The Division 2 قصد دارد با بردن بازیکنان به یک واشنگتن سراسر آشوب و هرجومرج، یک تجربه فراموشنشدنی را رقم بزند. همراه پیشنمایش بازی باشید.
نسخه اول The Division یکی از آن بازیهایی بود که پیش از انتشار، خیلیها بیصبرانه منتظرش بودند؛ چرا که نمایشهای فوقالعاده بازی و تریلرهای آن که فضایی سرد و آخرالزمانی را در قلب نیویورک بهتصویر میکشیدند، آنقدر جذاب بودند که همگی انتظار ظهور یک IP فوقالعاده دیگر را داشتیم که قرار بود به جمع بازیهای بزرگ یوبیسافت اضافه شود. با اینکه استودیو مسیو، سازنده اثر، ایدههای جذابی را در بطن The Division قرار داده بود، اما خب بازی در زمان انتشار از مشکلاتی هم رنج میبرد که باعث شدند The Division صرفا یک بازی خوب باشد. البته Ubisoft بهرسم عادت دوستداشتنی سالهای اخیرش پس از انتشار بیخیال این بازی نشد و به مرور زمان آنقدر محتویات جدید برایش درنظر گرفت که در حال حاضر دیویژن تا حدود خیلی زیادی شبیه به همان اثری شده که پیش از انتشار، انتظارش را میکشیدیم. اما با وجود تمام فراز و نشیبهای نسخه اول، کم کم وقت آن رسیده تا از نسخه اول و نیویورکِ تحتتاثیر انتشار ویروس فاصله بگیریم و با پشت سر گذاشتن هفت ماه، به The Division 2 برسیم که این بار برخلاف فضای برفی نسخه قبل، قرار است در واشنگتنِ آفتابی، پایتخت آمریکا، جریان داشته باشد؛ اثری که چند روز دیگر منتشر خواهد شد و در این مطلب، مفصل در مورد آن و ویژگیهایش صحبت خواهیم کرد.
The Division ایده داستانی جالبی داشت و شاید جالبترین بخش ایده داستانی آن، به نحوه انتشار ویروس برمیگشت؛ جایی که برخلاف کلیشههای همیشگی بازیهایی با تِم آخرالزمانی چون انفجار اتمی یا بمبهای شیمیایی، ویروس بازی The Division ازطریق پولهای خرجشده در روز جمعه سیاه منتشر شده و افراد زیادی را آلوده کرده بود. این اتفاق باعث شده بود تا نیویورک تبدیل به شهری سراسر هرجومرج شود و گروههای آشوبگر مختلفی در سرتاسر آن ظهور کنند که هرکدام با اهداف خاصی گوشهای از این شهر را تحت کنترل داشتند. اما وقایع نسخه دوم، هفت ماه پس از اتفاقات قسمت اول جریان دارند و این بار قرار است نقش ماموران دیویژن را در شهر واشنگتن برعهده بگیریم؛ شهری با اتمسفر و فضایی متفاوت در مقایسه با نیویورک که سازندگان به شکل جالبی آن را دقیقا در مقیاس واقعی بازسازی کردهاند و گوشهگوشه شهر را در بازی ساختهاند؛ البته با درنظرگرفتن این مسئله که اتفاقات این هفت ماه اخیر، تاثیرش را روی شهر هم گذاشته و به همین دلیل واشنگتن بیشتر شبیه به محیطی جنگزده است که حتی در قسمتهایی از آن طبیعت پیوند عجیبی با محیط شهری خورده است و برای همین بعید نیست که گاهی حتی شاهد فرار یک آهو باشید یا ساختمانی را بهنظاره بنشینید که گیاهان بخش عظیمی از آن را در آغوش کشیدهاند.
چندی پیش، سازندگان بازی در مصاحبه با مجله رسمی پلیاستیشن اعلام کردند که این تغییر فضا صرفا جنبه ظاهری ندارد و تاثیرات دیگری هم روی The Division 2 خواهد گذاشت. برای مثال در بخشی از این مصاحبه، سازندگان اعلام کردند که نیویورک باوجود داشتن فضاسازی و اتمسفر مناسب، از مشکل یکنواختی رنج میبرد و افرادی که بازی را تجربه کرده بودند ادعا داشتند که پس از گذشت مدتی، همهجای شهر شبیه به هم بهنظر میرسد! اما خب واشنگتن از این نظر، تنوع بیشتری در مقایسه با فضای نسخه قبلی دارد و از آسمانخراشهای بزرگ و خیابانهای عریض گرفته تا کوچههای تنگ و کوچک را میتوان در قسمتهای مختلف این شهر پیدا کرد. علاوهبر این، شهر بازی با مقیاس ۱:۱ خلق شده و سازندگان سعی کردهاند تا تمام جزییات واشنگتن را به بازی بیاورند و البته که این وسط تاثیرات اتفاقاتی را که در داستان بازی رخ داده است هم روی شهر اعمال کردهاند. اما فارغ از همه این حرفها، چندی پیش نسخه بتا بازی در دسترس بود و فرصت این را داشتیم تا برای ساعاتی شانس گشت زدن در محیطهای بازی را داشته باشیم که براساس آن، میتوان گفت که باوجود تغییرات ظاهری زیاد نسبت به نسخه پیش، بازی هنوز هم توانسته آن اتمسفر خاص دیویژن را حفظ کند و ارائه دهد؛ به طوریکه با قدم زدن در محیطهای شهر، میتوان آن حس ویرانی بارآمده ناشی از شیوع یک ویروس و آشوبهای پس از آن را تمام و کمال حس کرد و اگر باقی قسمتهای محیط هم بهاندازه آنچه که در نسخه دمو دیدیم جذاب باشند، ساخته مسیو از این حیث مشکلی نخواهد داشت.
The Division 2 از حیث داستانی ما را با شخصیتهای گروه دیویژن همراه خواهد کرد؛ گروهی که به واشنگتن آمده تا شاید بتواند مانع از هرج و مرجی شود که جناحهای متخاصم مختلف در این شهر بهراه انداختهاند. درست مثل نسخه اول، در این قسمت هم گروههای مختلفی شهر را در دست گرفتهاند که بد نیست تا کمی بیشتر با آنها آشنا شویم. جدا از مردمان عادی که برای بقا تلاش میکنند، یکی از گروههایی که نقش دشمن را در بازی ایفا میکند True Sons نام دارد. اعضای این گروه در اصل شبه نظامیانی هستند که مهارت بالایی در استفاده از انواع سلاحها دارند و آموزشهای نظامی آنها باعث شده تا در درگیریها، نظم و استراتژی درستی داشته باشند که همین امر هم مقابله با آنها را دشوار خواهد کرد. رهبری گروه برعهده یک افسر سابق JTF است و نیروهای وی تهدیدی جدی برای بازیکن خواهند بود. گروه بعدی، Hyenas نام دارد که اعضای آن را تعدادی راهزن تشکیل میدهند و عملا هیچ پایبندی خاصی به اصول اخلاقی ندارند. هدف این گروه، غارت کمپهای بازماندگان، دزدیدن وسایل بهدردبخور آنها و راه انداختن آشوب و کشتوکشتار در کمپها است که همین مورد هم آنها را به گروهی منفور تبدیل کرده است. در جریان بازی نبردهایی هم با این گروه خواهیم داشت؛ گروهی که رهبری آنها نه برعهده یک شخص خاص، که برعهده گروهی از فرماندهان است.
اما یکی از گروههایی که اصول اخلاقی خاص خودشان را دارند، Outcastها هستند؛ افرادی که اعتقاد دارند پیش از شیوع ویروس، به ناحق توسط قانون و مجریان آن دستگیر و زندانی شدهاند و حال وقت انتقام آنها از جامعهای فرارسیده که دربرابر این بیعدالتیها واکنشی نشان نداده است. رهبری این گروه را شخصیتی بسیار کاریزماتیک برعهده دارد و اصول و باورهای خاص آنها، باعث شده تا گاهی نتوان بهدرستی تشخیص داد که آیا اعضای این گروه واقعا یک مشت مجرم و قاتل هستند یا اینکه پشتپرده کارهایشان، دلایل منطقی وجود دارد. به هر حال اعضای Outcast بر این باور هستند که باید با قتل و گسترش شیوع ویروس، انتقام خودشان را از مردم بگیرند و همین مسئله هم آنها را دربرابر نیروهای دیویژن قرار میدهد. اما آخرین و بدون شک قویترین گروه از دشمنان بازی، Black Tuskها هستند؛ گروهی که در اصل یک تشکیلات نظامی خصوصی است و به همین دلیل هم اعضای آن همگی تا دندان مسلح و بسیار حرفهای هستند و در نتیجه، رویایی با آنها سختترین نبردهای شما در بازی دیویژن 2 خواهد بود. در مجموع چهار گروه از دشمنان در بازی وجود دارند که هرکدام سبک مبارزاتی خاص و حتی تجهیزات مشخصی دارند و باید دید رویارویی با آنها، تا چه حد جذاب خواهد بود.
The Division 2 درست مثل نسخه اول حالتهای مختلفی برای بازی کردن پیش روی بازیکن قرار میدهد و البته که در این زمینه پیشرفتهایی هم داشته است. یکی از این حالتها، بخش داستانی بازی است که در جریان آن، باید مأموریتهای اصلی و فرعی متعددی را انجام دهید. برای مثال در نسخه بتا، یکی از مأموریتها بازیکن را بهدنبال دختر دزدیدهشده یکی از رهبران گروه مقاومت مردمی میبرد و قطعا در نسخه کامل هم شاهد مأموریتهای مختلفی از جمله ازبینبردن گروهی از دشمنان و پاکسازی منطقه خاص، پیدا کردن محمولهای ویژه و مواردی از این دست خواهیم بود. اما یکی از مشکلات نسخه اول دیویژن، ضعف در مأموریتهای فرعی آن بود که معمولا بازیکن را به انجام کارهایی تکراری و پس از مدتی حوصلهسربر وادار میکردند. هنوز مشخص نیست که در نسخه دوم، مأموریتهای فرعی تا چه حد متنوع خواهند بود اما سازندگان در صحبتهایشان اشاره کردهاند که توجه ویژهای به بخشیدن تنوع به بازی داشتهاند و امیدواریم فعالیتهای جانبی هم در بازی هم متنوع و هم از حیث پاداش و جوایز ارزشمند باشند. اما یک ویژگی جالب دیگر در The Division 2، پویا بودن دنیای بازی است؛ بدین شکل که ممکن است در حال تجربه ماموریتی خاص باشید و در مسیر رسیدن به نقطه موردنظر، اتفاقات دیگری در طول مسیر مثل حمله ناگهانی دشمنان یا مشاهده یک فرد نیازمند به کمک برای دقایقی شما را از پیگیری روند اصلی بازی دور و به انجام این فعالیتهای جانبی مشغول کنند. طبق اعلام افرادی که شانس تجربه نسخه کامل بازی را داشتهاند، فعالیتهای اینچنینی کیفیت خوبی در بازی دارند و عمق بیشتری به گیمپلی دیویژن 2 میدهند.
استودیو مسیو، دیویژن 2 را یک بازی شوتر سومشخص اما با المانهای غنی نقش آفرینی معرفی کرده است و البته که در این بازی، تجربه Co-Op هم نقش پررنگی خواهد داشت. امکان تجربه بازی به شکل Co-Op و انجام مأموریتهای آن درکنار بازیکنان واقعی، یکی از بهترین ویژگیهای نسخه اول دیویژن بود و دقایقی هیجانانگیز و فراموشنشدنی را رقم میزد که داشتن یک همکاری واقعی و حمایت از همتیمیها را میشد بهمعنی واقعی کلمه در آنها لمس کرد. حال قرار است این ویژگی در نسخه دوم هم وجود داشته باشد و حتی در نسخه بتا هم شاهد بودیم که میشد مأموریتها را همراهبا سایر بازیکنان تجربه کرد و با وجود زمان محدودی که نسخه بتا داشت، اما تجربه Co-Op بازی هنوز هم جذاب و ارزشمند بهنظر میرسید. با اینکه دیویژن 2 دارای بخش داستانی است و حالت Co-Op هم حضور مهمی در آن دارد، اما ساخته جدید یوبیسافت بیش از هر چیز یک تجربه آنلاین و چندنفره است که شاید خیلیها بیشتر بهدلیل حالتهای PvP و بخش دارک زون به سراغ آن میروند. پس بد نیست کمی بیشتر در مورد این ویژگیها صحبت کنیم و از تغییراتی که در مقایسه با نسخه قبلی داشتهاند بگوییم.
دارک زون به بخشی از نقشه بازیهای دیویژن گفته میشود که در آن بازیکنان میتوانند وارد نبردی تمامعیار با یکدیگر شوند و درنهایت اندوختههایشان را ازطریق هلیکوپتر از این محیط خارج کنند. ایده دارک زون در نسخه اول هم جذاب بود اما مشکل این بخش، به نبود تعادل مربوط میشد؛ به طوریکه خیلی وقتها در دارک زون بازیکنان ترجیح میدادند به جای حمله به دیگران و به جان خریدن ریسک آن، رفتار دوستانهای با یکدیگر داشته باشند. البته که این مشکلات به مرور زمان کمتر و کمتر شدند و دارک زون بازی هم تجربه بهتری ارائه کرد اما حال استودیو مسیو قصد دارد در نسخه دوم از همان ابتدا کار را با قدرت آغاز کند. برای این منظور، تعداد دارک زونها در بازی از یک به سه افزایش داشته است. در مصاحبه با مجله پلیاستیشن، سازندگان اعلام کردند که در نسخه اول خیلی وقتها بازیکنان ضعیفتر هیچ حرفی برای گفتن در برابر بازیکنان قویتر نداشتند و در دارک زون، از پیش بازنده بودند. با این حال افزایش تعداد دارک زونها به سه، باعث خواهد شد تا سازندگان بتوانند راحتتر بازیکنانی با سطح یکسان را روبهروی هم قرار دهند و از این طریق پیروزی یا شکست را وابسته به مهارتها کنند.
بدین ترتیب پس از ورود به دارک زون، سطح بازیکنان متعادلسازی میشود و با اینکه هنوز هم میتوانید سبک بازی خودتان و سلاحهایی را که دوست دارید داشته باشید، اما دیگر قرار نیست بالاتر بودن سطح یک بازیکن در مقایسه با بازیکن دیگر یک امتیاز مثبت برای وی باشد و کارش را راحتتر کند. البته مسیو این را هم در نظر داشته که متعادلسازی سطح بازیکنان، میتواند اعتراضات بازیکنان حرفهایتر را که دوست ندارند پس از ورود به دارک زون سطحشان کاهش یابد در پی داشته باشد و به همین دلیل هم سه دارک زون با ویژگیهای مختلف در بازی قرار داده است و در یکی از این محیطها، دیگر خبری از متعادلسازی سطح نیست و بازیکنان بسته به علاقهشان میتوانند با همان سطحی که دارند وارد این محیط شوند و ریسک روبهرو شدن با حریفانی به مراتب قویتر را به جان بخرند! سه دارک زون بازی تفاوتهای دیگری هم با یکدیگر دارند و برای مثال در دو مورد از آنها، آسیب رساندن به دوستان یا همان Friendly Fire غیرفعال شده است تا بازیکنان بهشکل تصادفی تبدیل به Rogue نشوند اما در منطقه سوم که همان منطقه عاری از متعادلسازی سطح است، این ویژگی هم وجود دارد و میتوانید عمدی یا غیرعمد دوستانتان را هم هدف قرار بدهید!
اما تغییر مهم دیگری که در بخش دارک زون بازی رخ داده، متنوعتر شدن شیوههای تبدیل شدن به Rogue است. پیش از هرچیز اگر کلا از روگ اطلاعی ندارید، باید گفت که در دارک زون بازیکنان میتوانند به شکلی دوستانه با یکدیگر رفتار کنند و حتی با تشکیل دادن تیم، دشمنان کنترلشده توسط هوشمصنوعی را که در این منطقه وجود دارند از بین ببرند. با این حال افرادی هم وجود دارند که ترجیح میدهند به سایر بازیکنان حمله کنند و بدین ترتیب تبدیل به روگ میشوند. زمانی که بازیکنی تبدیل به روگ شود، مزایا و پاداشهای خاصی خواهد داشت اما در عین حال سایر بازیکنان با علامت مخصوصی که روی سر این بازیکن ظاهر میشود، از روگ بودن وی مطلع میشوند و میتوانند با کشتن وی جوایز ارزشمندی بهدست بیاورند. بهگفته مسیو، در دیویژن 2 تبدیل شدن به روگ فقط وابسته به کشتن سایر بازیکنان نیست و همچنین حالت روگ، سه سطح مختلف دارد. در این نسخه بازیکنان میتوانند با انجام کارهایی از قبیل تقسیم نکردن لوت با همتیمیها، دزدی و حتی نجات ندادن شخصی که در حال مرگ است و درخواست کمک دارد، تبدیل به یک روگ سطح اول شوند. این روگها با یک آیکون طوسی مشخص میشوند. برای اینکه به سطح دوم روگ بودن برسید، حتما باید یک بازیکن دیگر را بکشید و این نوع روگها با رنگ قرمز مشخص میشوند. در نهایت سطح سوم روگ بودن زمانی است که بازیکنان زیادی را کشتهاید و به درجه منهانت رسیدهاید. طبیعتا هرچه سطح روگ بودن شما بالاتر باشد، مزایای مربوط به آن هم بیشتر میشود و از طرف دیگر، افراد بیشتری هم قصد کشتن شما را خواهند داشت و با انجام این کار میتوانند پاداش بیشتری هم بهدست بیاورند.
در بازیهای آنلاین، اصطلاحی به نام End Game وجود دارد که منظور از آن، محتویاتی است که پس از تمام کردن بخش داستانی میتوانید آنها را تجربه کنید و معمولا هم همین محتویات هستند که باعث میشوند یک بازی برای طولانیمدت تجربه و اثری دیگر نهایتا چند ماه پس از انتشار بهدست فراموشی سپرده شود. سازندگان دیویژن 2 با تغییراتی که در بخش دارک زون اعمال کردهاند، سعی دارند تا یک End Game قوی برای بازیشان بسازند و با اینکه هنوز برای قضاوت در این مورد زود است، اما خب حداقل در این حد میتوان گفت که بازی واقعا پتانسیل لازم برای ارائه تجربه غنی از این حیث را دارد و فقط باید منتظر ماند و دید که این ایدهها تا چه حد قوی اجرا خواهند شد. جدا از موارد مذکور، دیویژن 2 موارد دیگری هم برای یک End Game غنیتر در نظر گرفته است؛ برای مثال پس از رسیدن به سطح ۳۰، میتوانید از بین سه تخصص موجود یکی را انتخاب کنید؛ این تخصصها حکم کلاسهای رایج در بازیهای آنلاین را دارند و انتخاب هریک به معنی دسترسی داشتن به تجهیزات و سلاحهایی خاص خواهد بود. جدا از این سازندگان وعده دادهاند که بهشکل مرتب بازی را با محتویات جدید بروزرسانی خواهند کرد تا همیشه چیز جدیدی برای تجربه کردن داشته باشد. این وعده البته بهاحتمال زیاد هم به بهترین شکل اجرایی خواهد شد؛ چرا که یوبیسافت در سالهای اخیر تعهدش به ارائه محتویات جدید برای بازیهایش در طولانیمدت را ثابت کرده است.
اما محتویات چندنفره دیویژن 2، صرفا به بخش دارک زون و امکان تجربه بازی به شکل همکاری چندنفره خلاصه نمیشود و در این نسخه، سازندگان یک بخش PvP مجزا هم قرار دادهاند که کاملا شبیه به حالتهای آنلاین رایج در سایر بازیهای چندنفره است و شامل قسمتهایی مثل Domination یا Skirmish میشود. این بخش با نام Conflict در بازی وجود دارد و در آن در قالب حالتهای متنوع و روی نقشههای مختلف، در قالب یک اثر شوتر استاندارد مشغول نبرد با سایر بازیکنان خواهید شد. حتی سیستم پیشرفت این بخش هم کاملا مجزا از حالتی چون دارک زون است و بهگفته سازندگان، Conflict به این منظور در بازی قرار گرفته تا افرادی که طرفدار آثار شوتر رایج هستند هم بتوانند از دیویژن 2 لذت ببرند. رسانههایی که شانس تجربه این بخش را داشتهاند، آن را تجربهای شبیه به آثاری چون کالاف دیوتی البته از دید سومشخص معرفی کردهاند. با اینکه اطلاعات خیلی زیادی از حالتهای این بخش وجود ندارد، اما مثلا در Skirmish بازیکنان در قالب دو تیم روبهروی هم قرار میگیرند که هرکدام تعداد مشخصی ریسپاون در اختیار دارند و پس از صفر شدن ریسپاونها، آن تیم بازنده نبرد خواهد بود. در نتیجه اگر بازیکن ضعیفی در تیمتان داشته باشید، باید از وی حمایت کنید تا خیلی کشته نشود و از این طریق باعث مصرف تعداد ریسپاونها و شکست تیم شما نشود. این ویژگی Skirmish را به حالتی کاملا تیمی و مبتنی بر همکاری تبدیل کرده است. در Domination هم باید با تصرف نقاط مشخصشده روی نقشه، امتیاز لازم برای رسیدن به پیروزی را کسب کنید.
در مجموع The Division 2 از حیث محتوا، اثری غنی بهنظر میرسد؛ بازی دارای یک بخش داستانی است که در آن میتوان انواع و اقسام ماموریتهای اصلی و فرعی را انجام داد و حتی در صورت تمایل همراه با سایر بازیکنان به سراغ ماموریتها رفت. پس از آن بخش دارک زون را داریم که این بار در سه نقطه و با سطوح مختلف، بازیکن را درگیر نبردی با سایر بازیکنان یا هوش مصنوعی میکند و با جوایزی که برایش بهارمغان میآورد، ارزش تکرار مناسبی دارد. جدا از همه اینها هم بخش Conflict وجود دارد تا طرفداران شوترهای رقابتی هم بتوانند از The Division 2 لذت ببرند. بهنظر میرسد یوبیسافت و استودیو مسیو با خلق این محتویات قصد دارند دیویژن 2 از همان ابتدا اثری مناسب برای سلیقههای مختلف باشد و باید منتظر ماند و دید که تا چه حد در این راه موفق خواهند بود.
همانطور که پیشتر اشاره شد، انتشار نسخه بتای بازی فرصت خوبی بود تا بتوانیم بیشتر با The Division 2 آشنا شویم و بد نیست تا کمی هم در این مورد صحبت کنیم. نکته اول اینکه متاسفانه امکان دسترسی به سرورهای بازی از کشور ما وجود ندارد و این مساله اتصال به سرورهای بازی را کمی برای ما سخت میکند. اما خود بازی، یک سری ویژگیهای مثبت جذاب دارد که بهشخصه لذت زیادی از آنها بردم؛ اول اینکه محیطهای The Division 2 طراحی خیلی خوبی دارند و فضاسازی آنها، در کنار ارائه یک حس جدید در مقایسه با نسخه اول در ارائه اتمسفر خاص این مجموعه بازی هم موفق ظاهر میشود. نکته بعدی، گانپلی بسیار روان اثر است که تا حدود خیلی زیادی شبیه به نسخه قبلی است اما هنوز هم بسیار جذاب و دوستداشتنی جلوه میکند؛ به طوریکه گانپلی مبتنی بر سنگرگیری بازی، بسیار واقعی بهنظر میرسد و بهلطف هوش مصنوعی خوب دشمنان و قدرت آنها در غافلگیر کردن شما، همواره باید سعی کنید بین سنگرها جابهجا شوید و این کار هم به لطف کنترلهای مناسب، خیلی روان و بدون مشکل صورت میگیرد.
در دیویژن 2، جدا از سلاحهای اصلی یک سری قابلیت ویژه هم خواهیم داشت که در قسمت قبلی هم نمونه مشابه آنها را دیده بودیم. برای مثال یکی از این قابلیتها سلاحی خودکار را روی زمین قرار میدهد که قادر است در بُرد مفیدش، دشمنان را هدف قرار دهد. یا یکی دیگر از قابلیتهای ویژه جذاب بازی، امکان شلیک یک ماده شیمیایی به سمت دشمنان است که پس از برخورد اولین گلوله به آن، آتش میگیرد و میتوانید نظارهگر سوختن چند نفر از دشمنان بهصورت همزمان باشید. این قابلیتها پیادهسازی خوبی در بازی دارند و عمق بیشتری به گانپلی آن میدهند. همچنین بازهم مثل نسخه اول، The Division 2 شخصیسازیهای زیادی از حیث سلاح و تجهیزات در اختیار بازیکنان قرار میدهد؛ به طوریکه قادر خواهید بود تا موارد زیادی را از زره شخصیت گرفته تا حتی موارد جزئیتر چون کولهپشتی و دستکشهای وی شخصیسازی کنید و از طریق لوت کردن، این تجهیزات را قویتر کنید تا شانس بیشتری در برابر دشمنان داشته باشید. البته سیستم لوت بازی میتوانست طراحی بهتری داشته باشد ولی خب قضاوت در این مورد را به پس از تجربه نسخه اصلی بازی موکول میکنیم. در مجموع بر اساس تجربه نسخه بتا، The Division 2 اثری با پتانسیلهای قوی بهنظر میرسد و اگر لذت تجربه کوتاه نسخه بتا در تمام طول بازی هم وجود داشته باشد، این اثر میتواند بازی موفقی باشد.
The Division 2 با موتور اسنودراپ ساخته میشود که قدرت آن را پیشتر در قسمت قبلی بازی دیده بودیم و خب این بار هم همهچیز بینهایت زیبا و چشمنواز است و بازی از نظر گرافیکی اثر باکیفیتی است. به هر حال دیویژن از آن دست بازیهایی است که میتواند تا مدت زمان طولانی، بازیکنان را سرگرم نگه دارد و با ارائه یک تجربه همکاری یا رقابتی جذاب، لذت زیادی برای آنها به ارمغان بیاورد. حال که تمام اطلاعاتمان از این بازی را مرور کردیم، چند روز دیگر هم تا انتشار آن صبر میکنیم تا ببینیم یوبیسافت و مسیو این بار تا چه اندازه تجربه ارزشمندی برایمان در نظر گرفتهاند. نظرات خود را در مورد بازی با زومجی بهاشتراک بگذارید.