Hellpoint را میتوان یکی از بیروحترین و خسته کنندهترین بازیهایی دانست که در سال ۲۰۲۰ روانه بازار شده است. با بررسی این بازی همراه زومجی باشید.
یکی از مواردی که در صنعت بازیهای ویدیویی ثابت شده است، عدم موفقیت بازیهایی است صرفا از یک ایده موفق در گذشته استفاده میکنند. محصولی که روح و نوآوری مخصوصبه خود را نداشته باشد، نمیتواند بهعنوان یک بازی سرگرم کننده، مخاطب را به خود جذب کند.
بعضی وقتها استودیوهایی را میبینیم که تنها با استفاده از المانهای سبکهای مختلف مثل مترویدوینیا یا سولزبورن بازی خود را عرضه میکنند، اما این محصول فاقد نوآوریهای مخصوصبه خود است و حتی المانهای مورد نظر هم بهخوبی پیادهسازی نشدهاند. ازاینرو با یک بازی متوسط طرف خواهیم بود. این گفته برای سایر سبکهای موجود در صنعت بازیهای ویدیویی هم صدق میکند.
دانلود ویدیو از آپارات | تماشا از یوتیوب
بخشی از جذابیت بازیهای زیرژانر سولزبورن/سولزلایک بهخاطر سختی و چالشی است که ارائه میدهد، اما اصلیترین مورد، نحوه ارائه مکانیسمهای مبارزاتی و طراحی محیط و خلق دشمنانی است که بتوانند شما را در طول تجربه چند ساعتهای که دارید، سرگرم کند. بهتازگی بازی Hellpoint، جدیدترین ساخته استودیو Cradle Games روانه بازار شده است، اما متاسفانه تیم سازنده نتوانسته است بهخوبی از المانهای بازیهای سولزبورن محور استفاده کند و خروجی کار یک بازی ضعیف و خسته کننده است.
درظاهر، شاید بازیهای سولزبورن نظیر سری سولز یا Bloodborne داستان درگیر کننده و روایت داستانی دقیقی نداشته باشند، اما اسطوره شناسی و فلسفه داستانی غنیای دارند و بازیکن برای کشف داستان بازی باید گوشهوکنار جهان بازی را بگردد و داستان پشت هر آیتم یا کاراکتر بازی را متوجه شود. اولین موردی که به بازی Hellpoint ضربه سنگینی وارد کرده، اسطوره شناسی و داستان است. Hellpoint شروع مرموزی دارد و سؤالهای مختلفی را در ذهن مخاطب بهوجود میآورد. سؤالهایی که توقع دارید با پیشروی در بازی و گشتوگذار در جهان هلپوینت، بتوانید جواب آنها را پیدا کنید.
Hellpoint روایتگر ماجراجویی موجودی شبیهبه انسان است که در ایستگاه فضایی Irid Novo توسط خالق خود خلق میشود. شما که یک شخص بینام و نشان هستید، وظیفه دارید تا پرده از اسرار و اتفاقات رخ داده در Irid Novo بردارید. در یک سوم ابتدایی هلپوینت مرموز بودن بازی بهخوبی نظر شما را بهخود جلب میکند، اما هرقدر که جلوتر بروید، از جذابیت آن کاسته میشود و در انتها هم جواب سؤالهای خود را بهصورت کامل پیدا نخواهید کرد.
ازطرفی اسطوره شناسی خاصی هم برای Hellpoint درنظر گرفته نشده است. ازاینرو گشتوگذار در جهان بازی تاحدی بیتاثیر است و حتی کاراکترهای بازی داستانی هم جذابیت خاصی ندارند. بهعبارتی، Hellpoint در همانا ساعتهای ابتدایی به شما میگوید که یک بازی بیروح است که نمیتواند آنطور که باید و شاید شما را سرگرم کند. دراینبخش از تجربه، با خود میگویید که گیمپلی و رویارویی با دشمنها و باسهای مختلف میتواند به یک تجربه هیجانانگیز تبدیل شود و نقاط ضعف داستان را تاحدی بپوشاند.
مشکل این است که حتی گیمپلی Hellpoint هم چیز جدید و خاصی را ارائه نمیدهد. بااینکه با یک محصول AAA طرف نیستیم و بهخاطر ساختار فانتزی و تخیلی بازی، سلاحها و لباسهای جنگی جدید و جالبی را مشاهده میکنید، اما استفاده مکانیسمهای مختلف در دل گیمپلی موردی است که میتواند سرگرم شدن یا نشدن شما را تضمین کند. همانند سایر بازیهای سولزبورن، بازیکن باید با پیشروی در بازی سلاح و لباسهای جنگی مختلفی را پیدا کند. سلاحهای بازی هرکدام به نحوی وضعیت مبارزهای شما را تغییر میدهند.
ازاینرو باید متناسب با شیوه مبارزهای خود، کاراکترتان را ارتقا دهید. برای مثال، اگر علاقهمند به اسلحه سنگین هستید، باید تمرکز روی بخش Strength قهرمان داستان باشد یا اگر از سلاحهای سرعتی استفاده میکنید، Reflex بهترین گزینه برای افزایش قدرت ضربات و دسترسی به سلاحهای مربوطه است. این مورد برای لباسهای جنگی بازی هم صدق میکند. لباسهای سنگین، جدا ازاینکه نیازمند قدرت بدنی بالاتری هستند، باعث سنگینتر شدن کاراکتر هم میشوند. ازاینرو نیاز دارید تا روی وزن قابل تحمل کاراکتر خود هم ارتقاهای مختلفی را انجام دهید.
تمامی این موارد زمانی کاربردی هستند و نقطه قوت بازی به حساب میآیند که در نبردها تاثیر گذار باشند. شاید سلاحها و قدرت آنها در نحوه ارتقای کاراکتر شما کمی تاثیر گذار باشند، اما لباسها به هیچوجه آنطور که باید و شاید روی قدرت بازیکن و سیستم دفاعی او در نبردها تاثیر گذار نیست و نمیتواند تضمینی برای قویتر شدن شما باشد. ازطرفی پاداش مورد مهمی در گیمپلی بازیهای سولزبورن به حساب میآید.
بازیکن باید پاداش مناسبی درقبال تحمل چالش بازی دریافت کند. حال این پاداش میتواند مربوطبه آیتمهای بیشتر باشد یا حسوحال مسرت بخشی را بهوجود بیاورد. تنها پاداش Hellpoint از کشتن دشمنان به کسب Anxiety ختم میشود و میتوانید کاراکتر خود را ارتقا دهید. همچنین محیطهای مخفی مختلفی هم تعبیه شده که میتوانید در آنها مادهای مختلفی را برای سلاحهای خود به دست آورید. مادها بهگونهای طراحی شدهاند که ساختار عملکرد سلاح شما را تغییر میدهند. برای مثال، بعضی از مادها میزان آسیبرسانی سلاح را افزایش میدهند. این در حالی است که بعضی دیگر، قدرت سایر عنصرهای آسیبرسان مثل آتش را به سلاح شما اضافه میکنند.
بااینحال دو مورد باعث شده تا نبردها، حتی مبارزه با باسها، اصلا جذابیت نداشته باشد و اولین مورد، بیروح بودن بازی است که ارتباط مستقیمی با مورد دوم دارد که نوع طراحی دشمنان و باسها است. زمانیکه طراحی مناسبی برای دشمنان و باسهای خود در بازیهای سولزلایک محور داشته باشید، هرقدر هم که چالشبرانگیز باشند، باز هم برای نابودی و موفقیت خود تلاش میکنید. پس از موفق شدن، حس و حال عجیبی را کسب خواهید کرد و حسابی از خود راضی میشوید. این در حالی است که طراحی کم عمق و بسیار ساده دشمنان و باسها سبب شده تا اصلا حسوحال خاصی بههنگام نبرد نداشته باشید.
این موارد دستبهدست هم میدهند تا مبارزات تقریبا از اواسط بازی بسیار خسته کننده و یکنواخت ظاهر شوند. هیچ علاقهای برای ادامه نخواهید داشت و حتی داستان بازی هم بهگونهای طراحی نشده که شما را تا انتها سرگرم نگه دارد. درکنار تمامی مشکلات بد نیست اشارهای هم به هوش مصنوعی بسیار بد Hellpoint داشته باشیم. بهشخصه هوشمصنوعی را ملاک اصلی سنجش بازیهای سولزلایک نمیدانم، اما Hellpoint در سطح جدیدی از بد بودن هوش مصنوعی قرار دارد. در بعضی از مواقع دشمنان با دیدن شما، حمله میکنند این در حالی است که اکثر مواقع و نبردهای شلوغ، پس از کشتن دشمنانان میبینید که دو الی سه نفر دیگر هم درکنار محیط قرار دارند و اصلا متوجه جاخالی دادن یا ضربهزدن شما در دو قدمی خود نشدهاند.
بااینحال Hellpoint از نظر بصری تجربهی خوبی را باتوجهبه اینکه یک بازی مستقل است، ارائه میدهد. شاید فاقد جلوههای بصری نسل هشتمی نباشد، اما نورپردازی در بعضی از محیطها به بهترین شکل ممکن استفاده شده است و شاهد لحظات چشم نوازی خواهیم بود. متاسفانه نقاط قوت بخش گرافیک و طراحیهای هلپوینت فقط به همین مورد ختم میشود. جدا از طراحی هوش مصنوعی، عدم طراحی مناسب دشمنان و باسها، شاهد باگهای متعددی در گوشهوکنار Hellpoint هستیم. بعضی وقتها دشمنان در بخشی از محیط وارد باگ میشوند و این موارد به مرور زمان تجربهی شما را خدشهدار خواهد کرد.
Hellpoint از نظر موسیقی تجربهی معمولی را ارائه میدهد. بهشخصه توقع داشتم که حداقل در باس فایتها شاهد موسیقیهای حماسیای باشم، زیرا موسیقی یکی از المانهایی است که میتواند باعث هیجانانگیزتر شدن باس فایتها در بازیهای سولزلایک شود. بااینتفاسیر، با شروع بازی Hellpoint با خود گفتم که احتمالا با یک سولزلایک متوسط روبهرو خواهم شد، اما هرقدر که جلوتر رفتم، هلپوینت به یکی از ضعیفترین تجربههای من در بازیهای سولزبورن محور تبدیل شد و اگر از علاقهمندان به این دسته از بازیها هستید، پیشنهاد میکنم که هیچوقت سمت Hellpoint نروید.
Hellpoint
Hellpoint در نگاه اول یک بازی سولزلایک هیجانانگیز است که میتواند برای ساعتها شما را سرگرم کند. شروع بازی، تا حدی نوید بخش این گفته است، اما پس از گذشت چند ساعت از تجربه Hellpoint، متوجه میشوید که اصلا اینگونه نیست و با گذر زمان با یکی از بدترین بازیهای الهام گرفته شده از آثار سولزبورن روبهرو میشوید. نبود اسطوره شناسی مناسب و طراحی نامناسب دشمنان و باسها سبب شده تا با یک بازی کاملا بیروح و خسته کننده روبهرو شویم. ایده استفاده شده در نبردها جالب است، اما پیادهسازی آن به لطف بد بودن سایر بخشها، دچار مشکل شده و تجربهای اصلی خود را ارائه نمیدهد. ازطرفی هوشمصنوعی و طراحی نامناسب آن که بعضی وقتها با باگهای متعدد بازی ترکیب میشود، بدترین لحظات را برای مخاطب فراهم میکند.
محمد صادق تواضعی
نقاط قوت
- + نورپردازیهای بسیار خوب محیطها
نقاط ضعف
- - عدم استفاده از اسطوره شناسیی مناسب
- - شخصیتهای داستانی کم عمق و بدون جزئیات داستانی
- - طراحی ساده و کم جزئیات باسها و دشمنان
- - خسته کننده شدن نبردها بهخاطر طراحی دشمنان و عدم استفاده از پاداش مناسب
- - باگهای متعدد
- - طراحی بسیار بد هوش مصنوعی