// دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۰

معرفی انیمه Boku dake ga Inai Machi - شهری که تنها من در آن گمشده ام

انیمه «شهری که تنها من در آن گمشده‌ام» روایت پسری است که قصد دارد با کمک کردن به اطرافیان خود دنیا را به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل کند.

در زندگی روزمره هر شخص اتفاقات ناگوار کوچک و بزرگی رخ می‌دهد که نمی‌توانید از  تمامی آن‌ها جلوگیری کنید. از این‌رو معمولا مردم سعی می‌کنند با کمک کردن به اطرافیان و دوستان خود، همیشه آن‌ها را خوشحال و خندان نگه دارند. حال در این میان برای خیلی از ما پیش آمده که از کمک کردن به دوستان خود و کسانی که برای‌مان عزیز هستند خسته شده‌ایم اما، ته دلمان دنبال بهانه‌ای دوباره هستیم تا کار روزمره و همیشگی خود را انجام دهیم و شادی آن‌ها را ببینیم. انیمه Boku Dake ga Inai Machi «شهری که تنها من در آن گمشده‌ام» دقیقا همین مورد را با شکل و شمایلی جدید به تصویر می‌کشد.

انیمه شهری تنها من در آن گمشده‌ام

انیمیشن ژاپنی شهری که تنها من در آن گمشده‌ام برگرفته از مانگایی به نام Erased (به ژاپنی Boku dake ga Inai Machi و به فارسی شهری که تنها من در آن گمشده‌ام) است که توسط کی سانبی نوشته و طراحی شده است. اولین جلد از این مانگا در سال ۲۰۱۲ از طریق مجله Young Ace در اختیار مخاطبان قرار داده شد و تا سال ۲۰۱۶ نیز ادامه یافت. بعضی از افراد به این معتقد هستند که سرنوشت هر شخص را نمی‌توان تغییر داد و بعضی دیگر به خلاف این گفته فکر می‌کنند. دسته اول معتقد هستند که سرنوشت هر شخصی یکسان است و شما با کارهایی که انجام می‌دهید نحوه رسیدن به آن را تغییر می‌دهید. از طرفی دسته دوم معتقدند که سرنوشت هر شخصی با توجه به تلاش‌اش متفاوت خواهد بود. زمانی که شما جلوی یک اتفاق ناگوار را بگیرید، آن اتفاق به شکل دیگری در زندگی شما رخ می‌دهد. هر کاری چه خوب، چه بد پیامدی دارد و نمی‌توان از آن فرار کرد.

«این قسمت از متن، داستان اپیزود اول را فاش می‌کند»

شهری که تنها من در آن گمشده‌ام، سرشار از لحظات خوب و بدی است که شخصیت اصلی آن را تجربه خواهد کرد و کارگردانی و نویسندگی این انیمه به قدری خوب است که خود را در لحظه به لحظه اتفاقات انیمه حس خواهید کرد. کم پیش می‌آید انیمه‌ای پخش شود که بتواند مخاطب را همه جانبه درگیر خود کند و خوش‌بختانه با اثری روبرو هستیم که این کار را به خوبی هرچه تمام‌تر انجام می‌دهد. این انیمیشن ژاپنی روایت‌گر زندگی پسری به ساتورو فوجینوما ۲۹ ساله است که همانند سایر شهروندان شهر، زندگی ساده‌ای دارد و به عنوان یک پیک در فست فود مشغول کار است. اما ساتورو یک تفاوت اساسی با سایر مردم دارد و آن هم این است که از قدرتی برخوردار که می‌تواند چند دقیقه قبل از رخ دادن هر اتفاقی، آن‌ را پیش‌بینی کند. در واقع قابلیت تکرار زمان ساتورو به نحوی است که اگر اتفاق ناگواری رخ دهد، وی را به چند دقیقه قبل از آن باز می‌گرداند.

انیمه شهری تنها من در آن گمشده‌ام

ادای ابرقهرمان‌ها را در آوردن، یکی از لذت‌های کودکی پسرها است

شروع داستان به نحوی است که نویسنده سعی دارد به شما بگوید جلوی هر اتفاقی را که می‌گیرید، اتفاق دیگری رخ می‌دهد. در همان ابتدا ساتورو متوجه یک کامیون می‌شود که با سرعت بالایی در حال حرکت و یک بچه مدرسه‌ای نیز قصد عبور از خیابان را دارد. حال ساتورو به کمک قدرت تکرار زمان خود جلوی این اتفاق را می‌گیرد ولی خودش با یک اتومبیل تصادف می‌کند. رفته رفته داستان مورد دیگری را به شما بازگو می‌کند؛ اگر جلوی اتفاقات بزرگی را بگیرید، پیامد آن همان‌ قدر بزرگ خواهد بود. در بخشی از قسمت اول انیمه مادر ساتورو را می‌بینیم که پس از تصادف کردن ساتورو برای مراقبت پیش وی آمده و در یکی از روزهای عادی که به فروشگاه برای خرید می‌روند، متوجه یک آدم ربایی می‌شوند. ظاهرا آدم ربا تا حدی برای مادر ساتورو آشنا است و سعی می‌کند از دور و اطرافیان خود اطلاعاتی در این باره کسب کند. همین مورد سبب می‌شود تا بزرگ‌ترین اتفاق انیمه شهری که تنها من در آن گمشده‌ام رقم بخورد. ساتورو زمانی که شب به خانه بر می‌گردد، با یک واقعه‌ی تلخ و ناگوار روبه‌رو می شود و این بار ویژگی تکرار زمان ساتورو باز به کمک وی می‌آید ولی ایندفعه او به چند دقیقه قبل بر نمی‌گردد و بلکه، به ۱۸ سال قبل باز می‌گردد، جایی که اولین آدم ربایی در منطقه زندگی ساتورو و مدرسه ابتدایی که در آن قرار داشت، رخ می‌دهد.

به عبارتی داستان شهری که تنها من در آن گمشده‌ام، در سه فاز مختلف روایت می‌شود. اولین فاز که با پایان قسمت اول به کار خود پایان می‌دهد، شما را به دنیایی از سوال و جواب‌های مختلف هل می‌دهد. فاز دوم در جریان ۹ قسمت دیگر سعی می‌کند پازل‌های داستانی را کنار یکدیگر چیده و شما را برای آخرین فاز آماده کند. اما مهم‌ترین و هیجان انگیزترین قسمت داستان زمانی است که فاز سوم شروع می‌شود. دو قسمت پایانی (قسمت یازدهم و دوازدهم) این انیمه جدای از اینکه به بهترین شکل ممکن داستان را جمع‌بندی می‌کند، به مخاطب می‌فهماند که اگر در زندگی خود برای چیزهایی که می‌خواهید تمام تلاش خود را انجام دهید، صد در دصد به آن خواهید رسید. یکی دیگر از مواردی که ارزش تماشای شهری که تنها من در آن گمشده‌ام را بیش از پیش افزایش می‌دهد، شخصیت‌ها و شخصیت‌ پردازی‌های انیمه است. وجود ساتورو در زمان حال و گذشته (۱۱ سالگی) واقعا ایده خوبی است و به مخاطب نشان داده می‌شود که چرا ساتورو شخصیتی است که نمی‌تواند اخلاق‌های روزمره مردم را قبول کند.

انیمه شهری تنها من در آن گمشده‌ام

از طرفی در زمان کودکی ساتورو که بخش اعظم داستان در این قسمت رخ می‌دهد، نویسنده جدای از اینکه سعی دارد نحوه حل کردن معمای بزرگ آدم ربایی را پیش ببرد، دنیای شیرین کودکی را نیز به تصویر می‌کشد. همه ما زمانی که در دبستان بودیم، دانش آموزهایی را دیده‌ایم که گوشه گیر بودند و به کسی کاری نداشتند یا دانش آموزانی که مدام به بقیه حسودی می‌کردند و سعی داشتند توجه بقیه را به خود جلب کنند. همه این موارد ساختارهایی هستند که نویسنده در کنار کارگردان این انیمیشن ژاپنی به خوبی توانسته‌اند آن را روی تصویر پیاده سازی کرده و باعث زیبایی اثر شوند. برای مثال معمولا پسرها در سنین پایین عشق شخصیت‌های ابرقهرمانی هستند و سعی دارند برای خود یک سری مخفیگاه را ترتیب داده و اوقات فراغت خود را در آن سپری کنند و اگر کسی آن‌‌ها را مسخره کند، عصبانی می‌شوند. حال در گوشه‌ای از انیمه می‌بینیم که یکی از دخترهای دبستانی مخفیگاه ساتورو و دوستان‌اش را  مورد تمسخر قرار می‌دهد و ناگهان یکی از دوستان ساتورو با حالتی خشمگین جلو آمده و از دلیل راه اندازی مخفیگاه حمایت می‌کند.

رمزآلود بودن شخصیت‌ها یکی از دلایلی است که انیمه شهری که تنها من در آن گمشده‌ام را زیبا جلوه می‌دهد

تا صحبت از شخصیت‌ها و شخصیت پردازی‌های انیمه شهری که تنها من در آن گمشده‌ام است، بگذارید این مورد را بگویم که دنیای این انیمه شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که به خوبی مکمل یکدیگرند و هم اینکه در بعضی از صحنه‌های داستان یکدیگر را نقض می‌کنند. همچنین شخصیت‌هایی را می‌بینیم که با تمام وجود عاشق آن‌ها می‌شوید و در انتها غافل‌گیرتان می‌کنند. همین ضد و نقیض‌ها سبب می‌شود تا آخرین لحظه نتوانید معمای داستان را حل کنید و منتظر بمانید و ببینید نویسنده چگونه شما را شگفت‌زده خواهد کرد. به شخصه به تیتراژ آغازین و نحوه شروع انیمه‌هایی که می‌بینم، شدیدا اهمیت می‌دهم زیرا یک تیتراژ شروع مناسب به خوبی می‌تواند شما را برای دیدن انیمه هیجان‌زده کند. از طرفی اگر تیتراژ آغازین یک انیمه مناسب نباشد، انرژی شما را کامل تخلیه خواهد کرد. انیمه شهری که تنها من در آن گمشده‌ام از قسمت دوم به بعد تیتراژ آغازین خود را به نمایش می‌گذارد که از حق نگذریم از نظر طراحی و محتویاتی که به شما نشان می‌دهد و هم از نظر موسیقی، به خوبی شما را به خود جذب خواهد کرد. دلیل اینکه از همان ابتدا شاهد تیتراژ شروع نیستیم، این است که این تیتراژ حاوی یک سری اطلاعات است که همه‌ی نقاط هیجانی و شگفت زدگی قسمت اول را از بین می‌برد.  

انیمه شهری تنها من در آن گمشده‌ام

درآخر انیمیشن ژاپنی شهری که تنها من در آن گمشده‌ام، روایت شیرین و تلخ پسری است که همه کار می‌کند تا جلوی تقدیری که رقم خورده است بگیرد. ساتورو عواقب کار خود را می‌داند اما می‌خواهد تمام تلاش خود را انجام دهد و هر بار از شکست‌های خود درس می‌گیرد و تمامی خطرهای احتمالی را به جان می‌خواهد. دیدن این انیمه ۱۲ قسمتی زیبا به تمامی مخاطبان پیشنهاد می‌شود.

 


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده