیلم‌های حال‌خوب‌کن می‌توانند در زمان درست، شرایط روحی و فکری برخی از انسان‌ها را مقداری بهتر کنند.

تماشای فیلم درست در زمان درست می‌تواند کمک‌کننده باشد. فهرستی وجود ندارد که به تک‌تک انسان‌ها نشان بدهد دقیقا کدام آثار سینمایی قرار است برای آن‌ها تبدیل به بهترین فیلم های حال خوب کن بشوند. زیرا سلیقه، خاطرات، باورها و سبک زندگی افراد گوناگون می‌توانند تجربه‌ی آن‌ها از آثار یکسان را به‌شدت تحت تاثیر قرار بدهند.

در ادامه با برخی از بهترین فیلم های حال خوب کن مواجه می‌شوید که حال خیلی‌ها را چند ساعت، چند روز یا شاید حتی طولانی‌تر از این حرف‌ها خوب کرده‌اند. احساسات نقش قابل توجهی در این فیلم‌ها دارند و کم‌وبیش همه در آخر به سبک خود به یاد من و شما می‌آورند که تنها نیستیم. شاید باور کردن این حرف، برای یک لبخند واقعی کافی باشد.

لینک یوتیوب بعدا اضافه خواهد شد

اکثر آثار قرارگرفته در فهرست بهترین فیلم های حال خوب کن زومجی را می‌توانید چه تنهایی و چه در جمع مناسب به تماشا بنشینید. البته که همه‌ی آن‌ها لزوما در تمام دقایق خود خنده‌آور نیستند. اما انسانی هستند و ما را در قصه‌های ظاهرا ساده با شخصیت‌هایی باورپذیر و ارزشمند همراه می‌کنند؛ شاید شبیه به یک مسافرت آرامش‌بخش. پس عجیب نیست که فکر کنیم مناسبت‌های گوناگون همچون شب یلدا را می‌توان زمان مناسبی برای دیدن بعضی از بهترین فیلم های حال خوب کن به شمار آورد.

پیرمرد، سگ و پرنده عجیب در انیمیشن Up پیکسار

۱۳- فیلم Up

پیکسار تا به امروز حال تعداد بسیار زیادی از انسان‌ها را به روش‌های متفاوت بهتر کرده است؛ با انیمیشن Inside Out اجازه داد به یاد داشته باشیم که چرا ارزش شادی هم‌معنی با بی‌ارزش بودن غم نیست و با انیمیشن Ratatouille به یادمان آورد که چه‌قدر شگفت‌انگیز بودن برخی از لذت‌های روزمره همچون چشیدن طعم یک غذای لذیذ را بی‌دلیل از یاد می‌بریم. در انیمیشن بالا، غم و شادی حضور پررنگی دارند. انیمیشن Up با روایتی کوتاه از یک داستان عاشقانه‌ی تأثیرگذار شروع می‌شود و قدم به قدم شکل‌گیری دوستی‌ها بین شخصیت‌های بسیار متفاوت را نشان می‌دهد؛ تا انواع‌واقسام موجودات زنده‌ی تنها و متفاوت به تصویر کشیده‌شده در داستان، تنها نمانند.

دو کودک میان چمن های سبز در انیمه همسایه من توتورو به کارگردانی هایائو میازاکی

۱۲- فیلم My Neighbor Totoro

لحظات تلخ زیادی در زندگی وجود دارند. گرفتار شدن والدین به بیماری، تحمیل تغییر محل زندگی بر بچه‌ها، تنها بودن کودک به مدت طولانی در روز، پیش نرفتن درست کارها، مشکلات مالی، گم شدن شخص کم سن‌وسال و مسائل بسیار جدی دیگری که انسان‌های زیادی در طول تاریخ با آن‌ها دست‌وپنجه نرم کرده‌اند، شادی‌بخش نیستند. اما گاهی باید ببینیم چه‌قدر کودک‌ها دربرابر بسیاری از آن‌ها به مراتب موفق‌تر از افراد بزرگسال ظاهر می‌شوند! میازاکی در انیمه My Neighbor Totoro دقیقا همین تلخی‌ها را از دید بچه‌ها به تصویر می‌کشد. چرا آن‌ها می‌خندند؟ چرا آن‌ها موجودات جادویی جنگل را می‌بینند؟ چرا ما نتوانیم آن‌ها را در بخش‌های سخت مختلف زندگی ببینیم و کمی لبخند بزنیم؟

چند نوجوان در فیلم The Breakfast Club

۱۱- فیلم The Breakfast Club

کلوپ صبحانه به این دلیل جریان‌ساز شد که دیدن آن برای خیلی‌ها حکم شرکت در یک جلسه‌ی روان‌درمانی دوستانه و مناسب را داشت. دانش‌آموزهایی که در نگاه اول هرگز قرار نیست ارتباطی با یکدیگر برقرار کنند، آرام‌آرام در شرایط موجود دست از لج‌بازی برمی‌دارند و فقط کمی بیشتر از قبل با یکدیگر حرف می‌زنند. آن‌ها کم‌کم می‌فهمند که در پس تمام ماسک‌هایی که روی چهره گذاشته‌اند، چه‌قدر آسیب‌پذیر، پرشده از نقص و دردکشیده هستند. همه مشغول اثبات کردن خود به شکلی خاص بوده‌اند و گویا هیچ‌کس نمی‌داند چرا در این دنیا می‌خواهد خود را به همه ثابت کند. وقتی غرور کنار می‌رود، دوستی شکل می‌گیرد و سپس دنیا برای مدتی دیگر خیلی هم بد به نظر نمی‌آید.

فیلم Hannah and Her Sisters

۱۰- فیلم Hannah and Her Sisters

وودی آلن با فیلم Hannah and Her Sisters همان‌گونه که در برخی از آثار ارزشمند دیگر او دیده‌ایم، چند قصه‌ی مختلف راجع به آدم‌های متفاوت را تعریف کرد تا هر بیننده‌ای دست‌کم یک شخصیت داستان را خوب بفهمد. روایت قصه‌های قابل باور درباره‌ی انسان‌های گوناگونی که زندگی آن‌ها بی‌ربط به یکدیگر هم نیست، به این دلیل در فیلم Hannah and Her Sisters قدرتمند ظاهر می‌شود که روی احساسات و روزمرگی‌های عادی سوار شده است؛ روی تفکرات و دغدغه‌هایی که اکثر آن‌ها برای هر انسان حاضر در هر کشور، حداقل مقداری قابل درک هستند. در این بین نقش‌آفرینی مایکل کین در فیلم رمانتیک نام‌برده به‌تنهایی یک دلیل بزرگ برای تماشای آن محسوب می‌شود.

گروه موسیقی در حال اجرای موزیک در فیلم خیابان آواز

۹- فیلم Sing Street

اگر قبول دارید که یک آهنگ درست در زمان درست می‌تواند انسان را از غرق شدن در اقیانوس افکار منفی نجات بدهد، خود را مهمان تماشای سه اثر به کارگردانی جان کارنی کنید؛ Once از سال ۲۰۰۷، Begin Again از سال ۲۰۱۳ و صدالبته Sing Street از سال ۲۰۱۶. او اهمیت فراوانی به ایجاد ارتباط عمیقی بین فیلم‌نامه‌ی خود و آلبوم موسیقی متن اثر می‌دهد و بدون اینکه دیالوگ‌های موزیکال از دهان شخصیت‌ها بیرون بیایند، برخی از بهترین فیلم‌های موسیقی‌محور چند سال اخیر را ساخته است. فیلم Sing Street درباره‌ی همه‌ی انسان‌هایی است که می‌خواهند زنده و هدفمند بمانند؛ حتی اگر دنیا این را نخواهد و هدف فقط ساخت یک گروه موسیقی برای جلب توجه فرد مورد علاقه باشد.

استیو کارل با پیراهن سفید در فیلم Little Miss Sunshine

۸- فیلم Little Miss Sunshine

بازنده یا برنده؟ جهان یا حداقل اکثر افراد ساکن در آن عاشق چسباندن یکی از این دو برچسب به تک‌تک انسان‌ها هستند. بسیاری از ما آن‌چنان در رقابت‌های پوچ به چالش کشیده شده‌ایم که دیگر برای نبردهای اصلی و ارزشمند زندگی، قدرت مبارزه را نداریم. لیتل میس سانشاین احتمالا فقط برای لعنت فرستادن به بازندگانی ساخته شده است که به دیگران لقب بازنده را می‌دهند؛ افرادی که در تلاش جنون‌آمیز برای برتر بودن و شکست نخوردن، هویت خود را برای همیشه گم کردند. یک دختربچه از حانواده‌ای غیر ایده‌آل در طول فیلم Little Miss Sunshine شانس پذیرش این نکته‌ی مهم را پیدا می‌کند که تلاش‌های او سبب می‌شوند هرگز یک بازنده‌ی واقعی نباشد.

نگاه کجنکاوانه در فیلم Amélie

۷- فیلم Amélie

سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن، گره‌خورده به تلاش او برای بهتر کردن زندگی افراد دیگر است. پس نباید چنین فهرستی را به وجود آورد و فیلم Amélie ژان پیر ژونه را در آن قرار نداد. او یک اثر سینمایی شگفت‌انگیز با تمرکز روی کاری ساخته است که دوست داریم بهترین فیلم های حال خوب کن، آن را برای ما انجام بدهند. املی یک فیلم درباره‌ی عشق به سینما و عشق به زندگی است که در نوع خود مانند همسایه من توتورو، افرادی را ستایش می‌کند که از رویا داشتن نمی‌ترسند و دوست دارند چند قدم جلوتر از خشکی و مسخرگی زندگی عادی هر روز باشند. شوربختانه عده‌ای آن‌ها را سر به هوا، دیوانه، بی‌خیال، نادان یا خوش‌گذران صدا می‌زنند. ولی حال‌شان از خیلی‌ها بهتر است.

خنده ریچل مک آدامز در فیلم About Time

۶- فیلم About Time

یکی از آن الماس‌های سینمایی دهه‌ی اخیر که شاید برخی از افراد علاقه‌مند به سینما حتی اسم آن را هم نشنیده باشند. قصه از جایی شروع می‌شود که یک پدر به پسر خود خبر می‌دهد که همه‌ی مردهای خانواده‌ی آن‌ها توانایی سفر به گذشته را دارند. ولی About Time فیلمی راجع به سفر در زمان نیست. این اثر عاشقانه و یکی از بهترین فیلم های حال خوب کن قرن ۲۱، از همین نکته‌ی جالب برای خلق چند موقعیت کمدی و سکانس‌های غم‌انگیز بهره می‌برد. ریچل مک‌آدامز، دامنل گلیسون و مارگو رابی از جمله بازیگرهای فیلم About Time هستند و این اثر دل‌چسب از بی‌اهمیتی زمان دربرابر بهترین خاطرات می‌گوید.

پدینگتون در مترو فیلم Paddington

۵- فیلم Paddington

پدینگتون و پدینگتون 2 را باید از پدیده‌های سینمای کمدی در سال‌های اخیر دانست. این فیلم‌ها که داستان زندگی یک خرس مهربان و بی‌پناه را با محوریت پیوستن او به انسان‌ها روایت می‌کنند، از دور شبیه بی‌شمار داستان مشابه به نظر می‌رسند. ولی وقتی پای پدینگتون بنشینید، قدم به قدم جادوی آن را احساس خواهید کرد. راستی اعضای خانواده با سنین متفاوت شانس دوست داشتن فیلم Paddington را دارند. تماشای این دو اثر حتی بدون صدا و زیرنویس هم می‌تواند خنده‌آور باشد و آن‌ها را تبدیل به برخی از بهترین فیلم های حال خوب کن برای بعضی از سینماروها کند. در همین حین خود قصه پر از لحظات شیرینی است که یادآور ارزش ساده‌ترین اتفاقات خوب هر روز هستند؛ ارزش زندگی.

رابین ویلیامز در نقش روانکاو در نمایی از فیلم ویل هانتینگ نابغه

۴- فیلم Good Will Hunting

اثری با درخشش مت دیمون، بن افلک و رابین ویلیامز فقید. فیلم Good Will Hunting به زیبایی نشان می‌دهد که انسان‌ها برای زندگی جمعی ساخته شده‌اند. چرا؟ چون میان شخصیت‌های اصلی قصه حتی یک فرد کاملا سالم و بیش از حد خوشحال وجود ندارد. این‌جا خبری از درمان شدن فرد غمگین با چند لبخند نیست و فقط زندگی به چند آدم فرصت می‌دهد که با سپری کردن ساده‌ترین دورهمی‌های خلوت، مقداری بهتر از قبل یکدیگر را بفهمند. در نتیجه غیرممکن نیست که تماشاگر نیز پس از دیدن ویل هانتینگ نابغه برای برخی از موقعیت‌های مشابه در زندگی خود ارزش بیشتری قائل شود. یک بار دیدن این ساخته‌ی گاس ون سنت را می‌شود به انواع‌واقسام بینندگان پیشنهاد کرد.

فیلم Some Like It Hot با حضور مریلین مونرو

۳- فیلم Some Like It Hot

فراتر از همه‌ی خنده‌هایی که فیلم Some Like It Hot به مخاطب خود هدیه می‌دهد، شاید افتتاحیه‌ی خشن و جدی را بتوان یکی از دلایل اصلی ماندگار شدن این اثر بیلی وایلدر دانست. زیرا مثل برخی از ایده‌های کلیدی دیگر فیلم‌نامه به مخاطب امروز نشان می‌دهد که Some Like It Hot چه‌قدر جلوتر از زمانه‌ی خود بوده است و چه‌قدر در انجام کارهایی درخشید که حالا بسیاری از فیلم‌ها سراغ تکرار آن می‌روند. مریلین مونرو و جک لمون از بازیگرهای فیلم هستند.

این اثر با محوریت دو مردی که مجبور می‌شوند برای چند روز ادای خانم‌ها را دربیاورند، فرصت فوق‌العاده‌ای برای نگاه انداختن به برخی از مسائل از زوایای دید متفاوت را به‌دست می‌آورد. به همین خاطر می‌تواند همزمان در خلق کمدی و برخورداری از عمق داستانی بدرخشد. از قضا بعضی از بهترین فیلم های حال خوب کن دقیقا آثاری هستند که خندیدن به شرایط هولناک را تحویل مخاطب دادند.

تکیه متیو مک کانهی به دیوار در فیلم فیلم Dazed and Confused ریچارد لینک لیتر

۲- فیلم Dazed and Confused

انتخاب چندین و چند فیلم عالی از کارنامه‌ی هنری ریچارد لینک‌لیتر برای ساخت فهرست بهترین فیلم های حال خوب کن، کافی به نظر می‌رسد. ولی اگر بخواهیم فقط یک اثر از بین همه‌ی فیلم‌های او را برای قرارگیری در این فهرست انتخاب کنیم، چاره‌ای جز انتخاب مات و مبهوت نداریم. فیلم Dazed and Confused نمونه‌ی بارز ساخت اثر سینمایی ماندگاری است که اصل قدرت خود را از باورپذیر بودن احساسات جریان‌یافته میان بازیگرها و صدالبته شخصیت‌های قصه می‌گیرد.

لینک‌لیتر جوان که البته حالا به‌عنوان برنده‌ی اسکار و جوایز معتبر دیگر شناخته می‌شود، تصمیم گرفت یک شب خوب را ماندگار کند؛ با اثری که شاید پیرو بسیاری از عادات مرسوم فیلم‌های مشابه نباشد و شخصیت‌پردازی را با تکیه فراوان به هم‌ذات‌پنداری عمیق مخاطب با کاراکترها جلو می‌برد. کوئنتین تارانتینو یک بار در وصف Dazed and Confused گفت: «بهترین فیلم تاریخ سینما با تمرکز روی دور هم جمع شدن دوستان».

کاور فیلم Forrest Gump با حضور تام هنکس

۱- فیلم Forrest Gump

شاید امروز دیگر نتوانیم جمله‌ای را بنویسیم که قبلا برای معرفی و ستایش فارست گامپ، نوشته نشده باشد. اما این نباید جلوی ستایش پایان‌ناپذیر اثر فراموش‌ناشدنی رابرت زمکیس با هنرنمایی پرجزئیات تام هنکس را بگیرد. بسیاری از دیالوگ‌هایی که در این فیلم مخاطب را به سوی زندگی هل می‌دهند، شانس شعارزده کردن آثار سینمایی و تلویزیونی گوناگون را دارند. ولی در فیلم Forrest Gump فقط نقطه‌ی قوت شده‌اند.

فارست گامپ بارها و بارها به زیبایی فریاد می‌زند که نمی‌توان و نباید دست رد به سینه‌ی زندگی زد. باید آن را با تمام بلاهایی که سر هر نفر می‌آورد، در آغوش کشید و به عشق تجربه‌ی ثانیه‌های دل‌گرم‌کننده، از سرمای بسیاری از دقایق عادی روز نترسید. وقتی فارست می‌دود و متوقف نمی‌شود، فیلم‌ساز نمی‌گوید که او قطعا به مقصد به‌خصوصی خواهد رسید. ولی با تصویر از من می‌پرسد که آیا این کاراکتر انصافا مدام دوست‌داشتنی‌تر از آن‌هایی نیست که درجا می‌زنند؟


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده